بُعد سیاسى
ابعاد سیاسى اسلام، در تعدادى از احکام و دستورها و قوانین اجتماعى آن آشکارتراست . نماز جمعه نیز یکى از این فریضه هاى عبادى ـ سیاسى است و اگر بُعد سیاسى آن موردغفلت قرار گیرد، از تأثیر اجتماعى آن در سرنوشت عمومى مردم و جهت دهى فکرىوفرهنگ سازى کاسته مى شود.نیروى متراکم امت در تجمعات نماز جمعه، بسترى مناسب براى طرح مسائل مهمسیاسى، تجهیز عمومى، آگاهى بخشى ملى و بسیج توده ها و خنثى سازى توطئه ها است وحضرت امام (قدس سره) بارها به این بُعدِ نماز جمعه اشاره فرموده است . در یک جا مى فرماید:«با توجه به وضع زمان و احتیاج مسلمانان در هر منطقه به اتحاد و همبستگى ِبیشتر و آشنایى بهتر با مسائل روز و وظایف خطیرى که دارند، مقتضى است درهر محل، روزهاى جمعه اقامهء نماز جمعه بشود و در ضمن انجام این فریضهءالهى، هدف مزبور به خوبى تأمین شود.»
[13]در موردى دیگر، در حکم امامت جمعهء امام جمعهء دیگرى چنین رهنمود مى دهد:«بدین وسیله جناب عالى به امامت نماز جمعه شهر مزبور منصوب مى شوید،که ان شاء الله ضمن اقامهء این فریضهء بزرگ الهى، مردم را به وظایف خطیروحساسى که دارند آشنا ساخته، به وحدت و اتفاق دعوت کنید و از اختلاف وتفرقه بر حذر دارید.»
[14]اینکه نصب امام جمعه از شؤون و اختیارات رهبرى و ولایت است و ائمهء جمعه، منصوبین از طرف حاکمیت اسلامى اند، جلوهء دیگرى از بعد سیاسى آن را نشان مى دهد.حضرت امام در پاسخ به استفتایى نسبت به اذن حاکم شرع در اقامهء این نماز، چنین پاسخ مى دهند:
«منصب امامت جمعه، بدون نصب ولى ّامر مسلمین ثابت نمى شود.»
[15] از این جایگاه رفیع است که مبانى سیاست دینى اعلام و ترویج مى شود و مصالح امت اسلامى در جهان تبیین مى گردد. به کلمات آن پیشواى راحل دقت کنید:
«مسجد مرکز سیاست اسلام بوده است . در روز جمعه با خطبهء جمعه، مطالب سیاسى، مطالب مربوط به جنگه، مربوط به سیاست مُدُن، اینها در مسجد درستمى شده است .»
[16]«در خطبهء نماز جمعه، مقدّرات مملکت باید بیان شود. مسائل سیاسى که درمملکت جریان باید پیدا کند. مسائل اجتماعى که در مملکت باید جریان پیدا کند.گرفتاریهاى مسلمانه، اختلافات مسلمانها در آن خطبه ها باید طرح بشود و رفعبشود... نماز جمعه عبادت است، لکن عبادتى که مدغم در سیاست است، سیاستدر عبادت مدغم است .»
[17]«نماز جمعه یک اجتماع سیاسى جاست ج در عین حالى که عبادت است . درخطبهءنماز جمعه باید مسائل سیاسى روز مطرح بشود، گرفتارى مسلمانهاطرح بشود.»
[18]در سخنى دیگر، در اجتماع ائمهء جمعه و جماعت جهان (نه تنها ایران) به ابعاد سیاسى آن تصریح کرده و رسالتِ ائمهء جمعه را از این محور چنین ترسیم فرمود:«در خطبه هاى نماز جمعه، در ادعیه اى که مى خوانید، خطبه هاى شما همانطور که در صدر اسلام خطبه ها یک جنبه سیاسى داشته است، نماز جمعه یک اجتماع سیاسى است نماز جمعه یک عبادتِ سرتاپا سیاسى است و مع الاءسف در جاهایى انسان مى بیند که نماز جمعه ابداً مربوط به چیزهایى که ملتها به آن احتیاج دارند،چیزهایى که مسلمین، اجتماع مسلمین بر آن احتیاج دارند، خبرى نیست ....مى توانند به صراحت، وقتى مى بینند حکومتشان بر خلاف اسلام عمل مى کند، بگویند. نمى توانند، با دع، با خطبه، و بطور کلى با ظالمین، بطور کلى بامتجاوزین، با مخالفین اسلام معارضه کنند، خطبه ها را نگذارند یک یا چند تا دعاباشد ویک یا چند تا ذکر باشد... شما باید در کشورهاى خودتان، در خطبه هاىنماز جمعه خودتان که براى همین مقصد نماز جمعه به پا شده است، در ادعیهءخودتان، در زیارات خودتان، در هرچه رفت و آمد دارید، مصالح اسلامى رامطرح بکنید، مصالح اجتماعى مردم را مطرح بکنید، مسائل خصوصى نگویید،مصالح اجتماعى را بگویید، بگذارید اگر شما این را گفتید،نمازتان را تعطیلکنند، مردم عکس العمل نشان مىدهند. اگر دولتى به واسطه خطبه هاى نماز جمعهنماز جمعهء شما را تعطیل کند، با عکس العمل مردم مواجه مى شود وهمانى استکه ما مى خواهیم .»
[19]از این نمونه ها فراوان است که باز به خاطر پرهیز از اطالهء کلام، از نقل آنهاپرهیزمى شود.
وجوب تخییرى[20]
در آغاز نوشته، به تفاوت دیدگاه فقها نسبت به برپایى نماز جمعه در عصر غیبت اشاره شد. عمل متفاوت عالمان دین، به تفاوت دیدگاه فقهى آنان در مسأله بر مى گردد.امام خمینى (قدس سره) وقتى به بحث نماز جمعه مى پردازد، آن را در عصر غیبت امام عصر(عج) به عنوانِ «واجب تخییرى» مى داند و مى فرماید: «اگر چه نماز ظهر احوط است،اما نماز جمعه افضل و برتر است».[21]اهتمام به بهره ورى از نماز جمعه
اصل برپایى نماز جمعه اهمیت والایى دارد. مهمتر از آن، چگونگى اقامهء آن و نحوه ومیزان بهره مندى مردم از برپایى آن و خطبه هاى خطیب و مواعظ ائمهء جمعه و ضرورت گوش دادن به خطبه ها است، حتى مراعات سطح فکر و زبان مخاطبین هم در راستاى همین اهتمام، قابل ملاحظه است .حضرت امام، از آنجا که هدف از نماز جمعه را اثر گذارىِ تربیتى، ارشادى، آگاهى بخشى نسبت به مبانى دینى و اندیشه سازى نسبت به حاضران در نماز مى داند، مى فرماید: «احتیاط آن است که آن بخش از خطبه ها که به موعظه، سفارش به تقوا و ذکرمصالح مسلمانان مربوط مى شود، به زبان مستمعین باشد و اگر شنوندگان آمیخته اى از زبان هاى مختلف اند، به زبان هاى گوناگون ـ به تناسب حضّار ـ بیان کند.»[22] تأکید بر لزوم استماع خطبه ه، اشاره به اهمیت سیاسى، تبلیغى وارشادى این عبادت سیاسى دارد. امام راحل مى فرماید:«احوط، وجوب گوش دادن به خطبه هاست، بلکه احتیاط آن است که نمازگزارسکوت کند وبین خطبه سخن نگوید؛ هرچند اقوى کراهت آن است واگر حرف زدن موجب شود که گوش ندهد و فایدهء خطبه فوت شود، لازم است ترک کند.»
[23]وقتى از حضرت او سؤال مى کنند که وقتى امام جمعه مشغول خطبه خواندن است، برگشتن به چپ و راست یا حرف زدن چه صورتى دارد؟در پاسخ مى فرماید: «مانع ندارد، ولى نباید موجب فوت فایدهء خطبه شود.»
[24] این، لزوم بهره ورى از محتواى خطبه ها را گوشزد مى کند. بُعد تأثیر گذار خطبه هاى نماز جمعه، در سایهء سخنورى و تأثیر کلام و فصاحت گفتارى خطیب است . از این رو از شرایط خوب امام جمعه،برخوردارى از بلاغت و موقعیت شناسى و مراعات جوانب مختلف است . به فرمودهء امام خمینى (قدس سره):«سزاوار است که خطیب جمعه، بلیغ و سخنور باشد، باعباراتِ فصیح و روشن و خالى از پیچیدگى، مقتضاى حال رادر سخن خود مراعات کند. به آنچه بر مسلمین در جاهاى دیگر مى گذرد، بویژه آنچه در منطقهء خودش مى گذرد آشناباشد. مصالح اسلام و مسلمانان را بداند. شجاع و بى باک باشدو در راه خدا از ملامتِ هیچ ملامتگرى نهراسد. در اظهار حق و ردّ باطل، طبق شرایط و مقتضیات، صراحت داشته باشدوآنچه را که موجب اثر گذارى کلامش در دل شنوندگان مى گردد، مراعات کند، مثل مواظبت بر اوقات نماز، آراستگى به هیئت و زى ّصالحان و اولیاى الهى . کارهایش هماهنگ با موعظه ها و نصایحش باشد. از آنچهموجب وهن او و بى اثر شدن کلام او مى شود بپرهیزد، حتى از پرحرفى و شوخىو آنچه بیهوده است اجتناب کند و همهء اینها به خاطر خدا و مخلصانه و با دورى ازدنیاطلبى و ریاست خواهى باشد، تا کلامش در دلها اثر کند.»
