جغرافیای اسلام‌شناسی (1)

یکی از مسائلی که برای مستشرقین، بسیار قابل توجه است اسلام‌شناسی است، علاوه بر ایشان، توده‌هایی از مردم غیر مسلمان نیز برآنند تا ذهنیتی کامل و نظام‌وار و لکن مختصر از
سه‌شنبه، 2 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جغرافیای اسلام‌شناسی (1)
جغرافیای اسلام‌شناسی

 

نویسنده: محمدمهدی جندقیان



 

چکیده؛

یکی از مسائلی که برای مستشرقین، بسیار قابل توجه است اسلام‌شناسی است، علاوه بر ایشان، توده‌هایی از مردم غیر مسلمان نیز برآنند تا ذهنیتی کامل و نظام‌وار و لکن مختصر از اسلام برایشان فراهم شود. در این بین جوانان مسلمان نیز می‌کوشند تا مطالعات دینی و اسلامی داشته باشند؛ به کتب و آثار مختلفی رجوع می‌کنند ولی در بسیاری موارد نیاز خود را نمی‌یابند و اساساً بحث مندرج در کتب و منابع دسترس‌شان آن‌ها را مستغنی نکرده بلکه تصویر ذهنی و راهنمایی نیز به ایشان نمی‌دهد. از همین رو ارائه‌ی طرح مهندسی شده یا آنچه امروز تحت عنوان جغرافیای علم مطرح است می‌تواند به حل این آشفتگی تا اندازه زیادی کمک کند.
در این مقاله که با عنوان جغرافیای اسلام‌شناسی تدوین شده است، تلاش شده است تا ابعاد مختلف و قابل تحقیق در دینی چون اسلام، به صورت فصل‌بندی به همراه پاره‌ای توضیحات کوتاه در حد تحمل مخاطب ارائه شود تا ضمن ترسیم بحث در ذهن مخاطبین، زمینه تحقیق و پیگیری ایشان نیز فراهم شود. البته مؤلف غافل از این نکته نیست که این طرح به صورت اولیه است و علاوه بر مقاله حاضر، طرح و ارائه نمودارها و رسم‌های درختی نیز به خوانندگان محترم کمک می‌کند و لذا طراحی نموداری جغرافیای اسلام‌شناسی را به صورت مجزا و مستقل در اثر دیگری به مخاطبین عرضه خواهد داشت.

واژگان کلیدی؛

اسلام، محمد، اسلام‌شناسی، جغرافیای دین، دین‌شناسی، مسلمان

مقدمه؛

از دیرباز افراد محقق کوشیده اند تا در شناخت دین تلاش کنند. در قدیم این تلاش، نوعاً مختص به دینداران اهل پژوهش و با موضوع تحقیق در دین خود بود. عالِم مسلمان به دنبال اسلام‌شناسی و عالِم مسیحی به دنبال انجیل، بودایی به دنبال تعالیم بودا و... می رفتند. اما رفته رفته در قرن نوزده و خصوصاً قرن بیست، رویکردهای متنوع به دین با نگاه‌های مخالف، موافق و یا بیطرفانه نسبت به کلیت دین پدید آمد و هر کدام بحث‌های جالبی را درباره دین و مسائل دینی از منظر خود ارائه کردند.
یکی از بحث‌ها و مسائل مهمی که در جریان دین پژوهی معاصر پدید آمد این بود که اساساً آیا می‌شود دین را شناخت و یا نه و اگر دین را می‌شود شناخت، این شناخت در گروی چه چیزی خواهد بود؟
اهمیت این بحث زمانی مشخص می‌شود که بدانیم گروهی از ارباب ادیان و دین پژوهان بر این اعتقاد پا فشاری می‌کردند که دین دارای جوهره و ذات است؛ دین دارای گوهر و مُخ – مغز- است؛ و اگر کسی بخواهد دین را بشناسد، باید تمام تلاش خود را معطوف به شناخت گوهر دین بکند. حال آن گوهر دین چیست؟ بعضی سخن از درک حس وابستگی مطلق رانده اند، بعضی محبت، بعضی دیگر توحید و معرفت خدا و... ولی آنچه در این نظرگاه مهم است آن است که شناخت دین در گرو درک تمام عیار ذات دین است. در مقابل دین پژوهان ذات انگار، دیگر دین پژوهان، دین را به مثابه ی یک پدیده ذو ابعاد تلقی کرده اند، دین دارای ابعاد مختلفی است و شناخت دین با مطالعه و پژوهش در ابعاد مختلف آن میسر خواهد شد. حال اینکه ابعاد یک دین در نظر ایشان چیست؟ باز این مطلب هم، خود محل آراء چندگانه ایست.
طرحی که در اینجا دنبال می‌شود اگرچه به نظرگاه دوم نزدیکتر است ولی الزاماً به معنی قبول کردن آن نیست بلکه اقتضای بحث جغرافیای اسلام‌شناسی با توجه به اهداف آن از این طریق سهل تر و ممکن است.
نگاه حاکم بر این مقاله، اولاً نگاه بیرونی به دین است. دوم؛ نگاه به کلیت و عمومیت دین اسلام شده است و حتی المقدور از تفاسیر و بیان‌هایی با گرایش فرقه‌ای و مذهبی به اسلام پرهیز شده است.
سوم؛ نوع نگاه به اسلام، جغرافیایی و از بالا به این دین بوده است. سعی شده است همه ی ابعاد دین اسلام به صورت کلی در این نگاه دیده شود. در نگاه کلی و جامع، مباحث اسلامی در یازده فصل تدوین شده و هر فصل مشتمل بر چند موضوع کلیدی و عمده است که با توضیح مختصری، آن موضوع برای مخاطبین واضح می‌شود. البته موضوعات کلیدی خود به موضوعات جزئی تر و سپس هر کدام به مسائل ریزتری تجزیه می‌شوند که مؤلف تنها در بعضی از موضوعات کلیدی – آنهم به سبب اهمیت فوق العاده آن – موضوعات جزئی و مسائل آن را با یکی- دو جمله متعرض شده است. هدف در این مقاله اجمال و کوتاهی متن در عین وفاداری به جامعیت بحث بوده است که امید است علیرغم کاستی و ضعف ها، این مهم تا اندازه قابل توجهی حاصل شده باشد.
در اینجا باید مخاطبین را به این نکته توجه داد که این مقاله، اثر تخصصی در هیچ یک از ریز موضوع‌ها و مسائل اسلام‌شناسی نیست. اگر مخاطبین به سیر نزولی کار توجه کنند ما وقتی به ریز موضوع‌ها و مسئله‌ها می‌رسیم! در تبیین هر موضوع و پاسخ به هر مسئله چندین نظریه و تفسیر وجود دارد و حجم قابل توجهی کتاب، مقاله و رساله ناظرِ به آن‌ها از اولین قرون اسلامی تا کنون تألیف شده است، که حتی اشاره به آن‌ها نیز در این مقاله ممکن نیست. از این رو این اثر تنها یک اثر عمومی و کلی ست که فضای متنوع و موَسَع اسلام‌شناسی را پیش روی مخاطبین می‌گشاید و ایشان را در فرایند مطالعات اسلامی به مثابه یک نقشه کلی راهنمایی می‌کند.
یازده فصل آتی این مقاله عبارت است از:
1. باورها و عقاید
2. مناسک و عبادات
3. اخلاق و ارزش گرایی
4. نمادها و نماها
5. شریعت؛ برنامه زندگی و حقوق
6. اماکن مقدس
7. تاریخ اسلام
8. فرق و مذاهب
9. جغرافیا و اطلس جهان اسلام
10. علوم و فنون اسلامی
11. نخبگان و شخصیت‌های اسلامی

1- باورها و عقاید؛

همواره مهم ترین و اولین بخش هر آئین و دینی که مورد بررسی قرار میگیرد، بخش باورها و اعتقادات آن آئین است. چرا که باورها به منزله پیش فرض‌ها و اصول بنیادین حاکم بر سایر ابعاد آن دین به حساب می آیند. در اینجا، ما نیز در گام نخست باورها و عقاید اسلام را بررسی و معرفی می نماییم. لکن از باب مقدمه، تذکر این نکته نیز بجاست که وقتی سخن از باورهای بنیادین پیش میآید معنایی فراتر از اصول اعتقادی دین در نظر گرفته میشود و در اینجا نیز همین گونه است.

1-1- خدای یگانه

پر واضح است که اولین و مهم ترین گزاره ی مطرح در ادیان توحیدی گزاره ی «خدا وجود دارد» است. بنیادی ترین و پرماجراترین گزاره‌ای که مباحث دین‌شناسی پیرامون آن شکل می‌گیرد. مسلمانان در اولین گام اسلام آوری خود، به وجود خدا اقرار میکنند و این باور را پایه سایر گزاره‌های اعتقادی دیگر میشمارند.
- خدایی که هست! خدایی که هست و یکتا و یگانه نیز میباشد؛ خدایی که متعال است از همه موجودات، همه تصورات و حتی متعال است از صفاتی که به او نسبت داده میشود. خدایی یکسره دیگر، کاملاً ممتاز و مجزای از سایر مخلوقات.
- خدا و صفات! خدایی با ویژگی‌هایی چون غیر مادی، مهربان و بخشنده؛ خدایی عالم، قادر و خالق؛ خدایی که برای‌شناساندن خود به آدمیان، اسماء و صفاتی را معرفی میکند. خدایی که متصف به صفات است و در عین حال از آنها نیز متعال است. البته در اینجا دقت‌ها و سؤالات فراوانی پدید می‌آید:
صفات خدا کدام است؟ چگونه به دست می آیند؟ تقسیم بندی‌های پیرامون صفات به ذات و فعل، جمالیه و جلالیه، اختصاصی و متشابه چگونه است؟ و راه فهم این صفات چگونه است؟ معنی دقیق و مفهوم صفات برای خدا چیست؟ هر کدام مسئله مهمی است و بحث مفصل و مبسوطی را به همراه دارد؛ جایگاه این پرسش‌ها در اسلام‌شناسی در دانش کلام است؛ دانشی که اساساً در بررسی همین بحث صفات بوجود آمد.
- خدا و بشر! خداوندگار اسلام، خداوندی فعال و همراه با زندگی انسان هاست، او در زندگی بشر حاضر است؛ میشنود، میبیند، خدایی که کمک میکند و رزق میدهد و برای نجات بشر به هنگام تنگناها اراده میکند. خدایی که به بشر قدرت و اختیار میدهد تا خدا یا غیر خدا را انتخاب کند و در هر مسیری که میخواهد گام بردارد.
- خدا و خلقت هدفمند! خدا جهان را برای بشر خلق کرده و بشر را برای عبادت خود، عبادتی توأم با معرفت؛ خدا برای کمال بشر برنامه دارد و این برنامه را با راهنمایی و وساطت پیامبرانش به گوش انسان‌ها میرساند. خدا، پیامبران را مأمور انجام و پیگیری برناهم‌های در زمین قرار داده است.

1-2- بعثت انبیاء

خدا برای هدایت و راهنمایی بشر در زندگی دنیایی و دستیابی به کمال و زندگی برتر و همیشگی، پیامبرانی را از آغازین لحظه زندگی انسان در زمین با او همراه کرده است. این پیامبران تماماً در مقام اثبات خدا و دعوت انسان‌ها به خدا پرستی و پرهیز از شرک، بوده اند. آن‌ها همواره انسان را بشارت و بیم می دادند، بشارت به زندگی ابدی در بهشت و بیم از خشم خدا و جهنم آتشین او. مسلمانان معتقدند عدد این انبیاء بیش از صد هزار بوده است و در بین ایشان نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد (ع) جایگاه برتر و ویژه‌ای دارند. پیامبران افراد مقدس و دلسوزی بودند و احترام به ایشان و توجه به میراث شان در نزد مسلمین اهمیت والایی دارد؛ از همین رو مسلمانان با آنکه دین خود را حق می‌دانند و سایر ادیان را رد میکنند ولی به پیروان سایر ادیان احترام گذاشته و حقوق دینی آن‌ها را پاس میدارند.

1-3- خاتمیت محمد (ص) پیامبر اسلام

محمد (ص) فردی امین، محترم و از اعضای مهمترین خاندان و خانواده عرب در مکه یعنی قریش بود. او در قرن هفتم میلادی در حالیکه چهل ساله بود، با ادعای پیامبری، سایر انسان‌ها را دعوت به اسلام کرد. او با عادات زشت عرب به مقابله برخواست، انسان‌ها را برابر شمرد و خواستار عدالت شد. او خدای یگانه الله را بی رقیب دانست و منکر خدایان سنگی و چوبین اعراب شد. مورخان - مستقل و بی طرف نسبت به دین - همواره با نگاه تردید به وجود واقعی و زندگی انبیاء و ارباب ادیان می‌نگریسته اند. ایشان وجود افرادی چون بودا، مسیح، موسی، آدم، ابراهیم، زرتشت و ... را در حاله‌ای از ابهام می‌دانند و معتقدند صَرف نظر از منابع و متون دینی اثبات وجود این افراد و چگونگی زندگی ایشان در تاریخ مشکوک و مبهم است. ولی همگی بر وجود واقعی و تاریخی شخصیت محمد (ص) به عنوان پیامبر در سرزمین‌های عربی و روش کلی زندگی او متفقند.
محمد (ص) پیامبر اسلام است. دوران پیامبری او بیست و سه سال به طول انجامید و موفق شد علیرغم مشقات فراوان، پله پله آئین و دین خود را پیش ببرد. او در سال اول تنها در کنج یک غار و فقط برای دو نفر، رسالت و محتوای آئین خویش را مطرح میکرد، ولی رفته رفته به جایی رسید که در سال بیست و سوم، ندای اسلام گرایی در کل شبه جزیره عربستان و خاورمیانه تا شمال افریقا، از سوی طبقات مختلف اجتماعی به گوش میرسید؛ بیش از صدها هزار نفر جمعیت این مناطق مجذوب محمد (ص) و مسلمان شدند. او تمام تلاش خود را بکار بست تا آنچه به عنوان محتوای آئین اسلام است را طی این مدت بر مردم عرضه کند. اعتقاد مسلمانان به نبوت او دومین رکن اعتقادی ایشان است. مسلمانان، محمد (ص) را آخرین پیامبر سلسله انبیاء میدانند و آئین او را آخرین دین ابلاغ شده از طرف خدا؛ و لذا معنی این سخن – خاتمیت – یعنی اینکه محمد (ص)، به نیازدینی همه مردم، در هر زمینه، در هر زمان و در هر کجا پاسخ گفته است و جای هیچ نیازی به ابلاغ الهی را پس از خود باقی نگذاشته؛ از همین روست که پیامبری پس از او مبعوث نخواهد شد و او خاتم یا پایان دهنده سلسله انبیاء ست.

1-4- عصمت

در باور اسلامی، عصمت باور جدایی از مسئله نبوت محمد (ص) نیست. عصمت یکی از ویژگی‌های پیامبری اوست ولی در اینجا به سبب اهمیت این ویژگی، آن را جداگانه ذکر می‌نماییم. عصمت یعنی، محمد (ص) که یک انسان معمولی ست و نه یک فرشته و نه یک انسان غیر بشری، دارای ویژگی فردی و قوه ایست که میتواند اشتباه و خطا نکند. طبیعتاً هیچ انسانی علاقه مند به خطا کردن نیست ولی بالاخره به خاطر ضعف آگاهی، غلبه نفسانیات، احساسات و هیجانات، فراموشی و... در انجام امور دست به اشتباه میزند. اما مسلمانان معتقدند که پیامبرشان نه در رفتار و نه در گفتار دچار اشتباه و خطا نمیشود. این اعتقاد که از آیات قرآن نیز به دست می آید سبب آن می‌شود تا مسمانان تمام سخنان و رفتار پیامبرشان را به خاطر بسپارند و از آن الگو برداری کنند.
لذا با آنکه بسیاری از احکام اسلام با آنکه در قرآن نیامده و یا به اختصار و اجمال در این کتاب مقدس ذکر آن رفته است، مسلمانان دچار تحیر و سردرگمی نشده اند؛ ایشان به واسطه تمسک به افعال و گفتار محمد (ص)، سایر احکام و آموزه‌های اسلامی را می یابند. از همین رو در کنار دانش‌های قرآنی، دانش‌های حدیثی – دانشی که متصدی جمع آوری سخنان و رفتارهای محمد (ص) است - نیز در تمدن اسلامی شکل گرفت. (ر. ک: بخش 10 مقاله)

1-5- معاد؛ عالَم پس از مرگ و قیامت

سومین رکن و اصل اعتقادی یک فرد مسلمان باور به قیامت و زندگی ابدی است. مسئله‌ای که برای همه نسل‌های بشر و همه تمدن‌های انسانی مهم بوده است. سایر ادیان توحیدی و غیر توحیدی به نوعی به مسئله زیست انسان پس از مرگ او پرداخته اند و به نوعی سعی کرده اند انسان را موجودی جاودانه تلقی کنند. در ادیان توحیدی، مسئله زندگی پس از مرگ دارای تصویر خاصی است. انسان دارای جسم و روح است، جسم او میمیرد و به ظاهر از بین میرود ولی روح او زنده و در برزخ است و منتظر است تا رستاخیز بپا شود؛ آنگاه روح، جسمش را در زمین پیدا کرده، در محکمه الهی حاضر و نسبت به زندگی دنیوی خویش محاکمه میشود؛ انسان در رستاخیز نتیجه و بازتاب زندگی دنیایی خود را می بیند؛ در رستاخیز انسان‌ها یا بهشتی می‌شوند و یا جهنمی و این بسته به تبعیت ایشان از خدا و فرامین اوست.
اما در اسلام تصویر قیامت دارای امتیازاتی است که رستاخیز اسلام را از رستاخیز مسیحی، یهودی و زرتشتی متفاوت میکند.
- اولاً پرونده انسان پس از مرگ و تا روز واپسین همچنان باز است و نتایج خوب و بد اعمال او پس از زندگی اش و تا آخرین روزهای دنیا برایش ثبت میشود.
- دوم آنکه رستاخیز در جهانی پس از این جهان دنیوی برپا خواهد شد. جهانی که با دنیای فعلی ما متفاوت است. جهان آخرت پس از نابودی و در هم ریزی زمین و سایر موجودات و پس از نفخ صور – در شیپور دمیدن - ایجاد می‌شود و به انسان ظرفیت می‌دهد تا آنگونه که سزاوار است از نعمت‌های بهشتی بهره مند شده یا گرفتار عذاب‌های سوزناک و بی پایان جهنم شود.
- سوم، قیامت خود دارای دو مرحله است: مرحله اول محاکمه فرد فرد انسان‌ها در نزد دادگاه الهی است و مرحله دوم زندگی ابدی در بهشت یا جهنم است.
- چهارم، حشر یا برانگیختگی در روز واپسین فقط متعلق به انسان‌ها نیست بلکه همه موجودات از جن و انس و حیوان در دادگاه روز حساب حاضر می‌شوند.
- پنجم، لذائذ بهشتی بسیار، متنوع و متعدد است و هر کس هر آنچه بخواهد برایش محیاست حال خواسته اش مطابق هر یک از نیازهای انسانی اش که باشد تفاوت نمیکند، میخواهد ببیند، بشنود، بخورد، انس بگیرد، دوست بدارد و دوست داشته بشود، بداند و ...، همه برایش محیاست. در مقابل در جهنم نیز هر انچه سزاوار انسان جهنمی است و هر انچه نیاز است برای عذاب او آماده خواهد بود.

1-6- قرآن

قرآن یک باور نیست ولی آنچه مسلمانان درباره قرآن قبول دارند یک اعتقاد و باور عمیق است که در اینجا به آن پرداخته میشود. قرآن کتاب آسمانی مسلمین است؛ کتابی که معنا و الفاظ آن را خدا و از طریق ملکه وحی برای پیامبرش محمد (ص) قرائت کرده است و او نیز بی کم و کاست، بی اضافه و اشتباه، برای مردم زمان خود بازگو کرده است. قرآن در نزد مسلمانان دارای ویژگی‌هایی است که به اجمال آنها را بیان خواهیم داشت؛
- قرآن کتابی است به زبان عربی حجازی و از حیث فصل بندی مشتمل بر صد و چهارده سوره است؛ هر سوره از چند آیه تشکیل شده است که نوعاً هر آیه متضمن یه مطلب خاص است. عدد آیات در سوره‌ها متفاوت است و سوره‌ها دارای حجم کوچک و بزرگ هستند. قرآن از حیث حجم به سی جزء مساوی تقسیم می‌شود.
- قرآن معجزه است! مسلمانان با توجه به آیات خودِ قرآن و قرائن فراوان تاریخی بر این باورند که قرآن معجزه الهی است. معنی اعجاز درباره قرآن آن است که یعنی قرآن کلام انسان نیست بلکه کلام خداست و انسان از همانندسازی آن حتی در سطح یک سوره نیز ناتوان و در مانده است. قرآن مخالفین خود را به همانند آوری خود دعوت میکند و لکن تلاش مخالفین این کتاب -ِ منحصر به فرد - تا کنون بی نتیجه باقی مانده است همانطور که تلاش ساحران و حکیمان در مقابل عصای اژدهایی موسی و نَفَس شفا بخش عیسی ناکام ماند.
- قرآن مصون از تحریف! باور مسلمین این است که قرآنی که امروز در دست دارند همان قرآنی ست که در صدر اسلام بوده. آیات قرآن بر پیامبر نازل میشده است و او برای اصحاب و اطرافیان خویش آیات را قرائت میکرده؛ ایشان آیات را یا حفظ میکردند و یا مکتوب؛ پس از فوت پیامبر اسلام، صحابه این آیات را جمع آوری کرده و مطابق با نظر جمعی از نزدیکترین اصحاب پیامبرشان، آن آیات را در یک کتاب تدوین کردند. به نظر می‌رسد جای بعضی آیات جا به جا شده باشد یا جای بعضی سوره‌ها ولی چیزی از آیات کم نگردیده و چیزی هم بر آن افزوده نشده است. از سال 13 هجری تا کنون 1433 هجری، این قرآن ثابت مانده و تغییری در آن رخ نداده است که این امر در نوع خود و در مقایسه با سایر کتب مقدس ادیان بی نظیر است.
مسلمانان رمز این ماندگاری را در معجزه بودن قرآن می‌دانند؛ البته تلاش حافظان و کاتبان وحی و تواتر نقل قرآن نیز در ماندگاری این کتاب مؤثر بوده است.
- قرآن کتاب راهنماست! محتوای آیات قرآن شامل بیان گزاره‌های معرفتی نسبت به شناخت جهان، وجود خدا و صفات او، شناخت انسان، شناخت دنیای پیرامونی و جهان پس از مرگ و قیامت است. در بخش‌های دیگر آن آیاتی ناظر به دستورات اخلاقی و حقوقی نیز برخورد میکنیم. خداوندگارِ انسان در قرآن از انواع فنون ادبی و هنری بهره برده است تا مطالب خود را در نثری روان و قابل فهم برای همگان عرضه کند؛ استفاده از آرایه‌های ادبی، تمثیل، داستان و ... به وفور در قرآن دیده می‌شود. موزون و هارمونیک سخن گفتن نیز از دیگر امتیازات قرآن است که موجب پدیدار شدن هنر قرائت و تلاوت قرآن نیز شده است. صوتی دلنشین که به خاطر نظم منحصر به فرد در چینش کلمات پدید آمده است.
مطلب آخری که در این قسمت ذکر آن میرود، آنکه مسلمانان با تمسک به آیات قرآن عقاید و باورهای دیگر خویش را ثابت میکنند و از این جهت این کتاب اهمیتی دو چندان خواهد داشت. آیات قرآن دو گونه است: بعضی محکم، متقن، گویا و نص است و بعضی دیگر آیاتی متشابه – یعنی قابل برداشت متنوع و متضاد هم – و قابل تفسیر است؛ در اینجا مسلمانان دانش تفسیر قرآن را پایه گذاری کردند تا فهم آیات متشابه را سهل تر کند. تفاوت علم تفسیر با هرمونتیک و تأویل رایج در مسیحیت و یهود در این است که روش تفسیر آیات متشابه قرآنی به کمک سایر آیات محکم در قرآن به دست می آید و قرآن خود به این مطلب اذعان داشته است. با توجه به همین نکته است که راهنما بودن قرآن را مسلمانان تمام میبینند و استفاده و استناد به آن را کافی میشمارند.

