بررسی 50 بازی برتر E3 2011 - قسمت 1

طبق رسم قدیمی بازی رایانه در شماره ویژه نمایشگاه E3 بخشی از نشریه به معرفی بازی های نمایش داده شده در این نمایشگاه اختصاص دارد. معرفی بهترین های E3 2011 به مانند سال گذشته انجام شد. برای انتخاب بهترین های E3
جمعه، 1 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی 50 بازی برتر E3 2011 - قسمت 1
بررسی 50 بازی برتر E3 2011 - قسمت 1

نویسنده:



 
طبق رسم قدیمی بازی رایانه در شماره ویژه نمایشگاه E3 بخشی از نشریه به معرفی بازی های نمایش داده شده در این نمایشگاه اختصاص دارد. معرفی بهترین های E3 2011 به مانند سال گذشته انجام شد. برای انتخاب بهترین های E3 نویسندگان بازی رایانه از بین بازی های به نمایش درآمده در نمایشگاه به رأی خودشان 50 بازی را انتخاب کرده و بر اساس نمایش آن ها در E3 2011 مطلب مربوط به هر بازی را نوشته برای هر عنوان تعدادی نظر داده شده است. در E3 2011 تعداد زیادی عنوان به نمایش گذاشته شد که در میان آن ها چند بازی جدید نیز حضور داشتند. در این میان فقط بازی هایی برای این لیست انتخاب شده اند که دمو قابل بازی داشتند و بازی هایی که نمایش آن تنها در پشت درهای بسته اتفاق افتاده است و یا نمایش آن ها در حد یک معرفی کوتاه یا پخش تیزر بوده، در این فهرست جایی ندارد. با توجه به این که در شماره های پیشین مجله بازی رایانه، یا در شماره های آتی بازی رایانه مقاله های مفصلی درباره بازی های انتخاب شده در این لیست خواهید خواند، تصمیم گرفتیم در این شماره تنها در مورد نمایش E3 بازی ها نوشته شود. بنابراین دقت داشته باشید که امتیازات داده شده مختص نمایش این بازی ها در E3 2011 است و اولین یا آخرین بازی این فهرست الزاماً در هنگام عرضه بهترین یا بدترین بازی نخواهد بود. در این شماره نویسندگان مجله بازی رایانه، در مورد نمایش این بازی ها نظر داده و به هر کدام از آن ها امتیاز خود از حداکثر امتیاز ممکن (20) را اعطا کرده اند. بدین ترتیب با گرفتن میانگین امتیازات اعطا شده به هر بازی، عملاً ‌برترین بازی های E3 2011 نیز از دید مجله بازی رایانه شناخته شدند (البته نظرات و امتیازات داده شده بر اساس علایق شخصی نویسندگان است). همان طور که در شماره سال گذشته دیدید و در این شماره نیز خواهید دید برخی بازی ها میانگین امتیاز و رتبه یکسانی دارند. به عنوان مثال اگر چهار بازی رتبه مشترک 27 را کسب کرده اند، بنابراین بازی ای که پیش از این 4 بازی قرار دارد رتبه 28 و بازی ای که بعد از این چهار بازی قرار دارد رتبه 23 را کسب می کند. چرا که در چنین مواردی این بازی ها با توجه به فاکتورهایی چون محبوبیت میان بازیبازها، سابقه درخشان نسخه های قبلی و ... مرتب می شوند.

Sly Cooper
Thieves in Time
Sanzaru Games- SCEA (PS3) Action Adventure

رضا چشمی
حمید رضا بهزاد وحید یاشار شهریار آرش سهیل محمد کسری شهاب
16 16 16 10 9 6 16 12 10 12 10 12
Sly Cooper یکی از سه عنوان بازی پلتفرم سونی است که محبوبیت بسیاری در نزد هواداران دارد. غیبت 7 ساله این عنوان باعث شده بود مشتاقان بازی بی صبرانه منتظر خبر ساخت قسمت جدید آن باشند که این مهم در نمایشگاه E3 امسال محقق شد. البته باید توجه داشت که Sucker Punch Productions در طی این سالیان بیکار ننشسته بود و علیرغم این که به شدت مشغول ساخت و توسعه بازی INFAMOUS بوده یک نسخه The Sly Collection را به همراه شرکت Sanzaru Games به بازار عرضه کرده است. ضمن این که SLY در بازی PlayStation Move Heroes نیز حضور داشت.
Sly Cooper: Thieves in Time جزء معدود بازی های جدیدی بود که توسط سونی در نمایشگاه معرفی شد. عرضه این بازی برای سال 2012 در نظر گرفته شده است.
در این قسمت علاوه بر خود SLY Cooper شاهد حضور دار و دسته وی نیز خواهیم بود. از داستان بازی اطلاعات زیادی در دست نیست. اما اطلاعات اندک به دست آمده، نشان می دهد که Bently (یکی از اعضاء گروه) به سمت محافظ کتاب باستانی که به رئیس دزدان نسبت داده می شود منسوب شده و می بایست پیش از آن که گروه منحل شود اعضاء را کنار یکدیگر جمع کند. گیم پلی بازی کماکان به سبک و سیاق نسخه های قبلی ساخته شده است گرچه از بعضی جهات شباهتهای میان آن و بازی Crash Bandicoot های اولیه که توسط ناتی داگ ساخته شده دیده می شود. در جریان نمایشگاه از گیم پلی بازی به نمایش درآمد که مربوط به بخشی Boss Fight می شد. در این قسمت نکته ای حائز اهمیت انیمیشن های بسیار زیبای بازی بود که ضمن تلفیق شدن با تکنیک Cell Shade صحنه های بسیار جذابی را رقم زده بود.
برخی از قابلیت های نسخه های پیشین به این بازی نیز منتقل شده اند. یکی از آن ها قابلیت Sly`s costumes است که امکان تغییر لباس و قابلیتهای SLY را در سرتاسر بازی به بازیباز می دهد. به طور مثال در یکی از مراحل SLY می بایست از دربی که با سرعت زیادی باز و بسته می شد عبور می کرد. برای حل این معما و عبور از درب، در جریان بازی لباسی به SLY داده می شد که می توانست گذر زمان را کند کرد. در نتیجه به راحتی عبور از درب یاد شده امکان پذیر می شد.
این بازی که با استقبال خوب مراجعین در نمایشگاه E3 مواجه شده بود در سال 2012 به بازار عرضه خواهد شد.

بهزاد

با وجود تغییر در تیم سازنده و نامی که کمی بحث برانگیز است، به خصوص در بین طرفداران بازی های پلت فورم با شخصیت های حیوانی (!)، دزدان در زمان می توان طرفداران قدیمی را جذب کند.

شهاب

هرگز علاقه ی زیادی به این سری نداشتم و به نظرم عنوان جدید هم غیر از استایل گرافیکی جالبش چیز خاصی برای ارائه نخواهد داشت!

کسری

بعد از این همه سال انتظار بازگشت قوی تری را از اسلای داشتم. البته زمانی که فهمیدم سازنده های اصلی نقشی در ساخت بازی ندارند مقدار زیادی از ناراحتی ام کم شد.

محمد

بازگشت یکی از بهترین سری های عرضه شده بر روی PS2 خبر خوبی است اما نمایش بازی به شدت ناامید کننده است، استفاده از یک استدیو سطح پایین باعث شده تا اکثر جوانب بازی از جمله طراحی مراحل، بخش های پلتفرمر، مبارزات و حتی HUD بازی نیز حالتی تاریخ مصرف گذشته داشته باشند.

یاشار

بعد از معرفی هیجان انگیز یک بازی جدید از سری انحصاری Sly و پخش تیزر آن در طی کنفرانس سونی، خیلی برایم عجیب بود که چرا ویدیوهای گیم پلی و دموهای زنده در خارج از نمایش این شرکت پخش شدند. راز این حرکت سونی خیلی سریع با عرضه کلیپ های بازی از سوی سایت های مختلف آشکار گشت. دموی Sly فعلی هیچ شباهتی به تم عناوین قبلی نداشته و سکانس نمایش داده شده حس عنوانی چون Spider-ManShatteredDimensions را دارد: یک تقلید درجه 2 از سبک مراحل غول محور و پر از سکانس های تعقیب Boss های چند مرحله ای و یکنواخت. شاید این مشکلات تنها مخصوص فصل مخصوص E3 باشند ولی شباهت ظاهر و ساختار مرحله نمایش داده شده به بازی ــ فیلم های ضعیف در کنار یکنواختی سکانس های فوق باعث شدند تا هیچ انگیزه ای برای تعقیب اخبار Sly جدید برایم باقی نماند.

Resident Evili
Operation Raccoon City
Slant Six-Capcom (PC-PS3-X360) Action Adventure

شهاب سبزی
حمید رضا بهزاد وحید یاشار شهریار آرش سهیل محمد کسری شهاب
17 17 13 10 14 8 14 13 8 14 13 12/4
سری Resident Evil از جهت هایی در حال شبیه شدن به NFS است و خیلی بعید نیست که در آینده ای نزدیک سالی 2ــ3 نسخه از آن منتشر شود! مسلماً وقتی یک سری از ریشه های خود دور می شود خیلی از طرفدارهایش را هم از دست میدهد. برای اثبات این ادعا واکنش های طرفداران هنگام اعلام انتشار RE5 برای PC را مقایسه کنید با واکنش هایی که پس از معرفی Operation Raccoon City در میان هواداران به وجود آمد. انگار یک بازی کاملاً معمولی معرفی شده بود؛ نه یک عنوان در سری RE برای کنسول های حاضر! به هر حال عنوان بعدی سری برای پلت فورم های HD دیگر شباهت زیادی به عناوین قبلی ندارد و یک بازی اکشن سوم شخص است. البته قبلاً چند عنوان اکشن سوم شخص دیگر هم در سری داشته ایم اما لااقل آن ها به ریشه ها وفادار بودند، اما ORC حتی ترسناک هم نیست و بر اساس سخن های سازنده ها تنها بر اکشن سرعتی تکیه دارد.
داستان بازی به وقایع زمانی بین RE2 و RE3 مربوط میشود و این بار به بازیبازها اجازه میدهد رخدادها را از یک دید دیگر مشاهده کنند. و البته این بار دیگر قرار نیست در نقش یک بازمانده راه خود را برای زنده ماندن و نجات یافتن باز کنید. بلکه میبایست در نقش یکی از مأمورهای (Umbrella Security Services (USS، خراب کاری هایی که شرکت آمبرلا به بار آورده را بپوشانید. مأموریت شما با مأموریت افراد Spec Op کاملاً متضاد است. شما به عنوان مثال باید مدارک دال بر کشتن نجات یافته های شیوع T-Virus توسط آمبرلا را نابود کنید در حالی که افراد Spec Ops هدف افشای کارهای آمبرلا را دارند. داستان بازی همچنین اجازه ی اخذ تصمیماتی هم به بازیباز میدهد. به عنوان مثال در قسمتی از بازی میتوانید لئون کندی (از شخصیت های کلیدی RE2 و شخصیت اصلی RE4) را بکشید یا او را زنده بگذارید! در بازی شش شخصیت مختلف وجود خواهند داشت که هر کدام از نیروهای ویژه ای بهره میبرند. Vector متخصص شناسایی است و از توانایی های مخفی کاری بهره میبرد. Beltway در کار با مواد منفجره متخصص است. Bertha یک درمانگر است که میتواند هم تیمی هایش را مداوا کند. Spectre کاوشگر و تیرانداز ماهر تیم است و Four-Eyes دانشمند گروه است که میتواند روی BOW برنامه های مختلف را اجرا کند و در نهایت Lupo هم دارای کلاس Assault است که همانطور که از نامش پیداست از قابلیت های مبارزه ای بالایی برخوردار است. بازی یک شوتر سوم شخص است که به سبک بازیهایی چون L4D (از لحاظ سرعت و نه پرسپکتیو) شما را در میان سیل عظیم زامبی ها و دیگر دشمن ها رها میکند. سرعت مهمترین پارامتری است که بازیباز باید رعایت کند و از طرف دیگر همکاری با هم تیمی ها باید در رأس کار قرار بگیرد. بسته به نوع کلاسی که انتخاب میکنید، باید با یارهایتان همکاری کنید. تقریباً بسیاری از حرکاتی که تاکنون در بازیهای شوتر دیده ایم در بازی وجود خواهند داشت. ضربه های نزدیک، قابلیت سنگرگیری، دویدن با سرعت بالا و بسیاری دیگر از المان های شوترهای سرعتی بخش های گیم پلی بازی را تشکیل می دهند. شلیک کور که در بسیاری از بازیها وجود ندارد یکی دیگر از تواناییهای شخصیت بازیست که میتواند هنگام سنگرگیری از آن استفاده کند. از نکات جالبی که در نمایشگاه E3 نشان داده شد، تبدیل شدن شخصیت های بازی به زامبی بود! هنگامی که توسط یکی از زامبی ها گزیده می شوید پس از مدت کوتاهی به زامبی تبدیل خواهید شد و به صورت اتوماتیک به دیگر یارهای تیم حمله خواهید کرد تا زمانی که کشته شوید و بازی به طور خودکار شما را زنده کند. نحوه ی گزش زامبی ها مانند بازیهای قدیمی سری است با این تفاوت که این بار میتوانید با تکان دادن آنالوگ گیم پد به چپ و راست خودتان را نجات دهید. زامبی های بازی هم تفاوت هایی با زامبی های قدیمی دارند. آن ها میتوانند شما را از روی دیدن، شنیدن صدایتان و بویتان حس کنند و به سمت تان حمله ور شوند. همچنین نور میتواند باعث دیده شدن تان شود، پس شلیک کردن به لامپ ها می تواند به شما کمک کند توسط زامبی ها دیده نشوید. Hunter ها و Licker ها در عناوین قدیمی سری را به خاطر می آورید؟ آن ها هم بازگشته اند تا بدون توجه هر گونه زامبی که در سر راهشان قرار گرفته، شما را شکار کنند.
در نمایشگاه E3 امسال،‌ بسیاری از بازی خوششان آمد و به عنوان مثال بازگشت بازی به راکن سیتی و یا ملاقات با شخصیت های اصلی سری را از نکات مثبت بازی تلقی کردند. از طرف دیگر بسیاری هم به خاطر تغییر یکباره ی سبک بازی و بلاهایی که قرار است سر شخصیت های قدیمی سری بیاید گلایه کردند! از دیدگاه بی طرفانه حق با گروه دوم است. فرض کنید بازیباز تصمیم بگیرد لئون را بکشد؛ پس تکلیف شخصیت اصلی RE4 چه می شود؟ مطمئناً تصمیماتی که شخصیت بازی در ORC (به عنوان Prequel عنوانی چون RE4) اخذ می کند می تواند آینده را تغییر دهد؟ آینده ای که پیش از این رخ داده است...
بررسی 50 بازی برتر E3 2011 - قسمت 1

شهریار

نمایش های اخیر آن قدری ناامید کننده بود که واقعاً نمی توان ایرادات را در یک مقاله طولانی هم بازگو کرد.

شهاب

بعد از بلایی که کپکام با RE5 به سر این سری آورد باید انتظار عناوینی چون Operation Raccon city را هم داشت! باز صد رحمت به سازنده ها که خودشان هم به Survival Horror نبودن بازی اعتراف کردند و در مصاحبه ها به این موضوع اشاره شد که بازی کاملاً یک اکشن سوم شخص است. دقیقاً میتوان گفت" یک L4D سوم شخص!"

یاشار

آلوده کردن بازیباز به ویروس معروف سری RE و ضد ضربه شدن موقتی بدن وی تا قبل از تبدیل کامل یا درمان در این شوتر تیمی، حرکت جالبی است اما ای کاش چنین اتفاق سرگرم کننده ای در یکی از قسمت های اصلی و غیراکشن تر سری می افتاد (هرچند بعد از RE3، حتی قسمت های اصلی هم به شوتر سوم شخص عادی تر بدل شده اند.)

بهزاد

با الهام گرفتن از موفقیت خارق العاده و جهانی Lost Planet 2! بیایید یک Gears of war بسازیم و به بزرگترین خواسته ی جامعه ی جهانی بازیبازان نیز پاسخ بدهیم؛ لئون کندی را بکشیم! یک نفر به دوستان در کپکام خبر بدهد:" Resident Evil" سالهاست که مرده!

کسری

به نظر می رسد موفقیت Left 4 Dead تأثیر به سزایی به روی کپکام گذاشته و آن ها که خود را به عنوان خاقلان زامبی حداقل در دنیای بازی می دانند دلیلی نمی بینند که استودیویی دیگر عنوان موفقی در رابطه با این موجودات بسازد. راکون سیتی تلاشی است به همین دلیل و هرچند در حد و اندازه های سری RE نیست اما به عنوان یک Spin-off می تواند اثری حداقل سرگرم کننده باشد. co-op و هزاران زامبی بخت برگشته که باز هم باید سلاخی شوند، دلایل برای خریدن این بازی از نظر من کافی است!

Jurassic Park
The Game
Telltale Games (PC-PS3-MAC-X36) Adventure

سهیل منصوری
حمید رضا بهزاد وحید یاشار شهریار آرش سهیل محمد کسری شهاب
12 14 14 14 14 12 12 16 12 15 12 13/3
آیا به دایناسورها، فیلم ها و رمان های پارک ژوراسیک، بازی های ماجرایی و بویژه بازی ماجرایی Heavy Rain علاقه دارید؟ اگر پاسخ به سؤال بالا مثبت است، سری بازی های ماجرایی سریالی Jurassic Park که توسط Telltale ساخته خواهد شد احتمالاً برای شما جالب خواهد بود.
Telltale شرکت بازی سازی خوش نام و خلاقی است که طی چند سال گذشته یکه تاز عرضه بازی های سریالی و ماجرایی بوده. این شرکت ژانر بازی های ماجرایی و بازی های کامپیوتری سریالی که حتی شرکت فوق العاده ای چون Valve هم در پیاده سازی آن شکست خورده بود را یک تنه از خطر انقراض نجات داد و اکنون بازگشته تا دایناسورها و داستان قدیمی اما پر طرفدار پارک ژوراسیک را دوباره زنده کند.
اگر رمان پارک ژوراسیک را خوانده یا فیلم آن را تماشا کرده اید؛ حتماً می دانید این رمان داستان یک پارک تفریحی داخل یک جزیره دورافتاده در ساحل کاستاریکا را بیان می کند که در آن دایناسورها با روش های بسیار مدرن دوباره به حیات بازگردانده شده اند. اما قبل از این که پارک افتتاح شود به دلیل اشتباه در استفاده از DNA دوزیستان و همچنین خرابکاری های یک برنامه نویس ناراضی به نام دنیس ندری، فاجعه پارک ژوراسیک شکل می گیرد و افراد زیادی توسط دایناسورها کشته می شوند. دنیس ندری برنامه کنترل پارک را به هم می ریزد تا از این فرصت استفاده کرده و جنین گرانقیمت انواع دایناسورها را بدزدد و از جزیره فرار کند؛ اما اتومبیل او خراب شده و در نهایت توسط دایناسورهایی به نام دلافوزوروس کشته می شود.
ماجرای بازی های سریالی پارک ژوراسیک دقیقاً از همینجا آغاز شده و به بخش هایی از ماجرا می پردازد که در رمان یا فیلم بازگو نشده است. قهرمانان ما همان افرادی هستند که قرار بود جنین ها را از ندری تحویل بگیرند. آن ها پس از تأخیر طولانی ندری، برای یافتن جنین ها وارد جزیره می شوند اما به سرعت پی به اشتباه خود می برند. متأسفانه شخصیت های فیلم در این بازی حضور پیدا نمی کنند؛ اما تمام دایناسورهای فیلم نخست به اضافه یک دایناسور شبگرد جدید (ترودون) در بازی وجود دارند.
Telltale اعلام کرده این بازی بار درام بسیار بیشتری نسبت به بازی های پیشین این شرکت دارد و سینمایی ترین بازی ساخت این شرکت تاکنون است. در واقع از لحاظ گیم پلی و داستان سرایی، این بازی از Heavy Rain الهام گرفته است. علاوه بر استفاده از QTE ها، تصمیم های بازیباز بر روند داستان و رویدادها و گیم پلی اثر می گذارد. به این ترتیب روند بازی خطی نیست و این اولین بازی ساخت Telltale است که در آن امکان مرگ وجود دارد. JP خلاقیت های خاص خود را نیز دارد؛ مثلاً از یک سیستم تصویر در تصویر جدید برای حرکت در محیط استفاده شده است. JP یک بازی پر تنش و التهاب است اما گیم پلی آن اکشن نیست بلکه بر اساس عناصری چون کاوش، ماجراجویی، حل معما و ارتباط شخصیت ها با هم و داستان هر یک از آن ها بنا شده است. علاوه بر شخصیت های انسانی، بازیباز در این بازی قابلیت کنترل دایناسورها را نیز خواهد داشت.
شرکت Telltale قبلاً در نمایشگاه های بازی شرکت کرده بود؛ اما JP اولین بازی این شرکت است که تا این حد مورد توجه قرار می گیرد. هر چند بازی های ماجرایی معمولاً طرفداران کمی دارند؛ ولی این بازی نمایش خوب و امیدوارکننده ای داشت و با در نظر گرفتن سابقه خوب شرکت Telltale، جذابیت دنیای خلق شده توسط مایکل کرایتون و سیستم گیم پلی Heavy Rain به نظر می رسد JP یک بازی جالب و پر تب و تاب برای طرفداران بازی های ماجرایی خواهد بود.

یاشار

ضعف تیم Telltale در بحث گرافیک فنی و برخی از ابعاد طراحی هنری همواره مشکل ساز بوده. تکرار این موارد در عنوان جدید و Heavy Rain گونه ی آن ها، تماشای پارک جوراسیک فعلی را کمی آزاردهنده کرده. متأسفانه به نظر می رسد با وجود انواع حالت ها و انیمیشن های مردن متنوع برای کارکترها به سبک برخی عناوین ماجرایی سرگرم کننده تر، خبری از جذابیت های M محور نیست.

بهزاد

یک مثال عالی برای اینکه فقط تقلید بی هدف از آثار معروف نه تنها کافی نیست بلکه می تواند یک کمپانی خوش نام و دوست داشتنی را به سمت ویرانی بکشد!

Asura`s Wrath
CyberConnect2-Capcom (PS3-X360) Action Adventure

بهزاد میرمظفری
حمید رضا بهزاد وحید یاشار شهریار آرش سهیل محمد کسری شهاب
14 13 13 14 15 13 14 14 13 16 10 13/5
شرکت Cyber Connect 2 به خاطر مجموعه بازی های محبوبش در دنیای Natuto، طرفداران زیادی دارد و وقتی اولین بار صحبت اثری جدید از این کمپانی شد، بسیار هیجان زده شدیم. بازی جدید که با همکاری کپکام ساخته می شود، «خشم آسورا» نام دارد. یک بازی اکشن خونین که قهرمان جدید و خشمگین را به دنیا معرفی خواهد کرد. «آسورا» نیمه خدایی است که به زمین تبعید شده و اکنون خشم و کینه و حس انتقام از همرزمان سابق و میل بی حدش برای نجات تنها دخترش از دست آن دژخیمان، روح و جسم او را به آتش کشیده اند. داستان این خشم و انتقام، بی شباهت به داستان بازی " God of war" نیست و همین امر در کنار مبارزات سریع و خونین، باس های غول آسا و صحنه های " QTE" متعدد باعث شده که خیلی ها «خشم آسورا» را «خدای جنگ ژاپنی» نام دهند.
متأسفانه نمایشی که کپکام امسال برای ما آماده کرده بود، چندان هم دندان گیر نبود! در E3 امسال چند دمویی از این بازی آماده شده بود و بخش کوتاهی هم قابل بازی بود. متأسفانه این دموها و بخش ها دقیقاً همان چیزهایی بودند که قبلاً از بازی دیده بودیم و تنها قسمتی جزئی از آن ها جدید محسوب می شد.
هنوز هم آسورا را دیدیم که با دشمنان مختلفی مبارزه می کند. دنیای فانتزی بازی که مخلوطی از اساطیر و ادیان آسیای شرقی و داستانهای علمی ــ تخیلی و فضایی است در این دشمنان به وضوح دیده می شد. همچنین باز هم برخورد با باسی غول آسا و چند بخشی و در نهایت انگشت فضایی اش (!) به نمایش گذاشته شد. همانطور که گفتیم برای E3 نمایشی کافی و شایسته نبود. به خصوص پارادوکس کیفیت گرافیک بازی سؤال برانگیز است.
گرافیک بازی از نظر طراحی هنری واقعاً عالی است. خود آسورا، آن باس عظیم (به خصوص در فورم نهایی اش)، افکتهای نور و رنگ بندی محیطی به واقع مثال زدنی است. در مقابل از نظر تکنیکی اثر ناامید کننده دیدیم. بافتهای محیطی رقت بار، سایه زنی بی روح و مشکلات عدیده ی فنی مثل افت فریم ریت، " Screentearing" و نداشتن " Lip Sync" (هماهنگی لب ها و صدا) در این چند دموی محدود، فراوان دیده شد. کمبود افکتهای محیطی و فیزیکی، مثلاً خرابی محیط، نیز در بازی به وضوح دیده می شود.
البته هنوز تا زمان عرضه ی بازی ظاهراً زمان زیادی وقت مانده امّا اگر این چنین مشکلاتی در نسخه ی نهایی نیز وجود داشته باشد، جای بسی تأسف خواهد بود. به هر حال خشم آسورا از آثار و نمایش های چندان موفق امسال نبود و به همین خاطر توجه چندانی هم بدان نشد که قابل درک است. فقط می توانیم امیدوار باشیم که محصول نهایی، همان قدر که باس های بازی عظیم هستند، بزرگ و شایسته باشد.

یاشار

شکوفایی کامل اغراق و جنون ژاپنی در این IP جدید از Capcom قابل تقدیر است. وقتی غولی به اندازه کره زمین انگشتش را از اطراف اتمسفر بر سر قهرمان در سطح سیاره می کوبد، نباید چیزی از او باقی بماند. تماشای مقاومت آسورا زیر انگشت شهاب سنگ مانند با سایز یک کشور به همراه دور شدن دوربین برای انتقال حس عظمیت و اغراق سکانس به سبک روانی ترین کارهای انیمه، جزو نابترین لحظات E3 است. حیف که سیستم مبارزات بازی به شدت polish نشده و مشکل دار جلوه کرده و خیلی از فرصت های جالب با اتکا بر QTE های ساده از بین رفته اند. خوشبختانه حداقل ایده ی حذف جان دشمنان اصلی و جایگزین کردن خشم مطلق آسورا برای هر حرکت اغراق شده و تماشایی می تواند به یاری گیم پلی بیاید.

کسری

به نظرم داستان و سیستم طراحی گیم پلی بازی باید بسیار جذاب باشد. اگر تمامی باس های بازی به اندازه مبارزات با باس اول که در E3 به نمایش گذاشته جذاب باشد، باید با بازی سرگرم کننده ای روبرو باشیم.

Lord of the Rings
The War in the North
Snowblind Studios-Warner Bros. (PC-PS3-X360)Action RPG

حمید رضا بهزاد وحید یاشار شهریار آرش سهیل محمد کسری شهاب
12 14 17 11 13 12 14 14 12 15 16 13/6
شهاب سبزی
شرکت برادران وارنر آخرین شرکت ای است که لیسانس سری فوق العاده معروف جی آر آر تالکین، ارباب حلقه ها را در اختیار دارد. برای شخصی مثل خود من که عاشق این سری هستم همیشه جای خالی یک بازی جدی و خشن از روی این یونیورس خالی بوده، اما حالا با نمایشی که از WintN در نمایشگاه E3 دیدیم، می توان به دیدن چنین عنوانی امیدوار بود. سازنده ی بازی Snowblind Studios، که سابقه ی ساخت عناوین خوبی چون Baldure`s Gate: Dark Alliance را هم در کارنامه خود دارد این بار آمده تا با استفاده ی مناسب از آثار ادبی این سری، پاهایش را از گلیم ساخت " فیلم بازی " ها فراتر ببرد، به طوری که بازی به طور مستقیم یا غیرمستقیم به حوادثی که در مجموعه ی سه گانه ی پیتر جکسون مربوط نمیشود؛ و هرچند ممکن است بازیباز در طول سیاحت خود به شما با شخصیتهای آن سه گانه ملاقات کند، اما همه چیز به داستان های کتاب برگشته و بازیباز میتواند انتظار یک روایت تازه و اریجینال را داشته باشد.
بازی یک co-op سه نفره است و بازیباز میتواند از بین الف، انسان و dwarf یکی را انتخاب کرده و به سلاخی ارک ها برود. مانند DAO هر کدام از شخصیتها توانایی های خاص خود را دارد. بازی بیشتر روی اکشن تمرکز دارد و در نمایش هایی که در E3 برگزار شد شخصیتها به انواع حمله های دور و نزدیک مجهز بودند. مثلاً شخصیت dwarf که میتواند نقش تانک گروه را برعهده بگیرد قادر است از امکاناتی نظیر Sword and Shield که در DAO دیدیم استفاده کند. پس از کسب XP به اندازه ی کافی میتوانید پوینت هایتان را روی قسمت های مختلف شخصیتها خرج کنید. مانند قدرت (برای ضربه های نزدیک)، will، چالاکی (برای سلاح های ranged) و استقامت که به سلامت شخصیتتان می افزاید. همچنین افزایش Level به شما اجازه ی دسترسی به توانایی ها و مهارت های بیشتری را هم میدهد که برخی شامل شخصی سازی سلاح ها میشوند. با این وجود مطمئن باشید که بالا بردن Level تنها راهی نیست که بتوان برای تقویت شخصیتها به آن تکیه کرد. مانند بازیهای اکشن نقش آفرینی قبلی Snowblind، این بازی هم به شدت روی غارتگری برای گسترش توانایی های شخصیتتان تمرکز دارد که میتواند باعث انگیزه بخشیدن به عنصر exploration در بازی شود. به عنوان مثال هنگام مواجهه با یک صندوقچه ی گنج، هرکدام از شخصیتها سهم خود را از مواد داخل آن برمیدارند و همچنین در آینده میتوانند این مواد را با هم معاوضه کنند. هنگام انجام بازی به صورت تک نفره، نه تنها شخصیت تحت اختیار خود، بلکه میتوانید تمام اعضای گروهتان را Level Up کنید؛ با این وجود در هر لحظه فقط میتوانید یک شخصیت را کنترل کنید. Snowblind قابلیت های زیادی را هم در بخش های چند نفره ی بازی گنجانده است، از جمله: دو نفر به صورت split-screen و یک نفر آنلاین، دو تا سه نفر به صورت Lan، حالت split-screen فقط با دو بازیباز و همچنین سه نفره ی آنلاین. یارهای گروه همیشه سه نفر به نام های Eradan، Farin و Andriel هستند پس به عنوان مثال نمیتوانید تیم تان را از ترکیب دو الف و یک انسان (و چنین ترکیب های مشابه) بسازید.
WotN به طور کلی (چه پیش از نمایشگاه و چه در جریان نمایشگاه) خود را به عنوان یک بازی معمولی نشان داد و تنها عده ی معدودی به آن علاقه نشان دادند. اختیاراتی که Snowblind دارد (دسترسی به کتاب ها و فیلمها) یکی از مواردی است که باعث میشود به این بازی امیدوار باشیم و تنها کافی است بازی از لحاظ جنبه های مختلف گیم پلی خوب عمل کند تا عنوان نهایی قابل قبول باشد. با این که الگوبرداری هایی که بازی از DAO داشته است از نکات مثبت بازی محسوب میشوند، اما عنوان نهایی باید بهتر از این عمل کرده و گیم پلی خود را از جنبه های مختلف ارتقا بخشد.

بهزاد

صبر چند ساله ی ما نتیجه داد! ارباب حلقه ها در فورم اکشن ــ نقش آفرینی، عالی است. اما شنیدم که گفته شد بخش داستانی فقط 12 ساعت خواهد بود. حتماً اشتباه کرده اند، منظور 120 ساعت بوده! نه؟

شهاب

دقیقاً همان چیزی که من دوست دارم! یک بازی RPG بر اساس یونیورس LotR و با اقتباس مستقیم از کتاب های جی آر آر تالکین!

سهیل

چند سال پیش تلاش EA برای ساخت یک بازی نقش آفرینی در دنیای LotR با عنوان Project Gray Company با شکست روبرو شد و اکنون با The War in the North سعی در اعاده حیثیت دارد. البته EA در سال های اخیر نشان داده هنوز هم آن شرکت بدنام و منفور دهه پیش است و سیاست های بیش از حد سود جویانه آن به خلاقیت و کیفیت بازی ها آسیب زده و روند ساخت War in the North هم همین مسأله را به وضوح نشان می دهد.

Dead Island
Techland-Deep Silver (PC-PS3-X360) Action Adventure

محمد طالبیان
حمید رضا بهزاد وحید یاشار شهریار آرش سهیل محمد کسری شهاب
15 12 16 14 15 13 12 14 16 14 10 13/7
تاکنون ممکن است که با انواع مختلف بازی های Open World برخورد کرده باشید که دارای خصوصیات جالبی بوده اند. اما نکته ای مدنظر ما این است که اکثر این بازی های Open World دارای خصوصیاتی بوده اند که با کمی جستجو در دیگر بازی های مشابه می توانستیم آن ها را پیدا کنیم. در این میان Techland در حال ساخت عنوانی است که مدت ها پیش نمایش های تکنیکی مختصری داشت اما برای زمان زیادی به فراموشی سپرده شده بود و بعد از گذشت سال ها چندی پیش نمایش مفصلی داشته و در E3 امسال نیز حضور خوبی داشته است. این عنوان که Dead Island نام دارد، قصد دارد تا خصوصیات یک بازی زامبی محور را با دنیایی بزرگ و البته قابل دسترس ترکیب کرده و در کنار آن از المان های مختلف سبک نقش آفرینی به صورت گسترده بهره ببرد.
در این عنوان بازیباز می تواند در همان ابتدا از میان 4 شخصیت موجود یکی را انتخاب کرده و بازی را شروع کند. چهار شخصیتی که هرکدام دارای داستان و خصوصیات به خصوصی هستند. به طور مثال در نمایش بازی در نمایشگاه E3 شخصیتی با نام Greg به نمایش درآمد که دارای قابلیت های استفاده از چاقو است و می تواند با پرتاب کردن چاقو به سمت دشمن های خود مقدار زیادی از سلامتی آن ها را از بین ببرد. حال این سؤال پیش می آید که سازندگان بازی چگونه می توانند بازیباز را مجبور به استفاده از این خصوصیت منحصر به فرد کنند. یکی از المان های بازی Stamina نام دارد که معادل همین المان در عناوین نقش آفرینی است. نوار استقامت بازیباز با انجام کارهای مختلفی از جمله دویدن، حمل کردن با اسلحه ها و البته استفاده از انواع مختلف اسلحه کاهش یافته و بعد از مدتی برای بار دیگر پر می شود. سازندگان بازی این قابلیت یا در اصل بهتر است بگوییم محدودیت گیم پلی را در بازی گنجانده اند که هر شخصیت با استفاده از اسلحه ای که در آن مهارت دارد میزان کمتری استقامت استفاده کند. در مقابل این مورد اگر بازیباز با شخصیتی همچون گرگ که از مهارت در زمینه استفاده از چاقو بهره می برد، از اسلحه هایی همچون چکش و پتک بهره بگیرد، مقدار بیشتری استقامت استفاده کرده و در نهایت برای مقابله با تعداد زیادی زامبی با مشکل مواجه می شود. در کنار این موضوع قابلیت های دیگری نیز در بازی وجود دارند که باعث می شود DI به عنوانی در سبک Action RPG تبدیل شود. از جمله این قابلیت ها می توان به سیستم مرتبه گیری Weapon Crafting، بهره گیری از قابلیت ها و مهارت های مختلف، ایجاد تغییرات در اسلحه ها و ... اشاره کرد که هرکدام به خوبی در بازی گنجانده شده و به بهبود نمایش بازی کمک کرده بودند. بازیباز با از پا درآوردن زامبی ها تجربه کسب کرده و در ادامه ارتقا پیدا می کند. بعد از هر مرتبه ارتقا وی می تواند قابلیت های مختلفی آزاد کرده و یا شخصیت خود را در زمینه یا مهارت به خصوصی پیشرفت دهد. از سویی زامبی ها نیز در بازی دارای مرتبه هستند و بازیباز نمی تواند در ابتدای بازی تمامی آن ها را با مشخصات مختلف از بین ببرد. همچون یک عنوان نقش آفرینی که در آن ورود به مناطق مختلف و در ادامه سالم ماندن نیازمند رسیدن به یک درجه به خصوص است، رفتن به تمامی بخش های مخلتف جزیره DI که در ابتدای بازی نیز در دسترس هستند نیازمند دارا بودن قابلیت ها و رسیدن به حدی از قدرت است که با ارتقا پیدا کردن در بازی به آن دست پیدا خواهید کرد. مسئله مورد توجه دیگر مربوط به اسلحه های موجود در بازی می شود که اکثراً تشکیل شده اند از سلاح های سرد مختلف که در بازی به راحتی پیدا می شوند. البته کلمه راحت تنها برای اسلحه هایی به کار می رود که از قدرت آنچنانی برخوردار نیستند. در مقابل این مسئله بایستی به این نکته نیز اشاره کرد که تمرکز DI تنها بر روی اسلحه های سرد نیست و بعضی از اسلحه های گرم همچون شاتگان و مسلسل نیز در بازی یافت می شوند که با توجه به محدود بودن در زمینه مهمات استفاده از آن ها بسیار محدود بوده و به عنوان آخرین گزینه به شمار می روند. DI با وجود استفاده از موتور گرافیکی قدرتمندی همچون Chrome Engine توانسته تا محیط یک جزیره استوایی را با زامبی ها مخلوط کرده و معجون زیبایی را شکل دهد که چه در زمینه محیط های داخلی و چه از نظر محیط های Outdoor زیبا و دیدنی است. استفاده از افکت های تخریب پذیری و تأثیرپذیری بدن زامبی نسبت به حملات بازیباز نیز کمک شایانی به بهبود جلوه های گرافیکی بازی کرده اند. DI از آن دست عناوین E3 است که دارای پتانسیل بالایی بوده اما با توجه به بیدار شدن آن از خوابی طولانی و مطرح نبودن بازی در چند سال گذشته آنچنان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفت. با این حال به نظر می رسد که Techland اینبار هم توانسته تا عنوانی خوب را با سبک و سیاقی متفاوت آماده کند که از هر چیزی بیشتر به عناوینی همچون Far Cry2 و Borderlands شباهت دارد.

حمید

نمایش Dead Island بهتر از حد انتظارم بود و نظرم را به خود جلب کرد اما گرافیک بازی کمی توی ذوق می زند و انیمیشن ها هم خیلی خوب کار نشده اند.

بهزاد

یکی از بزرگترین رازهایی که امسال بالاخره روشن شد. البته از اسمش هم می شد حدس زد! نقش آفرینی اکشن و زامبی کشی، ‌به نظر ترکیب جالبی می آید.

یاشار

تماشای Dead Island، مرا به فکر ارتشی از بازی ها شامل Left4، Dead Rising Borderland، Dead و حتی FarCry می اندازد. تمرکز یک عنوان اکشن RPG بر روی زامبی ها حرکت جالب و متفاوتیست ولی با حذف سیستم خشونت دینامیک اولیه و برخی تقلیدهای سؤال برانگیزتر، بعید می دانم که تمام اجزای این معجون جواب دهند. با این حال ایده ی حرکت در یک دنیای واقعاً باز (جزیره توریستی بزرگ) و آزادی نسبی بازی به ویژه در کار با وسایل نقلیه نمی تواند خالی از جذابیت باشد. حیف که بازی نهایی هیچ شباهتی به تریلر زیبا، احساسی (و شاید سوء استفاده گر) اصلی نخواهد داشت.
منبع: بازی رایانه، شماره 43.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.