یادداشتی در اصطلاح شناسی حوزه « اندیشه سیاسی متفکران اسلامی»

یکی از مهم ترین آثاری که در حوزه سیاسی در سال گذشته به طبع رسید؛ دوره سه جلدی «اندیشه سیاسی متفکران اسلامی»- از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است.
سه‌شنبه، 9 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
یادداشتی در اصطلاح شناسی حوزه « اندیشه سیاسی متفکران اسلامی»
 یادداشتی در اصطلاح شناسی حوزه « اندیشه سیاسی متفکران اسلامی»

نویسنده: مصطفی حسینی گلکار (1)



 

اشاره:

یکی از مهم ترین آثاری که در حوزه سیاسی در سال گذشته به طبع رسید؛ دوره سه جلدی «اندیشه سیاسی متفکران اسلامی»- از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است.
این دوره که به تعبیری اولین اثر دائره المعارف گونه در حوزه مذکور است نیازمند معرفی و بررسی مبسوطی است. اما آنچه در مقاله حاضر به آن پرداخته شده تحلیلی از برخی واژگان (اصطلاحات- ترکیبات) تأکید شده در این اثر است که به رغم تکرارپذیری بیش از حدشان در گفتمان امروز این حوزه، تا حدودی مبهم می نمایند. (ن. ک: واژگان کلیدی)
واژگان کلیدی: فلسفه سیاسی، کلام سیاسی، عرفان سیاسی، فقه سیاسی، اخلاق سیاسی و...

