آمریکا نیز پس از افشای ماجرای «مک فارلین» از یکسو بر میزان کمکهای اطلاعاتی و تسلیحاتی و از سوی دیگر بر حجم فشارهای دیپلماتیک خود بر ایران افزود. به نحوی که این دولت پس از تصویب قطعنامهی 598، سلسله سیاستهای فشار دیپلماتیک بر ایران برای کشاندن آن به پای میز مذاکره را به نحو بیسابقهای افزایش داد.[2]
در چنین وضعیتی در اوایل سال 1366، دولت کویت از قدرتهای بزرگ و به طور مشخص از ایالات متحدهی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی درخواست کرد تأمین امنیت نفتکشهای این کشور در خلیجفارس را بر عهده بگیرند.[3] دولت آمریکا ابتدا به این درخواست پاسخ مثبت نداد. اما دولت شوروی از تقاضای کویت استقبال کرد و دو کشور دربارهی اجارهی سهنفتکش برای انتقال نفت کویت به آن سوی تنگهی هرمز بدون در اختیار گذاشتن تسهیلات بندری به توافق رسیدند.
به دنبال این توافق، سهنفتکش روسی به نامهای «مارشال باگرامیان، مارشال چخوف و مارشال مایکوپ»[4] این مأموریت را به عهده گرفتند. ورود شوروی به خلیجفارس باعث گردید دولت ایالات متحدهی آمریکا در تصمیم خود تجدید نظر نماید. چراکه رقیب این کشور بیآنکه در پیمانی نظامی درگیر شده باشد به این وسیله موفق شده بود یک نقش مهم نظامی در خلیجفارس بر عهده بگیرد. از این رو، سردمداران سیاست خارجی آمریکا آمادگی خود برای اجابت درخواست دولت کویت را اعلام کردند.[5]
آمریکا برای برآوردن درخواست کویت و تأمین امنیت نفتکشهای حامل نفت این کشور، سه راه در پیش روی خود داشت: «1. نفتکش در اختیار کویت بگذارد؛ 2. نفتکشهای کویتی را تا تنگهی هرمز اسکورت هوایی کند؛ 3. نفتکشها را به وسیلهی ناوگان جنگی اسکورت نماید.»[6] از میان سه راه اشاره شده، دولت آمریکا راه سوم را که پرهزینهتر و البته مستلزم حضور نظامی بیشتر در خلیجفارس بود، برگزید.
برای انجام این منظور، در مرحلهی اول 11 نفتکش کویتی نام خود را به نام نفتکشهای آمریکایی تغییر دادند و سپس در شرکتهای آمریکایی مجدد به ثبت رسیدند و در مرحلهی بعد، 15 فروند از ناوهای جنگی آمریکا در خلیجفارس به همراه ناو هواپیمابر «کانستلیشن» این کشور در اقیانونس هند و نیز 50 هواپیمای جنگده و بمبافکن، آمادهی اجرای مأموریت اسکورت نفتکشهای کویتی شدند.[7]
پس از پاسخ مثبت آمریکا به کویت مبنی بر اسکورت نفتکشهای این کشور، برخی ناظران به این نتیجه رسیدند که این اقدام به رویارویی مستقیم آمریکا و ایران خواهد انجامید و این امر به نوبهی خود راهحلی سریع برای خاتمه دادن به جنگ ـ البته بدون پذیرش خواستههای ایران ـ است.[8] در واقع اسکورت نفتکشهای کویتی از سوی آمریکا که دخالت مستقیم این کشور در جنگ محسوب میشود، از نظر تصمیمگیران سیاسی ـ نظامی دولت ایالات متحده «مقابلهی سنجیده» با ایران بود.
این «مقابلهی سنجیده» توانایی ایران را محدود میساخت و این کشور را وادار به پذیرش قطعنامهی 598 بدون لحاظ شرایط ایران مینمود.[9] تحلیلگران نظامی آمریکا و نیز سیاستمداران این کشور بر این عقیده بودند که ایران در برابر این اقدام فاقد قدرت انجام واکنش لازم است. «رونالد ریگان»، رئیسجمهور ایالات متحده استدلال میکرد ایران تا کنون به کشتیهایی که با پرچم قدرتهای بزرگ در خلیجفارس تردد مینمایند حمله نکرده است و بعید است در این برههی زمانی دست به چنین اقدامی بزند. به علاوه ایران فاقد قدرت دریایی و هوایی لازم برای دست یازیدن به حمله برضد کشتیهای جنگی آمریکا است.[10]
اما در این سو، ایران علیرغم بسیاری از محدودیتها و محظوریتها همچنان بر استراتژی بنیادین خود در مورد خلیجفارس، مبنی بر اینکه «خلیجفارس یا امن است برای همه و یا نا امن برای همه» تأکید میکرد.[11] بر این اساس ایران امنیت خلیجفارس را «تفکیک ناپذیر» اعلام میکرد و بر موضع پیشین خود پافشاری میکرد.[12] بدیهی است در این برهه از زمان، موضوع اسکورت نفتکشها علاوه بر تمام ابعاد و جوانب مربوط به آن در رابطه با جنگ ایران و عراق، نوعی اهمیت و حساسیت حیثیتی در تقابل ایران و آمریکا را موجب شد.
آمریکا با اتکا به توان نظامی بالا و موقعیت ویژهی خود به عنوان ابرقدرت غرب با انجام این اقدام و حفظ امنیت و سلامت نفتکش کویتی بار دیگر قدرت خود را به رخ حریف میکشید و ایران را در موضع ضعف قرار میداد و ایران اگر در مقابل این حرکت بیتفاوت و منفعل عمل میکرد ضمن اینکه قدرت چانهزنی خود را در صحنههای بینالمللی و به طور مشخص در مورد قطعنامهی 598 از دست میداد این تصور را به وجود میآورد که تمام تهدیدهای چند سالهی این کشور مبنی بر بستن تنگهی هرمز و ناامن ساختن خلیجفارس پوچ و پوشالی بوده است.
به هر تقدیر مقامهای رسمی ایران پس از قطعی شدن اسکورت نفتکش کویتی با پرچم آمریکا اعلام کردند: «اگر عراق شرارت نکند و کشتی ما را نزند از طرف ما تعرض به هیچ کشتی نمیشود خواه این کشتی پرچم آمریکا یا پرچم کشور دیگری را داشته باشد.»[13]
اما با انتشار اخبار مربوط به قطعی شدن حضور آمریکا در خلیجفارس بهوسیلهی اسکورت نفتکشهای کویتی، عدهای از مسئولان نظامی و سیاسی نزد امام حاضر شده و از ایشان در مورد نوع رفتار با این اقدام آمریکا کسب تکلیف میکنند. در این جلسه حاضرین به اطلاع امام رساندند که تا چند ساعت دیگر ناوگان آمریکا از تنگهی هرمز عبور خواهد کرد. امام پس از استماع سخنان اشاره شده فرمودند: «اگر من جای شما باشم همان اولی را با آر.پی.جی میزنم.»
مسئولین حاضر در این جلسه پس از این سخن امام، اظهار میدارند: «هر چه شما دستور دهید ما اطاعت خواهیم کرد» که امام پاسخ میدهد: «من چیزی را نمیخواهم به شما تحمیل کنم، شما باید خودتان تصمیم بگیرید.»[14]
نخستین گروه از نفتکشهای کویتی که از سوی ناوگان جنگی نیروی دریایی ایالات متحدهی آمریکا اسکورت میشد در ساعت 7:27 صبح روز 31 تیر 1366 (22 ژوئیه 1987م.) با فرمان ریگان، حرکت خود را از بندر «خور فکان» امارات متحده عربی در دریای عمان به مقصد کویت آغاز کرد. این نفتکشها که در آمریکا مجدد به ثبت رسیده و به «بریجتون» و «گازپرنس» تغییر نام یافته بودند، از سوی سه ناوشکن با نامهای «کید»، «فوکس» و «کروملین» محافظت میشدند.
برای آگاهی از اهمیت این مأموریت اشارهای به مشخصات فنی ناوشکنهای آمریکایی که مأمور محافظت از نفتکشهای کویتی بودند، ضروری به نظر میرسد؛ رزم ناو موشک انداز «فوکس»[15] از کلاس «بلک ناپ»[16] فرماندهی حفاظت از نفتکشها را به عهده داشت. این ناو با وزن 8هزار تن، طول 166.7 متر، عرض و آبخور 8.8متر، این قابلیتها را داراست: یک فروند بالگرد، موشکهای ضدسطحی «هارپون»[17]، موشکهای تام هاوک[18] با برد 2500 کیلومتر علیه هدفهای عمقی، موشکهای ضدهوایی استاندارد، توپهای 127 میلیمتری و دو قبضه سیستم ضدموشکی مدرن «فالانکس» که نقش عمدهای در عملیات یاد شده داشت.
سرعت 33 گره دریایی این ناو، تحرک فوقالعادهای به آن بخشیده که در کنار سیستمهای جنگافزار و الکترونیک ـ با صرف 200 میلیون دلار ـ به یکی از رزمناوهای مورد قبول نیروی دریایی آمریکا تبدیل شده و سبب گردیده بود تا در بسیاری از مانورهای تجاوزگرانهی قبلی آمریکا، به عنوان ناو اسکورت کنندهی ناو هواپیمابر «جان. اف کندی» درآید. خدمهی این ناو 513 تن، از جمله 25 افسر میباشد.
ناوچهی موشکانداز «کروملین»[19] از کلاس «اولیور هازارد پری»[20] میباشد. اینگونه ناوها در نیروی دریایی آمریکا به ناوهای «پاسور» (اسکورت کننده) مشهور هستند. ناوچهی مزبور در این عملیات به منظور دفاع از کاروان در برابر تهاجم قایقهای تندرو و نیز کشف اهداف زیر دریایی به کار گرفته شده بود.
این ناوچه در سال 1983م. به آب انداخته شد و یکی از جدیدترین ناوچههای پاسور از میان بیش از 50 فروند ناوچهی پاسور آمریکا در کلاس یاد شده میباشد که با طول 135.6متر و توان حمل بالگرد، موشکهای سطحی «هارپون»، موشکهای ضدهوایی «استاندارد»، توپهای 76 میلیمتری، سیستم 20 میلیمتری «فالانکس»، سونار کشف اهداف زیردریایی و اژدرها و با 29 گره سرعت، قابلیت مناسبی برای انجام دادن مأموریتهای محوله دارد.
ناوچه موشکانداز «کید»[21] از دیگر ناوچههای جنگی کارآمد آمریکا در منطقه است. این ناوچه در زمرهی 4 فروند ناوچهای است که رژیم سابق ایران به آمریکا سفارش داده بود. ساخت و تکمیل آن تا سال 1981م. (1360) به طول انجامید و با لغو آن قرارداد، نام ناوچه از «کوروش» به «کید» تغییر یافت و با توجه به تناسب آن جهت مانور در آبهای کم عمق و کم وسعت، در زمرهی ناوگان خلیجفارس نیروی دریایی آمریکا درآمد.
این ناوچه 8300 تنی با طول 17.6متر خود، قابلیت حمل 2 فروند بالگرد را دارد و با تجهیزات موشکهای سطحی «هارپون»، موشکهای هوایی «استاندارد»، 2 قبضه توپ 127میلیمتری (5 اینچی)، سیستم توپهای ضدموشکی «فالانکس»، سیستم ضددریایی (Acroc) و با سرعت 33 گره دریایی، یکی از ناوهای مخصوص در جنگهای عمومی و چند منظوره میباشد که میتواند در یک زمان، در سه نوع جنگ ضدهوایی، سطحی و ضدزیردریایی آمریکا شرکت کند. این ناوچه نوع تغییر یافتهی ناوچهی کلاس «اسپرنس»[22] و یکی از بهترین ناوچهها در نیروی دریای آمریکاست و مأموریت آن به خصوص در هنگام عبور از مقابل سایتهای موشک «کرم ابریشم» ایران، حساستر میشد.[23]
در همین زمان یکی از نشریات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، هدف این عملیات را محک زدن توان نیروهای جمهوری اسلامی ایران خواند و در مورد چگونگی شروع حرکت و آرایش کاروان در مسیر خود، نوشت: «ناوشکن موشکانداز فوکس در جلو، ناوشکن کروملین با حفظ فاصلهی نیم مایل، مسئولیت تأمین جناح چپ کاروان را به عهده داشت و ناوشکن کید در سمت راست کاروان قرار گرفته و تأمین ناحیهی شمالی آن را به عهده داشت.
سوپر نفتکش بریجتون به شکلی قرار گرفتهاند که مجموعهی کاروان، شکل یک پیکان را به خود گرفته بود. سرعت تقریبی کاروان 13 گره دریایی در ساعت و بر اساس حداکثر سرعت تقریبی نفتکش بریجتون تنظیم شده بود. وقتی کاروان به مقابل اولین نقطهی سواحل ایران یعنی غرب جاسک رسید و در این لحظات به دلیل پرواز 2 فروند جنگندهی ایرانی از پایگاه هوایی بندرعباس، آماده باش پرسنل کشتیهای تحت اسکورت، 60 درصد به آمادهباش صددرصد تبدیل شد و پرسنل به کلاهخود، جلیقهی نجات و ماسک ضدگاز مجهز شدند.»[24]
با اینکه دولت ایالات متحده آمریکا برای مهار همه جانبهی رسانههای گروهی محدودیتهای فراوانی ایجاد کرده بود تا از پخش اخبار و مسائل مربوط به مأموریت اسکورت نفتکشهای کویتی و حوادثی که ممکن بود در رابطه با آن رخ دهد، جلوگیری نماید. با این حال، به دلیل اهمیت فوقالعادهی موضوع، به ویژه چگونگی محافظت از نخستین نفتکش کویتی (بریجتون) گزارشهایی در این باره مخابره میکردند.
در این رابطه خبرگزاری یونایتدپرس گزارش داد: «رابرت سیمز، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا، پس از عبور نفتکشهای کویتی و ناوهای محافظ آنها از تنگهی هرمز»، گفت: «خاطرمان آسوده است که کاروان از تیررس موشک «کرم ابریشم» خارج است، هر چند هواپیماهای ایرانی در آسمان بودند اما نمایش از نیت خصمانه نسبت به کاروان مشاهده نشد. این نخستین مأموریت است و خوشحالیم که به این خوبی پیش میروند.» وی افزود: «تنها در یک مورد یک بالگرد ناشناس به محدودهی 2 کیلومتری کاروان کشتیها نزدیک شد. این بالگرد که ابتدا به پیامهای رادیویی پاسخ نمیداد، با اخطار ناوهای آمریکایی اعلام کرد حامل خبرنگاران میباشد و بعد منطقه را ترک کرد.»[25]
کاروان نفتکشهای کویتی تحت حفاظت ناوگان جنگی آمریکا، در نخستین روز از سفر دریایی خود ابتدا به آبهای «جزیرهی سیری» رسیده بود هنگام عبور از آن منطقه (که آمریکا آن را یکی از مراکز تهدید برضد کاروانها میدانست) به دلیل روبهرو شدن با یک قایق که احتمال داده میشد پر از مواد منفجره باشد، به حال آمادهباش کامل در آمد. سپس رزمناوهای آمریکایی کوشیدند تا با این قایق تماس بگیرند اما موفق نشدند و نتوانستند آن را شناسایی کنند.
