نویسنده: محمداسماعیل عبداللهی
دلایل شکل گیری و راه برون رفت از آن
چکیده
عزاداری در شهادت معصومین به ویژه حضرت سیدالشهداء علیه السلام یکی از سنت ها و مراسم مهم شیعیان است که به عنوان شاخصه ی مهم مکتب تشیع، از صدر اسلام توسط اهل بیت علیهم السلام، عاشقان و رهروان آنان حفظ و برقرار گردیده است.طبیعی است که پس از گذشت قرن ها از این وقایع تاریخی و سرنوشت ساز و جبهه گیری شدید دشمنان و طاغوتیان زمان، این حقایق تاریخی، به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه توسط دشمنان و یا متأسفانه دوستان جاهل، دست خوش تحریف گردد.
نگارنده در ابتدای این مقاله تلاش کرده است تعریف صحیحی از عزاداری ارائه دهد و به بیان تاریخچه و فلسفه ی عزاداری بپردازد.
در ادامه آسیب ها و آفت هایی که در عزاداری معصومین علیهم السلام، به ویژه حضرت سیدالشهداء علیه السلام، راه پیدا کرده است بیان شده که به سه دسته زیر تقسیم می شوند:
1) آسیب ها در بعد اندیشه و مبانی فکری؛ مثل شبهات وهابیت، توطئه های استکباری، سوء استفاده ی سکولاریزم، نگاه کاسب کارانه به مقوله ی عزاداری و...
2) آسیب ها در بعد گفتار و نوشتار؛ مانند خواندن روضه های دروغین و بی پایه، به کار بردن الفاظ و ادبیات سخیف، محو شدن برخی سنت های پسندیده، گرایش به تفکر صوفی گرایی و عزلت نشینی و توجه نکردن به مسائل اجتماعی و سیاسی، گرایش های عامه پسند (که در بعد اندیشه نیز مطرح می شود)، و...، که همه ی این مصادیق به سه محور تحریف، تضعیف و بدعت برگشت می کند.
3) آسیب ها در بعد رفتار که برگشت به حوزه ی عملکرد دارد؛ مثل شور محوری به جای شعور محوری، کاسب کاری، توجه بیش از حد به قالب و ظاهر مداحی تا محتوا، باند بازی و مرید بازی، ارتباط نداشتن با علما و روحانیت و...
عامل و انگیزه به وجود آمدن این گونه آسیب ها را می توان نقش حکومت ها و تاریخ نگاران درباری، خشک مغزی و جمود فکری، دگرگونی فضای اجتماعی و تغییر در گفتمان عاشورا و نگاه تقدیر گرایی در تفکر دینی برشمرد، که برای رفع و جلوگیری از ورود چنین تحریف هایی، توجه عملی به فرمایشات علما و مراجع عظام تقلید، به ویژه رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی قدس سره و مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)، رعایت بایسته های عزاداری، آشنایی با احکام عزاداری و عمل به آنها پیشنهاد می گردد.
واژگان کلیدی: امامت، قیام، عزاداری، آسیب، آفت، تحریف.
