2. اقدامات سایر علما برای ملی شدن صنعت نفت
بیشترین حضورعلمای شیعه در نهضت ملی شدن صنعت نفت دربیانیه ها و اعلامیه هایی جلوه می کند که علمای شیعه درآنها حضور مردم درصحنه و دفاع از ایده ملی شدن صنعت نفت را تکلیف شرعی آنهادانسته اند؛ اما نکته این است که در آستانه نهضت نفت، دو تن از مراجع بزرگ شیعه، یعنی آیت الله حاج سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله آقاحسین قمی، به ترتیب در(13/8/1325)و (17/11/1325)دار فانی رابدرود گفتند و مراجع ثلاث وقت ـ آیات عظام سید محمدتقی خوانساری، حجت و سید صدرالدین صدر ـ نیز، اگرچه در زمان نهضت نفت، درقیدحیات بودند، اما در شرایط کهولت سن قرار داشتند و کمتر می توانستند در عرصه سیاسی حضور داشته باشند، ضمن اینکه به ترتیب در(7/6/1331)، بهمن(1331)و دی (1332)به رحمت خدا رفتند. به رغم این، از میان مراجع ثلاث، آیت الله سید محمدتقی خوانساری(1)در نهضت نفت شرکت کرد. (2) قضیه از این قرار بود که پس از رد لایحه قرارداد الحاقی گس ـ گلشائیانتوسط مجلس شورای ملی، جنبش مردم ایران برای ملی کردن صنعت نفت اوج گرفت. در مقابل، دانشجویان توده ای با شعار«الغای بی قید و شرط امتیاز نفت جنوب»به تظاهرات وزد وخورد با دانشجویان طرفدار ملی شدن صنعت نفت پرداختند و به لحاظ سیاسی، خود را در کنار سپهبد رزم آرا قرار دادند. در این ایام، باپیش گامی آیت الله سید محمدتقی خوانساری(3)که از مراجع تقلید وقت بود، فتوایی شرعی به ضرورت ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور به همراه فتاوای مراجع تقلیدی چون آیت الله صدر، آیت الله حجت وآیت الله فیض صادر و باعث شد توده های وسیعی از مردم مذهبی کشور به حمایت از ملی شدن صنعت نفت قیام کنند. (4)
آیت الله سید محمدتقی خوانساری در پاسخ استفتائی که از وی درخصوص همراهی یا عدم همراهی با نهضت ملی شدن صنعت نفت شده بود، بدین مضمون می نویسد:
پیامبر اسلام در مورد مسلمانی که قبل از مرگش همه اموالش را در راه آزاد کردن بردگان صرف کرده بود، می فرماید:«اگر این شخص دفن نشده بود، می گفتم در قبرستان مسلمانان او را دفن ننمایند... برای آنکه چند سر عائله را... بی مئونه گذارده و آنها را در امر معیشت سرگردان نموده است»، چگونه ممکن است اجازه دهیم اجانب نفتی را که متعلق به میلیون ها مسلمان است، ببرند و اینها را در امر معیشت سرگردان کنند؟!من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین، فلیس بمومن و لا مسلم. آیا اهتمام به امور مسلمین مصداقی ازاین بهتر دارد که میلیون ها مسلمان به این فلاکت و با این وضعیت رقت بار نباشند. اگر سلب عواطف بشریت از ما نشده بود، می بایست خون گریه کنیم... دیگر چه جای عذری برای ما باقی می ماند خصوصاً با اینکه مثل حضرت مستطاب آیت الله کاشانی... که مجتهدی عادل و با شهامت و دلسوز و فداکار برای مصالح دین و دنیای
مردم با این همه جدیت... مردم را بیدار می کنند دیگر مجال عذری برای کسی نمی ماند. (5)
ازسوی دیگر، آیت الله بروجردی در نهضت نفت دخالت کمی داشت(6). نهایت چیزی که ایشان در پاسخ دکتر مصدق نوشتند این بود:«موفقیت جنابعالی را در تقویت اسلام و اصلاح امورعامه مسلمین از خداوند تعالی مسئلت می نمایم»(7). برخی از علما هم به پیروی ازایشان، همین قبیل عبارات را نوشتند(8). نکته مهم این است که از روحانیان و علما، هیچ کس عدم شرکت آیت الله بروجردی درنهضت ملی شدن صنعت نفت را به معنای نفی مشروعیت ورود به این ماجرا ندانست(9)، به همین دلیل در تهران و بیشتر شهرستان ها بسیاری آنها دعوت آیت الله کاشانی
را لبیک گفتند و تا ماه های پایانی دولت دکتر مصدق، او راهمراهی کردند، اما با بروز اختلاف میان آیت الله کاشانی و دکتر مصدق، روحانیون فعال در نهضت ملی شدن صنعت نفت، دو گروه شدند:
نخست دسته ای که پس از مشارکت اولیه، به تدریج جانب دکتر مصدق را گرفتند و طبعا ـ و به خصوص در شهرستان ها ـ در اقلیت بودند. دراین زمینه باید از برخی علمای تهران(10)از جمله اخوان سید ابوالفضل و سیدرضا زنجانی نام برد. کسانی از اتحادیه مسلمین هم، اگرچه با احتیاط، تا روزهای آخر به حمایت دکتر مصدق ادامه دادند.
