نویسنده: زهره شیرین بخش ماسوله
مقدمه
در علم جغرافیا، مفهوم «فضا» یکی از مفاهیم اصلی است و تفاوت موضوعات موردمطالعه ی این علم بیش تر به بررسی نوع پراکندگی این فضاها باز می گردد. در این میان، موضوع «زمان» همراه با پدیده های جغرافیایی به مطالعات این علم پویایی بیشتری می بخشد. با مطالعه ی این پدیده ها در زمان گذشته به مفهوم جدیدی به نام «جغرافیای تاریخی» برمی خوریم که به عنوان یک گرایش میان رشته ای، موضوعات گسترده ای را دربرمی گیرد.موقعیت طبیعی، جغرافیایی و وضعیت سوق الجیشی فلات ایران سبب شده که در طول تاریخ چندهزار ساله ی این سرزمین، عوامل جغرافیایی نقش مهمی در تعیین محدوده ی سیاسی ایران ایفا کنند. کتاب حاضر تلاش دارد با محور قرار دادن همین بحث و با مدنظر قرار دادن جغرافیای شهری و جغرافیای سیاسی در این حوزه، و پیوند دادن آن ها با جغرافیای تاریخی، از زاویه ای جدید به این مبحث نگاه کند. به عبارت دیگر، پراکندگی شهرهای پایتختی ایران در طول تاریخ و علل چنین پراکندگی هایی( جغرافیای شهری) از منظر سیاست های مکانی و مرزی دولت های ایران( جغرافیای سیاسی) از ابتدا تاکنون، موضوع اصلی این تحقیق را شکل می دهد.
این کتاب در واقع بررسی جغرافیای تاریخی فلات ایران است و در آن به تأثیر شرایط محیطی، زیستی و اجتماعی نخستین ساکنان این فلات، از آریایی ها تا عصر حاضر و تأثیر این شرایط بر گزینش مقرّ حکومت در هر دوره، پرداخته می شود. کلیّت کتاب، به بررسی مقوله ی گزینش پایتخت یا مرکزیت سیاسی در ایران، تأثیر عوامل مختلف، از جمله شرایط امنیتی و نظامی در انتخاب پایتخت ها و نقاط ضعف و قوت این عوامل اشاره دارد.
چنان که می دانیم در طول تاریخ، پایتخت ها به تبعیت از تغییر حکومت، جابه جا می شوند؛ از این رو، تغییرات ساخت حکومت ها از عوامل مؤثر بر تحولات جغرافیایی پایتخت ها بوده است. بنابراین چنان که در مقدمه نیز اشاره شده است، این کتاب قصد دارد با نگاهی به گذشته ی تاریخی این تغییر و تحول، انگیزه های مختلفی را که به تناسب زمان، مکان و ساختار اجتماعی حکومت و با در نظر داشتن استراتژی های سیاسی و مسائل ژئوپلیتیکی زمان، موجب جا به جایی مرکز سیاسی کشور شده است، روشن کند. به عبارت دیگر، این اثر درصدد است الگوهای قدیمی و جدید سیاست های جغرافیایی را در مکان یابی پایتخت ها مورد بررسی قرار دهد. از نگاهی دیگر، کتاب، توصیفی از شهرها و پایتخت های ایرانی در طول تاریخ است.
بحث
کتاب از دو بخش و سیزده فصل تشکیل شده است. بخش اول به سابقه ی نخستین تمدن های بشری در فلات ایران، شکل گیری اولین حکومت ها در ایران تا قبل از ورود اسلام و شرح پایتخت های باستانی ایران در حکومت های ایلام و ماد تا دوره ی ساسانی می پردازد.چنان که می دانیم، محدوده ی جغرافیایی ایران قبل از اسلام، از سمت شرق به آسیای میانه، و از غرب به سواحل دجله و فرات می رسید. این مقطع تاریخی، زمان شکل گیری نخستین شهرهای فلات ایران نظیر مرو، نیشابور، صد دروازه، مدائن، استخر، تخت سلیمان و... است که بسیاری از آن ها بعدها به عنوان پایتخت برگزیده شدند. بخش نخست از «کلیات» و هفت فصل تشکیل شده است. فصل اول با عنوان « ایران در دوران باستان» به معرفی اجمالی تاریخ ایران در دوران باستان می پردازد. فصل دوم تا هفتم به ترتیب، جغرافیای تاریخی ایران را در دوره های ایلامیان، مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان مورد بررسی قرار می دهد. «کلیات» در برگیرنده ی مباحثی درباره ی ویژگی های طبیعی و جغرافیایی فلات ایران، نظیر محدوده های اقلیمی،دریایی، توزیع فضایی جمعیت، منابع طبیعی، جانوری و ناهمواری ها است. هم چنین در این بخش در کنار محدوده های اقلیمی، از محدوده ی فرهنگی و مذهبی هم سخن به میان آمده که با عواملی چون خط، مذهب و زبان در ارتباط است. کتاب در «کلیات» سعی دارد خواننده را با ویژگی های طبیعی و جغرافیایی فلات ایران آشنا کند تا در فصول بعدی، نقش این عوامل محیطی بر سیاست گذاری های کلان حکومت های ایرانی آشکارتر شود. همان طور که می دانیم، موقعیت فلات ایران به عنوان یک واحد جغرافیایی، به صورت پلی میان سه قاره ی آسیا، اروپا و آفریقا همواره نقش تعیین کننده ای در نوسانات مرزهای آن داشته است.
فصل اول شامل فشرده ای از جغرافیای تاریخی ایران، از دوران پارینه سنگی تا استقرار انسان در مناطق مورد مطالعه ی پژوهش های باستان شناسی فلات ایران است. در این قسمت به طور خلاصه به تغییرات جغرافیایی و ویژگی های زیستی انسان در این عصر پرداخته شده است.
جغرافیای تاریخی ایران در دوره ی ایلامیان از کوچ نشینی تا استقرار و پیدایش دولت شهرها در فصل دوم بررسی می شود. دوران حکومت ایلامی ها در فلات ایران از هزاره ی سوم پیش از میلاد تا پیش از آغاز حکومت مادها ادامه داشت. حوزه ی اصلی نفوذ حکومت ایلام سرزمین شوش بود، اما تمدن ایلام از شرق دجله تا شهر سوخته در زابل را دربرمی گرفت و شامل ایالات شوش، انشان، آوان، سیماش و پارسوماش می شد که غیر از شوش و انشان، محل دقیق ایالات دیگر دقیقاً مشخص نیست. شهر شوش همواره پایتخت حکومت ایلام محسوب می شد و سایر ایالات، تحت نظر حکومت مرکزی و به صورت خودمختار اداره می شدند. کتاب به صورت خلاصه به دوره های مختلف حکومت ایلام می پردازد: از به قدرت رسیدن آن در حدود 2500ق. م که دوران شکوفایی تمدن ایلام بود؛ ایلام میانه از 1450 تا 1100 ق.م؛ ایلام نو از 814 ق.م تا دوره ی کوروش هخامنشی. پس از آن ایلام همواره جزو قلمرو حکومت ایران محسوب می شد. در بررسی شناسنامه ی باستان شناسی ایلام نیز شرح مختصری از محوطه های باستانی عمده ی ایلام شامل شوش، چغازنبیل(دوراونتاش) و هفت تپه در جنوب شرقی شوش، با توجه به حفریات و گزارش های باستان شناسی، آمده است.
در بحث پایانی ایلامی ها، شرح مراکز مهم شهری ایلام از جمله شوش، مهم ترین شهر منطقه، ماداکتو در ساحل رود کرخه، خئیدالتو نزدیک خرم آباد کنونی، انزان(انشان)، سیماش و چغازنبیل، و استراتژی ها و دلایل ایلامی ها در انتخاب شوش به عنوان پایتخت، بیان شده است. طبق نظر نویسندگان، در مجموع، عوامل جغرافیایی که در انتخاب شوش به عنوان پایتخت مدنظر قرار گرفته بود، عبارتند از: قرار گرفتن در کنار رودخانه های مهم، موقعیت سوق الجیشی از لحاظ بازرگانی و دسترسی به بازارهای بین المللی، خاک حاصل خیز و سابقه ی شهرنشینی طولانی در این شهر. بحث « استراتژی ها و دلایل انتخاب پایتخت» که در تشریح وضعیت پایتخت های ایلام بیان شده، در همه ی فصول کتاب تکرار گردیده و طی آن، نویسنده دلایل عمدتاً جغرافیایی حکومت ها را برای انتخاب پایتخت برشمرده است.
فصل سوم دربرگیرنده ی جغرافیای تاریخی ایران در دوره ی مادها است. کتاب با اشاره به پیچیدگی کار بررسی این دوران تاریخی با توجه به محدودیت منابع، شرح حکومت مادها را با توضیحاتی درباره ی مهم ترین حکومت های محلی پهنه ی حکومت ماد آغاز می کند. این حکومت های قومی، پس از تشکیل سلسله ی ماد، به صورت کشورهای مستقل کوچک و به صورت ملوک الطوایفی اداره می شدند. اقوام محلی اورارتوها، گوتی ها، میتانی ها، کاسی ها، لولوبی ها، مانایی ها گروه هایی بودند که این حکومت های نیمه مستقل را تشکیل می دادند.
در بخش مبانی سیاسی- فرهنگی دولت ماد در ایران، عوامل مؤثر در شکل گیری دولت ماد بررسی می شود. از جنبه ی فرهنگی، پاره فرهنگ های منطقه ای در این حوزه، با توجه به عوامل هم گرایی موجود، کلیتی یگانه را نشان می داد. حکومت ماد به ویژه با توجه به سابقه ی درخشانش در خلق آثار متعدد شهرسازی و ایجاد قلعه- شهرها، به عنوان یک نمونه ی موفق حکومتی توانست روند تکاملی ارزشمندی را طی کند. این دولت توانست اقوام گوناگون را در نقاط مختلف جغرافیایی، با وجود فواصل زیاد و با تکیه بر شباهت ها و همسانی ها، تحت لوای یک واحد سیاسی یکپارچه و منظم درآورد. در این قسمت کتاب، پس از بررسی مرزهای جغرافیایی و سیاسی مادها و ویژگی های شهرنشینی آنان، شرحی از تاریخچه ی شکل گیری هگمتانه( همدان)، که در دوره ی ماد مظهر وحدت ملی و همبستگی قومی محسوب می شد، ارائه می شود. در خاتمه، با طرح جدولی شامل مشخصات شهر همدان، بررسی حکومت ماد پایان می یابد. این جدول هم در همه ی فصول تکرار شده است و در هر دوره، مشخصات پایتخت هر حکومت، اعم از مؤسس، سال تأسیس، نام دیگر پایتخت ها، کاربری و موقعیت این شهرها ذکر شده است.
جغرافیای تاریخی ایران در دوره ی هخامنشیان، بزرگ ترین تشکیلات حکومتی ایران باستان، در فصل چهارم به طور جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد. به مانند فصول قبلی، ابتدا خلاصه ای از تاریخ این سلسله ی قدرتمند بیان می شود و سپس شهرهای پایتختی هخامنشیان و ویژگی های معماری و جغرافیایی این شهرها یعنی شوش، پاسارگاد، تخت جمشید، هگمتانه، و صفه ی مسجدسلیمان به تفصیل بررسی می شود.
در فصل پنجم نوبت به سلوکیان می رسد. دوره ی سلوکی یکی از دوره های فرمانروایی اقوام بیگانه در ایران است که طی آن یونانی ها برای تسلط بیش تر بر قلمرویی که اسکندر فتح کرده بود تصمیم به یونانی کردن آسیا نمودند و بالغ بر شصت شهر جدید از مرزهای غربی آسیای صغیر تا کناره ی رود سیحون و سند ساختند. بسیاری دیگر از شهرها که مهاجران مقدونی در آن ساکن شدند نام یونانی یافتند. ری، اروپوس؛ و نهاوند، لائودیکیه خوانده شد. در مرو، پارس و سیستان شهرهایی به نام انطاکیه به وجود آمد. در دوره ی سلوکی تنوع واحدهای جغرافیایی تحت سلطه ی سلوکیان و تمایلات استقلال طلبانه در این محدوده که با توجه به غیربومی بودن حکام سلوکی افزایش یافته بود، سبب شد شهری مانند سلوکیه با هدف ایجاد شبکه ای از شهرهای نظامی نشین جهت سرکوب شورش های ضدسلوکی تأسیس شود. به علاوه، این شهر به سرزمین مادری سلوکیان یعنی یونان و هم چنین دشمن سرسخت آن ها یعنی رومی ها نزدیک بود و از نظر اجتماعی پایگاه خوبی برای حمایت حاکمان سلوکی محسوب می شد.
فصل پنجم به حکومت اشکانی اختصاص دارد. اشکانیان نزدیک به پنج سده( 248 ق.م تا 227م) در ایران حکومت کردند، اما در دوره ی ساسانی عمده آثار آنان از بین رفت. از این رو اطلاع دقیقی درباره ی این سلسله وجود ندارد. خاستگاه این سلسله، شمال شرق خراسان بود. هم اکنون نیز، عمده آثار باستانی باقی مانده از دوران اشکانی و نخستین پایتخت این سلسله، یعنی شهر نسا، خارج از قلمروی سیاسی ایران امروزی قرار دارد. پارتی ها با شیوه ی حکومتی ملوک الطوایفی، بانیان شهرهای بزرگی همچون دارابگرد، فیروزآباد و تیسفون شدند. به عنوان مقر حکومت، شهرهای نسا، آساک( نزدیک قوچان کنونی)، هکاتم پلیس( دامغان) و تیسفون مدنظر اشکانیان قرار گرفت. با توجه به نقش مهم فعالیت های تجاری و کشاورزی در اقتصاد معیشتی این سلسله، قرار گرفتن در مسیر جاده ی تجاری و ترانزیت ابریشم و نزدیک بودن به دشت بین النهرین، این شهرها دارای موقعیت مناسبی برای برگزیده شدن به عنوان پایتخت بودند.
فصل هفتم به واپسین سلسله ی ایران باستان می پردازد. نقش عناصر معیشتی در شیوه ی اداره ی حکومت ساسانی از جمله مواردی است که در این فصل مطرح شده است. در بررسی شهرهای مهم حکومت ساسانی مانند اردشیر خوّره، استخر، تیسفون، بیشابور، و جندی شاپور، به موقعیت جغرافیایی شهرها، شیوه ی معماری و طراحی، حفریات باستان شناسی، وجه تسمیه و عوامل جغرافیایی- تاریخی دخیل در مطرح شدن شهر اشاره شده و سپس دلایل ساسانیان در گزینش این تختگاه ها به طور خلاصه فهرست شده است. به عنوان مثال، بیشاپور در جنوب ایران یکی از مهم ترین شهرهای باستانی و از مراکز حکومتی ساسانی بوده است که توسط شاپور ساسانی، پس از پیروزی او بر والرین امپراتور روم، ساخته شد و روش جدید مهندسی یونانی برای ساخت آن به کار رفت. یکی از ویژگی های معماری جالب توجه بیشاپور این بود که به صورت نظام مند، در زمینی مستطیل شکل طراحی شده بود که چهار دروازه داشت و دو خیابان آن، یکدیگر را قطع می کردند. بخش دوم کتاب، در شش فصل به بررسی جغرافیای تاریخی پایتخت های ایران بعد از ورود اسلام به ایران، از صفاریان تا پهلوی ها و سپس جمهوری اسلامی می پردازد. در پایان فصل دوازدهم، به طور مختصر از تهران به عنوان پایتخت پهلوی اول و دوم و همین طور جمهوری اسلامی یاد شده است. بنابراین کتاب برای بررسی ایران معاصر فصلی جداگانه در نظر نگرفته است.
پس از ورود اسلام به ایران بسیاری از مناطق جغرافیایی مانند سیستان، خراسان و گیلان که از حکومت مرکزی مسلمانان در دمشق و بغداد فاصله داشتند، بستر جغرافیایی حرکت های استقلال طلبانه شدند و حکومت های طاهری، صفاری، سامانی و آل بویه به ظهور رسیدند. از آن جا که بسیاری از این سلسله ها در محدوده های جغرافیایی واحد، هم پوشانی داشتند، کتاب مجموع این سلسله ها، یعنی از سلسله ی طاهریان تا خوارزمشاهیان، را در فصل هشتم و سلسله های مغولی ایلخانان و تیموریان را به طور جداگانه در فصل نهم بررسی کرده است. در مقدمه ی فصل هشتم، بحث کوتاهی درباره ی تقسیمات سیاسی ایران در دوره ی اموی و عباسی و تحولات ساختاری شهرهای ایران پس از ورود اسلام به ایران مطرح شده است که از مباحث مفید کتاب است. به زعم نویسندگان، انتقال مرکز حکومت به کهندژ، یکی از مهم ترین ویژگی های مورفولوژیکی، کالبدی و اجتماعی- سیاسی شهرها بود که با آغاز دوره ی اسلامی در ایران به ظهور رسید. به علاوه، در دوره ی اسلامی به طور کلی در اجزای طرح عمومی شهر، یعنی کهندژ، شارستان و ربض تغییراتی به وجود آمد. در حوزه ی جغرافیای انسانی نیز، استقرار گروه های قومی نژادی و مذهبی در محلات جداگانه ی شهرها، یکی از ویژگی های بارز شهرهای اسلامی این دوره بود.
سلسله ی طاهری، به عنوان نخستین سلسله ی ایرانی، در این فصل از کتاب مورد توجه قرار گرفته است. این سلسله از شرق ایران سر برآورد و با حکومت عباسیان در قلب خلافت اسلام، رابطه ای متقابل و مبتنی بر قدرت داشت. طاهریان تمایلات گریز از مرکز خود را نسبت به خلافت، حتی در ضرب سکه به طور مستقل نشان دادند. در بحث مراکز حکومتی، نیشابور با نام باستانی آپارنی به معنی ابرشهر، در دوره ی اوج خود یعنی در عصر طاهری، یکی از کلان شهرهای ایران بود. پیشینه ی فرهنگی و مذهبی نیشابور از عواملی بود که این شهر را در کنار مرو، مورد توجه طاهریان قرار داد.
صفاریان را بسیاری نخستین دولت ملی در ایران می دانند که در مقابل خلافت عباسی یک نیروی سرکش به شمار می آمد. سیستان به عنوان یکی از مراکز تمدن باستانی شرق، مقر حکومتی آنان بود، و زرنگ، پایتخت سیاسی این سلسله، تا پایان کار صفویان نقش مرکزیت سیاسی این حکومت را ایفا کرد. نزدیکی به رودخانه ی هیرمند و دسترسی این شهر به آب و واقع شدن شهر در مسیر راه های بازرگانی از دلایل عمده ی صفاریان برای انتخاب زرنگ بود.
در ادامه، کتاب به طور خلاصه به سلسله های سامانی و زیاری می پردازد. سامانیان بیش از یکصد سال در قلمروی وسیعی از آسیای میانه حکومت کردند. این قلمرو در ایران کنونی، محدوده ی خراسان، بخشی از سیستان و گرگان تا ری و قزوین را در برمی گرفت. زوال این حکومت فارسی زبان با غلبه ی ترکان بر دستگاه حکومت آغاز شد. بخارا، مقر حکومتی این سلسله و از کانون های ادب ایرانی در سده های پیشین، هم اکنون همراه با سمرقند یکی از دو شهر عمده ی تاجیک نشین است که بخش عمده ی جمعیت آن به فارسی تکلم می کنند. همانند اغلب پایتخت های دیگر، عوامل جغرافیایی ارتباطی و تجاری از دلایل عمده ی توجه به این شهر در دوره ی سامانی بوده است. داده های مربوط به این شهر با جدولی از اماکن و ابنیه ی تاریخی آن تکمیل شده است.
زیاریان از طبرستان برخاستند. آنان ابتدا در خدمت دربار سامانی بودند، اما پس از افزایش قدرت و تشکیل یک سلسله ی مستقل، قلمروی آنان تا ری و همدان رسید. در دوره ی زیاریان، اصفهان مورد توجه واقع شد. مرکزیت جغرافیایی این شهر و قرار گرفتن آن در مرکز ثقل قدرت آل زیار، از دلایل مهم گزینش این تختگاه بود. اشاره به توصیفات جغرافی دانانی مانند مقدسی، اصطخری و ابن خردادبه درباره ی اصفهان، پایان بخش بحث مربوط به زیاریان است.
کتاب، سیر تغییر پایتخت ها را با مروری بر سلسله ی آل بویه پی می گیرد. همدان در این دوره، هم مرکز حکومت و هم مقر یکی از ضرابخانه های دولتی بود. به علاوه، این شهر مانند ری و شیراز در مسیر جاده ی شاهی قرار داشت و این هر سه شهر در زمان های مختلف مرکز حکومت بویهی بودند. شرح مختصری از تاریخچه ی این شهرها به این بحث پایان می دهد.
با ورود ترکان، مجموعه ای از سلسله های ترک و سنی مذهب در ایران پا گرفتند. غزنویان اگرچه از نخستین حکام ترک در ایران بودند اما تشکیلات اداری و سازمان دیوانی آن ها متأثر از سامانیان بود و غزنه، مقر حکومت غزنوی، که در گذشته مرکز ولایت زابلستان بود از لحاظ تجاری، فرهنگی و استراتژیکی گزینه ی مناسبی برای حاکمان ترک غزنوی به شمار می رفت.
سلجوقیان یکی از نیرومندترین و وسیع ترین دولت های ترک نژاد را در ایران تشکیل دادند. به کارگیری عنصر ایرانی برای اداره ی قلمروی پهناور سلجوقی و موقعیت مستحکم دولت سلجوقی نزد خلفای عباسی، از عوامل استحکام این سلسله بود. شهرهای نیشابور، اصفهان، مرو، بغداد( که مدتی دارالاماره ی ملکشاه سلجوقی بود) و کرمان، پایتخت قلمروی سلجوقیان بودند.
فصل هشتم با پرداختن به دو شهر سمرقند و گرگانج به عنوان مراکز حکومتی خوارزمشاهیان به پایان می رسد.
در فصل نهم، ضمن اشاره به تحولات سیاسی ایران پس از حمله ی مغول، به پیامدهای منفی و مثبت حکومت مغول ها و سپس ایلخانان در ایران، پرداخته شده است. این پیامدها در وجه منفی شامل خرابی های فراوان، از میان رفتن بسیاری از دستاوردهای فرهنگی و سیاست های نادرست مالی؛ و در وجه مثبت شامل احداث بناهای عظیم و عام المنفعه، پیشبرد اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و تجاری است. در زمینه ی تحولات اقتصادی پس از حمله ی مغول، سه مرحله را می توان تشخیص داد. با حمله ی مغول، اقتصاد ایران دچار تزلزل شد. با آغاز حکومت غازان خان، وضعیت اقتصادی دوباره احیا شد، و در پایان حکومت ایلخانی دوباره آشوب اقتصادی دامن روستانشینان را گرفت و باعث قیام آنان شد.
در زمینه ی فرهنگی با شکل گیری دولت ایلخانی، روابط بین ممالک اسلامی مرکز و غرب آسیا با چین رو به افزایش نهاد. هم چنین با تشکیل حکومت گسترده و یکپارچه ی مغولان از اقیانوس کبیر تا مدیترانه و ارتباط نزدیک با دنیای مسیحیت، امکان ارتباط شرق و غرب تأمین شد. این امر سبب شد اروپاییان از دانش و امکانات شرق آگاهی بیابند و درصدد پیدا کردن راهی غیر از قلمروی اسلامی برآیند. در پی این هدف بود که زمینه ی ارتباطی اروپاییان با بلوک شرق از طریق دریا فراهم شد. تمرکز پایتخت های ایلخانی، از لحاظ جغرافیایی، در شمال غربی کشور بود. سهولت هجوم به مناطق همسایه از این ناحیه، از دلایل عمده ی انتخاب این پایتخت ها بود.
در ادامه، هرات به عنوان یکی از پایتخت های اصلی تیموریان بررسی می شود. ذکر نام های هرات در دوره های مختلف تاریخی از جمله «هره ایوه» در پارسی باستان، « هروایوه» به اوستایی،« آره ایا» در زمان اسکندر، « هری»به فارسی میانه، و « آریا» به لاتینی، هم چنین اشاره به جغرافیای تاریخی هرات و دوره های اوج و فرود این شهر از ابتدا تا حکومت جدید افغانستان، از نقاط قوت این بحث است.
فصل دهم به یکی از مهم ترین حکومت های ایرانی پس از اسلام اختصاص دارد. دوره ی صفویان سرآغاز عصر جدیدی در حیات مذهبی و سیاسی ایران است. تحولات منطقه ای و جهانی این عصر، ایران صفوی را وارد دوره ی جدیدی در عرصه ی سیاسی و اقتصادی کرد. این عصر، از جنبه های تجاری و بازرگانی داخلی و خارجی، توسعه ی صنایع ظریفه و معماری، گسترش مرزهای سیاسی و بازیابی تمامیت ارضی کشور، دوره ی تاریخی مهمی محسوب می شود. این نقاط قوت، صفویان را به یکی از قدرت های بزرگ منطقه تبدیل کرد. قلمروی جغرافیایی صفویان شامل محدوده ی وسیعی از شیروان و قره باغ در شمال تا خوزستان در جنوب، و از دیاربکر در غرب تا بلخ و مرو در شرق را شامل می شد؛ لذا انتخاب شهری برای استقرار نهاد حکومت در این گستره ی وسیع و متنوع کار آسانی نبود. از همین رو، صفویان در مقاطع مختلف حکومت خود، شهرهای قزوین، اردبیل،تبریز و اصفهان را به پایتختی انتخاب کردند. قزوین با توجه به موقعیت ویژه ی جغرافیایی، از دوران ساسانیان یکی از پایگاه های مهم در برابر منطقه ی کوهستانی شمال ایران بود. با روی کار آمدن دولت سلجوقی، قزوین از رشد قابل توجهی برخوردار شد. آماده سازی شهر قزوین برای تبدیل آن به پایتخت از سال 951 ق آغاز شد و بیش از پانزده سال طول کشید. کار انتقال پایتخت در زمانی صورت گرفت که حکومت در موضع قدرت بود. طرح توسعه ی قزوین بر یک طرح جامع استوار بود و شهر جدید (جعفرآباد) هماهنگ با پایتخت در مجاورت آن ایجاد شد. در ادامه، کتاب ما را با پیشینه، ویژگی ها و مختصات تاریخی و جغرافیایی شهرهای اصفهان، اردبیل و تبریز و دلایل صفویان برای انتخاب این پایتخت ها آشنا می کند.
فصل یازدهم، جغرافیای تاریخی افشاریان و زندیان را بررسی می کند. در این فصل بیش از همه به شهرهای مشهد، شیراز و کرمان پرداخته شده که از جمله پایتخت های اصلی این دو سلسله به شمار می رفتند. عوامل مؤثر در تکوین ساختار شهری کرمان، از جمله ویژگی های اقتصادی، جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، مورد توجه قرار گرفته است.
فصل دوازدهم بر حکومت قاجارها و انتخاب تهران به پایتختی متمرکز شده است و به بررسی جایگاه و نقش تهران به عنوان پایتخت سیاسی ایران در تعاملات بین المللی عصر جدید می پردازد. تحولات مهم بین المللی، اقتصادی و صنعتی که هم زمان با روی کار آمدن قاجارها در ایران روی داد، زمینه را برای بروز تحولات گسترده فراهم کرد. این دوره با وقوع انقلاب صنعتی هم زمان شده بود. بنابراین، وابستگی اقتصادی ایران به اروپا، با هجوم محصولات و کالاهای تجاری غرب و شکل گیری نظام اقتصادی و اجتماعی جدید در شهرهای ایران به ویژه تهران، همراه بوده است. گسترش شهرنشینی از تبعات دیگر تکوین این نظام جدید اقتصادی بود. چنان که شهر تهران و پس از آن شهرهای اصفهان، یزد، تبریز و شیراز در این سال ها شاهد رشد قابل توجهی بودند. به علاوه استخراج نفت رویداد مهم دیگری بود که در این عصر رخ داد و نه تنها ایران عصر قاجار، بلکه سرنوشت و آینده ی کل کشور را دستخوش تحولات عظیمی نمود. این تحول در کنار انقلاب صنعتی و تغییر سیستم ارتباطات جهانی، سبب شد شهرها در نظام جهانی نقش های جدیدی ایفا کنند و این تغییرات در دگرگونی ملاک های موردنظر برای انتخاب پایتخت تأثیر گذاشت. کتاب در ادامه با بررسی تاریخچه و موقعیت جغرافیایی تهران، به دلایل عمده ی قاجارها در انتخاب این شهر اشاره می کند که شامل موقعیت استراتژیک، نظامی و جغرافیایی این شهر است. با توجه به نقشه ی پراکندگی پایتخت های ایران در طول تاریخ، آغامحمدخان پایتخت خود یعنی تهران را با توجه به موقعیت ژئولیتیکی شهر، انتخاب کرد که در یک نظام متعادل فضایی به همه ی شهرهای مهم که قبلاً نقش پایتختی داشتند، دسترسی داشت. بنابراین می توان گفت که موقعیت ژئوپلیتیکی تهران در میان سایر پایتخت ها و شهرهای مهم ایران، قطعاً موردنظر آغامحمدخان قاجار بوده است. اما با گذشت زمان، تهران رفته رفته به یک ابرشهر پرجمعیت تبدیل شد که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کرد تا جایی که حدود دویست سال بعد از انتخاب آن، این مشکلات سبب طرح بحث انتقال پایتخت در ایران شد.
فصل آخر کتاب، با عنوان « نتایج یافته ها»، فشرده ای از کتاب است که در دو قسمت « نتایج حاصل از بررسی انبساط و انقباض مرزهای ایران در طول تاریخ» و « پایتخت های ایران در یک نگاه» تنظیم شده است. در این فصل، اطلاعات قبلی در جداول جداگانه گردآوری شده است. از جمله در جدول شماره ی 23 گسترش مرزهای سرزمینی ایران در دوره ها و سلسله های مختلف و حدود مرزهای تمام این حکومت ها در چهار جهت اصلی نشان شده است.
ضمائم کتاب نیز شامل نقشه های تاریخی ایران در دوره های مختلف تاریخی و تصاویر شاخص برخی از نمادهای تمدنی ایران چون تخت جمشید، منشور کوروش و برخی اشیا شاخص باستانی است.
از نکات مثبت کتاب می توان به ارائه ی نقشه های تاریخی اشاره کرد، چنان که در آن نقشه هایی از دوران ایلام تا دوره ی فتحعلی شاه قاجار به چشم می خورد. به علاوه، در بعضی موارد مانند سلسله های غزنویان، صفویان و قاجار، ارائه ی نقشه ی قلمروی حکومت چند پادشاه مختلف از یک سلسله، امکان مقایسه را برای خواننده فراهم آورده است.
نقد کتاب
کتاب از منظر تاریخی و جغرافیایی متضمن مطلب جدیدی نیست. با این وجود، حسن کتاب این است که به طور منسجم سیر تکوین و انتخاب مقوله ی پایتخت را در ایران از حکومت های باستانی تا به امروز با توجه به مجموعه ای از عوامل جغرافیایی و ژئوپولیتیکی، تاریخی، اقتصادی و فرهنگی ارائه می کند.هم چنین در قسمت هایی تحت عنوان « مرزهای جغرافیایی،سیاسی و فرهنگی»، محدوده ی سیاسی و مرزهای فرهنگی جغرافیایی دولت ها بررسی می شود که این بحث می تواند به پژوهشگران تاریخ و جغرافیای تاریخی کمک شایانی کند.
به علاوه، ذکر اسامی تاریخی بسیاری از مکان های جغرافیایی و اشاره به نام محلات تاریخی برخی شهرها چون اصفهان، ساری و کرمان از نقاط قوت کتاب است.
جدا از اشتباهات تایپی(مثلاً «فرغه» به جای «فرقه» در صفحه ی 257)، در ارجاع مطالب نیز کاستی هایی دیده می شود. در پایان کتاب یک لیست طولانی از منابع به چشم می خورد، اما در داخل متن ارجاعات کمی وجود دارد و بعضی از مطالب مطرح شده، ارجاع ندارند. به عنوان مثال در صفحه ی 8 کتاب و در مبحث وجه تسمیه ی ایران، به هیچ یک از منابع مورداستفاده اشاره نشده است.
از سوی دیگر در «مقدمه»، یکی از اهداف کتاب «بررسی سیر تحول مرزهای جغرافیایی ایران» بیان شده است، اما در کتاب غیر از نقشه های بخش ضمیمه و یک مطلب دوصفحه ای در قسمت « نتایج یافته ها»، اثری از یک مطلب مستقل و منسجم درباره ی این سیر تحول به چشم نمی خورد. کتاب در هر دوره، بعد از ارائه ی تاریخچه ای از حکومت ها و تشریح وضعیت سیاسی هر عصر، توصیفی از پایتخت ها و شهرهای مهم ارائه می کند که در خاتمه با بررسی استراتژی نظامی- سیاسی گزینش پایتخت ها به اتمام می رسد. با وجود آن که نکات مثبت و اطلاعات مفیدی به صورت دسته بندی شده در اختیار خواننده قرار گرفته، اما «مقدمه» انتظار خواننده را از کتاب بالا برده است و این گمان را به وجود آورده که این مجموعه قرار است بحثی تحلیلی را در قلمروی جغرافیای تاریخی پایتخت های ایران به انجام برساند. چنان که در قسمتی دیگر از «مقدمه»، در خصوص وجه کاربردی بحث پایتخت ها چنین آمده است: « این مباحث زمینه را برای انجام تحقیقات کاربردی آتی نظیر مکانیابی احتمالی پایتخت جدید ایران،ساماندهی جدید سلسله مراتب شهری و مناسبات فضایی آنها با پایتخت ایران( تهران) و پایتخت های جهانی فراهم می سازد»(مقدمه: 5)، اما مشخص نشده کدام فصل از کتاب به سؤالات خواننده در این خصوص پاسخ می دهد. در مقابل، در مورد بسیاری از شهرها، شرح اکتشافات باستان شناسی و کتیبه های باستانی را می بینیم که اگرچه مفید است اما ربط چندانی به بحث اصلی کتاب یعنی جغرافیای تاریخی ندارد. نکته ی دیگر این که، مطالب مربوط به پایتختی تهران بسیار مختصر است، در حالی که مسأله ی پایتختی کلان شهری مانند تهران، بحثی گسترده و همه جانبه می طلبد. با این وجود، باز هم نمی توان از مجموعه اطلاعات مفیدی که کتاب درباره ی بسیاری از شهرهای مهم ایرانی در طول تاریخ ارائه کرده، چشم پوشید.
منبع: نشریه کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 173.