تشیع و قرآن کریم (3)

آشنایی غربیان با شیعیان به دوران جنگ های صلیبی در قرون وسطی باز می گردد. باز شدن باب روابط تجاری و سیاسی دول اروپایی با ایران در عهد صفویه، زمینه مسافرت
سه‌شنبه، 28 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تشیع و قرآن کریم (3)
 تشیع و قرآن کریم (3)

نویسنده: میخائیل براشر
ترجمه و نقد: علی شریفی (1)


 

5.نقد و بررسی

1ــ آشنایی غربیان با شیعیان به دوران جنگ های صلیبی در قرون وسطی باز می گردد. باز شدن باب روابط تجاری و سیاسی دول اروپایی با ایران در عهد صفویه، زمینه مسافرت جهانگردانی نظیر پیر رافایل دومانس و ژان شاردن به کشور ما را فراهم آورد و بدین طریق مواردی از آرا و عقاید، آداب و عادات، شعائر و مراسم، گرایشات و تمایلات شیعیان ایران و رهبران آن ها مورد مشاهده و گزارش گری آنان قرار گرفت.
مطالعات دانشگاهی در زمینه شیعه شناسی در اروپا با تأسیس کرسی زبان عربی در دانشگاه های آکسفورد (انگلیس) و لایدن (هلند) در نیمه اول قرن هفدهم آغاز گردید که در آن استادی به نام پوک با بهره گیری از منابع اهل سنّت به معرفی مذهب تشیع پرداخت و استاد دیگری به نام جولیوس، پاره ای از کلمات قصار و خطب حضرت علی (ع) را ترجمه نمود. این مطالعات اگرچه به طور پراکنده در قرن بعد نیز ادامه یافت ولی هنگامی به اوج خود رسید که منافع کشورهای استعماری غرب در خاورمیانه و سرزمین های اسلامی ایجاب نمود تا برای شناخت هرچه دقیق تر این جوامع، مطالعات روشمند و مستمری را در زمینه اسلام و مذاهب اسلامی صورت دهند.
در عصر حاضر، گلدزیهر یهودی مجاری (ف 1921) به عنوان پدر اسلام شناسی و شیعه شناسی آکادمیک مغرب زمین شناخته می شود. وی اهل مجارستان و استاد دانشگاه بوداپست بود و هنگام تحصیل دوره دکتری در دانشگاه لایپزیک (آلمان) زبان های عربی، فارسی و ترکی را فراگرفت. او اگرچه در مسافرت تحقیقی اش به سوریه، منابعی از کتب کلامی و فقهی شیعیان امامی را تهیه نمود ولی در عین حال، قضاوت وی درباره شیعه و تشیع همچنان از منابع اهل تسنن متأثر است. سه کتاب عمده وی در زمینه اسلام شناسی با عناوین مطالعات اسلامی، مقدّمه ای بر کلام و حقوق اسلامی و مذاهب تفسیر اسلامی از جمله منابع کلاسیک مهّم اسلام شناسان اروپایی محسوب می شوند.
پس از وی مطالعات اسلام شناسی ــ شیعه شناسی در اروپا و آمریکا گسترش یافت و دپارتمان های شرق شناسی، الهیات، ادیان، تاریخ و باستان شناسی به طور متمرکز و غیرمتمرکز، ابعاد مختلف اسلام و حیات مسلمانان را مورد تحقیق و تفحص قرار دادند. در این راستا، لویی ماسینیون و هانری کربن در سوربن فرانسه و ردولف استروتمان و دونالدسن در آلمان، پژوهش های متمرکزی را در زمینه های فرقه های شیعی و از جمله مذهب امامیه سامان دادند. ولی بدون تردید این انقلاب اسلامی در ایران بود که مطالعات شیعی را در
کانون پژوهش های شرق شناسان قرار داد و بدان وسعت و غنا بخشید. بررسی سایت های اینترنتی دانشگاه های معتبر دنیا به وضوح، گویای این واقعیت است که امروزه مطالعات شیعه شناسی تقریباً در همه کشورها رواج دارد، اگرچه از نظر کمیت و کیفیت برنامه ها متفاوت است. در این میان، مرکز مطالعات اسلامی آکسفورد، بخش مطالعات اسلامی دانشگاه بیرمنگام، بخش مطالعات فقه اسلامی (در مدرسه حقوق) دانشگاه هاروارد، بخش مطالعات اسلامی دانشگاه توکیو و مرکز مطالعات خاورمیانه و افریقای موشه دایان در دانشگاه تل آویو که همگی در گذشته ایجاد و یا توسعه یافته اند از اهمّیّت بسیاری برخوردار می باشند. (تقی زاده داوری، 12ــ11).