مقدمه
بی شک حماسه ی حسینی و قیام حضرت سیدالشهداء حسین بن علی علیه السلام با ظرفیت ترین بستر تبلیغ و پیام رسانی دین است. آن حضرت علیه السلام در مواضع مختلف، در بیان اهداف حرکت خویش اشاراتی به وضع موجود جامعه داشته و از نابسامانی های فکری و انحرافات عقیدتی و عدم تشخیص صحیح حق و باطل و گمراهی اهل زمانه و فتنه گران و دورویی منافقان خبر داده است. لذا اساس و محور حرکت خود را احیای سنت و سیره ی پدر و جد بزرگوارش علیه السلام قرار داده و برای امر به معروف و نهی از منکر بزرگ ترین هجرت و جهاد دنیا را انجام داده است؛ هجرتی که بتواند مبدأ یک تاریخ فکری باشد و دو جریان ماندگار تاریخ بشریت یعنی جریان حق و باطل را به نمایش بگذارد و شاخص های دقیق شناخت حق را از باطل که به نحو شدیدی از سوی مخالفان و دغل بازان برای بسیاری از مردم شبهه ناک شده بود، روشن نماید. بنا به فرموده ی حضرت علی علیه السلام: بهترین بندگان نزد خداوند پیشوایی دادگر و هدایت شده و راهبر است، که سنت های معلوم را برپا سازد و بدعت های مجهول را بمیراند، امام حسین علیه السلام هم در راستای احیای اسلام ناب و میراندن اسلام ساختگی بنی امیه قیام کرد.واضح است که دشمنان حق هیچ گاه از دشمنی خود دست برنداشته و همواره در قالب شگردها و دسیسه های مختلف در مسیر انحراف این حرکت عمیق فکری و اعتقادی فعالیت کرده اند. در شرایط کنونی که دشمنان اسلام و معارف اهل بیت علیهم السلام، به خوبی از نقش عاشورا در تعالی ارزش های اخلاقی بین عوام و خصوصاً جوانان آگاهند و در ناتوی فرهنگی خود، نوک تیرها را به سمت باورهای عمیق فطری مردم نشانه رفته اند، سعی می کنند با ترویج خرافه و غلو و افراط گرایی و ایجاد اجتماعات و صرفاً صوری و تهیه و تکثیر محصولات تبلیغاتی و چشم ربا از قبیل تماثیل و شمایل منسوب به اهل بیت علیهم السلام حرکت های عظیم ارادتمندان به ایشان را از جایگاه معرفتی خویش تنزل داده و به سمت و سویی بی محتوا سوق دهند. اینجاست که بر همه ی دوست داران معارف دین لازم است که با آگاهی و معرفت و بصیرت کامل پا در رکاب قافله ی امام حسین علیه السلام قرار داده و اعماق جان و دل خویش را از اقیانوس بی انتهای انسان ساز آن حضرت سیراب نمایند.
این نوشتار سعی دارد تا با هدف آسیب شناسی مجالس عزاداری، به آفت ها و آسیب های فعلی عزاداری اشاره ای داشته باشد و در همین راستا به بررسی علل و انگیزه های مختلف ورود این گونه آفت ها در مجالس عزاداری و ارائه ی رحمهم الله پیشنهادات عملی بپردازد.
تعریف عزاداری
عزاداری در شهادت معصومین علیهم السلام، به ویژه حضرت سیدالشهداء علیه السلام، یکی از سنت ها و مراسم مهم شیعیان است که به عنوان شاخصه ی مهم مکتب تشیع، از صدر اسلام تاکنون توسط اهل بیت علیهم السلام، عاشقان و رهروان آنان حفظ و برقرار گردیده است. عزاداری در فرهنگ معین به معنی شکیبایی در مصیبت و سوگ و ماتم است. عزاداری در اصطلاح به معنای زاری و شیون کردن و به حالت ماتم درآمدن و برای سوگ و مصیبت لباس سیاه پوشیدن و نیز به معنای اقامه ی سوگواری به سبب مرگ کسی است.تاریخچه ی عزاداری
در اسلام نخستین بار پس از جنگ احد و شهادت جناب حمزه، خواهر گرامی وی به نام صفیه بر پیکر غرق به خون برادر به ناله و شیون پرداخت و بعد از آن پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه برای حمزه و شهدای احد اقامه ی عزا فرمودند. عزاداری برای مصائب حضرت سیدالشهداء علیه السلام و شهدای کربلا نیز در روز اربعین و توسط حضرت زینب علیهاالسلام و کاروان اسرا برگزار گردید. پس از آن هر یک از حضرت ائمه علیهم السلام به مناسبت و با توجه به شرایط، اقدام به اقامه ی عزا برای سالار شهیدان علیه السلام می کردند.عزاداری سنتی همان مراسمی بود که صدها سال توسط شیعیان در سراسر عالم برای آن حضرت برگزار می شد و شامل سیاه پوشی مساجد و حسینیه ها و تکایا، اجتماع شیعیان، سخنرانی واعظ دینی، مرثیه خوانی ذاکرین و سینه زنی و اطعام بود. در سده ی اخیر برنامه هایی به این مراسم افزوده شد که برخی از آنها متأسفانه به تدریج صدماتی به محتوا و ساختار سنتی عزاداری وارد کرد.