1-7- حقانیت اسلام و طرد سایر ادیان و مذاهب

مسلمانان با تمسک به آیات قرآن معتقدند که دین اسلام که آخرین دین ابلاغ شده از طرف خدای جهانیان است، حق است. یعنی تنها دینی است که کامل و تماماً صحیح است؛ و سایر ادیان و ادعاهای دینی در مقابل آن باطل است و خدا از انسان‌هایی که پس از اسلام در قرن هفت میلادی در زمین میزیسته اند و ندای اسلام را شنیده اند – در روز قیامت – اسلام و ایمان به اعتقادات اسلامی را میپذیرد. البته اینکه پیروان هر دینی چنین اعتقادی را در میان خود دارند – که تنها مسیر آن ها، مسیر هدایت و نجات بخش خواهد بود و سایر مسلک‌ها در ضلالت و گمراهی اند و سرانجامشان به نجات بخشی ختم نمیشود. – امری معمول است و وجود این باور در بین مؤمنان به اسلام نیز امری معمول و عادی ست؛ ولی دلایل و طرح‌های اسلام که گاه به مدد قرآن نیز ارائه می‌شود نوعی سیاقی خرد پذیر و عقلانی دارد که توجه و تأمل هر محققی را برمی انگیزاند. از همین روست که نفی پلورالیزم – کثرت گرایی - دینی در اسلام و ستیزه جویی مسلمین با آن در حوزه علم و عمل بسیار پر رنگ است.

1-8- لزوم قبول ضروریات دین

ضروریات اسلام، باورهای قطعی و یقینی پیرامون اعتقادات و احکام اسلامی است که نوعاً همه مسلمانان بر وجود آن گزاره یا دستور در اسلام اتفاق نظر دارند. اسلام با بیان زبانی شهادتین – اعتراف به وجود خدای یگانه و نفی سایر اله‌ها و اعتراف به پیامبری محمد (ص) – آغاز می‌شود. ولی این تمام ماجرا نیست. فرد مسلمان باید به وجود ضروریات اسلام نیز معترف باشد – حداقل به زبان – مثلاً قبول کند که قرآن کلام خداست و مطالب آن راست و حق است. بیان کند که پیامبر اسلام فرد درستکار و صادقی بوده است و آنچه گفته است برای هدایت بشر صحیح و بجا بوده است. نماز، روزه و حج را مناسک اسلامی بداند و احکام و حقوق – نظیر طهارت، قصاص و دیه و ... – را نیز جزئی از شریعت بر شمارد.
البته آنچه در اینجا درباره اعتراف گفته شد شاید کمی مبالغه آمیز باشد. فرد مسلمان به صرف شهادتین مسلمان است و از حقوق مسمانان نیز برخودار خواهد بود و هیچ نیازی به اعتراف به سایر ضروریات اسلام ندارد ولی آنچه در اینجا مهم است عدم مخالفت و ضدیت زبانی با ضروریات اسلامی است. مسلمانان کسی را که مسلمان باشد و چنین ضدیت را با ضروریات اسلامی بکند، منافق، دورو و مرتد می دانند.

1-9- باور به برابری انسان‌ها و عدالت

اسلام یکی از ادیانی ست که در آن به شدت بر برابری انسان‌ها پا فشاری می‌شود. از آغازین روزهای دعوت پیامبر اسلام به توحید و ایمان، نگاه علمی و عملی اسلام به برابری انسان‌ها نمایان بود. اسلام با تفاوت و تبعیض انسان رنگ، ملیت، قومیت و... همواره مخالفت کرده است و از آغازین روزهای حرکت خود با برده داری شایع مبارزه کرد و پس از چند قرن آن را از بین برد. اسلام به مساوات بشر در استفاده از حقوق مدنی و اقتصادی از منابع عمومی تأکید کرده است؛ همچنین احکامی را در جهت تقویت و ارتقاء سطح فکری، مالی و آبرویی طبقات اجتماعی پایین جامعه تمهید نموده است.

1-10- باور به آینده و منجی گرایی

از آرمان‌های دیرینه بشری، رسیدن به عدالت اجتماعی، صلح و دوستی در کل جهان و برای همه انسان‌ها بوده است.
زندگی چند هزار ساله بشر در زمین همواره با ظلم، ستم، تبعیض، فقر و فساد روبرو بوده است و لکن در تمام تمدن‌ها و ادیان بشارت به آینده‌ای عادلانه و زیبا و ایده آل داده شده است. در اسلام نیز علاوه بر وجود آیات متعددی در متن قرآن، سخنان فراوانی از سویی پیامبر اسلام در خصوص تحقق چنین زندگی صالح و ایده آلی در آینده همین دنیا بیان شده است. مسلمانان اعتقاد دارند در شرایط سخت و در جهانی که مملو از ظلم و فساد است، خداوند فردی صالح را برای رهبری خیرخواهان جهان برمی انگیزاند و او با کوشش فراوان و همراهی توده‌های مردم جهان در مقابل ستم و خشونت ایستادگی کرده و در این مسیر پر تلاطم پیروز می‌شود.
پس از پیروزی، او با ایجاد حکومتی بین المللی، عدل، صلح، اخلاق و دوستی، ثروتمندی و رفاه همگانی را در جهان برقرار میکند. در متون اسلامی نام این مصلح، مهدی است و مسلمانان او را از تبار پیامبر خویش می‌دانند. این ترسیم از آینده برای جهان امروز در ادیانی چون یهودی، مسیحی، زرتشتی، بودایی و... نیز دیده می‌شود ولی ذکر جزئیات وقایع هنگامه ظهور منجی، جنگ‌ها و حکومت او بر تمام جهان، طرح وصول به آن آینده و... در متون اسلامی با دقت و وسعت بیشتری به چشم میخورد.

2- مناسک؛

مناسک مجموعه عبادات، مراسمات و آئین‌های مذهبی است که در یک دین با مشاهده عینی آن را میتوان بدست آورد و مورد‌شناسایی و توصیف قرار داد. مؤمنان هر دینی خود را ملزم میدانند تا مناسک و عباداتی که در متن دین شان بیان شده و یا از طرف روحانیون دین برایشان بازگو میشود را انجام دهند. انجام مناسک دینی، به مؤمنان هویت و تشخُص دینی-اجتماعی میدهد. وجود مناسک متنوع و البته مشابه در ادیان، از دیر باز به چشم میخورده است. قربانی، دعا خوانی و مناجات دسته جمعی خصوصاً در معابد، روزه و ریاضت‌های دینی از جمله موارد مشابه است. در بعضی ادیان چون یهود، این مناسک بسیار مفصل تدارک شده است و متدینین وقت فراوانی را برای انجام آن باید صرف کنند؛ در بعضی ادیان دیگر چون مسیحیت، مناسک دینی در حداقل است و متدینین نوعاً در طول هر هفته تنها چند دقیقه یا چند ساعت موظف به انجام مناسک دینی هستند.
در دیدگاه ادیان، انجام مناسک و خصوصاً بخش عبادی آن نوعی تشکر و سپاسگزاری عملی از خدا به حساب می آید که توسط دین ابداع شده است و دارای روشمندی و تشریفات خاصی در برگزاری است.
در اسلام نیز مناسک، عبادات و مراسمات دینی متنوع و بسیار مهمی وجود دارد. در یک نگاه، دامنه مناسک و عبادات یک فرد مسلمان محدود به انجام چند تکلیف خاص چون نماز و روزه نیست، بلکه زندگی او سراسر جنبه عبادی و تکلیفی دارد. فرد مسلمان، لحظه لحظهِ زندگی اش را میتواند در حالِ عبادت بگذراند و این مهم با رعایت و توجه به دستورات اسلام در شئونات مختلف زندگی فردی و جمعی، برای فرد متدین حاصل می‌شود. (ر. ک: بخش 5 همین مقاله؛ بحث مربوط به شریعت)
اما ادامۀ بحث را در خصوصِ مناسک – با توجه به معنایی که از آن برگزیدیم – با توضیح در خصوص دو اصطلاح واجب و مستحب پی میگیریم.
- واجب و مستحب: در اسلام دو نوع دستور به انجام کار وجود دارد و در مقابل آن دو، دو دستور هم به ترک کارها وجود دارد! نوع اول از این دستورات - واجب -، دستوری است که فرد مسلمان موظف به انجام آن است و نباید آن را ترک کند؛ چرا که با ترک آن دستور، مستحق عذاب خواهد بود؛ و نوع دوم این دستورات – مستحب – نوعی توصیه به انجام عبادت و کاری که با انجامش فرد علاوه بر بهره برداری از اثر دنیوی آن دستور ثواب نیز می‌برد ولی با ترک دستورات مستحب، گناهی انجام نداده و عذابی نخواهد کشید. بر این اساس می‌شود مناسک موجود در اسلام را به دو دسته، مناسک واجب و مستحب تقسیم نمود.

2-1- مناسک واجب؛

مناسک واجب در اسلام به اعتراف بسیاری از مستشرقین در حد اعتدال تنظیم شده است؛ نه همچون بعضی ادیان وقت گیر، سخت و خسته کننده است و نه همچون بعضی ادیان بدون مناسک و برنامه عبادی منسجم! اسلام در تدارک مناسک برای پیروانش بسیار آسان گرفته است تا آنجا که انجام اکثر مناسک و عبادات اسلامی مشروط به شرایطی است که فرد با داشتن آن شرایط موظف به انجام آن‌ها می‌شود و در غیر این صورت بدون اینکه گناهی انجام داده باشد می‌تواند آن عبادت را انجام ندهد. در ادامه مقاله و با معرفی مناسک واجب، معنای این سخن بهتر فهمیده می‌شود. مناسک واجب عبارت است از نماز، روزه، حج؛
- نماز: اولین، مهمترین و ثابت ترین عبادت در اسلام، نماز است. نماز عبادتی است که برای تک تک مسلمین واجب است و ایشان پس از رسیدن به سن تکلیف – سن خاصی در دختران و پسران که بعد از آن باید مناسک اسلامی را انجام دهند و به نوعی در معرض بزرگسالی قرار می‌گیرند. - و تا هنگام مرگ، باید ان را انجام دهند. عبادتی که در روز پنج بار تکرار می‌شود. لکن در هر بار تنها چند دقیقه بیشتر وقت نمیگیرد. مجموع پنج نمازی که مسلمان در یک شبانه روز می‌خواند معمولاً 17 دقیقه است. نماز تنها عبادتی است که تحت هر شرایطی فرد مسلمان مکلف به انجام آن است. هر نماز از دو یا سه یا چهار رکعت تشکیل شده است که در هر رکعت یک قیام – ایستادن -، یک رکوع – خم شدن - و دو سجده – به خاک افتادن در مقابل خداوندگار عالَم - تکرار می‌شود و در این بین اذکاری به عربی توسط نمازگذار گفته می‌شود که معنای آنها ستایش و سپاس از خدا و یا دعا و خواهش از اوست.
خواندن نماز همراه با شرایط، احکام و آداب فراوانی است که البته بعضی از آنها به هنگام اضطرار قابل حذف یا جابجایی اند و یا اساساً بعضی از آنها مستحب اند و فرد نمازگذار می‌تواند آنها را ترک کند. مسلمانان می‌توانند نماز را به صورت فردی و یا جمعی اقامه کنند.
- روزه: دومین عمل عبادی مسلمانان که شبیه نوعی ریاضت جسمانی است روزه است. مؤمنین در اسلام در مدت یک ماه، در هر روز از سحرگاه تا غروب آفتاب از خوردن، آشامیدن، همبستری و... خودداری می‌کنند. ایام روزه داری در اسلام، در ماه رمضان است که یکی از ماه‌های قمری است. البته روزه نیز دارای شرایط و احکام مبسوطی است که مسلمان روزه دار باید نسبت به آن آگاهی کامل داشته باشد تا روزه‌ای صحیح گرفته باشد. یک از شرایط روزه داری، توانایی جسمی است، یعنی بتواند بدون ضرر رساندن به بدنش، از خوردن و آشامیدن خوردداری کند. از همین رو کسانی که بیمار هستند یا به سبب پیری، زایمان و... توانایی گرسنگی و تشنگی ندارند، می‌توانند از روزه داری خودداری کنند.
در روزه داری فرد سعی میکند تا به خود عادت دهد با کم توجهی به مظاهر دنیا – خوردن، آشامیدن و ... – اخلاق و معنویت را در خود نهادینه کند و توجهش بیش از دنیا به ارتباط با خدا و معنویات جلب شود. روزه داری معمولاً همراه است با انجام مستحباتی چون دعا، قرآن خوانی، راز و نیاز و...
- حج: بزرگترین و جمعی ترین عمل عبادی در اسلام، حج است. حج که خود مشتمل بر انجام کارهای واجب و مستحب مختلفی است در زمان خاصی از سال و طی چند روز – هفتم الی سیزدهم ذی الحجه – در محل شهر مکه و بیابان‌های اطراف آن برگزار می‌شود. مسلمانان با پوشانیدن بدن خود با حوله‌ای به رنگ سفید – لباسی که در آن هیچ دوخت و دوز و تزئینی بکار نرفته است - با هر ملیت، مقام و جایگاهی که هستند شبیه به هم در اطراف مکه محرِم می‌شوند – یعنی از انجام کارهایی نظیر لباس پوشیدن، زناشویی، تزئین، شکار و... خودداری میکنند –، در کنار هم طواف انجام می‌دهند – طواف یعنی هفت دور پیرامون کعبه چرخیدن – نماز می‌خوانند، در صحرا بیتوته می‌کنند، به نماد شیطان سنگ می‌زنند، قربانی میکنند و سپس با کوتاه کردن مقداری مو یا ناخن از احرام خارج می‌شوند. البته گستردگی اعمال عبادی و دقت در انجام آنها در حج بسیار زیاد و برای حج گذار مهم است. مسلمانان پیش از حج نسبت به چگونگی حج گذاردن آموزش و اطلاع می‌یابند. انجام حج در زندگی هر مسلمان تنها یکبار واجب است که همان یکبار هم منوط به شرایطی است شرایطی چون توانمندی مالی و بدنی و ... که ممکن است فرد به خاطر نداشتن آن شرایط برای همیشه معاف از حج بشود.
- نذر: نذر، عهد و امثال آن به خودی خود عمل و عبادت مستحبی است که فرد میتواند ان را انجام ندهد ولی در صورتیکه آن را پذیرفت باید به آن وفا کند و به عبارتی با پذیرش آن، فرد آن عمل نذر شده را برای خود واجب کرده است. چگونگی نذر و عباداتی نظیر آن به این صورت است که فرد بین خود و خدای خود عهد میبندد تا در مقابل تحقق خواسته ای، عملی که ممکن است جنبه مستحب داشته باشد را برای خود لازم کند. البته در نذر و امثال آن فقط انجام عمل مستحب نیست که می‌تواند متعلَق به نذر قرار بگیرد، بلکه میتوان ترک یک کار بد یا انجام یک کار واجب را نیز مورد نذر قرار داد؛ نذر نیز دارای احکام و شرایط خاصی است که دانستن آن برای نذر کننده لازم است.

