بررسی راهبردهای حامیان «انتخابات آزاد - مهندسی انتخابات»
«انتخابات آزاد» کلیدواژهی اصلی خط خبری رسانههای معارض از مهرماه سال جاری بدین سو بوده است. مقصود جریان معارض از اصطلاحِ تشکیکبرانگیز انتخابات آزاد، به طور کلی شامل ردصلاحیتها توسط شورای نگهبان، مهندسی رأی مردم از طریق سیستم دولتی، تخلفات انتخاباتی و... است که نهادهای نظارتی و به ویژه روند تأییدصلاحیتها را در کانون هجمهی تبلیغاتی این ایده قرار داده است. جریان فتنه با طرح شعار انتخابات آزاد و پیوند زدن آن با مهندسی انتخابات در صدد القای دوگانهای هستند که گویای این مطلب است که اگر انتخابات آزاد نباشد، لاجرم فرمایشی و مهندسیشده است.به همین منظور، عبارت «انتخابات آزاد» و «مهندسی انتخابات» کلیدواژههای دوقطبی بودند که در هفتههای گذشته، بیشترین مانور تبلیغاتی را به خود اختصاص دادهاند و فضای رسانهای و سیاسی جریان فتنه را تغذیه و اشباع کردهاند؛ موضوعی که حتی با عتاب مقام معظم رهبری در جمع مردم قم، مبنی بر واضح بودن آزادی انتخابات در جمهوری اسلامی، از دستور کار جریان فتنه خارج نشد و تا کنون توسط فتنهگران امتداد یافته است.
هاشمی رفسنجانی، به عنوان بازیگردان اصلی ایدهی فتنهانگیز انتخابات آزاد و عناصر شاخص جریان اصلاحاتـفتنه، چهرهها و لایههای سیاسی و اجتماعی طرح دوقطبی انتخابات آزاد و مهندسی انتخابات را تشکیل میدهند.
تأکید بر واژهی انتخابات آزاد، در دیدارها و اظهارات هاشمی بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است. به عنوان نمونه، هاشمی در دیدار جمعی از اعضای انجمن اسلامی ادوار دانشگاههای تهران و تبریز بر برگزاری انتخابات آزاد تأکید کرده و اظهار داشته است: «اولین قدم در بازگشت تعادل به جامعه، برگزاری انتخابات آزاد، شفاف و قانونی است. با تحقق این امر همهی نیروهای سیاسی فعال و مردم به نتیجهی بیرونآمده از صندوقها تمکین کرده و با همکاری و یاریرسانی به دولت، مشکلات و معضلات کشور به یاری خداوند برطرف خواهد شد.»1
سید محمد خاتمی نیز از این مانور تبلیغاتی بینصیب نبوده و در جایجای اظهارات و دیدارهای خود، به ویژه از مهرماه بدین سو، بر این واژه تأکید کرده است. به عنوان مثال، پیام وی در 16 آذر 91 خطاب به انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی مملو از لزوم و چندوچون انتخابات آزاد است: «بازگشت به موازین مورد خواست ملت ما، که در انقلاب ما تجلی داشت، به خصوص انتخابات آزاد، فراگیر و سالم در کشور ماست و این یعنی رعایت حق و حرمت مردم که صاحب اصلی کشور مردم و مملکتاند و حاکمیت عقلانیت و اعتدال که همهی اینها از مسیر انتخابات آزاد، به گونهای که همهی گروهها و تشکلها و همهی پایبندان به اصل عمل در چارچوب قانون اساسی در آن بتوانند حضور داشته باشند، تحقق پیدا میکند.»2
حسن روحانی، یکی دیگر از کاندیداهای دولت وحدت ملی، مانند سران فتنه بر انتخابات آزاد تأکید کرده و اظهار داشته است: «انتخابات 92 فرصتی برای برگزاری انتخابات آزاد با حضور حداکثری همهی جناحها، گروههای سیاسی و مردم است.»3
«رضا پهلوی»، پسر محمدرضای معدوم، از دیگر پرچمداران علم انتخابات آزاد است. وی در این زمینه میگوید: «برای دستیابی به حکومت صندوق رأی و حاکمیت پایدار مردم بر مردم در ایران، در چارچوب برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه بر اساس معیارهای بینالمللی، از پا نخواهیم نشست... ما باید با خرد جمعی خطر جنگ را از بین ببریم و از دنیا و سازمانهای حقوق بشری دنیا بخواهیم که ما را در انجام خواست برگزاری یک انتخابات آزاد کمک کنند!»4
همگام با ربع پهلوی، فتنهگران خارجنشین نیز بارها بر طبل انتخابات آزاد کوبیدهاند. روزنامهها و رسانههای وابسته به جریان اصلاحطلب نیز همگام با چهرههای خود در صدد شبههافکنی بودهاند. روزنامهی اعتماد در گفتوگویی با «محمدرضا خاتمی»، دبیرکل حزب منحلشدهی مشارکت، از قول وی دربارهی حضور یا عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات آینده نوشت: «اصلاحطلبان زمانی میآیند که انتخابات آزاد باشد. هدف، برگزاری انتخابات آزاد است. برگزاری انتخابات آزاد یعنی اعلام عملی تغییر سیاستها و یعنی همه چیز و همه کس در چارچوب قانون.»5
الف) اهداف طراحی دوقطبی انتخابات آزاد و مهندسی انتخابات
ادعای برگزاری انتخابات نمایشی و مهندسیشده و کوبیدن بر طبل انتخابات آزاد، ادعا و طرحی حسابشده است که با هدفگذاری دقیق و منسجم صورت گرفته است.به طور کلی، تشکیکآفرینی در سلامت انتخابات، به انفعال کشیدن نظام برای پاسخگویی به صحت انتخابات گذشته و آینده، بیاعتبارسازی نهادهای نظارتی و مخالفت با اصل روند تأییدصلاحیتها توسط شورای نگهبان، هدف اولیهی هجمهی تبلیغاتی و بمباران رسانهای از طراحی دوقطبی انتخابات آزاد و مهندسی انتخابات است:
1. القای شک و تردید در صحت انتخابات گذشته (به ویژه راستنمایی دروغ تقلب در انتخابات 88 ) و آتی، کاهش مشارکت عمومی در انتخابات و بدبینی مردم به نظام
جریان معارض تلاش میکند با القای برگزاری انتخابات به صورت مهندسیشده و ادعای جانبداری مسئولین انتخاباتی، به سیاهنمایی در اذهان عمومی بپردازد تا پایبندی به اصل انتخابات آزاد و منصفانه، حداقل در ذهن بخشی از نیروهای اجتماعی، مخدوش شود و با بیاعتمادسازی مردم نسبت به نظام، مشارکت عمومی در انتخابات و شاخص مقبولیت نظام کاهش پیدا کند.
رهبر انقلاب نیز در دیدار جمعی از طلاب و مردم قم، که به مناسبت سالگرد قیام 19 دی برگزار شده بود، با مطرح کردن نکات بسیار مهمی دربارهی انتخابات ریاستجمهوری، تعریضی به کسانی وارد کردند که با هدفی خاص، دم از «انتخابات آزاد» میزنند. ایشان یکی از اهداف این طرح را بدبین کردن مردم و از شور و هیجان انداختن انتخابات دانستند: «یکی از هدفها این است که کاری کنند که انتخابات بدون حضور پرشور و همگانی مردم برگزار شود... آن کسانی که در داخل این حرفها را میزنند، ممکن است غفلت کنند. من میگویم غفلت نکنید، حواستان باشد، کار شما جدول مورد نظر دشمن را پر نکند؛ مقصود او را تکمیل و تتمیم نکند. این یکی از راههای از شور و هیجان انداختنِ انتخابات است.»
2. زیر سؤال بردن کارآمدی نظام و الگوی مردمسالاری دینی در منطقه و جهان
نظام سلطه با پیش فرستادن جریانِ شکستخوردهی انتخابات 88، با تمام توان به دنبال آن است تا با حاشیهسازی و شبههافکنی در روند انتخابات و هیئت اجرایی و نظارتی آن، ماهیت انتخابات در ایران به عنوان الگوی جامع مردمسالاری دینی را زیر سؤال برد و در نهایت نظام جمهوری اسلامی را ناکارآمد نشان دهد.
3. فرار به جلو در برابر شکست احتمالی کاندیداهای منتسب به جریان فتنه در انتخابات 92
ناتوانی اصلاحطلبان در دستیابی به قدرت، پس از ناکامیها و ضعفهای اجرایی و عقیدتی آنها در دو دولت سازندگی و اصلاحات، آنها را به این نتیجه رسانده است که برای سرپوش گذاردن بر مقبولیت حداقلی خود، ادعای سازماندهیشده بودن و غیرآزادانه بودن انتخابات را مطرح کنند. اظهارات سید محمد خاتمی در این زمینه مؤید این امر است. وی هدف از فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان را تنها حضور در صحنه ـبخوانید تلاش برای بقاـ میداند و زمینهی پیروزی را بعید و موکول به برگزاری انتخابات آزاد اعلام میکند. حال آنکه در انتخابات گذشته و حتی دو دورهی انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم، تمامی کاندیداهای مورد نظر جریان معارض به هر طریقی تأییدصلاحیت شدهاند و پا به میدان رقابت انتخاباتی گذاشتهاند، ولی این مردم بودهاند که اقبالی به آنها نشان ندادهاند: «ما واقعاً نمیخواهیم برای قدرت تلاش کنیم و زمینهی آن هم الآن فراهم نیست، زیرا راه مطلوب رفتن از مسیر فعالیتهای مدنی است که متأسفانه خیلی از راهها بسته شده است. میخواهیم در صحنه حضور داشته باشیم و از اسلام و انقلاب و حقوق و حرمت مردم دفاع کنیم و از روشهای موجود انتقاد کنیم. البته اگر انتخابات آزاد برگزار شود و نقدها هم بشود، مردم انتخاب میکنند.»8
4. احیای بدنهی رادیکال جریان فتنه
احیای بدنهی رادیکال فتنهی 88 دیگر هدف طراحی کلیدواژهی انتخابات آزاد و مهندسی بودن انتخابات است که با تشکیک در سلامت انتخابات، بحراننمایی و تشدید مطالبهگری مخالفین نسبت به حاکمیت، این جنبش را بازتولید میکند و با نزدیک شدن به انتخابات و افزایش هیجانات، وارد فاز بعدی، یعنی اعتراض به نحوهی احراز صلاحیتها و سپس نتیجهی انتخابات، میشود. دقیقاً از همین روست که کلیدواژهی انتخابات آزاد و فرمایشی خواندن انتخابات در واقع به معنای گذر از جمهوری اسلامی است. ربع پهلوی، با توجه به هوش سیاسی سرشار خود! در اولین اظهارات خود، پرده از غایت طرح انتخابات آزاد برداشته و صراحتاً هدف از مطرح کردن بحث انتخابات آزاد را «گذشتن از سد جمهوری اسلامی» از طریق انتخابات آزاد و با راههایی همچون «نافرمانیهای مدنی همچون اعتصابات سراسری» بیان کرده است.
ب) پیشنیازها، راهبردها و تاکتیکهای حامی ایدهی دوقطبی انتخابات آزاد یا مهندسی انتخابات
1. ورود زودهنگام به مباحث انتخاباتیورود زودهنگام به مباحث انتخاباتی، بر خلاف توصیههای رهبر انقلاب،9اولین بستر تمهیدکنندهی نیات جریان اصلاحاتـفتنه بود که حداقل نه ماه پیش از انتخابات، با موضعگیریها، دیدارها، نشستها و سفرهای انتخاباتی برخی سران این جریان، به ویژه شخص خاتمی، هاشمی و عبدالله نوری، آغاز شد. در تیرماه 91، با مصاحبهها و نشستهای انتخاباتی، کلید ورود کشور به فاز انتخاباتی در رسانههای جریان فتنه زده شد و از مهرماه تا کنون، روزانه اخباری از مصاحبهها، دیدارها و نشستهای انتخاباتی این جریان منتشر میشود. ورود زودهنگام به فضای انتخاباتی سبب شد تا فضای فکری و رسانهای کشور هر چه سیاسی و جناحیتر، با فضای سیاسیزدهی پیش از انتخابات 88 شبیهسازی و صورتبندی شود تا امکان ورود به فازهای هیجانی قویتری در ماههای بعد تسهیل شود.
2. بسترسازی برای حضور فعالانهی جریان فتنهـاصلاحات در انتخابات
جریان فتنه پس از ورود زودهنگام کشور به فاز انتخاباتی، در گام بعدی تلاش کرده است اصلاحات را پای اصلی انتخابات معرفی کند، اجازه حذف خودبهخودی آنها را در فضای جامعه ندهد و نظرات خود را به عنوان واقعیاتی نشان دهد که در صورت برآورده نشدن آنها، نظام بایستی هزینهی سنگینتر از سال 88 را بپردازد. قرارگاه تیم فتنه در این مقطع، به شیوههای گوناگون برای بازیابی چهرهی سیاسی خود در انتخابات ریاستجمهوری برنامهریزی کرده است.
3. کنار گذاردن راهبرد تحریم و تأکید بر حضور جریان معارض به هر شیوهای
در وهلهی اول، جوابگو نبودن ایدهی تحریم انتخابات سبب شده است تا سخن گفتن از «تحریم» انتخابات، حداقل بسامد لفظی و محتوایی را داشته باشد. بر خلاف انتخابات گذشته، به ویژه انتخابات مجلس نهم در سال گذشته، که «تحریم» راهبرد بسیاری از گروههای اپوزیسیون و ضدانقلاب و جریان اصلاحطلب بود، در فضای انتخابات کنونی، کمترین صحبتی از سوی سران این جریان و حتی تحریمکنندگان انتخابات قبلی مبنی بر تحریم انتخابات، تا کنون صورت نگرفته است و موضعگیریهای انتخاباتی عناصر شاخص اصلاحطلب و فتنهگر، بر خلاف ادوار گذشته انتخاباتی، هرگز «تحریم» انتخابات را پژواک نمیدهد.
ضرورت حضور جریان اصلاحاتـفتنه به حدی برای این جریان مبرم بود که حتی از لزوم تعامل و گفتوگو با اصولگرایان نیز سخن به میان آمد و از این رو، موضوع «انتخابات آزاد»، «مهندسی انتخابات» و بالاخره شاهکلید «وحدت و گفتوگو» از ماهها پیش بر زبان عناصر اردوگاه اصلاحات (اولین بار از سوی سعید حجاریان)10 جاری شد.
به عنوان نمونه، سید محمد خاتمی در دیدار با اعضای ستاد برگزاری کنگرهی بزرگ اصلاحطلبان، با توصیه به جمع حاضر در خصوص گشودن باب تعامل و گفتوگو با عقلای اصولگرا، اظهار داشت: «من معتقدم نباید اصولگرا و اصلاحطلب را به طور مطلق مقابل هم قرار دهیم. در میان اصولگرایان افرادی هستند اندیشمند، دلسوز و مدافع جمهوریت و اسلامیت نظام؛ هرچند که آنها رقیب ما محسوب میشوند، اما هر دو دلسوز انقلابیم و باید گفتوگو کنیم و تعامل داشته باشیم.»11
طرح دولت وحدت ملی نیز واگویهای دیگر از اعتراف و اذعان جریان فتنه در ناتوانی از دستیابی این جریان به اریکهی قدرت است که علیرغم کاستیهای انکارناپذیر آن، در صدد است شرایط کشور را نیز بحرانی و نیازمند توافق و ائتلاف گروههای مختلف قدرت نشان دهد.
لذا تأکید بر حضور در انتخابات به هر راه و طریقی، جریان فتنه را به این نتیجهگیری رسانید که برای این حضور و بقا، به ایدهی برگزاری انتخابات آزاد و بدون پیششرط توسل جوید. بدیهی است سازوکار تأییدصلاحیت کاندیداها توسط شورای نگهبان (که وظیفهی قانونی و ذاتی این نهاد است) اولین سد پیش روی جریان معارض در فرآیند انتخابات است و بنابراین مقابلهجویی و به چالش کشیدن نفس این اصل قانونی و عقلی نظام جمهوری اسلامی، در دستور کار نخست این جریان قرار گرفته است. ایراد شبهات حقوقی به اصل تأیید صلاحیت، هجمه به جایگاه شورای نگهبان و حتی ترور شخصیتی مسئولان این شورا، به ویژه آیتالله جنتی، دبیر این شورا، بخشهایی از پازل راهبردی مقابله با اصل تأییدصلاحیت به شمار میروند
4. بحراننمایی و اصرار بر وضعیت اضطراری و بنبست در کشور
بحراننمایی، سیاهنمایی از اوضاع داخلی و خارجی کشور، بزرگنمایی مشکلات اقتصادی، اصرار و تأکید مستمر بر وجود شرایط اضطرار و وضعیت قرمز در کشور، ناکارآمدنمایی نظام و بیثبات نشان دادن اوضاع امنیتی و اقتصادی، فاز دیگر پروژهی بسترسازی برای حضور جریان معارض در انتخابات است؛ امری که با ایجاد التهاب در بازار ارز و طلا، خودرو و کالاهای اساسی، تا حدودی پشتوانهی عملی نیز یافته است. از این رو، «بازگشت تعادل به جامعه» و «دولت اعتدال»، در کنار برگزاری «انتخابات آزاد، شفاف و قانونی»، مهمترین مؤکدات این راهبرد هستند که با مانور گسترده بر اخبار کارگری، بیکاری، گرانی، بازار ارز و طلا و بمباران تبلیغاتی مبنی بر تأثیرگذار بودن تحریمها علیه کشور صورت میپذیرند.
5. منجیسازی از جریان اصلاحاتـفتنه
جریان فتنه، برای آمادهسازی زمینهی حضور در انتخابات، با توسل به حربهی انتخابات آزاد، به عملیات روانی گستردهای روی آورده است تا ناکارآمدی اصولگرایان را به اثبات برساند و بالعکس، اصلاحطلبان را ناجی مردم در این شرایط معرفی کند. منجیسازی از جریان معارض و اغراق در پایگاه مردمی بالای سران و عناصر جریان اصلاحات فتنه، به ویژه اغراق در پایگاه اجتماعی شخص هاشمی و خاتمی، قطعهی دیگر پازل انتخاباتی جریان معارض در مقطع پیش از تأییدصلاحیت است که ارتباط تنگاتنگی با بحراننمایی از وضعیت کشور دارد.
بدین منظور، حتی جریان اصلاحاتـفتنه در صدد برآمد با مقایسهی کارنامهی ضعیف دو دولت سازندگی و اصلاحات با وضعیت فعلی، به تطهیر و سفیدنمایی بیلان اقتصادی، سیاسی و حتی وادادگی فرهنگی خود در این دو دوره بپردازد و وضعیت کشور را در هفت سال گذشته، بدون هیچ دستاورد و نقطهی مثبتی ارزیابی کند. اظهارات و مواضع این روزهای اصلاحطلبان مملو از کلیدواژههای مرتبط با مطلوبیت اهورایی دولتهای اصلاحات و سازندگی است.
نکتهی دیگر آنکه این جریان، بر خلاف همسویی ایدئولوژیک و حتی اجرایی با دولت کنونی، نوک هجمهی خود را نه علیه سران قوهی مجریه، بلکه تحت عنوان دولت اصولگرا و حتی دولت نزدیک به رهبری قرار داده و تلاش نموده است انتقادات را نه فقط متوجه دولت، بلکه منتسب به کل جریان اصولگرایی و انقلابی و نیز شخص رهبری معرفی کند.
6. ایجاد بحرانهای امنیتی و بیثباتی سیاسی
جریان فتنه در زمینهسازی برای ایجاد فضای بحرانی در کشور، همچنین تلاش میکند با طرح ادعاهای واهی، فضای داخلی را ناامن معرفی کند و ادعای حاکم بودن فضای امنیتی و جو خفقان را در کشور بنماید. در این راهبرد، که حامی ایدهی انتخابات آزاد است، جریان معارض با هماهنگی سرویسهای بیگانه امیدوارند با ایجاد یک بحران امنیتی در داخل کشور، مانند آنچه در انتخابات ریاستجمهوری قبل مشاهده کردیم، کشور را برای تن دادن به خواستههای نامشروع خود در زمینهی هستهای و سیاسی (از جمله طرح سازش و مذاکرهی بدون شرط با آمریکا) تحت فشار قرار دهند.
بیثباتسازی سیاسی، در این مقطع، به ویژه با استمتاع از جریان نفوذی در دولت، پدیدهی دیگری است که با تنشآفرینیها و نقش این جریان در اختلافافکنی بین قوا و ارکان نظام (دولت و رهبری، دولت و مجلس، دولت و روحانیت، دولت و قوهی قضائیه) دنبال میشود. این پدیده تا حدی فضای سیاسی کشور را، به ویژه پس از استیضاح وزیر کار، رفاه و تعاون، مسموم کرده است. ضمن تلاش برای از اعتبار انداختن دولت از سوی مجلس، حتی از طرح ایجاد دولت موقت و عزل احمدینژاد در شبکههای مجازی این جریان سخن گفته میشود.
7. دخالت غرب با شدت یافتن تحریمها و فشارهای فزایندهی بینالمللی
جریان فتنه به دنبال ترکیب راهبردی خود، همزمان با تحریم (به عنوان عامل خارجی)، در پی شورش خودی علیه خودی (به عنوان فاکتور داخلی) است. بدیهی است تحریمهای چندگانهی غرب، در کنار عوامل مخل اقتصاد کشور، همچون عملیات روانی در سیاهنمایی از وضعیت معیشتی، عدم همکاری در مدیریت کشور و تنشجویی، سر دادن وعدههای غیرکارشناسانه در امور اقتصادی و... از دیگر اموری است که میتواند در کنار تحت فشار قرار دادن نظام به تمکین از کاندیداهای جریان فتنه، به شکلگیری یک «هرجومرج اجتماعی» قبل، حین یا بعد از انتخابات ریاستجمهوری آتی کمک کند.
ج) سناریوهای مطلوب جریان فتنه از پیگیری ایدهی انتخابات آزاد
با وجود اینکه حدود پنج ماه تا انتخابات باقی مانده است، اصلاحطلبان هنوز نتوانستهاند بر کاندیدای واحدی به اجماع برسند، اما به نظر میرسد هدف اولیهی جریان معارض از طرح موضوع انتخابات آزاد، زمینهسازی در جهت باز کردن راهی برای تأییدصلاحیت عناصر سرشناس و رأیآورتر فتنه، از جمله هاشمی یا خاتمی و اطمینان کامل از این تأییدصلاحیت است. لذا اصلاحطلبان درجهچندمی همچون حسن روحانی، عارف، شریعتمداری و... که احتمال تأییدصلاحیت آنها تا حد زیادی وجود دارد و نیز گزینههایی چون موسوی و کروبی، با توجه به تقابل آشکاری که در فتنهی 88 با نظام داشتند و رویکرد صریحتر نظام در قبال آنها و همچنین نفرت بیشتر عمومی نسبت به ایشان، اهداف بعیدتری برای طرح کلیدواژهی انتخابات آزاد به شمار میروند. برگزاری دیدارهای متعدد انتخاباتی، از جمله نشست انتخاباتی پرحاشیهی هاشمی با خبرنگاران همسو با فتنه نیز مصداقی از ارادهی این جریان بر این موضوع است که آنها نگران تأییدصلاحیت رهبران پشتپردهی این جریان و نه امثال موسوی و کروبی هستند و با طرح این ایده تلاش میکنند با فشار بر نظام، از تأییدصلاحیت این طیف از سران فتنهی 88 اطمینان حاصل کنند.از سویی، سناریوی تشکیک در سلامت انتخابات با رمز «انتخابات آزاد» در یک شبیهسازی با همین سناریو در انتخابات 88 با رمز «تقلب»، نشان از برنامهریزی و عزم جریان معارض برای ورود به مرحلهی پس از تأییدصلاحیتها و ایجاد زمینههای یک انقلاب انتخاباتی با تجربهگیری از نقاط ضعف و علل شکست این جریان در انتخابات گذشته دارد. سرمایهگذاری بر اعتراضات شهرهای کوچک، علاوه بر به میدان آوردن طبقهی متوسط در کلانشهرها، تأکید بر ورود عملی و جدیتر بیگانگان در مسائل کشور (به ویژه با ایدهی نظارت بینالمللی بر انتخابات و تشدید تحریمها)، همافزایی شکافها و گسلهای اجتماعی و تبدیل فضای انتخاباتی از رقابت مدیریتی و «درون نظام» به رقابت هویتی و «برون نظام» از دیگر سناریوهایی است که جریان معارض برای دستیابی به آن تلاش میکند تا بدین طریق انتخابات 92 را به صحنهی اعتراض و فتنهای فراگیر در سطح کشور تبدیل نماید.
روشن است تأکید بر آرامش سیاسی و برگزاری انتخابات در فضایی آرام و در عین حال پرشور و بانشاط، با رعایت اخلاق سیاسی و تقوای جمعی، مهمترین راهبردی است که میتواند ایدههای فتنهانگیزانهی داخلی و خارجی را با فضل خداوند نقش بر آب سازد.
پینوشتها:
1. مشرق، 4 دی 91.
2.http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=1391102500009
3. تسنیم، 12 دی 9.
4. https://balatarin.com/permlink/2012/9/29/3159019
5. www.rahesabz.net/story/60077/
6. گفتوگوی زندهی تلویزیونی از شبکهی یک سیما، 3 دی 91.
7. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21890
8. http://www.mardomsalari.com/template1/News.aspx?NID=147445
9. http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=10000
10. سرمقالهی روزنامهی شرق، سعید حجاریان، 10 تیر 91.
11. انتخابات ایران، 5 دی 91.
/ج