مقاومت زنان ایرانی در برابر کشف حجاب رضاخانی
پرونده
هرگونه مخالفت و مقاومتی به شدت سرکوب میشد و برخی از روحانیان کشته یا زندانی و تبعید شدند. نیروهای دولتی وظیفه داشتند که هر جا زن یا دختری را با چادر یا روبنده دیدند، با استفاده از روشهای خشونتبار یا هر شکل دیگر، حجاب او را بردارند. اگر ماموران زنی را باحجاب میدیدند، با برداشتن حجابش، به دنبال او تا خانهاش میرفتند و صندوقچه خانهاش را میدیدند تا اگر چادر یا روسری در آن بود، قطعه قطعه کنند و دور بریزند.
در مقابل، زنان ایرانی ترک خیابان کردند، ولی ترک حجاب نکردند. بعضی از آنها به مدت شش سال از خانه بیرون نیامدند تا بیحجاب دیده نشوند و حتی به حمام نمیرفتند؛ با اینکه حمامی در منزل نداشتند. آنها از رفتن دخترانشان به مدرسه جلوگیری میکردند. از مردان نیز خواسته شد که همسرانشان را با خود به مجالس کشف حجاب ببرند و اگر نمیبردند یا باحجاب میبردند، اخراج میشدند. بعضیها هم که حاضر به قبول شرایط نبودند، دست به خودکشی زدند؛ حتی همسر «صدرالاشرف» (وزیر دادگستری وقت) پس از حاضر شدن در یکی از این مراسم، از غصه مریض شد و دیگر از خانه بیرون نیامد تا یک سال بعد فوت شد و جنازهاش از خانه بیرون رفت.
بدین ترتیب، پس از ترکیه، ایران دومین کشور مسلمانی بود که رسماً حجاب را ممنوع کرد و تا شهریور 1320، به مدت شش سال فشارهای بیامان نیروهای دولتی در سراسر کشور برای منع زنان برای استفاده از هر نوع حجاب ادامه یافت، ولی با فرار رضاخان از کشور، اوضاع به وضعیت ابتدایی خود بازگشت، پوچ بودن تلاش او برای استحالة فرهنگی زنان آشکار شد و دیگر بار زنان ایرانی با استفاده از حجاب، در اماکن عمومی حضور یافتند.
منبع: ماهنامه امتداد شماره 60