اشاره
همه ما آنگاه که نام مبارک امام سجاد علیه السلام را میشنویم، به یاد سجده و اشک و نیایش و زهد میافتیم و از او شخصیتی رها شده از همه جاذبههای رنگارنگ دنیا در ذهن تصویر میکنیم، ولی همین مرد سجده و نیایش و زهد و همین امام رها شده از دام همه جاذبههای دنیایی، هیچگاه از «اقتصاد خویش» و «معیشت دنیایی» خود نیز غافل نیست و در دعاهایش دغدغههای اقتصادی خویش را نیز بازتاب میدهد. این، خود از اهمیت موضوع «اقتصاد» در زندگی انسان و نقش اثرگذار آن حکایت میکند؛ تا آنجا که آن امام بزرگ، در اوج خلوت خویش با خدا و در آن لحظههای دلدادگی و شور و جذبه و در کنار خواستههای زیبای معنویاش از خداوند، خواستههای مادی و اقتصادی خود را نیز در نظر دارد و از پروردگارش، روزی فراوان و فراخدستی و دنیایی آباد نیز میخواهد.از این نکته درمییابیم که آخرت با دنیا در پیوند است و دین با اقتصاد، ارتباطی انکارناپذیر دارد و اینکه ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، به اقتصادی خوب و دنیایی آباد نیازمندیم. بر اساس زندگینامههای اهل بیت علیهم السلام ، هیچ کدام از امامان معصوم علیهم السلام دچار فقر و تنگدستی نبودهاند و در این میان، امام سجاد علیه السلام نیز چنین بوده است. اگر هم امامی چون علی بن ابیطالب علیه السلام زندگی ساده و فقیرانهای در پیش میگیرد، از روی اختیار و به مقتضای روزگار و از سر همدردی با تهیدستان ـ به عنوان یک حاکم اسلامی ـ است. به هر حال، زهد اهل بیت علیهم السلام از نوع زهد درونی و قلبی ـ یعنی به صورت دل کندن از جاذبههای دنیایی و رها بودن از وابستگی به آن ـ بوده است، نه از نوع زهد بیرونی و به شکل پرهیز از امکانات متعارف زندگی.
بنابراین، آن بزرگواران در عین رها بودن از همه دلبستگیها، از امکانات روز عصر خویش ـ چه از نوع مرکب و یا خانه و یا ثروت ـ برخوردار بودند؛ چرا که از نگاه آنان، هم موهبتهای حلال خداوند، سزاوار بهرهگیری و استفاده است؛ هم ـ خواسته یا ناخواسته ـ اقتصاد خوب در شکلدهی دیدگاه و نگرشی شایسته مردمان به انسان، اثرگذار است و هم اینکه با اقتصاد، نیازمندیهای مادی و دنیایی انسانها برآورده میشود و در پی آن، زمینه آرامش قلبی و فراغت ذهنی برای یاد و عبادت پروردگار فراهم میآید.
در آخر همانگونه که میدانیم، امسال (1391) را مقام معظم رهبری به عنوان «تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی» نامگذاری کرده و بدین ترتیب، این سومین سالی است که عنوان «اقتصادی» به خود میگیرد. «اقتصادی» بودن موضوع امسال، بهانهای شد تا به مناسبت شهادت امام زین العابدین علیه السلام ، مروری به اندیشههای اقتصادی آن حضرت داشته باشیم و از لابهلای سخنان گهربار ایشان، رهتوشههایی اقتصادی برای خود فراهم آوریم.
1. روزی را از خدا دانستن
اسلام از پیروانش میخواهد در عین حال که به دنبال «روزی» میروند و برای به دست آوردن روزی تلاش میکنند، آن را با نگرش توحیدی نیز همراه سازند، به این معنی که تنها خداوند را «روزی ده» اصلی بدانند و دیگران را فقط سببهایی ـ که خدا به وسیله آنها به بندگانش روزی میرساند ـ در نظر بگیرند. چنین نگرشی موجب میشود که بنده، افزون بر آنکه خداوند «روزیده» را از یاد نمیبرد و وسیلهها را در حد وسیله میداند و حق وسیلهساز، یعنی خداوند روزیده را ـ با منسوب دانستن همه روزیها به او ـ به خوبی ادا میکند، خود و اقتصاد خود را از خطر فروپاشی ایمن نگه میدارد.توضیح آنکه بر اساس آیات قرآن، نگاه شرکآلود درباره روزی و آن را به بازو و فکر و هوش خود نسبت دادن، خطر جدی نابودی سرمایهها ـ و حتی خودِ شخص ـ را در پی دارد. خداوند در این باره از قارون مثال میزند؛ کسی که «خداوند از گنجینهها آن قدر به او داده بود که کلیدهای آنها را ـ حتی ـ گروهی نیرومند نیز به سختی میتوانستند حمل کنند»؛1 «قوم وی به او گفتند: شادی مکن که خدا شادیکنندگان را دوست نمیدارد و با آنچه خدایت داده، سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن، و همچنانکه خدا به تو نیکی کرده، نیکی کن و در زمین، فساد مجوی که خدا فسادگران را دوست نمیدارد.»2 اما قارون که از فراوانی ثروت، دچار غرور و سرمستی شده بود، هرگز آن همه روزی خویش را از خدا ندانست، بلکه حاصلِ دانش و تدبیر خود دانسته و به آنها گفت: «اِنَّما أوتیتُهُ عَلی علمٍ عِندی؛ من اینها را در نتیجه دانش ]و هوش و تدبیر[ خود یافتهام».3
خداوند آنگاه پیآمد این نگاه شرکآلود قارون را ـ که بر اثر آن، همه ثروت و دارایی خود را حاصل هوش و دانش خود میدانست و نه موهبت پروردگار ـ نابودی او و همه داراییهایش بیان میکند، در ادامه چنین میفرماید: «پس قارون با کوکبه خود بر قومش نمایان شد. کسانی که خواستار زندگی دنیا بودند، گفتند: ای کاش مثل آنچه به قارون داده شده، به ما ]هم[ داده میشد؛ واقعاً او بهره بزرگی ]از ثروت[ دارد کسانی هم که دانش ]واقعی[ یافته بودند، گفتند: وای بر شما! برای کسی که ایمان آورده و کار شایسته کرده، پاداش خدا بهتر است و جز شکیبایان آن را نیابند. آنگاه قارون را با خانهاش در زمین فرو بردیم و گروهی نداشت که در برابر ]عذاب[ خدا او را یاری کنند و ]خود نیز[ نتوانست از خود دفاع کند و همان کسانی که دیروز آرزو داشتند به جای او باشند، صبح میگفتند وای، مثل اینکه خدا روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد، گشاده یا تنگ میگرداند و اگر خدا بر ما منت ننهاده بود، ما را ]هم[ به زمین فرو برده بود. وای، گویی که کافران، رستگار نمیگردند».4
امام سجاد علیه السلام نگرش توحیدی خویش به رزق و روزی را و اینکه «روزیده» حقیقی خداوند است و اوست که روزیها را کم و زیاد میکند، چنین بیان میفرماید: «خدای متعال برای هر یک از جانداران، روزی معلومی را تقسیم نموده است که هرگز نمیتواند آن کس که برایش رزق زیاد مقدر فرمود، از آن بکاهد و نیز کسی که برایش روزی اندک مقدر نمود، بر آن بیفزاید.»5 امام سجاد علیه السلام باز در این باره در نیایشی چنین میفرماید:
پروردگارا تو چنین گفتهای و سخن تو نیز حق و راستترین است و سوگند خوردی و سوگندت راستترین و رساترین است که: «روزی شما و آنچه به شما وعده داده شد در آسمان است.» (ذاریات: 22) سپس گفتهای: «پس به پروردگار آسمان و زمین سوگند، همان گونه که شما سخن میگویید، این سخن حق است». (ذاریات: 23)6
2. بینیازی از دیگران و حفظ آبرو و توانمندی بر عبادت خداوند
امام سجاد علیه السلام در عین حال که برای سامان بخشیدن به دنیای خود و بهرهمندی از معیشتی خوب و دلخواه، از خداوند خویش روزی میخواهد، با پیوند زدن این خواسته دنیایی با انگیزههایی معنوی ـ همانند درخواست روزی به نیت حفظ آبرو و شخصیت و نیز به انگیزه توانا شدن بر انجام دادن عبادت پروردگار ـ به آن رنگ بقا میبخشد. بدین ترتیب، همه بهره مادی خویش از روزی را میستاند و هم سهم معنوی و اخروی آن را، و بدینگونه درخواست روزی، از حالت دنیاگرایی صرف و معنویتگرایی محض بیرون میآید و با این درخواست، مادّه و معنا و دنیا و آخرت را به هم پیوند میزند.آن حضرت کارکرد «غِنابخشی» روزی از دیگران را ـ که البته پیششرط آبرومندی در میان جامعه است، همانگونه که نیازمندی، زمینهساز بیآبرویی است ـ چنین بیان میدارد:
پروردگارا! من از طلب دنیا ناتوانم و تو دارای کرَم گسترده هستی؛ از تو درخواست میکنم ای پروردگار من، به آن قدرت و قوّتی که بر انجام دادن این امر داری و به بینیازی تو از دنیا و به حاجت من به آن، اینکه به من روزیای دهی که بر اثر آن از رنج ]درخواست از[ آنچه در دست مردم است، بینیاز گردم.7
آن حضرت در بخش دیگری از همان دعا، به خداوند عرض میکند:
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا از فضل گستردهات روزیای عطا فرما که به کسی نیازمند نشوم و اینکه به وسیله آن بر شکرم بیفزایی و نیز بر فقر و حاجتم به حضرتت افزون کنی، و به کرَم خود، از غیر خود، بینیازی و عفاف بخشی.
