نویسنده: شهای سبزی
بازی های اکشن تاکتیکی معمولاً به خاطر گیم پلی مشکل و مبتنی بر واقعیتی که ارائه می دهند بیشتر مورد توجه بازیبازهای حرفه ای تر قرار می گیرند و بازیبازهایی که به بازی های اکشن پرتحرک عادت کرده اند نمی توانند به راحتی با این بازی ها کنار بیایند. Operation Flashpoint:DR یکی از همین بازی هاست که به عنوان دومین بازی از سری Operation Flashpoint و توسط Codemasters ساخته و منتشر شده است.
با این که داستان در این گونه بازی ها از اهمیت کمی برخوردار است اما OFDR از این لحاظ هم خیلی بد کار نکرده است. بازی در یک جزیره ی افسانه ای به نام Skira در نزدیکی روسیه اتفاق می افتد. در سال 2011، پس از همه گیر شدن بحران اقتصادی در دنیا و ورشکسته شدن بسیاری از بنگاه های نفتی، در جزیره ی Skira منابع نفتی فراوانی یافت می شود که می تواند اقتصاد هر کدام از کشورهای در معرض نابودی را نجات دهد. در این میان چین که یکی از قطب های نظامی دنیا محسوب می شود ارتش آزادی بخش خلق (PLA) خود را وارد معرکه (بخوانید جزیره ی Skira) می کند و نبرد عظیمی با ارتش کشور روسیه شکل می دهد. روسیه که در این نبرد شکست می خورد و توانایی مقابله با چین را ندارد دست به دامن آمریکا شده و از ایالت متحده درخواست نیروی کمکی می کند. اینجاست که شما به همراه گروهتان که از اعضای نیروی دریایی آمریکا هستید وارد جزیره می شوید تا با چینی ها مبارزه کنید. حدود 90 درصد داستان بازی به وسیله ی میان پرده ی ابتدای بازی روایت می شود و باقی داستان را خودتان در طول بازی رقم خواهید زد. تمامی 11 مرحله ی بخش Campaign بازی در جزیره ی Skira به وقوع می پیوندد. محیط های این جزیره علاوه بر این که از ساختار Open-World تبعیت می کنند بسیار وسیع هستند و زمان نسبتاً زیادی از بازیباز هم صرف طی کردن مسیرهای این محیط ها می شود. با این وجود بازی حالت Sandbox خود را حفظ کرده و به بازیباز در انتخاب ماموریت هایش در هر مرحله آزادی عمل خوبی داده است. در هر کدام از مراحل تقریباً 3 یا 4 ماموریت اصلی به بازیباز سپرده می شود تا او بنا به سلیقه ی خود و به هر ترتیبی که می خواهد آن ها را انجام دهد. محیط جزیره بیش از 220 کیلومتر مربع وسعت دارد که به هیچ وجه نمی توان تمام آن را با پای پیاده طی کرد، به همین دلیل در بازی انواع و اقسام وسائل نقلیه قرار دارند تا کار جابه جایی نیروها را انجام دهند.
بازی سرپرستی یک گروه 4 نفری را به شما واگذار می کند. متأسفانه اختیارات اعضای گروه به وظائف فوق تخصصی تقسیم بندی نشده و به هیچ وجه کارهای خاص از آن ها شکل نمی گیرد. شاید تنها عضو متخصص گروه درمانگر (Medic) باشد که در مواقع ضروری می تواند میزان سلامت دیگر اعضای گروه را احیا بخشد. دو فرد دیگری هم که در گروه تان وجود دارند بیشتر در مهارت های نظامی توانا هستند و در نبردهای دور و نزدیک به شما کمک می کنند. دستورات شما هم به یک رنج وسیع تقسیم بندی می شوند که به طور کلی راضی کننده هستند. هر نوع دستوری که فکرش را بکنید در بازی می توانید به یارهایتان بدهید، اما مهم اجرا کردن آن هاست. البته نمی توان گفت که دستورات شما را اجرا نمی کنند اما اکثراً دستورات را نیمه کاره رها می کنند یا باگ هایی که در حرکاتشان به وجود می آید باعث اجرای اشتباه یک دستور می شود. به عنوان مثال گاهی پیش می آید که به جوخه تان دستور حمله بدهید و آن ها پس از شلیک چند گلوله و در حالی که دشمن هنوز هم پابرجاست دست از شلیک بردارند. به طور کلی می توان گفت دستورات در OFDR به صورت کوتاه مدت زمان بندی شده اند و نمی توان یک دستور به اعضای گروه داد که بیش از یک یا دو دقیقه تداوم داشته باشد.
همچنین بسیار پیش می آید که یکی از اعضا در نبردی جا بماند و یا راه خود را گم کند. سیستم دستوردهی و استفاده مناسب از دکمه های کیبورد هم در بازی به خوبی رعایت شده و بازیباز به راحتی می تواند خواسته هایش را از اعضای گروه بخواهد. البته با توجه به این که برای دستور دادن باید از دکمه های حرکت شخصیت استفاده کنید، موقع دستور دادن می بایست ایستاده باشید و قابلیت شلیک و حرکت اضافی دیگری هم نخواهید داشت که این امر ممکن است در مبارزات برایتان دردسرساز شود.
در بازی حرکات شخصیت به زیباترین وجه ممکن شبیه سازی شده است. سینه خیزها، دویدن ها، تکان خوردن های دوربین موقع انفجار و ... همگی به شکل واقعی شبیه سازی شده اند که همگی به ایجاد هیجان بیشتر در بازی کمک کرده اند.
همان طور که گفته شد گاهاً حرکات عجیبی از سوی سربازان تان مشاهده می شود که موجب به هم ریختگی و آشفتگی کارهای تیمی گروه خواهد شد. از طرفی هوش مصنوعی دشمنان بالاست و هر گونه حرکتی که فکرش را بکنید از آن ها سر می زند. به عنوان مثال به خوبی شما را دور می زنند و بین آن ها هم کار تیمی مشاهده می شود. در بحبوحه ی مبارزات هیچ دشمنی را پیدا نمی کنید که جایش ثابت باشد و حرکت نکند (البته به غیر از تک تیراندازها و نگهبان ها) و اغلباً با تغییر مواضع و مکان خود سعی در مات کردن بازیباز می کنند.
با این وجود مبارزات بازی به اندازه ی بازی ای مثل ARMA II نفس گیر و شلوغ نیستند و گاهی این کمبود مبارزه است که حوصله ی شما را سر می برد. به غیر از مکان هایی که باید در آن ها ماموریت هایتان را انجام دهید مبارزه ی دیگری در دیگر محیط ها وجود ندارد و غالباً باید راه های طولانی بازی را طی کنید تا به محیط مبارزه برسید که این امر هم می تواند حوصله ی بازیباز را سر ببرد.
البته این امر برای طرفداران بازی های شبیه سازی طبیعی است ولی می تواند بازیبازهای کم تجربه تر را از خود برنجاند.
یکی از مشکلاتی که بازی به شدت از آن رنج می برد کمبود تعداد چک پوینت ها در طول مراحل است. همان طور که گفته شد، ساختار بازی به صورت Open -World است و هر کدام از ماموریت ها زمان نسبتاً زیادی را به خود اختصاص می دهند. با این حال چک پوینت ها بسیار کم و حتی کمتر از تعداد ماموریت ها هستند، به این معنی که بعد از انجام هر ماموریت حتماً چک پوینت وجود ندارد. با وجود گیم پلی مشکلی که بازی دارد این امر می تواند مشکلات زیای را برای بازیبازها به وجود آورد.
رانندگی با وسائل نقلیه هم بخش دیگری از گیم پلی بازی است که می تواند به گیم پلی بازی تنوع ببخشد اما کنترل و زاویه دید نامناسب خودروها هم گاهاً توی ذوق می زند. شما بسته به سلیقه ی خودتان می توانید پشت فرمان بنشینید، صندلی کنار راننده را انتخاب کنید و حتی مسئولیت سلاح خودروها را بر عهده بگیرید. بخش سلاح های بازی را می توان جزو قدرتمندترین اجزا آن به شمار آورد. بیش از 70 نوع سلاح در بازی وجود دارند که هر کدام با بیشترین دقت ممکن از روی سلاح های واقعی شبیه سازی شده اند. البته تمام این 70 سلاح، اسلحه های مستقل نیستند و گاهاً با هم تفاوت های بسیار اندکی دارند.
مثلاً تفاوت در دوربین اسلحه ی Rifle موجب می شود تا کارایی سلاح شما تغییر زیادی بکند و فاصله ی هدف قرار دادن دشمنان را هم تحت الشعاع خود قرار دهد.
مد Co-oP این بازی بدون شک یکی از سخت ترین ها در بین بازی های این نسل است. در این حالت 4 بازیباز قادر خواهند بود با همکاری هم ماموریت های بخش Campaign را انجام دهند. این مُد مشکل است زیرا اگر اعضای گروهی که با هم بازی می کنند، از انجام کارهای تیمی به دور باشند، انجام مراحل برایشان غیر ممکن خواهد بود. در این بازی، شخصیت های بازی با دریافت یک یا نهایتاً دو گلوله می میرند و فرض کنید در هر ماموریت هر کس راه خود را برود. پس برای این که بتوانید OFDR را با حالت Co-oP بازی کنید حتماً باید تیم واقعی باشید! با این که اکثر بازی های Codemasters همیشه از لحاظ گرافیک در حد بالایی بوده اند، اما این بازی از لحاظ گرافیک خیلی موفق ظاهر نشده است. طراحی هنری محیط های جزیره خوب و قابل قبول کار شده اما از لحاظ فنی در حد و اندازه بازی های هم نسلش نیست. طراحی مدل و انیمیشن شخصیت ها هم ضعیف بوده و علاوه بر آن ها در ظاهر دشمنان هم تفاوت زیادی به چشم نمی خورد. با این وجود طراحی اسلحه ها بسیار خوب بوده اما باز هم از لحاظ فنی کمی ضعیف به نظر می رسد. نورپردازی سطح سلاح ها به هیچ وجه راضی کننده نیست و به طور کلی می توان گفت هیچ کدام از افکت های نسل جدید در سطح اسلحه ها به کار نرفته. حالت دید در شب (Night Vision) بازی هم با این که تقلیدی از بازی های دیگر است اما به نسبت راضی کننده است. از طرفی افکت های انفجار با حرکات اکشنی که در دوربین بازی به وجود می آورند باعث می شوند تا حد زیادی ضعف های گرافیک فنی بازی زیاد به چشم نیاید.
در بازی شاهد گزارش لحظه به لحظه ی هم گروهی ها هستیم که می تواند بازیباز را از تمام مواضع و موقعیت دشمنان آگاه کند. با این حال گاهی گزارش ها بیش از حد زیاد می شود به طوری که صداها در هم قاطی شده و همین عامل کافیست تا نتوانید هیچ کدام از دستورات را دریافت کنید. از طرف دیگر صداگذاری شخصیت های بازی زیبا کار شده است و بازی از این لحاظ مشکل خاصی ندارد. رادیو هم دیگر وسیله ی شماست که باید ماموریت هایتان را از طریق آن دریافت کنید. متأسفانه کسی که ماموریت ها را برای شما شرح می دهد گاهی بیش از حد پر حرفی می کند و باعث می شود حوصله تان سر برود زیرا در ابتدای مرحله و زمانی که او ماموریت را برای تان بازگو می کند توانایی حرکت ندارید! OFDR از آن دست بازی هایست که نظیر آن بسیار کم ساخته می شود و مانند اکشن های محض و شوترهای علمی تخیلی بازار را قبضه نکرده است؛ به همین دلیل شاید این فرصت خوبی باشد تا بتوان یک جنگ واقعی را تجربه کرد. بازی جذابیت های زیادی در خود دارد اما متأسفانه باید ضعف هایش را هم پذیرفت.
منبع: مجله ی بازی رایانه، شماره ی 32
با این که داستان در این گونه بازی ها از اهمیت کمی برخوردار است اما OFDR از این لحاظ هم خیلی بد کار نکرده است. بازی در یک جزیره ی افسانه ای به نام Skira در نزدیکی روسیه اتفاق می افتد. در سال 2011، پس از همه گیر شدن بحران اقتصادی در دنیا و ورشکسته شدن بسیاری از بنگاه های نفتی، در جزیره ی Skira منابع نفتی فراوانی یافت می شود که می تواند اقتصاد هر کدام از کشورهای در معرض نابودی را نجات دهد. در این میان چین که یکی از قطب های نظامی دنیا محسوب می شود ارتش آزادی بخش خلق (PLA) خود را وارد معرکه (بخوانید جزیره ی Skira) می کند و نبرد عظیمی با ارتش کشور روسیه شکل می دهد. روسیه که در این نبرد شکست می خورد و توانایی مقابله با چین را ندارد دست به دامن آمریکا شده و از ایالت متحده درخواست نیروی کمکی می کند. اینجاست که شما به همراه گروهتان که از اعضای نیروی دریایی آمریکا هستید وارد جزیره می شوید تا با چینی ها مبارزه کنید. حدود 90 درصد داستان بازی به وسیله ی میان پرده ی ابتدای بازی روایت می شود و باقی داستان را خودتان در طول بازی رقم خواهید زد. تمامی 11 مرحله ی بخش Campaign بازی در جزیره ی Skira به وقوع می پیوندد. محیط های این جزیره علاوه بر این که از ساختار Open-World تبعیت می کنند بسیار وسیع هستند و زمان نسبتاً زیادی از بازیباز هم صرف طی کردن مسیرهای این محیط ها می شود. با این وجود بازی حالت Sandbox خود را حفظ کرده و به بازیباز در انتخاب ماموریت هایش در هر مرحله آزادی عمل خوبی داده است. در هر کدام از مراحل تقریباً 3 یا 4 ماموریت اصلی به بازیباز سپرده می شود تا او بنا به سلیقه ی خود و به هر ترتیبی که می خواهد آن ها را انجام دهد. محیط جزیره بیش از 220 کیلومتر مربع وسعت دارد که به هیچ وجه نمی توان تمام آن را با پای پیاده طی کرد، به همین دلیل در بازی انواع و اقسام وسائل نقلیه قرار دارند تا کار جابه جایی نیروها را انجام دهند.
بازی سرپرستی یک گروه 4 نفری را به شما واگذار می کند. متأسفانه اختیارات اعضای گروه به وظائف فوق تخصصی تقسیم بندی نشده و به هیچ وجه کارهای خاص از آن ها شکل نمی گیرد. شاید تنها عضو متخصص گروه درمانگر (Medic) باشد که در مواقع ضروری می تواند میزان سلامت دیگر اعضای گروه را احیا بخشد. دو فرد دیگری هم که در گروه تان وجود دارند بیشتر در مهارت های نظامی توانا هستند و در نبردهای دور و نزدیک به شما کمک می کنند. دستورات شما هم به یک رنج وسیع تقسیم بندی می شوند که به طور کلی راضی کننده هستند. هر نوع دستوری که فکرش را بکنید در بازی می توانید به یارهایتان بدهید، اما مهم اجرا کردن آن هاست. البته نمی توان گفت که دستورات شما را اجرا نمی کنند اما اکثراً دستورات را نیمه کاره رها می کنند یا باگ هایی که در حرکاتشان به وجود می آید باعث اجرای اشتباه یک دستور می شود. به عنوان مثال گاهی پیش می آید که به جوخه تان دستور حمله بدهید و آن ها پس از شلیک چند گلوله و در حالی که دشمن هنوز هم پابرجاست دست از شلیک بردارند. به طور کلی می توان گفت دستورات در OFDR به صورت کوتاه مدت زمان بندی شده اند و نمی توان یک دستور به اعضای گروه داد که بیش از یک یا دو دقیقه تداوم داشته باشد.
در بازی حرکات شخصیت به زیباترین وجه ممکن شبیه سازی شده است. سینه خیزها، دویدن ها، تکان خوردن های دوربین موقع انفجار و ... همگی به شکل واقعی شبیه سازی شده اند که همگی به ایجاد هیجان بیشتر در بازی کمک کرده اند.
همان طور که گفته شد گاهاً حرکات عجیبی از سوی سربازان تان مشاهده می شود که موجب به هم ریختگی و آشفتگی کارهای تیمی گروه خواهد شد. از طرفی هوش مصنوعی دشمنان بالاست و هر گونه حرکتی که فکرش را بکنید از آن ها سر می زند. به عنوان مثال به خوبی شما را دور می زنند و بین آن ها هم کار تیمی مشاهده می شود. در بحبوحه ی مبارزات هیچ دشمنی را پیدا نمی کنید که جایش ثابت باشد و حرکت نکند (البته به غیر از تک تیراندازها و نگهبان ها) و اغلباً با تغییر مواضع و مکان خود سعی در مات کردن بازیباز می کنند.
البته این امر برای طرفداران بازی های شبیه سازی طبیعی است ولی می تواند بازیبازهای کم تجربه تر را از خود برنجاند.
یکی از مشکلاتی که بازی به شدت از آن رنج می برد کمبود تعداد چک پوینت ها در طول مراحل است. همان طور که گفته شد، ساختار بازی به صورت Open -World است و هر کدام از ماموریت ها زمان نسبتاً زیادی را به خود اختصاص می دهند. با این حال چک پوینت ها بسیار کم و حتی کمتر از تعداد ماموریت ها هستند، به این معنی که بعد از انجام هر ماموریت حتماً چک پوینت وجود ندارد. با وجود گیم پلی مشکلی که بازی دارد این امر می تواند مشکلات زیای را برای بازیبازها به وجود آورد.
مثلاً تفاوت در دوربین اسلحه ی Rifle موجب می شود تا کارایی سلاح شما تغییر زیادی بکند و فاصله ی هدف قرار دادن دشمنان را هم تحت الشعاع خود قرار دهد.
در بازی شاهد گزارش لحظه به لحظه ی هم گروهی ها هستیم که می تواند بازیباز را از تمام مواضع و موقعیت دشمنان آگاه کند. با این حال گاهی گزارش ها بیش از حد زیاد می شود به طوری که صداها در هم قاطی شده و همین عامل کافیست تا نتوانید هیچ کدام از دستورات را دریافت کنید. از طرف دیگر صداگذاری شخصیت های بازی زیبا کار شده است و بازی از این لحاظ مشکل خاصی ندارد. رادیو هم دیگر وسیله ی شماست که باید ماموریت هایتان را از طریق آن دریافت کنید. متأسفانه کسی که ماموریت ها را برای شما شرح می دهد گاهی بیش از حد پر حرفی می کند و باعث می شود حوصله تان سر برود زیرا در ابتدای مرحله و زمانی که او ماموریت را برای تان بازگو می کند توانایی حرکت ندارید! OFDR از آن دست بازی هایست که نظیر آن بسیار کم ساخته می شود و مانند اکشن های محض و شوترهای علمی تخیلی بازار را قبضه نکرده است؛ به همین دلیل شاید این فرصت خوبی باشد تا بتوان یک جنگ واقعی را تجربه کرد. بازی جذابیت های زیادی در خود دارد اما متأسفانه باید ضعف هایش را هم پذیرفت.
منبع: مجله ی بازی رایانه، شماره ی 32