کاروان که احساس خطر میکرد مسیر پیشبینی شده را تغییر داد و پس از دور زدن قایق به راه خود ادامه داد. به هر حال کاروان نفتکشهای کویتی، روز اول حرکت خود را بدون مشکل خاصی ادامه داد و پس از گذشتن از تنگهی هرمز شب هنگام با آمادهباش کامل از نزدیکی سواحل جزیرهی ابوموسی عبور کرد. در روز دوم حرکت کاروان نفتکشهای کویتی، نیروهای سپاه پاسدران انقلاب اسلامی که در تدارک انجام مانور دریایی «شهادت» بودند، در پی کسب آمادگیهای لازم و نیز پس از آنکه گروههای عملیاتی ویژه برای مقابله با ناوهای آمریکایی طرحهای مختلفی را پیشنهاد داد. فرماندهی عملیات یکی از پیشنهادها را عملی دانست و یکی از گروههای ویژه برای انجام عملیات دریایی آماده شدند. در یکی از اسناد نیروی دریایی سپاه در این باره آمده است:
«افراد این گروه پس از گزاردن نماز صبح به سرعت محمولههای خود را بارگیری و با طلوع خورشید حرکت کردند. ظهر به پایگاه تاکتیکی رسیدند و نیروهای مستقر در این پایگاه وضعیت منطقه را در جلسهای برای آنها تشریح کردند. افراد گروه ویژه پس از انجام دادن تعمیرات لازم، با احتیاط پایگاه تاکتیکی را ترک کردند و به منظور اجرای مأموریت به مسیر خود ادامه دادند. شب هنگام به جزیرهی مورد نظر رسیدند ... آنگاه نیروهای گروه ویژه با شناورهای خود به سوی منطقهای که در مسیر حرکت ناوهای آمریکایی بود، حرکت کردند.
از سوی دیگر هر لحظه احتمال شناسایی نیروها به وسیلهی هواپیماهای شناسایی به خصوص هواپیماهای جاسوسی «آواکس» وجود داشت، از این رو آنها با تغییرات جزئی در مسیر پیشبینی شده، از ضعف دشمن در نطقهی کور (Area Baffel) بیشترین بهرهبرداری را کردند و شناورها یکی از پس از دیگری به عملیات در نقاط تعیین شده در طول مسیر پرداختند. سرانجام پس از آخرین مرحلهی مأموریت در حالیکه گروه ویژه به نزدیکترین فاصلهی ممکن با ناو جنگی دشمن رسیده بود، فرماندهی عملیات به آرامی خاتمهی عملیات را اعلام کرد و دستور بازگشت نیروها صادر شد.»[26]
به دنبال انجام عملیات یاد شده از سوی نیروهای ویژهی دریایی سپاه، سومین روز حرکت کاروان نفتکشهای کویتی، حادثهای مهم را در پی داشت. در این روز (2 مرداد ماه 1366) نفتکش غولپیکر «بریجتون» ـ یکی از 2 فروند نفتکش کاروان تحت حفاظت ناوهای جنگی آمریکا ـ در ساعت 7 صبح، در حالی که 120 مایل بیشتر تا مقصد (کویت) فاصله نداشت، در نزدیکی جزیرهی فارسی با یک مین دریایی برخورد کرد.
با انفجار مین، در پهلوی چپ این نفتکش حفرهای به وسعت 43 متر مربع پدید آمد و 4 مخزن از 31 مخزن آن از آب پر شد. افراد روی عرشه نیز بر اثر انفجار و به هم خوردن تعادل نفتکش، به اطراف پرتاب شدند. در این هنگام فرماندهی نفتکش و افسر آمریکایی همراه وی همزمان با بیسیم خطاب به ناوشکنهای آمریکایی فریاد میزدند: «ما مورد اصابت قرار گرفتهایم، ما در میدان مین هستیم»[27]
اولین اقدام فرماندهی کاروان نفتکشها پس از انفجار مین تغییر آرایش کاروان بود. بدین ترتیب که نفتکش آسیب دیده «بریجتون» را به جای یکی از ناوشکنها که در جلو حرکت میکرد قرار داد. از این پس به جای اینکه ناوشکنهای آمریکایی نفتکشهای کویتی را اسکورت نمایند، نفتکش بریجتون به عنوان سپر محافظ ناوهای جنگی آمریکا عمل کرد. انفجار نفتکش «بریجتون» به سرعت در صدر اخبار رسانههای گروهی جهان قرار گرفت.
آنها با تشریح چگونگی برخورد نفتکش اشاره شده با مین، مشکلات آمریکا در تأمین امنیت نفتکشهای دیگر در مقابل خطر مینهای دریایی، عوامل مینگذار و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار دادند. خبرگزاری «رویترز» در گزارشی از این حادثه به نقل از رادیو دولتی آمریکا گفت: «این انفجار زمانی صورت گرفت که کاروان نفتکشهای کویتی و ناوگان جنگی همراه آنها در فاصلهی 200 کیلومتر جنوب شرقی کویت حرکت میکردند و انفجار مین، پهلوی چپ نفتکش را درید و آب به درون آن رخنه کرد، ولی هیچ یک از 24 سرنشین نفتکش آسیب ندیدند.»
این خبرگزاری درخصوص عوامل مینگذار افزود: «رادیو بی.بی.سی، مینهای کار گذاشته شده در خلیجفارس را که با نفتکش «بریجتون» برخورد کردند، به نیروهای ایران نسبت میدهد و به نقل از منابع کشتیرانی در خلیجفارس میگوید: «قایقهای کوچک ایرانی کمی پس از انفجار، در منطقه مشاهده شدهاند اما هیچ دلیلی وجود ندارد که نشان بدهد آنها در حال مینگذاری بودهاند»[28]
خبرگزاری «آسوشیتدپرس» نیز در گزارشی به نقل از کارشناسان نجات دریایی بحرین نوشت: «مینی که به سوپر نفتکش «بریجتون» اصابت کرد، ممکن است تنها 2ساعت قبل از انفجار در آب رها شده باشد. 2مین دیگر به وسیلهی کشتیهای عبوری در آبهای جنوبی خلیجفارس یعنی درست در محلی که «بریجتون» قبلاً در آنجا بود، دیده شده است.» همچنین یک کارشناس دریایی دیگر گفت: «این احتمال وجود دارد که ایرانیها با استفاده از قایق ماهیگیری یا بلم، 2ساعت قبل از عبور کاروان، با استفاده از لنگر، مینها را رها کرده باشند.»[29]
در واشنگتن، خبر این حادثه خواب رئیسجمهور این کشور را آشفته ساخت؛ «کارلوچی»، مشاور امنیت ملی آمریکا صبح زود ریگان را از خواب بیدار کرد و موضوع را به اطلاع وی رساند.[30] با اینکه این حادثه اعتبار حفاظت از نفتکشهای کویتی را زیر سؤال برد و واقعهای که برای نفتکش بریجتون پیش آمد نه تنها یک انفجار ساده نبود بلکه «انفجار حیثیت آمریکا» به شمار میرفت، تصمیمگیران سیاست خارجی دولت آمریکا پس از آنکه از موضوع اطلاع یافتند، سعی کردند این رخداد مهم را کم اهمیت جلوه دهند.
در این راستا «مارلین فیتز واتر»، سخنگوی کاخ سفید، در مورد عاملان این حادثه و موضع آمریکا در این مورد گفت: «در حال حاضر انتقامگیری از ایران به خاطر این مینگذاری، مورد نظر نیست، اما حفاظت از نفتکشهای بخشی از اقدام دراز مدت ایالات متحده است که ادامه خواهد داشت.»[31] در این میان ناخدا «دیوید یانکرز»، فرماندهی ناوگان آمریکایی مسئول حفاظت از نفتکشهای کویتی در خلیجفارس، اظهار داشت: «این ناوگان قادر نیست در برابر مین از خود دفاع کند. ناوگان آمریکایی در خلیجفارس شامل کشتیهای مین جمعکن نیست.
هیچ یک از بالگردهای مینیاب آمریکایی نیز در خلیجفارس حضور ندارند. پیش از حرکت کاروان نفتکشهای کویتی تحت حفاظت آمریکاییها در خلیج به مقصد کویت، مردان قورباغهای آمریکایی و کویتی اقدام به جستوجوی مین در منطقهی نزدیک بندر نفتی الاحمدی کویت کرده بودند، اما جستوجویی در منطقهی اطراف جزیرهی فارسی انجام نشده بود.»[32]
اما واکنش مسئولان جمهوری اسلامی پس از انتشار اخبار مربوط به انفجار نفتکش کویتی، حاوی مصالح سیاسی بود و بسیار ظریف بیان شد. بر این اساس مقامهای رسمی ایران ضمن اینکه مسئولیت مستقیم این رخداد را بر عهده نگرفتند با ظرافت خاصی بر روی نتایج آن مانور دادند.
