ترجمه از ژاپنی: مایوُمی اوئه هیرا
بازنوشته: هاشم رجب زاده
تمدن شرق باستان
1- ریشه نام«اورِینت»
«اورینت»(Orient، نامی که شرق عالم در زبانهای باختر زمینی به آن خوانده می شود)، از کلمه لاتینی Oriens، به معنی برآمدن آفتاب یا طرف شرق، مشتق است.برای رومیان که در شبه جزیره ایتالیای کنونی می زیستند، یونان در سوی شرق افتاده بود، و آنها تمدن شرق را به دیده تحسین و احترام می نگریستند، و این سخن معروف که «ex oriente lux»یعنی: از مشرق می آید، از آنها یادگار مانده است. در آغاز، مردم روم یونان را oriens نامیدند، و این لفظ در زبانهای اروپایی به اورینت orient بدل شد. اورینت رفته رفته از سوی مشرق گسترده تر شد، تا که امروز ژاپن هم در پهنه آن شناخته می شود.
2- اورینت باستان
با مقدمه ای که یاد شد، هنگامی که فقط ناحیه ای را که امروزه خاورمیانه می خوانند منظور داریم، نام اورینت را با افزودن قید«باستان» به آن می آوریم و این ترکیب در ژاپنی «کودای اورینت» گفته می شود. اما، پس از جنگ جهانی دوم، رسانه های جمعی ژاپن «اورینت» را با «کاتاناکا»(الفبای هجایی ژاپنی برای نگارش نامهای بیگانه) بی افزودن قید «باستان» برایِ خاورمیانه به کار بردند. پس، هنگامی که به انگلیسی orient می گوییم باید احتیاط کنیم، چون این نام جغرافیایی ژاپن را نیز شامل است.3- نامِ «خاورمیانه»
راستی، ترکیب«خاورمیانه»هم مبهم و ناروشن است. پیش از نخستین جنگ جهانی، ممالک اروپا ناحیه ای را به اقتضای سیاسی Near East یعنی«شرق نزدیک» می نامیدند. از سوی دیگر، جاهایی را «کیوکوتو»(خاور دور)خواندند. نام«خاورمیانه» را برای نمودن جایی که میان این دو منطقه است برساختند.4- فسحت و وسعت و عصرِ«اورینتِ باستان»
درباره گستره«اورینت باستان»فکر می کنم که این منطقه از شرق به پاکستان کنونی، از غرب به دریای مدیترانه، از شمال به میان دریای سیاه و دریای خزر، و از جنوب به حوالی رود نیل و شبه جزیره عربستان محدود است.درباره روزگار و مراحل تمدن«شرق باستان» می توان گفت که مردم اینجا از حدود ده هزار سال پیش به کشاورزی و دامپروری پرداختند؛ از حدود پنج هزار سال پیش هم دارای خط و نوشتن شدند. برای ما، تاریخ «اورینتِ باستان» از این عصر آغاز می شود. از تمدن های چهارگانه جهان، سه تمدن آن یعنی بین النهرین، مصر، و(دره) سند Indus از«اورینت باستان» برآمده است.
سرانجام روزگار اورینت باستان کِی بوده است؟ عصرِ« اورینتِ باستان» با زوال شاهنشاهی ایران پایان می گیرد.
تاریخ مطالعه شرق باستان در ممالک بیرون آن
در سده هیجده میلادی دانشمند آلمانی به نام وینکلمان Winkelman(2) با کاوشهای باستان شناسی خود مطالعه در شرق باستان را آغاز کرد.یکم، شروع تحقیق در مصر باستان
1- ناپلئون
در تاریخ باستان شناسی جدید، مطالعه در مصر باستان با لشکررانی ناپلئون Napoleon به مصر آغاز می شود. ناپلئون دانشمندان و اهل هنر را به مصر برد، و آنها کتابهایی در معرفی مصر باستان و آثار به جای مانده از آن، شامل نقشه صحیح بقایای تاریخی نقاشیهای آبرنگ از جانوران، تدوین و منتشر کردند. این کتابها هنوز هم برای کاوش و مطالعه باستان شناسی در مصر مورد مراجعه و سودمند است. نیز، ناپلئون انجمنی برای مصرشناسی ایجاد کرد.سربازان فرانسوی در حوالی رود نیل آثاری بازمانده از بناهای ساخته شده در سده دوم پیش از میلاد یافتند. اینجا سنگی هست که «سنگِ روسِه تا» خوانده می شود، و بر آن تصاویر و نیز نوشته ای به خط یونانی حک شده است. این سنگ بزودی توجه فراوان دانشمندان اروپا را به خود گرفت.
2- شامپولیون
بیست سال پس از یافته شدن این سنگ نقش، سرانجام یک محقق جوان فرانسوی به نام شامپولیون Jean-Francois Champolion توانست نوشته روی آن را بخواند( سال 1833)3- لپسیوس
پادشاه پروس، فردریک ویلهلم چهارم، در سال 1842 لپسیوس Karl Richard Lepsius استاد جوان دانشگاه برلین را به مصر فرستاد، و از او خواست تا آنچه را که در کتاب های تدوین شده درباره مصر باستان روشن نشده است پی گیری و جستجو کند.4- پورستِد
پورسِتد(3)پژوهنده ای امریکایی بود که کار تحقیق درباره مصر باستان را به انجام رساند.او بیش از ده سال در مصر سفر می کرد، و تا سال 1907 پنج کتاب درباره نتایج بررسیهای خود منتشر کرد.دوم: آغاز پژوهشها درباره تمدن کهنِ جنوب غرب آسیا
1- ناحیه بین النهرین
کسی به نام ریچ Claudis James Rich که از سال 1811 در شعبه شرکت هند شرقی در بغداد کار می کرد، نزدیک اینجا بناهای تاریخی و نوشته های باستانی یافت. نایب کنسول فرانسه در موصل هم نزدیک اینجا بقایای قصری پیدا کرد. رِید(4) Reid انگلیسی از سال 1845 به کاوش در نمرود(شهری در آشور باستان) و نینوا آغاز کرد، و آثار قصرهای شاهان آشور را یافت. پس از کشف های دوره ناپلئون، این یافته ها بزرگترین دستاورد شرق شناسی شناخته می شود.فورنه(5) Fourneau رئیس کاوشهای علم و هنر فرانسه، در بابل به کاوش پرداخت؛ اما نتوانست به نتیجه چشمگیری برسد.
2- ایران
در شرق ایران، کاوشگران بسیار جستجو کرده اند. راولینسون Henry Rawlinson (1810-1895)خاورشناس انگلیسی که در خاورمیانه زندگی و تحقیق می کرد، در سال 1835 بر بالای صخره ای بلند بر کنار جاده ای که از هگمتانه به بابل می رفت از کتیبه داریوش شاه رونوشت برداشت. این سنگ نوشته « کتیبه بیستون»خوانده می شود. پس از آن، دانشمندانی از امریکا و آلمان با او همکاری کردند، و سرانجام راولینسون توانست کتیبه بیستون را که به خط میخی ایرانی نوشته شده بود بخواند. راولینسون پس از این کامیابی به کاوشهایش در آشور و بابل ادامه داد، ریاست انجمن هنری شرق و نمایندگی سیاسی بریتانیا در ایران را یافت، و کتابهای بسیار درباره خط میخی منتشر کرد.3- ناحیه(دره) سند
در دوره حکومت بریتانیا بر هند، یک نظامی انگلیسی به نام کانینگهام(6)میان سالهای 1860 و 1870 مأخذ باستانشناسی سرزمین هند را فراهم کرد. مارشال Marshal(7) و مکی Mackie در مناطقی از این ناحیه حفریات کردند، و نتیجه کار آنها بویژه در کشف آثار هنری قندهار(Gandhara) اهمیت بسیار دارد.4- ناحیه فلسطین
رابینسون Robinson امریکایی در سالهای 1838 و 1852 به فلسطین سفر کرد، و در سال 1815 «بنیاد فلسطین» در لندن ایجاد شد.سوم: خاورمیانه شناسی در ژاپن
شماری بسیار از دانشگاه ها که به تحقیق در احوال« اورینت باستان» برآمده اند کارشان را از ناحیه خاورمیانه آغاز کردند.در سال 1956 دانشگاه توکیو گروه کاوشهای باستانشناسی خود را به ایران و عراق فرستاد. ریاست این گروه با پرفسور اِگامی Namio Egami (2002-1906)بود. در مراسم آغاز این کاوشها در آن ناحیه حضور یافتم. دانشگاه کیوتو نیز گروه کاوشهای باستانشناسی به ایران و افغانستان و پاکستان فرستاد، که پرفسور میزوُنو Mizuno ریاست آن را داشت.
