تألیف و ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
ناراحتی ستون مهرهها گرفتاری میلیونها انسان روی کرهی زمین است. درواقع کمردرد، پس از سردرد، شایعترین دردی است که بشر درگیر آن است. کمردرد موضوع بررسیها و پژوهشهای پیگیر پزشکان نیز هست. از هر ده نفر انسان، هشت نفر یک یا چند بار در زندگی خود دچار کمر درد میشوند. کمردرد هر کسی از پیر و جوان، مرد و زن، از هر طبقه و هر شغل و حرفه و پیشه را دچار میکند. توماس جفرسون، سومین رئیس جمهور امریکا (1743 – 1826 میلادی) هنگامی که گاو آهنی را به تندی و بی پروا برداشت تا به بردگان خود طرز کار آن را نشان دهد یکباره گرفتار کمردرد شدیدی شد. ارنست همینگوی نویسندهی نامدار امریکایی (1899 – 1961 میلادی) گرفتار کمردردی سمج بود و به ناچار در حال ایستاده چیز مینوشت. جان کندی، سی و پنجمین رئیس جمهور امریکا (1917 – 1963 میلادی)، در اثر آسیبی که در جنگ دیده بود دچار پشت درد بود و برای این که این درد قطع شود و دست از سرش بردارد مجبور میشد ساعتها روی صندلی راحتی خاصی تکیه دهد. فقط افراد مبتلا میتوانند ناراحتی و عجزی را که از این گرفتاری عجیب به انسان دست میدهد بفهمند. عرصه برای بیمار به سرعت تنگ میشود و به هنگام درد در تخت یا صندلیهای خاص، اسیر است. کار و خانه داری به کلی تعطیل میشود و هر حرکتی آمیخته با خطر است. لباس پوشیدن عذاب آور میشود، و نشستن سرِ سفره یا پشت میز مطالعه همراه با رنج و اندوه است. بیمارِ مبتلا به کمر درد برای هر حرکتی عزا میگیرد، حتی پس از این که درد فرو نشست بیمار دلهره دارد که مبادا حرکتی کند و درد دوباره برگردد.
گذشته از اندوه و عذاب فردی، پشت درد و کمردرد برای جامعه نیز خیلی گران تمام میشود. در امریکا هر سال به علت کمردرد، نود و سه میلیون روزِ کاری از دست میرود. در سوئد، که هزینهی روزهای بیماری را دولت میپردازد، کمردرد بزرگترین علت غیبت کارگران است. از درخواستهای مکرری که امریکائیان هر سال برای اعانه از دولت یا صاحب کاران میکنند، و اغلب بی نتیجه است، معلوم میشود سالانه بیش از پنج میلیارد دلار صرف هزینهی آزمونها و دارو و درمانهایی میشود که باید به متخصصان ستون مهرهها پرداخت. این متخصصان که شامل ارتوپدیستها، استئوپاتها، فیزیوتراپها و شیروپراکتورها هستند چیزی نمیگویند جز تعریف از روش خاص درمانی خودشان. میلیاردها دلار نیز به کسانی پرداخت میشود که ادعا میکنند به تأیید مراجع قانونی و سایر مراجع، در اثر آسیبهای کمری از کار افتادهاند.
حال ببینیم چرا کمردرد میگیریم. از زمانی که مردم خانه به دوشی را کنار گذاشتند و ساکن شهرها شدند و جهان انسانها به نحو فزایندهای خودکار شد و بیشترِ کارها در حالِ نشسته انجام شد و سنگینیِ اضافی به کمر وارد آمد، ستون مهرههای مردم دست خوش آسیب گردید. دکتر کنت گزی دردشناس سابق دانشگاه میشیگان میگوید: «کمردرد، بیشتر یک دشواری اجتماعی است و ناشی از شیوهی زندگی ماست تا چیز دیگر.» تقریباً هر چیزی میتواند باعث وارد آمدن فشار بر مهرهها و انحراف آن شود: توقف ناگهانی وسیلهی نقلیه، کشش و کوشش در مسابقههای ورزشی، پوشیدن کفشهای پاشنه بلند، خم شدن روی میز اطو برای اطوکشی. حتی فعالیتهای روزانهای مثل مسواک کردن دندانها، و نیز عطسه و سرفه میتواند موجب شود که مهرههای پشت جا به جا شوند. داستانهای هراس آور در این زمینه فراوان است. مثلاً زنی که مادر سه فرزند است هنگامی که خم شده بود تا تخت یکی از بچهها را مرتب کند یک باره کمردرد سختی گرفت و همان طور بر جای ماند. خودش میگوید: «لحظهها میگذشتند ولی من قدرت راست کردن خود را نداشتم، حتی جرأت نمیکردم دستانم را از روی ملحفهها بردارم. عاقبت مادرم سر رسید و با دلداری، مرا کم کم حرکت داد و دو قدم دو قدم با درد و زجر به سوی بستر رفتم.» مبل ساز هفتاد و پنج سالهای به همکار خود کمک میکرد تا با کمک هم کمدی را بلند کنند و به سوی اتوموبیل ببرند. ناگهان حس کرد که کمرش کمی حالت سفتی پیدا کرد، ولی روزِ بعد به سراغ برنامهی همیشگی تنیس خود رفت. این یک اشتباه بزرگ بود. در بازی تنیس همان نخستین سِرو را که زد کمرش خشک شد. ناچار شدند به یاری او بشتابند تا از زمین تنیس بیرون رود. همینطور خانم چهل و یک سالهی خانه داری مشغول مرتب کردن کتابها در قفسه بود که ناگهان کمرش به شدت درد گرفت و از حرکت بازماند و مدت هشت ساعت همان طور در جای خود بی حرکت مانده بود تا دیگران سر رسیدند و نجاتش دادند.
ستون مهرهها با وجود واماندگی در لحظههای نا به هنگام، یکی از شگفتیهای بدن انسان است. این ردیف مهرهها نه تنها چوب بست اصلی تن هستند بلکه لنگرگاه جمجمه، دندهها، لگن و استخوانهای شانه نیز هستند. ستون مهرهها همچنین گذرگاه اصلی دستههای عصبی – طناب نخاعی – است که مخ را به بخشهای دیگر تن پیوند میدهد. این شاهکار آفرینش که از پایهی جمجمه به سمت پایین کشیده شده است و با دو انحنای زیبا و مستحکم، که در طول آن دو شکل s مانند ایجاد کرده است، به لگن خاصره ختم میشود از سی و سه قطعهی ساختمانی به نام مهره تشکیل شده است. این مهرهها چنان هنرمندانه تراشیده شده و شکل گرفتهاند که به شیوهای کامل و بی کم و کاست با هم جفت میشوند. سیستم تودرتویی از ماهیچهها، زردپیها و رباطها، ستون مهرهها را محکم و پابرجا نگه میدارد. بخش پایینی ستون مهرهها، که ناحیهی کمری-خاجی نام دارد جایگاه همان دردی است که بسیاری از مردم را آزار میدهد. ستون مهرهها قادر است فشارهایی معادل صدها کیلوگرم نیرو را تحمل کند.
با این حال، تمامی ستون چنان نرمش پذیر است که میتواند تا حد دو سوم یک دایره خم شود. ورزشکاران ژیمناستیک، به یاری ستون مهرههای خود حرکاتی زیبا و شگفت انگیز انجام میدهند. گرچه ستون مهرهها الاستیک یا کشش پذیر است ولی قسمتهای مختلف آن با توازنی ظریف نسبت به هم قرار گرفتهاند و اگر آسیبی به یک نقطهی آن وارد آید میتواند تمام این دستگاه پیچیده را مختل کند.
گاهی کمردرد در جوانی آغاز میشود. اگر مثلاً یکی از پاها بیش از یک سانتیمتر نسبت به پای دیگر بیشتر رشد کند و پاها به اصطلاح کوتاه و وبلند شوند (که البته این رویداد کم نیست) فشارهای نامتعادلی بر ستون مهرهها وارد میآید. اگر برخی از مهرهها درست شکل نگیرند و حالت مناسب پیدا نکنند پیآمد آن انحراف مشخص ستون مهرهها به چپ و راست خواهد بود که به اسکولیوزیس موسوم است و این وضع موجب ناتوانی و درد میشود. در نواحی محدودی از ستون مهرهها ممکن است غدههایی رشد کند و رشتههای عصبی را زیر فشار قرار دهد. در پارهای از بیماریهای روماتیسمی، دیسکها یا بالشتکهایی که بین مهرهها جای دارند و کارشان ضربه گیری است ساییدگی و استحاله پیدا میکنند و کم کم از بین میروند.
در واقع، علتهای بروز کمردرد آن قدر زیاد است که اشاره به همهی آنها ممکن است موجب سردرگمی در تشخیص شود. ادوین گیز متخصص استخوان میگوید: «در مورد کمردرد باید به هر چیزی مظنون شد، از بد نشستن و بد راه رفتن گرفته تا سرطان.» با وجود تنوع علت دردهای پشت، هشتاد درصد کمردردها مربوط به یکی از این سه گروه است: شایعترین کمردردها به علت تحمیل کارِ زیاد به ماهیچههاست. در حالت عادی، هنگامی که بدن حرکت میکند ماهیچههای آن پی در پی و به سرعت منقبض و منبسط میشوند. ولی اگر بیش از حد توانائیشان زیر فشار قرار گیرند به اصطلاح طغیان میکنند و سر از فرمان میپیچند. ماهیچهای که زیاد تحت فشار بوده ناگهان منقبض خواهد شد و همین طور در حال انقباض باقی میماند که میگویند اسپاسم کرده است.در این حال، ماهیچه به صورت تودهای گره خورده در میآید. رگهای ظریفی که اکسیژن و غذای مورد نیاز ماهیچه را به سوی آن حمل میکنند و مواد زائد آن را از آن دور میکنند به هم فشرده میشوند. به زودی بعضی از سلولهای آن قسمت از ماهیچه می میرند و دردی شدید در آن نقطه پدید میآید. این درد هشدار یا نشانهی خطری است که بدن به صاحب خود میدهد. گروه دوم از کمردردها، دردهای آزار دهندهای هستند که با هیچ دردی قلبل مقایسه نیستند. در مورد علت این نوع کمردرد به اشتباه میگویند دیسک بین مهرهای جا به جا شده است یا از جای خود لغزیده است. در واقع دیسک بین مهرهای جا به جا نمیشود و از جای خود نمیلغزد، بلکه فتقی میشود یا پاره میشود. بخش میانی دیسک که ژلاتیتی است بیرون میزند. گاهی حتی از دیوارهی رباطی که آن را احاطه کرده است نیز بیرون میآید. دیسکهایی که بیشتر در خطر پاره شدن هستند یکی دیسکی است که بین دو مهرهی آخر کمر جای دارد و دیگری دیسکی است که بین آخرین مهرهی کمری و نخستین مهرهی خاجی (که تحتانیترین قطعههای ستون مهرهای را تشکیل میدهند) قرار دارد. مواردی که از جای خود در دیسک بیرون زدهاند اغلب به اعصاب نخاعی مجاور خود فشار وارد میآورند. این اعصاب نسبت به کوچکترین فشار شدیداً متأثر میشوند. کوچکترین حرکت مواد بین مهرهای میتواند موج درد آزار دهندهای را پخش کند. در سالهای دههی 1970 میلادی برخی از پزشکان بر این باور بودند که گروه دیگری از کمردردها هم وجود دارد که درد آنها با درد ناشی از دیسکهای فتقی شده برابری میکند. این گروه از کمردردها را سندرم مفصلهای رو در رو (یا گرفتاری مفصلهای فاست) نام نهادند. این نقاط رو در رو، به صورت سطحهای صاف کوچکی روی قوس مهرهای هر مهره دیده میشوند. در ستون مهرههای افراد سالم، سطوح کوچک دو مهرهی مجاور، دقیقاً روی هم قرار میگیرند و مفاصل رو در روی بسیار کم حرکتی را تشکیل میدهند. ولی گاهی مثلاً به علت یک چرخش یا خم شدن ناگهانی و تند، یک رویه از جای عادی خود حرکت میکند. در این هنگام ممکن است مهره روی رشتههای ظریف عصبی که از نخاع به درون مهره شاخه دواندهاند فشار وارد آورد. بنا بر این سندرم مفصلهای رو در رو یا ابتلای مفصلهای رویهای میتواند همانند دیسک فتقی شده دردناک باشد.
گرفتاری افرادی که مبتلا به کمر درد هستند تنها درد کشیدن نیست، بلکه درمان این درد هم خود گرفتاری بزرگِ دیگری است. یکی میگوید این کمر درد از نوع گروه اول است، دیگری میگوید از نوع گروه دوم یا از گروه سوم است، و بدتر از همه این که هر متخصصی درمان متفاوتی را تجویز میکند. مثلاً برخی از پزشکان هنوز از لومباگو و سیاتیک صحبت میکنند، اما روشن است که این اصطلاحات برای دردِ منتشر در کمر یا نواحی اطراف کمر که ممکن است پیآمد اختلالهای گوناگونی باشد اصطلاحات دقیقی نیستند. دکتر موری گلدشتاین میگوید: «تمام درمانها در این مورد هنوز زیر سؤال هستند، و علت آن نبودن آزمونهای بالینی کنترل شده است. درمانهای کمر درد بر پایهی سلیقهی هر پزشک صورت میگیرد.» اگر به واقع مسألهی سلیقه در میان باشد متخصصان اُرتوپدی مسئول آن خواهند بود زیرا آنها پدید آورندگان اصلی مسائل پزشکی رایج دربارهی کمر و کمر درد هستند. هنگامی که بیمار به مشورت با آنها میپردازد این متخصصان معمولاً با پارهای پرسشهای دقیق آغاز میکنند. چه موقع و چگونه درد شروع شد؟ حالا محل درد کجاست؟ چه درمانهایی کردهاید؟ آیا سایر افراد خانواده هم این نوع درد را دارند؟ پزشک همچنین از حالت عمومی بیمار، بیماریهایی که قبلاً داشته است، و کار و فعالیتهای ایام بیکاری پرسشهای دقیقی میکند. دکتر ج. ویلیام فیلدینگ، جراح استخوان، میگوید که من معمولاً فقط از روی این پرسشهای تشریفاتی انگشت روی گرفتاری بیمار میگذارم. او همچنین خاطر نشان میسازد که الگوی درد، خودش یک ابزار تشخیصی است. دلیلش هم این است که مسیر شاخههای عصبی نواحی مختلف طناب نخاعی، چنان مشخص است که وجود هر دردی در طول آن شاخه میتواند ما را به محل آسیبهای مهرهای رهنمون شود.
معاینه اصولاً قبل از آن که بیمار روی تخت معاینه بخوابد آغاز شده است. برخی از پزشکان از بیمار میخواهند عریان شود و راه برود تا نحوهی راه رفتن، نشستن، و ایستادن او و حرکتهای بدنی او را مشاهده کنند. ممکن است دکتر از بیمار بخواهد ورزشها و حرکتهای گوناگونی را انجام دهد (مثلاً روی پاشنهها یا روی پنجه راه برود، خم و راست شود، دستهای خود را تا حد ممکن بالا برد). هنگامی که بیمار روی تخت معاینه میخوابد نیز باید حرکتهای ژیمناستیک را با حرکت دادن پاها و مفصل کمر و ران ادامه دهد. اگر احیاناً تومور یا غدهای در اطراف ناحیهی شکمی وجود داشته باشد و علت اصلی درد را تشکیل داده باشد با لمس کردن و معاینه برای دکتر معلوم میشود. همچنین دکتر به دنبال درد در اطراف کلیهها خواهد گشت و راست روده را معاینه خواهد کرد (هدف از این کار، بررسی وجود احتمالی رشدهای غیر طبیعی و ملاحظهی وضع استخوان دنبالچه است. دنبالچه از در هم آمیخته شدنِ چهار مهرهی نحتانی ستون مهرهها شکل گرفته است). سر انجام، پزشک واکنشهای انعکاسی بیمار را از راه ضربه زدن روی زانو و قوزک با چکش مخصوص میآزماید، ماهیچههای پا را معاینه میکند و حساسیت پا را به کمک سوزنهای مخصوص میسنجد. هنگامی که تمام بررسیها و سوزن زدنها انجام شد از ستون مهرههای بیمار عکس میگیرند. اگر با همهی این کارها، ماهیت اصلی درد آشکار نشد، ممکن است پزشک دست به معاینهی پرتونگاری پیچیدهتری بزند که میلوگرام نام دارد (به معنی نگارهی مغز استخوان). برای این عکس برداری که کمی ناراحت کننده است مایعی رنگین را به درون بخش تحتانی مجرای نخاعی تزریق میکنند تا بتوان از آن عکس گرفت. بیمار را به جلو خم میکنند تا این مادهی رنگی در تمام طول مجرای نخاعی بدود و اگر دیسک یا غدهای به درون مجرا پیش رفته باشد در عکس به صورت دندانهی کوچکی در سایهی پیچ و خم داری که تصویر مجراست دیده خواهد شد. برای احتراز از خطرهای ورود این رنگ، که برای بدن مادهای بیگانه محسوب میشود، پزشکان معمولاً به روشِ دیگری که سی تی اسکن نام دارد تمایل دارند. سی تی اسکن، نوعی عکس برداری شگفت انگیز کامپیوتری است که میتواند تصویرهایی با برش عرضی از جزئیات بدن، از جمله ستون مهرهها، در اختیار ما قرار دهد که تصویرهایی کاملاً واضح هم از بافتهای نرم و هم از بافتهای استخوانی هستند. در حقیقت، همین دستگاه شگفت انگیز و گران قیمت است که به پزشکان کمک کرده است که پی ببرند که اختلالهای مفصلهای رویهای، که کشف آن دشوار بوده است، سرچشمهی اصلی کمر درد است.
حتی پس از آن که علت درد را تشخیص دادند، بیمار با کوهی از راههای درمانی رو به رو میشود. یکی از راه های درمانی که ممکن است به شما توصیه کنند احتمالاً مراجعه به استئوپاتهاست که همان شکسته بندان سنتی هستند. این شکسته بندهای سنتی معتقدند که ریشهی بیشتر بیماریها عبارت است از اختلالهای دستگاههای ماهیچهای-استخوان بندی. شیروپراکتورها نیز ممکن است همین نظر را داشته باشند. شیروپراکتورها متخصصانی هستند که میگویند معمولاً رد پای بیماری را میتوان در ناهنجاری و بد قرار گرفتن مهرهها در ردیف ستون مهرهها یافت. هر دوی اینان ممکن است به شما مشت و مالهای مخصوصی را توصیه کنند. در این مشت و مالها با دست و انگشت، ضربهها و فشارهایی کوتاه و سریع بر پشت وارد میآورند به این امید که مهرهی منحرف شده را به جای خود بنشانند. بسیاری از بیمارانِ راضی، از جمله بانیان مدرسهی مربوط به استئوپاتها مثل مرحوم نلسون راکفلر، مهارت و زبردستی معالجه کنندگان خود را ستودهاند. ولی گلداشتاین که خودش یک استئوپات بود بیان داشت: «تا آن جا که بر من معلوم شده است دلیلی در دست نیست که مشت و مال برای بیمار بهتر از رقص و پایکوبی باشد!» از سوی دیگر پزشکان امروزی تقریباً تمامشان، دست کم برای کمر درد حاد، استراحت در رختخواب و مصرف آسپرین یا یک داروی سست کنندهی عضلات را تجویز میکنند. برخی نیز گرم کردن موضع درد یا قرار دادن یخ را توصیه میکنند، ولی ارزش این کارها هم مورد تردید است. بهترین شفا دهنده، گذشت زمان است. دکتر جرج هیات بیان داشت: «بیشتر کمر دردها در عرض سه هفته خود به خود، بدون ارتباط با کارهایی که ما انجام میدهیم، خوب میشوند. ولی مسأله این است که کاری کنیم که بیمار تا جایی که ممکن است درد کمتری را تحمل کند.» حتی در این صورت هم ممکن است در آینده دوباره درد به سراغ بیمار بیاید. به گفتهی دکتر لئون روت: «یک بار که کمر شما گرفتار شد هرگز دیگر درمان پذیر نخواهد بود. درد کمر به شما اخطار میکند که اشکالی در بین است. بار دوم که درد گرفت بدتر خواهد بود. کاری که باید بکنید این است که به آن اخطار نخستین توجه کنید و برای جلوگیری از گرفتاریهای بعدی بکوشید.» اقداماتی که میکنید یا گامهایی که باید بردارید عبارتند از خوابیدن روی زمین یا تخت چوبی و تشک سفت، کم کردن وزن بدن، و پرداختن به ورزشهای روزانهی مخصوص کمر. متأسفانه بسیاری از بیماران، غیر از تغییر دادن تختخواب و تشک، کار دیگری انجام نمیدهند. دکتر کیم که خودش هر روز ورزش میکرد گفت: «مردم قرص و دارو میخورند، خواهان عمل جراحی هستند، تقاضای کمر بند میکنند، اما چیزی را که دوست ندارند ورزش است. این خیلی بد است. اینها آدمهای تنبلی هستند.» ورزش نکردن باعث کاهش تونیسیتهی ماهیچهها میشود. شکمِ بزرگ بر ستونِ مهرهها فشار زیادی وارد میآورد. دکتر تایلور میگوید: «پنج کیلو گرم اضافه وزن در شکم، فشاری معادل با پنجاه کیلوگرم بر دیسک مهرههای کمر وارد میآورد.» در زنان این مسأله، به ویژه در ماههای آخر بارداری، حادتر میشود، و بیشترِ زنان باردار در ماههای آخر از کمر درد یا پشت درد شدید مینالند.
به طور کلی متخصصان ستون مهرهها، حرکتهای مناسب بدنی را توصیه میکنند و روی شرایط بدنی خوب، خورد و خوراکِ خوب و وزن مناسب تأکید میورزند. ولی در عین حال خاطر نشان میکنند که هیچ چیز به اندازهی اضافه وزن نمیتواند موجب آسیب رساندن به ستون مهرهها شود. در واقع کسانی که پس از مدتی کم تحرکی یک باره دست به فعالیت ناگهانی میزنند به ویژه احتمال گرفتاری به کمر درد را دارند. دکتر ریچارد ستافر میگوید: «یک وکیل دعاوی میشناسم که نمام هفته را پشت میز مینشیند و آخر هفته که میشود یکباره با حرارت و اشتیاق تمام به تنیس یا هند بال روی میآورد. او صبح روز اول هفته قادر نیست از جای برخیزد.» منظور او این است که اگر دوست دارید ورزش کنید با احتیاط و گرم کن مناسب ورزش کنید. هر کار سخت تازه را با احتیاط آغاز کنید. ولی اصولاً کمتر کسی پیدا میشود که ورزش را دنبال کند. حتی اگر برنامههای ورزشی مناسبی در اختیار افراد باشد پس از این که احساس بهبودی کردند ورزش را کنار میگذارند. این گونه سستیها موجب گرفتاری خواهد شد و در بین کارهای روزمره یکباره کمر درد شدیدی گریبان انسان را میگیرد. اگر دردهای قبلی همیشه در خاطر انسان بماند ورزش را رها نخواهد کرد. یکی از پزشکان چاقوی جراحی را به بیمار نشان میداد و میگفت: «اگر حوصلهی ورزش کردن را نداری من جراحی کردن هم بلدم!» در واقع عمل جراحی راه شایعی است به ویژه برای رهایی از درد و رنج دیسک فتقی شده. برداشت دیسک از طریق جراحی از سالهای دههی 1930 میلادی به بعد متداول شد. این عمل که لامینکتومی نام دارد در امریکا در یک سال بیش از دویست هزار بار انجام میشود. شاید در یک سوم موارد، بیماران برای برطرف کردن آسیبی که بر اثر جراحی به ستون مهره ها وارد میآید مجبور میشوند به عمل جراحی اضافی دیگری نیز تن در دهند. این جراحی بعدی را فیوژن مینامند. در این عمل استخوان لگن بیمار را میتراشند و تراشههای آن را در کنار مهرههای بالایی و پایینی (که دیسک میانی آنها را برداشته بودند) میچینند. تراشههای استخوانی پس از مدتی با آن دو مهره جوش میخورد و این قطعه از ستون مهرهها محکم میشود. این جراحی میتواند بسیار مؤثر باشد. شش هفته پس از برداشت دیسک، بعضی از بیماران به کارهای روزمرهی خود میپردازند. ولی گاهی عمل جراحی خالی از خطر هم نیست. اگر جراحی به دست بهترین جراحان انجام نشود میزان موفقیت در حدی متوسط خواهد بود. به اعتقاد برخی از پزشکان، غالباً بدون این که ضرورتی داشته باشد بعضیها دست به عمل جراحی میزنند. یکی از افرادی که به اصرار یک پزشک لامینکتومی کرده بود میگفت دوستم که متخصص استخوان است به من گفت: «من لامینکتومی را بهتر از هر کسی که میشناسم انجام میدهم، و اگر من به جای تو بودم هرگز اجازه نمیدادم این عمل را روی من بکنند!» اما در مورد عمل فیوژن دکتر ارنست جانسون اظهار میدارد: «عمل فیوژن مانند این است که شما مگسی را که روی شیشهی پنجره نشسته است با چکش بزرگی بکشید. مگس البته کشته خواهد شد اما شیشهی پنجرهی شما نیز در هم خواهد شکست.» از او پرسیده شد پس چرا این همه عمل جراحی انجام میشود. پاسخ این بود: «هنگامی که انسان چکشی در دست دارد هر چیزی جلوی چشمانش منظرهی میخ را پیدا میکند و او وسوسه میشود روی آن بکوبد!»
راه درمانی دیگر، تزریق آنزیمی به نام کیموپاپائین به درون دیسک پاره شده است. این ماده که از میوهی درخت پاپایا گرفته میشود همانند یکی از اجزای تشکیل دهندهی مواد نرم کنندهی گوشت است که آن هم از همین گیاه به دست میآید. (درخت پاپایا در امریکای مرکزی و جنوبی میروید و درختی است همیشه سبز که میوهای بزرگ، زرد رنگ و خوردنی دارد.) کاربرد این آنزیم در سالهای دههی 1960 میلادی به وسیلهی لیمن اسمیت متداول شد. میگویند این ماده پیاز ژلاتینی دیسک را حل میکند و دیگر نیازی به عمل جراحی نیست. ولی ده سال بعد پس از مطالعات بحث انگیز که در مورد اثرات شیمیایی آن درگرفت ادارهی دارو و خوراک امریکا به تولید کنندگان این ماده فشار آورد تا از تولید آن خودداری کنند. اما کیموپاپائین هنوز در کانادا در دسترس است و بسیاری از امریکائیان برای درمان کمر درد خود بدانجا روی میآورند. گاهی هم این مسافرت به توصیهی پزشکان انجام میشود. دکتر مارک بران میگفت: « نود درصد بیمارانی که من به آن جا میفرستم به سلامت باز میگردند و دیگر به درمان نیازی ندارند.» جراح شهر تورنتو، دکتر یان ماکناب همین نتایج را گزارش کرد. در عرض ده سال کیموپاپائین روی دو هزار بیمار مبتلا به کمر درد در تورنتو به کار رفت. بنا به اظهار دکتر ماکناب از هر ده مورد، هشت مورد به جراحی نیاز پیدا نمیکند. دکتر منوچهر جاوید از دانشگاه ویسکونسین در مادیسون به این نتیجه رسید که از صد و چهارده بیماری که گرفتار دیسک فتقی شده بودند و کیموپاپائین در مورد آنها به کار رفت هشتاد و سه نفر به مدت سه تا شش سال کمر درد نگرفتند. هنوز بسیاری از اورتوپدیستها در این زمینه دچار شک و تردیدند. آنها نگران آثار جانبی احتمالی این دارو هستند، زیرا میگویند این آنزیم برای بدن، یک مادهی بیگانه به حساب میآید و ممکن است واکنشهای آلرژیک و شوک بدهد. این موضوع در مراکز پزشکی بزرگ تحت بررسی است. یکی از جدیدترین راههای درمان که به مجموعه درمانهای طبی کمر درد اضافه شده است کشش شاقولی نام دارد. گر چه این روش جدید است اما سابقهی آن به زمان بقراط حکیم میرسد. در آن روزها، افرادی را که به ناهنجاری ستون مهرهها دچار بودند با تسمه به نردبان بلندی میبستند و سپس او را رو به زمین بر میگرداندند و ناگهان به زمین میانداختند! ممکن است این حرکت قدری تکان دهنده به نظر آید ولی کششی که در ستون مهرهها ایجاد میکرد، یعنی همان چیزی که پزشکان امروزی تراکشن نام نهادهاند، احتمالاً موجب کشیده شدن و باز شدن فضای بین مهرهها میشد و مشکل را برطرف میکرد. در مؤسسهی سیسترکنی، بیماران را روی تختهایی که به طور سرازیری قرار گرفته است میبندند و تخت را طوری قرار میدهند که سر بیمار بالا باشد. سر تخت را آن قدر بالا میبرند تا تقریباً به حالت عمودی و ایستاده قرار گیرد. دکتر چارلز بورتون که ابداع کنندهی این روش است بیان داشت: «صدها سال است که مردم به پزشکان میگویند هنگامی که با دست به جایی آویزان میشوند احساس راحتی میکنند.» اکنون میتوانند با استفاده از این تختهای بیمارستانی از این نعمت بهره برند. به نظر میرسد برای بسیاری از افراد، این شیوه، مؤثر باشد، ولی بعضیها میگویند علت مؤثر بودن این روش چیز دیگری است و آن این است که بیمار از شر فشارهای زندگی روزمره راحت است و به زورِ استراحت درمان میشود!
در بسیاری از مواردِ کمر درد، گویا هیچ روشی مؤثر نیست، نه استراحت در تخت، نه ورزش، نه عمل جراحی، و نه کشش. هیچ کدام درد را برطرف نمیکنند. چرا؟ شاید تا حدی به علت نارسایی دانش پزشکی در این زمینه باشد. با وجود سالها آزمایش و پژوهش، هنوز پزشکان، بسیاری از جنبههای ستون مهرهها و ماهیچهها و اعصاب مربوط به آن را جزو رازهای کشف نشدهی روزگار میدانند. مهمتر این که به موضوع شگفت انگیز دیگری نیز دست یافتهاند. از میان تمام علتها و عوامل، به نظر میرسد علت عمدهی بسیاری از کمر دردها، علت روان شناختی است. برخی از متخصصان ستون مهرهها میگویند بیش از هشتاد درصد از موارد کمر درد، ناشی از هیچ گونه اشکال عضوی آشکاری نیست بلکه ناشی از عوامل گمراه کنندهای نظیر استرس، غم و اندوه و سایر حالتهای روانی است. دکتر جان باسماجیان حتی تأکید باز هم بیشتری روی جنبههای روانی کمر درد داشت. در حقیقت به نظر میرسد بعضی از مردم، بیشتر از نظر عاطفی درد میکشند و دردشان جنبهی روانی دارد. البته این دردهای روانی-تنی برای خود بیمار کاملاً جنبهی واقعی دارند نه روانی یا خیالی. دکتر جان بونیکا، یکی از بنیانگذاران نخستین کلینیک بزرگ ضد درد در امریکا، بیان داشت: «یک بانوی میانسال که حدود بیست سال پیش ازدواج کرده بود و اکنون فرزندانش بزرگ شده بودند و پیِ کارِ خود رفته بودند دچار نیازی عاطفی به عشق و محبت شده بود، ولی شوهرش همیشه سرگرم کار خود بود. یک روز این بانوی میانسال روی برفها به زمین خورد و گرفتار کمر درد شد. ناگهان شوهرش به او توجه کرد. در ضمیر ناخودآگاه او چنین وانمود شد که این توجه و دلسوزی به خاطر بیمار بودن اوست. آسیب اصلی بهبود یافت، ولی او هنوز از کمر درد ناله دارد زیرا هنوز ناراحتی روحی او ادامه دارد.»
همچنین ممکن است کمر درد محصول دشواریهای شغلی، مسائل روابط شخصی، یا اندوه مربوط به عزیز از دست رفته باشد. دکتر توماس هاکت، روان پزشک سابق بیمارستان ماساچوست در بوستون در اظهار نظری گفت: «این نوع افسردگیهای پنهان و ماسکه شده میتواند سالها دوام داشته باشد.» به گفتهی ریچارد باچراچ، استئوپاتِ نیویورکی، دلتنگی و بیزاری نیز همین اثرات را دارد. او گفت: «بسیاری از بیماران من زنانی هستند که حوصلهاشان سر رفته است و مرتباً بهانه تراشی میکنند.» پارهای از پژوهشگران پزشکی، همچون روانپزشک دکتر چارلز وال، معتقدند که حتی چیزی به نام شخصیت کمر دردی وجود دارد. کسانی که در این گروه قرار دارند مایلند با سرعت رانندگی کنند، ولی فاقد صفت اعتماد به نفس هستند. همچنین خشم خود را فرو میخورند و از درگیری امتناع میورزند، و از این لحاظ با حالت افراد مبتلا به زخم معده و سردرد، مشابهت دارند. دکتر باسماجیان میگوید کمر درد درست همان سر درد تنشی است که به کمر سرایت کرده است. این نوع بیماران، از روی نومیدی به کلینیکهای درد روی میآورند. این مراکز، گروههایی پزشکی شامل روان شناسان، روان پزشکان، مشاوران و مددکاران اجتماعی را گرد آوردهاند. بیشتر کمر دردها ر ا میتوان به حساب خود بیماران گذاشت. به گفتهی دکتر استیون برنا، هدف اصلی این گروههای پزشکی آن است که بیماران را قانع کنند که درد اصولاً احساس نیست بلکه ادراک است. یعنی به بیمار میآموزند که اگر نمیتواند درد را از خود دور کند باید با آن کنار بیاید! این کار ممکن است وظیفهای بسیار دشوار باشد. بسیاری از بیماران سالها با درد آشنا بودهاند و گاه سه یا چهار بار تن به عمل جراحی دادهاند. بیشتر آنها توانایی کار کردن را ندارند و بار مسئولیتهای خانواده را نمیتوانند به دوش بکشند. پارهای از آنها به داروهای آرام بخش وابستگی پیدا کردهاند یا بدتر از آن به مخدرهای ضد درد معتاد شدهاند. دکتر بورنل بران میگوید که بیماران گاهی با کیسهای پر از داروهای گوناگون و رنگارنگ که پزشکان برای آنها تجویز کردهاند به ما مراجعه میکنند.
بسیاری از روشهایی که در کلینیکها به کار برده میشود غیر سنتی است یا دست کم با معیارهای پزشکی معمول نمیخواند. این روشها شامل خواب کردن، بیو-فیدبک و طب سوزنی است. برخی روشهای نوین نیز کشف شده است مثل بی حس کردن نواحی حساس پشت از راه کشتن رشتههای عصبی (بعضی از پزشکان، مقداری الکل به درون رشتههای نازک عصبی مهرهها تزریق میکنند و آنها را از حس میاندازند). در مورد اشکالهای مفصلهای رویهای، گاهی سوزنهایی داغ را به نواحی عصبی فرو میکنند و این روشِ سوزنی را دیاترمی جراحی یا بی عصب کردنِ فاست مینامند. ابزار دیگرِ کلینیکهای ضد درد، محرکهای الکتریکی جیبی است که بیمار با خود حمل میکند. این دستگاه را روی محل درد میگذارند، شوک کوچکی ایجاد میکند و به بیمار نوعی احساس سوزش دست میدهد و درد موقتاً فراموش میشود. در موارد دردهای شدید و مزمن، نوع بسیار ظریفی از این محرکها را میتوان در خود بدن کار گذاشت. این روش از سال 1974 میلادی به بعد، توسط یوشیوهوسوبوچی، جراح اعصاب دانشگاه کالیفرنیا به کار رفت. او یک تا سه الکترود مو مانند را در مخ یا نخاع کار میگذارد. این سیمهای مو مانند، به یک منبع الکتریکی رادیو اکتیو شدهی کوچک که زیر پوست سینه کار گذاشته شده است وصل میشوند. بیمار برای برطرف کردن درد، فرستندهی رادیویی کوچکی را روی سینه فشار میدهد. علامتهای این فرستنده منبع کوچک زیرِ پوست را به کار میاندازد و ناگهان جریان الکتریکی ظریفی در مغز و نخاع به حرکت در میآید و سلولهای عصبی دردناک را مهار میکند. تأثیر این امواج الکتریکی به این صورت است که باعث میشوند جریانی از بتا-آندروفین که مادهای مورفین مانند است و به وسیلهی سلولهای عصبی تولید میشود در بافت عصبی رها شود. چون بتا-آندروفین به مثابه یک مادهی ضد درد در درونِ خودِ بدن ساخته شده و عمل میکند پس از رها شدن آن، درد ساکت میشود. بنا به گفتهی دکتر هوسوبوچی، تنها در عرض پانزده دقیقه پس از این تحریک الکتریکی، کسی که گرفتار کمر درد مزمن است ممکن است برای چند ساعت تا چند روز از درد رهایی یابد. ولی بیمار ممکن است پس از مدتی کم کم نسبت به این تحریکها به اصطلاح تحمل پیدا کند و تحریکها اثر خود را از دست بدهد و درد باز هم مقاومت و پافشاری کند.
برخی از کلینیکهای درد میتوانند با به کار بردن اینگونه روشها بیش از شصت و پنج درصد از مبتلایان به کمر درد را به زندگی فعال باز گردانند (حتی اگر نتوانند آنها را کاملاً از درد خلاص کنند). روبرت سامپتر چهل و پنج ساله اهل کالیفرنیا پس از چهار بار عمل جراحی ناحیهی کمر و یک بار عفونت استخوانی و درد شدید، که به خاطر آن مجبور بود پیاپی به مخدرها پناه آوَرَد، سرانجام به دکتر هوسوبوچی مراجعه کرد. نخست مجبور بود چهار بار در روز فرستنده را به کار برد. اما بعدها فقط روزی یک بار به آن توسل میجست. او همچنین از اعتیاد به مخدرها و عواقب آن خلاصی پیدا کرد و با راحتی آشکاری بیان داشت: «اکنون رانندگی میکنم و چمن جلوی خانه را کوتاه میکنم.» در برخی موارد، هنگامی که به نظر میرسد که هیچ چیز درمان این درد نیست، بیمار دست به تمارض میزند. اغلب، آسیبی خفیف هم بر خود وارد میآورد تا مراکز دادخواهی را تحت فشار قرار دهد به این امید که جبران خسارت و تأمین اجتماعی شامل حالش شود و بیمهی از کار افتادگی به او تعلق گیرد. این گرفتاری محدود به امریکا نیست. در سوئد بیست و پنج درصد از کارگران در حقیقت به خاطر کمر درد، پیش از موعد بازنشسته میشوند. بیشتر موارد آن هم ادعاهای جعلی است. دکتر کیم به شوخی میگوید: «این افراد دچار بیماری کمبود اسکناس پشت سبز هستند و با مرهم پشت سبز، یعنی با دریافت یک چک صد دلاری، فوری کمر دردشان بهتر میشود. هنگامی که تعداد چکها زیاد شد و ضخامت این مرهم به حد مناسب رسید بیمار به کلی حالش خوب میشود.» با این که تمارض کنندگان غالباً خوب میتوانند تقلید مبتلایان حقیقی به کمر درد را در آورند ولی گاهی خود را لو میدهند.
پیش گیری از کمر درد، همانند مورد مربوط به سایر بیماریهای سخت و دیر علاج، بهترین شیوهای است که میتوان پیش گرفت. به گفتهی یکی از پزشکان، تنها راه درمان کمر درد، پیش گیری است! تا همین اواخر نیز آگاهی عمومی در بارهی رفتار شایسته با کمر خویش، عملاً هیچ بود. اکنون مدتی است که وضع عوض شده است. از سال 1974 میلادی، بخشهای آموزش و مراقبت از کمر خویش که در تورنتو پایه گذاری شده بود گفتارهایی در مورد کمر درد برای مبتلایان در شهرهای امریکا و کانادا پخش کردند. عنوانهای این گفتارها عبارت بودند از کالبد شناسی، وضع بدن در حالت نشسته و ایستاده، نقش عوامل عاطفی در کمر درد، روشهای استراحت، ورزشهای خاص شکم، و راه صحیح برخورد با مسائل زندگی. در نواحی مختلف امریکا، کانونهایی برای ورزش و نمایش فیلم و اسلاید و راهنماییهای لازم جهت مراقبت از کمر تشکیل شده است و در پاسخ به این پرسش که این روشها و این کلاسها تا چه حد مؤثر بودهاند دکتر کنی گراندانا که مسئول ادارهی برنامهی ماهانهی تعلیم ورزشهای کمر در دانشگاه کالیفرنیا بود بیان داشت: «کسانی که به کلاس من میآیند تاکنون کمر درد نگرفتهاند.»
- هنگامی که میخواهید چیزی را از روی زمین بردارید یا بلند کنید از کمر خم نشوید. سرِ پا بنشینید و کمر را راست نگه دارید و همان طور با کمر راست بلند شوید. این کار باعث میشود که فشار وارد بر نواحی کمری، که محل بیشترِ دردهای پشت است، کاهش یابد
- بد خوابیدن به معنی به پیشبازِ کمر درد رفتن است. تشک باید سفت باشد. به پهلو بخوابید و زانوهای خود را نیز کمی خم کنید. هرگز روی شکم نخوابید، زیرا به هنگام خوابیدن روی شکم، گودی کمری ستون مهرهها زیاد میشود و حالتی را که به آن کمرِ تو رفته میگویند ایجاد میکند.
- کفشهای پاشنه بلند، ستون مهره ها را بدطوری از وضع طبیعی خود خارج میکنند. لگن خاصره را کج کرده و کمر را مستعد آسیب و گرفتاری مینمایند. سعی کنید هر طوری هست در برابر وسوسهی پوشیدن کفش پاشنه بلند مقاومت کنید.
- رانندگی طولانی موجب کمر درد میشود. پس از یک ساعت رانندگی، اتوموبیل را در کناری متوقف کنید، از آن بیرون بیایید و چند دقیقهای قدم بزنید. موقع رانندگی، صندلی اتوموبیل را جلو بکشید، به طوری که زانوها خم شوند، و بالشی در قسمت کمر خود قرار دهید. اگر زاویهی پشتی صندلی قابل تغییر است، گاه به گاه کمی زاویه را تغییر دهید.
- در میهمانیها یک جا ننشینید یا نایستید. به این طرف و آن طرف بروید. ایستادن طولانی در یک نقطه نه تنها خسته کننده است بلکه موجب وارد شدن فشار مداوم بر ستون مهرهها میشود. حتی این پا و آن پا کردن هم میتواند به برطرف کردن فشار کمک کند. حتی به هنگام ایستادن جلوی دستشویی برای مسواک زدن، همواره یک پای خود را روی لبهای بلندتر یا روی یک جعبه و امثال آن بگذارید.
- از پوشیدن شلوارهای جین تنگ و از بستن کمربندهای تنگ پرهیز کنید. اگر کمر بند را تنگ ببندیم یا شلوارِ تنگ بپوشیم ماهیچههای شکم که تکیه گاه اصلی ستون مهرهها هستند ضعیف میشوند و امکان آسیب رسیدن به مهرهها و ایجاد کمر درد افزایش مییابد.
- حتی ساک بند دار و نیز دوربین عکاسی که روی شانه میاندازید میتواند خطر آفرین باشد. کوله پشتیهای سنگین را باید روی هر دو شانه به یک میزان متعادل کرد. اگر کوله پشتی فقط روی یک شانه قابل حمل است گاه به گاه باید از این شانه به آن شانه کرد تا فشار فقط به یک طرف تحمیل نشود.
- راست بایستید، راست راه بروید. بدن را راحت ولی راست نگه دارید. شانهها را عقب نگه دارید. شکم را تو بدهید. برای تمرین از پشت به دیواری بچسبید و پاشنهها، نشیمنگاه، شانه و سر را محکم به دیوار فشار دهید. اگر شد دست خود را بین دیوار و گودی کمر فرو کنید.
راههایی برای جلوگیری از ابتلا به کمر درد
ورزشها و نرمشهای راحت و آسان، بیش از هر ورزشی به وسیلهی پزشکان و فیزیوتراپها برای بیمه شدن در برابر کمر درد توصیه میشوند. این ورزشها شامل رشته حرکتهایی است مثل نشستن روی پنجه و نگهداری پشتی صندلی برای حفظ تعادل، خم شدن در حالت ایستاده تا حدی که انگشتان دست به انگشتان پا برسد، خم کردن یک زانو و کشیدن بدن به جلو تا حد امکان، نشستن روی صندلی و خم شدن به جلو، و خوابیدن به پشت و بغل کردن زانوان. هدف از این حرکات، محکم شدن ماهیچههای مختلف، مثل ماهیچههای شکم، سینه و ران است که ستون مهرهها را حمایت میکنند.
منبع: راسخون
گذشته از اندوه و عذاب فردی، پشت درد و کمردرد برای جامعه نیز خیلی گران تمام میشود. در امریکا هر سال به علت کمردرد، نود و سه میلیون روزِ کاری از دست میرود. در سوئد، که هزینهی روزهای بیماری را دولت میپردازد، کمردرد بزرگترین علت غیبت کارگران است. از درخواستهای مکرری که امریکائیان هر سال برای اعانه از دولت یا صاحب کاران میکنند، و اغلب بی نتیجه است، معلوم میشود سالانه بیش از پنج میلیارد دلار صرف هزینهی آزمونها و دارو و درمانهایی میشود که باید به متخصصان ستون مهرهها پرداخت. این متخصصان که شامل ارتوپدیستها، استئوپاتها، فیزیوتراپها و شیروپراکتورها هستند چیزی نمیگویند جز تعریف از روش خاص درمانی خودشان. میلیاردها دلار نیز به کسانی پرداخت میشود که ادعا میکنند به تأیید مراجع قانونی و سایر مراجع، در اثر آسیبهای کمری از کار افتادهاند.
حال ببینیم چرا کمردرد میگیریم. از زمانی که مردم خانه به دوشی را کنار گذاشتند و ساکن شهرها شدند و جهان انسانها به نحو فزایندهای خودکار شد و بیشترِ کارها در حالِ نشسته انجام شد و سنگینیِ اضافی به کمر وارد آمد، ستون مهرههای مردم دست خوش آسیب گردید. دکتر کنت گزی دردشناس سابق دانشگاه میشیگان میگوید: «کمردرد، بیشتر یک دشواری اجتماعی است و ناشی از شیوهی زندگی ماست تا چیز دیگر.» تقریباً هر چیزی میتواند باعث وارد آمدن فشار بر مهرهها و انحراف آن شود: توقف ناگهانی وسیلهی نقلیه، کشش و کوشش در مسابقههای ورزشی، پوشیدن کفشهای پاشنه بلند، خم شدن روی میز اطو برای اطوکشی. حتی فعالیتهای روزانهای مثل مسواک کردن دندانها، و نیز عطسه و سرفه میتواند موجب شود که مهرههای پشت جا به جا شوند. داستانهای هراس آور در این زمینه فراوان است. مثلاً زنی که مادر سه فرزند است هنگامی که خم شده بود تا تخت یکی از بچهها را مرتب کند یک باره کمردرد سختی گرفت و همان طور بر جای ماند. خودش میگوید: «لحظهها میگذشتند ولی من قدرت راست کردن خود را نداشتم، حتی جرأت نمیکردم دستانم را از روی ملحفهها بردارم. عاقبت مادرم سر رسید و با دلداری، مرا کم کم حرکت داد و دو قدم دو قدم با درد و زجر به سوی بستر رفتم.» مبل ساز هفتاد و پنج سالهای به همکار خود کمک میکرد تا با کمک هم کمدی را بلند کنند و به سوی اتوموبیل ببرند. ناگهان حس کرد که کمرش کمی حالت سفتی پیدا کرد، ولی روزِ بعد به سراغ برنامهی همیشگی تنیس خود رفت. این یک اشتباه بزرگ بود. در بازی تنیس همان نخستین سِرو را که زد کمرش خشک شد. ناچار شدند به یاری او بشتابند تا از زمین تنیس بیرون رود. همینطور خانم چهل و یک سالهی خانه داری مشغول مرتب کردن کتابها در قفسه بود که ناگهان کمرش به شدت درد گرفت و از حرکت بازماند و مدت هشت ساعت همان طور در جای خود بی حرکت مانده بود تا دیگران سر رسیدند و نجاتش دادند.
ستون مهرهها با وجود واماندگی در لحظههای نا به هنگام، یکی از شگفتیهای بدن انسان است. این ردیف مهرهها نه تنها چوب بست اصلی تن هستند بلکه لنگرگاه جمجمه، دندهها، لگن و استخوانهای شانه نیز هستند. ستون مهرهها همچنین گذرگاه اصلی دستههای عصبی – طناب نخاعی – است که مخ را به بخشهای دیگر تن پیوند میدهد. این شاهکار آفرینش که از پایهی جمجمه به سمت پایین کشیده شده است و با دو انحنای زیبا و مستحکم، که در طول آن دو شکل s مانند ایجاد کرده است، به لگن خاصره ختم میشود از سی و سه قطعهی ساختمانی به نام مهره تشکیل شده است. این مهرهها چنان هنرمندانه تراشیده شده و شکل گرفتهاند که به شیوهای کامل و بی کم و کاست با هم جفت میشوند. سیستم تودرتویی از ماهیچهها، زردپیها و رباطها، ستون مهرهها را محکم و پابرجا نگه میدارد. بخش پایینی ستون مهرهها، که ناحیهی کمری-خاجی نام دارد جایگاه همان دردی است که بسیاری از مردم را آزار میدهد. ستون مهرهها قادر است فشارهایی معادل صدها کیلوگرم نیرو را تحمل کند.
با این حال، تمامی ستون چنان نرمش پذیر است که میتواند تا حد دو سوم یک دایره خم شود. ورزشکاران ژیمناستیک، به یاری ستون مهرههای خود حرکاتی زیبا و شگفت انگیز انجام میدهند. گرچه ستون مهرهها الاستیک یا کشش پذیر است ولی قسمتهای مختلف آن با توازنی ظریف نسبت به هم قرار گرفتهاند و اگر آسیبی به یک نقطهی آن وارد آید میتواند تمام این دستگاه پیچیده را مختل کند.
گاهی کمردرد در جوانی آغاز میشود. اگر مثلاً یکی از پاها بیش از یک سانتیمتر نسبت به پای دیگر بیشتر رشد کند و پاها به اصطلاح کوتاه و وبلند شوند (که البته این رویداد کم نیست) فشارهای نامتعادلی بر ستون مهرهها وارد میآید. اگر برخی از مهرهها درست شکل نگیرند و حالت مناسب پیدا نکنند پیآمد آن انحراف مشخص ستون مهرهها به چپ و راست خواهد بود که به اسکولیوزیس موسوم است و این وضع موجب ناتوانی و درد میشود. در نواحی محدودی از ستون مهرهها ممکن است غدههایی رشد کند و رشتههای عصبی را زیر فشار قرار دهد. در پارهای از بیماریهای روماتیسمی، دیسکها یا بالشتکهایی که بین مهرهها جای دارند و کارشان ضربه گیری است ساییدگی و استحاله پیدا میکنند و کم کم از بین میروند.
گرفتاری افرادی که مبتلا به کمر درد هستند تنها درد کشیدن نیست، بلکه درمان این درد هم خود گرفتاری بزرگِ دیگری است. یکی میگوید این کمر درد از نوع گروه اول است، دیگری میگوید از نوع گروه دوم یا از گروه سوم است، و بدتر از همه این که هر متخصصی درمان متفاوتی را تجویز میکند. مثلاً برخی از پزشکان هنوز از لومباگو و سیاتیک صحبت میکنند، اما روشن است که این اصطلاحات برای دردِ منتشر در کمر یا نواحی اطراف کمر که ممکن است پیآمد اختلالهای گوناگونی باشد اصطلاحات دقیقی نیستند. دکتر موری گلدشتاین میگوید: «تمام درمانها در این مورد هنوز زیر سؤال هستند، و علت آن نبودن آزمونهای بالینی کنترل شده است. درمانهای کمر درد بر پایهی سلیقهی هر پزشک صورت میگیرد.» اگر به واقع مسألهی سلیقه در میان باشد متخصصان اُرتوپدی مسئول آن خواهند بود زیرا آنها پدید آورندگان اصلی مسائل پزشکی رایج دربارهی کمر و کمر درد هستند. هنگامی که بیمار به مشورت با آنها میپردازد این متخصصان معمولاً با پارهای پرسشهای دقیق آغاز میکنند. چه موقع و چگونه درد شروع شد؟ حالا محل درد کجاست؟ چه درمانهایی کردهاید؟ آیا سایر افراد خانواده هم این نوع درد را دارند؟ پزشک همچنین از حالت عمومی بیمار، بیماریهایی که قبلاً داشته است، و کار و فعالیتهای ایام بیکاری پرسشهای دقیقی میکند. دکتر ج. ویلیام فیلدینگ، جراح استخوان، میگوید که من معمولاً فقط از روی این پرسشهای تشریفاتی انگشت روی گرفتاری بیمار میگذارم. او همچنین خاطر نشان میسازد که الگوی درد، خودش یک ابزار تشخیصی است. دلیلش هم این است که مسیر شاخههای عصبی نواحی مختلف طناب نخاعی، چنان مشخص است که وجود هر دردی در طول آن شاخه میتواند ما را به محل آسیبهای مهرهای رهنمون شود.
معاینه اصولاً قبل از آن که بیمار روی تخت معاینه بخوابد آغاز شده است. برخی از پزشکان از بیمار میخواهند عریان شود و راه برود تا نحوهی راه رفتن، نشستن، و ایستادن او و حرکتهای بدنی او را مشاهده کنند. ممکن است دکتر از بیمار بخواهد ورزشها و حرکتهای گوناگونی را انجام دهد (مثلاً روی پاشنهها یا روی پنجه راه برود، خم و راست شود، دستهای خود را تا حد ممکن بالا برد). هنگامی که بیمار روی تخت معاینه میخوابد نیز باید حرکتهای ژیمناستیک را با حرکت دادن پاها و مفصل کمر و ران ادامه دهد. اگر احیاناً تومور یا غدهای در اطراف ناحیهی شکمی وجود داشته باشد و علت اصلی درد را تشکیل داده باشد با لمس کردن و معاینه برای دکتر معلوم میشود. همچنین دکتر به دنبال درد در اطراف کلیهها خواهد گشت و راست روده را معاینه خواهد کرد (هدف از این کار، بررسی وجود احتمالی رشدهای غیر طبیعی و ملاحظهی وضع استخوان دنبالچه است. دنبالچه از در هم آمیخته شدنِ چهار مهرهی نحتانی ستون مهرهها شکل گرفته است). سر انجام، پزشک واکنشهای انعکاسی بیمار را از راه ضربه زدن روی زانو و قوزک با چکش مخصوص میآزماید، ماهیچههای پا را معاینه میکند و حساسیت پا را به کمک سوزنهای مخصوص میسنجد. هنگامی که تمام بررسیها و سوزن زدنها انجام شد از ستون مهرههای بیمار عکس میگیرند. اگر با همهی این کارها، ماهیت اصلی درد آشکار نشد، ممکن است پزشک دست به معاینهی پرتونگاری پیچیدهتری بزند که میلوگرام نام دارد (به معنی نگارهی مغز استخوان). برای این عکس برداری که کمی ناراحت کننده است مایعی رنگین را به درون بخش تحتانی مجرای نخاعی تزریق میکنند تا بتوان از آن عکس گرفت. بیمار را به جلو خم میکنند تا این مادهی رنگی در تمام طول مجرای نخاعی بدود و اگر دیسک یا غدهای به درون مجرا پیش رفته باشد در عکس به صورت دندانهی کوچکی در سایهی پیچ و خم داری که تصویر مجراست دیده خواهد شد. برای احتراز از خطرهای ورود این رنگ، که برای بدن مادهای بیگانه محسوب میشود، پزشکان معمولاً به روشِ دیگری که سی تی اسکن نام دارد تمایل دارند. سی تی اسکن، نوعی عکس برداری شگفت انگیز کامپیوتری است که میتواند تصویرهایی با برش عرضی از جزئیات بدن، از جمله ستون مهرهها، در اختیار ما قرار دهد که تصویرهایی کاملاً واضح هم از بافتهای نرم و هم از بافتهای استخوانی هستند. در حقیقت، همین دستگاه شگفت انگیز و گران قیمت است که به پزشکان کمک کرده است که پی ببرند که اختلالهای مفصلهای رویهای، که کشف آن دشوار بوده است، سرچشمهی اصلی کمر درد است.
به طور کلی متخصصان ستون مهرهها، حرکتهای مناسب بدنی را توصیه میکنند و روی شرایط بدنی خوب، خورد و خوراکِ خوب و وزن مناسب تأکید میورزند. ولی در عین حال خاطر نشان میکنند که هیچ چیز به اندازهی اضافه وزن نمیتواند موجب آسیب رساندن به ستون مهرهها شود. در واقع کسانی که پس از مدتی کم تحرکی یک باره دست به فعالیت ناگهانی میزنند به ویژه احتمال گرفتاری به کمر درد را دارند. دکتر ریچارد ستافر میگوید: «یک وکیل دعاوی میشناسم که نمام هفته را پشت میز مینشیند و آخر هفته که میشود یکباره با حرارت و اشتیاق تمام به تنیس یا هند بال روی میآورد. او صبح روز اول هفته قادر نیست از جای برخیزد.» منظور او این است که اگر دوست دارید ورزش کنید با احتیاط و گرم کن مناسب ورزش کنید. هر کار سخت تازه را با احتیاط آغاز کنید. ولی اصولاً کمتر کسی پیدا میشود که ورزش را دنبال کند. حتی اگر برنامههای ورزشی مناسبی در اختیار افراد باشد پس از این که احساس بهبودی کردند ورزش را کنار میگذارند. این گونه سستیها موجب گرفتاری خواهد شد و در بین کارهای روزمره یکباره کمر درد شدیدی گریبان انسان را میگیرد. اگر دردهای قبلی همیشه در خاطر انسان بماند ورزش را رها نخواهد کرد. یکی از پزشکان چاقوی جراحی را به بیمار نشان میداد و میگفت: «اگر حوصلهی ورزش کردن را نداری من جراحی کردن هم بلدم!» در واقع عمل جراحی راه شایعی است به ویژه برای رهایی از درد و رنج دیسک فتقی شده. برداشت دیسک از طریق جراحی از سالهای دههی 1930 میلادی به بعد متداول شد. این عمل که لامینکتومی نام دارد در امریکا در یک سال بیش از دویست هزار بار انجام میشود. شاید در یک سوم موارد، بیماران برای برطرف کردن آسیبی که بر اثر جراحی به ستون مهره ها وارد میآید مجبور میشوند به عمل جراحی اضافی دیگری نیز تن در دهند. این جراحی بعدی را فیوژن مینامند. در این عمل استخوان لگن بیمار را میتراشند و تراشههای آن را در کنار مهرههای بالایی و پایینی (که دیسک میانی آنها را برداشته بودند) میچینند. تراشههای استخوانی پس از مدتی با آن دو مهره جوش میخورد و این قطعه از ستون مهرهها محکم میشود. این جراحی میتواند بسیار مؤثر باشد. شش هفته پس از برداشت دیسک، بعضی از بیماران به کارهای روزمرهی خود میپردازند. ولی گاهی عمل جراحی خالی از خطر هم نیست. اگر جراحی به دست بهترین جراحان انجام نشود میزان موفقیت در حدی متوسط خواهد بود. به اعتقاد برخی از پزشکان، غالباً بدون این که ضرورتی داشته باشد بعضیها دست به عمل جراحی میزنند. یکی از افرادی که به اصرار یک پزشک لامینکتومی کرده بود میگفت دوستم که متخصص استخوان است به من گفت: «من لامینکتومی را بهتر از هر کسی که میشناسم انجام میدهم، و اگر من به جای تو بودم هرگز اجازه نمیدادم این عمل را روی من بکنند!» اما در مورد عمل فیوژن دکتر ارنست جانسون اظهار میدارد: «عمل فیوژن مانند این است که شما مگسی را که روی شیشهی پنجره نشسته است با چکش بزرگی بکشید. مگس البته کشته خواهد شد اما شیشهی پنجرهی شما نیز در هم خواهد شکست.» از او پرسیده شد پس چرا این همه عمل جراحی انجام میشود. پاسخ این بود: «هنگامی که انسان چکشی در دست دارد هر چیزی جلوی چشمانش منظرهی میخ را پیدا میکند و او وسوسه میشود روی آن بکوبد!»
راه درمانی دیگر، تزریق آنزیمی به نام کیموپاپائین به درون دیسک پاره شده است. این ماده که از میوهی درخت پاپایا گرفته میشود همانند یکی از اجزای تشکیل دهندهی مواد نرم کنندهی گوشت است که آن هم از همین گیاه به دست میآید. (درخت پاپایا در امریکای مرکزی و جنوبی میروید و درختی است همیشه سبز که میوهای بزرگ، زرد رنگ و خوردنی دارد.) کاربرد این آنزیم در سالهای دههی 1960 میلادی به وسیلهی لیمن اسمیت متداول شد. میگویند این ماده پیاز ژلاتینی دیسک را حل میکند و دیگر نیازی به عمل جراحی نیست. ولی ده سال بعد پس از مطالعات بحث انگیز که در مورد اثرات شیمیایی آن درگرفت ادارهی دارو و خوراک امریکا به تولید کنندگان این ماده فشار آورد تا از تولید آن خودداری کنند. اما کیموپاپائین هنوز در کانادا در دسترس است و بسیاری از امریکائیان برای درمان کمر درد خود بدانجا روی میآورند. گاهی هم این مسافرت به توصیهی پزشکان انجام میشود. دکتر مارک بران میگفت: « نود درصد بیمارانی که من به آن جا میفرستم به سلامت باز میگردند و دیگر به درمان نیازی ندارند.» جراح شهر تورنتو، دکتر یان ماکناب همین نتایج را گزارش کرد. در عرض ده سال کیموپاپائین روی دو هزار بیمار مبتلا به کمر درد در تورنتو به کار رفت. بنا به اظهار دکتر ماکناب از هر ده مورد، هشت مورد به جراحی نیاز پیدا نمیکند. دکتر منوچهر جاوید از دانشگاه ویسکونسین در مادیسون به این نتیجه رسید که از صد و چهارده بیماری که گرفتار دیسک فتقی شده بودند و کیموپاپائین در مورد آنها به کار رفت هشتاد و سه نفر به مدت سه تا شش سال کمر درد نگرفتند. هنوز بسیاری از اورتوپدیستها در این زمینه دچار شک و تردیدند. آنها نگران آثار جانبی احتمالی این دارو هستند، زیرا میگویند این آنزیم برای بدن، یک مادهی بیگانه به حساب میآید و ممکن است واکنشهای آلرژیک و شوک بدهد. این موضوع در مراکز پزشکی بزرگ تحت بررسی است. یکی از جدیدترین راههای درمان که به مجموعه درمانهای طبی کمر درد اضافه شده است کشش شاقولی نام دارد. گر چه این روش جدید است اما سابقهی آن به زمان بقراط حکیم میرسد. در آن روزها، افرادی را که به ناهنجاری ستون مهرهها دچار بودند با تسمه به نردبان بلندی میبستند و سپس او را رو به زمین بر میگرداندند و ناگهان به زمین میانداختند! ممکن است این حرکت قدری تکان دهنده به نظر آید ولی کششی که در ستون مهرهها ایجاد میکرد، یعنی همان چیزی که پزشکان امروزی تراکشن نام نهادهاند، احتمالاً موجب کشیده شدن و باز شدن فضای بین مهرهها میشد و مشکل را برطرف میکرد. در مؤسسهی سیسترکنی، بیماران را روی تختهایی که به طور سرازیری قرار گرفته است میبندند و تخت را طوری قرار میدهند که سر بیمار بالا باشد. سر تخت را آن قدر بالا میبرند تا تقریباً به حالت عمودی و ایستاده قرار گیرد. دکتر چارلز بورتون که ابداع کنندهی این روش است بیان داشت: «صدها سال است که مردم به پزشکان میگویند هنگامی که با دست به جایی آویزان میشوند احساس راحتی میکنند.» اکنون میتوانند با استفاده از این تختهای بیمارستانی از این نعمت بهره برند. به نظر میرسد برای بسیاری از افراد، این شیوه، مؤثر باشد، ولی بعضیها میگویند علت مؤثر بودن این روش چیز دیگری است و آن این است که بیمار از شر فشارهای زندگی روزمره راحت است و به زورِ استراحت درمان میشود!
در بسیاری از مواردِ کمر درد، گویا هیچ روشی مؤثر نیست، نه استراحت در تخت، نه ورزش، نه عمل جراحی، و نه کشش. هیچ کدام درد را برطرف نمیکنند. چرا؟ شاید تا حدی به علت نارسایی دانش پزشکی در این زمینه باشد. با وجود سالها آزمایش و پژوهش، هنوز پزشکان، بسیاری از جنبههای ستون مهرهها و ماهیچهها و اعصاب مربوط به آن را جزو رازهای کشف نشدهی روزگار میدانند. مهمتر این که به موضوع شگفت انگیز دیگری نیز دست یافتهاند. از میان تمام علتها و عوامل، به نظر میرسد علت عمدهی بسیاری از کمر دردها، علت روان شناختی است. برخی از متخصصان ستون مهرهها میگویند بیش از هشتاد درصد از موارد کمر درد، ناشی از هیچ گونه اشکال عضوی آشکاری نیست بلکه ناشی از عوامل گمراه کنندهای نظیر استرس، غم و اندوه و سایر حالتهای روانی است. دکتر جان باسماجیان حتی تأکید باز هم بیشتری روی جنبههای روانی کمر درد داشت. در حقیقت به نظر میرسد بعضی از مردم، بیشتر از نظر عاطفی درد میکشند و دردشان جنبهی روانی دارد. البته این دردهای روانی-تنی برای خود بیمار کاملاً جنبهی واقعی دارند نه روانی یا خیالی. دکتر جان بونیکا، یکی از بنیانگذاران نخستین کلینیک بزرگ ضد درد در امریکا، بیان داشت: «یک بانوی میانسال که حدود بیست سال پیش ازدواج کرده بود و اکنون فرزندانش بزرگ شده بودند و پیِ کارِ خود رفته بودند دچار نیازی عاطفی به عشق و محبت شده بود، ولی شوهرش همیشه سرگرم کار خود بود. یک روز این بانوی میانسال روی برفها به زمین خورد و گرفتار کمر درد شد. ناگهان شوهرش به او توجه کرد. در ضمیر ناخودآگاه او چنین وانمود شد که این توجه و دلسوزی به خاطر بیمار بودن اوست. آسیب اصلی بهبود یافت، ولی او هنوز از کمر درد ناله دارد زیرا هنوز ناراحتی روحی او ادامه دارد.»
همچنین ممکن است کمر درد محصول دشواریهای شغلی، مسائل روابط شخصی، یا اندوه مربوط به عزیز از دست رفته باشد. دکتر توماس هاکت، روان پزشک سابق بیمارستان ماساچوست در بوستون در اظهار نظری گفت: «این نوع افسردگیهای پنهان و ماسکه شده میتواند سالها دوام داشته باشد.» به گفتهی ریچارد باچراچ، استئوپاتِ نیویورکی، دلتنگی و بیزاری نیز همین اثرات را دارد. او گفت: «بسیاری از بیماران من زنانی هستند که حوصلهاشان سر رفته است و مرتباً بهانه تراشی میکنند.» پارهای از پژوهشگران پزشکی، همچون روانپزشک دکتر چارلز وال، معتقدند که حتی چیزی به نام شخصیت کمر دردی وجود دارد. کسانی که در این گروه قرار دارند مایلند با سرعت رانندگی کنند، ولی فاقد صفت اعتماد به نفس هستند. همچنین خشم خود را فرو میخورند و از درگیری امتناع میورزند، و از این لحاظ با حالت افراد مبتلا به زخم معده و سردرد، مشابهت دارند. دکتر باسماجیان میگوید کمر درد درست همان سر درد تنشی است که به کمر سرایت کرده است. این نوع بیماران، از روی نومیدی به کلینیکهای درد روی میآورند. این مراکز، گروههایی پزشکی شامل روان شناسان، روان پزشکان، مشاوران و مددکاران اجتماعی را گرد آوردهاند. بیشتر کمر دردها ر ا میتوان به حساب خود بیماران گذاشت. به گفتهی دکتر استیون برنا، هدف اصلی این گروههای پزشکی آن است که بیماران را قانع کنند که درد اصولاً احساس نیست بلکه ادراک است. یعنی به بیمار میآموزند که اگر نمیتواند درد را از خود دور کند باید با آن کنار بیاید! این کار ممکن است وظیفهای بسیار دشوار باشد. بسیاری از بیماران سالها با درد آشنا بودهاند و گاه سه یا چهار بار تن به عمل جراحی دادهاند. بیشتر آنها توانایی کار کردن را ندارند و بار مسئولیتهای خانواده را نمیتوانند به دوش بکشند. پارهای از آنها به داروهای آرام بخش وابستگی پیدا کردهاند یا بدتر از آن به مخدرهای ضد درد معتاد شدهاند. دکتر بورنل بران میگوید که بیماران گاهی با کیسهای پر از داروهای گوناگون و رنگارنگ که پزشکان برای آنها تجویز کردهاند به ما مراجعه میکنند.
بسیاری از روشهایی که در کلینیکها به کار برده میشود غیر سنتی است یا دست کم با معیارهای پزشکی معمول نمیخواند. این روشها شامل خواب کردن، بیو-فیدبک و طب سوزنی است. برخی روشهای نوین نیز کشف شده است مثل بی حس کردن نواحی حساس پشت از راه کشتن رشتههای عصبی (بعضی از پزشکان، مقداری الکل به درون رشتههای نازک عصبی مهرهها تزریق میکنند و آنها را از حس میاندازند). در مورد اشکالهای مفصلهای رویهای، گاهی سوزنهایی داغ را به نواحی عصبی فرو میکنند و این روشِ سوزنی را دیاترمی جراحی یا بی عصب کردنِ فاست مینامند. ابزار دیگرِ کلینیکهای ضد درد، محرکهای الکتریکی جیبی است که بیمار با خود حمل میکند. این دستگاه را روی محل درد میگذارند، شوک کوچکی ایجاد میکند و به بیمار نوعی احساس سوزش دست میدهد و درد موقتاً فراموش میشود. در موارد دردهای شدید و مزمن، نوع بسیار ظریفی از این محرکها را میتوان در خود بدن کار گذاشت. این روش از سال 1974 میلادی به بعد، توسط یوشیوهوسوبوچی، جراح اعصاب دانشگاه کالیفرنیا به کار رفت. او یک تا سه الکترود مو مانند را در مخ یا نخاع کار میگذارد. این سیمهای مو مانند، به یک منبع الکتریکی رادیو اکتیو شدهی کوچک که زیر پوست سینه کار گذاشته شده است وصل میشوند. بیمار برای برطرف کردن درد، فرستندهی رادیویی کوچکی را روی سینه فشار میدهد. علامتهای این فرستنده منبع کوچک زیرِ پوست را به کار میاندازد و ناگهان جریان الکتریکی ظریفی در مغز و نخاع به حرکت در میآید و سلولهای عصبی دردناک را مهار میکند. تأثیر این امواج الکتریکی به این صورت است که باعث میشوند جریانی از بتا-آندروفین که مادهای مورفین مانند است و به وسیلهی سلولهای عصبی تولید میشود در بافت عصبی رها شود. چون بتا-آندروفین به مثابه یک مادهی ضد درد در درونِ خودِ بدن ساخته شده و عمل میکند پس از رها شدن آن، درد ساکت میشود. بنا به گفتهی دکتر هوسوبوچی، تنها در عرض پانزده دقیقه پس از این تحریک الکتریکی، کسی که گرفتار کمر درد مزمن است ممکن است برای چند ساعت تا چند روز از درد رهایی یابد. ولی بیمار ممکن است پس از مدتی کم کم نسبت به این تحریکها به اصطلاح تحمل پیدا کند و تحریکها اثر خود را از دست بدهد و درد باز هم مقاومت و پافشاری کند.
برخی از کلینیکهای درد میتوانند با به کار بردن اینگونه روشها بیش از شصت و پنج درصد از مبتلایان به کمر درد را به زندگی فعال باز گردانند (حتی اگر نتوانند آنها را کاملاً از درد خلاص کنند). روبرت سامپتر چهل و پنج ساله اهل کالیفرنیا پس از چهار بار عمل جراحی ناحیهی کمر و یک بار عفونت استخوانی و درد شدید، که به خاطر آن مجبور بود پیاپی به مخدرها پناه آوَرَد، سرانجام به دکتر هوسوبوچی مراجعه کرد. نخست مجبور بود چهار بار در روز فرستنده را به کار برد. اما بعدها فقط روزی یک بار به آن توسل میجست. او همچنین از اعتیاد به مخدرها و عواقب آن خلاصی پیدا کرد و با راحتی آشکاری بیان داشت: «اکنون رانندگی میکنم و چمن جلوی خانه را کوتاه میکنم.» در برخی موارد، هنگامی که به نظر میرسد که هیچ چیز درمان این درد نیست، بیمار دست به تمارض میزند. اغلب، آسیبی خفیف هم بر خود وارد میآورد تا مراکز دادخواهی را تحت فشار قرار دهد به این امید که جبران خسارت و تأمین اجتماعی شامل حالش شود و بیمهی از کار افتادگی به او تعلق گیرد. این گرفتاری محدود به امریکا نیست. در سوئد بیست و پنج درصد از کارگران در حقیقت به خاطر کمر درد، پیش از موعد بازنشسته میشوند. بیشتر موارد آن هم ادعاهای جعلی است. دکتر کیم به شوخی میگوید: «این افراد دچار بیماری کمبود اسکناس پشت سبز هستند و با مرهم پشت سبز، یعنی با دریافت یک چک صد دلاری، فوری کمر دردشان بهتر میشود. هنگامی که تعداد چکها زیاد شد و ضخامت این مرهم به حد مناسب رسید بیمار به کلی حالش خوب میشود.» با این که تمارض کنندگان غالباً خوب میتوانند تقلید مبتلایان حقیقی به کمر درد را در آورند ولی گاهی خود را لو میدهند.
پیش گیری از کمر درد، همانند مورد مربوط به سایر بیماریهای سخت و دیر علاج، بهترین شیوهای است که میتوان پیش گرفت. به گفتهی یکی از پزشکان، تنها راه درمان کمر درد، پیش گیری است! تا همین اواخر نیز آگاهی عمومی در بارهی رفتار شایسته با کمر خویش، عملاً هیچ بود. اکنون مدتی است که وضع عوض شده است. از سال 1974 میلادی، بخشهای آموزش و مراقبت از کمر خویش که در تورنتو پایه گذاری شده بود گفتارهایی در مورد کمر درد برای مبتلایان در شهرهای امریکا و کانادا پخش کردند. عنوانهای این گفتارها عبارت بودند از کالبد شناسی، وضع بدن در حالت نشسته و ایستاده، نقش عوامل عاطفی در کمر درد، روشهای استراحت، ورزشهای خاص شکم، و راه صحیح برخورد با مسائل زندگی. در نواحی مختلف امریکا، کانونهایی برای ورزش و نمایش فیلم و اسلاید و راهنماییهای لازم جهت مراقبت از کمر تشکیل شده است و در پاسخ به این پرسش که این روشها و این کلاسها تا چه حد مؤثر بودهاند دکتر کنی گراندانا که مسئول ادارهی برنامهی ماهانهی تعلیم ورزشهای کمر در دانشگاه کالیفرنیا بود بیان داشت: «کسانی که به کلاس من میآیند تاکنون کمر درد نگرفتهاند.»
نکاتی در حفاظت از کمر
- به خاطر داشته باشید که نشستن، که معمولترین حالت در هنگام بیداری است، اغلب یکی از بدترین حالتها برای کمر و ستون مهرههاست. اگر روی صندلی مینشینید صندلی را به گونهای انتخاب کنید که پشتی محکم و پا بر جایی داشته باشد و پایههای آن نیز استوار باشد. پاهای خود را کمی بالاتر بگذارید. گاهی از روی صندلی برخیزید و برای برطرف کردن کشش عضلات کمر، قدری کش و قوس به خود بدهید و کمی در اتاق راه بروید. به مردان توصیه میشود که در جیب پشتی شلوار خود، کیف پر حجم قرار ندهند زیرا در خلال نشستن طولانی، روی عصب سیاتیک، فشار وارد خواهد آورد و دردهایی به صورت تیر کشیدن به قسمتهای پایین پا خواهد فرستاد.- هنگامی که میخواهید چیزی را از روی زمین بردارید یا بلند کنید از کمر خم نشوید. سرِ پا بنشینید و کمر را راست نگه دارید و همان طور با کمر راست بلند شوید. این کار باعث میشود که فشار وارد بر نواحی کمری، که محل بیشترِ دردهای پشت است، کاهش یابد
- بد خوابیدن به معنی به پیشبازِ کمر درد رفتن است. تشک باید سفت باشد. به پهلو بخوابید و زانوهای خود را نیز کمی خم کنید. هرگز روی شکم نخوابید، زیرا به هنگام خوابیدن روی شکم، گودی کمری ستون مهرهها زیاد میشود و حالتی را که به آن کمرِ تو رفته میگویند ایجاد میکند.
- کفشهای پاشنه بلند، ستون مهره ها را بدطوری از وضع طبیعی خود خارج میکنند. لگن خاصره را کج کرده و کمر را مستعد آسیب و گرفتاری مینمایند. سعی کنید هر طوری هست در برابر وسوسهی پوشیدن کفش پاشنه بلند مقاومت کنید.
- رانندگی طولانی موجب کمر درد میشود. پس از یک ساعت رانندگی، اتوموبیل را در کناری متوقف کنید، از آن بیرون بیایید و چند دقیقهای قدم بزنید. موقع رانندگی، صندلی اتوموبیل را جلو بکشید، به طوری که زانوها خم شوند، و بالشی در قسمت کمر خود قرار دهید. اگر زاویهی پشتی صندلی قابل تغییر است، گاه به گاه کمی زاویه را تغییر دهید.
- در میهمانیها یک جا ننشینید یا نایستید. به این طرف و آن طرف بروید. ایستادن طولانی در یک نقطه نه تنها خسته کننده است بلکه موجب وارد شدن فشار مداوم بر ستون مهرهها میشود. حتی این پا و آن پا کردن هم میتواند به برطرف کردن فشار کمک کند. حتی به هنگام ایستادن جلوی دستشویی برای مسواک زدن، همواره یک پای خود را روی لبهای بلندتر یا روی یک جعبه و امثال آن بگذارید.
- از پوشیدن شلوارهای جین تنگ و از بستن کمربندهای تنگ پرهیز کنید. اگر کمر بند را تنگ ببندیم یا شلوارِ تنگ بپوشیم ماهیچههای شکم که تکیه گاه اصلی ستون مهرهها هستند ضعیف میشوند و امکان آسیب رسیدن به مهرهها و ایجاد کمر درد افزایش مییابد.
- حتی ساک بند دار و نیز دوربین عکاسی که روی شانه میاندازید میتواند خطر آفرین باشد. کوله پشتیهای سنگین را باید روی هر دو شانه به یک میزان متعادل کرد. اگر کوله پشتی فقط روی یک شانه قابل حمل است گاه به گاه باید از این شانه به آن شانه کرد تا فشار فقط به یک طرف تحمیل نشود.
- راست بایستید، راست راه بروید. بدن را راحت ولی راست نگه دارید. شانهها را عقب نگه دارید. شکم را تو بدهید. برای تمرین از پشت به دیواری بچسبید و پاشنهها، نشیمنگاه، شانه و سر را محکم به دیوار فشار دهید. اگر شد دست خود را بین دیوار و گودی کمر فرو کنید.
راههایی برای جلوگیری از ابتلا به کمر درد
ورزشها و نرمشهای راحت و آسان، بیش از هر ورزشی به وسیلهی پزشکان و فیزیوتراپها برای بیمه شدن در برابر کمر درد توصیه میشوند. این ورزشها شامل رشته حرکتهایی است مثل نشستن روی پنجه و نگهداری پشتی صندلی برای حفظ تعادل، خم شدن در حالت ایستاده تا حدی که انگشتان دست به انگشتان پا برسد، خم کردن یک زانو و کشیدن بدن به جلو تا حد امکان، نشستن روی صندلی و خم شدن به جلو، و خوابیدن به پشت و بغل کردن زانوان. هدف از این حرکات، محکم شدن ماهیچههای مختلف، مثل ماهیچههای شکم، سینه و ران است که ستون مهرهها را حمایت میکنند.
منبع: راسخون