2ــ به تازگی دانشنامه آنلاین «Wikipedia» آمار جالبی از جمعیت شیعیان و مسلمانان در 67 کشور جهان را منتشر کرده است. منبع اصلی این آمار که بنا بر آخرین اطلاعات از 92 درصد جمعیت مسلمان جهان در سال 2005 درج شده، اطلاعات کلی سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) است. هرچند به نظر می رسد تمام موارد آن دقیق نیست. در این آمار، تنها به کشورهایی اشاره شده که دست کم یک درصد جمعیت آن ها را شیعیان تشکیل می دهند و «Wikipedia» نیز تأکید کرده که احتمالاً جمعیت شیعیان و مسلمانان بیش از این میزان است. بنابراین آمار، بیش از یک میلیارد و 453 میلیون نفر مسلمان در کشورهای یاد شده سکونت دارند که از این میان، بیش از 206 میلیون تن آنان، شیعه و از پیروان مکتب اهل بیت (ع) هستند.
پنج کشوری که بیشترین تعداد جمعیت شیعه را در خود جای داده اند، به ترتیب ایران، پاکستان، هند، عراق و ترکیه هستند.
همچنین ایران، آذربایجان، بحرین و عراق به ترتیب با 90، 80، 70 و 65 درصد دارای اکثریت قاطع شیعه هستند. کل جمعیت شیعیان نیز حدود 206 میلیون نفر برآورد شده است که حدود 14 درصد از کل مسلمانان جهان را تشکیل می دهند. بنابراین آمار ارائه شده در مقاله چندان متقن به نظر نمی رسد.
3ــ این که گفته شده است شیعه منکر ارزش مصحف عثمانی است، صحیح نیست چرا که اولاً برخی علمای شیعه قائل به جمع قرآن در زمان خود پیامبر بوده اند و کار عثمان را در حد توحید مصاحف تلقی کرده اند که باعث شده است مسلمین بر قرائت واحدی از قرآن جمع شوند و این اقدام عثمان نیز مورد انتقاد هیچ یک از مسلمانان واقع نشد. به عنوان نمونه، مؤلف کتاب البیان ابتدا با بررسی کلیه احادیثی که در آن ها، جمع کنندگان قرآن
هر یک از خلفای ثلاثه ذکر شده، همه این روایات را مردود شمرده است. ایشان در جمع بندی می فرمایند: «نسبت دادن جمع آوری قرآن به خلفا و دوران بعد از پیامبر امری است موهوم و پنداری است غلط و بی اساس که با قرآن، سنّت، اجماع و عقل مخالف می باشد و طرفداران تحریف نمی توانند از این راه، نظریّه غلط و بی اساس خویش را ثابت کنند بلکه جمع قرآن در دوران خود پیامبر و به دستور و نظارت وی انجام گرفته است... جای تردید و شک نیست که عثمان در دوران خویش قرآن را جمع آوری کرده است، ولی نه بدان معنی که سوره ها و آیات قرآن را در یک مصحف تدوین کند و از پراکندگی به صورت مجموعه واحد دربیاورد بلکه بدین معنی که او تمام مسلمانان را در قرائت یک قاری مخصوص، جمع و متحد نمود... آری این اقدام عثمان شایسته بود و لذا مورد انتقاد هیچ یک از مسلمانان واقع نشد...» (البیان، ترجمه هریسی و نجمی، 408ــ 407)
