نویسنده: دکتر ناصر اسدی
جایگاه «راهبرد مقاومت» در منظومهی سیاست خارجی امام خامنه ای (مدظله العالی)
سیاست خارجی هر کشور تداوم سیاست داخلی و پویشهای درون نظام یک کشور است. اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز برگرفته از اصول و ارزشهای نظام اسلامی و برآمده از انقلاب اسلامی ما است. رهبر معظم انقلاب دراین رابطه میگویند:
«اصول سیاست خارجی ما از اصول انقلاب ما جدا نیست. ما کار کوچکی که نکردیم؛ ما حادثه و پدیدهی جدید و عظیم و عمیق و ماندگاری را به وجود آوردیم که انقلاب اسلامی و ایجاد نظام جمهوری اسلامی است. ما چه در اول انقلاب اصول سیاست خارجی خودمان را تدوین کرده باشیم و چه نکرده باشیم، نفس ایجاد این حرکت و پدیدهی جدید در بطن خود تکلیف ما را در مسائل سیاست خارجی روشن کرده است. ما همچنان که نظام سلطه را در درون کشورمان با انقلاب برهم زدیم، نظام ارباب-رعیتی سیاسی و اجتماعی را برهم زدیم. دید ما در مسائل جهانی هم همین است. ما با نظام ارباب-رعیتی در سطج جهان مخالفیم؛ ما با نظام سلطه مخالفیم. اساس سیاست خارجی ما این است که ما این ایدهی مخالفت با سلطهگری و سلطهپذیری را به عنوان یک ستون مستحکم در فضای سیاست بینالمللی در سطح دولتها و ملتها استقرار دهیم.»(۱۳۸۳/۵/۲۵)
مطالعهی دیدگاهها و بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان میدهد که ایشان از یک منظومهی فکری یا گفتمانی مشخص در حوزهی سیاست خارجی برخوردار هستند که میتوان ساختار و مفاهیم اصلی در این شبکه بههمپیوستهی معنایی را ارائه نمود. ویژگی دیگر آن است که این مفاهیم از یک ثبات معنایی در طول زمان برخوردار میباشند و به مرور زمان رنگ عوض نکرده یا دچار استحالهی مفهومی نشدهاند بلکه در سیری تکاملی قرار دارند. ویژگی سوم نیز آن است که مفاهیم بنیادین سیاست خارجی در نگاه رهبر معظم انقلاب با یکدیگر همسو بوده و نقش مکمل یکدیگر را ایفا میکنند. به این جهت میتوان مجموعهی مفاهیم مورد تأکید ایشان در حوزهی سیاست خارجی را در قالب یک منظومهی فکری نگریست.
«نظام سلطه یعنی اینکه کسی در دنیا به اتکای سرنیزه و زور قلدری بکند و شرم نکند و دیگران هم قلدری او را تحمل کنند.»(۱۳۶۸/۱۰/۶)
حضرت آیتالله العظمی خامنهای ضمن مقصر دانستن دو طرف سلطهگر و سلطهپذیر در نظام سلطه، معتقدند که:
«دیو مهیب و نفرتانگیز سلطه، همهی ملتها را تهدید میکند و این تهدید فقط متوجه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی نیست بلکه متوجه همهی دنیا و اصل و اساس انسانیت است.»(۱۳۸۴/۹/۳۰)
«دلیل تقابل با نظام سلطه هم روشن است. اگر استکبار و دستگاه سلطه توانست بر کشوری تسلط یابد و در آن نفوذ پیدا کند، منافع آن ملت نادیده گرفته خواهد شد.»(۱۳۷۹/۸/۲۴)
در نگاه رهبر معظم انقلاب، ضدیت با نظام سلطه علاوهبر آنکه ریشه در تأمین منافع ملتها و حراست از کیان آن دارد، متکی و مستظهر به باورها و اعتقادات دینی نیز میباشد.
«هر جا اسلام باشد، رد ارکان نظام سلطهی جهان هم در آنجا هست. هر جا اسلام تشکیل بشود، ضدیت با ظلم، تجاوز، استعمار و استثمار و تحقیر مردم و ضدیت با بقیهی ملامح و نشانههای نظام سلطهی امروز دنیا نیز در آنجا هست. به همین خاطر است که جمهوری اسلامی با نظام کنونی تسلط و اقتدار در دنیا مخالف است.»(۱۳۶۹/۲/۲۲)
اکنون پرسش اینجاست که تقابل با نظام سلطه چگونه صورت میگیرد و کدام مفهوم به عنوان راهکار از سوی ایشان مطرح میشود. در نگاه آیتاللهالعظمی خامنهای این مهم از طریق مفهوم ایستادگی و مقاومت محقق میشود. در واقع، «مقاومت» مفهوم بنیادین دیگری در منظومهی سیاست خارجی ایشان است که با ضدیت با نظام سلطه ارتباط برقرار میکند.
«نظام جمهوری اسلامی، نظامی است که میخواهد سعادت مجموعههای انسانی را با همان پیامی که پیغمبران در طول تاریخ نبوتها آوردهاند و به بشر رساندهاند، تأمین کند و عملاً دارد پیام پیامبران را در مقابل پیام طواغیت عالم تصدیق میکند. طواغیت امروز هم هستند و بر اینها گران میآید و مقابله و معارضه میکنند. راه پیروزی در این چالش و رویارویی هم جز «ایستادگی همراه با ایمان و باور به خط و باور به راه خود» نیست. باید راه را باور داشته باشیم: « آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ »؛ یعنی آحاد مؤمنین به این راه، دست به دست هم بدهند و ایستادگی کنند؛ ایستادگی نشان بدهند. این راه پیشرفت و پیروزی است. اگر این کار را بکنند، پیروزی قطعی است.»(۱۳۸۵/۷/۱۸)
در ادامه به بیان مختصات مفهوم «مقاومت» در منظومهی معنایی رهبر معظم انقلاب میپردازیم:
«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا»؛ استقامت در راه درست نتیجهاش این است که خدای متعال اندوه و ترس را از یک انسان و یک جامعه سلب میکند و موفقیت را نصیب آنها میکند. ما راهی که انتخاب کردیم، راه خداست. راه خدا فقط به معنای عبادت کردن و در کنج نشستن نیست. راه خدا یعنی به سعادت رساندن جامعه انسانی. ملت ما این راه را انتخاب کرد. یعنی راه عدالت را، انصاف، راه عبودیت. الهی راه برای انسانها، راه برداری انسانها با یکدیگر و راه اخلاق نیکو و پسندیده و فضیلتهای انسانی و در این راه پافشاری هم کرده است. با سختیهایی که در این راه هست، مقابله کرده و از آنها نهراسیده است. انشاءالله میوههای شیرین و دلنشین این ایستادگی را خدای متعال به او خواهد چشاند.»(۱۳۸۵/۸/۲۱)
از آنجا که استقامت بر مسیر درست، راهی الهی است، سنت الهی نیز بر آن حاکم خواهد شد که «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا» آیتالله العظمی خامنهای در این خصوص میفرمایند:
«اگر سختیها را تحمل کردید، خدای متعال درهای فرج را خواهد گشود. اگر مجاهدت در راه خدا را بر جسم و نفس خودتان هموار کردید، خدای متعال روشنایی فرج را به شما نشان خواهد داد و درهای فرج را به روی شما باز خواهد کرد: «وَمَن یَتَّقِ اللَّـهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ». خدای متعال به برکت مجاهدت و به شرط ایستادگی بیرون از دایره محاسبه معمولی عقول بشری، درها را باز و راهها را هموار میکند.»(۱۳۷۶/۵/۲۹)
خدای متعال در دو جای قرآن به پیغمبرش میفرماید: «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ» و «وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ» استقامت کن، استقامت یعنی ایستادگی کردن، ادامه دادن، راه را دنبال کردن، متوقف نشدن، این رمز کار است، باید پیش برویم.»(۱۳۹۰/۱۱/۱۰)
و در جای دیگری بیان میکنند:
«خود این ایستادگی کار دشواری است. این «صراط» است. پل صراطی که مظهر آن را در روز قیامت برای ما تصویر کردهاند... پیغمبر فقط مأمور نیست که خودش ایستادگی کند، باید خیل عظیم مؤمنان را هم در همین راه به ایستادگی وادار کند.»(۱۳۸۵/۱/۶) عنوان «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا» خطاب سختی است که به خود پیغمبر است. این خطاب دل پیغمبر را میلرزاند. این به خاطر همین است که تغییر جهتگیریها و منحرف شدن از راه اصلی -که هویت اصلی هر انقلابی به آن جهتگیریهاست و در واقع سیرت انقلابها همین جهتگیریهای اصلی است- به کلی راه را عوض میکند و این انقلاب به هدفهای خود نمیرسد.»(۱۳۸۹/۳/۱۴)
رهبر معظم انقلاب براساس چنین اعتقادی بیان میدارند که:
« استقامت و ایستادگی جمهوری اسلامی، مظهر عدالتخواهی امیرالمؤمنین علیه السلام نیز است و وظیفه ملت ایران و بهخصوص مسئولان آن است که این الگو را هر چه بیشتر به نمونه اصلی خود نزدیک و شبیه سازند.»(۱۳۸۶/۵/۶)
«در مقابل بدخواهی و بددلی دشمن، تنها راهی که وجود دارد، ایستادگی ملتهاست. همچنان که ملت ایران این را تجربه کرد و ایستاد. شما با ایستادگی خودتان پیروز شدید و اگر این ایستادگی نبود، تا امروز بارها دشمن اغراض پلید خود را در ایران عزیز و میهن اسلامی ما اعمال و اجرا میکرد. ملتهای دیگر هم راهی جز ایستادگی ندارند. اگر ملتها ایستادگی کنند، خدا به آنها کمک میکنند. «وَلَیَنصُرَنَّ اللَّـهُ مَن یَنصُرُهُ» وعده الهی این است که اگر شما خدا را نصرت کردید، خدا هم شما را نصرت میکند. نمونهاش انقلاب اسلامی بود که شما خدا را نصرت کردید. خدا هم شما را نصرت کرد. نمونه دیگرش جنگ تحمیلی بود که شما خدا را نصرت کردید، خدا هم شما را یاری نمود و پیروز کرد. اگر کمک خدا نبود، امروز آمریکا روزگار سختی را برای کشور و ملت ایران پیش آورده بود و انتقام کشیده بود. تنها راه، ایستادگی است.»(۱۳۷۱/۳/۱۴)
و در جای دیگری میفرمایند:
«ملتهایی که برای هدفهای خودی ایستادگی میکنند، موفقند. ممکن است این موفقیت در کوتاهمدت به چشم آدمهای کوتاهبین نیاید اما بدون تردید این موفقیت تثبیت شده است و برو برگرد ندارد... موازنه قدرت در دنیا همهاش به یال و کوپال ظاهری و به چهره ابرقدرتی نیست؛ ایستادگی لازم است. ملت ما هم ایستادگی کرد و پیروز شد -هم در انقلاب، هم در جنگ،هم در دوران بعد از جنگ- امروز هم ایستادگی میکند و پیروز میشود. این فشارهایی که شما مشاهده میکنید -فشار تبلیغاتی، سیاسی، اقتصادی، یارگیریهای خائنانه و رذالتآمیز از درون کشور به وسیله دشمن- به خاطر این است که ملت ایران طبق آیه شریفه «قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا». سخن حق و خواسته مشروع و منطقی خود را -که در دست گرفتن امور خود و قطع دخالت بیگانگان و تکیه به حکم و دین الهی است- با صدای رسا اعلام کرده و پای آن محکم ایستاده است. اما چه کسی در این خصوص پیروز خواهد شد؟ ملت و ایستادگی اوست که پیروز خواهد شد.»(۱۳۸۰/۵/۳)
بر همین مبنا است که رهبر معظم انقلاب به وجود آمدن بیداری اسلامی را نتیجه ایستادگی ملت ایران میدانند و اظهار میکنند:
«اگر این شکسته شدن هیبت پوشالی ابرقدرتها -که با هیبت خودشان بیش از واقعیت وجود خودشان در دنیای انسانها تصرف میکنند- مسلمانها را در کشورهای مختلف به فکر انداخت و بیدار کرد، ایستادگی مردم ایران،مظلومیت ملت ایران در حوادث مختلف، در جنگ تحمیلی، در دوران سخت توأمان دفاع مقدس و تحریم -اینکه ملت ایران اینجور محکم ایستادند، باثبات پیش رفتند- ملتها را تکان داد. اگر این ثبات نبود، اگر این ایستادگی نبود، اگر این به چالش کشیدن هیبت دروغین ابرقدرتها نبود، ملتها وارد میدان نمیشدند؛ بیداری اسلامی به وجود نمیآمد؛ این حوادثی که امروز منطقه را دارد دگرگون میکند و نقش جدیدی میزند، به وجود نمیآمد. حوادث از یک نقطه شروع میشود و زنجیرهوار پیش میرود. اگر استقامت بود، صبر بود، تداوم در راه بود، استمرار عمل بود، آن وقت همه خیرات و همه برکات بر آن مترتب میشود. ایستادگی شرط اول است. ملتها در راهی که شروع میکنند،باید استقامت کنند؛ «فَلِذَلِکَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ». در قرآن کریم، دستور استقامت به نبی مکرم اسلامی در جاهای متعددی داده شده است؛ سرّش همین است. باید ایستاد. بایت ثبات به خرج داد. باید راه را گم نکرد، هدف را همواره در مقابل چشم داشت و به طور مستمر باید پیش رفت. اگر این شد، پیروزیها پیدرپی پیش خواهد آمد؛ همچنانکه برای ملت ایران پیش آمده است.»(۱۳۹۰/۱۰/۱۹)
«پیروزی ملت فلسطین در بازگرداندن حق خود، دشوارتر از پیروزیای که ملت ایران در ایجاد جمهوری اسلامی در ایران داشت، نیست و این هم تنها از طریق ایستادگی و مقاومت حاصل خواهد شد.»(۱۳۸۸/۱۲/۸)
ایشان در این خصوص خطاب به برادران و خواهران فلسطینی میگویند:
«جهادتان را ادامه دهید. ایستادگیتان را ادامه دهید. بدانید هیچ ملتی جز به وسیله ایستادگی و مبارزه نمیتواند شرف خود و هویت خود و استقلال خود را به دست آورد. به هیچ ملتی، دشمن با التماس چیزی نخواهد داد. هیچ ملتی به خاطر ضعیف بودن و گردن کج کردن در مقابل دشمن، به چیزی نمیرسد. هر ملتی که در دنیا به جایی رسیده است، به خاطر عزم و اراده و ایستادگی و سینه سپر کردن و سر را بالا نگه داشتن رسیده است. بعضی از ملتها این توان را ندارند؛ اما آن ملتی که به اسلام معتقد است، آن ملتی که به قرآن معتقد است، آن ملتی که به وعده خدا معتقد است، آن ملتی که معتقد است: «وَلَیَنصُرَنَّ اللَّـهُ مَن یَنصُرُهُ». هر که خدا و دین خدا را یاری کند، خدا با تأکید او را یاری خواهد کرد – این توانایی را دارد.»(۱۳۷۹/۷/۲۹)
«ما در نظام جمهوری اسلامی اهداف و مبانی و ارزشهایمان الهی است. لیکن ابزارها و روشها و انسانهایمان، مادی و بشریاند و آن اهداف الهی را هم صدیقین، انبیا، معصومین و ملائکه نمیخواهند در جامعه ما عمل کنند بلکه همین انسانها و آدمهای معمولی -که ملاحظه میکنید- میخواهند عمل کنند و آن اهداف والا و عالی را تحقق ببخشند. بنابراین احتمال خطا و آسیبپذیری در همه جا وجود دارد. البته به خاطر همین خطاها هم است که آسیبپذیریها به وجود میآید... در اهداف و مبانی، ملاک ما باید «فاستقم کما امرت» باشد. بههیچوجه عدول از مبانی و عدول از ارزشها جایز نیست؛ اهداف، اهداف الهی است و هیچ تردید، شک یا ارتدادی از این اهداف جایز نیست اما در روشها بایستی تکامل، اصلاح، تغییر و رفع خطا جزو کارهای دائمی و برنامههای همیشگی ما باشد؛ ببینیم کدام روش ما، ولو به آن عادت کرده باشیم، غلط است، آن را عوض و اصلاح کنیم، باید مراقب باشیم که جای این تغییرات عوض نشود؛ یعنی ما در زمینه اهداف، میگوییم استقامت؛ باید جای «هدف» را با «روش» اشتباه نکنیم. استقامت در روشها لازم نیست، استقامت در اهداف لازم است. در کار روشها آزمون و خطا جاری است. البته باید از تجربهها استفاده کنیم که آزمون ما آزمون موفقی باشد و نخواهیم که دائم تجربه کنیم و پشت سر هم اشتباه؛ اما در زمینه اهداف، بایستی قرص و محکم بایستیم و یک قدم پایین نیاییم.»(۱۳۸۳/۶/۳۱)
همانطور که ذکر شد آیتالله العظمی خامنهای در حوزهی سیاست خارجی از یک منظومه فکری منسجم و به هم پیوستهی معنایی برخوردارند که نوشتار حاضر کوشید تا ارتباط معنایی مفهوم «مقاومت» با مفهوم «تقابل با نظام سلطه» را به عنوان یکی از شاکلههای اصلی منظومهی فکری رهبر معظم انقلاب در حوزه سیاست خارجی را نشان دهد. بدین منظور ضمن تبیین اهمیت «ضدیت و تقابل با نظام سلطه»، مختصات «مقاومت» به عنوان مفهومی مکمل در مقابل آن در دیدگاه آیتالله العظمی خامنهای بیان گردید.
در این منظومه فکری «مقاومت» راهی الهی و برگرفته از قرآن کریم، سنت و سیره معصومین علیهمالسلام است که دارای تجارب موفق تاریخی میباشد و دفاع از استقلال، هویت و شرف و عزت هر ملت آزادیخواهی از طریق آن صورت میپذیرد. البته استقامت در اهداف و مبانی است و نه در روشها و ابزار. اقتضاء پیروزی و پیشرفت از طریق مقاومت، مداومت و استمرار در مسیر در کنار تدبیر است.
«کسانی هم که مقاومت میکنند باید از خطرات مقاومت نترسند چراکه ترس در مقاومت مانع پیروزی خواهد شد و این آفت اغلب ملتها و جماعات است.»(۱۳۸۵/۷/۲۱)
بر این اساس از «مقاومت» به عنوان مفهومی راهبردی در منظومهی سیاست خارجی آیتالله العظمی خامنهای میتوان یاد نمود.
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای (مدظله العالی)
سیاست خارجی هر کشور تداوم سیاست داخلی و پویشهای درون نظام یک کشور است. اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز برگرفته از اصول و ارزشهای نظام اسلامی و برآمده از انقلاب اسلامی ما است. رهبر معظم انقلاب دراین رابطه میگویند:
«اصول سیاست خارجی ما از اصول انقلاب ما جدا نیست. ما کار کوچکی که نکردیم؛ ما حادثه و پدیدهی جدید و عظیم و عمیق و ماندگاری را به وجود آوردیم که انقلاب اسلامی و ایجاد نظام جمهوری اسلامی است. ما چه در اول انقلاب اصول سیاست خارجی خودمان را تدوین کرده باشیم و چه نکرده باشیم، نفس ایجاد این حرکت و پدیدهی جدید در بطن خود تکلیف ما را در مسائل سیاست خارجی روشن کرده است. ما همچنان که نظام سلطه را در درون کشورمان با انقلاب برهم زدیم، نظام ارباب-رعیتی سیاسی و اجتماعی را برهم زدیم. دید ما در مسائل جهانی هم همین است. ما با نظام ارباب-رعیتی در سطج جهان مخالفیم؛ ما با نظام سلطه مخالفیم. اساس سیاست خارجی ما این است که ما این ایدهی مخالفت با سلطهگری و سلطهپذیری را به عنوان یک ستون مستحکم در فضای سیاست بینالمللی در سطح دولتها و ملتها استقرار دهیم.»(۱۳۸۳/۵/۲۵)
مطالعهی دیدگاهها و بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان میدهد که ایشان از یک منظومهی فکری یا گفتمانی مشخص در حوزهی سیاست خارجی برخوردار هستند که میتوان ساختار و مفاهیم اصلی در این شبکه بههمپیوستهی معنایی را ارائه نمود. ویژگی دیگر آن است که این مفاهیم از یک ثبات معنایی در طول زمان برخوردار میباشند و به مرور زمان رنگ عوض نکرده یا دچار استحالهی مفهومی نشدهاند بلکه در سیری تکاملی قرار دارند. ویژگی سوم نیز آن است که مفاهیم بنیادین سیاست خارجی در نگاه رهبر معظم انقلاب با یکدیگر همسو بوده و نقش مکمل یکدیگر را ایفا میکنند. به این جهت میتوان مجموعهی مفاهیم مورد تأکید ایشان در حوزهی سیاست خارجی را در قالب یک منظومهی فکری نگریست.
تقابل با نظام سلطه
«تقابل با نظام سلطه» یکی از شاکلههای اصلی در منظومهی سیاست خارجی حضرت آیتالله العظمی خامنهای است. ایشان بر این باورند که: «امروز در دنیا نظام سلطه حاکم است. این یک نظام جهانی است. تسلط نظام سلطه بر دنیا و زندگی بشر دو طرف دارد. یک طرف، سلطهگرها که همان ابرقدرتهایند و طرف دیگر دولتهای سلطهپذیر هستند که دخالتهای وقیحانه و گستاخانه ابرقدرتها را قبول میکنند.»(۱۳۶۸/۴/۲۵)«نظام سلطه یعنی اینکه کسی در دنیا به اتکای سرنیزه و زور قلدری بکند و شرم نکند و دیگران هم قلدری او را تحمل کنند.»(۱۳۶۸/۱۰/۶)
حضرت آیتالله العظمی خامنهای ضمن مقصر دانستن دو طرف سلطهگر و سلطهپذیر در نظام سلطه، معتقدند که:
«دیو مهیب و نفرتانگیز سلطه، همهی ملتها را تهدید میکند و این تهدید فقط متوجه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی نیست بلکه متوجه همهی دنیا و اصل و اساس انسانیت است.»(۱۳۸۴/۹/۳۰)
«دلیل تقابل با نظام سلطه هم روشن است. اگر استکبار و دستگاه سلطه توانست بر کشوری تسلط یابد و در آن نفوذ پیدا کند، منافع آن ملت نادیده گرفته خواهد شد.»(۱۳۷۹/۸/۲۴)
در نگاه رهبر معظم انقلاب، ضدیت با نظام سلطه علاوهبر آنکه ریشه در تأمین منافع ملتها و حراست از کیان آن دارد، متکی و مستظهر به باورها و اعتقادات دینی نیز میباشد.
«هر جا اسلام باشد، رد ارکان نظام سلطهی جهان هم در آنجا هست. هر جا اسلام تشکیل بشود، ضدیت با ظلم، تجاوز، استعمار و استثمار و تحقیر مردم و ضدیت با بقیهی ملامح و نشانههای نظام سلطهی امروز دنیا نیز در آنجا هست. به همین خاطر است که جمهوری اسلامی با نظام کنونی تسلط و اقتدار در دنیا مخالف است.»(۱۳۶۹/۲/۲۲)
اکنون پرسش اینجاست که تقابل با نظام سلطه چگونه صورت میگیرد و کدام مفهوم به عنوان راهکار از سوی ایشان مطرح میشود. در نگاه آیتاللهالعظمی خامنهای این مهم از طریق مفهوم ایستادگی و مقاومت محقق میشود. در واقع، «مقاومت» مفهوم بنیادین دیگری در منظومهی سیاست خارجی ایشان است که با ضدیت با نظام سلطه ارتباط برقرار میکند.
«نظام جمهوری اسلامی، نظامی است که میخواهد سعادت مجموعههای انسانی را با همان پیامی که پیغمبران در طول تاریخ نبوتها آوردهاند و به بشر رساندهاند، تأمین کند و عملاً دارد پیام پیامبران را در مقابل پیام طواغیت عالم تصدیق میکند. طواغیت امروز هم هستند و بر اینها گران میآید و مقابله و معارضه میکنند. راه پیروزی در این چالش و رویارویی هم جز «ایستادگی همراه با ایمان و باور به خط و باور به راه خود» نیست. باید راه را باور داشته باشیم: « آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ »؛ یعنی آحاد مؤمنین به این راه، دست به دست هم بدهند و ایستادگی کنند؛ ایستادگی نشان بدهند. این راه پیشرفت و پیروزی است. اگر این کار را بکنند، پیروزی قطعی است.»(۱۳۸۵/۷/۱۸)
در ادامه به بیان مختصات مفهوم «مقاومت» در منظومهی معنایی رهبر معظم انقلاب میپردازیم:
۱. مقاومت، راه الهی
رهبر معظم انقلاب استقامت در راه درست را راه خدا میدانند و بیان میدارند: «خدای متعال وعده قطعی کرده است که:«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا»؛ استقامت در راه درست نتیجهاش این است که خدای متعال اندوه و ترس را از یک انسان و یک جامعه سلب میکند و موفقیت را نصیب آنها میکند. ما راهی که انتخاب کردیم، راه خداست. راه خدا فقط به معنای عبادت کردن و در کنج نشستن نیست. راه خدا یعنی به سعادت رساندن جامعه انسانی. ملت ما این راه را انتخاب کرد. یعنی راه عدالت را، انصاف، راه عبودیت. الهی راه برای انسانها، راه برداری انسانها با یکدیگر و راه اخلاق نیکو و پسندیده و فضیلتهای انسانی و در این راه پافشاری هم کرده است. با سختیهایی که در این راه هست، مقابله کرده و از آنها نهراسیده است. انشاءالله میوههای شیرین و دلنشین این ایستادگی را خدای متعال به او خواهد چشاند.»(۱۳۸۵/۸/۲۱)
از آنجا که استقامت بر مسیر درست، راهی الهی است، سنت الهی نیز بر آن حاکم خواهد شد که «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا» آیتالله العظمی خامنهای در این خصوص میفرمایند:
«اگر سختیها را تحمل کردید، خدای متعال درهای فرج را خواهد گشود. اگر مجاهدت در راه خدا را بر جسم و نفس خودتان هموار کردید، خدای متعال روشنایی فرج را به شما نشان خواهد داد و درهای فرج را به روی شما باز خواهد کرد: «وَمَن یَتَّقِ اللَّـهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ». خدای متعال به برکت مجاهدت و به شرط ایستادگی بیرون از دایره محاسبه معمولی عقول بشری، درها را باز و راهها را هموار میکند.»(۱۳۷۶/۵/۲۹)
۲. استقامت، برگرفته از قرآن و سیره معصومین علیهمالسلام
استقامت در مسیر بارها در قرآن کریم ذکر شده و در سیره نبی مکرم اسلام صلّیاللهعلیهوآله نیز بهطور عملی قابل مشاهده است. رهبر معظم انقلاب دراینباره میگویند: «خدای متعال در دو جای قرآن به پیغمبرش میفرماید: «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ» و «وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ» استقامت کن، استقامت یعنی ایستادگی کردن، ادامه دادن، راه را دنبال کردن، متوقف نشدن، این رمز کار است، باید پیش برویم.»(۱۳۹۰/۱۱/۱۰)
و در جای دیگری بیان میکنند:
«خود این ایستادگی کار دشواری است. این «صراط» است. پل صراطی که مظهر آن را در روز قیامت برای ما تصویر کردهاند... پیغمبر فقط مأمور نیست که خودش ایستادگی کند، باید خیل عظیم مؤمنان را هم در همین راه به ایستادگی وادار کند.»(۱۳۸۵/۱/۶) عنوان «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا» خطاب سختی است که به خود پیغمبر است. این خطاب دل پیغمبر را میلرزاند. این به خاطر همین است که تغییر جهتگیریها و منحرف شدن از راه اصلی -که هویت اصلی هر انقلابی به آن جهتگیریهاست و در واقع سیرت انقلابها همین جهتگیریهای اصلی است- به کلی راه را عوض میکند و این انقلاب به هدفهای خود نمیرسد.»(۱۳۸۹/۳/۱۴)
رهبر معظم انقلاب براساس چنین اعتقادی بیان میدارند که:
« استقامت و ایستادگی جمهوری اسلامی، مظهر عدالتخواهی امیرالمؤمنین علیه السلام نیز است و وظیفه ملت ایران و بهخصوص مسئولان آن است که این الگو را هر چه بیشتر به نمونه اصلی خود نزدیک و شبیه سازند.»(۱۳۸۶/۵/۶)
۳. مقاومت، تجربه موفق تاریخی
نگاه آیتالله العظمی خامنهای به مفهوم ایستادگی و مقاومت در کنار باورهای اعتقادی و دینی برگرفته از تجربهای تاریخی نیز میباشد. ایشان در این خصوص اظهار میدارند:«در مقابل بدخواهی و بددلی دشمن، تنها راهی که وجود دارد، ایستادگی ملتهاست. همچنان که ملت ایران این را تجربه کرد و ایستاد. شما با ایستادگی خودتان پیروز شدید و اگر این ایستادگی نبود، تا امروز بارها دشمن اغراض پلید خود را در ایران عزیز و میهن اسلامی ما اعمال و اجرا میکرد. ملتهای دیگر هم راهی جز ایستادگی ندارند. اگر ملتها ایستادگی کنند، خدا به آنها کمک میکنند. «وَلَیَنصُرَنَّ اللَّـهُ مَن یَنصُرُهُ» وعده الهی این است که اگر شما خدا را نصرت کردید، خدا هم شما را نصرت میکند. نمونهاش انقلاب اسلامی بود که شما خدا را نصرت کردید. خدا هم شما را نصرت کرد. نمونه دیگرش جنگ تحمیلی بود که شما خدا را نصرت کردید، خدا هم شما را یاری نمود و پیروز کرد. اگر کمک خدا نبود، امروز آمریکا روزگار سختی را برای کشور و ملت ایران پیش آورده بود و انتقام کشیده بود. تنها راه، ایستادگی است.»(۱۳۷۱/۳/۱۴)
و در جای دیگری میفرمایند:
«ملتهایی که برای هدفهای خودی ایستادگی میکنند، موفقند. ممکن است این موفقیت در کوتاهمدت به چشم آدمهای کوتاهبین نیاید اما بدون تردید این موفقیت تثبیت شده است و برو برگرد ندارد... موازنه قدرت در دنیا همهاش به یال و کوپال ظاهری و به چهره ابرقدرتی نیست؛ ایستادگی لازم است. ملت ما هم ایستادگی کرد و پیروز شد -هم در انقلاب، هم در جنگ،هم در دوران بعد از جنگ- امروز هم ایستادگی میکند و پیروز میشود. این فشارهایی که شما مشاهده میکنید -فشار تبلیغاتی، سیاسی، اقتصادی، یارگیریهای خائنانه و رذالتآمیز از درون کشور به وسیله دشمن- به خاطر این است که ملت ایران طبق آیه شریفه «قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا». سخن حق و خواسته مشروع و منطقی خود را -که در دست گرفتن امور خود و قطع دخالت بیگانگان و تکیه به حکم و دین الهی است- با صدای رسا اعلام کرده و پای آن محکم ایستاده است. اما چه کسی در این خصوص پیروز خواهد شد؟ ملت و ایستادگی اوست که پیروز خواهد شد.»(۱۳۸۰/۵/۳)
بر همین مبنا است که رهبر معظم انقلاب به وجود آمدن بیداری اسلامی را نتیجه ایستادگی ملت ایران میدانند و اظهار میکنند:
«اگر این شکسته شدن هیبت پوشالی ابرقدرتها -که با هیبت خودشان بیش از واقعیت وجود خودشان در دنیای انسانها تصرف میکنند- مسلمانها را در کشورهای مختلف به فکر انداخت و بیدار کرد، ایستادگی مردم ایران،مظلومیت ملت ایران در حوادث مختلف، در جنگ تحمیلی، در دوران سخت توأمان دفاع مقدس و تحریم -اینکه ملت ایران اینجور محکم ایستادند، باثبات پیش رفتند- ملتها را تکان داد. اگر این ثبات نبود، اگر این ایستادگی نبود، اگر این به چالش کشیدن هیبت دروغین ابرقدرتها نبود، ملتها وارد میدان نمیشدند؛ بیداری اسلامی به وجود نمیآمد؛ این حوادثی که امروز منطقه را دارد دگرگون میکند و نقش جدیدی میزند، به وجود نمیآمد. حوادث از یک نقطه شروع میشود و زنجیرهوار پیش میرود. اگر استقامت بود، صبر بود، تداوم در راه بود، استمرار عمل بود، آن وقت همه خیرات و همه برکات بر آن مترتب میشود. ایستادگی شرط اول است. ملتها در راهی که شروع میکنند،باید استقامت کنند؛ «فَلِذَلِکَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ». در قرآن کریم، دستور استقامت به نبی مکرم اسلامی در جاهای متعددی داده شده است؛ سرّش همین است. باید ایستاد. بایت ثبات به خرج داد. باید راه را گم نکرد، هدف را همواره در مقابل چشم داشت و به طور مستمر باید پیش رفت. اگر این شد، پیروزیها پیدرپی پیش خواهد آمد؛ همچنانکه برای ملت ایران پیش آمده است.»(۱۳۹۰/۱۰/۱۹)
۴. دفاع از شرف، هویت و استقلال از طریق مقاومت
تجربه نظام جمهوری اسلامی در طول سالهای پس از انقلاب در مقاطع مهم نشان میدهد که استقامت و ایستادگی میتواند رمز پیروزی و موفقیت دیگر مسلمانان و ملل دیگر در دفاع از استقلال، هویت، شرف و عزت خود باشد. بر همین اساس، آیتالله العظمی خامنهای معتقدند که:«پیروزی ملت فلسطین در بازگرداندن حق خود، دشوارتر از پیروزیای که ملت ایران در ایجاد جمهوری اسلامی در ایران داشت، نیست و این هم تنها از طریق ایستادگی و مقاومت حاصل خواهد شد.»(۱۳۸۸/۱۲/۸)
ایشان در این خصوص خطاب به برادران و خواهران فلسطینی میگویند:
«جهادتان را ادامه دهید. ایستادگیتان را ادامه دهید. بدانید هیچ ملتی جز به وسیله ایستادگی و مبارزه نمیتواند شرف خود و هویت خود و استقلال خود را به دست آورد. به هیچ ملتی، دشمن با التماس چیزی نخواهد داد. هیچ ملتی به خاطر ضعیف بودن و گردن کج کردن در مقابل دشمن، به چیزی نمیرسد. هر ملتی که در دنیا به جایی رسیده است، به خاطر عزم و اراده و ایستادگی و سینه سپر کردن و سر را بالا نگه داشتن رسیده است. بعضی از ملتها این توان را ندارند؛ اما آن ملتی که به اسلام معتقد است، آن ملتی که به قرآن معتقد است، آن ملتی که به وعده خدا معتقد است، آن ملتی که معتقد است: «وَلَیَنصُرَنَّ اللَّـهُ مَن یَنصُرُهُ». هر که خدا و دین خدا را یاری کند، خدا با تأکید او را یاری خواهد کرد – این توانایی را دارد.»(۱۳۷۹/۷/۲۹)
۵. استقامت در اهداف و نه روشها و ابزار
مفهوم مقاومت در منظفومه فکری آیتالله العظمی خامنهای به اهداف و مبانی اختصاص یافته است که دارای ارزشی الهی میباشند و دربرگیرنده ابزارها و روشها که امکان بروز خطا و آسیب در آن وجود دارد، نمیباشد. چراکه روشها از قابلیت اصلاح و تکامل برخوردار هستند و از طریق آزمون و خطا میتوان به مدل بهینهتری دست پیدا کرد. ایشان در این خصوص میفرمایند:«ما در نظام جمهوری اسلامی اهداف و مبانی و ارزشهایمان الهی است. لیکن ابزارها و روشها و انسانهایمان، مادی و بشریاند و آن اهداف الهی را هم صدیقین، انبیا، معصومین و ملائکه نمیخواهند در جامعه ما عمل کنند بلکه همین انسانها و آدمهای معمولی -که ملاحظه میکنید- میخواهند عمل کنند و آن اهداف والا و عالی را تحقق ببخشند. بنابراین احتمال خطا و آسیبپذیری در همه جا وجود دارد. البته به خاطر همین خطاها هم است که آسیبپذیریها به وجود میآید... در اهداف و مبانی، ملاک ما باید «فاستقم کما امرت» باشد. بههیچوجه عدول از مبانی و عدول از ارزشها جایز نیست؛ اهداف، اهداف الهی است و هیچ تردید، شک یا ارتدادی از این اهداف جایز نیست اما در روشها بایستی تکامل، اصلاح، تغییر و رفع خطا جزو کارهای دائمی و برنامههای همیشگی ما باشد؛ ببینیم کدام روش ما، ولو به آن عادت کرده باشیم، غلط است، آن را عوض و اصلاح کنیم، باید مراقب باشیم که جای این تغییرات عوض نشود؛ یعنی ما در زمینه اهداف، میگوییم استقامت؛ باید جای «هدف» را با «روش» اشتباه نکنیم. استقامت در روشها لازم نیست، استقامت در اهداف لازم است. در کار روشها آزمون و خطا جاری است. البته باید از تجربهها استفاده کنیم که آزمون ما آزمون موفقی باشد و نخواهیم که دائم تجربه کنیم و پشت سر هم اشتباه؛ اما در زمینه اهداف، بایستی قرص و محکم بایستیم و یک قدم پایین نیاییم.»(۱۳۸۳/۶/۳۱)
۶. استمرار و تدبیر در مقاومت
در نگاه آیتالله العظمی خامنهای یکی از شروط دستیابی به موفقیت استمرار بر طریق و استمرار در مقاومت است(۱۳۷۳/۳/۱۱) و میبایست با تدبیر همراه گردد. در این منظومه، مقاومت به معنای بیتدبیری نیست و مقاومت باتدبیر جزو شعارهای نظام اسلامی برشمرده میشود.(۱۳۸۳/۷/۲۲)همانطور که ذکر شد آیتالله العظمی خامنهای در حوزهی سیاست خارجی از یک منظومه فکری منسجم و به هم پیوستهی معنایی برخوردارند که نوشتار حاضر کوشید تا ارتباط معنایی مفهوم «مقاومت» با مفهوم «تقابل با نظام سلطه» را به عنوان یکی از شاکلههای اصلی منظومهی فکری رهبر معظم انقلاب در حوزه سیاست خارجی را نشان دهد. بدین منظور ضمن تبیین اهمیت «ضدیت و تقابل با نظام سلطه»، مختصات «مقاومت» به عنوان مفهومی مکمل در مقابل آن در دیدگاه آیتالله العظمی خامنهای بیان گردید.
در این منظومه فکری «مقاومت» راهی الهی و برگرفته از قرآن کریم، سنت و سیره معصومین علیهمالسلام است که دارای تجارب موفق تاریخی میباشد و دفاع از استقلال، هویت و شرف و عزت هر ملت آزادیخواهی از طریق آن صورت میپذیرد. البته استقامت در اهداف و مبانی است و نه در روشها و ابزار. اقتضاء پیروزی و پیشرفت از طریق مقاومت، مداومت و استمرار در مسیر در کنار تدبیر است.
«کسانی هم که مقاومت میکنند باید از خطرات مقاومت نترسند چراکه ترس در مقاومت مانع پیروزی خواهد شد و این آفت اغلب ملتها و جماعات است.»(۱۳۸۵/۷/۲۱)
بر این اساس از «مقاومت» به عنوان مفهومی راهبردی در منظومهی سیاست خارجی آیتالله العظمی خامنهای میتوان یاد نمود.
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای (مدظله العالی)
/ج