نویسنده: دکتر حمیرا زمردی
در دیوان پروین اعتصامی
گونه برجسته ی شعری پروین اعتصامی (م. 1320هـ ق) در میان انواع ادبی، نوع اخلاقی و تعلیمی آن است (ر.ک ذیل ادبیات تعلیمی، شمیسا، سیروس، انواع ادبی، ص 287-285) که بیشتر بر پایه ی تمثیل بنا شده است.
ما در این مقاله برآنیم که علاوه بر تحلیل نوع اخلاقی شعر پروین در قالب نمادها و تمثیل های حیوانی یا روایت و فابل های (fabel) جانوری است، آبشخور اصلی این نوع از روایات را باز نماییم.
گذشته از بسامد بالای لغات و شخصیت های حیوانی که در دیوان پروین به چشم می خورد:
خر لنگ تو ز بس بار کشیدن مرد
چه برای رنج پی وصله ی پالانش
(پروین، دیوان، ص 39)
از گرگ چه آمدست جز گرگی
وز مار چه خاستست جز ماری
(همان، ص 55)
به شهر، گربه و در کوهسار شیر شدم
خیال بیهده بین باختم در این ره جان
(همان، ص 216)
جز سعی نیست مورچگان را وظیفه ای
با فکر سیر و خفتن خوش مور را چه کار
(همان، ص 246)
دل خودبینت بیازرد چنان کژدم
تن خاکیت ببلعید چنان تنین
(همان، ص 54)
کاربرد فابل های جانوری (Reine Tier fablen) به معنی داستان کوتاه و لطیفه واری که پیام یا پندی اخلاقی را در برداشته باشد. (عطاری-جاهد، فرهنگنامه ادبی و فارسی، ذیل فابل).
گرایش شاعر را به تکنیک جاندارپنداری(personification) که مهم ترین ویژگی تمثیل است نمایان می سازد. (در این گونه تمثیل معمولاً شخصیت، زمان و مکان تغییر کرده و به گونه ی حیوانات و اشیاء غیر زنده نمودار می شود و از آنجا که زیر ساخت تمثیل، تشبیه است، مقاصد گوینده در قالب تشبیه به منصه ی ظهور می رسد) (محمدی، محمد حسین، بیگانه مثل معنی، ص 143 و 141) از این روست که عبدالقاهر جرجانی(م.471ق) در اسرار البلاغه، تمثیل را با اندک اختلافی با تشبیه یکی می داند (پس آگاه باش که تشبیه، عام و تمثیل، اخص از آن است. پس هر تمثیلی تشبیه است و هر تشبیهی تمثیل نیست). (جرجانی، عبدالقاهر، اسرارالبلاغه، ص 53)
در آموزه های اخلاقی و دینی تورات نیز با نمونه های متعددی از تمثیلات دینی روبرو هستیم خصوصاً به آیاتی بر می خوریم که بر مبنای اشاره به امثال اخلاقی و حکمی سلیمان نبی(ص) بیان شده است: سه هزار مثل گفت و سرودهایش هزار و پنج بود. (عهد قدیم، کتاب اول پادشاهان، باب 4، آیه 33).
چون که جامعه (سلیمان) حکیم بود باز هم معرفت را به قوم تعلیم می داد و تفکر نموده، غور و بررسی می کرد و مثل های بسیار تألیف نمود. (همان، کتاب جامعه، باب 12، آیه 9) همچنین در آیات کریمه ی قرآن مجید با امثال حکیمانه ی فراوانی روبرو هستیم:
«وَ تِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا یَعْقِلُهَا إِلاَّ الْعَالِمُونَ »(عنکبوت/43).
که در بیشتر آنها با الهاماتی از نوع طبایع عنصری جمادی، نباتی، حیوانی و انسانی روبرو هستیم،
1- تمثیلاتی که بر پایه ی طبایع و خصوصیات عنصری و جمادی بنا شده اند:
(آتش/«مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ ...» (بقره/17)
(آب/ «إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ ...)
(یونس/24)
(باد/«مَثَلُ مَا یُنْفِقُونَ فِی هذِهِ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَثَلِ رِیحٍ ...) (آل عمران/117)
(خاک و سنگ/ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ ...)(بقره/264)
2- تمثیلاتی که بر پایه ی طبایع و صفات نباتی بنا شده اند:
«کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ...» (بقره/261)
«وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ...» (بقره/264)
«وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ ...»(فتح/29)
3- تمثیلاتی که بر پایه ی طبایع و صفات حیوانی بنا شده اند:
«فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ » (اعراف/176)
«مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً »(جمعه/5)
«... کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً ...»(عنکبوت/41)
4- تمثیلاتی که بر پایه ی طبایع و صفات انسانی بنا شده اند:
«وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ...) (یس/13)
(ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِیهِ شُرَکَاءُ مُتَشَاکِسُونَ ...)(زمر/29)
در مناظره مفاخره آمیز میان نخل و بز در منظومه ی درخت آسوریک که به زبان پارتی یا پهلوی اشکانی سروده شده است نیز به گونه ی نمادین شاهد معارضه ی دو جامعه ی دینی زردشتی (بز) و آشوری، بابلی(نخل) هستیم. (درخت آسوریک، به کوشش دکتر ماهیار نوابی) (تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلم، ص 257) که نهایتاً به پیروزی بز منجر می شود.
در واقع تمثیل رمزی در این گونه آثار نوعی استدلال است که برای اقناع مردم عادی و انتقال فکر به آنها به عنوان بهترین شیوه ی بیان شناخته می شود (پورنامداریان، تقی، رمز و داستان های رمزی) «اشیاء و موجودات، معادل مفاهیمی قرار می گیرند که خارج از حوزه ی آن روایت قرار دارند.» (-داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، ذیل فابل) حضور نمادهای گوناگون در روایات نمادین، طرح تازه ای را رقم می زند. (تودروف، تزوتان، روایتگران، ص 273) به قول هانری کاربن، تمثیلات رمزی به آگاهی از قبل شناخته شده، شکلی جاودانه می بخشد. (شوالیه، ژان، فرهنگ نمادها، ص 25)
در تاریخچه تمثیل های رمزی که در ادب فارسی به کار رفته اند با شماری از شاهکارهای تعلیمی روبرو هستیم. آثاری همچون ترجمه کتاب کلیله و دمنه اثر نصرالله منشی(م.555)؛ منطق الطیر(م.618)؛ مثنوی مولوی(م.672) بوستان سعدی (م.695) و... که در بردارنده ی حکایات تمثیلی و نمادین خصوصاً رمزهای جانوری شگرفی هستند.
در دیوان خانم پروین اعتصامی نیز این نوع ادبی به عنوان یک تکنیک و روند ادبی به قصد تعلیم و تأدیب به خوبی دنبال شده است. خصوصا در مواردی که صفات و عملکرد حیوانات؛ رمز خصوصیات انسانی قرار می گیرد و یا حیوانات به اعتبار وجهه ی منفی شخصیت خود مظهر نفس انسان یا صفات رذیله ی نفسانی واقع می شوند:
اسیر روبه نفس، آنچنانیم
که گویی پر شکسته ماکیانیم
(پروین، دیوان، ص 148)
همت، گهر وقت را ترازوست
طاعت، شتر نفس را مهار است
(همان، ص 10)
حیوان گشتن و تن پروری آسان است
روح پرورده کن از لقمه ی روحانی
(همان، ص 57)
اژده های طمع و گرگ طبیعت را
گر بترسی نتوانی که بترسانی
(همان، ص 57)
جای افسون کردن مار هوی
زین فسون سازی تو خود افسون شدی
(همان، ص 54)
تن که بر اسب هوی عمری تاخت
نشد آگاه که افسار نداشت
(همان، ص 23)
دفع موشان کن از آن پیش که آذوقه برند
نه در آن لحظه که خالی شود انباری چند
(همان، ص 29)
به گرگ مردمی آموزی و نمی دانی
که گرگ را ز ازل پیشه مردم آزاری است
(همان، ص 21)
مرا به خشم نیاور که گرگ بد خشم است
درون تیره و دندان خون فشان دارم
(همان، ص 209)
در آموزه های اخلاقی و دینی تورات نیز «در حقیقت در این گونه افسانه های تمثیلی، اشیاء و موجودات، معادل مفاهیمی قرار می گیرند که خارج از حوزه ی آن روایت قرار دارند». (داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، ذیل فابل) در واقع تمثیل رمزی، نوعی از استدلال است که برای اقناع مردم عادی و انتقال فکر به آنها به عنوان بهترین شیوه ی بیان شناخته می شود. (پورنامداریان، تقی، رمز و داستان های رمزی در ادب فارسی، ص 121)
همچنین در دیوان پروین با مناظرات و فابل های جانوری متعددی روبرو هستیم که هر کدام متضمن معانی و آموزه های بلند اخلاقی و تعلیمی هستند حکایت روباه نفس که مبتنی بر مناظره ی ماکیان و روباه است، نمایانگر غفلت آدمی (ماکیان) و اسارت در پنجه ی شیطان و خصلت های بد انسان (روباه) می باشد(همان ص 148-146)؛ در حکایت بلبل و مور نیز می بینیم بلبل رمز انسان غافل و دلداده و مورچه نماد مردم زحمتکش، عاقبت اندیش و حقیقت بین است. (همان ص 91-87)؛ در حکایت مورچه و پیل شاهد آن هستیم که مورچه نماد آدمیان خطاکار و وهم اندیش و پیل نماد زورمندان متکی به قدرت خود است(همان ص 101-99) و نیز در حکایات دیگری از این دست؛ مخاطبه های اخلاقی و رمزی حیوانات جهت ترویج تعالیم انسانی چشمگیر است.
پروین خود در مواردی به این نکته تصریح دارد که مبنای این نماد پردازی های جانوری خصائص نفسانی و خصلت های نفس سرکش است.
ای شده سوخته ی آتش نفسانی
سال ها کرده تباهی و هوس رانی
(پروین، دیوان، ص 57)
نفس دیوی است فریبنده ازو بگریز
سر به تدبیر بپیچ از خط فرمانش
(همان، ص 37)
ای سیه مار جهان را شده افسونگر
نرهد مار فسای از بد مار آخر
(همان، ص 35)
مار خود هم تو خودی مار چه افسایی
به خود ای بی خبر از خویش فسون می دم
(همان، ص 45)
نفس گفتست بی ژاژ و بسی مبهم
به کز این پس کندش نطق خرد ابکم
(همان، ص 43)
کار مده نفس تبه کار را
در صف گل جا مده این خار را
(همان، ص 5)
پیشینه ی روایت افسانه ها و تمثیل های رمزی به گونه ی فابل های جانوری که در راستای اهداف تعلیمی به کار گرفته می شود؛ رسماً با کتاب کلیله و دمنه که ترجمه ای از پنج تنتره به زبان سانسکریت بوده و بخشی از آن کتاب مهابهاراتا (حماسه ی بزرگ هندوان) نقل شده است؛ آغاز می شود و چنان که می دانیم پس از ترجمه کتاب کلیله و دمنه پهلوی به عربی و در پایان به زبان فارسی توسط نصرالله منشی در قرن ششم هجرت صورت می پذیرد، به تأثیرپذیری از شیوه ی آن که نقل و روایت داستان حیوانات به گونه ی نمادین است؛ کتابهایی چون مرزبانامه، انوار سهیلی تألیف حسین کاشفی، کلیله و دمنه ی منظوم بهاءالدین احمد قانعی طوسی و... به نگارش در می آیند.
از سوی دیگر در رساله الطیرها و منطق الطیر عطار شاهد سفر عرفانی مرغان و گفتگوی پرندگان بوده ایم. همچنین در رسائل شیخ شهاب الدین سهروردی همچون لغت موران، عقل سرخ، غربه الغربیه، الواح عمادی و... می بینیم که حیوانات به گونه ی نمادین، رمز روح، عالم عناصر، نفوس روشن، نفوس تاریک و نماینه ی صفات مختلف انسانی و نیز دستاویز اهداف عارفانه واقع شده اند. (ر.ک سهروردی، شهاب الدین، لغت موران، عقل سرخ و...) (سجادی، سید جعفر، شرح رسائل فارسی سهروردی، ص 176-264)
همچنین اخوان الصفا برای بیان مسائل سیاسی به زبان طیور متوسل می شده اند و در رسائل اخوان الصفا آمده است، داستان هایی که در کلیله و دمنه به قصد تبلیغ و موعظه از زبان حیوانات نقل شده، امثال (مثل) نامیده شده است. (رسائل اخوان الصفا، ج4، ص 113) در این رسائل، تمثیلات حیوانی بسیاری به گونه ی رمزی بیان شده است مانند حکایت جزیره ی بوزینگان که در آن جزیره ی بوزینگان نماد دنیا واقع شده و بوزینگان اهل دنیا هستند(همان ج4، ص 40-37)
م. لوفلر دلاشو در کتاب زبان رمزی قصه های پریوار، بر اساس پیروان فرضیه ی هندی که تئودور بنفی (Theoder benfey) آن را در سال 1859 وضع کرد می نویسد که خاستگاه همه ی حیوانات و قصه های شگرف و جادو همه از هند می آیند. زیرا راهبان بودایی همواره در تعالیم خویش از این افسانه ها بر سبیل تمثیل و قیاس سود می جسته اند و این قصه ها تا قرن 10 میلادی شفاها و به مقدار اندک پس از دوره ی فتوحات اسلامی به اروپا راه یافتند. دلاشو بر آن است که پیشینیان با این روش تجربه های خود را در افسانه های جانوران به یادگار نهاده اند؛ زیرا آرمان ها که محصول اندیشه ی آدمی هستند تغییر ناپذیرند.(دلاشو، م.لوفلر، زبان رمزی قصه های پریوار، ص 129 و 7و 6)
از آنجا که فابل ها و تمثیل های جانوری مندرج در کلیه و دمنه و نیز شیوه ی رمز پردازی جانوری، در بسیاری از آثار عرفانی و ادبی فارسی راه یافته اند، می توان اذعان داشت که یکی از آبشخورهای مهم ادب فارسی در پرداختن به این تأویلات و تمثیلهای رمزی، متأثر از فرهنگ هند و روش های استدلالی و تمثیلی هندوان خصوصاً بودائیان بوده است.
از سوی دیگر چنانکه در خصوص آثار رمزی سهروردی (که به برخی از آنها اشاره کردیم) اژدها رمز عالم عناصر است و بوم نماد نفوسی که در ظلمت ماده قرار گرفته اند و یا خفاش، غرق در ظلمت شده و طاووس، رمز روح گرفتار کالبد است و ... (سجادی، سیدجعفر، شرح رسائل فارسی سهروردی، ص 276-264)
در حقیقت، آمیختگی دنیای انسان ها و حیوانات برای مقاصد انسانی غیر از گونه فابل و روایات رمزی حیوانی در نجوم به صورت دلالت برج ها بر نام حیوانات (حمل، ثور، سرطان، اسد، عقرب، جدی، حوت) و صور فلکی ستارگان در منطقه البروج، نمودار شده است. (ابوریحان بیرونی، التفهیم، ص 379 و 396) و نیز دلالت باورهای نجومی بر ارتباط میان صور فلکی و خصوصیات صور فلکی و شغلی و... انسان ها در قالب طالع بینی، نمونه ی دگیری از خلط دنیای انسانی و حیوانی است. (ستاری، جلال، پژوهشی در قصه ی یونس و ماهی، ص 79) همچنین رمز اساطیری انسان-حیوان در متون ادب فارسی و به کارگیری نمادهای حیوانی و تقدس جانوران در قالب توتم(زمردی، حمیرا، نقد تطبیقی ادیان و اساطیر در...، ص 320-253، 321-260) و از همه مهم تر حضور حیوان(مار و طاووس) در آفرینش انسان نخستین که در تورات صریحاً بدان اشاره شده است (عهد عتیق، سفر پیدایش، باب اول و دوم) نمودار آمیختگی دنیای آدمیان و حیوانات برای باز نمودن حقایق عالم انسانی و اشاعه ی اخلاق متعالی برای تهذیب نفس آدمیان است که در متون رمزی یا عرفانی فارسی مورد نظر قرار گرفته است و شاعرانی چون پروین اعتصامی، هوشمندانه از این شیوه ی تعلیمی برخوردار شده اند و با از روش پشینیان به طریق غیرمستقیم در قالب حکایات و تمثیلات رمزی دلکش، زبان گفتگوی حیوانات را بهانه ی تعالی اخلاقی و انسانس قرار داده اند.
منابع تحقیق :
1- قرآن کریم
1- ابوریحان بیرونی، التفهیم لااوائل الصناعه التنجیم، به اهتمام استاد جلال الدین همایی. بابک، 1362.
3- اعتصامی، پروین. دیوان قصائد، مثنویات، تمثیلات و مقطعات، به اهتمام ابوالفتح اعتصامی. چاپخانه ی فردین، 1333.
4- پورنامداریان، تقی. رمز و داستان های رمزی. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1367.
5- تفضلی، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش دکتر ژاله آموزگار. سخن.
6- تودروف، تزوتان. روایتگران، ترجمه ی احمد اخوت. اصفهان: نشر فردا، 1371.
7- جرجانی، عبدالقاهر. اسرارالبلاغه، ترجمه دکتر جلیل تجلیل. انتشارات دانشگاه تهران، 1370.
8- داد، سیما. فرهنگ اصطلاحات ادبی. مروارید، 1371.
9- درخت آسوریک، به کوشش دکتر ماهیار نوابی. بنیاد فرهنگ ایران، 1336.
10- دلاشو، م.لوفل. زبان رمزی قصه های پریوار، ترجمه جلال ستاری. توس، 1366.
11- رسائل اخوان الصفا، ج4، بیروت، بیتا.
12- زمردی، حمیرا. نقد تطبیقی ادیان و اساطیر در شاهنامه ی فردوسی، خمسه ی نظامی و منطق الطیر عطار. زوار، 1382.
13-ستاری، جلال. پژوهشی در قصه ی یونس و ماهی. نشر مرکز، 1377.
14- سجادی، سید جعفر. شرح رسائل فارسی سهروردی. پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، 1376.
15- سهروردی، شهاب الدین. لغت موران، عقل سرخ، غربه الغربیه. نشر مولی، 1374.
16- شمیسا، سیروس. انواع ادبی. باغ آینه، 1370.
17- شوالیه، ژان و آلن گربران. فرهنگ نمادها، ترجمه سودابه فضایلی. نشر جیحون، 1378.
18- عطاری و جاهد. فرهنگنامه ی ادبی فارسی، زیر نظر حسن انوشه، ذیل فابل. سازمان چاپ و انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1376.
19- عهد عتیق، کتاب مقدس. انجمن پخش کتب مقدسه، 1980.
20- فوادعبدالباقی، محمد. المعجم الفهرس لالفاظ القرآن الکریم. نشر اسماعیلیان، 1367.
21- محمدی، محمد حسین. بیگانه مثل معنی. نشر میترا، 1373.
22- نصرالله منشی، کلیله و دمنه، به اهتمام مجتبی مینوی. امیر کبیر1367.
23- Abrams. A Glossary of Literary Terms. Norton and Peters Rushton.
منبع: پروین پژوهی
گونه برجسته ی شعری پروین اعتصامی (م. 1320هـ ق) در میان انواع ادبی، نوع اخلاقی و تعلیمی آن است (ر.ک ذیل ادبیات تعلیمی، شمیسا، سیروس، انواع ادبی، ص 287-285) که بیشتر بر پایه ی تمثیل بنا شده است.
ما در این مقاله برآنیم که علاوه بر تحلیل نوع اخلاقی شعر پروین در قالب نمادها و تمثیل های حیوانی یا روایت و فابل های (fabel) جانوری است، آبشخور اصلی این نوع از روایات را باز نماییم.
گذشته از بسامد بالای لغات و شخصیت های حیوانی که در دیوان پروین به چشم می خورد:
خر لنگ تو ز بس بار کشیدن مرد
چه برای رنج پی وصله ی پالانش
(پروین، دیوان، ص 39)
از گرگ چه آمدست جز گرگی
وز مار چه خاستست جز ماری
(همان، ص 55)
به شهر، گربه و در کوهسار شیر شدم
خیال بیهده بین باختم در این ره جان
(همان، ص 216)
جز سعی نیست مورچگان را وظیفه ای
با فکر سیر و خفتن خوش مور را چه کار
(همان، ص 246)
دل خودبینت بیازرد چنان کژدم
تن خاکیت ببلعید چنان تنین
(همان، ص 54)
کاربرد فابل های جانوری (Reine Tier fablen) به معنی داستان کوتاه و لطیفه واری که پیام یا پندی اخلاقی را در برداشته باشد. (عطاری-جاهد، فرهنگنامه ادبی و فارسی، ذیل فابل).
گرایش شاعر را به تکنیک جاندارپنداری(personification) که مهم ترین ویژگی تمثیل است نمایان می سازد. (در این گونه تمثیل معمولاً شخصیت، زمان و مکان تغییر کرده و به گونه ی حیوانات و اشیاء غیر زنده نمودار می شود و از آنجا که زیر ساخت تمثیل، تشبیه است، مقاصد گوینده در قالب تشبیه به منصه ی ظهور می رسد) (محمدی، محمد حسین، بیگانه مثل معنی، ص 143 و 141) از این روست که عبدالقاهر جرجانی(م.471ق) در اسرار البلاغه، تمثیل را با اندک اختلافی با تشبیه یکی می داند (پس آگاه باش که تشبیه، عام و تمثیل، اخص از آن است. پس هر تمثیلی تشبیه است و هر تشبیهی تمثیل نیست). (جرجانی، عبدالقاهر، اسرارالبلاغه، ص 53)
در آموزه های اخلاقی و دینی تورات نیز با نمونه های متعددی از تمثیلات دینی روبرو هستیم خصوصاً به آیاتی بر می خوریم که بر مبنای اشاره به امثال اخلاقی و حکمی سلیمان نبی(ص) بیان شده است: سه هزار مثل گفت و سرودهایش هزار و پنج بود. (عهد قدیم، کتاب اول پادشاهان، باب 4، آیه 33).
چون که جامعه (سلیمان) حکیم بود باز هم معرفت را به قوم تعلیم می داد و تفکر نموده، غور و بررسی می کرد و مثل های بسیار تألیف نمود. (همان، کتاب جامعه، باب 12، آیه 9) همچنین در آیات کریمه ی قرآن مجید با امثال حکیمانه ی فراوانی روبرو هستیم:
«وَ تِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا یَعْقِلُهَا إِلاَّ الْعَالِمُونَ »(عنکبوت/43).
که در بیشتر آنها با الهاماتی از نوع طبایع عنصری جمادی، نباتی، حیوانی و انسانی روبرو هستیم،
1- تمثیلاتی که بر پایه ی طبایع و خصوصیات عنصری و جمادی بنا شده اند:
(آتش/«مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ ...» (بقره/17)
(آب/ «إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ ...)
(یونس/24)
(باد/«مَثَلُ مَا یُنْفِقُونَ فِی هذِهِ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَثَلِ رِیحٍ ...) (آل عمران/117)
(خاک و سنگ/ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ ...)(بقره/264)
2- تمثیلاتی که بر پایه ی طبایع و صفات نباتی بنا شده اند:
«کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ...» (بقره/261)
«وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ...» (بقره/264)
«وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ ...»(فتح/29)
3- تمثیلاتی که بر پایه ی طبایع و صفات حیوانی بنا شده اند:
«فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ » (اعراف/176)
«مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً »(جمعه/5)
«... کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً ...»(عنکبوت/41)
4- تمثیلاتی که بر پایه ی طبایع و صفات انسانی بنا شده اند:
«وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ...) (یس/13)
(ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِیهِ شُرَکَاءُ مُتَشَاکِسُونَ ...)(زمر/29)
در مناظره مفاخره آمیز میان نخل و بز در منظومه ی درخت آسوریک که به زبان پارتی یا پهلوی اشکانی سروده شده است نیز به گونه ی نمادین شاهد معارضه ی دو جامعه ی دینی زردشتی (بز) و آشوری، بابلی(نخل) هستیم. (درخت آسوریک، به کوشش دکتر ماهیار نوابی) (تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلم، ص 257) که نهایتاً به پیروزی بز منجر می شود.
در واقع تمثیل رمزی در این گونه آثار نوعی استدلال است که برای اقناع مردم عادی و انتقال فکر به آنها به عنوان بهترین شیوه ی بیان شناخته می شود (پورنامداریان، تقی، رمز و داستان های رمزی) «اشیاء و موجودات، معادل مفاهیمی قرار می گیرند که خارج از حوزه ی آن روایت قرار دارند.» (-داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، ذیل فابل) حضور نمادهای گوناگون در روایات نمادین، طرح تازه ای را رقم می زند. (تودروف، تزوتان، روایتگران، ص 273) به قول هانری کاربن، تمثیلات رمزی به آگاهی از قبل شناخته شده، شکلی جاودانه می بخشد. (شوالیه، ژان، فرهنگ نمادها، ص 25)
در تاریخچه تمثیل های رمزی که در ادب فارسی به کار رفته اند با شماری از شاهکارهای تعلیمی روبرو هستیم. آثاری همچون ترجمه کتاب کلیله و دمنه اثر نصرالله منشی(م.555)؛ منطق الطیر(م.618)؛ مثنوی مولوی(م.672) بوستان سعدی (م.695) و... که در بردارنده ی حکایات تمثیلی و نمادین خصوصاً رمزهای جانوری شگرفی هستند.
در دیوان خانم پروین اعتصامی نیز این نوع ادبی به عنوان یک تکنیک و روند ادبی به قصد تعلیم و تأدیب به خوبی دنبال شده است. خصوصا در مواردی که صفات و عملکرد حیوانات؛ رمز خصوصیات انسانی قرار می گیرد و یا حیوانات به اعتبار وجهه ی منفی شخصیت خود مظهر نفس انسان یا صفات رذیله ی نفسانی واقع می شوند:
اسیر روبه نفس، آنچنانیم
که گویی پر شکسته ماکیانیم
(پروین، دیوان، ص 148)
همت، گهر وقت را ترازوست
طاعت، شتر نفس را مهار است
(همان، ص 10)
حیوان گشتن و تن پروری آسان است
روح پرورده کن از لقمه ی روحانی
(همان، ص 57)
اژده های طمع و گرگ طبیعت را
گر بترسی نتوانی که بترسانی
(همان، ص 57)
جای افسون کردن مار هوی
زین فسون سازی تو خود افسون شدی
(همان، ص 54)
تن که بر اسب هوی عمری تاخت
نشد آگاه که افسار نداشت
(همان، ص 23)
دفع موشان کن از آن پیش که آذوقه برند
نه در آن لحظه که خالی شود انباری چند
(همان، ص 29)
به گرگ مردمی آموزی و نمی دانی
که گرگ را ز ازل پیشه مردم آزاری است
(همان، ص 21)
مرا به خشم نیاور که گرگ بد خشم است
درون تیره و دندان خون فشان دارم
(همان، ص 209)
در آموزه های اخلاقی و دینی تورات نیز «در حقیقت در این گونه افسانه های تمثیلی، اشیاء و موجودات، معادل مفاهیمی قرار می گیرند که خارج از حوزه ی آن روایت قرار دارند». (داد، سیما، فرهنگ اصطلاحات ادبی، ذیل فابل) در واقع تمثیل رمزی، نوعی از استدلال است که برای اقناع مردم عادی و انتقال فکر به آنها به عنوان بهترین شیوه ی بیان شناخته می شود. (پورنامداریان، تقی، رمز و داستان های رمزی در ادب فارسی، ص 121)
همچنین در دیوان پروین با مناظرات و فابل های جانوری متعددی روبرو هستیم که هر کدام متضمن معانی و آموزه های بلند اخلاقی و تعلیمی هستند حکایت روباه نفس که مبتنی بر مناظره ی ماکیان و روباه است، نمایانگر غفلت آدمی (ماکیان) و اسارت در پنجه ی شیطان و خصلت های بد انسان (روباه) می باشد(همان ص 148-146)؛ در حکایت بلبل و مور نیز می بینیم بلبل رمز انسان غافل و دلداده و مورچه نماد مردم زحمتکش، عاقبت اندیش و حقیقت بین است. (همان ص 91-87)؛ در حکایت مورچه و پیل شاهد آن هستیم که مورچه نماد آدمیان خطاکار و وهم اندیش و پیل نماد زورمندان متکی به قدرت خود است(همان ص 101-99) و نیز در حکایات دیگری از این دست؛ مخاطبه های اخلاقی و رمزی حیوانات جهت ترویج تعالیم انسانی چشمگیر است.
پروین خود در مواردی به این نکته تصریح دارد که مبنای این نماد پردازی های جانوری خصائص نفسانی و خصلت های نفس سرکش است.
ای شده سوخته ی آتش نفسانی
سال ها کرده تباهی و هوس رانی
(پروین، دیوان، ص 57)
نفس دیوی است فریبنده ازو بگریز
سر به تدبیر بپیچ از خط فرمانش
(همان، ص 37)
ای سیه مار جهان را شده افسونگر
نرهد مار فسای از بد مار آخر
(همان، ص 35)
مار خود هم تو خودی مار چه افسایی
به خود ای بی خبر از خویش فسون می دم
(همان، ص 45)
نفس گفتست بی ژاژ و بسی مبهم
به کز این پس کندش نطق خرد ابکم
(همان، ص 43)
کار مده نفس تبه کار را
در صف گل جا مده این خار را
(همان، ص 5)
پیشینه ی روایت افسانه ها و تمثیل های رمزی به گونه ی فابل های جانوری که در راستای اهداف تعلیمی به کار گرفته می شود؛ رسماً با کتاب کلیله و دمنه که ترجمه ای از پنج تنتره به زبان سانسکریت بوده و بخشی از آن کتاب مهابهاراتا (حماسه ی بزرگ هندوان) نقل شده است؛ آغاز می شود و چنان که می دانیم پس از ترجمه کتاب کلیله و دمنه پهلوی به عربی و در پایان به زبان فارسی توسط نصرالله منشی در قرن ششم هجرت صورت می پذیرد، به تأثیرپذیری از شیوه ی آن که نقل و روایت داستان حیوانات به گونه ی نمادین است؛ کتابهایی چون مرزبانامه، انوار سهیلی تألیف حسین کاشفی، کلیله و دمنه ی منظوم بهاءالدین احمد قانعی طوسی و... به نگارش در می آیند.
از سوی دیگر در رساله الطیرها و منطق الطیر عطار شاهد سفر عرفانی مرغان و گفتگوی پرندگان بوده ایم. همچنین در رسائل شیخ شهاب الدین سهروردی همچون لغت موران، عقل سرخ، غربه الغربیه، الواح عمادی و... می بینیم که حیوانات به گونه ی نمادین، رمز روح، عالم عناصر، نفوس روشن، نفوس تاریک و نماینه ی صفات مختلف انسانی و نیز دستاویز اهداف عارفانه واقع شده اند. (ر.ک سهروردی، شهاب الدین، لغت موران، عقل سرخ و...) (سجادی، سید جعفر، شرح رسائل فارسی سهروردی، ص 176-264)
همچنین اخوان الصفا برای بیان مسائل سیاسی به زبان طیور متوسل می شده اند و در رسائل اخوان الصفا آمده است، داستان هایی که در کلیله و دمنه به قصد تبلیغ و موعظه از زبان حیوانات نقل شده، امثال (مثل) نامیده شده است. (رسائل اخوان الصفا، ج4، ص 113) در این رسائل، تمثیلات حیوانی بسیاری به گونه ی رمزی بیان شده است مانند حکایت جزیره ی بوزینگان که در آن جزیره ی بوزینگان نماد دنیا واقع شده و بوزینگان اهل دنیا هستند(همان ج4، ص 40-37)
م. لوفلر دلاشو در کتاب زبان رمزی قصه های پریوار، بر اساس پیروان فرضیه ی هندی که تئودور بنفی (Theoder benfey) آن را در سال 1859 وضع کرد می نویسد که خاستگاه همه ی حیوانات و قصه های شگرف و جادو همه از هند می آیند. زیرا راهبان بودایی همواره در تعالیم خویش از این افسانه ها بر سبیل تمثیل و قیاس سود می جسته اند و این قصه ها تا قرن 10 میلادی شفاها و به مقدار اندک پس از دوره ی فتوحات اسلامی به اروپا راه یافتند. دلاشو بر آن است که پیشینیان با این روش تجربه های خود را در افسانه های جانوران به یادگار نهاده اند؛ زیرا آرمان ها که محصول اندیشه ی آدمی هستند تغییر ناپذیرند.(دلاشو، م.لوفلر، زبان رمزی قصه های پریوار، ص 129 و 7و 6)
از آنجا که فابل ها و تمثیل های جانوری مندرج در کلیه و دمنه و نیز شیوه ی رمز پردازی جانوری، در بسیاری از آثار عرفانی و ادبی فارسی راه یافته اند، می توان اذعان داشت که یکی از آبشخورهای مهم ادب فارسی در پرداختن به این تأویلات و تمثیلهای رمزی، متأثر از فرهنگ هند و روش های استدلالی و تمثیلی هندوان خصوصاً بودائیان بوده است.
از سوی دیگر چنانکه در خصوص آثار رمزی سهروردی (که به برخی از آنها اشاره کردیم) اژدها رمز عالم عناصر است و بوم نماد نفوسی که در ظلمت ماده قرار گرفته اند و یا خفاش، غرق در ظلمت شده و طاووس، رمز روح گرفتار کالبد است و ... (سجادی، سیدجعفر، شرح رسائل فارسی سهروردی، ص 276-264)
در حقیقت، آمیختگی دنیای انسان ها و حیوانات برای مقاصد انسانی غیر از گونه فابل و روایات رمزی حیوانی در نجوم به صورت دلالت برج ها بر نام حیوانات (حمل، ثور، سرطان، اسد، عقرب، جدی، حوت) و صور فلکی ستارگان در منطقه البروج، نمودار شده است. (ابوریحان بیرونی، التفهیم، ص 379 و 396) و نیز دلالت باورهای نجومی بر ارتباط میان صور فلکی و خصوصیات صور فلکی و شغلی و... انسان ها در قالب طالع بینی، نمونه ی دگیری از خلط دنیای انسانی و حیوانی است. (ستاری، جلال، پژوهشی در قصه ی یونس و ماهی، ص 79) همچنین رمز اساطیری انسان-حیوان در متون ادب فارسی و به کارگیری نمادهای حیوانی و تقدس جانوران در قالب توتم(زمردی، حمیرا، نقد تطبیقی ادیان و اساطیر در...، ص 320-253، 321-260) و از همه مهم تر حضور حیوان(مار و طاووس) در آفرینش انسان نخستین که در تورات صریحاً بدان اشاره شده است (عهد عتیق، سفر پیدایش، باب اول و دوم) نمودار آمیختگی دنیای آدمیان و حیوانات برای باز نمودن حقایق عالم انسانی و اشاعه ی اخلاق متعالی برای تهذیب نفس آدمیان است که در متون رمزی یا عرفانی فارسی مورد نظر قرار گرفته است و شاعرانی چون پروین اعتصامی، هوشمندانه از این شیوه ی تعلیمی برخوردار شده اند و با از روش پشینیان به طریق غیرمستقیم در قالب حکایات و تمثیلات رمزی دلکش، زبان گفتگوی حیوانات را بهانه ی تعالی اخلاقی و انسانس قرار داده اند.
منابع تحقیق :
1- قرآن کریم
1- ابوریحان بیرونی، التفهیم لااوائل الصناعه التنجیم، به اهتمام استاد جلال الدین همایی. بابک، 1362.
3- اعتصامی، پروین. دیوان قصائد، مثنویات، تمثیلات و مقطعات، به اهتمام ابوالفتح اعتصامی. چاپخانه ی فردین، 1333.
4- پورنامداریان، تقی. رمز و داستان های رمزی. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1367.
5- تفضلی، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش دکتر ژاله آموزگار. سخن.
6- تودروف، تزوتان. روایتگران، ترجمه ی احمد اخوت. اصفهان: نشر فردا، 1371.
7- جرجانی، عبدالقاهر. اسرارالبلاغه، ترجمه دکتر جلیل تجلیل. انتشارات دانشگاه تهران، 1370.
8- داد، سیما. فرهنگ اصطلاحات ادبی. مروارید، 1371.
9- درخت آسوریک، به کوشش دکتر ماهیار نوابی. بنیاد فرهنگ ایران، 1336.
10- دلاشو، م.لوفل. زبان رمزی قصه های پریوار، ترجمه جلال ستاری. توس، 1366.
11- رسائل اخوان الصفا، ج4، بیروت، بیتا.
12- زمردی، حمیرا. نقد تطبیقی ادیان و اساطیر در شاهنامه ی فردوسی، خمسه ی نظامی و منطق الطیر عطار. زوار، 1382.
13-ستاری، جلال. پژوهشی در قصه ی یونس و ماهی. نشر مرکز، 1377.
14- سجادی، سید جعفر. شرح رسائل فارسی سهروردی. پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، 1376.
15- سهروردی، شهاب الدین. لغت موران، عقل سرخ، غربه الغربیه. نشر مولی، 1374.
16- شمیسا، سیروس. انواع ادبی. باغ آینه، 1370.
17- شوالیه، ژان و آلن گربران. فرهنگ نمادها، ترجمه سودابه فضایلی. نشر جیحون، 1378.
18- عطاری و جاهد. فرهنگنامه ی ادبی فارسی، زیر نظر حسن انوشه، ذیل فابل. سازمان چاپ و انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1376.
19- عهد عتیق، کتاب مقدس. انجمن پخش کتب مقدسه، 1980.
20- فوادعبدالباقی، محمد. المعجم الفهرس لالفاظ القرآن الکریم. نشر اسماعیلیان، 1367.
21- محمدی، محمد حسین. بیگانه مثل معنی. نشر میترا، 1373.
22- نصرالله منشی، کلیله و دمنه، به اهتمام مجتبی مینوی. امیر کبیر1367.
23- Abrams. A Glossary of Literary Terms. Norton and Peters Rushton.
منبع: پروین پژوهی