فلسفه ی عزاداری حضرت سیدالشهداء علیه السلام
الف- زنده نگهداشتن مکتب اسلام
اگر به هدف قیام حضرت امام حسین علیه السلام توجه کنیم، درمی یابیم که مهم ترین هدف و مقصود آن حضرت زنده نگه داشتن اسلام بوده است. چنانچه در روز عاشورا به کوفیان فرمودند: «اگر دین محمد صلی الله علیه و آله و سلم به قتل من زنده خواهد ماند، پس ای تیرها و شمشیرها، بر من فرود آیید». بنابر این زنده نگه داشتن حماسه ی امام حسین علیه السلام، زنده نگه داشتن اسلام است.ب- نشر فرهنگ عاشورا
نشر معارف انسان ساز نهضت حسینی و معرفی قهرمانان قیام خونین عاشورا، که بهترین اهل زمانه بودند و الگوسازی آن برای نسل های آینده و نیز استفاده از آموزه های ارزشمند فرهنگ عاشورا.ج- تجدید بیعت با اهل بیت علیهم السلام
در زیارت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام می خوانیم: «یا لیتنا کنا معکم فافوز معکم فوزاً عظیما»؛ ای کاش با شما بودیم و همراه شما به این درجه ی عظیم نائل می شدیم.اگرچه ما توفیق حضور و همراهی کاروان حسینی را در واقعه ی سال 61 هجری نداشتیم، اما می توانیم با آن حضرت علیه السلام عهد و پیمان ببندیم که همانند یاران باوفای ایشان، امام زمان خویش را یاری کنیم.
د- اهمیت بالای معنوی و روحانی عزاداری از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام
روایات بسیاری درباره ی جایگاه عزادار و فضائل سوگواری نقل شده که نشان از اهمیت این امر از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام دارد، از جمله آن روایات:امام صادق علیه السلام فرمودند: گریه کننده جدم از جای خود برنمی خیزد، مگر این که مانند روزی که از مادر متولد شده از گناهان پاک است.
حضرت صادق علیه السلام فرمودند: خدا حیا می کند گریه کننده ی بر حسین بن علی علیه السلام را عذاب نماید.
آسیب ها و آفت های عزاداری، خصوصاً در قیام عاشورا
آسیب های عزاداری، به ویژه آسیب هایی که مجالس امام حسین علیه السلام را مورد تهدید قرار می دهد، را می توان به سه دسته تقسیم کرد:آسیب ها در بعد اندیشه و مبانی فکری
این آسیب ها به انگیزه ها و جهت گیری های دست اندرکاران این مجالس برمی گردد. اهداف راهبردی که بر محتوا و چارچوب این گونه مجالس حاکم است و به این مجالس سمت و سو می بخشد مانند شبهات وهابیت، توطئه های استکبار، سوء استفاده ی سکولارها، غفلت از نشر معارف و نگاه کاسب کارانه ی ذاکران به مقوله ی عزاداری. یکی از آن موارد نقشه ی سازمان سیا در رابطه با فرهنگ عاشورا است که به بخشی از آن اشاره می کنیم:اخیراً کتابی به نام نقشه ای برای جدایی مکاتب الهی در آمریکا انتشار یافته که در آن گفتگوی مفصلی با دکتر مایکل برانت یکی از معاونان سابق سیا، سازمان اطلاعاتی مرکزی آمریکا، انجام شده است. او در این زمینه می گوید بعد از مدت ها تحقیق به این نتیجه رسیدیم که قدرت رهبر مذهبی ایران و استفاده از فرهنگ شهادت در انقلاب ایران تأثیرگذار بوده است... در این گردهمایی تصویب شد که بر روی مذهب شیعه تحقیقات بیشتری صورت گیرد... به همین منظور چهل میلیون دلار بودجه برای آن اختصاص دادیم و این پروژه در سه مرحله به ترتیب زیر انجام شد:
یکی از مواردی که باید روی آن کار می کردیم موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی بود که هر ساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگه می دارند. ما تصمیم گرفتیم با حمایت های مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزار کنندگان اصلی این گونه مراسم، که افراد سودجو و شهرت طلب هستند، عقاید و بنیان های شیعه و فرهنگ شهادت طلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی در آن به وجود آوریم، به گونه ای که شیعه یک گروه جاهل و خرافاتی در نظر آید (روزنامه ی جمهوری اسلامی، (1383/3/5).
ب- آسیب ها در بعد گفتار و نوشتار
آسیب های گفتاری و نوشتاری، یعنی محتوای سخنانی که مطابق موازین شرعی و حقایق تاریخی نیست و نهضت عاشورا را تخریب می کند. از جمله این آسیب ها عبارتند از:1) خواندن روضه های دروغ و بی پایه؛ این معضل از قدیم همواره گریبان گیر بخشی از جامعه ی مداحان بوده و در حقیقت میدانی بزرگ برای آزمایش تقوای مداح به حساب می آید. انتخاب این که شما با یک کلمه ی دروغ، مجلسی را سر تا پا اشک و داد و فریاد کنید یا این که مقتل را راست و مستند بخوانید و حتی اگر یک قطره اشک از چشم کسی نریزد و شما صرفاً به وظیفه تان عمل کرده باشید، امتحانی است بسیار بزرگ.
آشنا نبودن مداح با تاریخ و مقاتل معتبر و مشهور، باعث می شود که در خواندن روضه به ذکر وقایع مجعول و بی پایه پناه ببرد و بسیاری اوقات به بهانه ی «زبان حال» گفتن، چیزهایی بگوید که موجب وهن و کسر شأن حضرات ائمه علیهم السلام شود.
کلام آن حضرات و نحوه ی برخورد و سلوک ایشان در هنگام مصیبت دیدن، اضطرار، غم، خشم، شادی و... بسیار ظریف تر و دقیق تر از آن است که ما و امثال ما بتوانیم در چارچوب زبان حال به جای آن بزرگواران حرف بزنیم، چون در هر صورت زبان حال نیز اثر خود را در ذهن شنونده می گذارد و حتی اگر بداند این ها واقعیات و مسلمات تاریخی نیست و ساخته ی ذهن مداح است، بالاخره به مرور زمان در شکل گیری فضای ذهنی او نسبت به اولیای دین علیهم السلام و قیام و نهضت عاشورا تأثیرگذار است.
2) استفاده از اشعار بی محتوا؛ یکی از خصوصیات و لوازم مداح شدن در گذشته آشنایی با ادبیات، شناخت شعر و تسلط بر نحوه ی اجرای اشعار مختلف بوده است. امروزه اما بعضی مداحان جوان این نیاز را در خود احساس نمی کنند و با پیاده کردن اشعار از روی نوار و لوح فشرده بر کاغذ و دوباره خوانی آنها، دیگر حتی نگاهشان به دیوان ها و مجموعه های شعر نمی افتد.
یکی از توصیه های مهم رهبر معظم انقلاب به مداحان، اهمیت دادن به شعر و نخواندن اشعار سبک و ضعیف در مجالس است (مقام معظم رهبری، 1377/7/19)، حتی اگر آن شعر ضعیف با اخلاص و حالی خوش سروده شده باشد. متأسفانه جز تعدادی معدود از مداحان بقیه توجه شایسته ای به رهنمود ایشان نکردند.
