اصطلاح شناسی اینشتین

اتم:« واحد ساختمانی» کوچکی که ماده از آن ساخته می شود. اتمها خود از تعدادی ذرات کوچکتر ساخته شده اند. اخترشناس: شخصی که روی ستاره ها، سیاره ها و فضا مطالعه می کند.
پنجشنبه، 28 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اصطلاح شناسی اینشتین
اصطلاح شناسی اینشتین

نویسنده: فیونا مک دانلد
مترجم: محمدرضا افضلی



 
اتم:« واحد ساختمانی» کوچکی که ماده از آن ساخته می شود. اتمها خود از تعدادی ذرات کوچکتر ساخته شده اند.
اخترشناس: شخصی که روی ستاره ها، سیاره ها و فضا مطالعه می کند.
اصل عدم قطعیت هایزنبرگ: نظریه ای که بنا به آن نمی توان سرعت حرکت و مکان ذره در فضا را، به طور همزمان، با دقت اندازه گیری کرد.
پرتو نور: امواج یا ذرات انرژی که با سرعت 300 هزار کیلومتر در ثانیه حرکت می کنند.
جرم: مقدار ماده ای که در یک جسم وجود دارد.
رصدخانه: ساختمانی که معمولاً یک یا چند تلسکوپ در آن نصب شده است و برای مطالعه سیاره ها و ستارگان از آنها استفاده می شود.
سیاهچاله: ناحیه ای در فضا و زمان که در آن نیروی گرانش بسیار قوی است. نور نمی تواند از سیاهچاله بگریزد، بنابراین نامرئی است.
فضا: ناحیه ای از عالم، که به صورت سه بعدی توصیف می شود.
فیزیک: تحقیق روی ماده و نیروها، که تشکیل دهنده های پایه عالم به شمار می روند.
کوانتوم: واحد انرژی.
کوتوله سفید: ستاره کوچک، اما بسیار متراکم.
گرانی: در نظریه های آیزاک نیوتون، نیرویی که همه اجسام بر هم وارد می کنند. هرچه جسم بزرگتر یا جرم آن بیشتر باشد، نیروی گرانش قویتر است.
گرفت: دوره زمانی که طی آن خورشی یا ماه توسط جرم سماوی دیگر، یا سایه آن پوشانده می شوند.
ماده: آنچه عالم را تشکیل می دهد و از ذرات ریز،‌به نام اتم، تشکیل شده است که به هم متصل می شوند تا ترکیبهای شیمیایی را تشکیل دهند.
مدار: مسیر منحنی در فضا.
نسبیت خاص: روایت قدیمیتر و ساده تر نظریه اینشتین، که بنا به آن قوانین علمی باید برای همه ناظرانی که آزادانه و بدون شتاب در حرکت اند، یکسان باشد.
نسبیت عام: نظریه اینشتین که بنا به آن قوانین علمی از دید همه ناظران یکسان اند، صرفنظر از اینکه ناظر ساکن باشد یا متحرک.
نظریه کوانتومی: نظریه ای که رفتار کوچکترین واحدهای ماده را توصیف می کند.
نظریه وحدت میدانها: نظریه ای که فیزیکدانها امیدوارند بتواند رفتار همه نیروهای طبیعت را تشریح کند. این نظریه هنوز به طور کامل توصیف نشده است، اما بعضی فیزیکدانها معتقدند پیشرفتهای بسزایی در این جهت انجام داده اند.
نیروی مغناطیسی: نیرویی که بین اجسامی عمل می کند که بار الکتریکی مثبت یا منفی دارند. بارهای همنام یکدیگر را دفع و بارهای ناهمنام یکدیگر را جذب می کنند.
هندسه توصیفی: شاخه ای از ریاضیات که به اندازه گیری شکلها و حجمها اختصاص دارد.
منبع: مک دانلد، فیونا، (1390) آلبرت اینشتین: بنیانگذار نظریه نسبیت، محمدرضا افضلی، تهران، انتشارات فاطمی، چاپ سوم.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط