محبت های منحصر به فرد خداوند به انسان

ساختار وجودی انسان، استوارترین و زیباترین ساختار و در اوج اعتدال است. انسان، کامل ترین موجودات و ارجمندترین آفریده ها است. برخورداری انسان از خلقت برتر، حقیقتی است که خداوند آن را با سوگند به انجیر، زیتون، طور
سه‌شنبه، 10 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
محبت های منحصر به فرد خداوند به انسان
محبت های منحصر به فرد خداوند به انسان

نویسنده: عباسعلی کامرانیان




 

آفرینش در بهترین شرایط

اعطای خلافت
اعطای کرامت
اهدای بهترین دین
اعطای بهترین جایگاه در آخرت

آفرینش انسان در بهترین شرایط

لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم.
ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم.(تین 4)
خداوند سبحان، انسان را در بهترین شرایط، زیباترین ساختار و در اوج اعتدال و ارجمندی آفریده است.
انسان، چنان آفریده شده که بر همه ی موجودات برتری داشته و از فرشتگان و موجودات آسمانی نیز ارجمندتر است.
می توان گفت که محبت خداوند متعال به انسان، محبّتی ممتاز و بی بدیل و بی نظیر است.
مفسر تفسیر نور:
انسان در آفرینش بر همه ی موجودات برتری دارد.
مفسر تفسیر راهنما:
ساختار وجودی انسان، استوارترین و زیباترین ساختار و در اوج اعتدال است. انسان، کامل ترین موجودات و ارجمندترین آفریده ها است. برخورداری انسان از خلقت برتر، حقیقتی است که خداوند آن را با سوگند به انجیر، زیتون، طور سینا و مکه بیان داشته و بر آن تأکید کرده است. مفسر تفسیر نمونه:
خداوند انسان را از هر نظر موزون و شایسته آفرید هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی و عقلی؛ چرا که هرگونه استعدادی را در وجود او قرار داده و وی را برای پیمودن قوس صعودی بسیار عظیمی آماده ساخته است.
مفسر تفسیر المیزان:
از آیات قرآن استفاده می شود که انسان به گونه ای آفریده شده که در پرتو علم و ایمان و تقوی و عمل صالح می تواند بسوی خداوند بلند مرتبه عروج کند و در جوار رحمت او سعادتمند شود.

اعطای خلافت

و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه...
و هنگامی که پرودگارت به فرشتگان فرمود: من می خواهم در زمین جانشینی قرار دهم... (بقره 30)
خداوند بیان می فرماید که قبل از آفرینش آدم (ع) خبر آفریدن کسی که در زمین جانشین خودش باشد را به فرشته ها اعلام نموده است.
این مقام در نزد فرشتگان بقدری والا بوده است که آنها سعی کرده اند که آنرا اختصاص به خود بدهند و انسان را موجودی معرفی کنند که قدرت کسب این مقام را ندارد. اما خداوند سبحان برای اینکه آنها را با مقام شامخ آدم آشنا سازد هر یک (آدم و فرشته ها) را آزمایش کرد و هنگامی که آدم از این امتحان موفق بیرون آمد به فرشتگان فرمود: اسجدو الآدم!
برای آدم سجده کنید! و همه ی فرشته ها سجده کردند مگر ابلیس که او هم به خاطر این نافرمانی، از درگاه احدیت و مقام شامخ قرب، مطرود و ملعون شد!
با نگاهی دقیق به این واقعه، بخوبی قدر و منزلت آدم نزد خداوند سبحان و برتری او بر سایر آفریده ها مشخص می شود.
مفسر تفسیر نور:
انسان مخلوق ویژه ای است که ساخت مادی او به بهترین قوام بوده «احسن تقویم» (1) و در روح خدایی (2) دمیده شده و بعد از خلقت او خداوند به خود تبریک گفته است:
فتبارک الله.(3)
انسان می تواند اشرف مخلوقات و جانشین دائمی خدا در زمین و لایق مقام خلیفه اللهی باشد.
مفسر تفسیر راهنما:
انسان دارای جایگاهی ویژه در فلسفه ی جهان آفرینش است. انسان، توانا به فراگیری علوم و دریافت حقایق غیبی است که حتی فرشتگان استعداد یادگیری و دریافت آنها را ندارند. انسان شایسته ی دستیابی به مقام خلافت الهی است.
مفسر تفسیر المیزان:
تنها چیزی که در این جا بیان فرموده این است که این خلیفه ی زمینی قدرت بر تحمّل اسرار و حقایقی دارد که از توانایی ملائکه خارج است...
فرشتگان مدّعی بودند که ما خلیفه الله هستیم و آدم یعنی همان مخلوق زمینی، نمی تواند این مقام را داشته باشد، لذا خداوند از آنها درباره ی اسماء سؤال کرد و آنها ندانستند با اینکه خلیفه الله باید آن اسماء را بداند ولی آدم دانست و شایستگی او و عدم شایستگی فرشته ها برای این مقام مسلم شد.
مفسر تفسیر مبین:
قرآن کریم برتری و امتیاز حضرت آدم بر تمام موجودات را در سایه ی علم و دانش می داند زیرا حق تعالی همه ی اسمای خود را به آدم آموخت...
آنچه بیان فرموده این است که: خلیفه ی زمین، قدرت بر تحمل اسرار و حقایقی را دارد که از توانایی ملائکه خارج خواهد بود.

اعطای کرامت منحصر بفرد به انسان

و لقد کرمنا بنی آدم... و فضلنا هم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا
و به درستی و تحقیق به فرزندان آدم کرامت دادیم... و آنها را بر همه ی آفریده های خود برتری کامل (و منحصر بفرد) بخشیدیم.(اسراء 70)
از الطاف ویژه و منحصر بفرد دیگر خداوند سبحان به انسان اعطای کرامت و فضیلت مخصوص به انسان است.
مفسر تفسیر راهنما:
عنایت خاص خداوند به آدمیان با اعطای ارزشی ویژه به آنهاست. خداوند انسانها را بر بسیاری از مخلوقات عالم، امتیاز خاص و فضیلتی بزرگ داده است. برتری و فضیلت آدمیان بر همه ی موجودات آفرینش.
مفسر تفسیر نور:
انسان (به دلایل متعدد) برتر از فرشته است. در آیه، برای انسان هم کرامت مطرح است، هم فضیلت. کرامت، امتیازی است که در دیگران نیست. کرامت اشاره به نعمتهای خدادادی در وجود انسان است بدون تلاش، ولی فضیلت اشاره به نعمتهایی است که با تلاش خود انسان همراه با توفیق الهی به دست می آید.
مفسر تفسیر المیزان:
تکریمش به دادن عقل است که به هیچ موجود دیگری (غیر از انسان) داده نشده است... و تفضیل انسان بر سایر موجودات به این است که آنچه را به آنها داده از هر یک، سهم بیشتری به انسان داده است.

اهدای بهترین دین، مذهب، پیامبر و امام و روش زندگی

الیوم اکملت لکم دینکم و اتممتم علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا
امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین (کامل) شما پذیرفتم... (مائده 3)
در آیه ی فوق، خداوند سبحان به نعمتهایی که در روز غدیر به بشریت و انسانها اعطا فرموده است اشاره می فرماید که عبارتند از:
ــ کامل شدن دین اسلام که بهترین دین است.
ــ پیامبر اسلام که سیّدالمرسلین و برترین پیامبران الهی است.
ــ امامت علی بن ابیطالب که بهترین امام و امیرالمؤمنین است.
ــ مذهب شیعه که پیروی از بهترین امام و راه اوست.
ــ کامل و تمام شدن نعمت الهی از هر جهت به انسان
ــ رضایت خداوند سبحان به این امور
به دلیل اهمیّت فوق العاده ی نعمتهای مذکور خداوند متعال به عالم انسانیت و جامعه ی انسانی نظرات مفسرین تفسیرهای: المیزان، نمونه، مبین، راهنما، نور و ... را با هم از نظر می گذرانیم:
کلمه یوم که در آیه، دوبار تکرار شده، به یک روز مشخصی اشاره دارد، روزی که هم کفار از دین مسلمانان مأیوس شدند و هم دین خدا به کمال خود رسیده است. و منظور از «الذین کفروا»؛ مطلق کفار هستند، چه بت پرستان و چه یهود و نصاری و غیر ایشان.
آن روز معین، همان هجدهم ذی الحجه ی سال دهم هجرت و روز غدیر خم است. کفار قبل از نزول این آیه، امید داشتند که بتوانند اسلام را از هر طریقی که شده نابود کنند و این خطر روز به روز مسلمانان را تهدید می کرد، لذا جا داشت که مؤمنان از آن برحذر باشند و خداوند به مؤمنان فرمود: «فلا تخشوهم...»؛ پس از امروز دیگر از آن خطر نترسید.
کفار به خاطر آنکه دین اسلام، عزّت آنها را از بین می برد و جلوی هوا و هوس های آنها را می گرفت، از دین مسلمانان، انزجار داشتند، کفار می خواستند نور خدا را خاموش سازند تا ارکان شرک که در حال تزلزل قرار داشت را تحکیم بخشند و دوست داشتند مسلمانان را نیز به کفر بازگردانند.
از این رو آنان از طریق فتنه افکنی و نفاق و تفرقه در میان مسلمانان و رواج خرافات، فساد دین اسلام را نشانه گرفته بودند تا این بنیان بلند و مستحکم را سرنگون سازند، کفار پس از اجرای نقشه های شومشان وقتی از زوال دین اسلام ناامید شدند، آخرین امیدشان آن بود که به زودی دعوتگر این دعوت؛ یعنی رسول خدا (ص) از دنیا می رود و فرزند ذکوری هم که اهدافش را دنبال کند، ندارد پس با مردن و کشته شدن او، اثرش منقطع و یاد و نامش از دل ها می رود، همانطور که یاد سلاطین و جباران چنین بوده است. این مسأله کفار را به طمع انداخته و امیدوار ساخته بود و خوب این معنا بدیهی است که کمال دین از جهت احکام و معارفش به هر درجه ای که باشد به خودی خود نمی تواند خودش را حفظ کند و هر دینی که از بین رفته و به خرافات آلوده شده، به خاطر از بین رفتن حاملین آن دین و کارگردانان آن بوده است. امّا خداوند عزیز تنها امید کفار را به یأس و ناامیدی مبدّل ساخت و با نصب جانشین رسول خدا (ص) آنان را ناامید کرد و با ولایت علی (ع) و اولاد طاهرینش (ع)، راه پیامبر استمرار یافت.(4)
مفسر تفسیر مبین:
آیه ی «الیوم یئس...»؛ اعلام می کند؛ دین مسلمانان از ناحیه کفار در امنیت است و هیچ فساد و زوالی متوجه دین اسلام نمی شود، مگر از ناحیه خود مسلمانان به اینکه این نعمت تامّه الهی را کفران کنند و آن را ترک گویند، در آن وقت است که خداوند، نعمت خود را از مسلمانان سلب خواهد کرد و آنان را به نقمت و خواری دچار ساخته و ترس و گرسنگی را بر آنان مسلّط می سازد.
و با مطالعه تاریخ جوامع اسلامی می توان به روشنی آنچه گفته شد را مشاهده کرد.
«افلا تخشوهم...»؛ اکنون که اسلام، ایمن است، از کفار نهراسید و از من بترسید که اگر مخالفتم کنید و مرتکب گناه شوید، کیفر خواهید شد و نعمت به نقمت مبدّل خواهد شد.
مفسر تفسیر المیزان:
«خدای تعالی در کتابش، بندگان خود را در هیچ بابی و هیچ مطلبی از عذاب خودش تحذیر نکرده، مگر در باب ولایت.(5)
«الیوم اکملت لکم دینکم»؛ کلمه ی اکمال و کلمه اتمام، معنایی نزدیک به هم دارند. راغب می گوید:
کمال هر چیزی عبارت است از اینکه غرض از آن چیز حاصل بشود. و تمام بودن هر چیز، منتهی شدن آن به حدی است که دیگر احتیاجی به چیزی خارج از خودش نداشته باشد. برخلاف ناقص که نیازمند چیزی از خارج از دانش است تا او را تمام کند. بنابراین با ولایت علی (ع) آن معارف و احکام به نام دین که باید اثری داشته باشد، دارا شده است.(6)
پس حاصل معنای آیه این است؛ مجموع معارف دینیه ای که بر شما نازل کردیم را با حکم ولایت کامل کردیم و نعمت تمام نمودیم... و وقتی دین خدا در تشریعش با نصب ولیّ امر به حدّ کمال رسید و نعمت تمام شد؛ «رضیتُ لکم الإسلام دینا»؛ من اسلام را بدان جهت که دین ادیان توحیدی است برای شما پسندیدم.(7)
از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: «این آیه، هنگامی نازل شد که پیامبر (ص) در روز غدیر خم، در حین بازگشت از حجه الوداع، علی (ع) را برای مردم پیشوا ساخت، و می فرمایند: «آخرین امر واجبی که خداوند نازل فرمود، همین است و بعد از آن دیگر، فریضه ای نازل نشد.» (8)
ابی هارون عبدی از ابوسعید خدری روایت کرده است که؛ چون این آیه نازل شد، پیامبر فرمود: «الله اکبر که دین خدا کامل و نعمت تمام شد و خدا از رسالت من و ولایت علی بن ابی طالب بعد از من، خشنود گردید» و فرمود: «هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست. خدایا، دوستانش را دوست و دشمنانش را دشمن بدار، یارانش را یاری و دشمنانش را خوار کن.» (9)
فرات ابن احنف گفته است: «به امام عرض کردم: فدایتان شوم آیا مسلمانان عیدی با فضیلت تر، از اعیاد فطر، قربان، روز جمعه و روز عرفه دارند؟»
امام (ع) فرمود: «آری، عیدی با فضیلت تر، بزرگ تر و شریف تر نزد خداوند هست و آن روزی است که خداوند، دین را کامل کرد و بر پیامبرش (ص) این آیه را نازل فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الإسلام دینا.»
فرات گفته است: از آن حضرت پرسیدم: آن روز چه روزی است؟
حضرت صادق (ع) فرمود: «آنگاه که پیامبران بنی اسرائیل می خواستند جانشین و پیشوای بعد از خود را برگزینند، پس از انتخاب او، آن روز را عید قرار می دادند و آن روز، روزی است که رسول خدا (ص) علی (ع) را برای امامت مردم برافراشت و آن آیه نازل گردید و دین کامل گشت و نعمت بر مؤمنان تمام شد...» (10) و صدوق نیز به همین مضمون حدیثی را از امام صادق (ع) و رسول خدا (ص) نقل کرده است.(11)
مفسر تفسیر نور:
طبق روایات شیعه و سنّی، این قسمت از آیه: «الیوم اکملت...» پس از نصب علی بن ابیطالب (ص) به امامت در غدیر خم نازل شده است.
د: غیر از دلائل نقلی، تحلیل عقلی نیز همین را می رساند، چون چهار مهم برای آن روز بیان شده است:
1ــ روز یأس کافران، 2ــ روز کمال دین، 3ــ روز اتمام نعمت الهی بر مردم، 4ــ روزی که اسلام به عنوان «دین» و یک مذهب کامل، مورد پسند خدا قرار گرفته است. حال اگر وقایع روزهای تاریخ اسلام را بررسی کنیم، هیچ روز مهمّی مانند بعثت، هجرت، فتح مکه، پیروزی در جنگ ها و ... با همه ی ارزشهایی که داشته اند، شامل این چهار صفت مهمّ مطرح شده در این آیه نیستند. حتی حجه الوداع هم به این اهمیّت نیست، چون حج، جزیی از دین است نه همه ی دین.
امّا بعثت، اولین روز شروع رسالت پیامبر اکرم (ص) است که هرگز نمی توان گفت روز اول بعثت، دین کامل شده است.
امّا هجرت، روز فرار پیامبر (ص) به فرمان خداست، روز حمله ی کفار به خانه پیامبر است نه روز یأس آنان.
امّا روزهای پیروزی در جنگ بدر و خندق و ... تنها کفاری که در صحنه ی نبرد بودند مأیوس می شدند، نه همه کفار، در حالی که قرآن می فرماید: «الیوم یئس الذین کفروا...» همه کفار مأیوس شدند. امّا حجه الوداع که مردم آداب حج را در محضر پیامبر (ص) آموختند، تنها حج مردم با آموزش پیامبر کامل شد، نه همه ی دین در حالی که قرآن می فرماید: «الیوم اکملت لکم دینکم»
امّا غدیر خم روزی است که خداوند فرمان نصب حضرت علی را به جانشینی پیامبر (ص) صادر کرد، تنها آن روز است که چهار عنوان ذکر شده را در آیه «اکملت، اتممت، رضیت، یئس الذین کفروا» با آن منطبق است.
امّا یأس کفار، به خاطر آن بود که وقتی تهمت و جنگ و سوءقصد بر ضد پیامبر، نافرجام ماند، تنها امید آنها مرگ پیامبر (ص) بود. نصب علی بن ابیطالب (ع) به همه فهماند که اگر آن حضرت پسری می داشت، بهتر از علی نبود و با مرگ او دین او محو نمی شود، زیرا شخصی چون علی بن ابیطالب (ع) جانشین پیامبر (ص) و رهبر امت اسلام خواهد بود. اینجا بود که همه ی کفار مأیوس شدند. امّا کمال دین، به خاطر آن است که اگر مقررات و قوانین کامل وضع شود، لکن برای امت و جامعه، رهبری معصوم و کامل تعیین نشود، مقررات ناقص می ماند.
اتمام نعمت، به خاطر آن است که قرآن بزرگترین نعمت را نعمت رهبری و هدایت معرفی کرده است، اگر پیامبر اکرم (ص) از دنیا برود و مردم را بی سرپرست بگذارد، کاری کرده که یک چوپان نسبت به گله نمی کند. چگونه بدون تعیین رهبری الهی نعمت تمام می شود. همچنین رضایت خداوند، برای آن است که هرگاه قانون کامل و مجری عادل بهم گره بخورد رضایت پروردگار حاصل می شود.
بنابراین اگر هر یک از اکمال دین، اتمام نعمت، رضایت حق و یأس کفار به تنهایی در روزی اتفاق افتد، کافی است که آن روز از ایام الله باشد. تا چه رسد به روزی مثل غدیر، که همه ی این ویژگی ها را یک جا دارد. به همین دلیل در روایات اهل بیت (ع) عید غدیر، از بزرگترین اعیاد به شمار آمده است.
آثار اشیا، گاهی مترتّب بر جمع بودن همه اجزای آن است، مثل روزه، که اگر یک لحظه هم پیش از اذان، افطار کنیم، باطل می شود، از این جهت کلمه «تمام» به کار رفته است: «اتَموا الصیام الی اللیل» و گاهی به گونه ای است که هر جزء، اثر خود را دارد، مثل تلاوت آیات قرآن، که کمالش در تلاوت همه ی آن است و هر قدر هم خوانده شود، ثواب دارد. گاهی بعضی اجزا به گونه ای است که اگر نباشد، یک مجموعه ناقص است، هر چند همه ی اجزای دیگر هم باشد، مثل خلبان و راننده که هواپیما و ماشین بدون آنها بی ثمر و بی فایده است.
رهبری و ولایتِ حق هم چنین است، چون انسان را با خدا گره می زند و بدون آن، آفریده ها و نعمت ها به نقمت تبدیل می شود و انسان را به خدا نمی رساند.
در آیه 109 بقره، تمایل کفار نسبت به انحراف مسلمانان از راه خودشان مطرح شده است. خداوند فرمان داد:
شما اغماض کنید تا امر الهی برسد. پس مسلمانان منتظر حکم قاطعی بودند که کفار را مأیوس سازد، تا اینکه آیه ی «الیوم اکملت...» نازل شد.
پیام ها:
1ــ اسلام، دینی جامع است و همه ی نیازهای طبیعی و روحی انسان را مورد توجّه قرار داده و نظر صریح می دهد.(حُرّمت»...
2ــ مهمّ ترین روزنه ی امید کفار، مرگ پیامبر بود که با تعیین حضرت علی (ع) به رهبری، آن روزنه بسته شد.(الیوم یئس...»
3ــ اگر رهبر غدیر در جامعه باشد، مسلمانان نباید ترسی داشته باشند.(فلا تخشوهم)
4ــ اگر دشمن خارجی هم شما را رها کند، دشمن داخلی وجود دارد که باید با خشیت از خدا به مقابله او رفت.
(فلا تخشوهم و اخشون)
5 ــ اگر مسلمانان از خط رهبری غدیر دست برنمی داشتند، هیچ خطری، از سوی کفار متوجّه آنان نمی شد.
(فلا تخشوهم)
6ــ کفار، از دین کامل می ترسند، نه دینی که رهبرش تسلیم، جهادش تعطیل، منابعش تاراج و مردمش متفرّق باشند.
(الیوم یئس... الیوم أکملت لکم دینکم)
7ــ اگر کفار از شما مأیوس نشده اند، چه بسا نقصی از نظر رهبری در دین شماست.(الیوم یئس... الیوم اکملتُ)