در طول تاریخ نیز شاهدیم که شعر شعرایی مانند کمیت و دعبل و سید حمیری و... به لحاظ ادبی و قوت شعر در جایگاه رفیعی قرار داشته و جزء اشعار محکم و فخیم زمان خود محسوب می شده اند.
عقل انسان نیز تأکید می کند که انسان برای مدح بهترین شخصیت های عالم باید از بهترین ابزار و وسایل استفاده کند که یکی از این ابزار و وسایل شعر است.
امروزه در هیئت ها، بسیاری از چیزهایی که به عنوان شعر، مخصوصاً در قالب نوحه و شور خوانده می شود، حتی فاقد وزن و ردیف و قافیه ی صحیح است. نکته ی مهم دیگر رواج ادبیات عرفانی و غنایی ایران در هیئت های مذهبی، طی سال های اخیر است.
3) به کار بردن الفاظ و ادبیات سخیف؛ ظاهراً به عنوان یک ارزش در بین مداحان مطرح شده که مداح باید داش مشدی گری و لوطی گری را در حد اعلای آن رعایت کند. این امر وقتی بیشتر به چشم می آید که شما خارج از یک مجلس با شخصی از طیف مداحان برخورد داشته باشید. از مشخصات این ادبیات استفاده از الفاظ سخیفی است که به هیچ وجه در شأن زبانی نیست که به ذکر حضرات ائمه معصومین علیهم السلام گویاست. حتی کلفت کردن صدا نیز به تبعیت از همین فرهنگ و گویش کوچه بازاری است که در بین بسیاری از مداحان نوجوان و جوان باب شده است و حال آن که این ادبیات هیچ گاه در بین بزرگان دینی ما و علمای سلف، سابقه و رواج نداشته و هر چه بوده ادب و وقار و طمأنینه بوده است.
4) محو شدن برخی سنت های پسندیده و مکشوفه خواندن مصیبت؛ یکی دیگر از آسیب های محتوایی مداحی امروز این است که مداح وقتی چند دقیقه محدود به روضه خوانی می پردازد، روضه را اصطلاحاً مکشوفه می خواند. این امر شاید به این دلیل باشد که بر فن و هنر مرثیه خوانی مسلط نیست.
در گذشته بین جامعه ی مداحان بعضی سنت های پسندیده رواج داشته است؛ از جمله خواندن قصاید پندآموز و یا خواندن متن یک روایت همراه با ترجمه و توضیح مختصر، که برای آماده تر شدن دل ها بسیار مفید بود.
5) فاصله گرفتن از ماهیت حقیقی و ناب عزاداری؛ برای درک بهتر این موضوع کافی است سری به بهشت زهرا بزنید و بر سر قبر کسی که تازه به خاک سپرده شده و اطرافیان او بر سر مزارش نشسته اند بروید و گریه و عزاداری آنها را مقایسه کنید با انواع و اقسام مدل های سینه زنی پاپ و راک و... که این روزها مد شده و به کلی خالی از روح و باطن هستند.
حالات مصیبت زده ها را مقایسه کنید با حالت مداحی که در اوج مصیبت خواندن به تنظیم نبودن صدای میکروفن اعتراض می کند.
6) گرایش به تفکر صوفی گرایانه؛ در حقیقت ترویج و اشاعه ی دین فردگرایانه، عزلت نشینی و توجه نکردن به مسائل سیاسی و اجتماعی یکی از آفات مهم بعضی از محافل دینی امروز ماست. بی توجهی نسبت به مسائلی مانند فقر، فساد، فقدان عدالت اجتماعی، تبعیض و... در بعضی از محافل مذهبی، آفتی است که در صورت بی توجهی، نوع دین ورزی جوانان را کاملاً دچار تحریف خواهد کرد و جوانان هیئتی ما به سوی صوفی گری و عزلت گزینی کشیده خواهند شد. در زمان جنگ مملکت ما نیاز به رزمنده ی پر شور و عاشق داشت.
هیئت های آن روز نیاز آن روز را به درستی درک کردند و از همین مساجد و هیئت ها و روضه ها بود که بسیجیان عازم جبهه می شدند. برخی از مداحان و ذاکران در مجالس عزاداری می گویند ما می خواهیم گریه کنیم کاری به سیاست نداریم؛ در حالی که معصومین علیهم السلام سیاست مداران خلق هستند. کان فی بنی اسرائیل یسوسهم انبیاءهم، انبیا سیاست مداران بنی اسرائیل بودند. از یک سو سکولارها دم از جدایی دین از سیاست می زدند و از یک سو متحجرین در پی جدایی دین از سیاست اند و این دو گروه در حقیقت دو تیغه ی یک قیچی هستند که اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم را می درند.
لازم به ذکر است نمی گوییم مجالس مذهبی ما همانند کانون های حزبی محل جار و جنجال های سیاسی باشد، اما این که در رابطه با اصل نظام اسلامی بی تفاوت باشند، این آسیب جدی است. نظامی که با رنج های بسیار به دست آمده است. جلسات عزاداری اهل بیت علیهم السلام کاملاً سیاسی بود، هم تولی داشت و هم تبری.
7) دنباله روی از مستمع؛ تمایل مخاطب عام، بیشتر به مطالبی است که در جهت تأیید و امید بخشیدن به او و مطابق ذوق و سلیقه ی او باشد، نه در جهت اعتراض و اصلاح و فرهنگ سازی. مداح باید خود را از این آفت بر حذر دارد.
نمونه های بسیاری از این تعامل را این روزها می بینیم که مداح طبق خواست و سلیقه صاحب هیئت یا جو حاکم بر یک هیئت خاص می خواند و مورد مقبولیت و تأیید آن جمع قرار می گیرد. یعنی مداح دنباله روی مستمع می شود و به آنچه مستمع می پسندد می پردازد، به دنبال این است که مستمع از چه خوشش می آید.
مثلاً خود مداح مقید به نماز اول وقت است، ولی وقتی در یک جو خاص که به عزاداری بیش از نماز اهمیت می دهند قرار می گیرد، نه خود نماز اول وقت می خواند و نه دیگران را امر به معروف می کند.
بعضی از مداحان با تقوا که شاهد اعمال خلاف شرع و شؤونات اسلامی در بعضی هیئت ها هستند، از ترس گریز مخاطبانشان از یک تذکر عادی و دوستانه نیز ابا دارند و ترجیح می دهند همه چیز را به امام حسین علیه السلام بسپارند.
8) عرفی گریی؛ به معنی شکستن وجه دستی و ملکوتی اولیای دین است. در هنگام خواندن مدح و مرثیه، مداح ممکن است در دو دام بیفتد:
دام اول: اسطوره سازی؛ یعنی مداح شخصیت اولیای دین را همتراز شخصیت های اسطوره ای قرار می دهد و تنها بر یکی از وجوه شخصیتی اولیا تأکید می کند، به گونه ای که مثلاً حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در حد پهلوان پهلوانان عالم نبود پیدا می کند و وجوه دیگر شخصیت ایشان مورد غفلت قرار می گیرد.
در حقیقت مداح به دنبال جنبه هایی می گردد که خود به آنها بیشتر علاقه دارد و در نتیجه مداحان جوان، امیرالمؤمنین علیه السلام را نیز به همراه کمی چاشنی جمال و زیبایی همین طور، و امام حسین علیه السلام می شود، مظلومیت محض، نه حماسه ای، نه صلابت و هیبتی، نه خطابه و سیاست و حکمتی.
دام دوم: هم ذات پنداری با شخصیت های دینی؛ مداح خود را به جای اولیای دین قرار داده و سپس تشخص می دهد که اگر من به جای او باشم در آن لحظه چه حرکتی انجام می دهم، و این می شود زبان حال! فارغ از این که نگاه آنها به عالم به اندازه ی طول و عرض این عالم با نگاه ما به این عالم و اتفاقاتش متفاوت است.
9) مصادیق دیگری از جمله: طبقه بندی مستمعان، اظهارنظر پیرامون مسائلی که در آنها تخصص ندارند، یک جانبه نگری به سیمای معصومین علیهم السلام، غلو، دروغ، بیان مطالب ذلت آمیز، بیان سست معارف اسلامی (خواب و مکاشفه)، اظهار مطالب موهن و... که این نوشتار مجال توضیح ندارد. در واقع همه ی این مصادیق برگشت به سه محور تحریف، تضعیف و بدعت دارد؛ چنان که یزید و پیروانش نیز همین اهداف را پیگیری می کردند.
ج- آسیب ها در بعد رفتار
آسیب های رفتاری که برگشت به حوزه ی عملکردها دارد، یعنی نوع عملکرد و شیوه های نامطلوب اجرای مجالس عزاداری به ویژه مجلس امام حسین علیه السلام، که چهره ی بدی از قیام عاشورا و مذهب شیعه در اذهان بدخواهان ترسیم می کند.از جمله این عملکردهای ناپسند عبارتند از:
1) استفاده از سبک های مبتذل و تقلیدی غربی؛ یکی از مشکلات جدی مداحی های جدید رواج بی حد و حصر آهنگ ها و سبک هایی است که هیچ هماهنگی و قرابت و نسبتی با فرهنگ اهل بیت علیهم السلام و مجالس آنها ندارد، تا جایی که متأسفانه بعضی از آهنگ های مورد استفاده مداحان کپی برابر با اصل موسیقی هایی است که شنیدن آن حرام قطعی است.
استفاده از این آهنگ ها، جدای ازاین که دون شأن حضرات اولیا و مجالس آنان است، وقتی برای مخاطبی خوانده شود که قبلاً ولو یک بار این آهنگ را شنیده باشد، تداعی ذهنی نامطلوبی خواهد داشت.
اسلامی که می گوید قرآن را حق ندارید با لحن اهل فسق بخوانید، قطعاً اجازه نمی دهد که از آهنگ های حرام در عزاداری ها استفاده شود.
2) شور محوری به جای شعور محوری؛ رواج نوحه محوری و شور محوری و کم رنگ شدن روضه خوانی یکی دیگر از آسیب ها در حوزه ی عملکردهاست. درست است که این شور و عشق ها و سینه زنی ها در نهایت تقویت دین است، ما به سهم خودمان خوشحالیم از این که ببینیم به جای این که جوانان در مجالس گناه باشند، در این مجالس حضور یابند. لیکن سخن این است که اگر این شورها با شعور گره نخورد، ماندگار نخواهد بود. متأسفانه در برخی مجالس تنها به مداحی اکتفا می شود و این آسیب پذیری آنگاه عمق بیشتری پیدا می کند که ملاحظه کنیم کم کم مجالس فاتحه هم به این سمت و سو می رود که تنها مداح دعوت می شود، در حالی که این مجالس از فرصت های مناسب توجه دادن مردم به آموزه ها و معارف دینی است. اهل بیت علیهم السلام می پسندیدند که مجالسی که به نام آنها شکل می گیرد، محتوایی باشد.
3) برخورد کاسب کارانه: دیگر آسیب عزاداری ها برخورد کاسب کارانه با این مقوله است که از مصادیق بارز استئکال به اهل بیت علیهم السلام است، که در روایات مورد نکوهش قرار گرفته است. امام صادق علیه السلام فرمود: من اراد الحدیث لمنفعه الدنیا لم یکن له فی الاخره نصیب و من اراد به الاخره اعطاه الله خیر الدنیا و الاخره (کلینی، بی تا، ج 1، ص 46)؛ آن کس که حدیث را برای منفعت دنیا بخواهد، در آخرت بهره ای ندارد و آن کس که حدیث را برای خدا و آخرت بخواهد، خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا خواهد کرد. حضرت امام علیه السلام فرمود: از راه ما - حدیث ما، محبت ما و مانند آن - ارتزاق نکن (همان، ج 2، ص 338). یا ابانعمان لا تستأکل بنا الناس فلا یزیدک الله بذلک الا فقراً؛ از راه ما ارتزاق نکن که خداوند بر فقرت خواهد افزود (شیخ مفید، بی تا، ص 182).
این مربوط به آنان است که برخورد کاسب کارانه با معارف، مدایح و مراثی اهل بیت علیهم السلام دارند و همانند کالا با آن برخورد می کنند. روشن است که حساب آنان که تنها برای خدا در عرصه ی نشر معارف و گسترش فضایل و مناقب اهل بیت علیهم السلام تلاش می کنند و مردم از سر عشق به خاندان عصمت و طهارت به آنها هدیه می دهند، طبق تصریح روایات معصومین علیهم السلام از اینان جداست و اینان مورد نکوهش نیستند.
4) توجه بیش از حد به قالب و ظاهر مداحی؛ در گذشته مداحان، مضامین و محتواهای عالی و بلند را در قالب اشعار و نوحه ها و سبک های مناسب در اعماق جان شنوندگان می نشاندند و تمام هنر مداح در این بود که آن مطالب را با تأثیرگذارترین شکل ممکن به مخاطب تحویل دهد.
امروزه، اما قرار است تا در قالب فلان سبک و فلان نوحه و نغمه، محتوایی نه چندان عالی به گوش شنونده برسد و بین این دو روش فرسنگ ها فاصله است.
کسانی که تجربه ی مداحی دارند می دانند که خواندن نوحه، اعم از زمینه، ریز، واحد و یا شور به مراتب آسان تر از خواندن مصیبت و روضه است. در حقیقت پختگی و هنر و روحیات یک مداح هنگام خواندن روضه خود را نشان می دهد.
5) باندبازی و مریدبازی؛ شاید دلیل رواج آفت اخیر این باشد که مداح به دلیل نداشتن هنر مجلس گردانی و ارتباط با هر نوع مخاطب، فقط در شرایطی خاص و با حضور عده ای خاص می تواند خوب بخواند و گرمی مجلس او وابسته به همین اشخاص و شنوندگان حرفه ای است؛ گریه کن حرفه ای، سینه زن حرفه ای، کنایه فهم حرفه ای و...
در هر صورت این هم یکی از نتایج غفلت از تهذیب نفس است.
6) عدم ارتباط با علما و روحانیت؛ مداح و غیر مداح، اگر با روحانیت و علمای ربانی ارتباط نداشته باشد، در معرض سقوط قرار دارد و فرقی بین بی سواد و روشنفکر آنها نیست. نتیجه ی عدم ارتباط با روحانیت و علمای عامل دین، باز شدن پای انواع و اقسام بدعت ها در مجالس عزاداری است.
امام حسین علیه السلام منهای تقوا، امام حسین علیه السلام منهای انجام وظایف اجتماعی و در یک کلام امام حسین علیه السلام منهای دین، از اثرات سوء این جدایی است.
البته در این میان بعضی طلاب و روحانیان و اهل علم نیز بی تقصیر نیستند؛ چرا که زمانی عمود خمیه ی مجالس حسینی، علما بودند و امروزه حاشیه نشین و سخنران قبل از مداحی شده اند.
7) سایر معضلات عزاداری در بعد رفتاری که عبارتند از: اسراف و تجمل، رعایت نکردن حقوق دیگران، بی توجهی به شعائر دینی، تظاهر و ریا، غفلت از تهذیب نفس و... که این نوشتار گنجایش توضیح آنها را ندارد.
منبع مقاله: دوماهنامه ی پژوهشهای اجتماعی اسلامی، سال هفدهم، شماره ی چهارم، مهر و آبان 1390.