چکیده:
اعتیاد یک بیماری است که عوامل متعدد فردی، محیطی و اجتماعی در بروز و شکل گیری و تداوم آن به صورت تعامل با یکدیگر دخیل هستند. مواد مخدر موادی است که از طریق کشیدن، تنفس، تزریق و ... وارد بدن شده و با ورود به گردش خون و در نهایت با تأثیر بر روی مغز نحوه احساس، تفکر، دریافت و یا رفتار مصرف کننده را تغییر میدهد. انگیزه اصلی در مصرف مواد، تکرار تأثیرات تجربه شده است. مواد مخدر صنعتی، با تأثیرات مخرب خود با سرعت جوامع انسانی را آلوده کرده و مشکلات زیادی را برای خانوادهها به وجود آورده است. راه مبارزه با این پدیده شوم چیست؟ مسلماً دولتها باید با برنامه ریزی و مدیریت صحیح و همکاری با خانوادهها این معضل اجتماعی را از بین ببرند. در این مقاله به راههای پیشگیری از اعتیاد در سنین نوجوانی پرداخته شده است. نقش خانواده، مدرسه و ماهواره در اعتیاد نوجوانان، همچنین عوارض مصرف مواد مخدر، علل گرایش به مواد مخدر، رابطه عزت نفس و اعتیاد نیز مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این مقاله به صورت کتابخانهای میباشد. در پایان فتاوای مراجع تقلید عظام را نیز درباره مواد مخدر آوردهایم.کلید واژه: نوجوان، اعتیاد، مواد مخدر، انکار عزت نفس، ماهواره، پیشگیری، روایات.
مقدمه:
دنیای صنعتی و مدرن با همهی امکاناتی که برای بشر به ارمغان آورده است متأسفانه مشکلات فراوانی نیز با خود به زندگی بشر وارد کرده است. یکی از آن مبحث مواد مخدر است. مواد مخدر در طول قرنها، به اشکال مختلف درآمده است و اکنون خطرناکترین وضع را در جامعهی بشری به وجود آورده است. تعبیر «بازگشت طاعون» دربارهی مواد مخدر میتواند این واقعیت را به ما بفهماند که همان طور که بیماری طاعون همه را مبتلا میکرد و به سرعت انسانها را میکشت مواد مخدر صنعتی نیز همین عمل را در دنیای امروز انجام میدهد. در این مقاله فقط به راه های پیشگیری از اعتیاد اشاره شده است. چون باور ما این است که در جامعهی ما هیچ نوجوانی به دنبال مواد مخدر نیست و هرگز نوجوانان ایران اسلامی به این مواد آلوده نبوده اند تا راه های درمان آن را بیاوریم.منظور از مواد چیست؟
مواد مخدر به آن دسته از موادی گفته میشود که از طریق کشیدن تنفس، بلعیدن، تزریق، بالا کشیدن از راه بینی و جذب کردن وارد بدن فرد میشود، با سرعتهای گوناگون وارد گردش خون او شده و در نهایت با ورود به مغز نحوه احساس، تفکر، دریافت و یا رفتار مصرف کننده را تحت تأثیر قرار میدهد. با این که دلایل متفاوتی برای مصرف مواد وجود دارد، اما انگیزهی اصلی در مصرف مواد، تکرار تأثیرات تجربه شده است. البته نوع مواد مخدر، نحوهی مصرف، میزان مصرف و متغیرهای فردی خاص بین افراد متفاوت تغییر میکند.(1) "من که همیشه سیگار نمیکشم، فقط آخر هفتهها اون هم عشقی ..." این جمله ای است که ممکن است از زبان بعضی از نوجوانان بشنویم. ممکن است هدف چنین نوجوانانی صرفاً تفریحی باشد. اما نوجوان باید بداند که استفاده از این مواد همواره علاوه بر تأثیرات منفی و گاهی لذت بخش، دارای خطراتی جدی است. بعضی از نوجوانان با گذر از دوره کودکی و ورود به دوره نوجوانی به فکر تجربه کردن مواد مخدر میافتند. وقتی نوجوانی مخفیانه به مصرف سیگار یا مواد مخدر روی میآورد، در جواب والدین خود مجبور به دروغ گفتن میشود. بیرون رفتنهای شبانه مکرر با دوستی که تجربهی مصرف مواد را دارد میتواند باعث به دام افتادن در دام اعتیاد یا حداقل مصرف مواد بشود. درست است که تجربه کردن چیزی برای اولین بار، ممکن است چندان زیان بار نباشد اما مسأله هنگامی وخیمتر میشود که مصرف یکی از مواد مخدر باعث میل به مصرف مواد دیگر شود. مثلاً مصرف سیگار زمینه را برای آلودگی به مصرف مواد مخدر خطرناکتر چون هروئین، حشیش و شیشه فراهم آورد.(2) همان گونه که گفته شد ممکن است مصرف تفریحی یا تجربی با زیاده روی در مصرف بینجامد که باعث تغییراتی شدید و منفی در تصمیم گیریها و نگرشها میشود. نوجوانانی که در مصرف مواد زیاده روی میکنند نسبت به زندگی و آیندهی خود و دیگران کاملاً بی تفاوت و بی اعتنا میشوند. برخی از مشخصات رایج که نوجوان به هنگام زیاده روی در مصرف مواد در خود احساس میکند عبارتند از: توجه شدید به خود، بی صبری برای ارضای بلافاصله تمام خواستهها، تنفر از تصمیم گیرندگان بزرگسال، حس فردیّت شدید، تصمیم مصرانه به زندگی در خارج از سیستم موجود، اهمیت دادن بیش از حد به هم سن و سالان خود به جای والدین، کم شدن ارتباطات و منزوی شدن در خانه و دروغ گفتن برای کسب آزادیهای بیشتر، با ظهور چنین مشخصاتی، نزاع میان والدین و فرزندان افزایش مییابد.