8 ــ دین بدون رهبر، کامل نیست.(اکملت لکم دینکم)
9ــ قوام مکتب به رهبری صحیح است و تنها با وجود آن، کفار مأیوس می شوند، نه با چیز دیگر.
(الیوم یئس الذین کفروا... الیوم اکملت لکم دینکم)
10ــ همه ی نعمت ها بدون رهبری الهی ناقص است.
(الیوم... أتممت علیکم نعمتی)
11ــ نصب علی (ع) به امامت، اتمام نعمت است، (اتممت علیکم نعمتی) و رها کردن ولایت او کفران نعمت و ناسپاسی نعمت، عواقب سوئی دارد.(12) (فکفرت بأنعم الله فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون)
12ــ اسلام بی رهبر، مورد رضای خدا نیست.
(الیوم رضیتُ لکم الاسلام)
مفسر تفسیر نمونه:
ولایت علی (ع)؛ کامل کننده ی دین و تمام کننده ی نعمت:
این بحث در میان مفسران است که منظور از «الیوم» که در این آیه دوبار تکرار شده، چیست؛ یعنی کدام روز است که این چهار جهت در آن جمع شده:
هم کافران در آن مأیوس شده اند، هم دین کامل شده و هم نعمت خدا تکامل یافته و هم خداوند آیین اسلام را آیین نهایی مردم جهان پذیرفته است. مفسران در این باره سخنان بسیاری گفته اند؛ ولی شکی در این نیست که چنین روزی باید روز بسیار مهمّی در تاریخ زندگی پیامبر (ص) باشد.
در این میان، تمام مفسران شیعه، این روز مهمّ را روز هجدهم ذی الحجه یعنی روز غدیر خم می دانند؛ روزی که پیامبر اسلام (ص) امیرالمؤمنین علی (ع) را به طور رسمی برای جانشینی خود تعیین کرد. آن روز بود که کفار در میان امواج یأس فرو رفتند؛ زیرا انتظار داشتند آیین اسلام قائم به شخص باشد و با از میان رفتن پیغمبر (ص) اوضاع به حال سابق برگردد و اسلام به تدریج برچیده شود؛ امّا هنگامی که مشاهده کردند مردی که از نظر تقوی و علم و قدرت و عدالت بعد از پیامبر (ص) در میان مسلمین بی نظیر است، به جانشینی پیامبر (ص) انتخاب شده و پیامبر (ص) از مردم برای او بیعت گرفته، نومیدی آنها را فرا گرفت و فهمیدند که اسلام، آیینی ریشه دار و پایدار است. در این روز بود که آیین اسلام به تکامل واقعی خود رسید؛ زیرا بدون تعیین جانشین برای پیامبر (ص) و بدون روشن شدن وضع آینده ی مسلمانان، این آیین به تکامل نهایی نمی رسید.
آن روز بود که نعمت خدا با تعیین رهبر لایقی همچون علی (ع) برای آینده ی مردم تکمیل شد و نیز آن روز بود که اسلام با تکمیل شدن برنامه هایش، به مثابه آیینی نهایی و جهانی از طرف خداوند پذیرفته شد.
در روایتی نقل شده که پیامبر (ص) در غدیر خم علی (ع) را ولی امر مردم معرفی کرد و مردم متفرق نشده بودند که آیه ی «الیوم اکلمت لکم دینکم...» نازل شد. در این موقع، پیامبر (ص) فرمود: «الله اکبر بر تکمیل دین و اتمام نعمت پروردگار و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی (ع) بعد از من.» سپس فرمود:
«هر کس من مولای اویم، علی (ع) مولای اوست. خداوندا، آن کس که او را دوست دارد، دوست بدار و آن کس که او را دشمن دارد، دشمن بدار. هر کس او را یاری کند، یاری کن و هر کس دست از یاری اش بردارد، دست از او بردار.»
در اینجا سؤالی باقی می ماند که این قسمت از آیه مربوط به جریان غدیر است، چرا ضمیمه ی مطالبی شده که درباره ی گوشت های حلال و حرام است. در پاسخ باید گفت که ممکن است قرار دادن آیه ی مربوط به غدیر در لابه لای احکام مربوط به غذاهای حلال و حرام، برای محافظت از تحریف و حذف و تغییر آن بوده باشد؛ زیرا بسیار می شود که برای محفوظ ماندن یک چیز نفیس و ارزشمند، آن را با چیزهای ساده ای می آمیزند تا کمتر جلب توجّه کند. حوادثی که در آخرین ساعات عمر پیامبر (ص) واقع شد و مخالف صریحی که از طرف بعضی افراد با نوشتن وصیّت نامه از طرف پیامبر (ص) به عمل آمد، تا آنجا که حتّی پیامبر (ص) را ــ العیاذ بالله ــ متّهم به هذیان و گفتن سخنان ناموزون کردند، شاهد گویایی است بر این که بعضی از افراد حساسیت خاصی در مورد جانشینی پیامبر داشتند و برای انکار آن حد و مرزی قائل نبودند. آیا نباید چنین پیش بینی هایی بشود و با مطالب ساده ای آمیخته گردد که کمتر توجّه مخالفان سرسخت را جلب کند؟! از این گذشته، اسناد مربوط به روز غدیر، در بسیاری از کتب اهل تسنّن نیز آمده است.(13)
مفسر تفسیر راهنما:
1ــ کفار تا آخرین سالهای حیات پیامبر (ص) از شکست دادن اسلام ناامید شده بودند.(الیوم یئس الذین کفروا من دینکم)
چون تمام وقایعی که آیه ی شریفه، می تواند ناظر به آنها باشد ــ با توجه به شأن نزولها ــ در آخرین سالهای عمر شریف پیامبر (ص) اتفاق افتاده است.
2ــ امید کفار و دشمنان اسلام به شکست اسلام، (در آینده و پس از پیامبرص) تا پیش از نزول آیه «الیوم یئس الذین کفروا»
الیوم یئس الذین کفروا من دینکم
3ــ لزوم ترس از خدا و نترسیدن از دشمنان دین
فلا تخشوهم و اخشون
4ــ نفی هر گونه قدرت در مقابل قدرت خدا
(فلا تخشوهم و اخشون)
5 ــ خطر آسیب پذیری دین با تشدید انحرافات داخلی، پس از فراغت از ناحیه ی دشمن خارجی
الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون
6ــ دین اسلام، شریعتی کامل و مورد رضایت خداوند است.
با توجّه به اینکه بحث در این بخش از آیه درباره ی اکمال دین و مصونیت آن از خطر دشمن خارجی است، می توان گفت هدف از فرمان به ترسیدن از خداوند (واخشون) پس از دفع خطر دشمنان از آسیب رسانی به دین، این است که مبادا مسلمانان خود، به معارف دین ضربه زده و اساس آن را تهدید کنند.
7ــ روز غدیر (روز نصب علی (ع) به امامت)، روز اکمال دین و اتمام نعمت خداوند بر مسلمانان است.
الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی
مراد از «الیوم اکملت...»، با توجه به شأن نزول آیه و روایات متعدد، روز غدیر خم بوده که پیامبر (ص) حضرت علی (ع) را به امامت منصوب کرد.
8 ــ تعیین امامت و رهبری علی (ع) در روز غدیر، موجب اکمال دین و اتمام نعمت شد.
الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی
9ــ ولایت و امامت، مکمّل اسلام است. الیوم اکملت لکم دینکم
10ــ دین کامل، تنها دین (اسلام که) مورد پسند خداوند است می باشد.
11ــ اسلام، نام رسمی دین خاتم پیامبران است.
12ــ ولایت و امامت، متمّم نعمت خداوند بر مردم است.
الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی
ذکر اتمام نعمت پس از اکمال دین با تعیین امامت و رهبری، می تواند اشاره به این معنا باشد که تعیین امامت، موجب اتمام نعمت شده است.
13ــ دین اسلام، نعمت والای الهی برای مردم است.
الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی
نسبت دادن نعمت به خداوند، حاکی از بزرگی آن نعمت می باشد. مراد از نعمت، دین اسلام است و خداوند با نسبت دادن آن به خویش و گفتن «نعمتی» عظمت والای آن را به مردم گوشزد کرده است.
14ــ روز نصب حضرت علی (ع) به امامت و رهبری، روز یأس دشمنان دین از شکست اسلام است.
الیوم یئس الذین کفروا... الیوم اکملت لکم دینکم سیاق و لحن آیه حکایت از آن دارد که بین این دو فراز از آیه (یعنی «الیوم یئس» و «الیوم اکملت»)، ارتباط کامل وجود دارد و می رساند که یأس دشمنان، ریشه در اکمال و اتمام دین دارد و این کمال و تمامیت ــ با توجّه به شأن نزول ــ با نصب حضرت علی (ع) تحقق پذیرفته است.
15ــ جایگاه ویژه و والای امامت و ولایت در اسلام
الیوم یئس... الیوم اکملت لکم دینکم
16ــ عظمت و اهمیت روز غدیر خم
الیوم یئس... الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی
17ــ اسلام همراه با ولایت، دین کامل و مورد رضایت خداست.
الیوم... و رضیت لکم الاسلام دینا
18ــ خداوند، تعیین کننده ی علی (ع) به ولایت و امامت بر مؤمنان
الیوم اکملت... و اتممت علیکم نعمتی و رضیت

اعطای بهترین جایگاه در آخرت

ان المتقین فی جنات و نهر، فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر
به یقین اهل تقوی در باغهای بهشتی و کنار نهرها منزل می گزینند. در منزلگاه صدق و حقیقت نزد خداوند عزت و سلطنت جاودانی داشته و متنعمند.(قمر55 ــ 54)
گفتیم که خداوند متعال انسان را طوری آفریده است که می تواند بالاتر از همه ی موجودات قرار گیرد، «خلیفه ی خداوند» یعنی جانشین منحصر بفرد خدا شود و در نهایت نیز در منزلگاه صدق و حقیقت نزد خداوند متعال، عزت و سلطنت جاودانی همراه با سعادت ابدی داشته باشد.
تفسیر المیزان:
(نعمت حضور نزد ملیک مقتدر) نعمتی است که نعمت (ی) با آن (برابر) نیست و سروری است که غمی با آن نمی باشد و بقایی است که فنایی با آن نیست...
تفسیر در المنثور:
متقین برخوردار از جایگاهی والا و زوال ناپذیر در پیشگاه خداوندند.
تفسیر راهنما:
تصدیق کنندگان پیامبران، برخوردار از مقامی والا در نزد خداوندند. متقین در بهشت، علاوه بر نعمتهای مادی، برخوردار از مقامات معنوی (فوق العاده) هستند.
تفسیر نمونه:
آخرین آیه ی سوره ی «قمر» توضیح بیشتری برای جایگاه متقین داده، چنین می گوید: «آنها در جایگاه صدق و حق و راستی نزد خداوند مالک قادر قرار دارند» (فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر).
چه توصیف جالبی در این آیه از جایگاه پرهیزگاران شده است؟ دو ویژگی دارد که همه ی امتیازات در آن جمع است: نخست اینکه آنجا جایگاه صدق است و هیچگونه باطل و بیهودگی در آن راه ندارد، سراسر حق است و تمام وعده های خداوند درباره ی بهشت در آنجا عینیت پیدا می کند. و صدق آنها آشکار می شود.
دیگر اینکه: در جوار و قرب خدا است، همان چیزی که از کلمه «عند» (نزد) استفاده می شود که اشاره به نهایت قرب و نزدیکی معنوی است نه جسمانی، آن هم نسبت به خداوندی که هم مالک است و هم قادر هرگونه نعمت و موهبتی در قبضه قدرت و در فرمان حکومت و مالکیت او است، و به همین دلیل در پذیرایی این میهمانان گرامی فروگذار نخواهد کرد، و تنها خودش می داند چه مواهبی برای آنها آماده ساخته است.
قابل توجه اینکه: در این دو آیه که سخن از مواهب و پاداشهای بهشتی است نخست از مواهب مادی آنها که باغهای وسیع و نهرهای جاری است سخن می گوید، سپس از پاداش بزرگ معنوی آنها که حضور در پیشگاه قرب ملیک مقتدر است، تا انسان را مرحله به مرحله آماده کند، و روح او را به پرواز درآورد و در شور و نشاط فرو برد، به خصوص که تعبیراتی همچون «ملیک» و «مقتدر و نیز «مقعد صدق» همگی دلالت بر دوام و بقای این حضور و قرب معنوی دارد.

پی نوشت ها :

1.تین 4.
2.حجر 29 و ص 72.
3.مؤمنون 14.
4.ترجمه المیزان، ج 5، ص 282 ــ 284، نمونه، ج 4، ص 263، فرات الکوفی، ج 1، ص 118، التبیان، ج 3، ص 435، جوامع، ج 1، ص 312، من هدی القرآن، ج 2، ص 296.
5.ترجمه المیزان، ج 5، ص 287.
6.ترجمه المیزان، ج 5، ص 289.
7.ترجمه المیزان، ج 5، ص 292.
8.تفاسیر: نورالثقلین، ج 1، ص 587، ترجمه مجمع البیان، ج 6، ص 203، القمی، ج 1، ص 162 ــ عیاشی، ج 1، ص 292، حدیث التبیان، ج 3، ص 435ــ جوامع الجامع، ج 1، ص 312 ــ البرهان، ج 2، ص 224.
9.ترجمه مجمع البیان، ج 6، ص 203 ــ البرهان، ج 2، ص 224، مشروح غدیر خم در حدیث 2910 از کتاب روضه الواعظین، ابن الفارسی نقل شده است.
10.تفسیر فرات الکوفی، ج 1، ص 118.
11.تفسیر: نورالثقلین، ج 1، ص 589.
12.قرآن کریم همراه با شرح آیات منتخب به نقل از نمونه، ج 4، صفحات 271 تا 264.
13.قرآن کریم همراه با شرح آیات منتخب به نقل از نمونه، ج 4، صفحات 271 تا 264.

منبع: کامرانیان، عباسعلی، جنگ نرم، بررسی توطئه شیاطین علیه امت اسلامی،(1387)، قم، انتشارات نور قرآن و اهل بیت علیهم السلام، چاپ اول.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.