2-2- مناسک مستحب:

اعمال عبادی مستحب، بسیار فراوان است و دامنه پرداخت به آن حتی در کتب مضبوط اسلامی نیز گسترده است. مناسک مستحب عمدتاً یا در قالب همان نماز، روزه و حج جلوه پیدا میکنند و یا در قالب مناجات‌ها و دعاها.
- بعضی از این مستحبات نقش مکمل همان اعمال واجب را دارند مثلاً در نمازی که واجب است، نمازگذار به هنگام رکوع یا سجود می‌تواند ذکر مربوطه را سه مرتبه بگوید و این سه مرتبه گفتن امر مستحبی است.
- بعضی دیگر از اعمال مستحب، مستقل از اعمال واجب اند ولی شبیه به همان هایند، مثلاً مؤمنین در شبانه روز علاوه بر نمازهای واجب، می‌توانند 34 رکعت نماز مستحب نیز بخوانند که در صورت و ظاهر تقریباً شبیه به همان نماز فریضه و واجب است یا می‌توانند در طول سال روزه بگیرند و یا در طول عمر خود چند مرتبه حج بروند. با اینکه ظاهرِ اینگونه مناسک با نوع واجب خود به یک صورت است.
- دسته ی دیگری از اعمال و مناسک مستحب نیز اساساً به شکلی متفاوت از موارد فوق الذکر است؛ مثلاً خواندن مناجات نامه‌هایی که در آن‌ها فرد مؤمن با خدای خویش به راز و نیاز می‌پردازد و از خداوندگارش برای کمال جویی، نجات و زندگی بهتر تقاضای کمک می‌کند یا پرداخت صدقه و اعانات.
بعضی از این مناسک مستحب در اسلام که نوعاً به صورت جمعی نیز برگزار می‌شود جلوه خاصی به اسلام و همبستگی پیروان این آئین داده است. مثلاً برگزاری مراسم مناجات و احیاء دسته جمعی در شب‌هایی از سال- تحت عنوان شب قدر – یا مراسم عرفه در روز نهم ذی‌الحجه و یا بیتوته دسته جمعی دینداران– ساکن شدن موقت – در مساجد به قصد انجام عبادت در ایامی از سال – با عنوان اعتکاف -، از جمله این موارد است.

3- ارزش گرایی و اخلاق؛

در تحلیل رابطه اخلاق و دین بحث‌های مفصلی توسط فیلسوفان اخلاق و دین و متکلمان هر دین صورت گرفته است که سخن از آن در اینجا خارج از حوصله بحث ماست. اما چکیده‌ای از جدال ایشان این است که: گروهی معتقدند اخلاق تنها در سایه دین شکل می‌گیرد و یا ضمانت اجرای اخلاق تنها در گروی آموزه‌های دینی است؛ گروهی دیگر معتقدند که پرداخت به اخلاق و دستیابی به آن بدون دین نیز، ممکن است؛ گروهی دیگر اخلاق را مساوی با دین و دین را مساوی با اخلاق می‌شمارند؛ گروهی دیگر اخلاق و دین را دو مقوله ی جدا اما مکمل هم می دانند؛ و دسته‌ای هم اساساً منکر هر دواند.
ولی آنچه در اینجا ما را یاری خواهد کرد ذکر این مطلب است که ما چه، نظریه ی اخلاق بدون دین را بپذیریم و چه اخلاق با دین را، مسئله جالب توجه آن است که در طرف مقابل این دو نظریه، اساساً دینی بدون داشتن آموزه‌های اخلاقی – حتی به صورت حداقلی- را نمی‌توانیم بیابیم؛ چرا که علاوه بر آنکه تمام ادیان به مسئله اخلاق پرداخته اند، در رویکردهای متفاوت دین پژوهی مدرن هم نمی توان دینی بدون اخلاق و اخلاقیات را تصور کرد.
در دینی چون اسلام اخلاق به عنوان یکی از اهداف و بلکه مهمترین هدف بعثت پیامبر اسلام، مطرح میشود. بعضی از اسلام‌شناسان، یک سوم از آموزه‌های اسلام را، آموزه‌هایی صرفاً اخلاقی می دانند و سایر آموزه‌ها را نیز مرتبط با حوزه اخلاق تفسیر میکنند.
اما وقتی در اسلام‌شناسی سخن از اخلاق به میان می آید، گاهی منظور علم اخلاق اسلامی است که از علوم ابداعی مسلمین است و در بخش دیگر مقاله به آن می‌پردازیم و گاهی سخن از گزاره‌ها و آموزه‌های اخلاقی است که در اینجا مورد بحث قرار می‌گیرد.

