نویسنده: محمد طالبیان
مطمئناً اگر یکی از طرفداران قدیمی و حرفه ای سبک JRPG باشید، در این نسل از حال و روز بازی های عرضه شده در این سبک رضایت چندانی ندارید. یکی از سازندگان با سابقه در این سبک از بازی ها Atlus است که با عرصه سری بازی های قدیمی و صد البته موفق (SMT) Shin Megami Tensi که دنباله های فراوان و Spin Off های مختلفی داشته، توانسته به محبوبیت بالایی میان بازیبازهای شرقی و بازیبازهای طرفدار سبک JRPG دست یابد. یکی از جدیدترین عناوین این شرکت که جزو سری اصلی SMT است Strange Joumey نام دارد.
شخصیت اصلی داستان که در ابتدای بازی نامی ندارد یکی از همین افراد است که توسط سازمان ملل برای این عملیات پژوهشی انتخاب شده و در تیم مبارزان این گروه قرار گرفته است. نکته قابل توجه در مورد تمامی افراد این گروه (متشکل از از 4 تیم) این است که همگی از یک لباس مخصوص و فوق پیشرفته به نام Demonica استفاده می کنند که قابلیت های بسیار متنوع و متفاوتی دارد و می تواند به عنوان ابزاری کارآمد در اختیار افراد تیم قرار گیرد. افراد به کمک 4 وسیله نقلیه پیشرفته که قابلیت پرش نیز دارند (!) از بالای دیواره Schwarzwelt وارد آن شده و در آن سوی این منطقه از یکدیگر جدا می شوند. شخصیت اصلی داستان به وسیله هم تیمی هایش و Demonica متوجه می شود که به خاطر مشکل هایی که درگذشته در این منطقه ایجاد شده، یک سری هیولا نامرئی به وجود آمده اند که تنها توسط یکی از قابلیت های لباس ذکر شده قابل دیدن هستند. اکنون نوبت بازیباز است که با پیدا کردن دیگر افراد تیم و سررشته مشکل های به وجود آمده و شکل گیری این هیولاها، سرنوشت کره زمین را رقم زده و آن را از خطر نابودی نجات دهد یا به حال خود رها کند. داستان همانند گیم پلی یکی از نقاط قوت بازی به حساب می آید. با وجود این که کلیشه های رایج مانند نجات بشریت و پایان دنیا در آن دیده می شود؛ اما وجود نکات جذاب و هم چنین تغییرپذیر بودن داستان باعث می شود، بازیبازها با اشتیاق بازی را دنبال کنند. بازیباز می تواند در موقعیت های مختلف تصمیم هایی بگیرد که در پایان بازی نقش خواهند داشت. نکته ای که معمولاً در بازی های این سری به چشم می خورد این است که انتخاب شخصیت های جانبی موجود در بازی باعث می شوند نحوه روایت داستان و در کنار آن نقش هر شخصیت در حالت های مختلف تغییر کند. این نکته در SJ نیز نقش به سزایی در شکل دهی داستان بازی ایفا می کند و در کنار روال عادی داستان های متغیر و چند پایان، نوعی متفاوت از موقعیت ها یا بهتر است بگوییم تصمیم گیری ها را پیش روی بازیباز قرار می دهد تا وی بتواند همان طور که می خواهد بازی و داستان آن را ادامه دهد.
هم چون دیگر بازی های این سری اصلی ترین بخش بازی گیم پلی آن است و همان طور که انتظار می رفت زاویه دید بازی به صورت اول شخص است و بازیباز می تواند در محیط های مختلف که اکثر از Dungeon ها تشکیل شده اند، حرکت این که این هیولاها که دشمن اول و آخر بازیباز به حساب می آیند، نیمی از گیم پلی بازی را تشکیل داده اند و به یکی از جذابیت های SJ تبدیل شده اند. هنگام مبارزه با هیولاها هم چون دیگر عناوین این سبک بازیباز به همراه سه نفر دیگر از یارهای خود به مقابله با دشمن می رود؛ اما تفاوتی که در اینجا وجود دارد قابلیت صحبت کردن با هیولاها است که در نوع خود جالب و نوآورانه طراحی شده است. زمانی که بازیباز وارد گفتگو با هیولایی می شود، باید به یک سری پرسش ها نیز پاسخ دهد و پاسخ ها نشان دهنده عقاید بازیباز است. اگر هیولای مورد نظر با بازیباز هم عقیده بود، بازیباز می تواند با پشت سر گذاشتن یک سری مراحل دیگر از او بخواهد به تیمش بپیوندد. پس از پیوستن هیولاها به بازیباز، وی می تواند همانند افراد معمولی، سه هیولا را در تیم خود قرار داده و بازی را با آن ها ادامه دهد. نکته جالب این که این هیولاها خود نیز ارتقا یافته و قابلیت های جدیدی کسب می کنند. همان طور که می بینید مکانیسم بهره گیری از هیولاها در راستای پیشبرد بازی با وجود تنوع مثال زدنی این موجودها و تفاوت های زیادی که بین هر کدام وجود دارد می تواند به عاملی جذاب تبدیل شود که بازیباز را با نوع جدیدی از گیم پلی مواجه کند. البته سازندگان نیز هدف اصلی خود را استفاده ی هر چه بیشتر بازیباز از این هیولاها قرار داده اند؛ زیرا بازیباز با اولین تجربه، به این نتیجه می رسد که هیولاها از قدرت به مراتب بیشتری نسبت به انسان ها برخوردارند و می توانند سرعت گیم پلی بسیار طولانی بازی را افزایش دهند. از مکانیسم های مهم SJ که جزو نکات مثبت آن نیز به شمار می رود، می توان به حمله های تیمی اشاره کرد که خود نیازمند شرایط مختلفی است. این حمله ها که توسط چند عضو از تیم یا تمامی افراد آن انجام می شوند، تاثیر مستقیمی از ویژگی های اخلاقی هر عضو می گیرد. به این صورت که اگر بازیباز تمامی افراد تیم را با ویژگی های اخلاقی یکسانِ بی طرف، قانونمند یا هرج و مرج طلب انتخاب کند؛ می تواند از حمله های گروهی بیشتری نسبت به دیگر حالت ها استفاده کند که این باعث می شود تفاوت های موجود میان هر هیولا بیشتر احساس شود. همان طور که می بینید این عنوان تمرکز اصلی خود را بر هیولاها گذاشته و توانسته نقش دشمن بازیباز را چنان در بازی پر رنگ کند که به عاملی اصلی و جدایی ناپذیر از گیم پلی تبدیل شود. یکی از قابلیت های خوبی که در SJ طراحی شده، ترکیب هیولاها است. بازیباز می تواند هیولاهای مختلف را با یکدیگر ترکیب کرده و قدرت های آن ها را در قالب یک هیولا در اختیار داشته باشد. این قابلیت باعث شده تنوع هیولاها بیش از گذشته شده و بازیباز مدام با انواع این جانورها دست و پنجه نرم کند. اما مشکلی که این ترکیب ها به وجود می آورد، از دست رفتن تمامی مهارت های هیولاها است.
در اینجا بازیباز مجبور می شود دوباره مهارت های هیولای جدید خود را از ابتدا انتخاب و آزاد کندکه باعث اتلاف وقت می شود.
یکی از نکاتی که باعث شده بازیباز به گشت و گذار در اکثر محیط ها بپردازد، نیاز وی به خرید و فروش آیتم های مختلف است. از آن جا که محیط های بازی داخل یک نوع فضای متفاوت با دیگر مناطق زمین قرار دارد، بنابراین برخی از فروشنده های مختلف نیست که بازیباز بتواند تا با آن ها تبادل کالا کند. در این جا نیز هیولاهایی حضور دارند که در گوشه کنار این محیط بزرگ اجناسی را برای فروش عرضه می کنند که شاید در هیچ کجای زمین به جز Schwarzwelt قابل یافت نباشد. البته پیدا کردن این فروشنده ها، کار ساده ای نیست و ممکن است با ذره ای بی دقتی شانس پیدا کردن آن ها را از دست بدهید.
همان طور که توضیح داده شد لباسِ ویژه ی Demonica از تکنولوژی های جدید و کارآمدی بهره می بردکه در گیم پلی بازی نیز نقش دارند. بازیباز در کنار ارتقای شخصیت خود در زمینه های مختلف می تواند با استفاده از شی های با ارزشی که در مکان های مختلف به دست می آورد، لباس خود را تقویت و از قابلیت های جدید آن در راستای پیشرفت در بازی استفاده کند.
متأسفانه محیط های SJ از طراحی چندان خوبی بهره نمی برند و استفاده از بافت های بی کیفیت آن هم برای عنوانی اول شخص باعث شده مشکل های بازی در این بخش بیشتر خود را نشان داده و از ارزش های بازی بکاهند. طراحی کلی محیط ها نیز به نسبت دیگر عناوین DS خوب کار نشده و کاملاً مشخص است سازندگان بیشتر از بافت ها برای طراحی محیط ها استفاده کرده اند تا طراحی محیط هایی با حجم مناسب. خوشبختانه مهم ترین رکن گیم پلی یعنی هیولاها از طراحی های منحصر به فرد و خوبی بهره می برند؛ اما قرار گرفتن آن ها در محیط های بی کیفیت، باعث شده ضعف های بازی بیش از گذشته خود را نشان دهند.
همانند گرافیک، صداگذاری و موسیقی SJ نیز ضعف های بسیاری دارد. قطعه ای موسیقی کم تعداد برای چنین عنوان طولانی ای بسیار عجیب است که باعث شده بازیباز از همان ساعت های ابتدایی بازی به چند قطعه موسیقی تکراری گوش کند که همین طور پخش می شوند. جالب این که همین تعداد کم موسیقی های موجود در SJ نیز با اکثر محیط ها به ویژه با Dungeon ها هماهنگ نبوده و همان جوِ اندک بازی در این زمینه را نیز نابود کرده اند. افکت های صوتی استفاده شده نیز از کیفیت خوبی برخوردار نیستند و بازیباز مجبور به تحمل چند افکت صوتی است که عموماً مربوط به منوها و بعضی مبارزه ها می شوند و خبری از صداهای دیگر نیست. همان طور که اشاره شد SJ از گیم پلی خوبی بهره می برد که اگر با گرافیک و صداگذاری خوبی نیز همراه می شد، می توانست این عنوان را به یکی از بهترین های سری SMT تبدیل کند، اما مشکل های فنی به وجود آمده در بازی باعث شده SJ از تبدیل شدن به یک عنوان عالی بازمانده و در صف JRPG های خوب این روزها قرار بگیرد.
منبع: نشریه بازی رایانه شماره 35
داستان
(SJ) Strange Journey در قرن 21 رخ می دهد. چندین انفجار هسته ای در قطب جنوب باعث پیدایش اختلال های محیطی در این منطقه از زمین رخ داده و بعد از مدتی یک Void در این ناحیه به وجود آمده است. سازمان ملل با پژوهش هایی که در رابطه با این رویداد انجام داده به این نتیجه رسیده که این فضای خالی که در بازی با نام Schwarzwelt (در زبان آلمانی به معنای دنیای سیاه) شناخته می شود، در حال بزرگ شدن است و به مرور زمان محیط اطراف را به درون خود می کشد. سران کشورهای مختلف با دیدن چنین وضعیت بحرانی ای تصمیم می گیرند تعدادی کاوشگر را به منطقه بفرستند تا بتوانند اطلاعات دقیق تری از فضای داخلی این پدیده به دست بیاورند. اما بر خلاف انتظارها، ارتباط تمامی این کاوشگرها با مرکز قطع شده و تنها تصاویری از ویرانه های ساخته های بشر به مرکز مخابره می شود. در همین موقعیت است که سازمان ملل با تشکیل تیمی از افراد متخصص و با تجربه خود وارد عمل می شود تا پی به راز درون Schwarzwelt ببرد.شخصیت اصلی داستان که در ابتدای بازی نامی ندارد یکی از همین افراد است که توسط سازمان ملل برای این عملیات پژوهشی انتخاب شده و در تیم مبارزان این گروه قرار گرفته است. نکته قابل توجه در مورد تمامی افراد این گروه (متشکل از از 4 تیم) این است که همگی از یک لباس مخصوص و فوق پیشرفته به نام Demonica استفاده می کنند که قابلیت های بسیار متنوع و متفاوتی دارد و می تواند به عنوان ابزاری کارآمد در اختیار افراد تیم قرار گیرد. افراد به کمک 4 وسیله نقلیه پیشرفته که قابلیت پرش نیز دارند (!) از بالای دیواره Schwarzwelt وارد آن شده و در آن سوی این منطقه از یکدیگر جدا می شوند. شخصیت اصلی داستان به وسیله هم تیمی هایش و Demonica متوجه می شود که به خاطر مشکل هایی که درگذشته در این منطقه ایجاد شده، یک سری هیولا نامرئی به وجود آمده اند که تنها توسط یکی از قابلیت های لباس ذکر شده قابل دیدن هستند. اکنون نوبت بازیباز است که با پیدا کردن دیگر افراد تیم و سررشته مشکل های به وجود آمده و شکل گیری این هیولاها، سرنوشت کره زمین را رقم زده و آن را از خطر نابودی نجات دهد یا به حال خود رها کند. داستان همانند گیم پلی یکی از نقاط قوت بازی به حساب می آید. با وجود این که کلیشه های رایج مانند نجات بشریت و پایان دنیا در آن دیده می شود؛ اما وجود نکات جذاب و هم چنین تغییرپذیر بودن داستان باعث می شود، بازیبازها با اشتیاق بازی را دنبال کنند. بازیباز می تواند در موقعیت های مختلف تصمیم هایی بگیرد که در پایان بازی نقش خواهند داشت. نکته ای که معمولاً در بازی های این سری به چشم می خورد این است که انتخاب شخصیت های جانبی موجود در بازی باعث می شوند نحوه روایت داستان و در کنار آن نقش هر شخصیت در حالت های مختلف تغییر کند. این نکته در SJ نیز نقش به سزایی در شکل دهی داستان بازی ایفا می کند و در کنار روال عادی داستان های متغیر و چند پایان، نوعی متفاوت از موقعیت ها یا بهتر است بگوییم تصمیم گیری ها را پیش روی بازیباز قرار می دهد تا وی بتواند همان طور که می خواهد بازی و داستان آن را ادامه دهد.
هم چون دیگر بازی های این سری اصلی ترین بخش بازی گیم پلی آن است و همان طور که انتظار می رفت زاویه دید بازی به صورت اول شخص است و بازیباز می تواند در محیط های مختلف که اکثر از Dungeon ها تشکیل شده اند، حرکت این که این هیولاها که دشمن اول و آخر بازیباز به حساب می آیند، نیمی از گیم پلی بازی را تشکیل داده اند و به یکی از جذابیت های SJ تبدیل شده اند. هنگام مبارزه با هیولاها هم چون دیگر عناوین این سبک بازیباز به همراه سه نفر دیگر از یارهای خود به مقابله با دشمن می رود؛ اما تفاوتی که در اینجا وجود دارد قابلیت صحبت کردن با هیولاها است که در نوع خود جالب و نوآورانه طراحی شده است. زمانی که بازیباز وارد گفتگو با هیولایی می شود، باید به یک سری پرسش ها نیز پاسخ دهد و پاسخ ها نشان دهنده عقاید بازیباز است. اگر هیولای مورد نظر با بازیباز هم عقیده بود، بازیباز می تواند با پشت سر گذاشتن یک سری مراحل دیگر از او بخواهد به تیمش بپیوندد. پس از پیوستن هیولاها به بازیباز، وی می تواند همانند افراد معمولی، سه هیولا را در تیم خود قرار داده و بازی را با آن ها ادامه دهد. نکته جالب این که این هیولاها خود نیز ارتقا یافته و قابلیت های جدیدی کسب می کنند. همان طور که می بینید مکانیسم بهره گیری از هیولاها در راستای پیشبرد بازی با وجود تنوع مثال زدنی این موجودها و تفاوت های زیادی که بین هر کدام وجود دارد می تواند به عاملی جذاب تبدیل شود که بازیباز را با نوع جدیدی از گیم پلی مواجه کند. البته سازندگان نیز هدف اصلی خود را استفاده ی هر چه بیشتر بازیباز از این هیولاها قرار داده اند؛ زیرا بازیباز با اولین تجربه، به این نتیجه می رسد که هیولاها از قدرت به مراتب بیشتری نسبت به انسان ها برخوردارند و می توانند سرعت گیم پلی بسیار طولانی بازی را افزایش دهند. از مکانیسم های مهم SJ که جزو نکات مثبت آن نیز به شمار می رود، می توان به حمله های تیمی اشاره کرد که خود نیازمند شرایط مختلفی است. این حمله ها که توسط چند عضو از تیم یا تمامی افراد آن انجام می شوند، تاثیر مستقیمی از ویژگی های اخلاقی هر عضو می گیرد. به این صورت که اگر بازیباز تمامی افراد تیم را با ویژگی های اخلاقی یکسانِ بی طرف، قانونمند یا هرج و مرج طلب انتخاب کند؛ می تواند از حمله های گروهی بیشتری نسبت به دیگر حالت ها استفاده کند که این باعث می شود تفاوت های موجود میان هر هیولا بیشتر احساس شود. همان طور که می بینید این عنوان تمرکز اصلی خود را بر هیولاها گذاشته و توانسته نقش دشمن بازیباز را چنان در بازی پر رنگ کند که به عاملی اصلی و جدایی ناپذیر از گیم پلی تبدیل شود. یکی از قابلیت های خوبی که در SJ طراحی شده، ترکیب هیولاها است. بازیباز می تواند هیولاهای مختلف را با یکدیگر ترکیب کرده و قدرت های آن ها را در قالب یک هیولا در اختیار داشته باشد. این قابلیت باعث شده تنوع هیولاها بیش از گذشته شده و بازیباز مدام با انواع این جانورها دست و پنجه نرم کند. اما مشکلی که این ترکیب ها به وجود می آورد، از دست رفتن تمامی مهارت های هیولاها است.
در اینجا بازیباز مجبور می شود دوباره مهارت های هیولای جدید خود را از ابتدا انتخاب و آزاد کندکه باعث اتلاف وقت می شود.
همان طور که توضیح داده شد لباسِ ویژه ی Demonica از تکنولوژی های جدید و کارآمدی بهره می بردکه در گیم پلی بازی نیز نقش دارند. بازیباز در کنار ارتقای شخصیت خود در زمینه های مختلف می تواند با استفاده از شی های با ارزشی که در مکان های مختلف به دست می آورد، لباس خود را تقویت و از قابلیت های جدید آن در راستای پیشرفت در بازی استفاده کند.
متأسفانه محیط های SJ از طراحی چندان خوبی بهره نمی برند و استفاده از بافت های بی کیفیت آن هم برای عنوانی اول شخص باعث شده مشکل های بازی در این بخش بیشتر خود را نشان داده و از ارزش های بازی بکاهند. طراحی کلی محیط ها نیز به نسبت دیگر عناوین DS خوب کار نشده و کاملاً مشخص است سازندگان بیشتر از بافت ها برای طراحی محیط ها استفاده کرده اند تا طراحی محیط هایی با حجم مناسب. خوشبختانه مهم ترین رکن گیم پلی یعنی هیولاها از طراحی های منحصر به فرد و خوبی بهره می برند؛ اما قرار گرفتن آن ها در محیط های بی کیفیت، باعث شده ضعف های بازی بیش از گذشته خود را نشان دهند.
همانند گرافیک، صداگذاری و موسیقی SJ نیز ضعف های بسیاری دارد. قطعه ای موسیقی کم تعداد برای چنین عنوان طولانی ای بسیار عجیب است که باعث شده بازیباز از همان ساعت های ابتدایی بازی به چند قطعه موسیقی تکراری گوش کند که همین طور پخش می شوند. جالب این که همین تعداد کم موسیقی های موجود در SJ نیز با اکثر محیط ها به ویژه با Dungeon ها هماهنگ نبوده و همان جوِ اندک بازی در این زمینه را نیز نابود کرده اند. افکت های صوتی استفاده شده نیز از کیفیت خوبی برخوردار نیستند و بازیباز مجبور به تحمل چند افکت صوتی است که عموماً مربوط به منوها و بعضی مبارزه ها می شوند و خبری از صداهای دیگر نیست. همان طور که اشاره شد SJ از گیم پلی خوبی بهره می برد که اگر با گرافیک و صداگذاری خوبی نیز همراه می شد، می توانست این عنوان را به یکی از بهترین های سری SMT تبدیل کند، اما مشکل های فنی به وجود آمده در بازی باعث شده SJ از تبدیل شدن به یک عنوان عالی بازمانده و در صف JRPG های خوب این روزها قرار بگیرد.
منبع: نشریه بازی رایانه شماره 35