استعمار فرانو و راه‏کارهاى مقابله با آن از منظر آیات و روایات

استعمار در جدیدترین صورت خود، تلاش مى‏کند تا از طریق نفوذ در میان جوامع گوناگون، به سلطه‏ى خویش استمرار بخشد. براى مقابله با این شیوه‏ى پیچیده، باید راه‏کارهایى را جست و جو نمود که بتواند به خوبى از عهده‏ى این امر
پنجشنبه، 9 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
استعمار فرانو و راه‏کارهاى مقابله با آن از منظر آیات و روایات
استعمار فرانو و راه‏کارهاى مقابله با آن از منظر آیات و روایات

 

نویسنده: قاسم شبان‏نیا (1)



 

چکیده

استعمار در جدیدترین صورت خود، تلاش مى‏کند تا از طریق نفوذ در میان جوامع گوناگون، به سلطه‏ى خویش استمرار بخشد. براى مقابله با این شیوه‏ى پیچیده، باید راه‏کارهایى را جست و جو نمود که بتواند به خوبى از عهده‏ى این امر برآید. غنى‏ترین منابعى که مى‏تواند راهگشاى مسلمانان و حتى غیر آنها باشد آیات قرآن کریم و روایات فراوانى است که مى‏تواند نقشى اساسى در مقابله با این تهدید ایفا نماید. استعمار فرانو، از طریق جهانى سازى، تهاجم فرهنگى، جذب و تربیت نیروهاى بومى و نفوذ آنان در ارکان سیاسى و فرهنگى کشورهاى گوناگون و سلطه بر افکار عمومى از طریق بهره‏گیرى از فن‏آورى ارتباطات و اطلاعات، تلاش مى‏کند به اهداف استعمارى خود دست یابد. اما دین مبین اسلام با توصیه به تقویت بصیرت نسبت به ماهیت دشمن، حفظ آمادگى و عدم غفلت از وجود دشمن، هوشیارى در برابر ترفندهاى استعمارگران، بهره‏گیرى از تبلیغات و عملیات روانى مؤثر، جلوگیرى از سلطه و برترى استعمارگران در جوامع اسلامى در عرصه‏هاى مختلف، اعتقاد و پیروى نکردن از دشمن، و از میان بردن زمینه‏هاى نفوذ استعمار در جوامع اسلامى این تلاش را ناکام مى‏گذارد.
کلید واژه‏ها: استعمار، اسلام، جهانى شدن، تهاجم فرهنگى، نیروهاى بومى، فن‏آورى، بصیرت، غفلت، عملیات روانى و نفوذ.

مقدمه

»استعمار«، (2) که از جمله مباحث بنیادین در تحلیل وضعیت روابط بین‏الملل است، در طول تاریخ بشریت، سابقه‏اى دیرینه دارد. اما در اصطلاح رایج، متضمن »سیاست مبتنى بر برده کردن، سودجویى از منابع طبیعى و بهره‏کشى از مردم کشورهاى از نظر اقتصادى کم رشد و ممانعت از پیشرفت فنى و اقتصادى و فرهنگى آنها براى تحکیم سلطه‏ى سیاسى، نظامى و اقتصادى دولت استعمارگر« (3) است. در واقع، استعمار فرایندى است که طى آن، کشورى قدرتمند، در ابعاد سیاسى، نظامى، فرهنگى و اقتصادى، سلطه‏ى فراگیر خود را بر کشور و یا ملتى ضعیف تحمیل مى‏کند. بدین روى، مى‏توان گفت: این واژه با »امپریالیسم« ارتباط تنگاتنگى دارد. از این روست که برخى نویسندگان در تعریف استعمار آورده‏اند: »فرمان روایى بر یک منطقه و مردم آن به وسیله‏ى حکومت خارجى‏اى که سیاستى امپریالیستى را دنبال مى‏کند«. (4) همان گونه که پیداست، استعمار و امپریالیسم مکمل یکدیگر و غیر قابل تفکیک هستند و در واقع، امپریالیسم را مى‏توان نوعى »سیاست« نامید که به دنبال آن، استعمار یعنى »عملیات« را به وجود مى‏آورد. (5)

مراحل تاریخى استعمار

استعمار که همزاد امپریالیسم است، تاکنون سه مرحله را طى کرده:

1. استعمار کهن :

در این مرحله، که عمدتا قرون 16 تا 19 میلادى را در بر مى‏گیرد، کشورهاى استعمارگر تلاش مى‏کردند با به کارگیرى نیروهاى نظامى، سرزمین‏هاى دور و نزدیک را تحت اشغال خود درآورند و سلطه‏ى خود بر کشورهاى مستعمره را تثبیت نمایند تا در مواقع لزوم، به نفع خود، از آنها بهره گیرند. بهره‏بردارى از منابع و ذخایر کشورهاى مستعمره همواره یکى از اهداف کلان کشورهاى استعمارگر بوده است. در این شکل از استعمار، سلطه‏ى مستقیم یک کشور بر کشور دیگر کاملا ظهور و بروز دارد و بدین روى، تشخیص آن با اندک توجهى امکان پذیر است.

2. استعمار نو :

این اصطلاح از دهه‏ى 1950 رایج گردید؛ چرا که از آن زمان بود که استعمارگران دریافتند که به طور مستقیم قارد نیستند سلطه‏ى خود را به نمایش بگذارند، بلکه باید به طور غیر مستقیم حکومت‏هاى بومى ولى وابسته را بر سر کار آورند و آن کشور استعمارگر در حالى که به ظاهر استقلال سیاسى مى‏دهد، در باطن، وابستگى سیاسى و اقتصادى آنها را حفظ مى‏کند و همچنان به استثمار آنها ادامه مى‏دهد«. (6) بر خلاف مرحله‏ى پیشین، که استعمار ستیزى به شکل آسان‏ترى ممکن بود، در این مرحله، مبارزه با استعمار با پیچیدگى خاصى مواجه است و دشوارى‏هایى به همراه دارد. حکومت رضاخان، که تحت سلطه‏ى انگلیس قرار داشت، از زمره‏ى مصادیق استعمار نوین در تاریخ معاصر ایران است.

3. استعمار فرانو :

این نوع استعمار با پوششى جدید، پس از پیروزى انقلاب اسلامى توسط قدرت‏هاى استعمارگر - که به دنبال طرح نوینى براى مقابله با بیدارى اسلامى ناشى از انقلاب اسلامى بودند - وارد عرصه‏ى روابط بین‏الملل گردید و فروپاشى شوروى )سابق( سرعت بیشترى یافت. از این رو، برخى کشورها ناخواسته در دامان آن گرفتار آمده‏اند. مفاهیمى همچون »جامعه‏ى مدنى، دموکراسى، و آزادى در عرصه‏ى سیاست« در همین زمینه به شدت رواج یافته و در جهت همین مفاهیم، شعار »مبارزه با تروریسم« شکل گرفته است. هر یک از این مفاهیم به پارادایمى تبدیل مى‏گردند که مطابق خواسته‏ى قدرت‏هاى استعمارگر شکل گرفته‏اند و بر اساس منافع آنان، تعریف مى‏شوند. روشن است که براى ترویج و تبیین چنین مفاهیمى، با همان معنایى که قدرت‏هاى استعمارگر اراده مى‏کنند، چاره‏اى ندارند جز توسل به رسانه‏هاى ارتباطى و اطلاعاتى. در این مرحله، عملیات روانى و نقش رسانه‏ها جایگاه خاصى مى‏یابد و سیطره بر کشورها علاوه بر جنبه‏ى سخت‏افزارى، جنبه‏ى نرم‏افزارى نیز به خود مى‏گیرد و حتى جنبه‏ى اخیر آن پررنگ‏تر است. به عبارت دیگر، در مرحله‏اى از تاریخ استعمار، سلطه‏ى نظامى، استعمارگران را به هدف خود نایل مى‏ساخت؛ در مرحله‏اى دیگر، سلطه‏ى سیاسى اهمیت یافت؛ در برهه‏اى سلطه‏ى اقتصادى و در زمانى دیگر، سلطه‏ى فرهنگى نمود داشته است.
هر چند بررسى هر یک از مراحل استعمار از اهمیت برخوردار است، اما شکل فرانو از اهمیت و پیچیدگى فزون‏ترى برخوردار است. بدین روى، بجاست ابتدا ابزارها و شیوه‏هاى این نوع استعمار در کشورهاى اسلامى را بشناسیم، سپس در پى راه‏کارهاى اسلام در مقابله با این تهدید و در مرحله‏ى بعد، تبدیل این تهدید به یک فرصت باشیم.

شیوه‏ها و ابزارهاى استعمار فرانو در کشورهاى اسلامى

استعمار فرانو در تلاش براى سلب مقاومت از سوى کشورهاى مورد نظر خود، به شیوه‏ها و ابزارهایى دست مى‏یازد تا زمینه‏ى سلطه‏ى خود را آسان‏تر فراهم نماید. این کار در کشورهاى گوناگون به شیوه‏هاى خاص خود انجام مى‏گیرد و به تناسب شرایط هر کشور، در خصوص مستعمره ساختن آن اقدام مى‏شود. کشورهاى اسلامى از جمله کشورهایى هستند که استعمار فرانو، با ظرافت و دقت بیشترى به فکر سلطه بر آنها افتاده‏اند و در این زمینه، شیوه‏ها و ابزارهایى در پیش گرفته است که به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

الف. جهانى سازى

عمده‏ترین تلاش استعمارگران عصر حاضر توسعه‏ى جهانى سازى در تمام ابعاد آن، به ویژه در بعد فرهنگى، است. جهانى سازى در عرصه‏ى فرهنگ با تأکید بر مبانى لیبرالیستى شکل مى‏گیرد و تلاش مى‏کند تا آموزه‏هاى لیبرالیسم در دنیاى معاصر به یک آرمان مبدل شود. بر اساس برخى نظریه‏ها، که در جهت سلطه‏ى امپریالیسم جدید شکل گرفته است، در نهایت، تاریخ شاهد یک مکتب جهانى خواهد بود که همان مکتب مورد نظر استعمارگران فرانو است. در نتیجه، قدرت کنترل عرصه‏ى دانش و نیز حتى دانشوران به دست استعمارگران مى‏افتد و شبکه‏ى گسترده‏اى از تحصیل کردگان و روشن فکران شکل مى‏گیرد. از این رو، فرهنگ در این زمان، شبکه‏اى است و مرزهاى فرهنگى رنگ مى‏بازند.
در واقع، دوران استعمار فرانو دوران امپراتورى فرهنگى لیبرال - دموکراسى و نفوذ آن در میان ملل گوناگون است. فرهنگ غرب با استحاله‏ى فرهنگ‏هاى دیگر، به کشورهاى دیگر راه مى‏یابد و از این رو، علاوه بر نفوذ تفکر لیبرالیستى، فرهنگ بومى را نیز مورد حمله قرار مى‏دهد تا زمینه و بستر جاى‏گزینى فرهنگ غرب فراهم گردد. حاصل آن که نظریات اندیشمندانى همچون فوکویاما درباره‏ى »پایان تاریخ«، که با پیروزى غرب بر همه‏ى تمدن‏هاى دیگر و گسترش نفوذ آن در سرتاسر جهان محقق مى‏شود و نیز نظریه‏ى هانتینگتون درباره‏ى »برخورد تمدن‏ها«، که در نهایت، به پیروزى تمدن غرب مى‏انجامد، بیانگر ماهیت و محتواى استعمارى این تمدن است. (7) این نظریات نشانگر آن هستند که ویژگى بارز تمدن غرب ماهیت استعمارى آن است.

ب. تهاجم فرهنگى

در حال حاضر، نخستین و مهم‏ترین گامى که رسانه‏هاى استکبارى و استعمارى براى تسلط بر کشورهاى اسلامى برداشته‏اند، تهاجم فرهنگى است. از این طریق، استعمارگران تلاش مى‏کنند با تهى نمودن تفکر، ذهنیت، فرهنگ و تمدن ملى و اصیل یک جامعه و تضعیف شخصیت انسانى افراد آن، با تحمیل ترس و هراس دائم و القاى برخى اصول فکرى و تحمیل فرهنگ کشور مهاجم، زمینه‏ى سلطه‏ى خویش را در تمام زمینه‏ها فراهم سازند. (8) رفع موانع فرهنگى زمینه‏ى سلطه‏ى کشورها را آسان‏تر مى‏کند و این نیازمند ابزار مناسبى براى تغییر هویت فرهنگى کشورهاست. به عبارت دیگر مى‏توان گفت:
غرب به منظور تحمیل سلطه و نفوذش بر مسلمانان، به سوى جهان اسلام آمده تا به غارت و چپاول همه جانبه‏اش دست یازد. دنیاى غرب مى‏داند که امت اسلامى در برابر هر بیگانه‏ى مداخله‏گر و هر نفوذ و سلطه‏اى خواهد ایستاد و بدین نکته آگاه است که منشأ این پایدارى دین، فرهنگ و تمدن مسلمانان است و امکان ندارد آنان بر گنجینه‏ها و ثروت‏هاى مسلمانان دست‏درازى کنند، مگر آن که از پیش، فکر و اندیشه‏ى فرزندانشان را تسخیر کرده باشند و همچنین امکان ندارد راهى به سوى ثروت‏هاى مسلمانان بگشایند قبل از آنکه راه ما را نسبت به فرهنگ، رسالت و میراث‏هاى ما سد کنند. (9)
از این روست که گسترش فساد و فحشا از طریق ابزارهاى جدید و فن‏آورى پیشرفته، که در خدمت استعمارگران در آمده است، از حربه‏ها و تاکتیک‏هاى اصلى آنان به شمار مى‏رود.

ج. جذب و تربیت نیروهاى بومى و نفوذ دادن آنان در ارکان سیاسى و فرهنگى کشورها

در استعمار فرانو، کشورهاى استعمارگر تلاش مى‏کنند با صرف کمترین هزینه، به اهداف استعمارى خود دست یابند. یکى از راه‏هایى که آنان در این زمینه در پیش مى‏گیرند، فرستادن ایادى و مزدوران خود به کشورهاى دیگر است تا با پول، تبلیغات و اغواگرى‏هاى گوناگون و موجه نشان دادن چهره‏ى مستکبران ظالم، ملت‏ها را اغوا نمایند. (10) در این شیوه‏ى جدید، دستگاه استکبارى تلاش مى‏کنند. چنین شیوه‏اى مثل آن است که دونده‏اى نتواند بر رقیبش فائق بیاید. در نتیجه، کارى کند که رقیب، خودزنى کند؛ مثلا، او را وادارش مى‏کند معتاد شود. در این صورت، او دیگر حال دویدن ندارد و رقیبش برنده مى‏شود. (11) استعمارگران عصر جدید تلاش مى‏کنند تا از طریق اغوا و تطمیع، افراد ضعیف النفس را به سوى خود بکشانند و اهداف استعمارى خود را به کمک آنان پیش ببرند. در توجه به این توطئه‏ى دشمنان، حضرت على علیه‏السلام در خطبه‏ى »قاصعه« تأکید مى‏نمایند: دشمن به تنهایى راه به جایى نمى‏برد، بلکه نیازمند یارانى است که از طریق آنها سیاست‏هاى خود را پیش ببرد. ممکن است آن یاران در جبهه‏ى دشمن قرار داشته باشند یا در میان نیروهاى خودى؛
فان له من کل أمة جنودا و أعوانا و رجلا و فرسانا (12)
پیروان شیاطین در تلاشند تا براى خود یاران و مزدورانى بیابند که هر گاه اراده کردند به نفعشان وارد عمل شوند:
و ان الشیاطین لیوحون الى أولیائهم لیجادلوکم و ان أطعتموهم انکم لمشرکون. (13)
د. سلطه بر افکار عمومى از طریق بهره‏گیرى از فن‏آورى ارتباطات و اطلاعات
استعمار فرانو براى تثبیت سلطه‏ى خود در جهان امروز، نیازمند توجیه عملکرد خویش است. از این رو، تمام هم خود را به کار گرفته است تا زهر تلخ وجود خود را با شیرینى ساختگى درهم آمیزد و آن را به خورد مردمان کشورهاى مستعمره دهد.
هجوم به ارزش‏هاى فرهنگى و معنوى یک کشور، که زمینه‏ى سلطه‏ى سلطه‏گران را فراهم مى‏سازد، مستلزم به کارگیرى وسایل ارتباط جمعى به منظور استحاله‏ى فرهنگى مردمان آن است. از طریق بهره‏گیرى از رسانه‏هاى همگانى، استعمار فرانو به جعل واقعیت و سانسور اخبار مى‏پردازد و از این طریق، به عملیات روانى دست مى‏زند؛ کارى که هدف آن دست یازیدن به منابع غنى مادى و معنوى کشورهاى هدف است. در واقع، عملیات روانى عبارت است از:
استفاده‏ى برنامه ریزى شده از تبلیغات به وسیله‏ى عوامل آشکارى همچون رادیو، تلویزیون، مطبوعات و...، عوامل پنهانى مانند شایعه به منظور تحریف عقاید، تضعیف روحیه‏ى مردم یا ارتش دشمن و بى‏اعتبار کردن انگیزه‏ها و کاستن از اقتدار حکومت مخالف. (14)
به عبارت دیگر، هدف از عملیات روانى استعمارگران تحت الشعاع قرار دادن طرز تفکرات و عقاید افراد یک جامعه و ایجاد بحران و تنش‏هاى روانى و اجتماعى با استفاده از فنون و شیوه‏هاى روانى و تبلیغاتى - مانند ترور، فریب کارى، سانسور، جاسوسى و خشونت‏هاى سیاسى و نظامى - براى رسیدن به اهداف سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و نظامى، بدون رویارویى نظامى است. (15)
حضرت على علیه‏السلام در نهج‏البلاغه، شیوه‏ى جدید استعمار براى تأثیر گذارى بر افکار عمومى را این گونه ذکر کرده‏اند:
أوصیکم بتقوى الله الذى أعذر بما أنذر و احتج بما نهج و حذرکم عدوا نفذ فى الصدور خفیا و نفث فى الاذان نجیا فأضل و أردى و وعد فمنى و زین سیئات الجرائم و هون موبقات العظائم حتى اذا استدرج قرینته و استغلق رهینته أنکر ما زین و استعظم ما هون و حذر ما أمن. (16)
خلاصه آن که، استعمار فرانو عرصه‏ى فعالیت‏هاى خود را به حوزه‏ى فرهنگ و ارتباطات کشانده است و براى نیل به این منظور، ابزار کافى نیز در اختیار دارد. البته نباید تردید داشت که هر چند در این مقطع، استعمار به شکل نوینى ظهور یافته، اما هدف نهایى‏اش دست‏یابى به منابع غنى اقتصادى کشورهاى هدف است و در واقع، ابعاد اقتصادى استعمار همچنان اهمیت خود را حفظ کرده، اما ابزارها و شیوه‏هاى دست‏یابى به منابع و ذخایر پر اهمیت تغییر نموده و همگام با موقعیت زمان و مکان، شیوه‏هاى متناسب اتخاذ گردیده است.

راه‏کارهاى مقابله با استعمار فرانو بر اساس آیات و روایات

استعمار، به ویژه شکل فرانوى آن، تهدیدى جدى براى کشورهاى دیگر، به ویژه کشورهاى اسلامى است و همین امر براى مسلمانان ایجاد تکلیف مى‏کند. با بهره‏گیرى از آیات شریفه‏ى قرآن کریم و بیانات و سیره‏ى ائمه‏ى اطهار علیهم‏السلام، مى‏توان به رسالت خود در این زمینه پى برد. در این زمینه، لازم است احکام نورانى مندرج در این دو منبع معتبر شرعى را به دست آوریم و با تطبیق آنها با شرایط کنونى، حکم مصادیق و موضوعات آن را روشن سازیم.
توجه به بیانات صریح و شفاف قرآن کریم و نیز فرمایش‏هاى گهربار ائمه‏ى اطهار علیهم‏السلام مى‏تواند راهگشاى جوامع امروز مسلمانان و حل مسائل و معضلات آنها، از جمله استعمار فرانو باشد؛ مسئله‏اى که بى‏توجهى بدان مى‏تواند پیامدهاى نامطلوبى براى مسلمانان در پى داشته باشد. از این رو، در ادامه با بهره‏گیرى از آیات و روایات، ضمن شناخت ماهیت استعمار، راه‏کارهاى عملى مقابله با آن نیز ارائه گردیده است تا از این طریق، سدى در برابر زیاده خواهى‏هاى استعمارگران ایجاد گردد و مسلمانان بتوانند خود را از گزند شرور آنان محافظت نمایند. بى‏تردید، احکام پویاى اسلام در این زمینه، نه تنها قادر است تا این تهدید را از جوامع مسلمانان بر طرف سازد، بلکه حتى مى‏تواند این تهدید را به فرصت تبدیل نماید و این امر جهشى عظیم در میان کشورهاى اسلامى در پى خواهد داشت. از این رو، لازم است تا با مرورى اجمالى بر آیات و روایات، ضمن درک صحیح ماهیت استعمار و استعمارگران، راه‏کارهاى مقابله با آنها را شناسایى نماییم.

الف. تقویت بصیرت نسبت به ماهیت استعمار فرانو

نخستین گام در برخورد با استعمار، شناخت ماهیت آن است؛ چرا که با شناخت دشمن، مى‏توان به مسیر اطمینان بخشى دست یافت که هر گونه انحراف از آن، رکود و نافرجامى مبارزه را به همراه دارد. در هر مبارزه‏اى، باید با دقت و هوشیارى هر چه بیشتر، به شناسایى انگیزه‏ى دشمنى دشمن پى برد. در مراحل دیگر، باید طرح‏ها و نقشه‏هاى مبارزاتى دشمن را دریافت، سنگرهاى دشمن در به کارگیرى سلاح و رسیدن به پیروزى مورد شناسایى قرار داد، سلاح مورد استفاده‏ى دشمن را شناخت، و در نهایت، به میزان قدرت دشمن پى برد. (17) این مجموعه از شناخت‏ها، به رزمجو بصیرتى مى‏دهد که مى‏تواند با استفاده از آن، در میدان پیکار با استعمارگران فرانو، نبرد را به نفع خود خاتمه دهد.
به دلیل اهمیت بصیرت نسبت به نیروهاى دشمن و حتى نیروهاى خودى، آیات و روایات زیادى در این خصوص ذکر شده و ابعاد گوناگون این مسئله را مورد توجه قرار داده است. این مسئله به گونه‏اى حایز اهمیت است که هر گاه خداوند در مقام مذمت گروهى از جاهلان و مخالفان برآمده، آنان را فاقد بصیرت در امور و غفلت از حقایق شمرده است، (18) و در مقابل، ویژگى جبهه‏ى مؤمنان را بصیرت نسبت به حقایق دانسته است. (19)
در روایات نیز مى‏توان درباره‏ى اهمیت بصیرت در نبردگاه استعمارگران و استعمارزدگان بیانات صریحى از ائمه‏ى اطهار علیهم‏السلام یافت. حضرت على علیه‏السلام در مواردى متذکر این مهم گردیده و نسبت به این مسئله هشدارهاى لازم را داده‏اند؛ از جمله، در خطبه‏اى بر ضرورت آگاهى و بصیرت براى نیل به هدف تأکید کرده‏اند:
فان العامل بغیر علم کالسائر على غیر طریق فلا یزیده بعده عن الطریق الواضح الا بعدا من حاجته و العامل بالعلم کالسائر على الطریق الواضح فلینظر ناظر أسائر هو أم راجع. (20)
به دلیل اهمیت چنین بصیرتى است که آن حضرت آگاهى خود نسبت به ماهیت دشمن را عاملى در پیروزى خود در برابر جنود شیطان دانسته‏اند:
ألا و ان الشیطان قد جمع حزبه و استجلب خیله و رجله و ان معى لبصیرتى ما لبست على نفسى و لا لبس على و ایم الله، لأفرطن لهم حوضا أنا ماتحه لا یصدرون عنه و لا یعودون الیه. (21)
بصیرت و آگاهى از وضعیت دشمن و نیروهاى خودى، تا آن حد اهمیت دارد که حتى مى‏تواند ترفندهاى دشمن استعمارگرى را که از قواى بسیار و امکانات فراوان برخوردار است، خنثا نماید. از این رو، حضرت على علیه‏السلام تصریح فرموده‏اند:
فانا لم نکن نقاتل على عهد رسول الله بالکثرة و انما کنا نقاتل بالبصیرة. (22)
امام جواد علیه‏السلام نیز هشدار داده‏اند که هر که در پى شناسایى نقاط ضعف و قوت دشمن و نیروهاى خودى نباشد، در غفلت خواهد بود و همین امر زمینه‏ى دور شدن او از اهداف خود در مبارزه با استعمارگران را فراهم خواهد ساخت:
من لم یعرف الموارد اعیته المصادر. (23)
باید به خاطر داشت که بصیرت اقتضا مى‏کند که هم از دشمن پنهان بر حذر باشیم و هم از دشمن پیدا. دشمن پیدا دشمنى خود را پنهان نمى‏دارد. به این دلیل، برخورد
با آن از دشوارى کمترى برخوردار است. اما دشمن پنهان گاهى هستى مادى و معنوى انسان را بر باد مى‏دهد و این در حالى است که با پنهان داشتن دشمنى خود، راه خود را براى فعالیت در کشور هدف، هموار مى‏سازد. در اینجا، به بصیرت بیشترى نیاز است؛ چنان که امیرمؤمنان على علیه‏السلام نیز فرمودند:
کن للعدو المکاتم اشد حذرا منک للعدو المبارز. (24)
همچنین آن حضرت در نامه‏ى خود به مالک‏اشتر، از دشمن پنهان، که مصداق بارز آن در زمان حاضر، استعمارگران فرانوند، چنین پرهیز دادند:
و لکن الحذر کل الحذر من عدوک بعد صلحه فان العدو ربما قارب لیتغفل؛ فخذ بالحزم و اتهم فى ذلک حسن الظن. (25)
حاصل آن که در صورتى که بتوان دشمن را به خوبى شناخت و درک صحیحى از ماهیت آن به دست آورد، بدون تردید، مى‏توان به راحتى به مقابله با آن پرداخت؛ اما فقدان بینش و بصیرت صحیح، در این زمینه مى‏تواند زمینه‏ى انحراف از مسیر مبارزه با دشمن را فراهم سازد. در مواجهه با استعمار فرانو نیز. از یک سو، باید به ماهیت استعمارگران و شیوه‏ها و ابزار آنها بصیرت کامل داشت و از سوى دیگر، باید نسبت به توانمندى‏هاى نیروهاى خودى در مقابله با این پدیده، آگاهى کافى به دست آورد؛ چرا که غفلت از میزان توانمندى‏هاى نیروهاى خودى نیز ممکن است خود عاملى در عدم مهار استعمار فرانو باشد.

ب. حفظ آمادگى و غفلت نکردن از وجود دشمن

مسلمانان مؤظفند همواره خود را براى مقابله و رویارویى در تمام عرصه‏ها، اعم از عرصه‏هاى نظامى، سیاسى، فرهنگى و اقتصادى، آماده نگه دارند؛ چرا که غفلت از این امر مى‏تواند موجب چیرگى دشمن بر مسلمانان گردد. در برخى نصوص دینى، با صراحت، بر لزوم حفظ آمادگى در برابر دشمن، که مصداق بارز آن در زمان حاضر استعمارگران فرانوند، تأکید شده است.
و اذا کنت فیهم فأقمت لهم الصلاة فلتقم طائفة منهم معک و لیأخذوا أسلحتهم فاذا سجدوا فلیکونوا من ورآئکم ولتأت طائفة أخرى لم یصلوا فلیصلوا معک و لیأخذوا حذرهم و أسلحتهم ود الذین کفروا لو تغفلون عن أسلحتکم و أمتعتکم فیمیلون علیکم میلة واحدة. (26)
در این آیه‏ى شریفه، بر ضرورت حفظ آمادگى در شرایط جنگى تأکید شده است؛ اما تعلیل حکم در آیه عمومیت دارد و شامل تمام مواردى مى‏شود که غفلت از دشمنان ممکن است موجب چیرگى آنان بر جامعه‏ى اسلامى شود.
و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمونهم الله یعلمهم. (27)
آیه‏ى شریفه‏ى مزبور صراحت دارد که در تمام مقاطع زمانى و مکانى و نیز همه‏ى حوزه‏هاى اجتماعى، باید آمادگى خود را براى مقابله با دشمن حفظ کرد و حتى از این فراتر، باید تا آن حد از آمادگى و قدرت قرار داشت که همواره وحشت در دل استعمارگران وجود داشته باشد تا به خود جرئت ندهند به فکر غارت منابع مسلمانان بیفتند.

ج. حفظ هوشیارى در برابر ترفندهاى استعمارگران

دشمن استعمارگر در تلاش براى تسلط بر منابع غنى مسلمانان، با ترفندهاى متفاوتى جامعه‏ى اسلامى را در معرض خطر قرار داده و این امر مستلزم حفظ هوشیارى در برابر این توطئه‏هاست. مولاى متقیان، حضرت على علیه‏السلام تأکید مى‏ورزند در جنگ، چه نبردهاى نظامى و چه نبردهاى اقتصادى، سیاسى و فرهنگى، دشمن همواره در کمین است و هر گونه غفلت و نادیده انگاشتن او لطمه‏ى جبران ناپذیرى به همراه خواهد داشت:
ان أخا الحرب الأرق و من نام لم ینم عنه. (28)
در فرازى دیگر نیز به تبعات منفى و جبران‏ناپذیر غفلت از دشمن چنین اشاره نموده‏اند:
من نام عن عدوه انتبهته المکائد. (29)
هر چند دشمنان ممکن است گاهى در ظاهر دست از خصومت خویش بردارند، اما خوى زیاده طلبى آنان به جاى خود باقى است و از این رو، همواره در کمینند تا با بهره‏گیرى از شیوه‏هاى مناسب، به نقشه‏هاى شوم خود دست یابند:
لا تغترن بمجاملة العدو فانه کالماء و ان اطیل اسخانه بالنار لا یمتنع من اطفائها. (30)
دشمن استعمارگر نیز از این امر مستثنا نیست و تلاش مى‏کند با بهره‏گیرى از ابزارى که اکنون در اختیار دارد، به غارت اموال و افکار مسلمانان بپردازد؛ چرا که افزون طلبى آن منحصر به زمان خاصى نیست و در هر زمانى در صددند تا غریزه‏ى منفعت طلبى خود را از طریق استعمار دیگر کشورها اشباع نمایند. روشن است که دشمن استعمارگر با ابزار جدید و فریبنده به میدان مى‏آید و این امر مستلزم هوشیارى و توجه بیش از پیش مسلمانان است. چه بسا یک لحظه غفلت، خسارتى جبران ناپذیر به همراه داشته باشد و از همین روست که امیرمؤمنان علیه‏السلام مردم کوفه را مذمت مى‏نمایند که از دشمن خویش غفلت ورزیدند و فرصت پیروزى را به دشمنان دادند:
أنتم تکادون و لا تکیدون و تنتقص أطرافکم فلا تمتعضون لا ینام عنکم و أنتم فى غفلة ساهون غلب و الله المتخاذلون. (31)

د. بهره‏گیرى از تبلیغات و عملیات روانى مؤثر در میان نیروهاى خودى

در عصر حاضر که ارتباطات و تبلیغات نقشى اساسى در جهت دهى به افکار عمومى دارند، استعمارگران تلاش مى‏کنند با فراهم ساختن زمینه‏هاى لازم، اذهان و افکار را براى اقدامات استعمارگرانه‏ى خویش آماده سازند. »عملیات روانى« یکى از ابزارها و شیوه‏هایى است که نه تنها در زمان جنگ، بلکه در هر مرحله از حیات استعمار، نقشى اساسى در استحاله‏ى فکرى مردم کشورهاى تحت استعمار ایفا مى‏کند. موج تبلیغاتى گسترده‏اى که اکنون علیه جهان اسلام ایجاد شده است، در جهت تخریب افکار عمومى کشورها شکل مى‏گیرد و روشن است که استعمارگران قادرند با بهره‏گیرى از جنگ روانى سازمان یافته، در تمام عرصه‏ها، مردم کشورهاى هدف را استحاله نمایند. این حرکت در صورتى فرو خواهد نشست که این عملیات روانى گسترده با پاسخ قاطع کشورهاى مورد هجوم، مواجه شود. از این روست که عملیات روانى بر نیروهاى خودى اهمیت افزونى مى‏یابد؛ چرا که این امر مردم را در برابر عملیات روانى دشمن مقاوم خواهد نمود و استعمارگران فرانو نخواهند توانست از این ابزار به نفع خود بهره گیرند. استعمارگران در تلاش براى ایجاد مانع بر سر راه استقرار حاکمیت الهى، از هیچ تلاشى فروگذار نمى‏کنند و براى استقرار و تثبیت حاکمیت طاغوت، هزینه‏هاى کلانى براى تحت تأثیر قرار دادن مردم کشورهاى دیگر صرف مى‏کنند:
ان الذین کفروا ینفقون أموالهم لیصدوا عن سبیل الله. (32)
در نصوص دینى، با عبارت‏هایى مواجه مى‏شویم که نشان مى‏دهند هر گاه مسلمانان بتوانند با صرف هزینه، این تلاش دشمن را خنثا سازند، مى‏توانند از این ابزار و شیوه براى تنویر افکار عمومى بهره گیرند. آیاتى از قرآن کریم تصریح دارند بر این که خداوند متعال نیز گاهى براى تقویت روحیه‏ى مسلمانان و تضعیف روحیه‏ى کفار، روان انسان‏ها را مورد توجه قرار داده و - به اصطلاح - دست به عملیات روانى زده است:
و اذا یریکموهم اذ التقیتم فى أعینکم قلیلا و یقللکم فى أعینهم لیقضى الله أمرا کان مفعولا. (33)
در این آیه‏ى شریفه، خداوند متعال مؤمنان را توجه مى‏دهد که در حین نبرد، تعداد و قدرت دشمنان را کمتر از آنچه است، به چشم آنان مى‏آورد تا عرصه را به دشمن واگذار نکنند و تسلیم او نگردند. از سوى دیگر، جبهه‏ى مؤمنان را در نظر دشمنان کمتر جلوه مى‏دهد تا آنان را فریب دهد و قدرت واقعى مسلمانان را بر آنها پوشیده دارد. در آیه‏ى شریفه مى‏فرماید:
ثم أنزل الله سکینته على رسوله و على المؤمنین و أنزل جنودا لم تروها و عذب الذین کفروا و ذلک جزاء الکافرین. (34)
نیز خداوند به مؤمنان از وجود لشکریانى خبر مى‏دهد که در جنگ به کمک مسلمانان آمدند و عامل تقویت قدرت ایشان گردیدند.
آیات مزبور مؤید این مطلب هستند که چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح، باید در مبارزه با دشمن، به یارى خداوند امید داشت؛ چرا که او مؤمنان را از راه‏هاى خاص روانى نیز مورد حمایت قرار مى‏دهد تا در برابر دشمن احساس ضعف نکنند. نکته‏ى دیگرى که از این آیات استفاده مى‏شود این است که به کارگیرى عملیات روانى بر نیروهاى خودى را تجویز مى‏نماید و به حکام اسلامى اجازه مى‏دهد در برابر دشمن، از لحاظ روانى، مسلمانان را تحت تأثیر قرار دهند و آنان را براى مقابله با هر دشمنى آماده سازند.

