امید و رویاهای یک خانم باردار ناگهان با سقط جنین از بین میرود و دچار اختلالات خلقی متعددی میشود با این تصور که شاید امیدی برای دوباره بچهدارشدناش وجود ندارد. ناراحتیهای مادر در پی سقط جنین ممکن است منجر به افسردگی شود. متاسفانه این دوران بسیار پرتشویش است اما چگونه میتوان در بارداری بعد از سقط جنین تفکر مثبت داشت؟ چگونه میتوان با عوارض ناشی از سقط کنار آمد و مهمتر از همه آیا باید افسردگی پس از سقط را جدی گرفت؟ دکتر ساحل همتی گرکانی، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به این سوالات پاسخ میدهد.
خانم دکتر! آیا افسردگی بعد از سقط همان علائم افسردگی معمولی را دارد؟
به طور کلی افسردگی در خانمها نسبت به آقایان شیوع بیشتری دارد و علل مختلفی در آن نقش دارند. شیوع افسردگی در زنان از مردان خیلی بیشتر است. افسردگی بعد از سقط یا بعد از دوره زایمان جزو اختلالات خلقی است که در برخی از خانمها شاهد آن هستیم.این افسردگی در واقع همان علائم افسردگی معمولی را دارد یعنی توأم با خلق غمگین، نگرانی، ناراحتی، بیحوصلگی، کاهش اشتها، کاهش میل به زندگی و کاهش خواب است و میتواند علائم شدیدتری نیز داشته باشد. برخی مواقع میتوان احتمال خودکشی را نیز پیشبینی کرد. در این مواقع به اقدامات جدی و پیشگیرانهای نیاز است. در افسردگی بعد از زایمان و بعد از سقط ترشح هورمونهای بارداری قطع میشود اما عواملی مانند اختلالات شخصیت و مشکلات قبل از بارداری میتواند مزید بر علت باشد.
آیا علائم افسردگی بعد از زایمان و افسردگی بعد از سقط جنین شبیه به یکدیگرند و در هر دو مورد با قطع ناگهانی هورمونها همراه است؟
بله. علائم شبیه هم هستند با این تفاوت که در افسردگی بعد از سقط با از دست دادن و فقدان روبرو هستیم یعنی مادری که آماده مادر شدن بوده ناگهان جنین خود را از دست میدهد درست مثل زمانی که عزیزی را از دست داده است همانطور که در مرگ عزیزان مراحل متعددی مانند ناراحتی، خشم، انکار و سپس پذیرش را طی میکنیم مادر نیز از این مراحل عبور میکند اما گاه در مرحله پذیرفتن، افسردگی نیز دیده میشود. در زندگی عادی انسانها با از دست دادن بستگان خود افسردگی را تجربه میکنند بنابراین ناراحتی و نگرانیهای بعد از سقط کاملا طبیعی است ولی افسردگی غیرطبیعی محسوب میشود.وابستگی عاطفی بین مادر و جنین از چه زمانی آغاز میشود؟
دانش مادر و باورهای او نقش مهمی در این وابستگی دارد. امروزه تاکید بر آن است از زمانی که مادر متوجه بارداری خود میشود با جنین ارتباط عاطفی برقرار کند. طبق تحقیقات انجامشده جنین در رحم مادر صدای او را میشنود پس صحبت کردن مادر با جنین به این ارتباط کمک میکند. فرهنگ و شخصیت مادر، مکان زندگی، رضایت از زندگی و همسر و برنامهریزی برای بچهدار شدن این ارتباط را غنیتر میکند بنابراین شاید تحمل از دست دادن جنین در این گروه از زنان کمی مشکل باشد.پس ممکن است تا بارداریهای بعدی نیز ادامه پیدا کند؟
در مادرانی که سابقه افسردگی در زایمانهای قبل را داشتهاند یا در سقط قبلی آن را تجربه کردهاند این احتمال بالاتر است. همانطور که گفتم ناراحتی بعد از سقط امری طبیعی است اما اگر این احساس بیش از 2 هفته طول بکشد فرد دچار اختلال افسردگی شده است و حتما نیازمند پیگیری و درمان جدی است!گاهی مادران تمایلی به ادامه بارداری ندارند و خودشان اقدام به سقط جنین میکنند، به نظر شما در این مادران نیز احتمال افسردگی یا احساس گناه وجود دارد؟
در سقطهای القاءشده، ناراحتی در اثر سقط بسیار کمتر دیده میشود زیرا این عمل کاملا آگاهانه است و معمولا احساس گناه نیز نمیکنند اما در سقطهای ناگهانی بارداری، نگرانیها و اضطرابها بیشتر به افسردگی تبدیل میشوند اما مادران نباید به دنبال مقصر بگردند یا خود را سرزنش کنند که کوتاهی یا کمکاری کردهاند.زنانی که جنین خود را از دست دادهاند چگونه باید با این مساله کنار بیایند؟
تاکید من همیشه روی آموزش است. ندانستن و عدم آگاهی، بیشتر باعث ترس ما میشود. برای داشتن اطلاعات باید از جزوهها، کتابهای مناسب و سایتهای آموزشی و مراکزی که خانمها بتوانند راجع بهمشکلاتشان صحبت کنند، استفاده کرد همه زنان در طول زندگی مراحل مختلفی مثل بلوغ، باروری، شیردهی، نازایی و یائسگی را پشتسر میگذارند پس این شرایط ویژه خانمهاست.دوری کردن از افکار یا تصاویری که یادآور سقط است میتواند به افراد کمک کند؟
خیر. وقتی اندوهگین هستید نسبت به مسائل مختلف واکنش نشان میدهید اما بهتر است مشکل را بشناسید و درصدد حل آن برآیید.همسر یا اطرافیان چطور؟
در این مواقع همسر و اطرافیان نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند. حمایت هر چه بیشتر آنها از نظر عاطفی و روانی در پذیرش فقدان جنین به خانمها کمک میکند تا بهتر و بیشتر با مشکلشان کنار بیایند. درواقع زمانی که فردی در خانواده فوت میکند، اطرافیان سعی میکنند در کنار او بمانند تا از نظر روانی صدمه نبیند. در سقط جنین نیز باید اینگونه باشد. حمایت اطرافیان بهخصوص همسر سرعت برگشتن مادر به زندگی عادیاش را بیشتر میکند.نظرجراح و متخصص زنان و زایمان
سقط جنین، افسردگی میآورد؟
پاسخ از خانم دکتر اعظمالسادات موسوی، جراح و متخصص زنان و زایمان
سقط در واقع به از دست دادن ناگهانی جنین قبل هفته 22 بارداری و زمانی که وزن جنین کمتر از 400 تا 500 گرم است گفته میشود. سقطها معمولا علتهای گوناگونی دارند. ممکن است خود به خودی یا درمانی باشند.در نوع خودبهخودی، مرگ جنین داخل رحم یا کنده شدن زودرس جفت باعث خروج محصولات بارداری شده است. سقطهای زیر 12 هفته علت ژنتیکی دارند و سقطهای بالای 12 هفته، به علت مشکلهای داخل رحم یا جنینی اتفاق میافتند. برای افسردگی بعد از سقط، دو علت روحی ـ روانی و هورمونی مطرح است. در دوران بارداری، سطح هورمونهای استروژن و پروژسترون، بهخصوص پروژسترون، افزایش مییابد. پروژسترون معمولا آستانه تحمل را بالا میبرد و به شخص آرامش میدهد، تمایل به خواب و استراحت را بیشتر و حساسیت در برابر مشکلات را کم میکند. با قطع ناگهانی پروژسترون، عوارض ناشی از آن که همانا تحریکپذیری و به دنبال آن اضطراب و افسردگی است، شدت مییابد. از عوامل روحی ـ روانی، میتوان به «فقدان جنین» اشاره کرد. مادر که آماده پذیرش نوزاد است، ناگهان جنین خود را از دست میدهد. نوع سقط در افسردگی بسیار موثر است. برای برخی از مادران که سقطهای مکرر دارند، طبیعتا تحمل این ضایعه بسیاردشوارتر است.تحقیقاتی که در ایران انجام گرفته، نشان داده آمار افسردگی ناشی از سقط در بیمارانی که تحتدرمان نازایی قرار داشتهاند، نسبت به کشورهای دیگر بالاتر است. برای کمک به مادران، باید از گفتار مناسب و دلداریدهنده آغاز و آینده را طوری ترسیم کنیم که بتوانند واقعیت را بپذیرند.خانمها بعد از گذراندن یک عادت ماهانه طبیعی میتوانند دوباره باردار شوند و اگر توصیه میکنیم بلافاصله باردار نشوند به این دلیل است که علت سقط بررسی شود یا اگر در اثر سقط دچار کمخونی یا عوارض ناشی از سقط شدهاند، جبران شود . تجربه نشان داده زنانی که دچار سقط جنین میشوند، افسردگی شدید ندارند و نیازی به درمان دارویی نیست.
منبع مقاله: هفته نامه سلامت
/ج