نویسنده: محمدمهدی بهمنی
وقتی کارشناسان یونسکو در سی و پنجمین نشست کمیته میراث جهانی یونسکو پاریس از سر میزهایشان بلند شدند، دیگر 9 باغ سر سبز ایرانی جزو میراث جهانیان به حساب می آمدند.
9 باغی که نماینده سعی و تلاش معماران ایرانی برای رسیدن به نمونه زمینی فردوس اند؛ از باغ «پاسارگاد» یادگار کورش، «ارم» شیراز، «فین» در همسایگی کاشان و «عباس آباد» بهشهری ها گرفته تا «شازده ماهان» کرمانی، «دولت آباد» و «پهلوان پور» یزد، «اکبریه» تحفه بیرجند و باغ انگار همیشه سرسبز اصفهانی، «چهل ستون». اگر بخواهید تمام این 9 باغ ایرانی را در سفری به هم تسبیح کنید و از دیدنی هایشان لبریز شوید، می توانید با ما در این گشت و گذار همراه شوید؛ مسیری که «آرش نورآفایی» همکار «سرزمین من» آن را طراحی کرده؛ به قاعده رعایت سن و سال، مبدا حرکتمان پاسارگاد است که آثار و بقایایش را می توان همچنان در جوار باعث و بانی اش، کورش دید. برای ورود به ارم باید تا شیراز برویم و به دل کویر بزنیم تا با ماهان برسیم. راه کرمان تا یزد، راهی طولانی نیست. اگر برای تماشای 2 بهشت ایرانی به یزد بروید، کویر همچنان ادامه دارد تا طبس را رد کنیم و به بیرجند برسیم. از اکبریه بیرجند باید دل کند تا به فردوس رسید. از نیشابور به بعد، هم مسیر کاروانیانی می شویم که سودای ابریشم در سر داشتند. بهشهر، منزلگاه بعدی است. از شمال ایران که به سمت جنوب سرازیر شویم، می توانیم از راه سمنان به قم و نهایتا به بهشت کاشان برسیم. آخر خط در این سفر، باغ سرسبز چهل ستون در نصف جهان است، جایی که زمانی شاه عباس با باغ شهر اصفهان انتظار مهمانانش را می کشید.
برای دیدن اولین باغ ایرانی که الگوی ساخت تمام چهارباغ های بعدی شد، باید 135 کیلومتر آن طرف تر از باغ های سرسبز از، پای زمین بابری به نام باغ پاسارگاد حاضر شویم. متون تاریخی، زمین بابرفعلی را باغ سرسبزی توصیف کرده اند که در جوی های سنگی اش آب حیات بخشی روان بوده و در دوسوی جوی هایش، سروهای سرسبز و خوش قد و بالا قطار شده بودند. کورش با طراحی باغ پاسارگاد نشان داد که به جز جهان گشایی، راه و رسم باغ سازی را هم می داند. کورش را پس از مرگ در جوار باغش دفن کردند تا حتی بعد از مرگش هم همچنان خود را در بهشت سرسبزش ببیند، ظاهرا از این به بعد است که سرو سامان دادن باغ در اطراف مقابر بزرگان تبدیل به رسم روزگار می شود. کورش در طرح باغش، پاسارگاد را با جوی های سنگی به 4 بخش تقسیم کرد تا مبدع الگوی چهارباغ ایرانی باشد، بعد از گشت و گذار در باغ بابر کورش باید راهی شوید تا 135 کیلومتر دورتر از اولین چهارباغ ایرانی به شیراز و وضع بی مثالش برسیم.
از جمله عجایب کویر لوت، شازده قجری است که خارج شهر ماهان بر حاشیه کویر و در دامنه کوه «تیگران» جا خوش کرده باغ شازده سال هاست در انتهای جاده ای فرعی که از مسیر ماهان بم منشعب می شود در میان برج و باروهای خشتی گیر افتاده است. قبل از ورود به باغ، صدای مداوم شرشر آب را خواهید شنید که بعد از طی 407 متر طول باغ از زیر سر درگذشته و جلوی ورودی عمارت از دل زمین بیرون می زنده و راه خود را می گیرد و می رود دنبال کار خودش سر در زیبای باغ شازه برای عبور کردن ساخته نشده. زیباترین و دیدنی ترین عمارت باغ، بدون شک همین بنای ورودی است که معمار بنا با شنیدن خبر مرگ «عبدالحمید میرزا» ـ حاکم کرمان ـ ناتمام رهایش کرده به امان خدا بهترین منظره باغ را از طبقه دوم همین سردر می توان دید منظره ای که در انتهای نهر پله پله ای و در پس زمینه فواره های پرفشار باغ به چشم می آید؛ کوشک سفید پوشی دواشکوبه در حلقه درختانی رعنا. آن همه صدای شرشر آب، نتیجه آبشارهایی است که در تیزی هر طبقه ایجاد می شود و البته فواره هایی که صبح تا شب کارشان پرتاب آب به آسمان است باور اینکه فواره های باغ تنها به علت اختلاف ارتفاع چنین پرفشارند سخت است. زیباترین منظره باغ را می توانید بعد از غروب خورشید ببینید که فواره ها و عمارت سفید رنگ باغ آغشته به نورهای رنگی نورافکن ها می شوند. شازده رنگارنگ را به حال خودش بگذارید که باغ های دیدنی یزد در راهند.
باغ دولت آباد یزد را بادگیر رعنای 33 متری اش معروف کرده است، نه سرسبزی درختانش. اگر چه «محمدتقی خان بافقی» 260 سال پیش، تمام هم و غمش را صرف آبادانی باغش کرد اما روزگار موجود، باغ او سرسبزی چندانی ندارد اولین چیزی که پس از ورود به باغ، راه را بر نگاهتان می بندد، عمارت خوش رنگ آجری است که درست در انتهای حوض کشیده باغ برای خود جایی دست و پا کرده است. سرو و کاج های سن و سال دار باغ هر چه در سالیان رفته تقلا کرده اند، نتوانسته اند خود را به گرد پای بادگیربنا برسانند، بادگیری که مهارتش، صید بادهایی است که از دام بادگیرهای کوتاه قد قسر در رفته اند. عمارت چند وجهی باغ دولت آباد، مجهز به ارسی های غول پیکری است که اشعه های داغ خورشید کویری را می شکنند و نور ملایم رنگارنگی را به داخل می فرستند کافی است یکی از ارسی ها باز باشد تانسیم ملایم خوشبو شده به وسیله گل های محمدی و سرخ باغچه ها و خنک شده به وسیله حوض میانی، عمارت را پر کند. نورهای رنگارنگ نورافکن ها بعد از غروب آفتاب، کوشک محمدتقی خان بافقی را تماشایی تر از هر زمان دیگری می کنند. در باغ سوروسات چای و غذا هم برقرار است، پس اگر قبلا خودتان را جایی سیر نکرده اید، مهمان چایخانه و غذاخوری باغ دولت آباد باشید و عجله نکنید که بهشت بعدی خیلی دور نیست.
باغ خاندان «اسدالله علم» رامی توانید در خیابان معلم بیرجند ببینید؛ باغی که ساخت و سازهایش از دوران پدر بزرگ علم، حشمت الملک شروع شد، در عهد شوکت الملک پدر ادامه پیدا کرد و در عهد اسدالله علم ـ نخست وزیر از سال 1341 تا 1342ـ به پایان رسید. کاج های سر به فلک گذاشته، بازدید کنندگان را از ورودی باغ تا عمارت مرکزی مشایعت می کنند، درختان انار و توت و گل های تاج خروس گوشه و کنار باغ را مال خود کرده اند. عمارت قدیمی که در اوایل حکومت قاجار سر و شکل گرفته تا محلی برای پذیرایی از مهمانان و نمایندگان سیاسی داخلی و خارجی باشد، حالا محل بروبیای دانشجویان هنر است. عمارت شوکت الملک پدر حالا موزه باستان شناسی و مردم شناسی بیرجند است. بخش های دیگر باغ هم حالا تبدیل به قسمت اداری، سفره خانه و چایخانه سنتی شده اند. از تزئینات منبت و مشبک وارسی های پر شده با شیشه های رنگی عمارت، خنکی آب آستخر و سرسبزی اشجار باغ اکبریه که بگذریم، می توانیم پا در راه عباس آبادی بگذاریم که یکی از معدود باغ های تاریخی باریکه سرسبز شمال است، پس آهنگ بهشهر می کنیم تا به باغ شاه عباس برسیم.
اسم «مهریز» به واسطه پهلوان پورش وارد فهرست میراث جهانی شده است. باغ پهلوان پور، سرسبزی اش را مدیون قنات «حسن آباد» است که مایع حیات بخشش را از کیلومترها آن طرف تر برمی دارد و می آورد اما اشجار و ریاحین پهلوان پور تشنه تر از آن هستند که با آب قنات حسن آباد سیراب شوند، پس 2 قنات «شاه حسینی» و «مزویر آباد» هم به کمک می آیند. معماران و باغ آرایان ایرانی بدون کمک آب های نامرئی که قنات ها با خود می آورند، هرگز نمی توانستند در دل شهرهای کویری، باغ هایی سرسبز بنا کنند. به قاعده تمام باغ های ایرانی، دیدنی ترین عمارت باغ پهلوان پور، کوشک میانی یا همان عمارت شربت خانه اش که در مرکز محفل درختان کهنسال چنار و اشجار پر ثمر انار، بادام و خرمالو جا گرفته است. پهلوان پور به جز کوشک 2 طبقه مرکزی، یک زمستان خانه هم دارد که گرم ترین بنای باغ در زمستان های پرسوز و سرمای یزد است. پهلوان پور مهریز هم مانند تمام باغ های کویری ایران، اسیر برج و بارویی خشتی است، حصاری که فضای داخلی را تبدیل به یک فضای خصوصی برای اهالی باغ می کند پهلوان مهریزی را به حال خود می گذاریم تا بار دیگر به دل کویر بزنیم، خرائق، رباط پشت بادام و طبس دیدنی را پشت سر بگذاریم و به دیدار اکبریه بیرجند برویم.
از اینکه عباس آباد را شاه عباس صفوی آباد کرد یا از اول آباد بود، بی خبریم اما این اطمینان را می توانیم داشته باشیم که این باغ، نامش را از سومین شاه صفوی عاریت گرفته، چرا که تا قبل از سال 1020 ه.ق این منطقه را «خرگوران» صدا می زدند. عباس آباد، باغ سرسبزی است در حاشیه دریاچه ای طبیعی که در تقسیم بندی باغ های ایران جزو باغ های «مطبق» به حساب می آید. برای رسیدن به مجموعه سرسبز شاه صفوی باید از جاده آسفالته بهشهر ـ گرگان به سمت روستای «التپه» منحرف شوید تا بعد از عبور از روستا به محوطه شاخص ترین باغ غیر کویری ایران برسید. در این مجموعه سد عباس آباد مخزن و دریاچه سد، باغ، کاخ، حمام، آسیاب آبی و 2 برج کهنسال انتظارتان را می کشند. این مجموعه به خاطر دسترسی مناسب سواره امکان اتراق، ابنیه تاریخی و آب و هوای مطبوعش می تواند گزینه مناسبی برای یکی از سفرهایتان به باریکه شمال کشور باشد. برای ادامه مسیر باید بالاخره از عباس آباد و هوای خوشش هم دل بکنید و راهی کویر شوید. با جاده ای که از سمنان، تهران و قم می گذرد و شما را به کاشان خواهد رساند همسفر شوید تا از کاشانی های ساده و صمیمی سراغ یکی دیگر از باغ های شاه عباس را بگیرید.
صفویه، زندیه، قاجار و پهلوی درگیر کار ساخت و ساز باغ فین کاشان بوده اند. حتی بعضی تاریخ نگاران، بانیان اولیه باغ فین را حاکمان آل بویه در قرن پنجم می دانند اما باعث و بانی باغ فعلی را باید شاه عباس دانست. برای تماشای زیبایی های فین باید راه بلوار فین را در پیش بگیرید. اندکی بعد از سیلک تاریخی، فین را در پس برج و باروهای خشتی پیدا خواهید کرد، برج و باروهایی که انگار در طول این سال ها وظیفه شان بیرون نگه داشتن بیابان لم یزرع بوده است. قدیمی ترین بنای باغ، کوشک مرکزی است که از عهد شاه عباس دوم به بعد در حال تماشای خود در استخر بزرگ میانی باغ است؛ البته سروها و چنارهای تارخی باغ هم در سن و سال چیزی کم از کوشک صفوی ندارند؛ بیشتر دار و درخت های باغ بین 100 تا 470 سن دارند و همچنان در حال جوانی کردن هستند سرچشمه آب حیات فین که حوض جوشش می جوشد، از فواره ها سرریز می کند، درجوی های فیروزه ای رنگ می غلتد و دراستخر مرکزی جمع می شود، چشمه «سلیمانیه» است، نقشه باغ در ابتدا کاملا متقارن بوده اما معماران بعدی، این اصل اولیه باغ سازی ایرانی را نادیده گرفتند و عمارت هایی را در گوشه و کنار باغ برپا کردند. از آن جمله خلوت «کریم خانی» در انتهای باغ و کوشک قاجاری و حوض جوشش در همسایگی آن است. باغ فین نامتقارن را در پناه برج و باروی خشتی رها می کنیم تا به آنچه از باغ شهر اصفهان بر جا مانده برسیم.
امروز دیگر به جز باغ چهل ستون و هشت بهشت، لکه سبز دیگری از باغ شهر صفوی اصفهان باقی نمانده. این دو لکه سبز، در واقع تنها باغ هایی هستند که از دست ظل السلطان ـ حاکم قاجاری اصفهان ـ جان سالم به در برده اند. باغ چهل ستون که به نام کوشک مرکزی اش شناخته شده است را می توانید در غرب میدان امام خمینی (ره) پیدا کنید. لکه سبز رنگی که از همت بلند شاه عباس به جایی رسیده، شامل یک کوشک مرکزی، یک استخر کشیده و درختانی است که عمارت مرکزی را در آغوش گرفته اند. درختان باغ به داخل عمارت هم راه یافته اند چرا که بار سقف تالار اصلی، تالار آینه و ایوان را تنه های چنارهای عظیم الجثه به دوش می کشند. تعداد زیاد همین چنارستون ها باعث شده تا عمارت را چهل ستون بنامند. شاه عباس، باغ چهل ستون را برای پذیرایی از مهمانان ویژای ساخت که از آن سوی مرزها به مقر حکومت شاه صفوی می آمدند. این را نقاشی های تالار اصلی عمارت تایید می کند، آنجا که روی دیوارهای تالار اصلی چهل ستون در مجلسی رنگارنگ، شاه عباس در کارپذیرایی از محمد ولی خان، فرمانروای ترکستان است. هر چند وقتی مهمان ناخوانده چشم به خاک ایران داشته شاه در مجلسی به کارزارش رفته است. باغ چهل ستون در انتهای مسیر طولانی سفر ما، یادآور باغ شهرهای ایرانی است. 9 باغ ثبت شده ایران در حافظه میراث جهانی، شاید نماینده خوی آرام و عافیت طلب ما ایرانی ها هم باشد و نشانه عزت و احترامی که اجداد ما برای درخت ها و ریاحین سرزمین قائل بوده اند.
منبع: سرزمین من شماره 32
9 باغی که نماینده سعی و تلاش معماران ایرانی برای رسیدن به نمونه زمینی فردوس اند؛ از باغ «پاسارگاد» یادگار کورش، «ارم» شیراز، «فین» در همسایگی کاشان و «عباس آباد» بهشهری ها گرفته تا «شازده ماهان» کرمانی، «دولت آباد» و «پهلوان پور» یزد، «اکبریه» تحفه بیرجند و باغ انگار همیشه سرسبز اصفهانی، «چهل ستون». اگر بخواهید تمام این 9 باغ ایرانی را در سفری به هم تسبیح کنید و از دیدنی هایشان لبریز شوید، می توانید با ما در این گشت و گذار همراه شوید؛ مسیری که «آرش نورآفایی» همکار «سرزمین من» آن را طراحی کرده؛ به قاعده رعایت سن و سال، مبدا حرکتمان پاسارگاد است که آثار و بقایایش را می توان همچنان در جوار باعث و بانی اش، کورش دید. برای ورود به ارم باید تا شیراز برویم و به دل کویر بزنیم تا با ماهان برسیم. راه کرمان تا یزد، راهی طولانی نیست. اگر برای تماشای 2 بهشت ایرانی به یزد بروید، کویر همچنان ادامه دارد تا طبس را رد کنیم و به بیرجند برسیم. از اکبریه بیرجند باید دل کند تا به فردوس رسید. از نیشابور به بعد، هم مسیر کاروانیانی می شویم که سودای ابریشم در سر داشتند. بهشهر، منزلگاه بعدی است. از شمال ایران که به سمت جنوب سرازیر شویم، می توانیم از راه سمنان به قم و نهایتا به بهشت کاشان برسیم. آخر خط در این سفر، باغ سرسبز چهل ستون در نصف جهان است، جایی که زمانی شاه عباس با باغ شهر اصفهان انتظار مهمانانش را می کشید.
1ـ پاسارگاد
نخستین باغبرای دیدن اولین باغ ایرانی که الگوی ساخت تمام چهارباغ های بعدی شد، باید 135 کیلومتر آن طرف تر از باغ های سرسبز از، پای زمین بابری به نام باغ پاسارگاد حاضر شویم. متون تاریخی، زمین بابرفعلی را باغ سرسبزی توصیف کرده اند که در جوی های سنگی اش آب حیات بخشی روان بوده و در دوسوی جوی هایش، سروهای سرسبز و خوش قد و بالا قطار شده بودند. کورش با طراحی باغ پاسارگاد نشان داد که به جز جهان گشایی، راه و رسم باغ سازی را هم می داند. کورش را پس از مرگ در جوار باغش دفن کردند تا حتی بعد از مرگش هم همچنان خود را در بهشت سرسبزش ببیند، ظاهرا از این به بعد است که سرو سامان دادن باغ در اطراف مقابر بزرگان تبدیل به رسم روزگار می شود. کورش در طرح باغش، پاسارگاد را با جوی های سنگی به 4 بخش تقسیم کرد تا مبدع الگوی چهارباغ ایرانی باشد، بعد از گشت و گذار در باغ بابر کورش باید راهی شوید تا 135 کیلومتر دورتر از اولین چهارباغ ایرانی به شیراز و وضع بی مثالش برسیم.
2ـ ارم: سرونازقشقایی
از بین تمام باغ های دیدنی شیراز، فقط «ارم» به فهرست میراث جهانی یونسکو راه یافت. ارم را با تمام سروهای ناز، گل و گیاهان انبوه عمارت های معمورش می توانید در خیابان ارم این شهر تاریخی ببینید. اگر پیش از عهد پهلوی گذرتان به باغ می افتاد، بعید بود که به راحتی می توانستید از ورودی آن بگذرید، چرا که بیش از 70 سال، باغ و هوای خوشش در تملک خوانین قشقایی شیراز بود اما حالا تمام عایدات باغ از جمله بلیتی که شما برای ورود دریافت کرده اید به دانشگاه شیراز می رسد که لابد خرج خود باغ می شود. به عادت تمام بازدید کنندگان باغ، لابد شما هم پیش از هر چیز دیگر جذب عمارت رنگارنگ میانی باغ می شوید، جذب نقوش هلالی های خوش فرم پیشانی عمارت که در آنها می توان شاهد نبردهای نافرجام شاهان قاجاری بود یا داستان های قهرمان ایرانیان، رستم را دنبال کرد. زلالی آب استخر رو به روی باغ که از نهر «اعظم» تأمین می شود، چشمتان را خواهد گرفت اما بهتر است هر چه سریع تر از طلسم کوشک مرکزی دل بکنید که ارم زیبایی های بسیاری برای دیدن و تحسین کردن دارد. از سرو رشید باغ که با 35 متر قدش بلند بالاترین سرو شیراز است تا ریاحین رنگارنگی که تنوعشان در مشرق زمین کم نظیر است. اما وقت تنگ است و شازده کرمانی منتظر، پس از شیراز، سروستان، استهبان، نیریز، هرات و شهر بابک می گذریم تا به ماهان برسیم.3ـ شازده
باغی میان کویراز جمله عجایب کویر لوت، شازده قجری است که خارج شهر ماهان بر حاشیه کویر و در دامنه کوه «تیگران» جا خوش کرده باغ شازده سال هاست در انتهای جاده ای فرعی که از مسیر ماهان بم منشعب می شود در میان برج و باروهای خشتی گیر افتاده است. قبل از ورود به باغ، صدای مداوم شرشر آب را خواهید شنید که بعد از طی 407 متر طول باغ از زیر سر درگذشته و جلوی ورودی عمارت از دل زمین بیرون می زنده و راه خود را می گیرد و می رود دنبال کار خودش سر در زیبای باغ شازه برای عبور کردن ساخته نشده. زیباترین و دیدنی ترین عمارت باغ، بدون شک همین بنای ورودی است که معمار بنا با شنیدن خبر مرگ «عبدالحمید میرزا» ـ حاکم کرمان ـ ناتمام رهایش کرده به امان خدا بهترین منظره باغ را از طبقه دوم همین سردر می توان دید منظره ای که در انتهای نهر پله پله ای و در پس زمینه فواره های پرفشار باغ به چشم می آید؛ کوشک سفید پوشی دواشکوبه در حلقه درختانی رعنا. آن همه صدای شرشر آب، نتیجه آبشارهایی است که در تیزی هر طبقه ایجاد می شود و البته فواره هایی که صبح تا شب کارشان پرتاب آب به آسمان است باور اینکه فواره های باغ تنها به علت اختلاف ارتفاع چنین پرفشارند سخت است. زیباترین منظره باغ را می توانید بعد از غروب خورشید ببینید که فواره ها و عمارت سفید رنگ باغ آغشته به نورهای رنگی نورافکن ها می شوند. شازده رنگارنگ را به حال خودش بگذارید که باغ های دیدنی یزد در راهند.
4ـ دولت آباد
اینجا زمانی سرسبز بودباغ دولت آباد یزد را بادگیر رعنای 33 متری اش معروف کرده است، نه سرسبزی درختانش. اگر چه «محمدتقی خان بافقی» 260 سال پیش، تمام هم و غمش را صرف آبادانی باغش کرد اما روزگار موجود، باغ او سرسبزی چندانی ندارد اولین چیزی که پس از ورود به باغ، راه را بر نگاهتان می بندد، عمارت خوش رنگ آجری است که درست در انتهای حوض کشیده باغ برای خود جایی دست و پا کرده است. سرو و کاج های سن و سال دار باغ هر چه در سالیان رفته تقلا کرده اند، نتوانسته اند خود را به گرد پای بادگیربنا برسانند، بادگیری که مهارتش، صید بادهایی است که از دام بادگیرهای کوتاه قد قسر در رفته اند. عمارت چند وجهی باغ دولت آباد، مجهز به ارسی های غول پیکری است که اشعه های داغ خورشید کویری را می شکنند و نور ملایم رنگارنگی را به داخل می فرستند کافی است یکی از ارسی ها باز باشد تانسیم ملایم خوشبو شده به وسیله گل های محمدی و سرخ باغچه ها و خنک شده به وسیله حوض میانی، عمارت را پر کند. نورهای رنگارنگ نورافکن ها بعد از غروب آفتاب، کوشک محمدتقی خان بافقی را تماشایی تر از هر زمان دیگری می کنند. در باغ سوروسات چای و غذا هم برقرار است، پس اگر قبلا خودتان را جایی سیر نکرده اید، مهمان چایخانه و غذاخوری باغ دولت آباد باشید و عجله نکنید که بهشت بعدی خیلی دور نیست.
6ـ اکبریه
باغ نخست وزیرباغ خاندان «اسدالله علم» رامی توانید در خیابان معلم بیرجند ببینید؛ باغی که ساخت و سازهایش از دوران پدر بزرگ علم، حشمت الملک شروع شد، در عهد شوکت الملک پدر ادامه پیدا کرد و در عهد اسدالله علم ـ نخست وزیر از سال 1341 تا 1342ـ به پایان رسید. کاج های سر به فلک گذاشته، بازدید کنندگان را از ورودی باغ تا عمارت مرکزی مشایعت می کنند، درختان انار و توت و گل های تاج خروس گوشه و کنار باغ را مال خود کرده اند. عمارت قدیمی که در اوایل حکومت قاجار سر و شکل گرفته تا محلی برای پذیرایی از مهمانان و نمایندگان سیاسی داخلی و خارجی باشد، حالا محل بروبیای دانشجویان هنر است. عمارت شوکت الملک پدر حالا موزه باستان شناسی و مردم شناسی بیرجند است. بخش های دیگر باغ هم حالا تبدیل به قسمت اداری، سفره خانه و چایخانه سنتی شده اند. از تزئینات منبت و مشبک وارسی های پر شده با شیشه های رنگی عمارت، خنکی آب آستخر و سرسبزی اشجار باغ اکبریه که بگذریم، می توانیم پا در راه عباس آبادی بگذاریم که یکی از معدود باغ های تاریخی باریکه سرسبز شمال است، پس آهنگ بهشهر می کنیم تا به باغ شاه عباس برسیم.
5ـ پهلوان پور
باغ تشنهاسم «مهریز» به واسطه پهلوان پورش وارد فهرست میراث جهانی شده است. باغ پهلوان پور، سرسبزی اش را مدیون قنات «حسن آباد» است که مایع حیات بخشش را از کیلومترها آن طرف تر برمی دارد و می آورد اما اشجار و ریاحین پهلوان پور تشنه تر از آن هستند که با آب قنات حسن آباد سیراب شوند، پس 2 قنات «شاه حسینی» و «مزویر آباد» هم به کمک می آیند. معماران و باغ آرایان ایرانی بدون کمک آب های نامرئی که قنات ها با خود می آورند، هرگز نمی توانستند در دل شهرهای کویری، باغ هایی سرسبز بنا کنند. به قاعده تمام باغ های ایرانی، دیدنی ترین عمارت باغ پهلوان پور، کوشک میانی یا همان عمارت شربت خانه اش که در مرکز محفل درختان کهنسال چنار و اشجار پر ثمر انار، بادام و خرمالو جا گرفته است. پهلوان پور به جز کوشک 2 طبقه مرکزی، یک زمستان خانه هم دارد که گرم ترین بنای باغ در زمستان های پرسوز و سرمای یزد است. پهلوان پور مهریز هم مانند تمام باغ های کویری ایران، اسیر برج و بارویی خشتی است، حصاری که فضای داخلی را تبدیل به یک فضای خصوصی برای اهالی باغ می کند پهلوان مهریزی را به حال خود می گذاریم تا بار دیگر به دل کویر بزنیم، خرائق، رباط پشت بادام و طبس دیدنی را پشت سر بگذاریم و به دیدار اکبریه بیرجند برویم.
7ـ عباس آباد
سرسبز غیرکویریاز اینکه عباس آباد را شاه عباس صفوی آباد کرد یا از اول آباد بود، بی خبریم اما این اطمینان را می توانیم داشته باشیم که این باغ، نامش را از سومین شاه صفوی عاریت گرفته، چرا که تا قبل از سال 1020 ه.ق این منطقه را «خرگوران» صدا می زدند. عباس آباد، باغ سرسبزی است در حاشیه دریاچه ای طبیعی که در تقسیم بندی باغ های ایران جزو باغ های «مطبق» به حساب می آید. برای رسیدن به مجموعه سرسبز شاه صفوی باید از جاده آسفالته بهشهر ـ گرگان به سمت روستای «التپه» منحرف شوید تا بعد از عبور از روستا به محوطه شاخص ترین باغ غیر کویری ایران برسید. در این مجموعه سد عباس آباد مخزن و دریاچه سد، باغ، کاخ، حمام، آسیاب آبی و 2 برج کهنسال انتظارتان را می کشند. این مجموعه به خاطر دسترسی مناسب سواره امکان اتراق، ابنیه تاریخی و آب و هوای مطبوعش می تواند گزینه مناسبی برای یکی از سفرهایتان به باریکه شمال کشور باشد. برای ادامه مسیر باید بالاخره از عباس آباد و هوای خوشش هم دل بکنید و راهی کویر شوید. با جاده ای که از سمنان، تهران و قم می گذرد و شما را به کاشان خواهد رساند همسفر شوید تا از کاشانی های ساده و صمیمی سراغ یکی دیگر از باغ های شاه عباس را بگیرید.
8ـ فین
سرزمین سروها و چنارهاصفویه، زندیه، قاجار و پهلوی درگیر کار ساخت و ساز باغ فین کاشان بوده اند. حتی بعضی تاریخ نگاران، بانیان اولیه باغ فین را حاکمان آل بویه در قرن پنجم می دانند اما باعث و بانی باغ فعلی را باید شاه عباس دانست. برای تماشای زیبایی های فین باید راه بلوار فین را در پیش بگیرید. اندکی بعد از سیلک تاریخی، فین را در پس برج و باروهای خشتی پیدا خواهید کرد، برج و باروهایی که انگار در طول این سال ها وظیفه شان بیرون نگه داشتن بیابان لم یزرع بوده است. قدیمی ترین بنای باغ، کوشک مرکزی است که از عهد شاه عباس دوم به بعد در حال تماشای خود در استخر بزرگ میانی باغ است؛ البته سروها و چنارهای تارخی باغ هم در سن و سال چیزی کم از کوشک صفوی ندارند؛ بیشتر دار و درخت های باغ بین 100 تا 470 سن دارند و همچنان در حال جوانی کردن هستند سرچشمه آب حیات فین که حوض جوشش می جوشد، از فواره ها سرریز می کند، درجوی های فیروزه ای رنگ می غلتد و دراستخر مرکزی جمع می شود، چشمه «سلیمانیه» است، نقشه باغ در ابتدا کاملا متقارن بوده اما معماران بعدی، این اصل اولیه باغ سازی ایرانی را نادیده گرفتند و عمارت هایی را در گوشه و کنار باغ برپا کردند. از آن جمله خلوت «کریم خانی» در انتهای باغ و کوشک قاجاری و حوض جوشش در همسایگی آن است. باغ فین نامتقارن را در پناه برج و باروی خشتی رها می کنیم تا به آنچه از باغ شهر اصفهان بر جا مانده برسیم.
9ـ چهل ستون
باغ مهمانیامروز دیگر به جز باغ چهل ستون و هشت بهشت، لکه سبز دیگری از باغ شهر صفوی اصفهان باقی نمانده. این دو لکه سبز، در واقع تنها باغ هایی هستند که از دست ظل السلطان ـ حاکم قاجاری اصفهان ـ جان سالم به در برده اند. باغ چهل ستون که به نام کوشک مرکزی اش شناخته شده است را می توانید در غرب میدان امام خمینی (ره) پیدا کنید. لکه سبز رنگی که از همت بلند شاه عباس به جایی رسیده، شامل یک کوشک مرکزی، یک استخر کشیده و درختانی است که عمارت مرکزی را در آغوش گرفته اند. درختان باغ به داخل عمارت هم راه یافته اند چرا که بار سقف تالار اصلی، تالار آینه و ایوان را تنه های چنارهای عظیم الجثه به دوش می کشند. تعداد زیاد همین چنارستون ها باعث شده تا عمارت را چهل ستون بنامند. شاه عباس، باغ چهل ستون را برای پذیرایی از مهمانان ویژای ساخت که از آن سوی مرزها به مقر حکومت شاه صفوی می آمدند. این را نقاشی های تالار اصلی عمارت تایید می کند، آنجا که روی دیوارهای تالار اصلی چهل ستون در مجلسی رنگارنگ، شاه عباس در کارپذیرایی از محمد ولی خان، فرمانروای ترکستان است. هر چند وقتی مهمان ناخوانده چشم به خاک ایران داشته شاه در مجلسی به کارزارش رفته است. باغ چهل ستون در انتهای مسیر طولانی سفر ما، یادآور باغ شهرهای ایرانی است. 9 باغ ثبت شده ایران در حافظه میراث جهانی، شاید نماینده خوی آرام و عافیت طلب ما ایرانی ها هم باشد و نشانه عزت و احترامی که اجداد ما برای درخت ها و ریاحین سرزمین قائل بوده اند.
منبع: سرزمین من شماره 32