مترجم: محمد رفیعی مهرآبادی
از سّن سیزده تا شانزده سالگی، مائو به عنوان یک کارگر بزرگسال در مزرعه پدرش کار کرد. در طول این سال ها، او عادت به خودآموزی را همچنان حفظ کرد. نخستین کتاب سیاسی که برای خواندن به او پیشنهاد شد. کلمات هشدار (11) اثر چنگ کوآن - پینگ (12) بود. مضمون این کتاب این بود که برای نجات کشور چین، باید آن را ثروتمندتر و قوی تر کرد. در شانزده سالگی، خمیره عصیانگر مائو در دعوای شدیدی که با پدرش کرد کاملاً آشکار شد. (13) پس از این رویارویی پدر و پسر بود که به مائو اجازه داده شد [برای تحصیل] به هسیانگ - هسیانگ (14) برود، شهری که پنجاه «لی» (15) از زادگاه او دور بود، تا در آنجا در کلاس بزرگسالان در یک مدرسه ابتدایی به تحصیل مشغول شود. مائو در دوره تحصیل در این مدرسه، بعضی از اصول پایه علوم طبیعی را فراگرفت و اطلاعات مختصری درباره نظریه های جدید [علمی] در غرب، و نیز پیرامون آثار کلاسیک چین، به دست آورد. او اینک آزاد از محیط خانواده اش بود؛ آثار نفوذهایی که دسترسی به علم جدیدِ دنیای خارج [دنیای غرب] در مائو در سّن شانزده سالگی به جا گذارد می بایست تأثیری عمیق و پایدار بوده باشد. (16)
بینش فکری مائو در اثر مطالعه علوم غربی، گسترش وسیعی یافت. او همچنین قویّاً تحت تأثیر مطالب روزنامه ای قرار گرفت. که به وسیله لیانگ چی - چیائو (17) منتشر می شد؛ مقالات این روزنامه که با کلامی عاطفی و دلنشین نگاشته می شد، از دموکراسی و ایجاد یک روحیه عصیانگر در میان افراد و ملّت ها جانبداری می کرد. تا آن زمان، کانگ یو - وی (18) و لیانگ چی - چیائو تحسین و تمجید فراوان مائو را نسبت به خود برانگیخته بودند. او بارها مقالات کانگ و لیانگ را خوانده بود، به طوری که آن ها را از حفظ بود. مائو پس از گذراندن یک سال تحصیلی در مدرسه ابتدایی، در سال 1911 در دبیرستان هسیانگ - هسیانگ در چانگ - شا (19) پذیرفته شد. طولی نکشید که مائو خواننده پَر و پا قرصِ روزنامه ای شد که به وسیله تونگ - مِنگ هویی (20) منتشر می شد و سردبیری آن را سون یاتسن (21) به عهده داشت. پس از برپایی انقلاب 1911 (22)، مائو داوطلبانه در ارتش نوین ثبت نام کرد. اما در اثر سرخوردگی از انقلاب، پس از شش ماه این ارتش را ترک گفت (23). از آن پس، مائو برای تحصیل به مدرسه های متعدد رفت ولی هیچ یک از آن ها را رضایت بخش نیافت. بالاخره تصمیم گرفت که با رفتن هر روزه به کتابخانه شهر چانگ - شا، به خودآموزی خویش ادامه دهد (24). از جمله کتاب هایی که مائو تا این زمان خوانده بود، باید از آثاری نظیر ترجمه های چینی اصل انواع اثر چارلز داروین، ثروت ملل اثر آدام اسمیت، تکامل و اخلاق اثر تامِس هاکسلی، علم منطق اثر جیمز. سی. میلر، تحقیقی در باب جامعه شناسی اثر [هربرت] اسپنسر، علم اخلاق اثر جان استوارت میل، روح القوانین اثر مونتسکیو، و قرارداد اجتماعی اثر ژان ژاک روسو نام برد. اکثر این آثار را ین فو (25) به زبان چینی ترجمه کرده بود. اما ترجمه او از نظریه تکامل داروین، بیش ترین تأثیر را در مائو به جا گذارد زیرا قانون تنازع بقا داروین در تضاد با آرمان سنّتی چین در مورد برتری اعصار قدیم بر زمان حاضر بود (26). این آثار غربی نفوذ عظیمی در تفکر روشنفکران چینی به طور کلی، داشت و طبیعتاً دست کم به همان میزان نیز در مائو تأثیر کرد. در مراحل بعدی زندگی اش که مائو پذیرای کمونیسم شد، این آرمان های دموکراتیک غرب را طرد کرد.
در سال 1913، مائو در سن بیست سالگی، پس از گذراندن آزمون ورودی چهارمین مدرسه تربیت معلّم هونان (که بعداً با اولین مدرسه تربیت معلم ادغام شد)، به این مدرسه پذیرفته شد و به مدت پنج سال در فاصله سال های 1913-1918 در آن جا تحصیل کرد. در دوره تحصیل در این مدرسه بود که مائو پایه فکری محکم و استواری را در زمینه ادبیات کلاسیک چین، تاریخ و ادبیات کسب کرد. آنالکت (27) و منسیوس (28) در زمره آثار کلاسیکی بود که در این مدرسه تحصیل می شد، و مائو در یادداشت هایش (که هنوز هم موجود است) به تحسین و تمجید از برخی فرازهای کنفوسیوس پرداخت؛ و در واقع، هیچ نشانه ای از مخالفت با او را ابراز نکرد. از دانشمندان چینی متّأخر که مائو مطالعه آثار آنان را ترجیح می داد و تحت تأثیر آن ها قرار گرفته بود باید از حکمت عملی کو - یِن - وو (29) (1613-1682)، یِن هسی - چای (30) (1635-1704)، و وانگ چو آن - شان (31) (1619-1692) نام برد. از این رو، به نظر می رسد که مائو در آن ایام تحت تأثیر عقاید کنفوسیانیسم و نوکنفوسیانیسم (32) قرار داشت.
مائو به هنگام تحصیل در چهارمین سال مدرسه تربیت معلم، با نوشتن انشاء [های پُر مغز]، خود را نسبت به سایر دانشجویان، ممتاز جلوه داد. گاهی نیز اشعاری می سرود که با تحسین پرشور همکلاسی هایش روبرو می شد. علاوه بر انجام تکالیف درسی، مائو به تناسب اندام خود نیز توجه زیادی داشت، و به ویژه از شنا لذّت می برد. به گفته ی خود او، یک فرزانه ی کمال مطلوب باید «روحی متمدّن و جسمی بی تمدّن داشته باشد.»
گذراندن سال پنجم مدرسه تربیت معلم را می توان تنها تحصیل رسمی واقعی او به شمار آورد، ولی همین مدت کفایت می کرد که نه تنها شالوده و بنیان دانش پژوهی او را بریزد، بلکه همچنین به افکار سیاسی او شکل بدهد. گذشته از آن، پنج سال تحصیل در مدرسه تربیت معلم فرصت هایی را برای فعالیت های اجتماعی او فراهم ساخت. مائو دوستان زیادی یافت و معلّمان خوب و شایسته ای داشت. هنگامی که او «انجمن نوین مردم» (33) را در سال 1917 تأسیس کرد، اکثر اعضای آن را همکلاسی هایش تشکیل می دادند (34)؛ و بسیاری از اعضای مؤسس حزب کمونیست چین در زمره ی همکلاسی ها و معلّمان او در آن مدرسه بودند.
در میان این آموزگاران، محترم ترین آنان و کسی که بیش ترین نفوذ را در زندگی و تفکر مائو داشت همانا یانگ چانگ - چی (35) بود. او به مدت نه سال در ژاپن و انگلستان تحصیل کرده بود. یانگ که یک خُبره در نوکنفوسیانیسم به شمار می آمد، با اقتباس و درآمیختن افکار وانگ چون آن - شان، تان سِزوتونگ (36) و فیلسوف آلمانی کانت با افکار دموکراسی و نهادهای غربی، یک مکتب فکری خاص خود را پدید آورده بود. او دروس تعلیم و تربیت، اخلاق، منطق و روانشناسی را در مدرسه تربیت معلم تدریس می کرد؛ و در آن زمان، علم «اخلاق» یک مادّه درسی اجباری در تمامی مدارس آن زمان بود. یانگ آموزگاری محترم بود که دانشی ژرف و شخصیت اخلاقی برجسته ای داشت (37). مائو غالباً نظر مشورتی او را به سنّت گفت و گوی آموزگار - دانش آموز پس از پایان کلاس، جویا می شد. رابطه نزدیکی میان مائو و آموزگارش به وجود آمد و در سال 1921 یانگ دختر خود را به عقد ازدواج مائو در آورد و مراسم ازدواج در شهر چانگ شا صورت گرفت؛ همان شهری که در سال 1930، همسر مائو به جرم فعالیت های کمونیستی، در آن جا اعدام شد (38).
موقعی که نشریه جوانی نو (39) در سال 1915 منتشر شد، یانگ چانگ - چی این نشریه را به مائو معرفی کرد. مائو به تدریج نوشتارهای هوشین (40)، چن تو - هسیو (41) و لی تا - چائو (42) را بر نوشتارهای لیانگ و کانگ (دو شخصیتی که مائو پیش تر آنان را می پرستید) ترجیح داد. موقعی که مائو برای نخستین بار در سال 1918 به پکن رفت، لی تا - چائو شغل کتابدار دانشگاه پکن را برای او فراهم کرد. در پکن که مرکز و کانون انقلاب چین به شمار می آمد، مائو دوستان تازه ای یافت و افق هایش را وسیع تر کرد. او همچنین افکار جدیدی جذب کرد و به طور تفنّنی به مطالعه مارکسیسم - لنینیسم پرداخت. با این وصف، در اواخر سال 1918، یعنی یک سال پس از پیروزی انقلاب اکتبر [1917 روسیه] تفکر سیاسی مائو همچنان آمیزه ای از لیبرالیسم، اصلاحگری دموکراتیک و سوسیالیسم تخیّلی بود.
پی نوشت ها :
1. این زندگینامه مختصر مائو را بر مبنای زندگینامه های او که به قلم لی جویی (پکن - 1957)؛ هوهُوا (پکن، 1951)، هوشیائومو (پکن، 1951)؛ هسیائوسان (پکن، 1950)، نگاشته شده اند گردآوری کرده ام. ن.
2. Shao-Shan
3. Hsiang-tan Hsein
4. Hunan
5. مائو شونشنگ (Mao Shon-sheng). م.
6. پدر مائو به دلّالی خوک و برنج پرداخت و با سودی که از این راه به دست آورد، دو جریب و نیم زمین خرید؛ در مرحله بعد، سودهای خود را با بهره سرسام آوری به دهقانان نزول داد. خانواده مائوتسه تونگ شامل مادرش (وِن چی - می)، برادرانش به نام های تِسه تان و تِسه مین، و خواهرش تِسه هونگ بود. مادر مائو زنی مهربان و نیکوکار بود. (نک: انقلاب چین، صفحات 26-27). م.
7. Kwangtung
8. چیزی شبیه به مکتب خانه های قدیم در ایران. (نک: انقلاب چین، صفحه 28). م.
9. این رمان تاریخی چینی که در قرن چهاردهم میلادی نوشته شده است، سرگذشت گروهی از دهقانان است که علیه حکومت سلطنتی چین طغیان می کنند. م.
10. اشاره به عصر تاریخی موسوم به «ایالات در حال جنگ» در قرن چهارم ق. م، است. م.
11. (Sheng-shi wei-yen (Words of Warning
12. Cheng Kuan-Ying
13. پدر مائو نسبت به او خشن و بد رفتار بود. مائو پس از آن که به وسیله مکتب دار تنبیه بدنی سختی شد، دیگر پا به آن مدرسه نگذارد و در مزرعه پدرش شروع به کار کرد و علاوه بر کارگری، کارهای حسابداری او را هم انجام می داد در جریان دومین قحطی برنج (1910) مائو برای وصول طلب های پدرش به اطراف رفت، و هنگام بازگشت، با گروهی از مردم فقیر و گرسنه روبرو شد و تمامی آن پول ها را به آنان بخشید. همین موضوع باعث دعوای شدید او و پدرش شد. ضمناً مائو می خواست به یک مدرسه ابتدایی دولتی برود و در آنجا درس بخواند، اما پدرش مخالفت می کرد زیرا نمی خواست از وجود او در مزرعه محروم شود. (نک: انقلاب چین، صفحات 29-31.)
14. Hsiang-Hsiang
15. (Li)؛ واحد مسافت و معادل تقریبی یک سوم میل (530 متر). م.
16. یعنی مقایسه میان عقب ماندگی فرهنگی و علمی چین و پیشرفت های دنیای غرب به دلیل انقلاب صنعتی. م.
17. Liang Chi-chiao (1873-1929)؛ دانشمند چینی و یکی از انقلابیون بنام چین است. او یک روزنامه لیبرال را دایر کرد ولی چون روزنامه اش تعطیل شد، به ژاپن گریخت و با دکتر سوم یاتِسن محشور شد. پس از انقلاب 1911 چین، به کشورش بازگشت و دوباره روزنامه ای دایر کرد. در فاصله سال های 1912-1914 چندین پُست مهم دولتی را به عهده گرفت و در کنفرانس صلح ورسای (1919) شرکت داشت. چندین سال نیز در دانشگاه های چین به تدریس تاریخ، تعلیم و تربیت و ادبیات مشغول بود. نامبرده کلاً افکار و اندیشه های لیبرالیستی غرب را به مردم چین عرضه می کرد. (نک: فرهنگ مشاهیر وبستر، صفحات 896-897). م.
18. Kang Yu-wei (1858-1927)؛ دانشمند و اصلاحگر چینی است که مردم به او لقب «روسوی چین» و «فرزانه ی نوین» را داده بودند. او در رشته تاریخ و فلسفه غرب تحصیل کرد و رهبر یک حزب اصلاحگر شد. پس از آن که اصلاحات بنیادی را به ملکه «تزوهسی» پیشنهاد کرد، تحت تعقیب قرار گرفت، به هنگ کنگ گریخت و از آن جا به اروپا رفت، در انقلاب 1911 چین فعال بود. نامبرده سال های آخر عمرش را به نگارش مقالات و ایراد خطابه گذرانید. (نک: فرهنگ مشاهیر وبستر، صفحه 804). م.
19. Chang-Sha
20. T'ung meng hui
21. Sun Yyat-sen (1867-1925)، انقلابی بنام چین که پس از پیروزی انقلاب 1911، حزب ملّیّون چین («کومین تانگ») را تأسیس کرده بود. م.
22. انقلابی که به سرنگونی دودمان سلطنتی مانچو در سال 1911، و ایجاد یک جمهوری دموکراتیک در چین انجامید (نک: انقلاب چین، صفحات 34-45). م.
23. مائو داوطلبانه به افراد تحت فرماندهی ژنرال هِنگ - تی پیوست و با درجه سرباز صفر تا پانزدهم فوریه 1912 در ارتش ماند. پس از آن که دکتر سون یاتسن در اثر فشار سیاسی و نظامی «جنگ سالاران» (Warlords) ناگزیر شد قدرت را به یووآن شیکای بسپارد، مائو نیز ارتش را ترک گفت. (نک: انقلاب چین، صفحات 44-45). م.
24. سیاست فرهنگی مائو در دهه 1950 (مبنی بر نفی و بی ارزش شمردن تحصیلات رسمی، و بالعکس اهمیت دادن به خودآموزی و تجربه عملی) ریشه در همین شرایط از زندگانی مائو در این دوره دارد. (نک: سیاست چین و انقلاب فرهنگی، صفحه 16). م.
25. Yen Fu
26. رهیافت تاریخی چینی ها بر این اصل استوار بود که همواره متّکی بر گذشته باشند (سنّت گرایی تاریخی)؛ و همین موضوع باعث می شد که ارزش زمان حال و لزوم تحوّل را درک نکنند. این گرایش سنّتی همواره در تقابل با نوسازی جامعه (پس از ورود مفاهیم انقلاب صنعتی به چین) بود بی مناسبت نیست یادآور شود که کارل مارکس نیز قویاً تحت تأثیر کتاب «اصل انواع» قرار گرفت و نظریه او در باب «پیکار طبقاتی»، متأثّر از اصل تنازع بقاء داروین است. البته مائو بعدها به انتقاد از این کتاب پرداخت و آن را نوعی «تکامل گرایی عوامانه» توصیف کرد زیرا بنابر عقیده داروین، تحولات طبیعی به صورت تدریجی صورت می گیرد، و نه به طریق جهش های انقلابی که در دیالکتیک مارکسیسم مطرح است. م.
27. آنالکت (Analects) یا «مجموعه گزیده ها»، منتخبی است از کلمات و نقل قول های کنفوسیوس و برخی از شاگردان او درباره فلسفه کنفوسیانیسم. (نک: تاریخ جامع ادیان، صفحه 247). م.
28. منسیوس (Mencius) مجموعه ای از تحریرات و اقوال قدما و پیروان کنفوسیوس است که به وسیله منسیوس جمع آوری شده است. (نک: تاریخ جامع ادیان، صفحه 247). م.
29. Ku Yen - wu
30. Yen Hsi-chai
31. Wang Chuan-shan
32. (neo-confucianism)؛ مکتب فلسفی که در قرن هشتم میلادی ظهور کرد و پالایش مذهب کنفوسیانیسم از تائوبیسم و بودیسم را تبلیغ می کرد. به طور مثال، مذهب نوکنفوسیانیسم مبلّغ «حالت فعالیت پایدار» (در برابر «نیروانا» یا حالت آرمانی آرامش جان) بود. همچنین مشرب نوکنفوسیانیسم از واقعیت جهان عینی و مادّی سخن می گفت (در حالی که بودایی ها می گفتند که جهان خارجی فقط یک پندار است و ساخته تحلیل انسان می باشد). (نک: تاریخ جامع ادیان، صفحات 268-272؛ تاریخ فلسفه چین باستان، صفحات 291-294). م.
33. (New Peoples study association (Hsin-min hsueh hui
34. مائو پس از فعالیت چشمگیر در انجمن دانشجویان، انجمن نوین مردم را تأسیس کرد که هدف های عمده آن عبارت بودند از: (1) فعالیت در راستای منافع کشور و پرورش انسان های نواندیش؛ (2) برنامه های منظم این انجمن برای بررسی مسائل روز. اعضای مؤسس این انجمن 13 نفر بودند. اما بعداً تعداد آنان به هشتاد نفر رسید. اکثر آنان بعداً به عضویت حزب کمونیست چین درآمدند. (نک: انقلاب چین، صفحات 71-72). م.
35. Yang Chang-chi
36. Tan Szu-Tung
37. «یانگ چانگ - چی» اساساً در رشته فلسفه تحصیل کرده و در زمینه نو کنفوسیانیسم و فلسفه عمل گرایی «وانگ فو - چی» تبحّر داشت. اندیشمندان غربی نظیر کانت، اسپنسر و روسو توجه او را بیش از همه به خود جلب کرده بودند. او ضمن انتقاد از روش آموزشی و استخدامی مبتنی بر افکار کنفوسیوسی، به شاگردانش توصیه می کرد که ضمن مطالعه کتاب، از جنبه های عملی زندگی غافل نمانند، از تقلید کورکورانه دست بردارند تا شخصیت آنان شکوفا شود. (نک: انقلاب چین، صفحات 69-70). م.
38. مائو که با آموزگارش روابط نزدیکی داشت، در سال 1921 با «یانگ کای هویی» (Yang Kaihui)، دختر او، ازدواج کرد و از او صاحب یک دختر و یک پسر شد. در سال 1930 که «یانگ کای هویی»، پسر مائو، و خواهر مائو به اسارت فرماندار هونان درآمدند، هر سه آنان به جرم فعالیت های کمونیستی اعدام شدند. شعر معروف مائو به نام «جاودانه ها» در سوگ آنان است «نک: انقلاب چین، صفحات 123-124). م.
39. New Youih
40. Hu Shin
41. Chen Tu-hsiu
42. Li Ta-chao (1888-1927) از پیشگامان کمونیسم در چین است و یکی از بنیانگذاران حزب کمونیست چین (1921) به شمار می آید. او در انقلاب دموکراتیک 1911-1913 چین شرکت داشت. پس از جنگ جهانی اول، رییس کتابخانه دانشگاه پکن شد و در سازماندهی گروه های مارکسیست نقش فعالی داشت. نامبرده یکی از رهبران جنبش چهارم ماه مه 1919 بود و در 1921 (با کمک چِن تو - هسیو) حزب کمونیست چین را بنیان نهاد. او در سال 1927 دستگیر گردید و توسط جنگ سالاران تیرباران شد. (نک: دانشنامه مارکسیسم، سوسیالیسم و کمونیسم، صفحه 322). م.