نویسنده: دکتر باقر قدیری اصلی
نگاهی به آموزه های اقتصادی پرودون
پیرژوزف پرودون(1) را می توان از بزرگترین و مشهورترین سوسیالیست های فرانسه در قرن نوزده دانست. هر چند که بعضی او را به جهت برخوردهای عقیدتی با مارکس، سوسیالیست نمی خوانند، ولی او با سوسیالیسم بدون آزادی مخالف بود و نه تنها از این بابت مخالف سوسیالیسم بود بلکه با هر سیستمی که آزادی را فدای برابری کند عداوت داشت. اما از اینکه انتقادات شدیدی به مالکیت کرده و آثار او برای آزادی کارگران الهام بخش بود سوسیالیست است.همچنین بزعم اینکه پرودون تشنه عدالت بوده و در آثار خود بیانات شورانگیزی در ستایش عدالت آورده و همه نوشته های او از ایده آل عدالت سرچشمه گرفته نمی توان وی را از جمله صاحب نظران علم اقتصاد به حساب نیاورد؛ اندیشه های او در مسئله بهره اگر چه قابل ایراد است ولی از بسیاری جهات جنبه های تئوری خود را حفظ کرده است.
اولاً ـ پرودون مثل همه سوسیالیست های زمان خود، کارگر را مظلوم استثمار کارفرما می داند و با وجودی که قبول می کند که قرارداد کار، آزادانه بین کارگر و کارفرما امضاء می شود مع الوصف معتقد است که کارگران توسط کارفرمایان استثمار می شوند دلیلی که در اثبات این نظریه ارائه می کند با دلایل سیسموندی فرق کلی دارد زیرا: در قرارداد کار، مزدی که مورد توافق قرار می گیرد مثل هر قیمتی مربوط است به اهمیت خدمت انجام شده و اگر در چنین شرایطی باز کارفرما کارگران را مورد استثمار قرار می دهد به این لحاظ است که کار دستجمعی و کار نظم و ترتیب یافته چند کارگر بمراتب تولیدی تر از کار کارگران بطور انفرادی است و بازده کار دویست کارگر در یک ساعت بمراتب بیشتر از بازده کار یک کارگر در دویست ساعت است. مثالی که در این باره می آورد این است که دویست مرد توانسته اند ظرف چند ساعت ستون بزرگ لوکسور(2)را به روی پای خود قرار دهند، آیا یک نفر قادر است در دویست روز به انجام آن نایل آید؟
از اینکه تقسیم کار منجر به افزایش محصول کار می شود از زمان اسمیت شناخته شده بود ولی اهمیت نظریه پرودون، در بیان استثمار و توضیح سود است.
پس مزدی که کارفرما بر اساس قرارداد کار پرداخت می کند متناسب با بارآوری کار انفرادی است در صورتی که نتیجه ای که بدست می آورد محصول کار اجتماعی است که به مراتب بارآورتر از کار انفرادی است و سود تحصیل شده، اضافه ارزشی خواهد بود که کار تنظیم یافته به دست می دهد.
این اولین نظریه ای است که بدین نحو در توجیه سودکارفرما ارائه شده است. اگر تئوری استثمار سیسموندی فقط بیان وجود استثمار بود با تئوری پرودون استثمار جنبه الزامی به خود می گیرد.
برای آنکه با عقاید پرودون آشنا شویم باید اصول اندیشه های او را از خلال نظریه های او درباره مالکیت بشناسیم.
در مورد مالکیت، پرودون با شیوه جدل هگل مسئله را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد؛ به تزی که «مالکیت دزدی است» با آنتی تزی که «مالکیت آزادی است»مقابله می کند و سن تزاو سیستمی است که مالکیت در عین حال که از مزایای مالکیت برخوردار است وظایف و تکالیفی را شامل و باعث است.
منظور پرودون از اینکه می گوید مالکیت دزدی است این نیست که مالکیت محصول دزدی است بلکه به تفضل وجود مالکیت، هر مالک بطور انحصاری قسمتی از ثروت جامعه را که باید متعلق به جامعه باشد به خود تخصیص می دهد و از آن بهره مند می گردد.
بدتر از همه، این دزدی به مالک امکانات دزدی های دیگر می دهد زیرا: مالکین، وسایل کار را که به مقدار محدود در جامعه وجود دارد به خود تخصیص می دهند، و هنگامی که کارگر می خواهد از آن استفاده کند ناگزیر است حق استفاده از آن را از مالک بخرد و باجی در ازای آن از درآمد کار خود به صور مختلفه به عنوان رانت، مال الاجاره، بهره، حق انحصار... به پردازد.
بدین ترتیب مالکین حق استفاده از ابزار کار را از کارگران غصب می کنند و کارگران برای آنکه بتوانند کار کنند ناگزیرند سهمی از حاصل کار خود را به مالکین به پردازند.
اما اگر مالکیت از طرفی استفاده از مال و حاصل کار دیگری است از طرف دیگر «مالکیت آزادی است»زیرا به برکت داشتن مالکیت انسان می تواند از حاصل کار خود بدون خوف از احجافات قدرت عمومی استفاده کند و شخصیت خود را تحکیم بخشد.
به نظر پرودون مالکیت« اتحاد مقدس بین انسان و طبیعت است»و عمل کمونیسم که می خواهد ثروت جامعه را به هر کس به حسب نیازش توزیع کند عادلانه نیست زیرا:
مالکیت که استثمار ضعفا توسط اقویاست، کمونیسم استثمار اقویاست توسط ضعفا.
پس باید از مالکیت آن قسمتی را که مفید است حفظ کرد و آن قسمتی را که مضر است دور انداخت. اما چطور؟اینجاست که ما به قسمت خیالی عقاید پرودون برخورد می کنیم:
راه حل:
توزیع اعتبارات رایگان
با اعطای اعتبارات مجانی، انحصار مالکیت از بین خواهد رفت و بدان طریق، کارگران از مالکیت ابزار تولید برخوردار خواهند بود و دیگر مالکان حقوقی نخواهند داشت و باجی دریافت نخواهند کرد. اما کدام بانک حاضر است به کارگران اعتبارات مجانی اعطاء کند؟ و چگونه خواهد توانست بدون دریافت کارمزد و بهره فعالیت های خود را ادامه دهد؟ حال که از این طریق حل مشکل مقدور نیست پرودون فرمول «حق کار» را مطرح می کند و از قول کارگر می گوید:«مالکیت مال شما به من فقط حق کار بدهید».
به نظر پرودون، اگر دولت برای همه تأمین کار کند دیگر کارگران احتیاجی به مالکیت نخواهند داشت و با داشتن حق کار هر کس از موهبت طبیعت برخوردار خواهد بود و انحصار مالکیت ملغی خواهد شد.
بدبختانه تأمین کار برای همه، نامقدور است و در اینجا پرودون سن تز دیگری ارائه می کند که مالکیت، بدون آنکه حق استفاده بطور مطلق باشد وظایف و تکالیفی را شامل و باعث می شود که در پرتو آن جامعه از آزادی و عدالت و برابری برخوردار خواهد بود.
پی نوشت ها :
1. Pierre joseph proudhon
2. Louxsor