آن حضرت در سخن نیایشگونه دیگری در این باره بیان میدارد:
خدایا به فضل و احسان خویش، مرا از دیگران بینیاز گردان و به بزرگی خویش، مرتبهام را بالا ببر و به قدرت کاملهات، گره از کار من بگشای و به آنچه نزد تو است، از دیگران بینیازم کن.8
امام سجاد علیه السلام در جای دیگر میگوید:
پروردگارا، بر محمد و آل محمد درود فرست و آبرویم را در میان مردم نگهدار، و ارزشم را بر اثر نیازمندی به خلق، کم مکن تا از روزیخوارانت روزی بخواهم و دست نیاز به سوی آفریدگان فرودستت دراز کنم و در نتیجه، مجبور به ستایش کسی شوم که به من چیزی بخشیده است و نیز دچار نکوهش کسی شوم که به من نبخشیده است.9
امام سجاد علیه السلام در دعایی با اشاره به نقش رزق و روزی در کسب توانمندی برای اطاعت پروردگار و سامان بخشیدن به آخرت عرض میکند:
اَلّلهمَّ انّی اَسئلُکَ خیرَ المعیشَةِ اَقوی بِها عَلی طاعَتِکَ وَ اَبلُغُ بِها جَمیعَ حاجاتی و اَتَوَسَّلُ بِها اِلَیکَ فِی الحَیاةِ الدُّنیا وَ فِی الآخِرَةِ مِن غَیرِ اَن تَترُفَنی فیها فَأطغی اَو تَقتُرَها عَلی فَاَشقی.10
خدایا، من از تو بهترین معیشت ]و امکانات مادی[ را درخواست میکنم؛ معیشتی که با آن، بر اطاعتت قدرت داشته باشم و به تمام نیازهایم برسم و به وسیله آن، در دنیا و آخرت به تو نزدیک شوم، بیآنکه ثروت غرورآفرین و مستکنندهای به مندهی که سر به طغیان بردارم، یا چنان بر من تنگگیری که بدبخت شوم.
3. درخواست روزی گسترده (توسعه اقتصادی)
امام سجاد علیه السلام افزون بر آنکه از خداوند، درخواست «روزی» میکند، از او میخواهد که روزی او را فراوان و گسترده نیز قرار دهد. این، حقیقتی است که آن حضرت با این عبارتها از خداوند، درخواست میکند:ـ «وَ اَغنِنی وَ اَوسِع عَلَی فی رِزقِکَ؛ و بینیازم گردان و به من روزی فراوان و گسترده عطا فرما».11
ـ «وَ ارزُقنی مِن غَیرِ احتِساب؛ و مرا بیحساب، روزی عطا بفرما».12
ـ «وارزُقنی مِن فَضلِکَ رِزقاً واسِعاً؛ و از فضل خودت به من روزی فراوان و گستردهای عنایت فرما».13
امام سجاد علیه السلام در حدیثی میفرماید: «اِنَّ مِن اَخلاقِ المؤمِن... التَّوَسُّعَ عَلی قَدرِ التَّوَسُّع؛ همانا از اخلاق مؤمن، وسعت دادن به روزی، به هنگام فراهم بودن زمینه آن است.»14 و باز از آن حضرت است: «اِستِنماءُ المالِ تَمامُ المروءة؛ سودآور کردن مال، همه مردانگی است».15
در این باره این نکته در خور یادآوری است که از نگاه اسلام، توسعه اقتصادی، در صورتی شایسته تجویز و پیشبرنده و تعالیبخش است که پیش از آن، زمینه اخلاقی و فرهنگی در شخص شکل گرفته باشد و او از گنجایش کافی در این باره برخوردار شده باشد. در غیر این صورت، «توسعه اقتصادی» مایه تباهی و عاملی بازدارنده و بلکه ویرانگر خواهد بود، چنانکه امام سجاد علیه السلام در این باره از خداوند میخواهد: «وازوِعَنّی مِنَ المالِ ما یحدِثُ لی مَخیلَةً اَوتأدّیاً اِلی بَغی اَو ما اَتَعَقَّبُ مِنهُ طُغیاناً؛ و ثروتی که مرا به کبر و خودبینی آلوده کند یا به ستم بکشاند یا از مرز عبادت و ادب در گذراند، از من دور کن».16
4. روزی حلال
یکی از محورهایی که امام سجاد علیه السلام در درخواستهای اقتصادی خویش از خداوند، بدان توجه کرده است، «روزی حلال» است. «روزی حلال» از مسائل مهمی است که در آیات و روایات بدان بسیار اهتمام شده است. خداوند در قرآن کریم در سفارش بندگان خویش به «حلالخواری» میفرماید: «یا اَیها النّاسُ کُلُوا مِمّا فِی الاَرضِ حَلالاً طَیباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبین؛ ای مردم، از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه را بخورید، و از گامهای شیطان پیروی مکنید که او دشمن آشکار است». (بقره: 168)امام سجاد علیه السلام آنگاه که از خداوند درخواست «روزی» میکند، از او میخواهد که «روزی حلال» موهبت کند، چنانکه در نیایش خود میگوید: «وَ اَجرِ مِن اَسبابِ الحَلالِ اَرزاقی؛ و روزی مرا از راههای حلال، جاری ساز».17
نیز آن حضرت میگوید: «وَ اَوسِع عَلَی مِن حَلالِ رِزقِکَ؛ و روزی مرا در صورتی که حلال باشد، گسترده و فراوان فرما».18
امام سجاد علیه السلام در دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه، از خداوند میخواهد او را از کسانی قرار دهد که رزق آنان گسترده و حلال است:
و مرا از کسانی قرار ده که کار خود به اصلاح آورند؛ آنان که به درخواستشان از تو در شمار کامیابان هستند؛ آنان که به پناه آوردن به تو خو کرده و از سوداگری با تو، سود سرشار برده و در پناه عزت تو جای گرفته و به آنان که از فضل و کرم بیپایانت روزی فراوان، اما حلال، عطا فرمودی.
آن حضرت همچنین در دعای ابوحمزه ثمالی، اینگونه از خداوند درخواست روزی حلال میکند: «اللهم ارزُقنی مِن فَضلِکَ رِزقاً حلالاً؛ خدایا از فضلت، به من رزق حلال، روزی فرما».
5. روزی پاکیزه
یکی از دیدگاههای اقتصادی امام سجاد علیه السلام که آن را در دعاهای خویش بازتاب داده، مسئله «روزی پاکیزه» است. آن حضرت در این گونه از دعاها ضمن آنکه بر روزی حلال تأکید کرده، پاکیزه بودن آن را نیز مهم شمرده است. در حقیقت، پاکیزه بودن غذا، شرط دومی است که خداوند آن را در کنار شرط نخست آن ـ یعنی حلال بودن ـ از بندگانش خواسته است، چنانکه در آیه 168 سوره بقره میفرماید: «یا اَیها النّاسُ کُلُوا مِمّا فِی الاَرضِ حلالاً طیباً؛ ای مردم، از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید.» نیز در آیه 5 سوره مائده میفرماید: «وَ کُلُوا مِمّا رَزَقناکُمُ الله حَلالاً طیباً؛ و از آنچه خداوند روزی شما گردانیده، حلال و پاکیزه بخورید».«طیّب در این آیه شریفه، چیزی است که حواس و نیز نفس از آن لذت میبرد. طیب دارای دو عنصر مطلوبیت و پاکیزگی است و لذیذ و حلال و معطر و نیکوست. میتوان گفت واژه «طیّب» تقریباً معادل «خوب» در فارسی است که در هر موردی از آن، تعبیر خاصی میشود... پس مقصود از «حلالاً طیباً» هر غذای مباحی است که موافق طبع باشد. غذای متعفن، کثیف و مانند آن، حلالِ غیرطیب است و در نتیجه حرام خواهد بود».19
امام سجاد علیه السلام در ستایش از خداوند، از اینکه روزی پاکیزه را بهره وی کرده است، میفرماید: «الحمدُللهِ الذی ... غَذّانا بِطَیباتِ الرِّزق؛ سپاس آفریدگاری را که از روزی پاکیزه به ما غذا داد».20
آن حضرت درخواست خود را از خداوند درباره موهبت روزی پاکیزه، چنین بیان میدارد: «اَللّهمَّ ارزُقنی مِن فَضلِکَ رِزقاً طیباً؛ خدایا از فضل خودت به من رزق پاکیزه روزی فرما.»21 و باز میفرماید: «اَسئلُکَ یا ربِّ اَن تَرزُقنی مِن رِزقِکَ الحلالِ الطِّیب؛ اَللّهمَّ لا تُطعِمنا اِلّا طیباً؛ از تو میخواهم ای پروردگار من که از رزق حلالِ پاکیزه روزیام فرمایی. خدایا! جز پاکیزه به ما اطعام مفرما».22
ای خدا، جان را پذیرا کن ز رزق پاک خویش
تا نماند چون سگان، مردار هر لقمه پذیر23
6. فقرگریزی
امام سجاد علیه السلام همانگونه که از شیطان به خدا پناه میبرد، از فقر و تنگدستی نیز به پروردگارش پناه میبرد. آن حضرت در این باره، به خداوند عرض میکند: «وَ نَعُوذُ بِکَ... مِنَ الفَقرِ اِلَی الاَکفاءِ و مِن مَعیشَةٍ فی شِدَّةٍ؛ به تو پناه میبریم از احتیاج به همنوعان و از زندگی در سختی و تنگدستی.»24 و باز از آن حضرت است: «اَلّلهمَّ لا قُوَّة لی عَلَی الفَقرِ فَلا تَخطُر عَلَی رِزقی؛ خدایا نسبت به فقر و ناداری، ناتوانم، پس روزیام را از من دریغ مدار».25از نظر اسلام هیچگاه فقر، سفارش و تجویز نمیشود؛ چرا که فقر و تنگدستی، افزون بر آنکه دل را آشفته و ذهن را درگیر میکند، زمینهساز بسیاری از ناهنجاریها نیز میشود. فقر، دل را پریشان میسازد و در نتیجه، مانع از آرامش آن به منظور توجه به خدا و یاد معاد میشود و بدینگونه، استعدادهای معنوی انسان را تباه میسازد و او را از رشد باز میدارد. فقر، ذهن را درگیر میکند و با این کار، از فراغت آن برای اندیشیدن، روی آوردن به مطالب علمی و به خاطر سپردن یافتههای علمی میشود و اینگونه استعدادهای علمی او را نیز از بین میبرد.
به هر حال، فقر و تنگدستی، پدیدهای است که حتی شخصیت والایی چون امام سجاد علیه السلام نیز از آن به خدا پناه میبرد و به خدا عرض میکند: «اَللّهمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنَ الفَقرِ وَ الفاقَةِ؛ خدایا از فقر و بیچیزی به تو پناه میبرم.»26 و باز آن حضرت میفرماید: «اَللّهمَّ ارزُقنی مِن فَضلِکَ رِزقاً لا تُفقِرُنی الی اَحَدٍ بَعدَهُ سِواکَ؛ خدایا مرا از فضلت، رزقی روزی فرما که پس از آن، جز به خودت به کس دیگری نیازمندم نگردانی».27
پی نوشت ها :
1. نک: قصص: 76.
2. نک: قصص: 76 و 77.
3. نک: قصص: 78.
4. قصص: 79 ـ 82.
5. صحیفه سجادیه، دعای اول.
6. همان، دعای بیست و نهم.
7. مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.
8. محسن غرویان و عبدالجواد ابراهیمیفر، صحیفه سجادیه موضوعی، ص704.
9. همان، ص702.
10. بحارالانوار، ج2، ص87
11. صحیفه سجادیه، دعای بیستم.
12. همان.
13. مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.
14. تحف العقول، ص496.
15. همان، ص498.
16. صحیفه سجادیه، دعای سیام.
17. صحیفه سجادیه موضوعی، ص708.
18. بحارالانوار، ج2، ص87.
19. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج8، ص478.
20. صحیفه سجادیه، دعای اول.
21. مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.
22. همان.
23. مولوی، کلیات شمس تبریزی، ص323، غزل 1071.
24. صحیفه سجادیه، دعای هشتم.
25. همان، دعای بیست و دوم.
26. مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.
27. همان.