عفو و گذشت
در مورد چشم پوشی و گذشت، آیات و روایات بسیاری وجود دارد. قرآن مجید در این باره می فرماید:و منهم الذین یؤدون النبی و یقولون هو اذن قل اذن خیر لکم؛ (16)
از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار می دهند و می گویند او خوش باور و گوشی است. بگو خودش باور بودن او به نفع شماست.
یکی از شأن نزولهایی که برای این آیه ذکر نموده اند، این است که گروهی از منافقان دور هم نشسته بودند و سخنان ناهنجاری درباره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می گفتند. یکی از آنها گفت: این کار را نکنید، زیرا می ترسیم به گوش محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) برسد و او به ما بد بگوید و مردم را بر ضد ما بشوراند. یکی از آنها که نامش «جلاس» بود، گفت: مهم نیست، ما هر چه بخواهیم می گوییم و اگر به گوش او رسید نزد وی می رویم و انکار می کنیم و او از ما می پذیرد، زیرا محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) آدم خوش باور و دهن بینی است. (17)
اما قرآن مجید به بزرگواری پیامبراسلام اشاره می کند و ضمن رد سخن آنان می فرماید:
این رفتار پیامبر برای شما بهتر است. کنایه از آن که پیامبر می داند شما دروغ می گویید ولکن برای آن که شما را هدایت کرده باشد و از کنار خود دور نسازد و بر گناه جرأت پیدا نکنید، خطاهای شما را بر ملا نمی کند.
نتیجه آن که در صورتی که جرم، مسأله ای ناچیز باشد، مانند بدگویی به مدیر یا مسائلی از این قبیل، مدیر می تواند بزرگوارانه از کنار آن بگذرد و مجرم را مورد عفو قرار دهد.
درباره عفو و گذشت از خطاها و اشتباهات افراد، علی (علیه السلام) به مالک اشتر چنین می فرماید:
و یفرط منهم الزلل و تعرض لهم العلل و یوتی علی ایدیهم فی العمد و الخطا فاعطهم من عفوک و صفحک مثل الذی تحب و ترضی أن یعطیک الله من عفوه و صفحه، فإنک فوقهم و الی الامر علیک فوقک و الله فوق من ولاک؛ (18)
گاه از آنها لغزش و خطا سر می زند، ناراحتیهایی به آنان عارض می گردد، به دست آنان عمداً یا به طور اشتباه کارهایی انجام می شود (در این مورد) از عفو و گذشت خود آن مقدار به آنها عطا کن، که دوست داری خداوند از عفوش به تو عنایت کند، زیرا تو مافوق آنها و پیشوایت مافوق تو؛ خداوند مافوق کسی است که تو را زمامدار قرار داده است.
در صورتی که افراد خطاهایی مرتکب شوند، بهتر است ضمن تذکر به آنان به گذشت مسأله را فیصله داد؛ برای تذکر دادن هم باید حتی الامکان مخفیانه عمل کرد تا آبروی برادران ایمانی حفظ گردد:
عن ابی محمد العسکری (علیه السلام): من وعظ اخاه سراً فقد زانه، و من وعظ اخاء علانیة فقد شانه؛ (19)
کسی که برادر دینی خود را پنهانی موعظه نمود، او را زینت کرده است و اگر آشکار موعظه نمود، آبرویش را برده است.
ملاک برای شناخت موارد عفو
بحثی که در این جا ضرورت می یابد تفکیک خطاهای بزرگ و قابل پیگیری از خطاهای ناچیز و قابل اغماض است. شناخت و جدا کردن خطاها از یکدیگر کار بسیار مهم و عظیمی است. این جا محل لغزش و انحراف انسانهای بزرگ تاریخ است. این جا وادی خطرناکی است که انسانهای مؤمن و استوار می خواهد تا بتوانند پرده های فریبنده ی تزویر شیطانی را دریده، حقایق را آنگونه که هست بشناسند و از این پل مؤمنان با آرامش و اطمینان عبور کنند.بعضی از مدیران اگر نیروهایشان هزاران خلاف شرع و قانون مرتکب شوند، بزرگوارانه و بی خیال از کنار آن می گذرند و هیچ اقدامی نمی کنند، اما اگر به آنان خبر دهند فلان کس درباره مدیریت، هوش و ذکاوت جناب عالی ابراز تردید می نماید یا مطلبی از این دست بیان می کند، چنان بر می آشوبند و خشمگین و غضبناک می شوند که بدون هیچ گذشت پای در چکمه ی انتقام فرو می برند و تا او را به خاک سیاه ننشانند آرام نمی شینند. برخی دیگر از مدیران که ذره ای در اموال شخصی خود گذشت ندارند با پول بیت المال حاتم طائی می شوند، در حالی که باید در مقابل اعمال خلاف شرع و تعدی به بیت المال به عنوان بزرگترین خطا ایستادگی کنند و از انجام آن جلوگیری کنند.
برای شناخت خطاهای بزرگ از خطاهای کوچک باید خود محوریها و هوسها را کنار زد، قرآن و دین را ملاک قرار داد، پس از آن درباره خطاها قضاوت کرد. در این مورد می توان از رفتار امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) راه هدایت را یافت. علی (علیه السلام) در مورد بیت المال از درهمی نمی گذرد، حرام خواران و دزدان بیت المال را تازیانه عدالت می نوازد، اما در مسائل شخصی بزرگواری و گذشت به او افتخار می کند. بارها با هزاران مشکل قناتهایی احداث می کند، نخلستانهایی به وجود می آورد، هنگامی که نخلهایشان به بار می نشیند آنها را وقف می کند و از استفاده محرومان و تهیدستان لذت می برد؛ مال دنیا را به هیچ می انگارد، زرهای جهان را به مسخره می گیرد، زیباییهای ظاهر فریب دنیا را سه طلاقه می کند، ناسزای انسانهای پست را نشنیده می گیرد و... او تنها چشمان نافذ جان خویش را به رضای خداوند دوخته و به او عشق می ورزد.
کسانی که دنباله رو آن حضرت باشند، می توانند با توجه به دستورات قرآن مجید و سنت پیامبر اسلام به آن بزرگوار اقتدا کنند و از سد هواهای نفسانی گذشته، به راحتی خطاهای گوناگون را تشخیص دهند و در موارد لزوم پیگیری کنند و در موقعیت اغماض از خطاها بگذرند.
حفظ اسرار کارکنان
یکی از مسائلی که باید مدیران به آن توجه داشته باشند، حفظ اسرار زیردستان است. افرادی که در پست مدیریت قرار می گیرند به مناسبتهای گوناگون از مسائل سری کارکنان مطلع می شوند، یکی از آن مسائل اتهامات افراد و پیگیریهای مربوط به آن می باشد. مدیران باید خطاها و تخلفات افراد را محرمانه تلقی کرده از افشای آن خودداری نمایند؛ در این باره امام زین العابدین (علیه السلام) می فرماید:من کف عن اعراض المسلمین اقال الله عثرته یوم القیامة؛ (20)
کسی که آبروی مسلمانان را حفظ نمود، در روز قیامت لغزشهایش را از او دور گرداند.
و از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است.
الا و من سمع فاحشهً فافشاها فهو کالذی اتاها؛ (21)
بدانید کسی که گناهی را شنید و جایی نقل کرد، مثل کسی است که آن گناه را مرتکب شده است.
و امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
من قال فی مؤمن ما رات عیناه وسمعت اذناه کان من الذین قال الله: «وإن الذین یحبون أن تشیع الفاحشة فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخرة»؛ (22)
کسی که درباره ی مؤمنی آنچه را که از گناهان (گناهان) او دیده یا شنیده بگوید در زمره ی کسانی است که خداوند درباره آنان می فرماید: کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است.
حفظ اسرار برای روز مبادا
بعضی از افراد به طور مرموز، درباره ی لغزشهای دیگران تفحص می کنند و همه ی آن لغزشها را نزد خود نگه می دارند تا هر زمان که صلاح دانستند برای انتقام جویی اسرار را برملا نموده آبروی افراد را ببرند. اینان در صدد اصلاح فرد یا جامعه یا سازمان نیستند، بلکه تنها هدف آنان از پای در آوردن حریف است. افرادی که دارای این ویژگی هستند، در روایات مورد سرزنش قرار گرفته اند:عن ابی جعفر (علیه السلام) قال: إن اقرب مایکون العبد الی الکفر أن یواطی الرجل علی الدین فیحصی علیه عثراته و زلاته لیعنفه بها یوماً ما؛ (23)
همانا نزدیکترین حالت بنده به کفر این است که فردی را در امور دین (دنبال و) موافقت نماید و انحرافات و لغزشهایش را جمع آوری کند، برای این که زمانی (با افشای گناهان) او را به شدت ملامت کند و آبرویش را ببرد.
دفاع از خطاکاران
گرچه حفظ آبروی مسلمانان لازم و ضروری است، اما اگر فرد خطا کاری، تخلف و خیانت او مشخص شده است مدیر نباید بی جهت از او دفاع کند و بکوشد او را فردی پاک و منزه جلوه دهد، زیرا این امر نه تنها به او کمک نمی کند، بلکه آبروی مدیر را هم در معرض خطر قرار داده، احتمال همدستی او را با خطاکار در اذهان تقویت می کند.امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرماید:
اکبر الاوزار تزکیة الاشرار؛
بزرگترین گناه، بی گناه جلوه دادن اشرار است.
پینوشتها:
1. نهج البلاغه، نامه53.
2. تصنیف غررالحکم، ص343.
3. روابط انسانی در مدیریت، ص219.
4. بحارالانوار، ج74، ص212.
5. نهج البلاغه، نامه53.
6. اسراء(17) آیه 34.
7. مؤمنون (23) آیه8.
8. بحارالانوار، ج72، ص96.
9. نهج البلاغه، به تحقیق صبحی صالح، حکمت259.
10. مائده(5) آیه 103.
11. یوسف (12) آیه 68.
12. نهج البلاغه، نامه 53.
13. نهج البلاغه، نامه 53.
14. غررالحکم، ج2، ص102.
15. تصنیف غررالحکم، ص341.
16. توبه (9)آیه 61.
17. تفسیر نمونه، ج8، ص14.
18. نهج البلاغه، نامه53.
19. بحارالانوار، ج75، ص374.
20. بحارالانوار، ج72، ص256.
21. بحارالانوار، ج72، ص213.
22. بحارالانوار، ج72، ص213.
23. بحارالانوار، ج72، ص215.
/ج