هـ. بهره‏گیرى از تبلیغات و عملیات روانى مؤثر در میان نیروهاى دشمن

علاوه بر عملیات روانى بر نیروهاى خودى، باید دشمن را چنان زیر ضربات حساب شده‏ى روانى و تبلیغاتى قرار داد که نه تنها تمام وقت و توانش در جواب گویى مصرف شود، بلکه فرصت حمله و مقابله پیدا نکند و حتى از تفکر صحیح و معقولانه نیز باز ماند. (35) با تدوین راهبردهاى کلان و تلاش براى پیشبرد این راهبردها از طریق به خدمت گرفتن نیروهاى مجرب، متعهد و بصیر و در نتیجه، به دست آوردن الگوى رسانه‏ى اسلامى بر تأکید بر آموزه‏هاى اسلامى و بومى، مى‏توان بر نیروهاى دشمن نیز تأثیر گذارد و با بهره‏گیرى از همان امکاناتى که دشمن استعمار خود را با آنها توسعه بخشید، مى‏توان به مبارزه با آن برخاست.
با امکانات رسانه‏اى موجود، مى‏توان ماهیت دشمن را براى نیروهاى دشمن نیز مبرهن ساخت و به آنان نشان داد که حکام آنها، به پیروى از شیطان، تلاش مى‏کنند تا زشتى‏هاى خود را بر آنان زیبا بنمایانند:
یعدهم و یمنیهم و ما یعدهم الشیطان الا غرورا. (36)
در واقع، باید براى افکار عمومى دشمن نیز مشخص ساخت که استعمارگران همان پیروان شیطانند که تلاش مى‏کنند اعمال زشت خود را زینت دهند و مردمان را در آرزوهاى طولانى نگه دارند:
ان الذین ارتدوا على أدبارهم من بعد ما تبین لهم الهدى الشیطان سول لهم و أملى لهم. (37)

و. تثبیت علو خود بر کفار و جلوگیرى از سلطه‏ى استعمارگران

از اصول انکار ناپذیر فقه شیعه، اصل »نفى سبیل« است. بر اساس این اصل، مسلمانان مؤظفند اجازه‏ى سلطه‏ى کفار را بر خود ندهند. استعمار با هر شکل و شیوه‏اى که به سراغ مسلمانان آید، در صدد تثبیت سلطه‏ى خود بر مسلمانان است و از این رو، باید براى مقابله با آنان تدبیرى اندیشید. در درجه‏ى اول، باید از استیلاى کفار بر جامعه‏ى اسلامى جلوگیرى نمود؛ چرا که بر اساس آیات شریفه‏ى قرآن نه در عالم تکوین، کفار بر مسلمانان برترى دارند و نه در عالم تشریع. شارع قانونى را صادر کرده است که مانع سلطه‏ى کفار بر مسلمانان شود.
و لن یجعل الله للکافرین على المؤمنین سبیلا. (38)
و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین. (39)
فلسفه‏ى چنین حکمى نیز این است که اگر دشمنان بر مسلمانان مسلط گردند، مقدسات آنان را مورد تعرض قرار خواهند داد و تلاش مى‏کنند تا مسلمانان را نیز به سوى آیین انحرافى خود برگردانند:
ان یثقفوکم یکونوا لکم أعداء و یبسطوا الیکم أیدیهم و ألسنتهم بالسوء و ودوا لو تکفرون. (40)
در درجه‏ى بعد، باید به دنبال حفظ علو و استیلاى مسلمانان بر کفار برآمد و به آنان اجازه نداد تا به فکر غارت و چپاول منابع مادى و معنوى مسلمانان برآیند. در روایتى از حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و اله، که در منابع متعدد فقهى مورد استناد فقها قرار گرفته، بر این مطلب تأکید شده است: الاسلام یعلو و لا یعلى علیه. (41)
ز. اعتماد و پیروى نکردن از دشمن
یکى از تهدیدات جدى که همواره از سوى کشورهاى استعمار متوجه کشورهاى اسلامى بوده این است که بسیارى از نیروهاى بومى را جذب خود کرده، با زیبا نشان دادن زشتى‏هاى خود، آنان را فریفته‏ى خود مى‏نمایند. اما اگر نیروهاى بومى کشورهاى هدف اندک توجهى به ماهیت دشمنان خود داشته باشند، هیچ گاه به آنان پناه نمى‏بردند و از آنان خط و نشان نمى‏گیرند. از جمله خطاب‏هاى خداوند به مؤمنان این است که در مسیر شیاطین گام نگذارند.
یا أیها الذین آمنوا لا تتبعوا خطوات الشیطان و من یتبع خطوات الشیطان فانه یأمر بالفحشاء و المنکر. (42)
علت عدم اعتماد به شیطان و شیطان صفتان را آن دانسته است که در سایه‏ى پیروى از چنین کسانى، زمینه‏ى تخریب فرهنگى مسلمانان توسط دشمن فراهم مى‏شود و آنان فرصت مى‏یابند تا در سایه‏ى چنین اعتمادى، فحشا و منکر را در جامعه‏ى اسلامى ترویج دهند. بر اساس آیه‏ى شریفه‏ى مزبور، فلسفه‏ى حکم به عدم پیروى از شیاطین آن است که اینان همواره دشمن مسلمانان هستند و هیچ گاه از عداوت خویش دست برنمى‏دارند.
علاوه بر آیات مزبور، دسته‏ى دیگرى از آیات توصیه مى‏کنند مؤمنان هیچ گاه کفار و مشرکان را - که مصداق بارز آنها در حال حاضر استعمارگرانند - به عنوان دوست خویش برنگزینند:
لا یتخذ المؤمنون الکافرین أولیاء من دون المؤمنین؛ (43)
یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا و لعبا من الذین أوتوا الکتاب من قبلکم و الکفار أولیاء و اتقوا الله ان کنتم مؤمنین؛ (44)
یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا الیهود و النصارى أولیاء بعضهم أولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لا یهدى القوم الظالمین. (45)
آیات مزبور در این زمینه صراحت دارند. خداوند متعال در آیه‏ى شریفه‏اى نیز دورى گزیدن از دشمن و صبر در برابر گفته‏هاى نارواى آنان را به پیامبر خویش توصیه نموده است: و اصبر على ما یقولون و اهجرهم هجرا جمیلا. (46)
عدم پیروى از استعمارگران و نیز عدم اعتماد به آنان، ممکن است شکل‏هاى متفاوتى داشته باشد. به برخى از موارد آنها در روایات اشاره شده است. حضرت على علیه‏السلام در یکى از فرمایش‏هاى خود، طلب هر گونه خیرخواهى از دشمن را نشانه‏ى جهالت دانسته‏اند:
قد جهل من استنصح اعداءه. (47)
در روایت دیگرى نیز حضرت توصیه نموده‏اند که مؤمنان دشمن را مشاور خود قرار ندهند و اخبار خود را از او بپوشانند:
لا تشاور عدوک و استره خبرک. (48)
امام صادق علیه‏السلام نیز در مقابله با دشمن، »مبارزه‏ى منفى« را پیشنهاد داده، مسلمانان را از تقلید دشمنان بر حذر داشته‏اند:
انه اوحى الله الى نبى من انبیائه قل للمؤمنین: لا تلبسوا لباس أعدانى، و لا تطعموا مطاعم اعدائى، و لا تسلکوا مسالک اعدائى فتکونوا أعدائى کما هم أعدائى. (49)

ح. از میان بردن زمینه‏هاى نفوذ استعمار در جوامع اسلامى

از جمله وظایف خطیر مسلمانان و به ویژه دولت مردان آنها این است که در برابر استعمار، هوشیارى لازم را داشته باشند و از قبل، براى جلوگیرى از نفوذ دشمن، در جوامع اسلامى تدابیر لازم را اتخاذ نمایند. در صورت بالا بردن میزان کارآمدى نظام و در نتیجه، افزایش مقبولیت مردمى آن، مى‏توان در مقابل تهدیدات استعمار، از مردم انتظار عملکرد مناسب داشت؛ چرا که یکى از تلاش‏هاى دشمن ناکارآمد جلوه دادن نظام اسلامى در تأمین منافع و مصالح شهروندان و ایجاد فاصله میان حکومت و مردم از طریق طرح شبهات و زیر سؤال بردن سیاست‏هاى کلان آن حکومت در عرصه‏هاى داخلى و خارجى است. البته در کنار افزایش مقبولیت مردمى، باید مردم را همواره متوجه مشروعیت آن نیز نمود؛ چرا که مسئله‏ى مشروعیت نظام اسلامى، که ریشه در اعتقادات دینى مردم دارد، مى‏تواند در آنها ایجاد تحرک نماید و آنان را در مقابل تهدیدات و تطمیعات استعمارگران مقاوم سازد. در ذیل، به برخى از مواردى که زمینه‏ى نفوذ استعمار در جامعه‏ى اسلامى را از میان مى‏برد، با تکیه بر متون اسلامى اشاره مى‏شود:

1. تقویت جنبه‏هاى اخلاقى و معنوى :

به دلیل آن که روح جوامع اسلامى با آموزه‏هاى مقدس اسلام عجین شده، براى مسلمانان فرصتى به دست آمده است تا در پناه آن آموزه‏هاى نجات بخش، خود را از چنگال استعمار برهانند. مقابله با عملیات روانى دشمن در صورتى به نتیجه‏ى دلخواه منجر خواهد شد که این جنبه‏هاى اخلاقى و معنوى در جامعه‏ى اسلامى تقویت شود. از این روست که استعمارگران در تلاشند تا با ابزارهاى خود، این جنبه را در جوامع اسلامى تضعیف نمایند. با بهره‏گیرى از اعتقادات محکم و راسخ مکتب اسلام، به آسانى مى‏توان در برابر جنگ روانى استعمارگران، روحیه‏ى مقاومت را در میان مردم تقویت نمود. از این روست که قرآن کریم توصیه مى‏نماید: مؤمنان در قبال دشمن، باید ثابت قدم باشند و با یاد خدا، روحیه‏ى استقامت و مقاومت را در خود تقویت نمایند:
یا أیها الذین آمنوا اذا لقیتم فئة فاثبتوا و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون. (50)
رسول خدا صلى الله علیه و اله نیز شرط نصرت مسلمانان از جانب خداوند را در امور معنوى ذیل خلاصه نموده‏اند: انما ینصر الله هذه الامة بضعیفها بدعوتهم و صلاتهم و اخلاصهم. (51)

2. تقویت روحیه‏ى صبر، استقامت و شهادت طلبى :

نصوص دینى در موارد فراوانى، شرط نصرت خداوند در نبردهاى نظامى و غیر نظامى را تقویت روحیه‏ى صبر، استقامت و شهادت طلبى در جامعه‏ى اسلامى دانسته‏اند؛ از جمله آیات ذیل که بر اهمیت نصرت خداوند در نبردگاه جبهه‏ى اسلام و کفر تأکید نموده‏اند:
بلى ان تصبروا و تتقوا و یأتوکم من فورهم هذا یمددکم ربکم بخمسة آلاف من الملائکة مسومین؛ (52)
یا أیها الذین آمنوا ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت أقدامکم؛ (53)
ان ینصرکم الله فلا غالب لکم و ان یخذلکم فمن ذا الذى ینصرکم من بعده و على الله فلیتوکل المؤمنون. (54)
براى تقویت روحیه‏ى صبر و مقاومت در میان مسلمانان، خداوند متعال خود نیز وارد عمل شده و راه‏کارهایى در این زمینه معرفى کرده است که عمل بدان‏ها مى‏تواند زمینه‏ى نفوذ استعمار را نیز از میان ببرد و یا کاهش دهد:
و لا یحزنک قولهم ان العزة لله جمیعا. (55)
در آیه‏ى شریفه‏ى مزبور، خداوند متعال با توصیه به مقاومت در برابر گفته‏هاى نابخردانه‏ى دشمنان، به پیامبر اکرم صلى الله علیه و اله بشارت مى‏دهد که تمام عزت و سرافرازى مخصوص خداوند است و دشمنان از آن بهره‏اى نخواهند برد.
و أطیعوا الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا ان الله مع الصابرین. (56)
در این آیه نیز تقویت روحیه‏ى مقاومت و صبر در برابر دشمن را منوط به اطاعت از خداوند و رسول او و نبود نزاع و سستى در میان مسلمانان دانسته و این صبر و مقاومت را شرط اساسى همراهى و حمایت خداوند از آنان دانسته است. در آیاتى همچون آیه‏ى شریفه‏ى ذیل نیز خداوند شرط رهایى از کید و مکر دشمنان را تقویت روحیه‏ى استقامت و صبر در میان مسلمانان همراه با پرهیزگارى آنان دانسته است:
ان تمسسکم حسنة تسؤهم و ان تصبکم سیئة یفرحوا بها و ان تصبروا و تتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا. (57)

3. امر به معروف و نهى از منکر :

عمل به دو فریضه‏ى »امر به معروف« و »نهى از منکر«، نه تنها فرد را در برابر گناه مصون مى‏سازد، بلکه اگر به تمام ابعاد آن، به ویژه ابعاد اجتماعى آن، توجه گردد و عمل بدان فراگیر شود. جامعه‏ى آرمانى ایجاد مى‏کند که هرگز زمینه‏ى نفوذ استعمار، به ویژه استعمار فرانو، در آن وجود نخواهد داشت.
ولتکن منکم أمة یدعون الى الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و أولئک هم المفلحون. (58)
بر اساس آیه‏ى شریفه‏ى مزبور، این فریضه‏ى الهى تنها بر عهده‏ى افراد جامعه‏ى اسلامى نیست، بلکه حکومت نیز موظف است تا مردم جامعه‏ى خویش را از گزند گناهان، تهاجم فرهنگى، و نیز شبهات مخرب دین به دور نگه دارد و آنان را در قبال آسیب‏هاى فرهنگى و دینى مصون دارد. این امر منجر به ایجاد فضایى در جامعه خواهد شد که هیچ گاه استعمار، حتى به شیوه‏ى فرانوى آن، نمى‏تواند در آن نفوذ نماید.

4. حفظ وحدت و یکپارچگى حول کلمه‏ى توحید :

دشمن استعمارگر در صورتى قادر به دست‏یابى به اهداف خود در کشورهاى هدف خواهد بود که بتواند با ایجاد اختلاف و تشتت، زمینه‏ى سلطه‏ى خویش را فراهم سازد. از این رو، باید حول کلمه‏ى توحید، در کنار یکدیگر، در جامعه‏ى اسلامى ثبات و امنیت ایجاد کنیم و از این نظر، خداوند منان را شکر گزاریم:
و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا و اذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم أعداء فألف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا. (59)
بى‏تردید، استعمارگران، که نیل به اهداف خود را در سایه‏ى ایجاد اختلاف در کشورهاى هدف دنبال مى‏کنند، نقشه‏ها و ترفندهاى متنوعى به کار مى‏گیرند و از اختلافات موجود در جوامع اسلامى نهایت بهره را مى‏برند؛ زیرا استعمارگران، مریدان شیطانند و شیطان نیز به آنان آموخته است که چگونه مى‏توان با ایجاد اختلاف و دودستگى، به اهداف شیطانى دست یافت. امام باقر علیه‏السلام در وصف شیطان و شیطان صفتان فرمودند:
ان الشیطان یغرى بین المؤمنین ما لم یرجع أحدهم عن دینه، فاذا فعلوا ذلک استلقا على قفاه و تمدد، ثم قال: فزت؛ فرحم الله امرء ألف بین ولیین لنا. یا معشر المؤمنین! تألفوا و تعاطفوا. (60)

5. مقابله با شایعه پراکنى و برخورد با شایعه سازان :

بر کسى پوشیده نیست که سلاح اساسى دشمن براى ایجاد نفاق و اختلاف در جامعه‏ى اسلامى، بهره‏گیرى از شایعات بى‏اساس است که گاهى این شایعات به زبان و قلم کسانى جارى مى‏شود که در جامعه‏ى اسلامى، نقش ستون پنجم دشمن را ایفا مى‏کنند. روشن است که براى جلوگیرى از نفوذ استعمار، باید در این زمینه تدبیرى اندیشید.
در متون دینى مسلمانان به برخى از راه‏کارهاى مقابله با ترویج شایعات در جامعه‏ى اسلامى اشاره شده است. در آیات شریفه‏ى 11 تا 16 سوره‏ى مبارکه‏ى »نور«، خداوند متعال کسانى که شایعات و اتهامات ناروا را ساده‏لوحانه مى‏پذیرند و نقل مى‏کنند، به شدت مورد مذمت قرار مى‏دهد تا شاید این امر آنان را در این زمینه حساس نماید و جلوى تقویت شایعات در جامعه‏ى اسلامى گرفته شود. در آیه‏ى شریفه‏ى ذیل نیز براى جلوگیرى از سوءاستفاده‏هاى احتمالى دشمن از شایعات، به مسلمانان توصیه شده است: براى اطلاع از حقیقت، امر را به افراد خبره و آگاه واگذار نمایند و اگر قدرت تشخیص حقیقت را ندارند، از پذیرش و نقل شایعات بپرهیزند:
و اذا جاءهم أمر من الأمن أو الخوف أذاعوا به ولو ردوه الى الرسول و الى أولى الأمر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم و لو لا فضل الله علیکم و رحمته لا تبعتم الشیطان الا قلیلا. (61)
آیه‏ى شریفه‏ى ذیل نیز راه‏حل دیگرى براى محفوظ ماندن از شر شایعات، به مسلمانان پیشنهاد مى‏کند: آن اینکه از منبع خبر اطلاع دقیق داشته باشند، و تا وقتى به وثوق خبر دهنده اطمینان پیدا نکرده‏اند، خبر او را در جامعه نشر ندهند:
یا أیها الذین آمنوا ان جاءکم فاسق بنبأ فتبینوا أن تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا على ما فعلتم نادمین. (62)
البته این توصیه‏ها در صورتى است که غرضى از نقل شایعات در کار نباشد؛ چرا که اگر افرادى در صدد برآیند با وجود نقش تخریبگر شایعات، به نقل و پخش آن در جامعه‏ى اسلامى ادامه دهند، قهرا باید با آنان برخورد جدى‏ترى کرد؛ همان گونه که آیه‏ى شریفه حکم سنگینى براى چنین کسانى وضع نموده است:
لئن لم ینته المنافقون و الذین فى قلوبهم مرض و المرجفون فى المدینة لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا ملعونین أینما ثقفوا أخذوا و قتلوا تقتیلا. (63)