وظیفهء حساس ائمهء جمعه[25]
سنگر والاى امامت جمعه، که جایگاهى براى تبیین احکام اسلام و روشنگرى اندیشهءمسلمانان است، براى آنکه وحدت بخش مؤمنان و خنثى ساز توطئه هاى مخالفان و معاندان باشد، نیازمند پختگى، متانت، درایت، فصاحت، آگاهى سیاسى ـ اجتماعى ائمهء جمعه وقدرت تفهیم مطالب و تهییج افکار و عواطف و برانگیختن به عمل صالح است . ائمهء جمعه براى ایفاى رسالت عظیم و سنگین خویش، بایستگى هاى فکرى، علمى و اخلاقى باید داشته باشند تا بتوانند اثر گذارتر باشند. امام (قدس سره) که احیاگر این سنت جاوید محمدى بود، توصیه هاى ارزنده اى داشت که به برخى از آنها اشاره مى شود:«خطبا هم در خطبه هاى خودشان مردم را بیدار کنند، مردم را دعوت کنند به صلاح، دعوت کنند به اینکه توطئه هایى که در اطراف هست الآن این توطئه هابراى محو اسلام است . بیدار کنند مردم ر، تا ان شاء الله توفیق حاصل بشود وملت ما الآن که بیدار است و متوجه است، برسد به آنجایى که همهء احکام اسلام دراین مملکت پیاده بشود.»[26]«امروز مسؤولیت بزرگى بر دوش همهء ما هاست؛ همهء ائمهء جمعه، همهء ائمهءجماعت، همهء علماى بلاد. امروز خدا دیگر از ما هیچ عذرى را نمى پذیرد.»
[27]در دیدار با میهمانان کنگرهء جهانى ائمهء جمعه فرمودند:«ائمهء جمعه که در این هفته در این کشور ستمدیده و انقلابى آمدند و ان شاءالله درفرصت هاى دیگر هم این نحو اجتماعات خواهد بود، باید بررسى کنند از علل انحطاط افکار مسلمین وبررسى بکنند که آن چیزى که استعمار را بر مسلمین استیلا داد و آن عللى که باعث شد استعمار بر همهء مقدرات کشورهاى اسلامى وهمهء مستضعفان جهان حکمفرما باشد، آن را ارزیابى کنند در این سمینارها ومجالس مهمشان و راه ر، علل ر، کیفیت سلطهء آنان را بیابند و راه علاج ر، چه باید کرد؟ چه شده است و چه باید کرد؟...»
[28] «چرا ما به این روز نشانده شدیم که آمریکا از آن ورِ دنیا بیاید و مقدراتکشورهاى ما راتعیین کند و مقدرات علماى اسلام را تعیین کند ولو با دست دیگران، و با صراحت بگوید که من منفعت دارم در منطقه و دخالت آشکار درمنطقه بکند و مسلمین نشسته باشند و ناظرباشند؟ اى ائمهء جمعهء همهء بلاداسلامى ! مردم را آگاه کنید، این «چرا» را بین مردم بگویید...»
[29]«ائمهء جمعه در سراسر ایران بالاترین اجتماع را دارند. از این اجتماعات استفاده کنید و جهات شرعى و سیاسى را به مردم تذکّر دهید، آنان را در مقابل شیاطینمجهّز کنید.»
[30]در این زمینه ها هم توصیه هاى حضرت امام بسیار است که به همین مقداراکتفامى شود.[31]
پی نوشت ها :
[13] صحیفه امام، ج10، ص341، حکم امامت
جمعه آقا سید روح الله خاتمى.
[14] همان، ص318، حکم امامت جمعه آقاىنورمفیدى.
[15] استفتاءات، ج1، ص268، استفتاء 440
[16] صحیفه نور، ج1، ص119
[17] همان، ج3، صص120 و 121
[18] همان، ج9، ص136
[19] همان، ج18، ص276 و 277
[20] از جمله مىتوانید در: ج20، ص127، ج11،ص132، ج13، صص124 و 155، ج15، ص247از صحیفه نور نمونههاى دیگرى را بخوانید.
[21] تحریر الوسیله، ج1، ص218، مسأله1
[22] تحریر الوسیله، ج1، ص220، مسأله8
[23] همان، ص222، مسأله14
[24] استفتاءات، ج1، ص270 سؤال 447
[25] تحریر الوسیله، ج1، ص222، مسأله14
[26] صحیفه نور، ج13، ص222
[27] همان، ج16، ص5
[28] همان، ج17، ص137
[29] همان، ص142
[30] همان، ص263
[31] ازجمله ر.ک. به: صحیفه نور، ج15، صص238، 250 و 251، ج16، صص11 و 185، ج17، صص94 و 139