جدول شمارهی یک:
مقایسهی تعداد رأیدهندگان با میزان مشارکت در انتخابات مجلس (از ابتدای انقلاب تا 1391)
دورههای مجالس/ سال برگزاری انتخابات |
جمعیت رأیدهندگان |
میزان مشارکت |
مجلس اول/1358 |
10 میلیون و 875 هزار و 969 نفر |
52% |
مجلس دوم/1363 |
15 میلیون و 607 هزار و 306 نفر |
65% |
مجلس سوم/1367 |
16 میلیون و 714 هزار و 281 نفر |
60% |
مجلس چهارم/1371 |
18 میلیون و 767 هزار و 42 نفر |
58% |
مجلس پنجم/1374 |
24 میلیون و 682 هزار و 3شش86 نفر |
71% |
مجلس ششم/1378 |
26 میلیون و 82 هزار و 157 نفر |
67% |
مجلس هفتم/1382 |
23 میلیون و 734 هزار و 677 نفر |
51% |
مجلس هشتم/1386 |
22 میلیون و 350 هزار و 254 نفر |
51% |
مجلس نهم/1390 |
30 میلیون و 905 هزار و 605 نفر |
64٪ |
جدول شمارهی دو:
مقایسه تعداد رأیدهندگان با میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری (از ابتدای انقلاب تا 1391)
دوره های ریاستجمهوری/ |
جمعیت رأیدهندگان |
میزان مشارکت |
5بهمن 1358/ ریاستجمهوری اول |
14 میلیون و 152 هزار و 887 |
67٫42٪ |
20مرداد 1360/ ریاستجمهوری دوم |
14میلیون و 573 هزار و 493 |
64٫24٪ |
10مهر 1360/ ریاستجمهوری سوم |
16 میلیون و 847 هزار و 715 |
74٫26٪ |
25مرداد 1364/ ریاستجمهوری چهارم |
14 میلیون و 238 هزار و 578 |
54٫78٪ |
6مرداد 1368/ ریاستجمهوری پنجم |
16 میلیون و 452 هزار و 562 |
54٫59٪ |
21خرداد 1372/ ریاستجمهوری ششم |
16 میلیون و 796 هزار و 755 |
50٫66٪ |
2خرداد 1376/ ریاستجمهوری هفتم |
29 میلیون و 145 هزار و 754 |
79٫93٪ |
18خرداد/ریاستجمهوری هشتم |
28 میلیون و 155 هزار و 969 |
66٫77٪ |
3تیر 1384/ ریاستجمهوری نهم |
27 میلیون و 958 هزار و 931 |
59٫76٪ |
22خرداد 1388/ ریاستجمهوری دهم |
39 میلیون و 371 هزار و 214 |
84٫83٪ |
حدود یک ماه تا تاریخ 24 خردادماه 1392 و انتخابات ریاستجمهوری یازدهم در دههی چهارم انقلاب مانده است. تصمیم بر آن است تا با بازخوانی نقش بیگانگان در انتخابات گذشته، زمینهها، شگردها، ابزارهای بهکارگرفته از سوی آنها در هنگامهی رقابتهای انتخاباتی را ببینیم که در انتخابات آتی با چه برنامهها و تکنیکهایی از سوی دشمنان روبهرو خواهیم بود.
الف) ابزارهای دشمنان جمهوری اسلامی یا نظام سلطهی غرب علیه گفتمان انقلاب اسلامی چه بوده است و چگونه به کار گرفته شده است؟
برای بررسی ابزارهای مورد استفاده از سوی بیگانگان، لازم است جدیدترین نظریات ارتباطی وسایل ارتباط جمعی را مورد کنکاش و تحقیق قرار خواهیم داد تا از طریق آن به اهداف و زوایای پنهان قدرت عصر جدید، یعنی «وسایل ارتباط جمعی» یا همان «رسانهها»، پی ببریم.
به طور کلی، عناصر تشکیلدهنده در یک فرآیند ارتباطی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: الف) سختافزارهای ارتباطی که شامل عناصر مادی پیامها نظیر ماهوارهها، تجهیزات فرستنده، گیرنده و ایستگاههای رله ماکروویوها هستند و ب) نرمافزارهای ارتباطی، که مهارتهای فنی و روشهای استفاده از سختافزارها را در بر میگیرد؛ مانند برنامهها، محتواها، مهارتهای انسانی و آموزشی. از جنبهی نرمافزاری انواع تجمعات انسانی در ارتباطات انسانی را میتوان در چهار قالب تصویر کرد: گروه (group)، انبوه خلق، توده (mass)، همگان (public).
گاربریل تارد، جرمشناس فرانسوی، در رابطه با ایجاد همگانها در جامعه در دوران جدید معتقد است: «در همگانها تمایلات مختلف با یکدیگر برخورد دارند و بر هم دیگر نفوذ کرده و دگرگون میشوند؛ سرانجام قالب نهایی خود را پیدا میکنند. این ارتباط ارگانیک باعث میشود که در امور اجتماعی مهم و شکلگیری افکار عمومی گونهی خاصی ایجاد شود. ساختار همگانها دارای نفوذ اجتماعی هستند. وسایل ارتباط جمعی در فرآیندهای سیاسی این فرصت را دارند تا با همبستگی اجتماعی، گروههای صنفی را از طریق شرکت در انتخابات عمومی به نمایش بگذارند. وسایل ارتباط جمعی نوین نظیر رادیو و تلویزیون و شبکههای اجتماعی... در جوامع غربی یا جوامعی که با مدل دمکراسی غربی بازسازی شدهاند، استعداد و شرایط به وجود آمدن گونهی خاصی از جامعه را دارند.»
همان طور که گاربریل تارد نیز اشاره داشت، وسایل ارتباط جمعی یا به طور خاص رسانهها در عصر جدید (عصر رسانهها) نقش جامعهسازی را دارند و با ورود به هر نوع جامعهای که دمکراسی غربی در آن راه یافته است و بستر کار یعنی دمکراسی از نوع مدل غربی آن فراهم باشد، رسانهها میتوانند به تدریج، با همگانسازی، شکل جدیدی از جامعه را ایجاد کنند. با این سرمایهگذاری رسانهای، مدیران رسانهها، در واقع نظام سلطه، به اهداف از پیش تعیینشدهی خود در کشورهای هدف دست خواهند یافت.
ژان کازنو، جامعهشناس رادیو و تلویزیون، دربارهی نقش ایجاد همگان و نقشآفرینی و مشارکت مردم میگوید: «این اندیشه در نظر مردم، چه عادی و چه تحصیلکرده، رواج یافته است که وسایل ارتباط جمعی قدرتی فوق تصور دارند و میتوانند افکار فلسفی و سیاسی را منقلب نموده، شکل تازهای بسازند و تمام رفتارها را هدایت نمایند. بر اساس این اصل، این عقیده نیز رواج یافته که مبارزات انتخاباتی، از طریق تلویزیون، موجبات القای انتخابکنندگان را فراهم میآورد؛ زیرا حزب یا شخصی که بیش از همه از تلویزیون استفاده میکند لزوماً از انتخابات پیروز بیرون خواهد آمد. پس، باید به ذهن و انسانها رسوخ کرد و از این طریق، اندیشهی آنان را در جهت خواست خود جهت بخشید.» (ژان کازنو، 1387) پس از تبیین نظریهی همگانسازی یا جامعهسازی رسانهها در عصر جدید، به سراغ برنامههای مورد استفاده جبههی رسانهای نظام سلطه خواهیم رفت.
ب) سرفصلهای مشترک رسانههای بیگانه علیه انتخابات ایران طی سه دورهی گذشته (سازندگی، اصلاحات و احمدینژاد)
بعد از شناخت زمین دشمن و ابزارآلات جنگ نرم در عصر جدید یعنی رسانهها، شناخت اهداف و برنامههای که از سوی کشورهای غربی در انتخابات دولتهای آقایان هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، محمود احمدینژاد برای کاهش میزان مشارکت مردم به عنوان سرمایه و پشتوانهی اصلی جمهوری اسلامی ایران پیاده شده مهم است. به طور کلی، میتوان در تمامی انتخابات ریاستجمهوری پنجم تا دهم فرمول انتخاباتی دشمن را در جنگ نرم دشمن علیه انتخابات چنین جمعبندی کرد که با هدف عدم مشارکت یا کاهش مشارکت مردم در صحنهی سیاسی کلید خورده است. نمودار ذیل این اهداف و برنامهها را نشان میدهد:
شواهدی در دست است که نشان میدهد کشور انگلیس به عنوان بازیگر اصلی نظام سلطهی غرب، در طول سالهای گذشته، فعالیت خود را در ایام انتخابات دوچندان کرده است و با استفاده از تمام نیروهای انسانی خود در داخل و خارج کشور با برچسبهای خبرنگار، بازگشت اتباع ایرانیـانگلیسی کارکنان محلی سفارت، استفاده از رسانههای انگلیسی و... تلاش کرده است فضای انتخاباتی در ایران را مدیریت کند:
1. شاهد اول:
سایت تابناک، در تاریخ 30 خرداد 1390، طی یادداشتی تحلیلی از انتخابات ریاستجمهوری سال 88 مینویسد: «یک وجه مشترک در سیاست انگلیس برای انتخابات لبنان و ایران وجود داشته که قابل توجه است. در جریان انتخابات لبنان 4 یا 5 هواپیمای بزرگ چارتر وظیفهی انتقال لبنانیهای مقیم انگلیس را به بیروت جهت شرکت در انتخابات از سوی دولت انگلیس بر عهده دارد و سه هفته به 22 خرداد پروازهای "ایرانایر" با وجود جایگزین شدن پروازهای بزرگ باز هم با کمبود جا مواجه میشوند؛ البته در سال 88 سیاست انگلیس بسیج چهرههایی است که میپندارد میتوانند به عنوان اعضای اتاق فکر در روند رأیگیری مردم مؤثر باشند.»
یا در جای دیگری مینویسد: «اهمیت انتخابات ایران برای لندن تا آن حد بوده است که در سال 88، مجموعاً 55 خبرنگار از رسانههای انگلیس تحت عنوان پوشش انتخابات به ایران سفر کردند. این گروه 55نفره رسانهای بعد از پایان برگزاری انتخابات به دلیل اینکه نتیجهی آنچه که آنها انتظارش را میکشیدند نبود، سخنگویی جریان متعرض را بر عهده گرفتند.»
2.شاهد دوم، فعالیتهای مداخلهجویانهی بیبیسی فارسی:
انگلیس به عنوان کشوری که سالیان درازی در ایران حضور داشته است و تجارب مختلفی از سالیان دراز استعمار غیرمستقیم ایران با خود دارد، با هدف صحنهگردانی انتخابات جمهوری اسلامی، به طور معمول، از شبکههای فارسیزبان از جمله بیبیسی فارسی بهرهبرداری زیادی در این مهم میکند؛ اما عقبهی بیبیسی کجاست؟ اتاق فکر بیبیسی توسط چه کسانی اداره میشوند؟ در پاسخ به این سؤالات حسین فردوست، یکی از برجستهترین چهرههای اطلاعاتی رژیم پهلوی (که دورههای آموزشی خود را زیر نظر متخصصان سرویس جاسوسی انگلستان MI-6 گذرانده بود)، در کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد 1، ص 329) ذیل بحث جنگ روانی به بنگاه بیبیسی میپردازد و مینویسد: «بیبیسی یک سازمان تخصصی است که توسط یک کمیسیون عالی اداره میشود. در این کمیسیون برجستهترین کارشناسان سیاست خارجی انگلیس عضویت دارند، ولی طبعاً این به معنای استقلال ارگان فوق نیست؛ بلکه بیبیسی خود یک ارگان مهم سیاستگذار در مجموعه نهادهای سیاسی انگلیس است و مسلماً در هماهنگی با MI-6 عمل میکند و در کمیسیون عالی آن یک یا دو نمایندهی MI-6 حضور دارند. در رابطه با هر کشوری که برنامه پخش میشود نیز بیبیسی دارای یک کمیسیون تخصصی است... نکتهی قابل توجه دیگر، که در چارچوب آییننامهی جنگ روانی قرار دارد، این است که مسلماً بیبیسی در شرایط خاص و در موارد مهم کمیسیون عالی بیبیسی اجازهی پخش اخبار ساختگی را میدهد.»
بیبیسی، که در طول فعالیت خود همواره از تنظیم و پخش خبر به شیوهی شبهخبر (Pseudo-news) و تلفیق سختخبر (Hard News) و نرمخبر (Software News)در آستانهی انتخابات پیروی کرده است و پس از آن با سوئیچ کردن این شیوههای خبری به یکدیگر، اهداف شبههسازی، بحرانافکنی و هدایت افکار عمومی به انگیختگی و نضج آشوب را هدایت میکند. یکی از ترفندها و تکنیکهای اصلی بیبیسی، که در این سالها در انتخاباتهای جمهوری اسلامی به کار گرفته شده است، روش «قورباغهی پخته» است. این روش، که برای بیبیسی توفیقاتی نیز داشته، به این صورت است که کلیت مباحث از قبل در یک دایره طراحی شده است. کارشناسان استودیو دلایلی را در قالب تحلیل مطرح میکنند و سپس ارتباط مستقیم با برخی آدمهای معمولی تحت عنوان مخاطبان بیبیسی انجام میشود و بعد از این ارتباط، با رئیس ستاد مردمی فلان آقا و سخنگوی ستاد فلانی، بحث انتخاباتی را ادامه میدهد و در ادامه، مجدداً کارشناسان داخل استودیو جملگی صحبتهای یکدیگر را کپی میکنند و با کمی شاخوبرگ اضافه به خورد بینندگان شبکه میدهند تا اغراض بیبیسی را به مخاطبان القا کنند.