(3) این نوجوانان به طور روز افزونی مستعد تصمیم گیریهای نامناسب در زندگی میشوند که ممکن است سارق شود و از وسایل خانه و افراد خانواده سرقت کند. ممکن است با فروختن مواد مخدر به همسالان خود و یا سرقت از فروشگاه های بزرگ، هزینه مصرف خود را تأمین کنند. این نوجوانان با مرور زمان از رفتن به مدرسه خودداری میکنند و یا در اعمال جسورانه شرکت میکنند که به اتفاقات خطرناکی منجر میشوند. این نوجوانان به خاطر از دست دادن کنترل لازم بر رفتار غریزی، ممکن است با دیگران ارتباط جنسی ناخواسته برقرار و طبعاً به دلیل نبودن پیشگیری لازم دچار حاملگی یا امراض جنسی ـ ایدز ـ شوند.(4) و اما مسألهی سیگار که بعضی افراد فکر میکنند که مضر نیست، نیز ضرر های غیر قابلِ جبرانی بر روی بدن و اعصاب به وجود آورد. نوجوانانی که به جهت تقلید از پدر و یا «بزرگ جلوه کردن» و «جلوه کردن» و «مرد جلوه کردن» به سیگار روی میآورند باید به عوارض ناشی از آن نیز توجه کنند. سیگار هر نوعی ماده مخدر است. بر اساس گزارشی که در سال 1964 منتشر شد معتادان به سیگار، با افراد عادی مقایسه شدند. معتادان به سیگار، یازده بار بیشتر به سرطانِ ریه، شش بار بیشتر به برونشیت و پنج بار بیشتر به سرطان حلق و سه بار بیشتر به سرطان معده و اثنی عشر و دو بار بیشتر به سرطان مثانه مبتلا بودند و بروز بحران عصبی در دستهی اول مضاعف بود. این گزارش مربوط به سالها پیش است و در این فاصله متخصصان ثابت کردهاند که افزایش مرگ و میر به علت سرطان ریه ناشی از دود سیگار و توتون بوده است. نوجوانان ممکن است سیگار را به عنوان یک وسیلهی آرام کنندهی اعصاب و اضطراب روانی، مصرف کنند. اما دود سیگار نه تنها اضطراب را از بین نمیبرد بلکه آن را افزایش میدهد. برخی حتی فکر میکنند دود سیگار سبب هوش و ذکاوت بیشتری میشود. در حالی که دود توتون هم مانند سایر مواد تا حدی جسم را مسموم میکند و به فرد احساس خستگی و خواب دست میدهد.(5) نوجوانان باید به این نکته توجه کنند که 90% افراد معتاد از اول سیگاری بودهاند. در دود سیگار بیش از چهار هزار نوع ماده سمی وجود دارد که 15 نوع آن سرطان زا میباشند. مصرف سیگار پله اول غرق شدن در منجلاب اعتیاد است. همان طور که میدانید سرو کار با مواد مخدر از دورهی کودکی آغاز نمیشود بلکه از دوره نوجوانی و طی دوره 14 تا 18 سالگی آغاز میشود. در دوره ای که نوجوان وابستگی خود را به خانواده قطع میکند و به سوی استقلال پیش میرود. نکتهی مهمی که در این دوره اهمیت دارد، درک کافی نوجوان از ماهیت دورهی نوجوانی است. ما میتوانیم دورهی نوجوانی را به سه مرحلهی متوالی تقسیم کنیم: 1ـ جدایی از دورهی کودکی 2ـ تغییر هویت 3ـ حرکت به سوی استقلال. جدایی از دورهی کودکی میتواند با دو مشکل همراه باشد. نخست این که نوجوان به دلیلِ داشتن احساس متضاد و مخالف، با ساختار خانواده جفت و جور نمیشود. دوم این که به دلیل مخالفت خانواده با بعضی از عقاید نوجوان، نوجوان منزوی میشود و احساس تنهایی در خانه به او دست میدهد. این تنهایی ممکن است نوجوان را به سوی مصرف مواد مخدر بکشاند. در این مرحله مصرف کردن مواد در میان جمعی از دوستان، ممکن است باعث شود که نوجوان فکر کند که به جمعی متعلق است که این خطر بزرگی است.(6) با انجام دادن اعمالی خود مختارانه، نوجوان در عمل و گفتار نشان میدهد که حرکت به سوی استقلال را آغاز کرده است. در این مرحله نوجوان برای نشان دادن این که میتواند روی پای خود بایستد ممکن است دچار اشتباهات جبران ناپذیری در زندگی شود. در برخی موارد خانوادهها مقصر اعتباد فرزندان خود هستند. پدر و مادری که دائماً نوجوان را تحقیر کرده و نوجوان را افرادی بی عرضه میدانند و نمیگذارند که استقلال و شخصیت نوجوان در دورهی نوجوانی به طرز صحیح شکل گیرد، و دائماً با سرکوفتهای متعدد در حضور دوستان و جمع او را افرادی حقیر معرفی میکنند باید بدانند که مقصر اصلی اعتیاد نوجوانان هستند. نوجوانانی که محترم شمرده نشوند، در جلوی جمع تمسخر شوند، بی عرضه معرفی شوند، استعداد بیشتری برای مصرف مواد دارند. جوان با رها کردن هم صحبتیهای قدیمی (دوره دبیرستان)، رها کردن تکیه گاه سابق (خانواده)، روبه رو شدن با دشواریها و عدم قاطعیتهای جدید ناشی از استقلال، دچار وحشتی میشود که میخواهد آن را از خود دور کند، مثلاً دانش آموزان با ورود به دانشگاه برای اینکه خود را با گروه همسالان هماهنگ کند، وارد جمعهای دانشجویی میشوند. گروههایی که شبها را در کنار هم میگذرانند و بعضاً تفریحی جز روی آوردن به سیگار و مواد مخدر ندارند. جوان نیز به دلیل این که دوست دارد، که در جمع پذیرفته شود و او را نیز در سرگرمیهای خود همراه سازند مجبور است خود را همرنگ جماعت کند.انکار:
نوجوانان حتی اگر زندگی آشفته ای داشته باشند، به علتهای مختلف از جمله انکار واقعیت، به شخصه درخواست کمک نخواهند کرد. به همین علت ممکن است به راه های منحرف کشیده شوند. عباراتی چون "چیزایی که توی اتاق من پیدا کردین، مال من نیست، برای یکی از دوستانم، نگهش داشتم"، "من که هیچ مشکلی ندارم، این زاییده خیال شماهاست" که از نوجوانان آلوده به مواد مخدر شنیده میشود، در واقع دروغی است که آنها به خاطر موقعیت خود میگویند. از آن جا که ریشهی انکار، واهمه داشتن از مسأله است. اقرار نیاز به شجاعت دارد، اما معمولاً نزاعی دیگر آغاز میشود. ممکن است نوجوانانی که همه چیز را انکار میکنند، در برابر والدین خود مقاومت کنند و پرخاشگری و مشاجره های خانوادگی به راه اندازند. مقاومت بهترین وسیلهی دفاعی برای انکار است. در این موارد، انکار کردن، اشتباه بزرگی است. انکار کردن مسأله را بیشتر پیچیده میکند و تشخیص سریع مسأله و گرفتن کمکهای لازم را به تأخیر میاندازد. اقرار به وجود مشکلات، به وقت کافی نیاز دارد، زیرا نخست باید بر مسألهی انکار غلبه کرد.(7) با انکار هیچ مشکلی حل نمیشود بلکه فقط بر آن سرپوش گذاشته میشود. باید توجه داشت که هر نوجوانی میخواهد مشکل مصرف مواد مخدر را انکار کند، حالا چه کسی حاضر است با اقرار به مصرف مواد مخدر، از دیگران تقاضای کمک کند؟ والدین نیز گاهی از ترس این که وجههی اجتماعی آنها در جامعه تخریب شود و در بین دوستان و فامیل خود سرافکنده نشوند. ممکن است این مسأله را انکار کنند که البته این کار اشتباه بزرگی است. والدین در این موارد باید اولاً به نوجوان بقبولانند که در پی سعادت و خوشبختی او هستند. نوجوانان نیز باید این نکته را بفهمند که هیچ دوستی، بهتر از پدر و مادر و هیچ پناهگاهی بهتر از خانه وجود ندارد. ممکن است نوجوان، نیاز داشته باشد وقت بیشتری را در محیطها و یا با افراد مثبت بگذراند. مثلاً بودن در کنار خانواده، برنامه ورزشی منظم، رفتن به اماکن مذهبی، محلق شدن به گروه های جوانان، یکی از مهمترین راه های مقابله با انکار و تصمیم گیریهای بهتر است.(8)
اعتیاد و ماهواره:
همان گونه که میدانیم هجوم شدید تبلیغات ماهواره ای و رسانه های گروهی غرب به سوی میهن عزیزمان ایران برای از بین بردن آداب و رسوم ایرانی ـ اسلامی، آغاز شده و نمیتوان آن را انکار کرد. اما نقش رسانهها در اعتیاد نوجوانان چیست؟ سینما، رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره، نشریات و روزنامهها گاهی ایدههایی را به نوجوانان منتقل میکنند که حتی نمیتوان به آن فکر کرد. رسانه های بیگانه از قبیل ماهواره و اینترنت ارزشها و اعتقاداتی را به نوجوان میآموزد که چه بسا والدین با آنها مخالفند. ماهوارهها بعضاً باعث تشویق رفتارهای خطرناک میشوند؛ سرکشی و طغیان، روابط جنسی، مواد مخدر، قانون شکنی و حتی ارتکاب خشونت. نوجوان در این شرایطِ دوگانه که از یک طرف نمیخواهد با او مثل کودکان رفتار شود، اما هنوز آمادگی رفتار بزرگسالان را ندارد با مشکلات زیادی روبه روی میشود. واقعیتهایی دربارهی مسائل بسیار مهم، آخرین مد روز، قهرمانان مورد ستایش، خیالبافی های مورد تأیید و ترغیب کننده، محصولات جذاب بازار، داستانهای جالب، همه عواملی هستند که میتوانند نوجوان ایرانی را به دام انداخته و او را سرگرم بازیهای خود کرده و به گروه های منحرف و شیطانی بکشاند. در این دهکدهی جهانی که تبلیغات افسار گسیخته از هر سمت و سویی به زندگی خصوصی افراد راه پیدا میکنند، نمیتوان نوجوان را محدود به زندگی در یک اتاق و یک شهر کرد باید با واقعیات روبرو شود و راه حلهای آن را تجزیه و تحلیل کند. دنیای بازیهای رایانه ای و سرگرمیهای مجازی، دنیایی است که قهرمانان مورد علاقه نوجوانان در آن زندگی میکنند. نوجوان از قهرمان مورد علاقهی خود الگو برداری میکند و سعی میکند رفتارهای او را، تقلید کند. مثلاً میتوان در این مورد از تبلیغات تجاری برای نوعی خاص از پوشاک نام برد. افراد زیبا، جذاب، دارای جاذبه های جنسی و قیافه های موفق که دارای اعتماد به نفس، خوشحال و سرزنده و پرشور و نشاط و محبوب به نظر میرسند، به نوجوانان تأثیر پذیر، شیوهی زندگی خوب را میآموزند! ممکن است کسی فکر کند که مخاطبِ تبلیغاتِ مربوط به سیگار و مشروبات الکلی، صرفاً نوجوانان و جوانان نیستند. اما در واقع چنین است. استفاده از جوانان جذاب و خوش سیما به عنوان مدل، وسوسهی مصرف مواد مخدر را افزایش میدهد زیرا نوجوانان به شدت تمایل به همذات پنداری با افراد بزرگتر از خود دارند. سرمایه گذاری تبلیغاتی بسیار گسترده ای در رسانه های گروهی غرب صورت میپذیرد و سالانه هزاران آگهی خوش آب و رنگ در زمینهی مشروبات الکلی از طریق ماهوارهها نشان داده میشود. حتی پزشکان فراوانی نیز در پی آسیبهای نوجوانان در برابر تبلیغات این گونه مواد تفریحی ویژه، اعتراضات زیادی کردهاند. و اما وظیفهی نوجوانان و والدین آنها در این زمینه چیست؟ گفتیم که نوجوان باید درک درستی از نوجوانی، همچنین از مواد مخدر و مشروبات الکلی داشته باشد. باید با مضرات و آثار سوء آن آشنا باشد. خود را با شادیهای کاذب و زودگذر اما اثرات مخرب و ماندگار مشغول نکند. به جای شرکت در پارتیهایی که به او هیجان میدهد که برای روح و جسم او اثرات مرگبار دارد خود را با دنیای آرام بخش معنویات آشنا کند. وظیفهی والدین در قبال این گونه تبلغیات مخرب باید حساب شده باشد و به روحیات حساس نوجوان و جوانان لطمه وارد نکند. نباید فوراً او را محکوم به کفر، بی دینی و یا بی مسئولیتی کرد، اگر والدین نمیتوانند جوان خود را درست راهنمایی کنند میتوانند از یک مشاور آگاه در امور نوجوانان کمک بگیرند. آنها باید برخوردی صادقانه، از روی دلسوزی و آگاهی با نوجوانِ خود داشته باشند. نوجوان باید بداند که برای والدین خود دارای ارزش بالایی است. همان طوری که قبلاً اشاره شد، ممکن است نوجوان به دلایلی از خانواده جدا شود، شاید بتوان اولین گام انحراف در دورهی نوجوانی را «جدایی عاطفی نوجوان از والدین» دانست. در این بین پدر معمولاً بیشتر از مادر غافلگیر میشود. چون معمولاً پدر فرصت کمتری را به فرزند خود اختصاص میدهد. زمانی به محض ورود به خانه، کودک سوی پدر میدود و به دیدنش شور و غوغا به راه میاندازد. پدری که حتی سلام یا یک شب به خیر تنها را هم از فرزند خود دریغ میدارد، این کودک با سرخوردگی عاطفی در سنین نوجوانی مواجه میشود و جدایی از پدر و مادر را بهترین راه برای مقابله با افسردگی موجود میپندارد و به سوی گروه های هم سال و احتمالاً مصرف مواد کشیده میشود. شاید یکی از عوامل غفلت والدین از نوجوان را توجه بیش از حد به رفاه نوجوان و فراهم آوردن امکانات مالی و بذل و بخشش آنها نسبت به نوجوان دانست. آنها از این نکته که نوجوان نیاز دارد تا با او ساعتی را صرف کنند، غافلند. فرزندان نیاز به محاوره و مکالمه با والدین دارند، آنها در یک سن حساس با مسائل خاص خود، به پشتیبانی و حمایت والدین محتاجند. نوجوان به یک محیط گرم خانوادگی، به توجه پدر و مادر که با حوصله به پرسشهایش پاسخ گویند، نیاز دارد.(9)مدرسه و اعتیاد:
و اما مدرسه چه نقشی در اعتیاد یا عدم اعتیاد نوجوان ایفا میکند؟ بعد از این که، نقش خانواده را در پیشگیری از اعتیاد بررسی کردیم، باید از نهاد مهم دیگری به نام مدرسه نام ببریم که کودک و نوجوان در آن مهارتهای زندگی را میآموزند. کودکان و نوجوانان اگر در خانواده، به وسیلهی رفتار های نامناسب والدین مانند تمسخر، تحقیر و توهین، اعتماد به نفس خود را از دست دهند، در مدرسه و در یادگیری نکات آموزشی نیز ضعیف عمل میکنند و در آینده یک شکست خورده خواهند بود. ارتباط نزدیک خانه و مدرسه و نقش مکمل آنها در تربیت نوجوانانی با اعتماد به نفس بالا و مسئولیت پذیر انکارناپذیر است. دانش آموزی که در خانه، محیط آرامی را تجربه نمیکند در مدرسه نیز نمیتواند دانش آموز منظمی باشد. آنها با گریز از واقعیت، به فکر یافتن راه بهتری هستند. غیر مسئول هستند و خود را شکست خورده میبینند. دکتر ویلیام گلاسر، روانشناس معروف آمریکائی، مدرسه را عامل دیگر بروز ناهنجاریهای رفتاری نوجوان میداند، او میگوید: این نوجوانان که امروز به دیدهی گناهکار، مجرم، طرد شده به آنها مینگریم، جوانانی هستند که به خاطر شرایط طاقت فرسای خانه، از خانه فرار میکنند و معتاد میشوند و در عملیات خشونت آمیز جنایی و نزاعهای دسته جمعی شرکت میکنند. نوجوانانی در سیستم آموزشی نظام ایران نباید به خاطر مشکلات درسی، به عنوان یک دانش آموز نامنظم و بی استعداد از طرف مدرسه طرد شوند. آنها ناگزیر از خانه ای که به خاطر مشکلاتِ خاص خود، به آنها بهایی نداده است به دنبال یافتن پناهنگاهی هستند که در آن جا در گروه همسالان عضو شوند و این موقعیت به شدت آنها را در معرض اعتیاد به مواد مخدر قرار میدهد. در این موارد مدرسه نیز میتواند با اعمال نسنجیدهی خود، مدرسه را به شکنجه گاهی برای نوجوان مبدل کند. به گفتهی دکتر گلاسر، بدترین دوران درد و شکنجه همان دوران تحصیل است. «از هر ده نفر مجرم، نُه نفر در زمان تحصیل شکنجه شدهاند.» اگر کودک در هشت، نه و یازده سالگی در مدرسه احساس شکست کند، هرگز در پی جبران و کسب موفقیت بر نخواهد خواست و باقی سالهای تحصیل، سالهای حبس و زندان است. بنابراین باید این نوجوانان را خیلی زود شناسایی کرد و به آنها کمکهای لازم را رساند. با مشاورهی صحیح و حمایتهای بی دریغ آنها را از مبتلا شدن به دام اعتیاد رهانید.رابطهی اعتیاد با عزت نفس:
آیا جوانان به دلیل فرار یا درمانِ، رنج از دست دادن عزت نفس به مصرف مواد مخدر روی میآورند یا این که به دلیل مصرف مواد مخدر یا الکل، عزت نفس خود را از دست میدهند؟ پاسخ به هر دو بخش این سؤال مثبت است. زیاده روی در مصرف مواد و اعتیاد میتواند دلیل و پیامد از دست دادن عزت نفس باشد. عزت نفس چیست؟ عزت نفس همان ارزیابی نفس است که بر طبق معیارهای فردی خاص صورت میپذیرد. عزت نفس همیشه از ارزش ثابتی برخوردار نیست. بنابراین میتواند بسته به شرایط جسمی (سلامت یا بیماری)، تجربه های زندگی (موفقیت یا شکست) و حالات روحی، بین مثبت و منفی نوسان داشته باشد. در طول زمان اکثر افراد پستی و بلندیهایی را در عزت نفس خود تجربه میکنند و دوره های متفاوتی را که در آنها احساس بسیار بدی یا خوبی نسبت به خود داشتهاند، به یاد میآورند. مشکل اصلی، بازیافت ارزیابی مثبت نسبت به خویش است که از طریق تغییر رفتار (مثلاً نمرات بهتر در مدرسه) یا تغییر معیارهای فردی (مثلاً قضاوتهای کمتر سختگیرانه نسبت به خود) حاصل میشود. بزرگترین اشتباه این است که با رفتار خود، موجب کاهش عزت نفس یا وخیمتر شدن شرایط شویم. در این شرایط پناه بردن به مواد مخدر تصمیمی غلط است زیرا اگر چه در کوتاه مدت احساس بهتری در فرد به وجود میآید، اما معمولاً پیامدهای آن در دراز مدت مسأله را وخیمتر میکند. موفقیتهای اجتماعی نقش مهمی را در داشتن عزت نفس ایفا میکند. ناتوانی در برابر برآوردن معیارهای مهم اجتماعی، موجب رنج و ناراحتی نوجوان میشود. معیارهای بسیار زیاد و متنوعی برای سنجیدن عزت نفس افراد وجود دارد. یکی از معیارهای بسیار مهم برای فردی خاص ممکن است برای فرد دیگری کاملاً ضد ارزش باشد، نکته ای که والدین باید به آن توجه کنند این است که فرزند خود را به خوبی بشناسد و بدانند که تجربه های سخت زندگی در چه هنگامی باعث شده است تا معیار مهمی از عزت نفس او برآورده نشود. علاوه بر این والدین باید با فرزندان دوست شوند تا از این احتمال که او به علت از دست رفتن عزت نفس به سوی مواد مخدر کشیده شود پرهیز گردد.سه رکن مهم عزت نفس: نگرش، اعتقاد، رفتار
به این ترتیب، والدین با فرزندی که رابطهی عاطفیاش از هم پاشیده، همدردی میکنند و به او آرامش میدهند.
1ـ نگرش: پس از چنین آسیب مهمی، نوجوان دربارهی خود، دیگران، جهان بینی، چه نگرش و احساسی خواهد داشت.
2ـ اعتقاد: پس از وارد آمدن صدمه اخیر، درباره خود چگونه فکر میکند؟
3ـ رفتار: باید پس از صدمه ای که دیده است چه رفتاری با خود و دیگران داشته باشد؟
نوجوان در ابتدا باید نگرشهای منفی دربارهی مسأله را بررسی کند و آن را نپذیرد و عزت نفس خود را کاهش ندهد. او باید نگرشهای مثبت را جایگزین نگرش منفی کند. عشق، اعتماد و خوش بینی به انسان احساس تعالی میبخشد. زندگی بسیار با ارزش است. نگرش تو نسبت به همه چیز، به چگونگی تجربههایت بستگی دارد. بعد از پاک کردن نگرشهای منفی از ذهن نوجوان باید اعتقادات و باورهای غلط را به باورهای سازنده بدل کرد. همان گونه که میدانیم، رفتارهای هر شخصی در ابتدا نگرش او بوده است. نگرشها به اعتقادات و اعتقادات به رفتارهای ما منجر میشوند. نوجوان نباید خود را در دامهای از دست دادن عزت نفس گرفتار کند. افکاری چون تنبیه خود، تسلیم شدن، احساس بی ارزشی، احساس بی مسئولیتی و ... نباید در او راه یابند.(10) اما خصوصیات فردی معتادان یا مجموعه ای از ویژگیهای فردی، که ممکن است فرد را به سوی اعتیاد سوق دهد، اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد. برخی از نوجوانانی که با واحد مشاوره ارتباط برقرار کردهاند، بعضی از ویژگیهای پذیرا بودن برای مصرف مواد را از خود نشان دادهاند.
1- وابستگیهای اجتماعی (بیش از حد تحت تأثیر نوجوانان هم سن و سال و مراقبتهای والدین هستند).
2- تحت تأثیر هیجان (زندگی عادی را بیش از حد کسالت بار مییابند).
3- کنترل ضعیف در برابر غرایز (در برابر لذت جویی با دشواری مقاومت میکنند).
4- تحت سلطهی «هم اکنون» (تنها دلخوشی آنها زمان حال است).
5- فرار از مسئولیت (میل به مقصر دانستن دیگران به خاطر تصمیمات نامناسب خود).
6- خود قریبی (دروغ گفتن برای انکار واقعیت).
7- خودداری از ناملایمات (به تعویق انداختن وظایف ناخواسته).