در همین راستا امام خمینی(رحمتاللهعلیه)، بلافاصله پس از انتشار خبر برخورد نفتکش بریجتون با مین دریایی، طی سخنانی اظهار داشتند: «مطمئن باشید که ادامهی جولان در خلیجفارس، منطقه را به کانون خطر و بحران ناخواسته علیه خود آنان سوق میدهد. دنیا اگر خودش را آمادهی بحران نفت و به هم خوردن همهی معادلات اقتصادی و تجاری و صنعتی کرده است ما هم آمادهایم و کمربندها را محکم بستهایم و همه چیز برای عملیات آماده است.»[33]
حجتالاسلام «هاشمی رفسنجانی»، سخنگوی شورای عالی دفاع که همزمان با انتشار خبر مربوط به انفجار نفتکش کویتی در حال ایراد خطبههای نماز جمعه بود، در مورد عاملان مینگذاری گفت: «واقعاً اینها از همان ملائکههای خداوند هستند که نازل میشوند و کار خود را به موقع انجام میدهند.
این کار یک معجزه است و ما هیچ نامی غیر از معجزه نمیتوانیم بر آن بگذاریم» وی در ادامه با تأکید بر سیاست راهبردی ایران در خلیجفارس مبنی بر امنیت این منطقه برای همه و نا امنی آن برای همه، گفت: «اگر کشتی ما مورد حمله قرار گرفت، به کشتیهای شرکای عراق نیز حمله خواهد شد. البته ما نمیگوییم که میزنیم، ما مسئولیت هیچ حملهای را به عهده نمیگیریم تیر غیب است و هستند کسانی که بزنند.»
سخنگوی شورای عالی دفاع که از تریبون نماز جمعهی تهران سخن میگفت به تشریح سیاست ایران در خلیجفارس و علت اتخاذ این سیاست نیز اشاره کرد و در این باره اظهار داشت: «ما به خاطر گستاخی کویت و به خاطر گستاخی آمریکا یک تصمیم جدیدی گرفتیم که سیاست جدید مقابله به مثل است و تا به حال اجرا نمیشد، ولی اینبار تصمیم جنگی جمهوری اسلامی این است که اگر به مراکز و تأسیسات ما حمله کنید، تأسیسات و مراکز شرکای عراق مورد حمله قرار میگیرد. این هدیهای است که آمریکا به کشورهای جنوب خلیجفارس داد. این گستاخی یک ابرقدرت است که با پررویی ادعا میکند در جنگ بیطرف است، ولی از متجاوز حمایت میکند.»[34]
در پایان این مقال نقل چگونگی انجام عملیات دریایی نیروهای ویژه سپاه که منجر به انفجار نفتکش بریجتون شد، خالی از لطف نخواهد بود؛ شهید «محمد مهدوی»، از عوامل شرکت کننده در این عملیات، واقعه را این گونه نقل کرده است: «هنگامیکه اعلام شد بناست اولین کاروان از نفتکشهای کویتی، تحت حمایت ناوهای آمریکا به کویت حرکت کند، ما جهت انجام عملیات محوله، در مسیر حرکت کاروان به طرف منطقهی عملیاتی حرکت کردیم.
دربین راه و در یکی از محلهای استقرار در میان آبهای خلیج فارس لنگر انداختیم. پس ازمقداری استراحت، مجدداً به راه افتادیم. راه زیادی را نپیموده بودیم که دریا به شدت طوفانی شد و آنچنان امواج آن به تلاطم درآمد که انجام عملیات را عملاً ناممکن مینمود؛ اما با توکل به خداوند و میزان آمادگی و رشادتی که در نیروهای خود سراغ داشتیم و با نظرخواهی از آنها و نیز با یاد خدا و اطمینان و قوت قلبی که بدین گونه به آن دست یافتیم، عزم خود را جهت انجام این عملیات جزم نمودیم و به طرف مسیر حرکت کاروان، به راه افتادیم.
سه ساعت قبل از رسیدن کاروان، ما به محلِ مورد نظر رسیدیم. پس از انجام سریع مأموریت و پایان کار، به طرف محل استقرار نیروهای خودی برگشتیم و به استراحت پرداختیم. پس از گذشت سه ساعت اعلام شد که کشتی کویتی بریجتون، به روی مین رفت. اعلام این خبر، شادی و قوت قلب بالایی را در جمع ما به ارمغان آورد؛ همدیگر را در آغوش کشیده بودیم و یکدیگر را میبوسیدیم.»
پی نوشت ها :
[1]. محمد درودیان، سیری در جنگ ایران و عراق 5 ، پایان جنگ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 24.
[2]. محمد درودیان، سیری در جنگ ایران و عراق، آغاز تا پایان (سالنامهی تحلیلی)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 188.
[3]. آنتونی کردزمن و آبراهام واکنر، درسهایی از جنگ مدرن، جنگ ایران و عراق، ترجمهی حسین یکتا، انتشارات مرز و بوم، ج 2، ص 311.
[4]. این سه کشتی به نام سه فرماندهی نظامی شوروی در جنگ جهانی دوم نامگذاری شده بودند.
[5]. علیرضا لطفاللهزادگان، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب چهل و نهم، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران، چاپ اول، 1387، ص 26
[6]. همان.
[7]. همان.
[8]. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، نشریهی گزارشهای ویژه، نشریهی شمارهی 118، 25/4/1366، ص 19.
[9]. کردزمن و واگنر، همان، ص 628.
[10]. پیشین، ص 312.
[11]. لازم به ذکر است این استراتژی از سوی ایران به طور مشخص از سال 1362 و زمانی که عراق در صدد برآمد با استفاده از هواپیماهای سوپر اتاندارد فرانسوی که مجهز به موشک اگزوست بودند منابع نفتی و کشتیهای ایران در خلیجفارس را مورد هدف قرار دهد اتخاذ شد. ن. روزنامه کیهان و اطلاعات شهریور ماه 1362.
[12]. محمد درودیان، نقد و بررسی جنگ ایران و عراق 4، روند پایان جنگ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ سوم ا1390، ص 242.
[13]. کیهان هوایی 24/4/1366، به نقل از درودیان، همان، ص 243.
[14]. محسن رضایی، سخنرانی در دانشکدهی فرماندهی و ستاد، خرداد 1379، نقل از درودیان، همان.
[ Foox .[15
[ Blacknp.[16
[ Horpon.[17
[Tom Howk.[18
[Crommelin.[19
[Oliver Hazard Perry.[20
[Kidd.[21
[Sprancc.[22
[23]. سند شمارهی 208834/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، سپاه پاسداران، نیروی دریایی، «اگر من بودم میزدم»، 8/10/1371، صص 23 ـ 22، نقل از روزشمار ص 46 ـ 45.
[24]. پیشین ص 49.
[25]. واحد مرکزی خبر، صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران، بولتن رادیوهای بیگانه، 3/5/1366، صص 9 ـ 8 به نقل از رادیو آمریکا 1/5/1366.
[26]. سند شمارهی 208834 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، «اگر من بودم میزدم» (1371)، صص 39 ـ 38، نقل از یزدانفام، ص 50
[27]. پیشین، نقل از یزدانفام، همان، ص 62.
[28]. روزنامهی اطلاعات، 3/5/1366، ص 16.
[29]. روزنامهی رسالت، 4/5/1366، ص 12.
[30]. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهی گزارشهای ویژه، نشریهی شمارهی 127، 3/5/1366، ص 20.
[31]. به نقل از یزدانفام، همان، ص 66.
[32]. روزنامهی رسالت، 4/5/1366، ص 12.
[33]. امام خمینی، صحیفهی نور، ج 20، ص 121
[34]. روزنامهی جمهوری اسلامی. 3/5/1366، ص 10.