آدام اسمیت، فیلسوف و عالم اقتصاد قرن 18 به خاطر مطالعات عمیق و ارائه اندیشه های جدید اقتصادی و کشف قوانین علم نوبنیاد اقتصاد به پدر علم اقتصاد معروف است.
اسمیت پسر یک کارمند دولت بود و به سال 1723 در اسکاتلند تولد(1) یافت.
تحصیلات دانشگاهی خود را در گلاسکو(2) آغاز کرد و در آکسفورد از سال 1740 تا 1746 به پایان رسانید و به زادگاه خود بازگشت و در ادینبورک به تدریس ادبیات انگلیسی و اقتصاد سیاسی اشتغال یافت.
از سال 1751 به تدریس منطق و فلسفه اخلاق در دانشگاه گلاسگو که از بهترین دانشگاههای آن عصر انگلیس بود پرداخت و تاسال 1764 کرسی استادی آن دانشگاه را داشت. در خلال این فرصت کتاب «تئوری احساسات اخلاقی» را نوشت و شهرتی به دست آورد. در سن 40 سالگی استادی را ترک و به سرپرستی پسر یکی از نجبای آن عصر به نام دوک بوکلو(3)با حقوق مکفی به سیر و سیاحت که برای نجیب زادگان آن عصر یک نوع درس عملی و جانشین دروس دانشگاهی بود، پرداخت. سفر اسمیت با نجیب زاده به فرانسه دو سال و نیم طول کشید.
یک سال و نیم در تولوز، دو ماه در ژنو که در آنجا با ولتر آشنا شد و ده ماه در پاریس با فیزیوکراتها به خصوص با تورگو و دکتر کنه و معاریف دائره المعارف پیوند دوستی یافت(4).
اسمیت از تولوز به تحقیق «ثروت ملل»پرداخت و در برگشت به اسکاتلند با مستمری اندوخته دوران خدمت دوک زاده گوشه عزلت برگزید و به نوشتن آن پرداخت و بالاخره در سال 1776 جامع ترین کتاب اقتصادی عصر را تحت عنوان «تحقیق در ماهیت و علل ثروت ملل»به چاپ رسانید و معروفیتی کم نظیر یافت(5). این کتاب در حقیقت اولین کتاب اقتصادی است که با روشی نو و بیانی علمی و روشن در علم اقتصاد نوشته شده است.
علل شهرت و توفیق کتاب «ثروت ملل»را می توان به شرح زیر توجیه کرد:
1- ارزش ادبی کتاب، شیوایی قلم، ساده نویسی و هنر نویسندگی اسمیت در بیان مطالب و ارائه شواهد زنده از وقایع عصر با دلایل متقن برای مجاب کردن خواننده، از جمله دلایل موفقیت کتاب ثروت ملل است.
2 ـ هنر دیگر اسمیت در نگارش «ثروت ملل»این بود که عقاید و نظریه های گسیخته و ناپیوسته متقدمان خود را می گرفت و با بیانی ساده تشریح می نمود و چون از آنها پای فراتر نهاده و آن نظریه های را عمومیت می داد از اعتبار آنها می کاست و برای مطالعات بعدی آنها را بی اعتبار می ساخت.
عقاید متجاوز از صد مؤلف با یا بدون ذکر نام در کتاب «ثروت ملل»آورده شده است. معروف ترین مؤلفاتی که اسمیت از آنها الهام گرفته و بهره کافی برده است هوچ سن(6)استاد فلسفه اخلاق درگلاسگو بوده بعد از او آدام اسمیت همان کرسی را اشغال نمود و تقریباًهمان فصل بندی او را انتخاب کرده و از تعالیم او بهره کافی برده است به قسمی که در مورد اهمیت تقسیم کار، تغییرات ارزش و مبنای پول و همچنین درباره گندم و کار به منزله معیار ارزش، بین عقاید او در کتاب «اسلوب فلسفه اخلاق» و عقاید اسمیت در «ثروت ملل»مشابهتی کامل وجود دارد.
آدام اسمیت اشاعه دهنده این نظریه بود که مهمترین اصل اخلاقی، توسعه خوشبختی بشریت است. این عقیده در زمان اسمیت واقعاً نظری انقلابی بود، زیرا از سویی اخلاق را از یک سلسله اصول خشک و ثابت صرفاً آن دنیایی جدا می کرد و از سوی دیگر بر رابطه معیارهای اخلاقی با زندگی توده وسیع بشریت، و افزایش رفاه این توده، اصرار می ورزید. در همین زمینه، هاچسن عقیده داشت که آگاهی از نیک و بد و خیر و شر، بدون ادراک ذات باری ممکن است. این عقاید البته برای زهد فروشان و خشکه مقدسان کلیسای اسکاتلند سخت گران بود از این جهت استاد فلسفه اخلاقی گلاسگو از طعن و حتی لعن، آنان امان نداشت».
آدام اسیمت و ثروت ملل نوشته محمد علی کاتوزیان ص16 دیوید هیوم (7)از جمله مؤلفان دیگری است که اسمیت در کتاب خود او را مشهورترین مورخ و فیلسوف عصر معرفی کرده و با وی از سال 1752 روابط صمیمانه دوستی داشته است.
هر چند که هیوم در زمینه اقتصاد تتبعات فراوانی نکرده است ولی در مواردی راجع به پول، تجارت خارجی و نرخ بهره نظراتی عمیق ارائه کرده و با قلمی توانا بی پایگی عقاید مرکانتی لیستها را درباره موازنه بازرگانی آشکار ساخته است. اگر چه آدام اسمیت در کتاب خود از لیبرالیسم هیوم پای فراتر نهاده و مشروعیت بعضی حقوق حمایتی را که او طرفدار آن بود رد کرده است ولی نمی توان تردید داشت که آدام اسمیت در دروس دانشگاه گلاسگو از عقاید هیوم به کرات استمداد کرده و از عقاید اقتصادی او بهره کافی برده است.
دیگر نویسنده ای که آثار او برای آدام اسمیت الهام بخش بود، برنارد دوماندویل (8) سراینده منظومه افسانه زنبوران است که مرحوم دکتر شهید نورائی مقصود شاعر را از منظومه «افسانه زنبوران» با قلم شیوائی درکتاب تاریخ عقاید اقتصادی به فارسی برگردانده است که ما عین آن را در اینجا نقل می کنیم:
«یکی از قدما ـ از اسلاف فیزیوکراتها ـ شاعری انگلیسی که اقوام او فرانسوی بوده اند و وقتی در انگلستان طبابت می کرده است، به نام برنارددوماندویل در منظومه هجویه ای به عنوان «کندوی پروزوزه یاد غلانی که شرافتمند شده اند» با بیانی شیرین این فکر را مجسم کرده است. این کتاب که به زبانهای دیگر نیز ترجمه شده و در فرانسه تحت عنوان «افسانه زنبوران » انتشار یافته موجب جاروجنجال عجیبی در محافل علمی و مذهبی گردید. نویسنده پس از چاپ این کتاب ناچار شد مطبوعات دیگری انتشار دهد و از خود در آنها دفاع نماید.
داستان کتاب ماجرای یک دسته زنبور عسل است که مانند جامعه بشری تشکیل یافته است، این زنبورها دو دسته اند: یک دسته کار می کنند، خدمت می نمایند و بار می برند، دسته دیگر از خدمات کار و زحمات دسته اول استفاده می کنند.
دسته اول زحمتکشان می باشند و دسته دوم انگلها. دسته دوم مخصوصاً از صنعتگران، وکلای عدلیه، اطبای بی سواد، وزاری فاسد و مختلس و مرتشی، قضات فاسد و ناباب تشکیل می شود. وضع اینها را نویسنده چنان می نمایاند که خواننده به خوبی می فهمد که مقصود او، انتقاد از اوضاع اجتماعی زمان خود بوده است. دسته اول روزگاری سیاه دارند و دسته دوم در ناز و نعمت غوطه ورند، با این همه کندوی آنها رونق شایانی پیدا می کند و هر روز عسلشان زیادتر می شود و صاحب کندو از آنان راضی تر می گردد.