8- منزوی شدن از مجموعه (حس بیگانگی یا متفاوت بودن).
9- تمرّد و شورش (مقاومت منفعلانه یا فعالانه در برابر محدودیتها و خواسته های بیرونی تنها به دلیل امتناع).
10- ماجراجویی (جذب شدن به سوی رفتارهای افراطی و هیجان انگیز).
همان گونه که میبینید این گونه ویژگیها نوجوان را در معرض ورود به گروه های همسالان خطرناک قرار میدهد. باید از طرح چنین افکاری جلوگیری کرد و با طرح ویژگیهای مثبت، آنها را به سمت و سوی زندگی با سعادت رهنمون شد. ویژگیهای مثبت میتواند شامل مواردی این چنین باشد:
1- اتکا به نفس در برابر وابستگیهای اجتماعی (استقلال داشتن یعنی این که خودِ تو تصمیمات لازم را بگیری و بفهمی که خودت باید کارهایت را انجام بدهی).
2- لذت بردن از زندگی روزمره در برابر هیجانات کاذب.
3- به تعویق انداختن حس ارضا شدن در برابر لذت جویی فوری.
4- تعیین اهدافی برای آینده در برابر سلطه «هم اکنون» (باداشتن هدف میتوانی زندگی خودت را هدفمند کنی).
5- رویارویی در برابر فرار از ناملایمات (همین الآن با مشکلات روبرو شو تا بعدها دچار مشکل نشوی).
6- تعلقات اجتماعی در برابر انزوا ( میتوانی بخشی از گروه های سازمان یافته باشی و در عین حال فردیت خودت را هم حفظ کنی).(11)
حال باید دید مصرف مواد مخدر چه عوارضی دارد؟ مصرف مواد مخدر بر روی جسم و روح انسان اثرات جبران ناپذیری میگذارد، میتوان عوارض آن را در بخشهای مختلف بدن این گونه تقسیم بندی کرد.
1ـ در قلب و عروق: اختلالات قلبی. عروقی به صورت کاهش یا افزایش شدید فشار خون و تغییرات عروقی به صورت انبساط یا انقباض و بروز نارسایی قلب و ایجاد بیماریهای دریچه ای قلب و اختلال در ضربان قلب.
2ـ در دستگاه تنفسی، همانگونه که میدانیم دود بر روی دستگاه تنفسی که شامل ریه میشود اثرات بسیار منفی و مضری دارد. بروز نارسایی ریوی و ایجاد خیز ریوی و اختلال تنفس و تضعیف و توقف تنفس و بروز سرطان ریه و برونشیت و آسم و انسداد راه های تنفسی و بروز ایدز در اثر سرنگهای آلوده تزریقی.
3ـ در کبد و مجاور صفراوی: هپاتیت حاد و مزمن و اختلال کار کبد و مجاری صفراوی و اختلال در هضم و جذب مواد غذایی و مسمومیت کبدی.
4ـ در سیستم اعصاب مرکزی: اختلالات و بیماریهای مغزی و روحی به صورت توهماتِ گوناگون، تشنج، افسردگی، منگی، سرگیجه، سرخوشی، کابوسهای شبانه و روزانه، عدم تعادل در خواب و بیداری، خودکشی، سکته مغزی، فلج بصل النخاع و اختلال شخصیت.
5ـ در دستگاه گوارشی: اختلالات گوارشی در معده و رودهها به صورت یبوست و دردهای گوارشی، اسهال و استفراغ، تهوع و کاهش اشتها، ازدیاد قند.
6ـ در مادران حامله: بروز نقائص مادرزادی برای جنین یا نوزادی که مادرش در حین حاملگی معتاد به مواد مخدر بوده است و یا بروز متاسیون و نقائص کروموزمی میتواند تولد نوزاد معیوب را به همراه داشته باشد. کاهش وزن و قد و هوش نوزادان، کاهش رشد جنین، زایمان زودرس و یا نارس و سقط جنین نیز از عوارض دیگر مصرف این مواد بر روی مادران باردار است.
7ـ در دستگاه تناسلی و هورمونی: اختلالات میل جنسی در مرد و زن و کاهش غلظت تستوسترون و اختلال در هورمونهای استروژن و پروژسترونن، انزال خودبخودی.
8ـ در سیستم بینائی: انقباض غیر طبیعی مردمک، تاری دید، اختلالات عروقی شبکیه چشم و در نتیجه آمبولی چشم و کوری.
9ـ در پوست: خارش و تورم پوست، ازدیاد چین و چروکهای پوستی و کاهش مقاومت پوست و شل شدن پوست صورت و تنه و اندامها، تغییر رنگ پوست به رنگ آبی و سیاه، خشکی دهان، آبسه، زخم.(12)
علل گرایش به مواد مخدر:
اعتیاد یک بیماری است که عوامل متعدد فردی، محیطی و اجتماعی در بروز و شکل گیری و تداوم آن به صورت تعامل با یکدیگر دخیل هستند. در این جا برای نمونه به چند عامل اشاره میکنیم:1ـ عدم آگاهی از مضرات بعدی این مواد: نوجوانان در ابتدای مصرف به عنوان تفریح به این کار رو میآورند ولی باید بدانند که 80% معتادین با یک بار مصرف کردن معتاد شدهاند. و این نکته را نیز باید بدانند که حتی یک بار مصرف کردن مواد مخدر هم زیان آور است و ممکن است برای همیشه فرد در دام اعتیاد گرفتار شود.
2ـ سنین نوجوانی و جوانی: دورهی نوجوانی و جوانی به دلایل زیادی بهترین دوره برای گرفتاری در دام اعتیاد است به چند دلیل اشاره میکنیم:
الف) استقلال طلبی: در این مرحله نوجوان و جوان احساس میکند که صاحب قدرت و اختیار و تصمیم است و باید خودش شخصاً تصمیم بگیرد و به کارهای بزرگی دست بزند که ممکن است برخلاف نظر و میل والدین باشد. از طرفی ورود به گروه های همسالان و مطرح کردن خود به عنوان یک فرد بزرگسال نیز باعث ورود به دنیای مرگ آور مواد مخدر میشود.
