نویسنده: محمد طالبیان
بازگشت گوریل ترین گوریل کره زمین
کلیت ساختار مکانیک های گیم پلی DKCR مانند نخستین عنوان این سری است؛ اما طراحی مراحل و آیتم های جمع کردنی موجود در بازی، باعث تفاوتی عمده بین این عنوان و بازی های کلاسیک سری شده است. همچون عناوین گذشته این سری طراحی مرحله ها فوق العاده بازی، هر بازیبازی را شیفته خود می کند. موردی که یکی از پایه های سبک پلتفرمر محسوب می شود. در کنار این مسئله بخش های مخفی و آیتم های جمع کردنی موجود در هر مرحله نیز بسیار زیاد است و باعث بالارفتن ارزش تکرار بازی می شود. این آیتم های مخفی به قدری زیبا و ماهرانه در هر مرحله جا گرفته اند که بازیباز پس از به دست آوردن هر کدام از آن ها احساس لذت مضاعفی کرده و احساس گردش بیهوده در محیط اطراف مانند بعضی از عنوان ها (عناوینی که در آن ها مجبور به گشتن همه زوایای هر مرحله هستند، بی آن که خبری از منطق و دلیل موجهی باشد) را ندارد.
در کل DKCR عنوانی است که با به کارگیری یک سری از المان های قدیمی سری و اضافه کردن مواردی کوچک و البته طراحی مراحل فوق العاده که به ارزش تکرار بازی می افزاید، در زمینه گیم پلی تک نفره بسیار موفق عمل کرده و تبدیل به یکی از بهترین عناوین پلتفرمر نسل حاضر شده است. نسلی که دیگر کمپانی ها علاقه ای به ساخت چنین عناوینی نشان نمی دهند!
یکی دیگر از مکانیک های اساسی گیم پلی، بشکه های پرتاب کننده است. این بشکه ها در اصل باعث می شوند محیط های بازی از دوبعدی بودن خارج شده و بُعد سوم یا همان عمق داشته باشند. البته این بشکه ها همیشه بازیباز را به پس زمینه محیط بازی پرتاب نمی کنند؛ بلکه گاهی نیز به بشکه دیگر در همان محیط اصلی پرتاب کرده یا به طور کلی روندی متحرک دارند که از ساده شدن بیش از حد این بخش جلوگیری می کند.
گرافیک تنها نکته مثبت DKCR نیست و موسیقی بسیار عالی و نوستالژیک آن پس از گذشت سال ها هنوز هم زیبا و جذاب است. البته این موسیقی های قدیمی همگی بازسازی شده اند و خبری از کیفیت پایین موسیقی های چند نسل پیش نیست؛ اما می شد قطعه های جدیدی نیز به بازی افزود.
در پایان باید گفت DKCR عنوانی است که بیشتر از خلق نوآوری، تمرکز خود را بر این گذاشته که از ساختاری مشابه بازی های کلاسیک سری را اجرا کند. اما مطمئناً تکرار گذشته به تنهایی کافی نیست و در کنار ضعف اندک کنترل بازی و ساختار نامناسب بخش دونفره، باید به این نکته اشاره کرد که DKCR همچون عناوین قبلی انقلابی و نوآورانه نیست؛ بلکه عنوانی است که می تواند خاطرات خوب گذشته را زنده کند.
منبع: نشریه بازی رایانه، شماره 40.
موزهایی که دردسرساز شدند
همچون نسخه های قبلی DKCR نیز خبری از داستان پیچیده و جذاب نیست و داستان تنها دلیلی برای شروع بازی است. این بار بر خلاف گذشته می بینیم که یک سری تیکی (Tiki) که به قبیله ای به نام تیکی تک (Tiki Tak) تعلق دارند، پس از سال ها با فوران آتشفشان جزیره بیدار شده و با هیپنوتیزم کردن دیگر حیوانات جنگل موزهای گوریل های داستان ما را می دزدند. پس از این که این دو از نبود موزهای خود با خبر می شوند تصمیم می گیرند به دنبال تیکی ها رفته و موزهای به سرقت رفته را بازگردانند. جالب این که در همان ابتدای بازی یکی از تیکی ها سعی می کند دانکی کنگ را هیپتونیزم کند، اما موفق نمی شود. البته دلیل این عملیات ناموفق مشخص است و آن چیزی نیست جز این که تیکی مورد نظر به نام گوریلی که قصد هیپتونیزم او را دارد، دقت نکرده است؛ نامی که خود حاوی یک دنیا معناست! در ادامه این پرسش پیش می آید که چیزی ارزشمندتر از موز در این جنگل وجود نداشته که تیکی ها خودشان را برای آن به این دردسر بزرگ بیاندازند!؟ در هر صورت داستان درست از جایی شروع می شود که دانکی کنگ در خانه خود، از تیکی مورد نظر با مشت های سنگین پذیرایی کرده و در ادامه راهی ماجرایی طولانی می شود که در آن دیدی کنگ نیز او را همراهی می کند.خلاقیت از نوع کلاسیک
گیم پلی DKCR کاملاً شبیه به بازی های کلاسیک این سری است و تلاش دارد المان های مثبت و تأثیرگذار هر کدام از 3 عنوان کلاسیک را در خود جای داده و از آن ها به عنوان نکته مثبت استفاده کند. دانکی کنگ همچون گذشته توانایی انجام پرش های بلند و کوبیدن دست های خود بر زمین را دارد که این کار با ایده جالب حرکت دادن کنترلر Wii انجام پذیر است. البته در این میان قابلیت های دیگری چون غلتیدن روی زمین و فوت کردن دشمن ها نیز وجود دارد. مشکلی که در برخی حرکت ها وجود دارد، قرارگیری نامناسب آن ها روی کنترلر است که در مورد غلتیدن بیش از بقیه موارد صدق می کند و گاهی نیز دردسرساز می شود. بازیباز برای انجام این کار مجبور است با گرفتن یک جهت کنترلرها را نیز مانند زمان ضربه زدن روی زمین تکان دهد که کمی سخت به نظر می رسد. مشکل زمانی خود را نشان می دهد که بازیباز قصد دارد پس از حرکت به سرعت روی زمین زده و به طور مثال یک صندوق را باز کند؛ اما چون حرکت کنترلر درست در آخرین لحظه گرفتن یک جهت رخ داده، شخصیت اصلی غلتیده و از جایی به پایین پرتاب شده یا به دشمنی برخورد می کند. این در حالی است که با استفاده از تنظیمات دستی کنترل نیز مشکل به طور کامل درست نمی شود.کلیت ساختار مکانیک های گیم پلی DKCR مانند نخستین عنوان این سری است؛ اما طراحی مراحل و آیتم های جمع کردنی موجود در بازی، باعث تفاوتی عمده بین این عنوان و بازی های کلاسیک سری شده است. همچون عناوین گذشته این سری طراحی مرحله ها فوق العاده بازی، هر بازیبازی را شیفته خود می کند. موردی که یکی از پایه های سبک پلتفرمر محسوب می شود. در کنار این مسئله بخش های مخفی و آیتم های جمع کردنی موجود در هر مرحله نیز بسیار زیاد است و باعث بالارفتن ارزش تکرار بازی می شود. این آیتم های مخفی به قدری زیبا و ماهرانه در هر مرحله جا گرفته اند که بازیباز پس از به دست آوردن هر کدام از آن ها احساس لذت مضاعفی کرده و احساس گردش بیهوده در محیط اطراف مانند بعضی از عنوان ها (عناوینی که در آن ها مجبور به گشتن همه زوایای هر مرحله هستند، بی آن که خبری از منطق و دلیل موجهی باشد) را ندارد.
در کل DKCR عنوانی است که با به کارگیری یک سری از المان های قدیمی سری و اضافه کردن مواردی کوچک و البته طراحی مراحل فوق العاده که به ارزش تکرار بازی می افزاید، در زمینه گیم پلی تک نفره بسیار موفق عمل کرده و تبدیل به یکی از بهترین عناوین پلتفرمر نسل حاضر شده است. نسلی که دیگر کمپانی ها علاقه ای به ساخت چنین عناوینی نشان نمی دهند!
این تیم خطرناک
سری بازی های DK همواره به خاطر حالت دونفره خود ستوده شده و به لطف آن توانست شهرت بسیاری بین علاقمندان به بازی های دونفره ای که پیشروی در آن ها مبتنی بر همکاری دو بازیباز است، به دست آورد. اما متأسفانه در DKCR به خاطر ساختار کلی بازی و نوع طراحی مراحل آن که اصولاً برای یک بازیباز طراحی شده، بخش دونفره با مشکلات زیادی همراه است که از لذت بازی کاسته و جذابیت حالت تک نفره را ندارد. مشکل اول این است که به دلیل طراحی دشمنان خاص و نوع مراحل، دانکی کنگ و دیدی کنگ از قابلیت های یکسانی برخوردارند؛ در حالی که در گذشته یکی در زمینه قدرت و دیگری در زمینه سرعت مهارت های مخصوص به خود را داشتند و با استفاده از آن روی گیم پلی تأثیر می گذاشتند. این در حالی است که قابلیت Jet Pack دیدی کنگ واقعاً لازم بوده و مطمئناً بازیباز اول که کنترل دانکی کنگ را بر عهده دارد، در طولانی مدت به مشکل برمی خورد مساله دیگری که بیش از دیگر بخش ها دردسرساز می شود، مربوط به قسمت هایی است که در آن ها بازیبازِ اول پس از گذراندن یک بخش مجبور می شود با اندکی صبر منتظر بازیباز دوم شود. اکنون در نظر بگیرید بازیباز اول از قسمت مورد نظر گذشته و بایستی در جای ناپایدار که در هر لحظه ممکن است با حرکتی کوچک، یکی از شخصیت ها بیفتد، منتظر مانده تا بازیباز دیگر نیز به او برسد. همین مساله باعث می شود مشکلات بیش از گذشته به چشم آمده و با از پادرآمدن یکی از بازیبازها کار برای بازیباز دیگر و بازگرداندن او به بازی سخت تر شود. این کار چه در حالت تک نفره و چه در حالت دونفره با استفاده از یک سری بشکه انجام می شود که شکستن آن ها مساوی است با بازگشت شخصیت دیگر. البته این قابلیت وجود دارد که در حالت دونفره، دیدی کنگ بر پشت دانکی سوار شود؛ اما با این وضعیت دیگر کاری از او ساخته نبوده و عملاً تفاوتی با حالت تک نفره ندارد که باز هم نشان دهنده این است که ساختار بازی برای یک نفر طراحی شده و وجود بازیباز دوم تنها موجب سخت تر و گاه ناممکن شدن بازی می شود.موشک سواری از نوع گوریلی
در طول مراحل بازی یک سری وسیله نقلیه خاص وجود دارد که با به کارگیری آن ها (که معمولاً اجباری است) می توانید در طول بازی پیشروی کنید. این وسایل نقلیه واگن و یک موشک پرنده هستند که البته دومی در اصل بشکه ای تغییر شکل داده است. با توجه به این که سوار شدن بر واگن ها در عناوین قبلی این سری نیز وجود داشته، تیم سازنده تلاش کرده تمرکز اصلی خود را بر نوع طراحی بخش های واگن سواری بگذارد تا اضافه کردن قابلیت جدیدی به آن. اما در سوی دیگر مراحلی که دانکی کنگ در آن ها سوار بر موشک می شود بسیار جذاب بوده و در نوع خود مثال زدنی هستند. زمانی بازی به اوج خود می رسد که مبارزه با یکی از دشمنان اصلی (Boss) بازی با بخش موشک سواری یا واگن سواری ترکیب و به یک تعقیب و گریز با دشمن مورد نظر تبدیل می شود.یکی دیگر از مکانیک های اساسی گیم پلی، بشکه های پرتاب کننده است. این بشکه ها در اصل باعث می شوند محیط های بازی از دوبعدی بودن خارج شده و بُعد سوم یا همان عمق داشته باشند. البته این بشکه ها همیشه بازیباز را به پس زمینه محیط بازی پرتاب نمی کنند؛ بلکه گاهی نیز به بشکه دیگر در همان محیط اصلی پرتاب کرده یا به طور کلی روندی متحرک دارند که از ساده شدن بیش از حد این بخش جلوگیری می کند.
غروب به یادماندنی
پس از اولین نمایش بازی اکثر بازیبازها از گرافیک آن رضایت چندانی نداشته و تنها صحنه غروب آفتاب آن را استثنایی می دانستند؛ اما اکنون که بازی عرضه شده باید گفت تیم گرافیکی Retro کار خود را به خوبی انجام داده و توانسته عنوانی زیبا را در این سبک خلق کند. در کنار بخش های غروب آفتاب که هنوز هم چشم نواز هستند، یک سری محیط جدید و جالب دیگر نیز در بازی وجود دارند که هر کدام دارای تم مخصوص به خود هستند. وجود جزییات فراوان و زنده نیز به محیط ها روح بخشیده و حس زنده بودن را به بازیباز منتقل می کند. هرچند گرافیک DKCR از نگاه فنی نکته خاصی ندارد؛ اما همچون گذشته و عناوین عرضه شده از این سری روی SNES جلوه دیداری بازی چشم نواز و رضایت بخش است. از جمله جزییات زنده و پویا موجود در محیط بازی می توان به دشمن های بسیار متنوع بازی اشاره کرد که در هر بخش متفاوت بوده و هر کدام دارای مکانیسم و طراحی منحصر به فرد هستند. فیزیک محیطی نیز چه در زمینه گیم پلی و چه در زمینه دیداری ثأثیرگذار بوده و صحنه های جالبی به وجود آورده است.گرافیک تنها نکته مثبت DKCR نیست و موسیقی بسیار عالی و نوستالژیک آن پس از گذشت سال ها هنوز هم زیبا و جذاب است. البته این موسیقی های قدیمی همگی بازسازی شده اند و خبری از کیفیت پایین موسیقی های چند نسل پیش نیست؛ اما می شد قطعه های جدیدی نیز به بازی افزود.
دانکی و دوستان
در بیشتر عناوین سری بازی های DK شخصیت های جدیدی معرفی شده اند که بعضی از آن ها مربوط به خانواده دانکی کنگ بوده و بعضی دیگر نیز از حیوانات جنگل هستند که به کمک بازیباز می آیند. در DKCR نیز همچون عنوان اول سری شاهد حضور Rambi و Squawks هستیم که هر کدام نقش به خصوصی دارند. برای مثال با خرید Squawks می توانید از راهنمایی او برای پیدا کردن موارد مخفی موجود در بازی استفاده کنید یا در یک سری از مراحل بر پشت او سوار شوید که جزو جذاب ترین بخش های بازی است. Cranky Kong پیر هم در بازی حضور دارد و می توانید از او چیزهایی چون جان اضافه یا معجون ضد ضربه شدن بخرید. همه این موارد شاید در نگاه کلی چندان بزرگ و متفاوت نباشند؛ اما هر کدام از آن ها با قرار گرفتن در کنار یکدیگر جذابیت فراوانی به بازی داده و از تکراری شدن آن جلوگیری می کنند؛ نکته ای که در مورد وسایل نقلیه موجود در بازی بیشتر از این حیوانات صدق می کند.تنوعی مثال زدنی
پیش تر اشاره شد که بازی تنوع خوبی دارد؛ اما اگر از دید جزیی تر به آن بنگریم، می بینیم که این تنوع محیطی است که بر دیگر زمینه ها نیز ثأثیر گذاشته است. گیم پلی، مبارزه با دشمنان پایانی مرحله ها، گرافیک و صداگذاری از جمله این موارد هستند که همگی با وجود مراحلی چون ساحل طوفانیر، آتشفشان، جنگل، کوهستان های سرد و... رابطه ای مستقیم داشته و از آن ها ثأثیر گرفته اند. به طور مثال در مرحله ساحل موج هایی که به طرف بازیباز می آیند، می توانند باعث از پا درآمدن او شوند؛ بنابراین مکانیکی برای در امان ماندن از این موج ها به وجود می آید یا در مراحل یخی لیزبودن زمین روی دیگر ابعاد گیم پلی و کنترل شخصیت ها ثأثیر می گذارد که از جمله نکات مثبت بازی به شمار می رود.در پایان باید گفت DKCR عنوانی است که بیشتر از خلق نوآوری، تمرکز خود را بر این گذاشته که از ساختاری مشابه بازی های کلاسیک سری را اجرا کند. اما مطمئناً تکرار گذشته به تنهایی کافی نیست و در کنار ضعف اندک کنترل بازی و ساختار نامناسب بخش دونفره، باید به این نکته اشاره کرد که DKCR همچون عناوین قبلی انقلابی و نوآورانه نیست؛ بلکه عنوانی است که می تواند خاطرات خوب گذشته را زنده کند.
منبع: نشریه بازی رایانه، شماره 40.