روزی درصدد بر می آیند که متقی و پرهیزکار شوند، بساط زورگوئی را در نوردند، سفره استثمار را برچینند، هر کس کار کند و به تناسب کار خود بهره بردارد، از آن روز به بعد رونق کند و از بین می رود، انحطاط دستگاه آغاز می شود زیرا جاه طلبی معنا پیدا نمی کند، دیگر کسی میل و خواهشی ندارد، صنعت، بازار خود را از دست می دهد، تجارت دیگر مفهومی ندارد و هنر، خریدار پیدا نمی کند:
قیمتها تنزل می کنند، بیکاری روزافزون می شود. نتیجه اینکه به عبارت بهتر «عیوب افراد موجب خوشبختی عمومی است». انتشار این رساله به دلایلی که حدس آن آسان است، شور و هیجانی در اذهان به وجود آورد.
از اینجاست که می بینیم یکی از عیوب اخلاقی انسانی ـ نفع پرستی ـ وارد علم اقتصاد می شود و از آن تاریخ به بعد اساس بعضی از نظریه های اقتصادی می گردد.
به عقیده ماندویل نفع پرستی و خودپرستی یکی است و از این جهت مداح خودپرستی و خودخواهی می شود ولی در ضمن بین منافع افراد نظمی در نظر می گیرد زیرا به عقیده او تمام این منافع با هم سازگارند و این سازگاری و تناسب نظم طبیعت را تشکیل می دهد و به وجود می آورد که از نظم دولت به طور مطلق جداست. تا آن موقع متفکرین و فلاسفه تصور می کردند که زندگی انسان در جامعه یا بر حسب اقتضای غریزه بشری است یا یک علت احساساتی دارد و یا قراردادی است ولی ماندویل این سه پایه را انکار می کند و اساس زندگی اجتماعی را بر نفع استوار می داند و در نتیجه اقتصاد را نه تنها از سیاست بلکه از اخلاق نیز جدا می کند و اصل «عیوب انسانی و رذایل بشری موجب سعادت اجتماعی است»را آیتی از مظاهر اراده الهی بشمار می آورد(9). »
آدام اسمیت ماندویل را که خواسته ها و حوایج طبیعی انسان را هوسها و عیوب آدمی تلقی می کند مورد سرزنش قرار داده می گوید که این هوسها و عیوب، علل موجبه تمدن آدمی نیستند بلکه نفع شخصی است که بدون آنکه عیب باشد محرک فعالیت انسان و موجب رفاه و سعادت جامعه خواهد بود. جب نفس، حب ذات، فطرت، نفع پرستی مترادف اند.
در تماس با فیزیوکراتها باید گفت که آدام اسمیت از جهت لیبرالیسم چیزی از فیزیوکراتها نیاموخته است زیرا در دروس خود (قبل از تماس با تورگووکنه) مدافع جدی لیبرالیسم بوده است و اگر از این باب چیزی از فیزیوکراتها نیاندوخته است اقلاً در تماس با آنها به عقیده خود نسبت به لیبرالیسم راسخ تر گشته است(10) ولی مهمترین فکری که از فیزیوکراتها عاریت گرفته مسئله توزیع ثروت است که از نظریه آنها پای فراتر نهاده در چهارچوب وسیع تری نظریه عمومی ابراز کرده است.
پی نوشت ها :
1. متولد گیرکالدی (Kirkaldy) از Ecosse به نوشته آقای محمد علی کاتوزیان استاد ایرانی دانشگاه کنت انگلیس در کتاب آدام اسمیت و ثروت ملل «آدام اسمیت در سال 1723 از پدری به همین نام چشم به عرضه وجود گشود. آدام اسمیت پسر آدام اسمیت، طفلی نحیف و کم بینه بود که در همان شهر گیرکالدی در دامان مادر پرورده شد و در دبستان محلی آموزش یافت... تنها قصه ای که از ایام کودکی اسمیت بجاست این است که وی در حدود سن سه سالگی بوسیله یک زن کولی دزدیده ولی خوشبختانه برای مادرش و برای علم اقتصاد سیاسی، اهالی شهر فوراً خبر شدند و او را از چنگ آن زن رها کردند. »
نقل از کتاب«آدام اسمیت و ثروت ملل نوشته محمد کاتوزیان شرکت سهامی کتابهای جیبی تهران قسمتی از شرح حال آدام اسمیت را از زبان ژیدوریست ترجمه دکتر کریم سنجابی بخوانیم:
«زندگانی آدام اسمیت جز ربوده شدنش در کودکی بوسیله گروهی از دوره گردان مطلب فوق العاده ای ندارد. تاریخ زندگی او در تألیفات و درس ها و دوستی هایش خلاصه می شود. محرمیت او باهیوم(Hume) فیلسوف معروف است. اسمیت در پنجم ژوئن 1723 در شهر گیرکالدی Kirkaldy واقع در اسکاتلند بدنیا آمد. در دانشگاه گلاسو از 1737 تا 1740 به تحصیل پرداخت که محبوب ترین استادش در آنجا فرانسوا هوچسنFrancois Hutchesen بود از 1740 تا 1846 تحصیلات خود را در اکسفررد بپایان رسانید. در این دانشگاه در آن زمان دانش به نهایت مسکین بود. غالب استادان حتی برای تدریس دروس خود حاضر نمی شدند. پس از مراجعت به اسکاتلند در ادیمبورک دو درس آزاد بر عهده گرفت: یکی راجع به ادبیات انگلیسی و دیگری درباره علم اقتصاد که در آن از اصول آزادی تجارت دفاع می کرد. در 1751 در دانشگاه گلاسکو که از بهترین دانشگاه های اروپا در آن زمان بود به استادی منطق برگزیده شد. در آخر همان سال کرسی فلسفه اخلاقی به او تفویض شد که مشتمل بر چهار درس الهیات طبیعی، اخلاق، رویه قضائی، و سیاست بود. تا سال 1764 در سمت استادی باقی ماند. در 1759 کتابی به عنوان «نظریه احساسات اخلاقی»( Theory of Moral Sentiments) منتشر کرد که به زودی باعث شهرت او گردید. در 1764 که به چهل سالگی رسیده بود از استادی دانشگاه کنار گرفت و مصاحبت دوک جوان باک لاو (Buccleugh) فرزند خوانده سیاستمدار معروف چارلس تاون شنه را در مسافرت به خارج پذیرفت. این مسافرت ها برای اشراف زادگان انگلیسی جای تحصیلات عالیه را که در آن زمان بسیار پائین آمده بود می گرفت. مزیت مادی این شغل برای آدام اسمیت (800 لیره تا آخر عمر)خیلی بیشتر از حقوق استادی بود مسافرتها از 1764 تا 1766 ادامه داشت. )از این مدت اسمیت یکسال و نیم در تولوز، دو ماه در ژنو( که ولتر را در آنجا ملاقات کرد) و ده ماه در پاریس گذراند. در پاریس با فیزیوکراتها و مخصوصاً باتورگو ارتباط یافت. در تولوز کتاب مشهور خویش را آغاز کرد و پس از مراجعت به اسکاتلند (1767) در مولد خویش و کنار مادرش اقامت گزید تا منحصراً به کار تدوین و تکمیل کتابش بپردازد. این کار در 1773 تقریباً به پایان رسیده بود، ولی اسمیت از آنجا به لندن رفت و کتاب پس از سه سال بالاخره در 1776 منتشر گردید و شهرت بزرگ مؤلف خود را تکمیل کرد. در ژانویه 1778 اسمیت به سمت سررشته داری گمرکات ادیمبورک که شغل و مقامی ارجمند بود منصوب گردید و تا آخر عمر (1790) در آن سمت باقی ماند.
آنچه از صفات و اخلاق اسمیت به ما رسیده است او را شخصیتی بسیار ظریف در احساسات و رفتار معرفی می کند. داستان پریشان حواسی او افسانه مانند است. عقاید سیاسیش به ویگ ها نزدیک بود (حزب سیاسی انگلستان از 1697 تا 1832 که طرفدار حقوق عوام و اصلاح شیوه دموکراسی بود و بعداً مبدل به حزب آزادیخواه گردید. مترجم) در مذهب به خداپرستی معقول و استدلالی قرن 18 که ولتر مشهورترین نماینده آن بود تمایل داشت و برای ولتر احترام خاصی قائل بود.
مدت زمانی مدید منبع منحصر به فرد ما از شرح و زندگانی اسیمت خطابه ای بود که دو گالد استوارت Dugald stewart تحت عنوان «حساب زندگی و نوشته های آدام اسمیت، «Account of the life and writing of Adam Smith» به سال 1793 در شرکت پادشاهی ادیمبورک قرائت کرد و در مجله شرکت موسوم به «معاملات» منتشر گردید و سپس در سال 1811 با چند شرح حال دیگر در مجله مخصوصی به عنوان «زندگی نامه آدام اسمیت و روبرتسون و غیره»به اسم مؤلفش دوگالداستوارت به چاپ رسید. خوشبختی ما امروزه از این جهت بیشتر است: جان ری John Rae در تصنیف زیبایش به نام«زندگانی آدام اسمیت»چاپ لندن 1895 در 449 صفحه، هر چه مربوط به او دوستان و اطرافیان او بوده برای ما گردآورده است. بیشتر مطالب مذکور در فوق از این کتاب اقتباس شده بود. جیمس بونار در سال 1894، فهرست کتابخانه آدام اسمیت را منتشر ساخت که در آن عنوان 2300 مجلد(قریب دو سوم از کتاب های اسمیت) ذکر شده است. بالاخره کار پرارزش تر ومهمتر از جهت مطالعه افکار اسمیت نشریه آقای ادوین کنان Edwin Cannan در 1896 است، تحت عنوان «دروسی راجع به عدالت و درآمدها و تسلیحات، بوسیله آدام اسمیت در دانشگاه گلاسکو ـ جمع آوری شده از طرف یکی از شاگردان او در 1763»(چاپ اکسفرد ـ 1896 در 293 صفحه). این مجموعه مشتمل بر دروس علم اقتصاد است که اسمیت در دانشگاه گلاسکو تدریس کرده است. نسخه خطی یادداشت های دانشجو ظاهراً در سال 1763 نوشته شده و بر حسب تصادف در 1876 به دست یکی از وکلای دادگستری لندن رسیده که آن را در 1859 برای انتشار به آقای ادوین کنان داده است. این کشف مخصوصاً از جهت مطالعه افکار اسمیت قبل از مسافرت به فرانسه و ارتباط با فیزیوکراتها با ارزش است ـ چاپهای متعددی از کتاب «ثروت ملل»شده است که مهمترین آنها چاپ های بوکانان Bucchanan و مگ گولوMac Gulloch و سرولدراجرزThrold Rogers و نیکولسونNicholson است. آخرین چاپ با نقادی و حواشی ذیقیمت چاپ آقای کنان مطبعه متون Methuen لندن در دو مجلد است که مورد استفاده ما برای قسمت های نقل شده در این کتاب بوده است. ترجمه متداول در فرانسه ترجمه گارنیهGarnier است که در «مجموعه اقتصاد شناسان بزرگ(Colection des Principaux Economistes) در 1843 انتشار یافته است در 1937 ملحقات و اضافات بسیار سودمندی از طرف آقای و. ر. اسکات M.W.R.Scottبه مناسبت دویستمین سال ثبت نام آدام اسمیت در دانشگاه گلاسکو راجع به شرح حال و خانواده او در یک مجلد قطور (گلاسکو 1937-ربعی 445 صفحه) منتشر گردید که علاوه برنامه های چاپ نشده مشتمل بر یک سند گرانبها یعنی خلاصه اقتصادی آدام اسمیت به قلم خود اوست که در حدود سال 1760 برای چارلس تاون شند سابق الذکر نوشته و فرستاده شده است. در این نسخه خطی شرح زیبائی از نظریه تقسیم کار دیده می شود که ظاهراً انشاء آن دلنشین تر از بیان آن در صفحات کتاب ثروت ملل است. در این خلاصه وسعت نظری که آدام اسمیت از جهات جامعه شناسی و فلسفی برای تقسیم کار قائل بوده و آن را اساس و پایه ثروتمندی اجتماعات می دانسته است به خوبی نمایان می شود. نسخه خطی مذکور از طرف آقای اسکات در میان اوراق و کاغذها یکی از اقامتگاه های آخرین «باک کلاوها»پیدا شده است.
2. Glasgow
3. The Duke of Buccleugh
4. منظور از شرح احوال اسمیت و بیان جزئیات مسافرت او به فرانسه این است که بدانیم عقاید فیزیوکراتها و مباحثات اسمیت با سران فیزیوکراتها در تکوین نظریه های اسمیت بی اثر نبوده اند.
5. «اسمیت امیدوار بود که تا سال 1772 کتاب ثروت ملل را به پایان رساند، شاید هم بی صبری و تأکیدات هیوم سبب می شد که تخمین خود از تاریخ پایان کار خوش بینانه باشد. در هر حال در سال 1773 هجوم بیماری او را چنان مختل کرد که اسمیت بیگمان شد که پایان عمرش فرارسیده است. به این دلیل در وهله نخست به ادیبورگ شتافت و در نامه ای که از آنجا برای هیوم فرستاد نوشت:«چون من نظارت بر آثار ادبی خود را به تو واگذار کرده ام، باید بگویم که، جز آنچه با خود حمل می کنم، هیچ یک ارزش انتشار ندارند مگر پاره ای از یک کتاب مفصل که حاوی تاریخ سیستمهای نجومی از قدیم تا زمان دکارت است. اگر فوراً نمیرم، ترتیبی خواهم داد که آنچه را خود حامل آن هستم برای تو ارسال دارند». پس از ارسال این نامه اسمیت مستقیماً به لندن رفت که هم احتمالاً به معالجه ادامه دهد و هم در عین حال «آنچه را با خود حمل» می کرد فوراً به چاپ رساند. ولی خوشبختانه در لندن شفا یافت و با آن وسواسی که داشت دو سال دیگر را به ترمیم و تنقیح دستنوشته ثروت ملل پرداخت. در سال 1776، ثروت ملل منتشر شد و یا بهتر بگوئیم مانند بمبی منفجر شد. توفیق فوری و بلافصل بود. هیوم مهربان و وفادار، که تااندازه ای خود نقش مامای این طفل دیرزا و خوش قدم را بازی کرده بود، در نامه ای اسمیت را غرق تحسین کرد: انتظار خود تو، دوستانت و عموم مردم از این اثر آنقدر زیاد بود که من از انتشار آن وحشت داشتم، ولی اکنون ترسم فرو نشسته است. »گیبون(Gibbon)، ضمن نامه ای به یکی از دوستان مشترک خود واسمیت نوشت که این اثر، علم وسیعی را در یک کتاب خلاصه کرده و ژرفترین اندیشه ها را به روشنترین زبانی بیان داشته است. در واقع این بهترین تعریف مجملی است که می توان از ثروت ملل عرضه کرد و تا همین امروز نیز دقت خود را از دست نداده است... آدام اسمیت دو سال پس از انتشار اثر جاویدان خود به ریاست کل گمرکات اسکاتلند منسوب شد. انگار واقعیت توانسته بود از آرزوهای این هوادار سرسخت آزادی تجارت انتقام بگیرد. اما ... هر کس کتاب او را بخواند خواهد دانست که او نه گرفتار تحجر فکری بود، و نه خیال می کرد که بین سفید و سیاه رنگی نیست. در واقع اسمیت در این کتاب در آنجا که از سیاست اقتصادی و دخالت دولت در تجارت خارجی آن روز سخن می گوید، جانب اعتدال و واقع بینی را از دست نمی دهد... »
آدام اسمیت و ثروت ملل نوشته محمد علی کاتوزیان صفحه 33
6. Hutcheson
7. David Hume
8. Bernard de Mandeville
9. تاریخ عقاید اقتصادی تألیف دکتر حسن شهید نورائی.
10. «در زمان آدام اسمیت فرانسه، بویژه پاریس، مرکز برخورد آراء و عقاید و جامعه زنده و متحرکی، هم در جهان اندیشه و هم بعداً در عمل محسوب می شد. همین واقعیت که ولتر متواری و روسو خانه بدوش بود نماینده خیلی چیزهاست. خانم استال، سالن پذیرائی معروف خود را مرکز گفتگو و مباحثات روشنفکرانه کرده بود و امثال کنه، تورگو، میرابوی پدر، حتی نکر و دیگران در آنجا و در جاهای دیگر به مکالمات زنده و جانداری در امور اقتصادی و سیاسی می پرداختند. بسیاری از اندیشمندان، نویسندگان هنردوست انگلیسی با این مجامع رابطه داشتند و اغلب به فرانسه سفر می کردند. دیوید هیوم دوست و هموطن ممتاز و بسیار برجسته اسمیت یکی از اینان بود. اسمیت چگونه می توانست از این ماجراها برکنار بماند». نقل از صفحه 27 کتاب آدام اسمیت و ثروت ملل نوشته محمد علی کاتوزیان.