ب) کمبود اعتماد به نفس: نوجوان و جوان به دلیل این که در زندگی تجربهی کافی ندارد و شاید تحت تأثیر جمع تصمیم میگیرد ممکن است به مصرف مواد رو میآورد.
ج) بحران هویت: در سنین نوجوانی، نوجوان برای این که در زمانی به سر میبرد که هنوز شخصیت آن به طور کامل شکل نگرفته است باید بداند که مصرف مواد نه تنها به بزرگ شدن آن کمکی نمیکند بلکه او را در نظر عموم فردی بی قانون نشان میدهد.
ب) پرخاشگری: چون دورهی نوجوانی را معمولاً دورهی بحران میگویند نوجوان گاهی رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهد. گاهی سرکش و بد اخلاق و گاهی آرام است.
د) حس کنجکاوی و تنوع طلبی و هیجانهای دوره نوجوانی: چون نوجوان سرشار از انرژی و پتانسیل است دوست دارد همه چیز را تجربه کند. او تنوع طلب است. به دنیای ناشناختهها توجه دارد. به دنبال مدگرایی است.
ر) نیاز به تحریک: همان گونه که میدانیم دوره نوجوانی دوره ای است که نوجوانی به دلیل انرژی بالای جسمی نیاز به تحریک و جنب و جوش فراوان دارد. این انرژی نباید به گونه ای خالی شود که ناسالم باشد. او میتواند با ورزش و تفریحات سالم، شرکت در مسابقه های علمی و ورزشی، شرکت در مراسم مذهبی انرژی خود را تخلیه کند.
3ـ حساسیت به خرج دادن والدین: والدین باید بدانند که حساسیت بی جا برای کنترل نوجوان هیچ لزومی ندارد. هر چیزی را باید به جا و به موقع و غیر مستقیم متذکر شویم.
4ـ شادی و نشاط آور بودن مواد مخدر: به گمان برخی از نوجوانان مواد مخدر باعث شادی و نشاط میشود. شادی ناشی از مواد مخدر مقطعی است و در دراز مدت عوارض غیر قابل جبران را به روح و جسم وارد میکند.
5ـ عدم الگوی مناسب: وقتی که والدین اعضای خانواده یا دوستان ناباب از این مواد استفاده کنند، نوجوان برای خود توجیه میکند که آنها چرا استفاده میکنند؟ من هم استفاده میکنم.
6ـ داشتن تمکن مالی: داشتن تمکن مالی وعدم ظرفیت باعث سقوط انسان میشود.
7ـ فقر و بیکاری: فقر مال، و غم و غصه ناشی از آن، همچنین بیکاری و نداشتن شغل مناسب نیز میتواند فرد را به دام اعتیاد بیاندازد.
8ـ شکست در زندگی: شکست در زندگی میتواند مصداقهای زیادی داشته باشد. قبول نشدن فرد در کنکور و یا عاشق شدن آن، شکست در تجارت و... همه مصداقهای شکست در زندگی هستند.
9ـ عدم محبت و بی توجهی: بی توجهی اولیاء نسبت به نوجوانان و همان کمبود محبت و عاطفی خانوادگی میتواند نوجوان را به سوی گروه های هم سن و سال ولی معتاد سوق دهد.
10ـ دوستان ناباب و دشمنان مغرض: دوستان ناباب و دوستانی که از روی جهل و نادانی و یا از روی آگاهی و مغرضانه در کمین افراد ساده لوح نشستهاند نیز از دامهای شیطانی برای گرفتار شدن فرد در دام اعتیاد است.
11ـ آزادی بیش از حد: والدینی که بیش از حد به فرزندان خود آزادی میدهند و برای او هیچ گونه محدودیتی قرار نمیدهند، نوجوان نیز به صورت یک موجود سرکش به هر سویی که خواست میرود و با هر کسی که دوست داشت رابطه برقرار میکند.
12ـ سرزنش کردن و عدم امنیت روانی: سرزنش کردن مانند یک مسمومیت، سلامت روانی فرد را به هم میریزد. همان گونه که قبلاً اشاره کردیم، تحقیر نوجوان در مقابل جمع، تمسخر آن در مقابل دوستان، سرزنش کردن، خرد کردن شخصیت او، اینها همه عواملی هستند که فرد را در مقابل دیگران شرمنده میکند و آنها را به سوی گروههایی سوق میدهد که فکر میکنند در آن گروهها، شخصیت خود را مییابند.(13)
راه های پیشگیری از مواد مخدر:
همان طور که میدانیم پیشگیری از درمان بسیار آسانتر است. ما باید به داشتن حتی یک معتاد در جامعه فکر نکنیم و نوجوانان را به گونه ای آگاه کنیم که حتی فکر مصرف این گونه مواد نیز در ذهن آنان خطور نکند چه برسد به مصرف و سپس درمان آن.راه های پیشگیری:
1ـ آموزش و تربیت: آموزش مهارتهای زندگی به نوجوانان از طریق والدین، مدرسه، اجتماع و رسانه های گروهی در داشتن جامعه ای سالم و عاری از اعتیاد بسیار مؤثر است.2ـ تقویت توان مدیریت خانواده: مدیریت خانواده در جلوگیری از انحراف اعضای خانواده بسیار مهم است. اگر فرد خودش عامل باشد مسلماً میتواند با برنامه ریزی و حساب گری، خانوادهی خود را کنترل و از شر مواد مخدر در امان باشد.
3ـ ارتباط عاطفی والدین با فرزندان: باید رابطهی حسنه و دوستانه و صمیمی و عاطفی با دیگران را مد نظر قرار دهد و زمانی را برای درد دل کردن و ارتباط عاطفی قرار دهد. والدین باید با مهر پدری و ایثار مادری علاقهی زیاد خود را به فرزندان نشان دهند.