4ــ نظریّه مشهور در میان دانشمندان و محققان شیعی از جمله شیخ صدوق یا شیخ طوسی، طبرسی، کاشف الغطا و ... عدم تحریف قرآن است بلکه این نظریّه مورد اتفاق در میان آنان می باشد تنها عده معدودی از علمای اهل سنّت نظریّه وقوع تحریف را پذیرفته اند (همان، 311ــ310)
5 ــ اولاً: باید گفت که اصالت تفسیر و انتساب آن به امام حسن عسکری (ع) در بین محققان شیعی بسیار مورد مناقشه قرار گرفته است و اعتبار آن مورد سؤال است. ثانیاً: تحریف در این روایت به معنی حذف برخی آیات قرآن و تغییر کلمات برخی از آن نیست بلکه مقصود، تغییر مفهوم اصلی و تصرّف در تفسیر آن می باشد یعنی قرآن را برخلاف معنای واقعی آن تفسیر کنند و دلالت بر تحریف معنوی قرآن دارد.
6ــ در مورد روایت منقول از امام محمدباقر (ع) باید در وهله اول به این امر توجه کرد که روایت در این جا در مقام تطبیق است و لاغیر. در مورد روایاتی که دلالت بر ذکر اسامی ائمه در قرآن می کند باید گفت این روایات با دلایل مستند به کتاب و احادیث دیگر مردودند و یا باید آن ها را به گونه ای معنا کنیم که بر تحریف قرآن دلالت نکنند. یکی از روایت هایی که به صراحت بر نیامدن اسم علی (ع‌) ‌و امامان معصوم دلالت دارد روایت صحیح ابوبصیر است که شیخ کلینی در اصول کافی آن را نقل کرده است. ابوبصیر می گوید: «از امام صادق (ع) درباره آیه 59 سوره نسا پرسیدم. فرمود: درباره حضرت علی (ع)، حسن و حسین (ع)‌ نازل شده است. گفتم مردم می پرسند چرا نام علی و اهل بیتش در کتاب خدا نام برده نشده است؟ فرمود: در پاسخ آن ها بگویید: بر پیامبر خدا (ص) ‌آیه نماز نازل شد
و خدا در آن چهار رکعت و سه رکعت را نام نبرد تا این که رسول خدا آن را شرح داد...». (کافی، 286/1)
اگر بخواهیم نگاهی کلی به روایات شیعی دال بر تحریف قرآن داشته باشیم می توانیم آن ها را به شش گروه عمده تقسیم کنیم:
1)احادیثی درباره مصحف امام علی (ع)
2)احادیثی که در آن ها تعبیر «تحریف قرآن» به کار رفته است.
3)قرائات منسوب به برخی از ائمه اطهار (ع)
4)روایات فساطیط (خیمه ها)
5)احادیثی که می گویند نام برخی از ائمه در قرآن بوده است (که قبلاً ذکر شد)
6)روایاتی که دلالت بر تحریف به نقیصه می کنند.
بررسی دقیق این اخبار چند نکته را به اثبات می رساند:
1.این اخبار از نظر سند جزو اخبار آحاد به شمار می آیند.
2.بیشتر این احادیث، مرسل و مجعول و راویانشان از نظر دانشمندان رجال شناس، ضعیف و یا مجهول قلمداد شده اند چه این که اگر سندهای این اخبار را با یکدیگر مقایسه کنیم، روشن می شود که روایات مرسل بخشی از همان روایات مسندند نه مستقل از آن ها.
3.منابع و مصادر این احادیث نیز در عرف محققان جای چون و چرای فراوان دارد.
4.از بررسی تعدد طرق، اتصال و انفصال سند و منابع و مصادر این نوع احادیث که بگذریم نوبت به بررسی محتوا و مضامین آن ها می رسد. با دقّت در محتوای این احادیث با توجه به شواهد و قرائن درونی و بیرونی به بیگانگی آن ها با مسأله تحریف قرآن (به معنای نقص در متن آیات الهی) پی می بریم. اکثر قریب به اتفاق این احادیث درباره مطالب تفسیری، ذکر مصادیق، بیان شأن نزول، وحی غیرقرآنی، قرائات، تحریف معنایی و اختلاف در تألیف آیات است.
دلیل صحت ادعاهای فوق درباره سندها و محتوای احادیث فوق را با نگاهی به کتاب فصل الخطاب محدث نوری درمی یابیم. وی حجم انبوهی از این روایات را از منابع فریقین یک جا گردآورده است از جمله 350 حدیث از کتاب القرائات احمدبن محمد السیاری است. این کتاب نزد امامیه اعتباری ندارد و مؤلف آن از نظر فریقین تضعیف شده است. تعداد 129 حدیث از کتاب پر ارج تفسیر مجمع البیان است و تمامی آن ها از نظر سند مرسل اند و محتوای آن ها درباره قرائات است. خود مؤلف مجمع نیز آن ها را در بخش
قرائات آورده است و در مقدّمه تفسیرش نیز به باور راسخ خود بر سلامت قرآن از تحریف تصریح می کند. تعداد 83 حدیث نیز از کتاب الکافی است و مرحوم کلینی آن ها را در باب «النکت و النتف» آورده است. از این تعداد تنها 8 حدیث صحیح یا موثق است و در دلالت بر تحریف به معنای مورد نزاع، ناقص است. بقیه احادیث فصل الخطاب نیز به همین صورت است. در این زمینه اگر به کتاب القرآن الکریم و روایات المدرستین جلد سوم نگاشته علّامه سیدمرتضی عسگری که تک تک سندهای این احادیث را بررسی کرده است نظری بیفکنیم خواهیم دید که احادیث صحیح از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کند. (نجارزادگان، 57 ــ 54).
7.مصحف امام علی (ع) قرآنی بود که آن حضرت پس از وفات رسول خدا به جمع و تدوین آن همت گماشتند و طبق مدارک فریقین، اصل وجود چنین مصحفی ثابت است. اما نکته مهّم در این میان آن است که این مصحف حاوی آیه یا آیاتی افزون بر قرآن فعلی نبوده است و تفاوت آن با قرآن فعلی فقط در جمع آن به ترتیب نزول و نیز طبق عقیده برخی از بزرگان مانند شیخ صدوق، آن چه در آن مصحف بیش از مصحف موجود وجود داشته است از جنس احادیث قدسی بوده است. گروهی دیگر که غالب بوده اند این اختلاف را از حیث تأویل و تنزیل می شناسند (همان، 65 ــ 57)
8.این امر در میان دانشمندان مسلم است که صرف نقل روایتی در کتب حدیث که می تواند به دلایل گوناگون صورت گرفته باشد نمی تواند به هیچ وجه حاکی از اعتقاد صاحب آن کتاب بر صحت متن آن باشد.
9.اولاً صحت انتساب کتاب فصل الخطاب به نوری محل بحث بوده است. ثانیاً: یکی از 12 دلیلی که محدث نوری برای اثبات مدعای خود مبنی بر وقوع تحریف در قرآن آورده است قیاسی است که میان یهودیان و مسیحیان و مسلمانان کرده است که چون آن ها کتاب پیامبرانشان را تحریف کردند پس مسلمانان نیز چنین کاری را انجام خواهند داد چرا که طبق روایات فریقین هرچه بنی اسرائیل انجام دهند این امّت نیز همان کار را خواهند کرد. در جواب باید گفت:
اولاً، اگر این دلیل درست باشد باید این امّت در قرآن نیز چیزهای زیادی افزوده باشند همان طور که یهودیان و مسیحیان در تورات و انجیل مطالب زیادی افزوده اند و این حتی برای خود محدث نوری نیز پذیرفتنی نیست و وی تحریف به زیادی را در قرآن منتفی می داند
ثانیاً، امّت ها در همه وقایع شبیه به هم نیستند. چه بسا در امّت های پیشین حوادثی اتفاق بیفتد که امّت اسلام سابقه نداشته باشد مانند گوساله پرستی بنی اسرائیل و ...
ثالثاً، اگر این تشابه از هر جهت باشد و به تمام وقایع امّت ها مربوط باشد ادله سلامت قرآن از تحریف بر این کلیت استثنا می زند. (همان، 148ــ 147)
10.بحث بطن و بیان کلیات و نیاز به سنّت مخصوص شیعه نیست و ذهبی در التفسیر و المفسرون ادعای اجماع در مورد بطن می کند. (رک: منطق تفسیر 1، رضایی اصفهانی)
11.شیعه به هیچ وجه تفسیر قرآن را فقط مختص ائمه نمی داند و هر فردی که شرایط تفسیر را داشته باشد گرچه در زمره ائمه نباشد می تواند قرآن را تفسیر کند. تنها در مورد تأویل برخی از آیات، شیعه قائل به اختصاص این امر به معصومان می باشد.
12.این امر که مفسران تنها نگهبانان احادیث تفسیری ائمه اند و خود صلاحیت اظهارنظر ندارند نزد هیچ کدام از فریقین پذیرفته شده نیست و مشخص نیست که مؤلف از کجا و با چه دلیلی، چنین مطلب سست و بی پایه ای ذکر کرده است.
13.دروزی ها فرقه کوچکی از شیعیان اسماعیلی هستند که بیشتر در لبنان و سوریه زندگی می کنند.
این که مؤلف امامیه را که طیف وسیعی از شیعه را شامل می شوند و روش های تفسیری گوناگون عقلی و نقلی دارند به کناری گذاشته و بر طوایف کوچکی که آداب و عقاید و روش های خاصی دارند تمرکز نموده جای تأمّل است. همچنین نباید از این نکته به سادگی گذشت که در مباحث روش های تفسیری ما بر این امر تأکید شده است که ما روش های رمزی و تأویلی دلخواه را ذوقی و سلیقه ای و همسان با تفسیر برای می دانیم.
البته باید اذعان داشت مقاله دارای اشکالات متعدد دیگری نیز بود که به دلیل اجتناب از تطویل از ذکر آن ها صرف نظر شد.

پی نوشت ها :

1.دانشجوی دکترای مدرسی معارف اسلامی گرایش قرآن و متون اسلامی
نشانی الکترونیکی: sharifi@quran.ac.ir
*تاریخ دریافت مقاله:1389/7/10
*تاریخ پذیرش مقاله: 1389/8/30

منابع:
1.اقبال، مظفر، مجله قرآن پژوهی شرق شناسان، شماره 6.
2.تقی زاده داوری، محمود، تصویر شیعه در دائرة‌المعارف آمریکانا، تهران، نشر بین الملل، 1382.
3.خوئی، ابوالقاسم، بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، ترجمه محمدصادق نجمی و هاشم هاشم زاده هریسی، خوی، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، 1375.
4.کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1363.
5.کریمی نیا، مرتضی، بولتن مرجع مطالعات قرآنی در غرب، تهران، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، 1380.
6.کریمی نیا، مرتضی، گلستان قرآن، شماره 190.
7.نرم افزار جامع تفاسیر نور.
8.نجارزادگان، فتح الله، تحریف ناپذیری قرآن، قم، انتشارات مشعر، چاپ اول، 1384.
9.رضایی اصفهانی، محمدعلی، منطق تفسیر قرآن (1)، قم، جامعة المصطفی، 1387.
10.Meir M.Bar-Asher(2004),Shiism and the Qur -an ,EQ,vol4.593-607.
منبع: نشریه علوم و معارف قرآن کریم، شماره 8.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.