امامت در آینه ی اندیشه (8)

جامعه همچون یک اندام زنده دارای تولد، حیات، رشد و مرگ است. حیات او وابسته به شرایط فیزیکی، روانی و فرهنگی است که بسان عوامل حیات بخش در جامعه عمل می نمایند و باعث نشاط، شادابی،
يکشنبه، 7 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امامت در آینه ی اندیشه (8)
امامت در آینه ی اندیشه (8)

 




 
44) نوایی، علی اکبر (1381)، عبرت ها و آموزه های علوی، اندیشه ی حوزه، ش 32 و 33.
چکیده: جامعه همچون یک اندام زنده دارای تولد، حیات، رشد و مرگ است. حیات او وابسته به شرایط فیزیکی، روانی و فرهنگی است که بسان عوامل حیات بخش در جامعه عمل می نمایند و باعث نشاط، شادابی، حرکت و تکاپوی اجتماعی می شوند و به این وسیله نبض جامعه به صورتی فعال در حال طپش و فعالیت است. مادامی که چنین است، جامعه بر اساس سنت های ثابت الهی حیات داشته و پیشرو، مترقی و متکامل خواهد بود ولی مادامی که عوامل مخل حیات اجتماعی در بدنه ی اجتماع نفوذ کنند و شرایط فیزیکی، روحی، روانی، عاطفی و... را کند نموده و یا از کار بیندازند، نباید انتظار داشت که چنین جامعه ای به حرکت تکاملی پیشین خود ادامه دهد، بلکه کاملاً متوقع خواهد بود که جامعه از سیر تکاملی اش بازمانده و در واقع آفت زده می شود و آسیب های وارده بر آن، باعث کندی حرکت های تکاملی و یا توقف و ایستایی آن شوند. امراض گوناگونی این جامعه را دچار مشکل ساخته و تمام جامعه را دچار آفت می سازد و مرگ و خمودی و خطر واپس گرایی و ارتجاع و عقب ماندگی، چنین جامعه ای را به شدت تهدید می نماید.
حکومت علی علیه اسلام، که پس از پیامبر صلی الله علیه و‌اله، می توانست آرمان های همه ی پیامبران الهی علیهم السلام را عملی سازد، راهی متعالی و تکامل آفرین و هموار بود که در مسیری پر از سنگلاخ گشوده شد، اما گشودنی بود که با ظرافت، مهارت، دقت و مسؤولیت و مراقبت و اطلاعی جامع از همه ی شرایط و موانع آن حاصل شد. حکومتی بود که با راه کارهای مناسب و متین و منطبق بر معیارهای دینی تنظیم گردید و طرحی بود که می توانست برای همه ی بشریت در همه ی ادوار تاریخی سمبل آزادگی، عزت و شرف باشد. اما در عین حال این حکومت منطبق بر معیارهای بایدی و الهی دیری نپایید و حتی فرصت استقرار پیدا نکرد و نپاییدن آن مربوط به ناهنجاری ها و آفاتی بود که در طول سالیان فاصله ی عصر نبوی و عصر علوی حاصل شده بود و جامعه ی علوی رافراگرفته بود و همان آفت ها حکومت علوی را ضربه پذیر ساختند و از یدان خارج نموده و نگذاشتند ره بپوید.
به دلیل اهمیتی که این موضوع در حکومت اسلامی یافته و در مسیر آن می تواند پندها، درس ها، آموزه ها و عبرت هایی سترگ را مطرح سازد، علل ناپایداری آن را طرح نموده و آموزه هایی را که از ره گذرهای گوناگون می توان به دست آورد و فراراه حکومت حاضر در ایران قرار داد، آن را مورد طرح، تفسیر و ارزیابی قرار میدهیم، امید که بر سر راه حکومت ما درسی از علی علیه السلام و مظلومیت، تنهایی و غربت او تفسیر شده باشد و دل های بیدار و وجدان های مسؤول، این درس ها را فراگیرند و راه کاری برای عمل خویش قراردهند.
45) بختیاری، صادق (1380)، عدالت و توسعه از دیدگاه امام علی علیه السلام، اندیشه ی حوزه، ش 30.
چکیده: در این مقاله پس از یک تحلیل تاریخی درباره ی مفهوم عدالت و تحلیل ای مفاهیم در فرهنگ اسلامی این گونه نتیجه گرفته شده که نمی توان صرفاً بر اساس بررسی لغوی واژه ها بهمفهوم مورد نظر و مورد استفاده در ادبیات اقتصاد متعارف دست یافت. از این رو، روش مناسب برای این منظور بررسی زمینه ها و بسترهایی است که می تواند موجبات توسعه و تحقق عدالت را در جامعه فراهم سازد. از این رو، ر این مقاله با بررسی موضوعات و مباحث مطرح شده درنهج البلاغه تلاش شده است تا مؤلفه های اصلی توسع از نظر امام علی علیه السلام تبیین شود و در نهایت آشکار گردد که عدالت زیربنای توسعه ی انسانی پایدار مورد نظر ایشان می باشد.
46) پژوهنده، محمدحسین (1380)، اصلاحات فرهنگی امام علی علیه السلام، اندیشه ی حوزه، ش 27.
چکیده: ایده ی نویسنده این است که اصلاحات فرهنگی نه به عنوان بخشی از برنامه ی اصلاحات گسترده ای که در دستور کار بزرگ مردان تاریخ بوده مطرح است که اساس دگرگونی و تحول در همه ی امور و شؤون زندگی انسان است، چه آن که هر کدام از شؤون زندگی را که بررسی نماییم جز جنبه ی صرفاً مادی آن، آنچه که بر آن حاکمیت دارد فرهنگ آن است. در این مقاله به این سؤال پاسخ داده می شود که:«عمل امام علی علیه السلام انقلاب بود یا اصلاحات؟». نیاز شدید جامعه ی اسلامی به اصلاحات سرفصل دیگری است که نویسنده بدان می پردازد. اصلاحات در انگیزه ی امام علی علیه السلام، اصلاح گرایی در بیان امام علی علیه السلام انقلاب در قالب اصلاحات، اصلاح نظام اداری اصلاح نظام دیوانی، اصلاح نظام مالی و اقتصادی، اصلاح نظام اجتماعی در جهت تعدیل طبقات، اصلاح نظام اخلاقی، اصلاح نظام زبان عربی برای فهم صحیح متون، اصلاح نظام فهم متون دینی (هرمنوتیک)، هدف اصلاحات بر پایه ی وحدت و امنیت، روش ها و شیوه های اصلاحی در مشی امام علی علیه السلام، مبارزه با امتیازخواهی های غیراخلاقی، تعدیل مشی در بهره وری، رؤوس مباحثی است که در این مقاله ارائه شده است.
47) علیخانی، علی اکبر (1380)، عدالت در اندیشه ی سیاسی امام علی علیه السلام، اندیشه ی حوزه،‌ش 72.
چکیده: نویسنده بر این عقیده است که امام علی علیه السلام گذشته از این که امام معصوم شیعیان است، در تاریخ بشر به عنوان یک متفکر و سیاست مداری مطرح بوده که همواره نامش قرین عدالت می باشد. این مقاله از جایگاه عدالت در سیاست و حکومت آغاز می شود و پس از آن که عدالت در نظام سیاسی را معنا کند، به بررسی عدالت در اجزای نظام سیاسی و اهداف نظام سیاسی در جهت تحقق عدالت و همچنین عدالت در اجرای حدود و قوانین می پردازد. در ادامه عدالت در امور مالی و توزیع ثروت را مورد بحث و مداقه قرر می دهد. عدالت رهبران و مدیران جامعه فصل دیگری از این جستار را تشکیل می دهد. نویسنده در این زمینه معتقد است که رهبران و نخبگان سیاسی یک جامعه مهم ترین نقش را در پایه گذاری یک نظام سیاسی مبتنی بر عدالت هدایت و اداره ی آن مجموعه خواهند داشت. عدالت در شخصیت رهبران و عدالت رهبران در تقابل با مردم در این فصل مورد تامل قرار می گیرد. جایگاه مردم در عدالت سیاسی محور دیگر بحث در این مقاله می باشد. نتیجه ی بحث های فوق در این نکته تبلور دیگر بحث در این مقاله می باشد. نتیجه ی بحث های فوق در این نکته تبلور می یباد که از دیدگاه علی علیه السلام مهم ترین بعد عدالت، در نظام های سیاسی- اجتماعی تجلی می یابد و عدالت در زمینه های دیگر مانند عدالت فردی، فرع بر آن محسوب می گردد. به عبارت دیگر، مهم ترین فلسفه ی عدالت، پیاده کردن آن در حوزه های مختلف اجتماع و نظام های سیاسی می باشد و مهم ترین کار ویژه ی نظام های سیاسی نیز اجرای عدالت در اجزاء و عناصر مختلف اجتماع است.