در واقع، در جنگ نرم غرب به نمایندگی کشور انگلیس علیه جمهوری اسلامی، با حلقهی اول ناتو رسانهای، منابع خبری غیرفارسی از جمله آسوشیتدپرس، یونایتد پرس، رویترز و فرانسپرس و سیانان، بیبیسی، صدای آمریکا و فاکسنیوز و غیره و حلقهی دوم متشکل از شبکههای خبری فارسیزبان از جمله تلویزیون صدای آمریکا و تلویزیون فارسی بیبیسی پازل جنگ نرم یا جنگ رسانهای را علیه جمهوری اسلامی کامل میکند.
3. شاهد سوم فعالیت سفارتخانهی کشورهای غربی به خصوص انگلیس در انتخابات:
بر اساس گزارشهای نهادهای امنیتیـاطلاعاتی دستکم 17 سفارتخانهی کشورهای غربی نظیر انگلیس، آلمان، ایتالیا، فرانسه، کانادا و دانمارک با همهی توان در طول سالهای گذشته در عرصهی انتخابات وارد شدهاند. نمونهی عینی آن همین انتخابات ریاستجمهوری دهم سال 88 بود؛ به طوری که چند کارمند محلی سفارت انگلیس در تهران دستگیر و دو نفر از دیپلماتهای این کشور در ایران به دلیل عملکرد مداخلهجویانه و حضور در اغتشاشات از کشور اخراج شدند. ساختارشناسی سفارت انگلیس در تهران نشان میدهد کشور انگلیس تلاش مضاعفی در بر هم زدن فضای آرام و نتایج انتخابات در کشور داشته است. با نگاهی به تعداد کارمندان ثابت و کارکنان محلی، یعنی حدود 25 نفر کارکنان ثابت سفارت و حدود 150 نفر کارکنان محلی، روشن میشود که از گذشتههای دور، انگلیس دارای کارکنان محلی فراوان ایرانی بوده که بسیاری از آنان را در بخشهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و حتی امنیتی و همچنین باغ قلهک به کار گرفته است. جالب است که بدانید، به دلیل رابطهی تنگاتنگ دولت انگلیس و آمریکا، گزارشهای سفارت انگلیس در تهران به آمریکا هم ارسال میشود و این گزارشها به عنوان یک منبع غنی در اختیار آمریکاییها قرار میگیرد.
به طور کلی، میتوان رویکردهای کلی رسانههای نظام سلطه را در دو محور جمعبندی کرد:
1. فضاسازی متناسب با تحولات صحنهی انتخابات ایران، جهت اصلی آن هم سوق دادن مردم به سمت بیتفاوتسازی و عدم اهمیت شرکت در انتخابات.
2. ناتوی رسانهای غرب و آمریکا، به عنوان ابزار اجرایی سیاستهای مداخلهجویانهی نظام سلطه در جهت کامل کردن پازل دشمن، با تغییر رویکرد، تلاش میکنند تا فضای سیاسی انتخابات ایران را در جهت اهداف و منافع کشورهای متبوع خود مصادره کنند و با گلآلود کردن فضای انتخاباتی ماهی خود را بگیرند.
ج) راهبردهای مقابله با هجمههای فرهنگی دشمن و تقویت قدرت نرم کشور
تجربههای ذیقیمت انتخابات طی 34 سال گذشته از عمر نظام اسلامی دستاوردهای قابل توجهی داشته است. جمهوری اسلامی ایران، طی این بحرانسازیها و طرحهای براندازیها نه آنکه سر خم نکرده، بلکه در کوران روزگار آبدیدهتر هم شده است. اما برای آنکه اشتباهات و لغزشهای گذشته تکرار نگردد، راهکارهایی لازم است مانند نظارت جدی و هوشیارانهی دستگاهها و نهادهای امنیتیـاطلاعاتی در حوزهی سفارتخانههای کشورهای غربی و فعالیت کارکنان محلی آنها و تلاش مجدّانهی رسانهی ملی در رقابت با جذابیتها و شگردهای رسانهای نظام سلطه و رصد واقعی مقتضیات زمانیـمکانی کشور، اطلاعرسانی شفاف و صادقانه به مردم برای مقابله با دشمنان جمهوری اسلامی؛ ولی در عین حال توجه به اصولی راهبردی برای مردم و مسئولان نظام ضروری به نظر میرسد:
1. ملت بزرگ و با بصیرت ایران اسلامی در سال 57 برای دفاع از دین خدا، که همان اسلام عزیز است، قیام کردند. توجه دائمی به شعارها و آرمانهای انقلاب در ادامهی مسیر انقلاب امری بسیار ضروری است. خداوند متعال امانت خود (اسلام عزیز) را در این برههی تاریخی به دوش این ملت گذاشته است. اگر روزی ـخدا نکردهـ در این امانت خیانت شود، خداوند بر اساس سنت الهی امانت خود را از این امت پس خواهد گرفت و به امت مؤمن و مجاهد دیگری واگذار خواهد کرد و سرانجامی مانند قوم یهود ـخدا نکردهـ در انتظار انقلاب ایران خواهد بود که در امتحانات الهی مردود شدند. تا زمانی که مسئولان نظام و مردم خود را خدمتگزار اسلام عزیز بدانند توفیقات الهی نیز همراه این ملت خواهد بود و در مقابل دشمنان نظام سربلند و با عزت و سربلند خواهند بود. بنابراین دفاع از دین خدا، آرمانها و شعارهای انقلاب یکی از رموز ماندگاری و استقامت انقلاب بزرگ ایران در مقابل فشارها و تهدیدهای جبههی استکبار است.
2. واژهی «وحدت کلمه» بیش از صدها بار در ادبیات و گفتمان حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) تکرار شده است. هوشیاری سیاسی مسئولین نظام در ایجاد آرامش سیاسی، امنیت اخلاقی و... در جامعه امری ضروری و مبرهن است و پرهیز از باندبازی و جناحبازی در رقابتهای سیاسی مسئولان تکمیلکنندهی قسمت اول خواهد بود.
3. در طول این سالها، تنها «پشتیبانی از ولایت فقیه»، همان طور که معمار کبیر انقلاب بارها فرمودند بود، ضامن بقای نظام و غلبه بر تهدیدات دشمنان خواهد بود. «پشتیبانی» منحصر در حمایت فیزیکی از ولایت فقیه نمیشود، بلکه دنبالهروی از منویات رهبری توجه به فرمایشات معظم له از ارکان اساسی پایداری و ماندگاری انقلاب خواهد بود.
4. مشکلاتی نظیر گرانیها، تشویش در بازار و تولید ملی و صنعت زندگی را بر مردم سخت کرده است. مسئولان نظام، به عنوان خدمتگزاران به مردم، وظیفهی قانونی دارند تا بر اساس اختیارات، که ملت به آنها واگذار کرده است، در رفع و رجوع مشکلات مردم هر چه زودتر اقدامات و تصمیمات مقتضی را اعمال کنند. اتفاقاً ابلاغ سیاستهای کلی تولید ملی، حمایت از کار و سرمایهی ایرانی از سوی حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در خصوص اجرای بند یک اصل 110 قانون اساسی با ابلاغ سیاستهای کلی «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایهی ایرانی» که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده، در همین رابطه تنظیم گردیده است. این ابلاغیه دولت را مکلف کرده است برای تسریع در عملیاتی کردن این سیاستها، در کمترین زمان ممکن، راهکارها را تنظیم کند و پیگیریهای قانونی را انجام دهد. پر واضح است جلب رضایت عمومی، امنیت روانی و ثبات در اقتصاد جامعه باعث دلگرمی مضاعف مردم در جهت مشارکت گسترده در صحنهی انتخابات ریاستجمهوری سال آینده خواهد گردید.
پینوشتها:
1. ژان کازنو، جامعهشناسی وسایل ارتباط جمعی، ترجمهی دکتر باقر ساروخانی و دکتر منوچهر محسنی، ١٣٨٧، ویرایش اول، چاپ دهم.
2. بیبیسی فارسی،چرا بیش از 40 درصد مردم آمریکا رأی نمیدهند؟ امیر پیام، 14 آبان 1391.
/ج