3-1- گزاره‌های اخلاقی در اسلام:

در ادیانی چون مسیحیت و بودا، نوعاً تمام تعالیم و دستورات دینی صرفاً اخلاقی است ولی در اسلام دستورات اخلاقی بر دو دسته اند: دسته‌ای صرفاً اخلاقی و دسته‌ای دیگر دستورات اخلاقی همراه با ملاحظات حقوقی!
مثلاً منع اسلام از غیبت یا تشویق در کمک کردن به دیگران و نوع دوستی نوعاً جنبه ی صرفاً اخلاقی دارد ولی منع اسلام از فحشاء و تهمت زنی علاوه بر جنبه اخلاقی، بار حقوقی نیز دارد و فرد مرتکب شونده محکومیت حقوقی نیز دارد. نکته جالب توجه دیگری که در اینجا مطرح می‌شود اینکه گزاره‌های اخلاقی نیز همانند اعمال و مناسک و شریعت اسلام دارای جنبه حُکمی هستند و دستورات اخلاقی اسلام در قالب احکام واجب، مستحب، مکروه، حرام و مباح تفسیر می‌شوند.

3-2- صفات اخلاقی:

بحث دیگری که در حوزه اخلاق مطرح است، بحث پیرامون صفات اخلاقی‌ست؛ اینکه صفات پسندیده و ناپسند اخلاقی کدامند؟ راه تشخیص و دستیابی به این صفات چگونه است؟ و چگونه می‌توان این صفات را در فرد و جامعه نهادینه کرد؟ پاسخ به این سه پرسش، عمده ترین مباحث اخلاق اسلامی است.
شناخت فضائل و رذائل – صفات خوب و بد -، در گرو اعتمادِ به نقل صحیح و معتبر دینی و یا بکارگیری درست عقل میسر خواهد شد. فضائل و رذائل عموماً در تقابل و تضاد هم موضوعیت پیدا می‌کنند و انسان با تمرین، ممارست، تحمل، دعا و ... می‌تواند مسیر تکامل را از جداییِ از رذائل تا آمیختگی کامل با فضائل طی کند. شرح مفصل این سخن، با تفاوت دیدگاه‌هایی در مکاتب مختلف اخلاق اسلامی همراه است؛ البته شرح آن در کتب مبسوط ایشان پیدا و خواندنی ست. در متون عارفان مسلمان، خصوصاً فارسی زبانان – این بخش از مسائل اسلامی بسیار مورد توجه بوده است و در این راستا تلاش‌های ادبی و هنری فاخری پدید آورده اند.

4- نمادها و نماها؛

معنی نمادشناسی در دین پژوهی معنی وسیعی ست و شامل هر چیزی که مُعرِف دین است، میشود. ولی در اینجا ما به مواردی می پردازیم که ممکن است در بخش‌های دیگر از آن سخن به میان نیاید و از سوی دیگر جنبه نمادین آن نیز مهم و قابل طرح باشد.

4-1- پوشش و حجاب:

لباس و پوشش از افراد مسلمان از نخستین چیزهایی ست که میهمانان به سرزمین‌های اسلامی با آن مواجه می‌شوند؛ اسلام در متن شریعت خود، نسبت به پوشش زنان و مردان مسلمان و زنان و مردان غیر مسلمان ساکن در سرزمین‌های اسلامی احکامی را صادر کرده است. علاوه بر پوشش زنان و مردان، لباس روحانیون دینی در اسلام نیز جالب توجه است.
- حجاب زنان: زنان در اسلام باید به گونه‌ای خود را بپوشاند که هیچیک از نقاط بدن و اندام زنانه ایشان نمایان نباشد، در این پوشش زنان مسلمان، موهای سر خود را نیز می‌پوشانند؛ زنان و مردان مسلمان بر این باورند که پوشش خاص زنان در اسلام باعث می‌شود تا احترام به زنان در جامعه افزوده شود. حجاب مانع از آن میشود که مردان به زنان نگاه احساسی و هیجانی داشته باشند و زنانگی زنان را بر شخصیت اجتماعی ایشان ترجیح بدهند؛ از همین روست که زنان مسلمان سعی می‌کنند تا در پوشش خود رعایت سادگی را انجام دهند و حتی از آرایش‌های تند خودداری می‌کنند. چادر یکی از پوشش‌های رایج زنان مسلمان است که ایشان در سرزمین‌های اسلامی استفاده می‌کنند. چادر معمولاً پارچه‌ای یکپارچه و به رنگ مشکی است که از سر تا پای زنان را به شکل استوانه‌ای می‌پوشاند.
- پوشش مردان: پوشش مردان در سرزمین‌های اسلامی متفاوت است ولی آنچه اسلام به آن حکم می‌کند پوشش بدن مردان از سینه‌ها تا زانوی پاها ست.
- روحانیون دینی: لباسی استوانه‌ای و نوعاً روشن که از شانه‌ها تا پایین تر از زانوی پاها را می‌پوشاند؛ روحانیون مسلمان نوعاً از عمامه استفاده می‌کنند. پارچه یا کلاهی که دارای شکل خاصی است و بر سر گذاشته می‌شود.

4-2- علائم و شعارها:

در اسلام شعارها و علائم متفاوتی استفاده می‌شود ولی مشهورترین آن‌ها عبارت است از:
- شعار الله اکبر یا تکبیر که اساساً یک ذکر است و به معنی بزرگ شمردن خداونداست. مسلمانان از این شعار در مناسبت‌های مختلف استفاده می‌کنند.
- شعار لا اله الا الله: این شعار هم اساساً یک ذکر است و مرور آن برای مسلمان ثواب دارد. به معنی اقرار به یگانگی خداوند است و در مراسمات و مناسبت‌های مختلف مسلمان آن را بر زبان جاری می‌کند.
- شعار محمد رسول الله: اقرار به رسالت و پیامبری محمد (ص) که بر زبان مسلمانان در کنار شعار قبلی جاری می‌شود و هویت بخش دینی ایشان است.
- اذان: مجموعه‌ای از شعارهای کوتاه و اذکاری ست که به صورت پیوسته گفته می‌شود و معمولاً به هنگام اقامه نماز در مساجد آن را با صدای بلند بانگ میزنند.
- نماد هلال ماه: نماد تصویری که در سرزمین‌های مختلف به عنوان نماد مسلمین شناخته می‌شود.
- نماد تسبیح: تسبیح وسیله‌ای ست که مسلمانان برای شمارش اذکار خود آن را به دست می‌گیرند.
- نماد انگشتری: استفاده از انگشتری و در دست راست کردن آن از نمادهای نمایان و مذهبی مسلمانان است.
- نماد ریش صورت: در بین مردان مسلمان، گذاشتن ریش صورت معمول است؛ البته بلندی ریش معمولاً در روحانیون دینی دیده می‌شود.

4-3- مراسمات:

برگزاری بسیاری از مناسک و مراسمات دینی و مذهبی مسلمانان علاوه بر جنبه عبادی و اجتماعی، نوعی حرکت نمادین نیز به حساب میآید.
- نماز: در بین مناسک اسلامی برگزاری نمازهای جماعت خصوصاً در روزهای جمعه، که معمولاً با حضور جمعیت‌های فراوانِ مسلمانان همراه است، بارزترین حرکت نمادینِ همه مسلمانان است که معمولاً در شبانه روز در مساجد تکرار می‌شود.
- حج: حج که پیش از این نیز آن را مطرح کردیم، در موسم خود تجمع چند میلیون نفری مسلمانان را در پی خواهد داشت؛ تجمعی در شهر مکه و به منظور عبادت خداوند. جمعیت‌های انبوه از ملل و نژادها و مذاهب گوناگون با لباس‌های متحد الشکل به هنگام انجام عبادت حج کنار هم می آیند و نمایی واقعاً دیدنی را به چشم‌ها تقدیم میکنند ...
- روز قدس: مسلمانان در سی سال اخیر، مراسمی را در روز جمعه پایانی ماه رمضان – یکی از ماه‌های قمری و همان روزه داری - برگزار می‌کنند که طی آن جمعیت‌های انبوهی از مسلمانان در سرزمین‌های اسلامی و حتی غیر اسلامی به صورت دسته جمعی پیاده روی می‌کنند و شعارهایی را در اعلام همبستگی جوامع اسلامی و اعلام مخالفت و بیزاری از ظالمان دنیا و خصوصاً رژیم اسرائیل سر می‌دهند. این روز به خاطر مظلومیت‌های مردم فلسطین در یک قرن گذشته بنام قدس نامگذاری شده است.

4-4- روزهای جشن و غم:

در اسلام بیش از آنچه به عنوان روز عزا و غم معرفی شود، روزهای عید و جشن وجود دارد. روزهای جشن در اسلام بسیار متنوع است؛ روزهایی چون تولد پیامبر اسلام، روز قربانی، روز فطر – اولین روز بعد از ماه رمضان -، روز جمعه و... از این جمله اند؛ مسلمانان در روزهای جشن خود نماز می‌خوانند، میهمانی برگزار می‌کنند، لباس‌های نو می‌پوشند و در بین خود هدیه و شیرینی پخش می‌کنند.
ولی روزهای غم در بین مسلمین، تنها به مناسبتِ سالروز فوت بزرگان دینی شکل می‌گیرد. روز وفات پیامبر اسلام یکی از این روزهاست. در بین روزهای غم، عاشورا نامی آشنا و پرآوازه‌تر و پرشورتر است؛
- عاشورا که روز دهم محرم – ماه آغازین در سال قمری- است، سالروز شهادت حسین بن علی نوه پیامبر اسلام است. حسین به همراه خانواده و یاران اندکش در مبارزه و جنگی ناجوانمرادنه در سال 63 هجری در نینوا کشته شد. مسلمانان و به خصوص شیعیان به احترام پیامبر و به یاد مظلومیت شهیدان نینوا در این روز مراسماتِ پرشوری را برگزار می‌کنند. راهپیمایی‌های دسته جمعی، پوشیدن لباس‌های مشکی، استفاده از پارچه‌ها و پرچم‌های مشکی در تزئینات خیابانی، روضه خوانی – مرور ماجرای تاریخی روز عاشورا – و گریه کردن نمونه‌هایی پررنگ و همگانی در نمادهای عاشورایی است.

4-5- نماهای ساختمانی:

مسلمانان در ساخت سازه‌های مساجد خود، نوعی معماری خاص و نمادینی بکار میبرند که بسیار زیبا و جالب توجه است. استفاده از گنبد و مناره در نمای بیرونی مساجد، و ساخت محراب و منبر و... در درون مساجد از جمله موارد نمایان و حاکی از هویت نمادین مسلمانان در بناهای ایشان است. مسلمانان در طی سالیان متمادی، هنر و معماری آمیخته به فلسفه را به استخدام گرفتند و نمونه‌هایی زیبا از مساجد و اماکن اسلامی را پدید آوردند. البته جلوه‌ها و ابتکارات معماری و هنر اسلامی در ساخت سایر سازه‌ها نیز ممکن است خودنمایی کند. اوج هنر معماری و نمادهای اسلامی به کار گرفته شده در ساخت سازه‌های مختلف را می‌توان در بازدیدی از شهری چون اصفهان به دست آورد.
(پایان بخش اول)

پی‌نوشت‌ها:

1. احکام پنج‌گانه اسلامی: احکام پنج گانه اسلام، احکامی اند که از موضع دین درباره موضوعات مختلف داده می‌شوند. این پنج حکم عبارتند از:
- واجب: آنچه که لازم است انجام دادنش و ترک آن گناه محسوب میشود.
- حرام: آنچه که انجام دادن آن گناه محسوب شده و مؤمن باید آن را ترک کند.
- مستحب: آنچه انجام دادن آن خوب است ولی در صورت عدم انجام گناهی برای فرد به حساب نمی‌آید.
- مکروه: ترک انجام آن بهتر است ولی با انجام آن گناهی صورت نگرفته است.
- مباح: انجام یا عدم انجام آن تفاوتی نمی‌کند.
این احکام نوعاً در مسائل و موضوعات شریعت کاربرد دارد ولی در مسائل اخلاقی و حتی اعتقادات نیز از آن‌ها استفاده می‌شود.
2. هر فرد مسلمان از حیث سنی در اسلام، چهار مقطع را طی می‌کند و در هر مقطع، فرد احکام و حقوق خاص به خود را پیدا می‌کند:
• از هنگام جنینی تا پایان خردسالی (7 سال): در این مقطع نوعاً فرد تکلیفی ندارد و لکن سرپرستان او موظف به آموزش، تربیت و حمایت از اویند.
• از نوجوانی تا بلوغ: در این مقطع فرد را رفته رفته با تعالیم و تکالیف انسانی و دینی آشنا می‌کنند، فرد نوجوان در مقابل عمل خود، پاسخگو است ولی به هنگام خطا و عصیان مورد عتاب و مجازات قرار نمی‌گیرد.
• از بلوغ تا رشد و بزرگسالی: بلوغ مقطعی از سن انسان است که نوعاً با تغییرات جسمی و رشد جنسی همراه است؛ از این زمان تا وقتی که دوران بلوغ آدمی طی می‌شود، فرد اگر چه مکلف به انجام وظایف و مناسک دینی و اجتماعی خود است ولی بهره مندی از تمامی حقوق، و برخورد تمام عیار قانونی با او، همچنان کامل نیست.
• بزرگسالی و رشد تا هنگامۀ مرگ: سن رشد، زمانی ست که دوره بلوغ و تحولات بلوغی و نوجوانی، سردرگمی شخصیتی و احساسی گریِ آدمی پایان می‌پذیرد و فرد با شخصیت شکل گرفته خود وارد جامعه می‌شود. در این مقطع احکام، قانون به صورت کامل او را مورد خطاب قرار می‌دهند؛ همچنین او در دریافت و استفاده از حقوقش نیز می‌تواند، کاملاً مستقل و آزاد باشد.

منابع:
- آشنایی با ادیان بزرگ؛ حسین توفیقی؛ انتشارات سمت؛ تهران 1385
- آموزش علوم قرآنی؛ محمد هادی معرفت؛ نشر تمهید؛ قم 1383
- الملل و النحل؛ امام شهرستانی؛ تصحیح محمد بدران؛ نشر مرکز الانجلو مصر؛ قاهره
- تاریخ جامع ادیان؛ جان بایر ناس؛ ترجمه علی اصغر حکمت؛ انتشارات علمی-فرهنگی؛ تهران 1387
- تاریخ جهانی؛ ش. دولاندلن؛ ترجمه احمد بهمنش؛ انتشارات دانشگاه تهران؛ تهران 1388
- دائره المعارف تاریخی؛ عبدالسلام ترمانینی؛ نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ قم 1388
- درآمدی بر تاریخ قرآن؛ ریچارد بل؛ ترجمه بهاءالدین خرمشاهی؛ نشر مرکز ترجمه قرآن؛ قم 1382
- عقل و اعتقاد دینی؛ مایکل پترسون و همکارانش؛ ترجمه احمد نراقی و ...؛ نشر طرح نو؛ تهران 1383
- منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی؛ محمد ابراهیم جناتی؛ انتشارات کیهان؛ تهران 1370
- نقد و بررسی مکاتب اخلاقی؛ محمدتقی مصباح یزدی؛ نشر مؤسسه امام خمینی؛ قم 1387



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.