یک نظام سیاسی باید در زمینه های ذیل بر اساس عدالت عمل کند:
1) در حوزه مدیریت؛
2) در حوزه ی اجرای حدود و قوانین؛
3) در زمینه ی امور مالی و توزیع ثروت ملی.
48) پژوهنده، محمدحسین (1380)، تعلیم و تربیت هدف اصلی حکومت امام علی عیه السلام، اندیشه ی حوزه، ش 27.
چکیده: از نظر نویسنده ی مقاله دو هدف برای اولیای الهی متصور است، که یکی غایی و نهایی است و دیگری آلی و ابزاری؛ هدف غایی، همان آموزش و پرورش انسان هاست؛ آموزش راز و رمزهایی که بشر را برای یادآوری کنه دانش ها یا همان «لب اللباب»، یا به عبارتی دیگر «گوهر مایه ها» ی علوم و فنون آماده می کند. و هدف آلی یا به تعبیری «میان راهی»، توام نمودن قدسیت و قدرت در فرد و جامعه است. در این راستا نویسنده به بیان ادله ی نقلی برای اثبات سخن خویش می پردازد. در ادمه، پس از آنکه خصوصیات مکتب تربیتی اسلام را مورد تامل قرار می دهد، ویژگی های روش آموزشی امام علی علیه السلام را به بحث می گذارد. فشار و اختناق حکام و انفجار نور مکتب علوی دیگر محوری است که نویسنده بدان توجه نموده است.
49) حق پناه، رضا (1380)، حکومت امام علی علیه السلام در نگاه رهبری، اندیشه ی حوزه، ش 27.
چکیده: توصیف شخصیت امام علی علیه السلام و تبیین ابعاد مختلف و به ظاهر متضاد وجود آن حضرت علیه السلام از کارهای لازم و در عین حال دشواری است که اندیشمندان و متفکران اسلامی و غیر اسلامی بدان پرداخته اند. آن چه در این مقاله می خوانیم گزیده ای است از بیانات مقام معظم انقلاب حضرت آیته الله خامنه ای (دام ظله) درباره ی امام علی علیه السلام. این سخنان، خود از تنوع، عمق و تحلیل جامع پیرامون شخصیت، فضائل، حکومت امام علی علیه السلام، فتنه ها و مشکلاتی که حضرت با آن مواجه شدند و نیز وظیفه ی ما به عنوان شیعه ی آن بزرگوار، برخوردار می باشد. سخنان معظم له، که بسیار فراوان و پراکنده بود، در این مقاله در چند بخش تلخیص و تنظیم شده است که عبارتند از: غدیر، مطلع حکومت علوی، ولایت، روح حادثه ی غدیر، حکومت بر اساس ولایت اسلامی، مردمی ترین نوع حکومت، ولایت در اسلام، ناشی از ارزش ها، ولایت اسلامی، راه سعادت ملت ها، امام علی علیه السلام و تصحیح معنای حکومت، علی سمبل حاکم اسلامی، حکومت علی علیه السلام، و نسخ همه ی تلقی های غلط از حکومت، ارزش حکومت از منظر امام علی علیه السلام، مردمی بودن حکومت علوی، توصیه ی امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر در رعایت حال عامه ی مردم، حکومت مردمی، حکومت علوی، حکومت عدالت.
منبع: اندیشه ی حوزه شماره 84.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.