از سوی دیگر، گروهی به ریاست پرفسور می کامی Mikami از دانشگاه توکیو برای باستانشناسی روانه مصر شد. او در فُسطاط مطالعه خوبی درباره مبادلات فرهنگی میان مصر و چین در دوره اسلامی انجام داد.
انجمن شرقشناسی ژاپن هم گروهی به ریاست پرفسور اوءباتاکه Obatake به فلسطین اشغال شده فرستاد که به مدت سه سال در تِل زرور به کاوش باستانشناسی پرداخت.
از گروه تحقیق مسیر جاده ابریشم به ریاست فوُکاتا Fukata، که تحقیق گسترده ای از آسیای غربی تا هند کرد، نیز باید یاد آورد.
پی نوشت ها :
1. این مقاله ترجمه کوتاه شده گفتاری است که والاحضرت شاهزاده میکاسا، عموی خاورشناس امپراتور ژاپن، در سلسله گفتارهای «مطالعات درباره فرهنگ خاور باستان»در تالار NHK (بنگاه رادیو- تلویزیون سراسری ژاپن) در تاریخ 6 اوت سال 2000م ارائه کرده اند و متن آن از سوی آن بنگاه منتشر شده است. این گفتار را والاحضرت میکاسا خود برای کتاب جستارهای ژاپنی انتخاب و مرحمت فرموده اند.
2. نامهای غیرژاپنی کسان و جایها در این نوشته با الفبای خاص نگارش نامهای بیگانه در ژاپنی(کاتاکانا) آمده و متأسفانه، چنانکه معمول بسیاری محققان ژاپنی است، معادل لاتینی آن، حتی برای نامهای اروپایی، نوشته نشده است. ناچار، ضبط اصلی نامها با مراجعه به منابع تاریخی یا فرهنگنامه ها، بخصوص مأخذ زیر،آورده شد:
The New Encyclopedia Britannica,vol.18,p.108(under* Egypt)
برای قرائت صحیح نامهای اروپایی از«فرهنگ تلفظ نامهای خاص» تألیف فریبرز مجیدی( فرهنگ معاصر، 1381)هم بهره گرفته ام. در برابر نامهایی که در صحّت تلفظ یا نگارش آن تردید دارم، علامت سؤال گذاشته شد.(هـ.ر).
3. نگارش لاتینی این نام را در منابعی که در دسترسم است نیافتم.(هـ.ر)
4. در درستی ضبط لاتینی این نام مطمئن نیستم.(هـ.ر)
5. در درستی ضبط لاتینی این نام مطمئن نیستم.(هـ.ر)
6. سِر اَلگزَندِر کانینگهام Sir Alexander Cunningham(1814-1893)باستان شناس و مهندس نظامی انگلیسی، در سالهای 65-1861 و 85-1870 رئیس بررسی باستان شناسی در هند بود.(مصاحب، دائره المعارف فارسی).
7. در درستی ضبط لاتینی این نامها مطمئن نیستم.(هـ.ر)