نتیجه‏گیرى

استعمار همواره در تلاش است تا با توجه به اقتضائات زمان و مکان، سیاست غارت منابع مادى و معنوى را دنبال نماید و هیچ‏گاه از این سیاست خود کناره نخواهد گرفت. اگر نگاهى عمیق و ژرف به پدیده‏ى استعمار و تاریخ آن داشته باشیم، پى خواهیم برد که تاریخ استعمار به پایان نرسیده، بلکه روز به روز پوست انداخته و همواره باز تولید شده است. (64) »استعمار فرانو« جدیدترین شکل استعمار است که در عصر حاضر، حضورى مؤثر و جدى در عرصه‏ى کشورها دارد. این استعمار با ابزارى جدید به سراغ کشورهاى هدف آمده است. بدین روى، راه‏کارهاى مؤثر در این زمینه، راه‏کارهایى هستند که قادر به تشخیص این نوع استعمار باشند و سپس بتواند با بهره‏گیرى مناسب، به نبرد با آن برخیزند. استعمار فرانو تلاش دارد با جهانى سازى فرهنگ، فرهنگ لیبرالى را بر دنیا حاکم سازد. این فرهنگ، که اباحه‏گرى را به دنبال دارد، فرهنگ بومى و اسلامى را مورد تهاجم قرار مى‏دهد و در این کار، که به کمک ابزارهاى اطلاعاتى و فناورانه‏ى پیشرفته صورت مى‏گیرد، دشمن زمینه‏ى جذب افراد بومى را به سمت خود فراهم مى‏سازد و سبب تهى شدن جامعه‏ى اسلامى از محتواى غنى و نیروهاى راسخ در اعتقادات مى‏گردد و بى‏تردید، این امر زمینه‏ى نفوذ استعمار را فراهم مى‏سازد.
براى مقابله با چنین روندى، اسلام از پیش، تدابیر لازم را اتخاذ نموده است؛ تدابیرى که بهره‏گیرى از آنها مى‏تواند نه تنها تهدید استعمار را مهار سازد، بلکه حتى قادر است آن را به فرصتى براى جوامع اسلامى مبدل نماید. اولین چیزى که در نبرد با استعمارگران از اهمیت برخوردار است تقویت بصیرت نسبت به ماهیت استعمار فرانو و حتى نسبت به نیروهاى خودى است؛ چرا که تا وقتى ماهیت دشمن مشخص نگردد، نمى‏توان براى مبارزه با آن تدبیرى اندیشید. حفظ هوشیارى در برابر دشمن و غفلت نکردن از ترفندهاى او، در حفظ جامعه از گزند استعمار نقشى اساسى دارد. همان گونه که استعمار با عملیات روانى کار خود را پیش برده است، براى مقابله با آن نیز باید این ابزار را در اختیار گرفت و با عملیات روانى بر نیروهاى دشمن و نیروهاى خودى، زمینه‏ى نفوذ استعمار را از میان برداشت. همچنین باید همواره نقطه‏ى اوج را در نظر داشت و به سمت آن حرکت کرد، و آن نقطه رفع سلطه‏ى اجانب از کشور اسلامى و حتى ایجاد برترى مسلمانان نسبت به دشمنان است. این امر مستلزم از میان بردن زمینه‏هاى استعمار در جوامع اسلامى است. تقویت جنبه‏هاى اخلاقى و معنوى در جامعه، تقویت روحیه‏ى صبر، استقامت و شهادت طلبى در جوامع اسلامى، عمل به فریضه‏ى »امر به معروف« و »نهى از منکر«، حفظ وحدت و یکپارچگى حول کلمه‏ى توحید و نیز مقابله با شایعه پراکنى و برخورد با شایعه سازان برخى از راه‏کارها براى از بین بردن زمینه‏هاى سیطره‏ى استعمارگران بر جوامع اسلامى هستند.

پی‌نوشت‌ها:

1- دانش آموخته حوزه علمیه قم و دانشجوى دکترى علوم سیاسى.
2- Colonialism.
3- فرهنگ علوم سیاسى، ص 95.
4- فرهنگ روابط بین‏الملل، ص 29.
5- ر. ک: شناخت ماهیت و عملکرد امپریالیسم، ص 9 و دانشنامه‏ى سیاسى، ص 27.
6- فرهنگ علوم سیاسى، ص 386.
7- نظریه‏ى سیاسى شهید صدر، ص 193.
8- ستیز با تهاجم فرهنگى غرب، ص 25.
9- دنیاى اسلام و تهاجم فرهنگى غرب، ص 26.
10- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مردم قم با ایشان، 19 دى 1383.
11- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار خانواده‏هاى شهداى استان کرمان با ایشان، 12 اردیبهشت 1384.
12- شیطان از هر گروهى لشکریان و یارانى سواره و پیاده دارد (نهج‏البلاغه، خ 192، ص 384).
13- و شیاطین به دوستان خود مطالبى مخفیانه القا مى‏کنند تا با شما به مجادله برخیزند. اگر از آنها اطاعت کنید شما هم مشرک هستید. )انعام: 121(.
14- جنگ روانى، ص 18.
15- همان، ص 21.
16- سفارش مى‏کنم شما را به پروا داشتن از خدایى که با ترساندن‏هاى مکرر، راه عذر را بر شما بست و با دلیل و برهان روشن، حجت را تمام کرد، و شما را پرهیز داد از دشمنى شیطانى که پنهان در سینه‏ها راه مى‏یابد، و آهسته در گوش‏ها راز مى‏گوید، گم‏راه و پست است، وعده‏هاى دروغین مى‏دهد، در آرزوى آنها به انتظار مى‏گذارد، زشتى‏هاى گناهان را زینت مى‏دهد، گناهان بزرگ را کوچک مى‏شمارد و آرام آرام دوستان را فریب مى‏دهد و راه رستگارى را بر بندگانش مى‏بندد و در روز قیامت آنچه را که زینت داده است انکار مى‏کند، و آنچه را که آسان کرده است، بزرگ مى‏شمارد، و از آنچه که پیروان خود را ایمن داشته بود، سخت مى‏ترساند )نهج‏البلاغه، خ 83، ص 136(.
17- دشمن شناسى، ص 17 - 22.
18- ر. ک. بقره: 17؛ اعراف: 195، 179 و 198؛ هود: 20 و یس: 9.
19- ر. ک. اعراف: 201.
20- عمل کننده‏ى بدون آگاهى همچون رونده‏اى است که به بیراهه مى‏رود. پس هر قدر شتاب کند از هدفش دورتر مى‏ماند. و عمل کننده‏ى از روى آگاهى همچون رونده‏اى بر راه راست است. پس بیننده باید به درستى بنگرد که آیا رونده‏ى راه مستقیم است یا واپس‏گرا )نهج‏البلاغه، خ 154، ص 284(.
21- آگاه باشید که شیطان حزب خود را جمع کرده و سواره و پیاده‏هاى لشکر خود را فراخوانده است! اما من آگاهى لازم به امور را دارم؛ نه حق را پوشیده داشتم و نه حق بر من پوشیده ماند. سوگند به خدا! گردابى براى آنان به وجود آورم که جز من کسى نتواند آن را چاره سازد. آنها که در آن غرق شوند هرگز نتوانند بیرون آیند، و آنان که بگریزند خیال بازگشت نکنند )همان، خ 10، ص 54(.
22- همانا ما در زمان رسول خدا صلى الله علیه و اله، به پشتوانه‏ى کثرت )نیروها و امکانات( نمى‏جنگیدیم، بلکه تنها بر اساس بصیرت و آگاهى نبرد مى‏کردیم )بحارالانوار، ج 40، ص 255(.
23- کسى که نقشه‏ها و مواضع کلیدى دشمن را نشناسد، در رسیدن به هدف عاجز مى‏ماند )همان، ج 68، ص 340(.
24- از دشمن پنهان بیش از دشمن آشکار برحذر باش )شرح نهج‏البلاغه، ج 20، ص 311(.
25- اما زنهار! زنهار از دشمن خود پس از آشتى کردن! زیرا گاهى دشمن نزدیک مى‏شود تا غافلگیر کند. پس دوراندیش باش و خوش‏بینى خود را متهم کن )نهج‏البلاغه، ن 53، ص 586(.
26- و هنگامى که در میان آنها باشى، و )در میدان جنگ( براى آنها نماز را برپا کنى، باید دسته‏اى از آنها با تو )به نماز( برخیزند و سلاح‏هایشان را با خود برگیرند و هنگامى که سجده کردند )و نماز را به پایان رساندند( باید به پشت سر شما )به میدان نبرد( بروند و آن دسته‏ى دیگر که نماز نخوانده‏اند )و مشغول پیکار بوده‏اند( بیایند و با تو نماز بخوانند، آنها باید وسایل دفاعى و سلاح‏هایشان را )در حال نماز( با خود حمل کنند؛ )زیرا( کافران آرزو دارند که شما از سلاح‏ها و متاع‏هاى خود غافل شوید و یکباره بر شما هجوم آورند. )نساء: 102(.
27- هر نیرویى در توان دارید براى مقابله با آنها آماده سازید و )همچنین( اسب‏هاى ورزیده )براى میدان نبرد(، تا به وسیله‏ى آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و )همچنین( گروه دیگرى غیر از اینها را که شما نمى‏شناسید و خدا آنها را مى‏شناسد. )انفال: 60(.
28- همانا برادر جنگ، بیدارى و هوشیارى است. هر که بخوابد دشمنش نمى‏خوابد )نهج‏البلاغه، ن 62، ص 602(.
29- کسى که از دشمن غفلت کند حیله‏ها و کیدهاى دشمن بیدارش خواهد ساخت )غررالحکم و دررالکلم، ج 5، ص 344، فراز 8672(.
30- ظاهر سازى دشمن تو را فریب ندهد؛ چرا که دشمن همچون آب است که گرچه غلیانش با آتش به درازا کشد، اما از خاموش کردن آن سرباز نزند )همان، ج 6، ص 292، فراز 10298(.
31- شما را فریب مى‏دهند. اما شما فریب دادن نمى‏دانید؛ سرزمین شما را پیاپى مى‏گیرند و شما پروا ندارید؛ چشم دشمن براى حمله به شما خواب ندارد، ولى شما در غفلت به سر مى‏برید )نهج‏البلاغه، خ 34، ص 86(.
32- آنها که کافر شدند اموالشان را براى بازداشتن )مردم( از راه خدا خرج مى‏کنند. )انفال: 36(.
33- و در آن هنگام که )در میدان نبرد( با هم روبه‏رو شدید، آنها را به چشم شما که نشان مى‏داد، و شما را )نیز( به چشم آنها کم مى‏نمود تا خداوند کارى را که باید انجام گیرد، صورت بخشد. )انفال: 44(.
34- سپس خداوند سکینه )و آرامش( خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل کرد و لشکرهایى فرستاد که شما نمى‏دیدید، و کافران را مجازات کرد. این است جزاى کافران. )بقره: 26(.
35- عوامل پیروزى و شکست، ص 125.
36- شیطان به آنها وعده‏ها )ى دروغین( مى‏دهد و به آرزوها سرگرم مى‏سازد، در حالى که جز فریب و نیرنگ به آنها وعده نمى‏دهد. )نساء: 120(.
37- کسانى که پس از روشن شدن هدایت برایشان به حق پشت کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهاى طولانى فریفته است. )محمد: 25(.
38- خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطى نداده است. )نساء: 141(.
39- عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است. )منافقون: 8(.
40- اگر آنها بر شما مسلط شوند، دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خود را به بدى کردن نسبت به شما مى‏گشایند و دوست دارند شما به کفر باز گردید. )ممتحنه: 2(.
41- اسلام )بر همه چیز( علو و استیلا دارد و چیزى بر آن علو و استیلا ندارد )وسائل الشیعه، ج 17، کتاب »الفرائض و المواریث«، ص 376، ح 11(.
42- اى کسانى که ایمان آورده‏اید! از گام‏هاى شیطان پیروى نکنید. هر کس پیرو گام‏هاى شیطان شود )گم‏راهش مى‏سازد؛ زیرا( او به فحشا و منکر فرمان مى‏دهد. )نور: 21(.
43- افراد مؤمن نباید به جاى مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند. )آل‏عمران: 28(.
44- اى کسانى که ایمان آورده‏اید! افرادى از اهل کتاب که آیین شما را به باد استهزا و بازى مى‏گیرند و مشرکان را ولى خود انتخاب نکنید و از خدا بپرهیزید، اگر ایمان دارید. )مائده: 57(.
45- اى کسانى که ایمان آورده‏اید! یهود و نصارا را ولى )و دوست و تکیه‏گاه خود( انتخاب نکنید. آنها اولیاى یکدیگرند؛ و کسانى از شما که با آنان دوستى کنند از آنها هستند. خداوند جمعیت ستمکار را هدایت نمى‏کند. )مائده: 51(.
46- و در برابر آنچه )دشمنان( مى‏گویند شکیبا باش و به گونه‏اى شایسته از آنان دورى گزین. )مزمل: 10(.
47- کسى که از دشمنانش خیرخواهى طلبد نادان است )غررالحکم و دررالکلم، ج 4، ص 473، فراز 6663(.
48- با دشمنانت رایزنى مکن و اخبارت را از او بپوشان )همان، ج 6، ص 269، فراز 10198(.
49- خداوند به یکى از پیامبران خود وحى نمود تا به مؤمنان این گونه ابلاغ کند: مبادا همچون دشمنان من لباس بپوشید و همانند ایشان غذا بخورید و بسان آنان راه بروید که در آن صورت، شما نیز مثل آنان دشمن من خواهید بود )وسائل الشیعه، ج3 ، ب »لباس المصلى«، ص 279، ح 8(.
50- اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هنگامى که )در میدان نبرد( با گروهى روبه‏رو مى‏شوید، ثابت قدم باشید و خدا را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید. )انفال: 45(.
51- خداوند این امت را به واسطه‏ى دعا، نماز و اخلاص ضعفا یارى مى‏کند )سنن نسائى، ج 6، ص 45(.
52- آرى، اگر استقامت و تقوا پیشه کنید و دشمن به همین زودى به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار تن از فرشتگان، که نشانه‏هایى با خود دارند، مدد خواهد داد. )آل‏عمران: 125(.
53- اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اگر )آیین( خدا را یارى کنید شما را یارى مى‏کند و گام‏هایتان را استوار مى‏سازد. )محمد: 7(.
54- اگر خداوند شما را یارى کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد، و اگر دست از یارى شما بردارد کیست که پس از او، شما را یارى کند؟! و مؤمنان تنها بر خداوند باید توکل کنند. )آل‏عمران: 160(.
55- سخن آنها تو را غمگین نسازد! تمام عزت از آن خداست. )یونس: 65(.
56- اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هنگامى که )در میدان نبرد( با گروهى روبه‏رو مى‏شوید، ثابت قدم باشید و خدا را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید و )فرمان( خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و نزاع نکنید که سست مى‏شوید و قدرت شما از میان مى‏رود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است. )انفال: 46(.
57- اگر نیکى به شما برسد آنها را ناراحت مى‏کند، و اگر حادثه‏ى ناگوارى براى شما رخ دهد خوشحال مى‏شوند )اما( اگر در برابرشان استقامت و پرهیزگارى پیشه کنید، نقشه‏هاى )خائنانه‏ى( آنان به شما زیانى نمى‏رساند. )آل‏عمران: 120(.
58- باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند و آنها همان رستگارانند. )آل‏عمران: 104(.
59- و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت بزرگ خدا را بر خود به یاد آورید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دل‏هاى شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او، برادر شدید. )آل‏عمران: 103(.
60- الاصول من الکافى، ج 2، ص 345.
61- و هنگامى که خبرى از پیروزى یا شکست به آنها برسد، )بدون تحقیق( آن را شایع مى‏سازند، در حالى که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان - که قدرت تشخیص کافى دارند - بازگردانند، از ریشه‏هاى مسائل آگاه خواهد شد و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده‏ى کمى، همگى از شیطان پیروى مى‏کردید و )گم‏راه مى‏شدید(. )نساء: 83(.
62- اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اگر فاسقى خبرى براى شما آورد، درباره‏اش تحقیق کنید تا مبادا به گروهى از روى نادانى آسیب برسانید و از کرده‏ى خود پشیمان شوید. )حجرات: 6(.
63- اگر منافقان و بیمار دلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بى‏اساس در مدینه پخش مى‏کنند دست از کار خود برندارند، تو را بر ضد آنان مى‏شورانیم، سپس جز مدت کوتاهى نمى‏توانند در کنار تو در این شهر بمانند، و از جا طرد مى‏شوند و هر جا یافت شوند، گرفته خواهند و به سختى به قتل خواهند رسید. )احزاب: 60 و 61(.
64- نظریه‏ى سیاسى شهید صدر، ص 193.




 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط