فلسفه ی پوزیتیو

بازیل ویلایBasil Willey درباره جامعه شناسی فرانسوی اُگوست کُنت (1857-1798) می گوید او «به یک معنی، تلخیصی است از قرن نوزدهم.» «کُنت را می توان محصّل شباب از سرگذشته قرن نوزدهم دانست و سیستم فکری او را یک
دوشنبه، 5 فروردين 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فلسفه ی پوزیتیو
 فلسفه ی پوزیتیو

نویسنده: اوگوست کنت
مترجم: کامبیز گوتن



 

مقدمه

فرانکلین لوفان باومر:
بازیل ویلایBasil Willey درباره جامعه شناسی فرانسوی اُگوست کُنت (1857-1798) می گوید او «به یک معنی، تلخیصی است از قرن نوزدهم.» «کُنت را می توان محصّل شباب از سرگذشته قرن نوزدهم دانست و سیستم فکری او را یک سوما summa [خلاصه ای] بر پایه علم جزمیdogmatic science ، و نه الهیات جزمیdagmatic theology به حساب آورد.» سیستم فکری کُنت که نام و رسم «فلسفه پوزیتیوpositive philosophy(*) » را به خود گرفته است در آغاز به سال 1820 به صورت یک رشته مقالات و سخنرانیهای درسی او ارائه گردید.«قانون» مشهورش درباره مراحل سه گانه تکامل فکری از کُندُرسه Condorcet «پدر معنوی» او، و از سوسیالیست شورمند و آرمانی سن- سیمونSaint-Simon اتخاذ شده است،- لااقل بخشی از آن گزیده های زیر از فلسفه پوزیتیو(42-1830) و از نگرشی بر تمامی پوزیتیویسمDiscours sur Lُ ensemble du Positivisme (1848) می باشند.
برای اینکه ارزش واقعی ماهیت فلسفه پوزیتیو را درک کنیم، می باید نگاهی کوتاه و کلی به تمامی روند تکاملی ذهن آدمی بیاندازیم؛ زیرا هیچ تصوری را نمی توان درک نمود مگر از طریق تاریخ و سرگذشت آن.
از مطالعه رشد هوش انسانی، در تمامی جهات، و در خلال همه روزگاران پی به وجود قانون اصلی بزرگی می بریم که هوش آدمی الزاماً وابسته به آن است، قانونی که پایه ای محکم در تشکّل یابی و در تجربه اندوزی تاریخی ما دارد. قانونی که به آن اشاره می کنیم این است:- اینکه هر یک از دریافتهای عمده ذهنی ما، - هر رشته ای از شناختها و معرفت ما، - از سه حالت مختلف تئوریک به ترتیب عبور می کند: حالت تئولوژیکIُ etat Theologique ، یا وَهمیfictif ، حالت متافیزیکُI etat Metaphysique ، یا تجریدیabstrait ، حالت علمیIُ etat Scientifique ، یا پوزیتیو( پوزیتیف)Positif، به عبارت دیگر، ذهن آدمی، بنابرطبیعتش، در پیشرفتی که می کند از سه نوع شیوه فلسفه پردازی مدد می گیرد، که ماهیت هر یک اساساً متفاوت است، و حتی به وجه شدیدی متضاد: و آن سه عبارتند از، روش تئولوژیک، روش متافیزیکی، و شیوه پوزیتیو. از همین جاست که سه نوع فلسفه، یا سیستم های کلی تصورات ذهنی که مجموع پدیده ها را در بر می گیرند پیدایش یافته اند، سه نوع فلسفه و یا سیستم که هر کدام دوتای دیگر را حذف کرده و از خودش می راند. اولی نقطه آغازین لازم برای تحرک و یا به راه افتادگی هوش و فهم انسان است؛ سومی حالت فرجامین و ماندگارش می باشد؛ دومی حالتی است که تنها برای گذر از یک دوره انتقالی، خوب است.
ذهن انسانی، در حالت تئولوژیک، به طبیعت ذاتی یا بنیادین موجودات توجه دارد و علل اولیه، و غایی( مبداء، و قصد و هدفِ) تمامی تأثیرات مشهود را جستجو می کند،- در یک کلام، به معرفت مطلق توجه دارد،- و چنین می پندارد که پدیده ها ساخته و پرورده عمل مستقیم و دائمی موجوداتِ کم و بیش متعددِ مافوق طبیعی است؛ و دخالت مطلقانه شان، حتی امور غیرمنتظره ای را توجیه می کند که ظاهراً در جهان شاهد آنیم.
در حالت متافیزیکی، که اساساً نوعی تغییر سراسری ساده در اولی است، نیروهای آبسترهforces abstraites یا تجریدی جایگزین موجودات مافوق طبیعی می گردند؛ این نیروها باشندگانی حقیقی(تجریدهایی شخص گونهpersonnifiees abstractions) به شمار آمده که جوهرهای لاینفک و ذاتی تمامی موجودات مختلف در جهان را ساخته، و چنین انگاشته می شوند که بنا به اراده خود قادرند همه پدیده های مشهود را به وجود آورند؛ لذا، توجیه پدیده ها هنگامی میسر است که برای هر یک ذات و یا جوهری مناسب قائل شد.
سیستم تئولوژیک به اوج تکامل خود هنگامی رسید که مشیّت و کار پروردگار یگانه ای را جایگزین بازی متنوع خدایان متعدد و مستقل ساخت، خدایانی که به طرزی ابتدایی به تصور آمده بودند. به همین ترتیب مرحله فرجامینِ سیستم متافیزیکی در این است که، به جای پنداشتن موجودات ویژه گوناگون، یک موجود شگرف کلی را، طبیعت را، به عنوان سرچشمه واحد تمامی پدیده ها به تصور آوریم. باز به همان ترتیب، تکاملِ سیستم پوزیتیو(پوزیتیف)systeme positif ، مسیری که پیوسته در امتدادش پیش می رود، هر چند احتمالاً هرگز به حد اعلای بی نقصی نرسد، در این خواهد بود که بتواند تمامی پدیده های مختلفِ قابل مشاهده را به صورت موارد ویژه یک واقعه واحد تلقی کند؛- برای مثال، واقعه ای همانند نیروی جاذبه.
با ذکری که هم اکنون از چهار گروه اصلی پدیده ها کردیم،- نجومی، فیزیکی، شیمیایی، و فیزیولوژیکی، - جای یک گروه دیگر خالی ماند که بی توجه نباید از آن گذشت. درباره پدیده های اجتماعی هیچ سخنی گفته نشد. اینها گرچه با پدیده های فیزیولوژیکی ارتباط نزدیک دارند، ولی، هم از حیث اهمیتشان، و هم از لحاظ دشواری، رده بندی مجزایی را اقتضاء می کنند. پدیده های اجتماعی جنبه های بسیار فردی و به غایت پیچیده ای دارند و بی اندازه به پدیده های دیگر وابسته اند؛ از این رو ظهورشان دیرتر از دیگران بوده، حتی اگر با مانع مخصوصی نیز درگیر نبوده باشند. این رشته علمی تا به حال به درون حیطه فلسفه پوزیتیو راه نیافته است. روش های تئولوژیک و متافیزیکی، که در دیگر رشته های علمی خریدار ندارند، هنوز در بررسی های موضوعات اجتماعی بی اینکه به شیوه ای بهایی داده شود به کار گرفته می شوند، چه در تجسس و پویش و چه در بخت و گفتگو؛ هر چند که کارآمدترین مغزها دیگر از جدالهای ابدی در خصوص حق الهی و سیطره مردمی قلباً خسته و بیزارند. این شکافی عظیم، و تنها شکافی است که باید پرشود تا فلسفه پوزیتیو تحکیم گشته و کامل گردد. حال که ذهن بشری به راز فیزیک کیهانی و زمینی پی برده است، و فیزیک مکانیکی، شیمیایی، وارگانیک( چه گیاهی و چه حیوانی)را می شناسد که چیست، یک علم باقی می ماند تا رشته های علوم مبتنی بر مشاهده را تکمیل کند،- فیزیک اجتماعی Physique Sociale . این همان چیزی است که انسانها اکنون بیش از هر چیز دیگر لازم دارند: و این است آن قصد اصلی که کتاب حاضر می خواهد عملی سازد.
تمامی مراحل لازم و بنیادین در تحول جامعه بازتابهای مراحل متشابهی هستند که به رشد فرد ارتباط می یابند، چه این رشد امری خود انگیخته و غریزی باشد و یا تحت راهنمایی منظمی از خارج، و همیشه با فرض به اینکه این روند تکامل در او توقف نپذیرفته و بلکه کامل باشد. ولی کافی نیست رابطه نزدیکی را که بین تمامی نحوه ها و درجات نو- شکوفایی بشر وجود دارد ثابت کرده و دلیلی برایش بتراشیم. ما هنوز به این نیاز داریم که یک نقطه مرکزی را بیابیم تا به گرداگردش همه به طور طبیعی جمع آیند. در یک چنین نقطه ای است که بر یکپارچگی پوزیتیویسمPositivisme ، چونان یک نظام زندگی، می توان پی برد. این نظام زندگی[ که آن را پوزیتیویسم می خوانیم] تا زمانی که بر محور اصلی یگانه ای استوار نشود، هرگز به طور کامل از سنتز تئولوژی پیشی نخواهد گرفت، هر چند از لحاظ واقعیت و ثباتِ اجزاء متشکله اش، و همچنین همگونگی و همسویی آنها در کل، از آن برتر باشد. باید در چنین نظامی یک نقطه مرکزی وجود داشته باشد تا احساس، عقل، تحرک و تکاپو به هم نزدیک شده و وحدت ایجاد کنند. وقتی مسلم گردید که پوزیتیویسم دارای چنین نقطه مرکزی ست آخرین مانع برای پذیرفته شدن کاملش از میان خواهد رفت و به عنوان راه گشای زندگی خصوصی و عمومی به کار خواهد آمد.
یک چنین مرکزی را ما در تصور بزرگی که از آدمیت داریم می یابیم، آن نقطه ای که هر جنبه ای از پوزیتیویسم طبیعتاً به سویش کشیده می شود. با آن، تصور خدا کاملاً تحت الشعاع قرار خواهد گرفت. و سنتزی ساخته خواهد شد که کاملتر و پایدارتر از سنتز موقت ادیان قدیمی خواهد بود. نظریه نوین به یمن و طریق آن بیکباره در اختیار دلهای آدمیان قرار خواهد گرفت و در کاربردش هیچ محظوری وجود نخواهد داشت. از دلهای آنان راه به اذهانشان خواهد گشود، و بدینسان از ضرورت آنی آغازیدن دوره دراز و دشوار مطالعه اجتناب خواهد شد، هر چند استادان رَوشمندِ آن را هیچ گاه از سختی کار راه گریزی نخواهد بود.
این نقطه مرکزی پوزیتیویسم، حتی بیش تر از خصلت عقلانیتش، اخلاقی است؛ او نمایانگر عشق است که بر رویش تمامی ساختارِ نظام بنا شده است. خصلت و ویژگی خاص که به کار رفته در اینجا همان چیزی ست که دادار متعال از آن برخوردار است. بنابراین، هستی او وابسته به عشق متقابلی است که بخشهای مختلفش را به هم می بافند و می پیوندانند. حسابگری های نفع شخصی هرگز نمی توانند به عنوان تأثیری وصل کننده جایگزین عواطف گرم و دل- آرام شوند.
هر چند اعتقاد به انسانیت برانگیزاننده مهر است وصفا، ولی همزمان، به خِرد نیز جانی تازه می دمد و بر عرصه کارش فراخی می بخشد. زیرا به قدرتهای عظیم تعمیم generalisation نیاز دارد تا به روشنی این ارگانیزم بسیار گسترده را، در نتیجه هم- یاری و کار همزمان و همچنین تجرید از همه تضادها و تعارضات نسبی را، به تصور درآورد. بنابراین در این دُگمdogme یا عقیده راسخ مرکزی، هم جایی برای عقل وجود دارد و هم برای عشق. اعتقاد به انسانیت، این نقطه مرکزی پوزیتیویسم، تصور ما را از موجود متعال گسترش داده و کامل می سازد، آنهم با نشان دادن شرایط بیرونی و درونی موجودیتّش.
بالاخره، قدرتهای فعال ما توسط آن همانقدر انگیخته می شوند که احساسات و عقل ما. زیرا از آنجایی که انسانیت بسیار پیچیده تر از هر ارگانیزم دیگری است، کُنش قوی تر و مدام تری بر محیطش داشته، تابع تأثیرش شده و لذا تغییرش می دهد. از اینجاست که پیشرفت حاصل می شود، که صرفاً رشد و تکامل نظم است تحت تأثیر عشق.
بنابراین در تصور انسانیت، سه جنبه مهم پوزیتیویسم، اصل سوبژکتیو آن، دُگم ابژکتیو آن، و اُبژه عملی آن، اتحاد حاصل می کنند. به سوی انسانیت، که بر ایمان همانا یگانه دادار متعال راستین است، ما، عناصر آگاه و هشیاری که از آنها او شده تشکیل، زین پس هر جنبه ای از زندگیمان را، چه فردی باشد چه همگانی، هدایت خواهیم کرد. بادا که افکارمان وقف شناخت انسانیت شوند، محبتهایمان صرف عشقش گردند، و اعمالمان خدمت او را کنند.

پی نوشت ها :

* The Positive Philosophy of Auguste Comte, trans. by Harriet Martineau(London: J. Chapman, 1853), VoL. I, PP. 1-3, 7,A General View of Positivism, trans. by J. H. Bridges (London: Trubner and co, 1865), pp. 348-50.

منبع: فرانکلین، لوفان باومر؛ (1389)، جریان های اصلی اندیشه غربی جلد دوم، کامبیز گوتن، تهران، انتشارات حکمت، چاپ دوم، 1389.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
حکمت | تقدم حرف خدا بر غیرخدا / آیت الله جوادی آملی
music_note
حکمت | تقدم حرف خدا بر غیرخدا / آیت الله جوادی آملی
حال و هوای موکب داران عراقی در هنگام جمع کردن موکب‌ها
play_arrow
حال و هوای موکب داران عراقی در هنگام جمع کردن موکب‌ها
تصاویری از حضور شهید سلیمانی در کاخ صدام
play_arrow
تصاویری از حضور شهید سلیمانی در کاخ صدام
فارسی حرف زدن استراماچونی با طارمی در تلویزیون ایتالیا
play_arrow
فارسی حرف زدن استراماچونی با طارمی در تلویزیون ایتالیا
در حادثه تروریستی پاکستان چند نفر کشته شدند؟
play_arrow
در حادثه تروریستی پاکستان چند نفر کشته شدند؟
رهبر انقلاب: رئیس جمهور برای انتخاب وزیران با من مشورت کردند
play_arrow
رهبر انقلاب: رئیس جمهور برای انتخاب وزیران با من مشورت کردند
۵ شاخص‌ انتخاب همکاران برای دولت در کلام رهبر انقلاب
play_arrow
۵ شاخص‌ انتخاب همکاران برای دولت در کلام رهبر انقلاب
توصیه رهبر انقلاب به هیئت دولت
play_arrow
توصیه رهبر انقلاب به هیئت دولت
رهبر انقلاب: از این که به شما بگویند پوپولیست و عوام‌گرا اعتنا نکنید
play_arrow
رهبر انقلاب: از این که به شما بگویند پوپولیست و عوام‌گرا اعتنا نکنید
رهبر انقلاب: قوانین و تصمیمات مهم نیاز به پیوست عدالت دارد
play_arrow
رهبر انقلاب: قوانین و تصمیمات مهم نیاز به پیوست عدالت دارد
تاکید رهبر انقلاب به بر طرف شدن مسئله تورم و گرانی
play_arrow
تاکید رهبر انقلاب به بر طرف شدن مسئله تورم و گرانی
روایتی از نخستین دیدار رئیس‌جمهور و وزرا با رهبر انقلاب
play_arrow
روایتی از نخستین دیدار رئیس‌جمهور و وزرا با رهبر انقلاب
پرونده تبانی و شرط‌بندی در فصل گذشته لیگ برتر!
play_arrow
پرونده تبانی و شرط‌بندی در فصل گذشته لیگ برتر!
کمین موفق القسام علیه نیروهای دشمن در خان یونس
play_arrow
کمین موفق القسام علیه نیروهای دشمن در خان یونس
کاشته تمیز منجر به گل دوم النصر به الفحیا توسط رونالدو
play_arrow
کاشته تمیز منجر به گل دوم النصر به الفحیا توسط رونالدو