1. معرفی اجمالی اثر و طرح بحث

دوره سه جلدی « اندیشه سیاسی متفکران اسلامی»- توسط گروه سیاست پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ زیر نظر حجت الاسلام دکتر محسن مهاجرنیا با موضوعیت تاریخ اندیشه سیاسی و در دو بخش اصلی: فلسفه سیاسی (جلد1) و فقه سیاسی (مجلدات2و3) در طول سه گانه سال گردآوری شده است. (2)
ناشر در پیش گفتار مشترک میان سه جلد تلاش نافرجامی در تعریف واژگان کلیدی ( ترکیبات فوق الذکر) داشته که کمکی به فهم چیستی مقولاتی چون کلام سیاسی و عرفان سیاسی نمی نماید. ناظر مجموعه ( دکتر مهاجر نیا) نیز در مقدمه (جلد اول) ذیل گونه شناسی اندیشه سیاسی اسلامی به اعتبار معرفتی، تعاریف ذیل را ارائه داده اند:
« الف. فلسفه سیاسی اسلام: دانشی کلی، فرازمانی، فرامکانی که از آموزه های دین بهره می گیرد.»
ب. کلام سیاسی : دانش اعتقادی که متکفل بیان باورهای دینی در باب سیاست است.
ج. فقه سیاسی: دانش رفتاری که از طریق منابع و نصوص دینی به شیوه اجتهادی، وظیفه سیاسی مکلفان را مشخص می کند و در آن نص با عینیت خارجی مواجه می شود.
د. عرفان سیاسی اسلامی: دانشی که از طریق کشف و شهود با استناد به اسلام به سیاست توجه دارد.
ه. اخلاق سیاسی: دانشی هنجاری است که به بیان هنجارهای سیاسی جامعه، حکومت و حاکمان توجه دارد. «[جلد1: صص33-34]»
به نظر می رسد در اینجا تنها تلاش شده است تا با کنار هم نهادن تعاریف متداول از فلسفه، کلام و عرفان در کنار واژه سیاست به نوعی ایضاح مطالب نمود که ناکافی می باشد. در تلاش های مشابه دیگری که ذیل نگارش ها و مناظرات این روزهای حوزه سیاست برای تعریف ترکیبات فوق شده است؛ برخی از شباهت های این حوزه ها سود جسته اند (3) اما اغلب کوشیده اند تا با مقایسه این مقولات با یکدیگر، آن ها را مشخص نمایند؛ لذا برخی آن ها را در عرض یا طول هم و یا هم پوشان یا مستقل از هم انگاشته اند که محل بحث دیگری غیر از موضوع و حرف مقاله حاضر است. در ادامه طرحی متفاوت برای اصطلاح شناسی این مقولات اساسی و پر تکرار امروز حوزه سیاست در می اندازیم. ( 4)
2. سطوح مختلف فلسفه - کللام- عرفان- اخلاق - فقه سیاسی
در ایضاح حاضر تلاش می شود تا
نسبت هریک از این دانش ها (نظام ها) هنگام بررسی مقولات سیاسی در نظر گرفته شود.
2-1. سطح اول:
در این سطح مبانی، چهارچوب، اهداف و ... سیاست از نظام مذکور اخذ
می گردد. به تعبیر دیگر دانش مذکور یک نظام سیاسی کامل را از درون خود استخراج می نماید. در این جا کلیت دانش در میان است و قواعد عام همگانی و شامل استفاده می گردند. نمونه این کار را حضرت امام خمینی (ره) در باب نظریه ولایت فقیه انجام دادند.
2-2. سطح دوم:
در این سطح یک فرد متخصص و متصف به حوزه یکی از ین دانش ها (مثلاً یک فقیه یا متکلم یا فیلسوف) در خصوص نظام اسلامی و حکومت اسلامی نظریه پردازی می نماید و چگونگی بودگی و چگونگی اش را تشریح می نماید. نمونه این کار را آیت ا... مصباح یزدی در طی دو سال سخنرانی های قبل از خطبه های نماز جمعه تهران انجام دادند.
2-3. سطح سوم:
در این سطح فرد متخصص در یکی از حوزه های دانش مذکور به کمک نظام موجود آمده و در جهت تقویت بنیادها و شالوده های آن گام بر می دارد. نمونه این کار را آیت ا... جوادی آملی در آثارشان در باب نظریه ولایت فقیه انجام دادند.
2-4. سطح چهارم:
در این سطح فرد متخصص به دفاع از نظریه و یا نظام موجود یا پیشنهادی می پردازد. نظیر این مورد را در عرصه حقوقی جناب آقای دکتر کاتوزیان در ابتدای انقلاب و پیش از همه پرسی جمهوری اسلامی انجام دادند.
2-5. سطح پنجم:
در این سطح فرد متخصص در این حوزه ها به نقد و اصلاح درباره نظام موجود یا پیشنهادی مپردازد. نمونه این کار را حجت الاسلام خاتمی در باب نظریه مردم سالاری دینی انجام دادند.
2-6- سطح ششم:
در این سطح فرد متخصص بررسی می نماید که طرح سیاسی ارائه شده با مقبولات و قواعد دانش یک حوزه مغایرتی نداشته باشد. این سطح بیشتر جنبه صوری دارد.
2-7- سطح هفتم:
در این سطح به گونه ای شبه تطبیقی تلاش می گردد تا برای ساختار سیاسی پذیرفته شده و موجودی، از میان آثار و اندیشه ها و قواعد یکی از دانش ها شواهدی مؤید ارائه گردد.
2-8- سطح هشتم:
در این سطح تنها به ارائه نقل قول ها و شواهد تاریخی در تأیید یک نظریه سیاسی پرداخته می شود.
3- خاتمه و نتیجه گیری
نکته اساسی که باید به یاد داشت آن است که در هر یک از این سطوح اولین مسئله که طرح خواهد شد جایگاه باور های سیاسی و یا نسبت سیاست با آن حوزه است. به تعبیر دیگر آیا هنگامی که در هر یک از سطوح، مقوله سیاست مطرح می شود، آیا با دانشی مستقل و موجودی مستقل و خارج از آن حوزه به نام « سیاست» روبرو خواهیم بود؟ (5) اگر آری؛ چگونه؟
بایستی اذعان داشت اگر هدف نهایی در حوزه اندیشه سیاسی، « نظریه پردازی» و نظام سازی پویا باشد؛ بایستی تمام سطوح ذکر شده بنا به ترتیب معکوس، گام به گام از سوی عالمان همان حوزه طی شوند تا در نهایت با پشتوانه ای قوی به یک نظام منسجم، کارآ و روزآمد در سطح اول دست یافت.
در خاتمه می توان مدعی شد اغلب گفتارهای دوره سه جلدی « اندیشه سیاسی متفکران اسلامی» ترکیبی از سطوح هشتم و هفتم است که در برخی موارد به سطح چهارم نیز نزدیک می گردد.
کتابنامه:
1. جمعی از نویسندگان به اهتمام محسن مهاجرنیا - اندیشه سیاسی متفکران اسلامی -پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی- دوره سه جلدی- چاپ اول 1389

پی نوشت ها :

1. عضو هیئت علمی موسسه فرهنگی هنری حم.
2. گفتارهای این مجلدات و مؤلفان هر کدام به ترتیب ذیل است:
جلد1. فلسفه سیاسی: فارابی (محسن مهاجرنیا)؛ اخوان الصفا ( علی فریدونی)؛ خواجه نصیر (مرتضی یوسفی راد)؛ شیخ اشراق ( محمد کریمی زنجانی اصل)؛ سید جمال الدین اسد آبادی (غلامرضا ضابط پور)؛ شهید مطهری (محسن حسن قدردان قراملکی) و شهید دکتر بهشتی (ابراهیم طالبی دارابی).
جلد2. فقه سیاسی [ پیشا مشروطه] : شیخ مفید ( سید فاضل موسوی)؛ شهید ثانی ( سید محمد رضا موسویان)؛ محقق کرکی ( سید محمد علی حسینی زاده)؛ محقق اردبیلی (علی خالقی)؛ محقق نراقی ( سید عبدالقیوم سجادی)؛ صاحب جواهر (عباس ایزدی فر)؛ شیخ انصاری ( محسن مهاجرنیا) و محقق نائینی ( عباس حیدری بهنویه).
جلد 3. فقه سیاسی معاصر: سید عبدالحسین لاری (علی اختر شهر)؛ کاشف الغطاء ( مشتاق الحلو)؛ شهید مدرس ( رضا عیسی نیا)؛ شهید محمدباقر صدر (علی اخترشهر)؛ امام خمینی (ره) (احمد جهان بزرگی) و آیت ا...خامنه ای ( محسن مهاجرنیا).
3. مهم ترین نکته آن است که همه این حوزه های اساسی به تلقی خودشان تفسیری از نیابت امامت دارند که البته واژه اساسی آن قلمرو نیز محسوب می گردد. کلام ( ریاست عامه)؛ فلسفه (رئیس اول_فیلسوف/ پادشاه)؛ عرفان (انسان کامل_خلیفه الهی) و فقه و حدیث ( ولایت فقیه). 4. همان گونه که اشاره شد، مقاله حاضر در پی نقد و بررسی دوره سه جلدی مذکور نیست؛ این مهم نیازمند چندین مقاله مستقل از سوی متخصصان گوناگون است که در خور زحمات اثری دائره المعارف گونه ازین دست - که سال ها جای خالی آن احساس می شد - باشد؛ اما نگارنده در حد بضاعت علمی خویش می تواند برخی موارد را برشمرد:
1. مقالات این مجموعه بیشتر به خطابه و معرفی شباهت دارند و کمتر تلاش شده تا نحوه ورود و خروج و نظام سازی خود متفکران بر اساس ترتیب منطقی در آثارشان تبیین گردد لذا بیش از اندازه گزینشی و گزارشی می نماید. حتی اگر صرفاً اثر را در حوزه تاریخ نگاری بدانیم؛ باز هم توقع می رود از حد تاریخ نگاری وقایعی فراتر رفته و رویکردی فلسفی به تاریخ سیاست ارائه دهد.
2. برخی مقالات جدید نیست و تنها تلخیصی از آثار قبلی نگارندگان محسوب می شود.
3. جای خالی برخی متفکران دیگر احساس می شود.
4. بین عصر شیخ مفید تا شهید ثانی ( آل بویه تا صفویه) بیش از شش قرن مسکوت گذاشته شده است.
5. ویراستاری و حجیم گفتارها یکدست نیست ( برخی کمتر از 40 و بعضی بیش از 100صفحه)!
6. اشتباهات و عدم دقت در ذکر سال ها و نیز برخی اغلاط تایپی و ویرایشی به ویژه در نقل قول های عربی وجود دارد.
5. این پرسش تا حدودی نزدیک است به مسئله مواجهه انفعالی یا فعال با نظام سیاسی...

منبع: (1391)، کتاب ماه دین، تهران، [ بی نا]

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.