4ـ درک موقعیت نوجوانان: باید با شناخت موقعیت و شرایط خاص اجتماعی و روحی و روانی نوجوانان، آنها را برای زندگی در اجتماع آماده کنیم.
5ـ تنوع در زندگی: دید و بازدیدهای خانوادگی، سرگرمی، تفریح، ورزش و مسافرت میتوانند زندگی را از یکنواختی و خسته کننده بودن درآورند و نوجوان را از فکر شادیهای کاذب و خطرناک رها سازند.
6ـ تحصیلات و اشتغال: تحصیلات به دلیل مشغول کردن و مطالعه و درس و بحث میتواند مانع خوبی برای دوری از مواد مخدر باشد و این که با تحصیل، فهم افراد بالاتر رفته و شخصیت آنها اجازه نمیدهد به دنبال مواد مخدر بروند همچنین عدم داشتن شغل مناسب یکی از عوامل مهم گرفتاری افراد در دام اعتیاد است.
7ـ کنترل و نظارت بر رفتار: ما باید در حیطهی کار و زندگی خود نظارت داشته باشیم تا دچار بحران و خسران نشویم. البته در بحث کنترل و نظارت باید این نکته را تذکر دهیم که با افراطهای زیاد از حد نسبت به نوجوانان بی اعتمادی و سوء ظن نداشته باشیم.(14)
مواد مخدر در روایات:
در دوران رسول گرامی اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) چیزی به عنوان مواد مخدر و اعتیاد به معنای کنونی وجود نداشته است و اگر هم چیزهایی مانند تریاک، افیون، بنگ و غیره موجود بوده همگی برای مصارف طبی مورد استفاده قرار میگرفتند. اما ما با این حال روایاتی در مورد مواد مخدر داریم: عَن النَّبی (ص) انّهُ قال: سیاتی زمان علی امتی یأکلون شیئاً اسمه البنج، أنا بری منهم و هم بریئون منّی.(15) از پیامبرگرامی (ص) نقل شده است که فرمود: زمانی بر امت من فرا خواهد رسید که چیزی را میخورند به نام بنگ، من از آنها بیزارم و آنان نیز از من بیزارند. قال رسول الله (ص): من احتقر ذنب البنج فقد کفر.(16) رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: کسی که گناه بنگ را کوچک شمارد کافر است.نتیجه گیری:
همان طور که خواندیم مصرف مواد مخدر، اثرات سوء بر روی روح و جسم انسان میگذارد و انسان را به پرتگاه نیستی میکشاند. توجه شدید به خود، بی صبری برای ارضای بلافاصلهی تمام خواستهها، تنفر از تصمیم گیرندگان بزرگسال، حس فردیّت شدید، تصمیم مصرانه به زندگی در خارج از سیستم موجود، اهمیت دادن بیش از حد به هم سن و سالان خود به جای والدین، کم شدن ارتباطات، منزوی شدن در خانه و دروغ گفتن برای کسب آزادیهای بیشتر از نشانه های سوء مواد مخدر در زندگی نوجوانان میباشد. انکار کردن مسأله را بیشتر پیچیده میکند و تشخیص سریع مسأله و گرفتن کمکهای لازم را به تأخیر میاندازد. نوجوان باید درک درستی از نوجوانی، همچنین از مواد مخدر و مشروبات الکلی داشته باشد. باید با مضرات و آثار سوء آن آشنا باشد. خود را با شادیهای کاذب و زودگذر اما اثرات مخرب و ماندگار مشغول نکند. همچنین ارتباط نزدیک خانه و مدرسه و نقش مکمل آنها در تربیت نوجوانانی با اعتماد به نفس بالا و مسئولیت پذیر انکارناپذیر است. با توجه به اینکه در حل این مشکل، پیشگیری بهتر از درمان است به منظور اجرای راهکارهای مناسب در این زمینه به موارد همچون درک موقعیت نوجوانان و تقویت ارتباط عاطفی بین نوجوانان با والدین، ایجاد تنوع در زندگی، توجه به تحصیلات و اشتغال و کنترل و نظارت بر رفتار نوجوانان پیشنهاد میگردد. سخن آخر اینکه با توجه به نقش سازنده آموزه های دینی اسلام، رو آوردن به معنویات میتواند یکی از بهترین عوامل بازدارنده برای مصرف مواد مخدر باشد.پینوشتها:
1- کلیدهای پیشگیری و مقابله با اعتیاد در نوجوان و جوان، ص 23
2- همان، ص 48
3- همان، ص 56
4- همان، ص 57
5- جوانان و اعتیاد، ص 89
6- همان، ص 117
7- کلیدهای پیشگیری و مقابله با اعتیاد در نوجوان و جوان، ص 13
8- همان، ص 60
9- جوانان و اعتیاد، ص 98
10- کلیدهای پیشگیری و مقابله با اعتیاد در نوجوان و جوان، ص 114
11- همان، ص 76
12- اعتیاد یا مرگ تدریجی، ص 41
13- همان، ص 57
14- همان، ص 31
15- مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل، حاج میرزا حسن النوری الطبرسی، ج 3، ص 145
16- النوری الطبرسی، حاج میرزا حسن النوری الطبرسی، ص 145
1ـ اسپارتکولو کارینی، جوانان و اعتیاد، مهشید بهروزی، چاپ اول، تهران، ساحل، 1369
2ـ بیکهارت، کارل، کلیدهای پیشگیری و مقابله با اعتیاد در نوجوان و جوان، مسعود هومان، چاپ دوم، تهران، مؤسسه انتشارات صابرین، 1380
3ـ کرمی، محمد رضا، اعتیاد یا مرگ تدریجی، چاپ اول، قم، انتشارات سال، پاییز 78
4- مستدرک الوسائل و مستنبط الوسائل، الحاج میرزا حسین النوری الطبرسی، بی چا، قم، مؤسسه آل بیت لاحیا التراث، بی تا
/ج