نویسنده: محمد کاوه
تکدی در لغت به معنای «گدایی کردن» و «دریوزگی» است (ولیدی، 1380: 327). در واقع گریز از نظم و مسئولیت پذیری، فرار از ارزش های خانوادگی و اجتماعی و ناتوانی در تطبیق با ضوابط حاکم بر اجتماع همیشه باعث ارتکاب جرایم حساسیت برانگیز مانند: قتل، سرقت و کلاه برداری نمی شود، بلکه می تواند در گروهی از مردم به ویژه کودکان و نوجوانان زمینه ساز بروز نابهنجاری و انحرافاتی مانند تکدی شود. قطع نظر از چگونگی جرم شناختی این آسیب اجتماعی، می توان گفت بروز این گونه تمایلات، به شکل عمده مقدمه و زمینه ارتکاب جرایم مهم تر را فراهم می سازد. این گونه رفتارها مؤخر بر اعمالی مانند: ترک تحصیل، فرار از مدرسه، فرار از خانه، الکلیسم، اعتیاد، طلاق و مترتب بر عوامل و بسترهای منفی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. گدایی از قدیم در دنیا وجود داشته و هم اکنون نیز به ویژه در ممالک در حال توسعه و یا عقب افتاده خودنمایی می کند(نجفی توانا، 1385: 57). همان طور که آسیب های اجتماعی به دلایل متعددی به وجود می آیند و عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نقش بسیار مهمی در بروز آسیب ها دارند، پدیده تکدی گری نیز از این قاعده مستثنی نیست و از دیرباز به عنوان یک معضل اجتماعی مورد توجه حکومت ها بوده است. ایران نیز به ویژه بعد از جنگ تحمیلی و بحران های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از آن، با پدیده تکدی گری مواجه بوده و در هر مقطع زمانی نیز اقدام ها و فعالیت هایی برای کنترل و مبارزه با آن به عمل آمده است. اما بررسی گزارش ها و سوابق موجود حاکی از آن است که متأسفانه برخلاف توجه به این مسئله، مشکل هم چنان باقی است و هیچ یک از تدابیر اتخاذ شده، کارساز و راه گشا نبوده است (بیات، 1387: 138). به هر حال، گدایی یک حرفه سازمان یافته و دارای اصول و قواعد است. گدایان به صورت عمدی و طبق نقشه هایی از پیش طراحی شده و با استفاده از شیوه های خاص، ترحم مردم را بر می انگیزانند و برای ارتزاق خویش حتی از کودکان خردسال سوء استفاده می کنند. بدیهی است که نمی توان به درستی داوری کرد که همه گدایان اعم از: زن، مرد، کودک و سالمند که در کوچه و خیابان های شهر پراکنده هستند تنها به خاطر فقر دست به این کار می زنند؛ زیرا اگر این چنین است چرا وقتی که آنان را در اردوگاه های ویژه ای جمع می کنند، فرار را بر ماندن ترجیح می دهند و تن به کار شرافتمندانه نمی دهند؟ گیلمور(GILMORE)در این رابطه می گوید: «گدایی یک فعالیت سازمان یافته است که در آن، متکدی، گدایی را به کار کردن ترجیح می دهد». گدایان حرفه ای به نیکی از فنون، رموز و روان شناسی گدایی آگاهی کافی دارند و می دانند که چگونه و در کجا گدایی کنند و چگونه ترحم مردم را به خود جلب کنند. در جاهایی که گدایی گروهی و سازمان یافته وجود دارد، از طریق کار آموزی و تعلیم، گدایان خبره اطلاعات خود را به نو رسیده ها(کودکان متکدی) انتقال می دهند. به این ترتیب، گدایی تبدیل به یک حرفه تخصصی و پاینده می شود(شیخاوندی، 1379: 203و 204). این کودکان متکدی نیز همراه فرد بزرگسالی که توسط او اجیر شده اند در معابر و میدان ها و تقاطع ها با التماس و جلب ترحم دیگران گدایی می کنند و گروهی از این کودکان همراه بزرگترها با استفاده از داروهای خواب آور برای جلب ترحم مردم مورد سوء استفاده قرار می گیرند (شکاری، 1383: 117). هم چنین اجاره دادن و اجاره کردن کودکان اخیراً رواج یافته است و اجاره دهندگان نیز اغلب پدران و مادران معتادی هستند که توان کار و یا حتی صلاحیت گدایی را ندارند. اجاره کنندگان هم گدایانی سابقه دار با مهارتی چشمگیر در کار خود و درآمدی بسیار بالا هستند. گاهی آن ها چند کودک را در اطراف خود می نشانند و با دکورسازی استادانه سعی می کنند هر چه بیشتر ترحم عابران را نسبت به خود جلب کنند. کودکانی متکدی بیشتر در سنین پایین و به طور معمول کمتر از سه سال سن دارند(شامبیاتی، 1385: 156و 157). در هر صورت، گدایی معضلی است که هر کس به آن مبتلا شود کمتر ممکن است از آن دست بردارد؛ زیرا آن را کاری آسان به شمار می آورد که سودی بدون زحمت به همراه دارد. در واقع شغل گدایی، به شخص گدا اجازه می دهد که در ثروت افراد مرفه شریک شود. خانواده هایی وجود دارند که زندگی آن ها با گدایی پیوند خورده است، مثلاً یک شخص علیل یا ظاهراً علیل در یک نقطه می نشیند و زنش هم برای خود جای دیگری را اشغال می کند. بچه های آن ها نیز به دنبال رهگذران می دوند و در راه ها و خیابانها متعرض مردم می شوند. آن ها هر شب یکدیگر را ملاقات می کنند و برای فردی که در گدایی موفق تر بوده و بیشتر مردم را فریب داده و پول بیش تری به دست آورده است دست می زنند و درعوض کسی که بهره کم تری عایدش شده است را مسخره می کنند. از نظر دینی، گدایی در اسلام مورد نکوهش قرار گرفته است. پیامبر اکرم (ص) در این خصوص فرمودند: «جایز نیست گدایی کردن مگر برای سه نفر، اول، مردی که تعهد سنگینی بیش از حد توانش بکند. دوم، مردی که مبتلا به نوعی بیماری شده و در اثر آن بیماری مالش ضایع شده باشد، تا زمانی که به زندگی استوار خود برسد و سوم، مردی که دچار فقر شده تا هنگامی که فقر او برطرف شود. در غیر این موارد، مال نامشروعی است که صاحبش آن را به عنوان حرام می خورد» (شلبی، 1380: 247-242).
بر اساس آخرین آمار به دست آمده طی سال های 1379 تا 1384، تعداد کل متکدیان دستگیر شده در کل کشور برابر با 108/857 نفر بوده که از میان این عده، 82/223 نفر مرد و 26/634 نفر زن بوده اند. بیش ترین تعداد متکدیان دستگیر شده نیز در استان خراسان با 30/634 نفر و کم ترین تعداد نیز متعلق به استان زنجان با 108 نفر بوده است. در مورد استان خراسان شاید بتوان گفت یکی از دلایل جذب متکدیان به این منطقه، وجود امکان مذهبی و تردد زیاد مسافر و زائر می باشد(منتظر قائم، 1386: 34و 35). البته آمارها نشان می دهند که جمع آوری متکدیان در ایران طی سال های 1376 تا 1385 روندی نزولی داشته و از 3/92 نفر در هر صد هزار نفر به 3/03 نفر در هر صد هزار نفر جمعیت رسیده است (بیات، 1387: 137).
نگاه قانون به موضوع
در ماده (712) قانون مجازات اسلامی آمده است: «هر کس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند یا ولگردی کند، به حبس از 1 تا 3 ماه محکوم خواهد شد و چنان چه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود، علاوه بر مجازات مذکور، کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلاشی به دست آورده است مصادره خواهد شد»(شامبیاتی، 1385، 156و 157). به موجب ماده (713) همین قانون نیز «هر کس طفل غیر رشیدی را وسیله تکدی قرار دهد یا افرادی را به این کار بگمارد، به 3 ماه تا 2 سال حبس و استرداد کلیه امواری که از این راه به دست آورده است محکوم خواهد شد» (ولیدی، 1380: 326).عوامل مؤثر در گرایش به تکدی گری
باید اذعان داشت که برخی از گدایان محصول «نابسامانی اجتماعی» و «پُرزایی» هستند. هم چنین جامعه نتوانسته است افراد در معرض خطر مانند: سال خورده، عاجز، معلول، یتیم و امثال این ها را در مراکز مناسبی سازمان ببخشد و برای آنان زندگی سالم لازم را فراهم آورد. در نتیجه آنان نیز از فرط ناچاری برای بقای خویش به تکدی یا استمداد از جامعه می پردازند(شیخاوندی، 1379: 204). از طرفی، وقتی انسان ها در کنار یکدیگر زندگی می کنند، با پیدا شدن فاصله طبقاتی، عده ای فقیر و عده ای غنی خواهند شد که این وضعیت در مواردی منجر به تکدی گری می شود(احمدی، 1387: 40). علاوه بر این، به دلیل حاکمیت آداب و رسوم خاص ناشی از فرهنگ قدیم ایرانی و اسلامی که صدقه به افراد فقیر و کمک به افراد هم نوع را توصیه می کند، بخشی از مردم به حالات مختلف در تیپ های درویش، سائل، رمال و دعانویس و با سوء استفاده از خصلت انسان دوستی ظهور پیدا کرده اند. اما آن چه مسلم می باشد این است که در بروز این انحرافات با لحاظ عوامل منفی اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی، باید فرهنگ غلط گداپروری مردم جامعه را از یک طرف و ضعف سیستم حکومتی در برخورد با این پدیده زشت را از جهت دیگر از علل اصلی توسعه و ترویج گدایی دانست (نجفی توانا، 1385: 58). عده ای نیز از روی عمد دوست دارند گدایی در جامعه وجود داشته باشد تا به این وسیله عدالت دولت و نظام را زیر سوال ببرند. متکدیان سازماندهی شده دقیقاً در همین راستا فعالیت می کنند(توانا، 1389: 5). اشتغال کودکان و نوجوانان به مشاغل کاذبی نظیر: واکس زدن، سیگار فروشی، دست فروشی و پاک کردن شیشه اتومبیل ها، افزایش هزینه های سرسام آور زندگی خانواده ها در مراکز شهرهای بزرگ و عدم تأمین نیازهای اولیه مثل: غذا، مسکن و پوشاک، مهاجرت های دسته جمعی از روستاها یا شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ که منجر به آوارگی می شود، بدرفتاری پدر و مادر یا پدرخوانده و مادرخوانده نسبت به کودکان و نوجوانان، وجود اختلافات خانوادگی و عدم احساس آرامش و امنیت در محیط خانوادگی، عدم انطباق وضع زندگی و عادات و اخلاق روستاییان با تمدن شهری(شامبیاتی، 1385: 157)، ساختار نظام تأمین اجتماعی، تن پروری شخص گدا، ترویج گداپروری توسط مردم (توانا، 1389: 5)، عدم توانایی و نبود برخورد قاطع قهری و قضایی با این پدیده (منتظر قائم، 1386: 23)، ضعف ارزش های دینی و اخلاقی، ناکارآیی و ضعف قوانین، معلولیت جسمی، بی سوادی و کم سوادی، فقر و اعتیاد نیز از عوامل مؤثر بر گدایی به شمار می آیند.آثار و پیامدها
تکدی گری نیز مانند بیماری های اجتماعی دیگر، آثار نامطلوبی با خود به همراه دارد. برخی از این آثار عبارتند از:* برهم خوردن چهره جامعه و خیابان های شهر
حضور تعداد زیادی از متکدیان در سطح شهر از طرفی به خاطر تحریک شدن احساسات مردم باعث جریحه دار شدن وجدان آن ها می شود از طرفی مردم به خاطر این که متکدیان به هر روشی قصد کمک گرفتن از آنان را دارند به تنگ می آیند و از این مسئله ناراضی هستند. هم چنین دیدن منظره گدایی کودکان و نوجوانان، آسیب های اجتماعی را در جلوی دیدگان مردم به نمایش می کشد و آنها را از این بابت نگران می سازد.* افزایش هزینه های تحمیل شده به جامعه
متکدیان نه تنها کالا یا خدمتی ارائه نمی کنند و نفعی برای اجتماع خود ندارند، بلکه باعث هدر رفتن بخشی از نیروهای جامعه نیز می شوند. این امر چه به صورت مستقیم از طریق تن پروری و استفاده از دست رنج دیگران و چه به صورت غیر مستقیم به دلیل واداشتن جامعه برای مبارزه و جلوگیری از این پدیده صورت می گیرد.* گسترش آسیب های اجتماعی متعدد
از آن جایی که متکدیان توسط باندهای خلاف کار سازماندهی می شوند، توسط آن ها وادار به انجام کارهای خلاف دیگری هم چون فروش مواد مخدر و الکل می شوند که این موضوع خود باعث گسترش آسیب های دیگر می شود.* برهم خوردن نظم و امنیت جامعه
گسترش تکدی گری حاکی از برهم خوردن نظم اجتماعی است و این امر باعث افزایش هزینه های جامعه می شود و مسئولان مجبور می شوند که منابع و سرمایه های جامعه را در راستای کنترل و پیشگیری این پدیده به کار بیاندازند. هم چنین باعث تغییر ارزش ها و هنجارها در طول زمان می شود.* شکل گیری باندهای مختلف
زمانی که در جامعه تعداد متکدیان افزایش پیدا کند، عده ای از افراد سودجو و متخلف سعی می کنند که فعالیت های این دسته از افراد را سازماندهی کرده و آن ها را در راستای تکدی گری بیشتر ترغیب کنند به همین دلیل از جمله عوارض این پدیده، باز تولید آن توسط افرادی است که به وسیله سوء استفاده از دیگران به خصوص کودکان و نوجوانان و حتی خردسالان به سود سرشاری دست پیدا می کنند(بیات، 1387: 139-143).* خدشه به نظام اسلامی
در ایران، تکدی گری صرف نظر از مسائل اجتماعی و معضلاتی که در این زمینه برای مردم و جامعه ایجاد می کند، از بعد سیاسی هم برای نظام و حکومت اسلامی زیبنده و شایسته نیست(توانا، 1389: 5).مهم ترین اقدامات و راه کارهای پیشگیرانه و درمانی
یک نکته مهم در مورد گدایی کردن این است که وقتی کسی بدون این که احتیاج فرد گدا را بداند به او چیزی می دهد، با این عمل خود گدا را به شغل پستی که به آن مشغول است تشویق می کند. بنابراین اگر مردم با دور اندیشی از بخشش به این گونه گداها خودداری کنند، آن ها دست از این عمل برداشته و مثل سایر مردم به زحمت کشیدن برای به دست آوردن روزی روی خواهند آورد. پس نباید به گدایان کمک کرد مگر این که احتیاج آن ها مسلّم شود. فهمیدن این موضوع نیز دشوار نیست؛ زیرا هر فرد در اطراف و بین فامیل خود محتاجانی را می شناسد که می تواند به آن ها کمک کند یا به دارالایتام و مکان های نگهداری افراد ناتوان مساعدت کند(شلبی، 1380: 247). راه کار دیگر این که با طرح ها و برخوردهای ضربتی و قهری نمی توان با مشکل تکدی گری برخورد کرد؛ زیرا متکدیان ضربتی به وجود نیامده اند که بتوان ضربتی با آن ها برخورد کرد. لذا اجرای صحیح و درست مصوبات قانونی، اصلاح فرهنگ مردم، توانمند سازی متکدیان، برخورد با باندهای حامی متکدیان، قرار گرفتن دستگاه های مسئول با حفظ هویت سازمانی خود در تابعیت کنترل عملیاتی مدیریت شهری و و زیر نظر شورای شهر (توانا، 1389: 5)، برطرف کردن نیازهای اولیه افراد نیازمند از طرف نهادهای حمایتی دولتی و غیر دولتی، ایجاد اشتغال و حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، جلوگیری از مهاجرت بی رویه به شهرهای بزرگ و ایجاد جاذبه در شهرستان ها، ریشه کن کردن بی سوادی و ارتقای سطح آگاهی اجتماعی، فراهم کردن امکان نگهداری سالمندان و معلولان خانواده های بی بضاعت به طور شبانه روزی، برخورد قاطع با متکدیان حرفه ای و شیادان، آگاه سازی کلیه اقشار جامعه به منظور ایجاد احساس مسئولیت و مشارکت در رفع معضل تکدی گری، فراهم کردن امکانات لازم برای ساماندهی، ادغام و همکاری هماهنگ همه سازمان ها و خیریه های ذی ربط و برنامه ریزی و اجرای طرح های زیربنایی و مستمر در نقاط مختلف کشور از جمله اقدامات مؤثر در راستای رفع معضل تکدی گری به شمار می آیند.منبع مقاله: کاوه، محمد، (1353) آسیب شناسی بیماری های اجتماعی، تهران: جامعه شناسان، چاپ اول.