دسته دوم کسانی بودندکه به حامیان آیت الله کاشانی و مخالفان دکتر مصدق پیوستند. این عده به همراه کسانی که از آغاز در این ماجرا وارد نشدند (آیت الله بروجردی و دیگر روحانیان ساکت)، بیشتر به دلیل روی کار آمدن کمونیست ها و نیز اختلافات گسترده آیت الله کاشانی با دکتر مصدق، به مخالفت با مصدق پرداختند. روحانیان اصفهان در این دسته جای دارند. کنار کشیدن آنان، ضربه ای برای دکتر مصدق و فرصتی برای بازگشت شاه بود، گرچه آنچه برای این عده اهمیت داشت، نیامدن کمونیست هابود نه بازگشت سلطنت(11).
درتهران، به جز آیت الله کاشانی که محور بود ـ و نقش ویژه وی درنهضت ملی شدن صنعت نفت به طور مبسوط خواهد آمد ـ میرزا خلیل کمره ای و میرزا محمدباقر کمره ای نیز از کسانی بودند که در این نهضت، فعالانه حضور داشتند. در شهرستان ها، بیشترین حضور علمای شیعه در نهضت ملی شدن صنعت نفت در بیانیه ها و اعلامیه هایی جلوه می کند که طی
آنها حضور مردم در صحنه و دفاع از ایده ملی شدن صنعت نفت تکلیف شرعی دانسته شده است. این بیانیه ها و فتاوا ـ که بعضی متعلق به علمای بزرگ و بعضی متعلق به علمای درجه دوم می باشد ـ به شرح زیر است:
1. آیت الله سید حسن چهارسوقی یکی از علمای بزرگ اصفهان است که حدود 3 هفته بعد از اعلامیه آیت الله کاشانی مبنی بر لزوم ملی کردن صنعت نفت، طی بیانیه ای حمایت خود را از ملی شدن صنعت نفت اعلام کرد:
حرمت تسلط اجانب و کفار بر مسلمین و اموال و نفوس و اعراض و نوامیس آنها از بدیهیات و مسلمات اولیه [است]و جای هیچ شبهه و تردید نیست:لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا. به حکم عقل قاطع و شرع مطاع، بر هر ذی حقی واجب و لازم و متحتم است، در حدود قدرت و توانایی حفظ حق مشروع خود را بنماید و از تعرض و مزاحمت غیر به تمام قوا دفاع و جلوگیری نماید و اگر عدوانا احدی دست اندازی وتصرف غاصبانه نسبت به حق مشروع دیگری نموده باشد، بر صاحب حق لازم است، به وسایل مقتضیه، احقاق حق مغصوبه خود را نموده، ازید غاصب انتزاع کند، ضرر کشیدن، مثل ضرر زدن به غیر، حرام است. در این موضوع، پیروی از حکم مطاع و فرمایش متبع حضرت آیت الله کاشانی دامت برکاته لازم است. با فرط استحقاقی که خود ملت ایران در این موقع که این طور گرفتاری فقر و فاقه و پریشانی هستند و دارند، هیچ منصفی نمی گوید که مایه حیات و زندگانی آنها را دیگری ببرد. چراغی که به خانه رواست، به بیگانه حرام است و فرقی نیست در این جهت، بین دولت و ملت، همه در نفع و ضرر شرکت دارند، بلکه دولت لازم است، جدیت در قطع ید اجانب و بیگانگان، از حقوق مسلمه ومشروعه ملت خود نموده، اموال و حقوق مغصوبه مسلمین را از ایادی غاصبین انتزاع و به ذوی الحقوق تسلیم نماید. (12)
2. آیت الله میرزا کاظم طباطبایی نیز از آیات عظام آذربایجان است که فتوای زیر را در حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت در27ذی الحجه (1370)صادر می کند:
«لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا». در این هنگام تاریک و باریک که تمام ایران قیام کرده اند، برای استرداد حقوق حقه خودشان از کفار حربی... به عموم برادران دینی لازم و واجب است، در پشتیبانی حضرت آیت الله کاشانی و جناب آقای دکتر مصدق که مجری امیال قاطبه ملت ایران هستند، کوشا بوده و به مبارزه خودشان ادامه دهند تا... دارالاسلام از شر کفار محفوظ بماند. (13)
3. آیت الله بهاءالدین محلاتی از مراجع شیراز در بیانیه حمایتی خود درحمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت، ضمن غیرمشروع خواندن کلیه قراردادهایی که توسط حکومت های دیکتاتوری بر ما تحمیل شده، می نویسد:
یکی از مقررات دینی که برای جلوگیری از رخنه اجانب در حصارعظمت و شوکت اسلام، در قرآن مجید مکررا تاکید شده است، ترک دوستی و مراوده با کفار است:یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا بطانه من دونکم لایألونکم خبالا ودوا ما عنتم، قد بدت البغضاء من افواههم و ماتخفی صدورهم اکبر... یکی از مظاهر مخالف با مضمون این آیات شریفه... همین واگذار کردن معادن نفت ـ که منابع مهم ثروت و سیادت در جهان امروز است ـ به دست اجانب می باشد... قراردادهای تحمیلی سابق بین کشور ایران و کمپانی نفت، چون
... به دست حکومت های جابره که شرعا... ولایتی بر اهالی مسلمان... نداشته اند [و]برخلاف مصالح مسلمانان بوده، لغو و بی اثر است و اکنون هم تهیه وسایل برای کوتاه کردن دست اجانب از سوء مداخله در کارمسلمین و اعاده عظمت استقلال تام کشور... از اهم تکالیف هرمسلمانی است و همکاری با معظم له [آیت الله کاشانی]در این مقصود شریف و هدف حیاتی، فریضه ذمه هر مسلمانی است(14).
4)در پاسخ به استفتائی که از طرف محترمان و معتمدان تهران و قم و سایر شهرستان ها، از آقایان حاج سید محمود حسینی روحانی قمی وآیت الله حاج شیخ عباس علی شاهرودی(15)، راجع به ملی شدن صنعت نفت به عمل آمده، می فرمایند:
معلوم است سئوال در موضوع ملی شدن صنعت نفت، از جهت عناوین اولیه این موضوع نیست، زیرا نفت و معادن آن، ملک مسلمین و مال ایرانیان است... با توجه به اینکه حضرت آیت الله حاج سید ابوالقاسم کاشانی که از اول عمر و زندگانی خود، اشتغال به اصلاح امور مسلمین وخیرخواهی مردم و مبارزه با دشمنان دین و دنیای مسلمین بوده اند و در مقام دفاع از حقوق حقه ایرانیان، از هیچ گونه فداکاری و مبارزه دریغ ننموده اند و با اطلاع کاملی که از سیاست دارند و در رأس این نهضت مقدس قراگرفته اند... راهی برای شبهه باقی نمی ماند. بنابراین، برتمام مسلمین و هموطنان عزیز حتم و لازم است که نهایت سعی و کوشش رامبذول دارند تا گریبان خود را از چنگال جابرانه اجانب، خلاص... نمایند. (16)
5. آیت الله سید نورالدین هاشمی شیرازی(17)که در آستانه نهضت نفت، مرجع علمی دارالحکومه شیراز بوده است، در مسجد وکیل شیرازمنبر رفته و پس از حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت، جمله معروف «مصدق، مصدق است»را می گوید که پس از آن تاریخ، به صورت ضرب المثل درمی آید(18).
حزب برادران آیت الله نورالدین در جریان نهضت ملی، نخست مانند همه نیروهای دیگر به حمایت از دکتر مصدق پرداخت، اما به دلیل دشواری هایی که پیش آمد، در ادامه با دکتر مصدق به مخالفت برخاست و به همین جهت با مرحوم حسام الدین فال اسیری که در برابر حزب برادران، تشکل حزب الله را ایجاد کرده بود(19)، درگیر شد به طوری که یکی به حمایت از مصدق، دستور می داد بازار را تعطیل کنند و سید نورالدین امر می کرد آن را بگشایند(20).
6. آیت الله حاج شیخ باقر رسولی ـ عالم و پیشوای مردم گیلان ـ در پاسخ به استفتای عده ای از متدینان، می نویسد:
لزوم استرداد حقوق مغصوبه از ستمکاران ضروری و مجمع علیه جمیع دیانات و اقوام و ملل مختلفه می باشد... بنابراین، پیروی و همکاری باحضرت آیت الله کاشانی... و هر سازمانی که علیه ستمکاران تأسیس شده، لازم و متحتم است(21).
7. آیت الله حاج شیخ محمدرضا کلباسی ـ از علمای بزرگ مشهد ـ درپاسخ به استفتائی در مورد ملی شدن صنعت نفت می نویسد:
طلب حق و گرفتن آن از وظایف اولیه هر مسلمانی است... معادن نفت ایران حق اولیه ایرانیان است... زبونی و سستی خود ما باعث شده که این ثروت هنگفت ملی سال ها به رایگان دراختیاردیگران باشد و غاصبانه حق مشروع ما را تاراج نمایند. امروز بر فرد فرد مسلمانان واجب است که از موقعیت استفاده و نسبت به استیفای حقوق حقه خود از شرکت نفت و ملی شدن آن مجاهدت و مساعی جمیله حضرت آیت الله کاشانی را پشتیبانی نماییید(22).
8. نگاه حضرت امام (س)به نهضت ملی شدن صنعت نفت، نگاهی ویژه است. ایشان به هر دو رهبر ملی و مذهبی این نهضت، انتقاداتی داشتند. وی، مصدق را به دو دلیل مورد انتقاد قرار می د ادند؛ اولا به این علت که هنگامی که در اوج قدرت بود و می توانست شاه را از بین ببرد و این کار را نکرد و ثانیا به این دلیل که مجلس هفدهم را به تعطیلی کشاند تا راه قانونی برای تعیین نخست وزیر از سوی شاه بازشود. حضرت امام نسبت به آیت الله کاشانی نیز انتقاداتی دارند هرچند در مورد او فرموده بودند که «آقای کاشانی برای اسلام کارمی کرد»(23)وحتی از سوابق مبارزاتی ایشان در عراق بر ضد انگلیسی ها به نیکی یاد می کردند(24). انتقاد حضرت امام از آیت الله کاشانی به این دلیل است که وی بر جنبه های سیاسی نهضت بیش از جنبه دینی آن تکیه کرده است؛(25)این انتقادی بود که فداییان اسلام نیز به آیت الله کاشانی داشتند.
درمجموع، امام ازجنبش ملی، ذهنیت خوبی نداشت؛ چرا که نه تنها در اسلامیت که در ملی بودن واقعی آنان نیز تردید داشت. به همین دلیل می فرماید:«ما از این ملی ها هیچی ندیدیم جز
خرابکاری»(26).
علاوه بر این بزرگواران، می توان به بیانیه های حجت الاسلام حاج سیدحسین خادمی، آیت الله طالقانی، حاج شیخ مرتضی مدرسی اردکانی، حاج سید مصطفی سیدالعراقین و آیت الله حاج شیخ مهدی نجفی درباره ملی شدن صنعت نفت و فتوای لزوم خلع ید از شرکت نفت انگلیس توسط آیت الله فقیه سبزواری، از علمای مشهد، نیز اشاره کرد(27).
در مشهد، برخی شخصیت های روحانی مثل محمدتقی شریعتی، علی اصغر عابدزاده، (28) محمود حلبی و... نیز سخت از نهضت ملی دفاع می کردند(29).
دراصفهان، هیئت علمیه اصفهان علاوه بر آنکه طی سال های (32–29)سهم عمده ای در فعالیت برای ملی شدن صنعت نفت و تبعات آن داشت به معرفی کاندیدا برای مجلس می پرداخت، از آن جمله، اطلاعیه ای است که به مناسبت کاندیداتوری سید محمود دفتریان، مشهور به لسان الواعظین، برای شهرضا و لنجان صادر کردند. هیئت علمیه اصفهان بعداز درگذشت آیت الله چهارسوقی، به ریاست آیت الله خادمی به فعالیت خود ادامه داد(30).
پی نوشت ها :
1-وی در سال 1329 در همدان، مرحوم و در حرم حضرت معصومه(س)، در قم، مدفون شدند.
2-اساساً آیت الله خوانساری روحیه ای مبارز داشته است. وی نخستین بار در جنگ جهانی اول در حالی که 28 سال داشته-در کنار هم رزم خود آیت اللّه کاشانی-با انگلیسی ها می جنگید. اما در جریان جنگ، مجروح و از سوی نیروهای انگلیسی به مدت 4 سال به هندوستان تبعید شد. (محمد حسن رجبی، علمای مجاهد (تهران:مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382)ص 198. )
3-آقای کاشانی هر وقت به قم می آمدند به منزل ایشان وارد می شدند.
4-نک:نجاتی، همان، ص 117.
5-گروهی از هواداران نهضت انقلاب اسلامی ایران در اروپا، سند ش 9، ص 56 و 57.
6-البته فتوای آیت اللّه خوانساری باعث شده بود که ایشان اگر دفاع علنی از ملی شدن صنعت نفت نمی کنند، مخالفتی نیز با این قضیه نداشته باشند. ایشان به احترام آقای خوانساری-که پس از آقای بروجردی شخصیت برتر علمی و ذی نفوذ قم بودند-آقای بروجردی برخی از اقوام خود را که با نهضت نفت درگیر بودند، از جمله اقای قوانین که مسئول حزب زحمتکشان قم شده بودند، منع نکردند.
7-آقای کاشانی وقتی به قم می آمدند، ملاقاتشان با آقای بروجردی در سحرها صورت می گرفت تا حساسیتی ایجاد نشود. آقای کاشانی انتظار داشت اقای بروجردی از وی حمایت علنی بکند. از همین رو، در یکی از سخنرانی هایش در منزل آیت اللّه سید محمود روحانی بدون این که نامی از آقای بروجردی ببرند می گویند:«اگر من کار بدی می کنم چرا با من مخالفت نمی کنید، اگر درست قدم بر می دارم چرا حمایت نمی کنید؟ «(حمید سیف زاده (گفتگو)، «حوزه باید حمایت بیش تری می کرد». کتاب ماه تاریخی یاد آور، س1، ش 2(تیر و مرداد 87)، ص 106 و 107. )
8-نک:مصدق و حاکمیت ملی، ص 939، نقل از:نشست تخصصی روحانیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت (تهران:مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1385، چ1)، ص 28.
9-ظاهرا آقای بروجردی این گونه تشخیص داده بودند که بهتر است ایشان خود مستقیما وارد ماجرای نفت نشوند، اما این مانع از این نشد که هر جا جلو رغتن کار منوط به دخالت شخص ایشان باشد، همکاری نکنند؛ به عنوان مثال در ماجرای محاکمه آیت اللّه کاشانی، ایشان شخص شاه را تهدید کردند و باعث آزادی آقای کاشانی از زندان شدند و یا در زمانی که آقای کاشانی به علت بدهی زیاد (12 هزار تومان) ناگزیر می شود که منزل خود را جهت ادای دیونش بفروشد (حوالی سال 1339)، آیت الله بروجردی با پرداخت تمام دیونشان، وی را از غم و غصه می رهاند. (همان، ص 107. )
10-اساساً هیئت علمیخ تهران جانبدار دکتر مصدق بود و اخوان زنجانی، روضوی قمی و فیروز آبادی از آن گروه به شمار می رفتند.
11-نشست تخصصی روحانیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت، ص 29.
12-سید محمد علی روضاتی، زندگانی آیت اللّه چهار سوقی (اصفهان:بی نا، 1332)، ص 31؛ نشست تخصصی روحانیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت، ص 39 و 40؛ علی رهنما، نیروهای مذهبی بر بستر حرکت نهضت ملی (تهران:گام نو، 1384)، ص 170.
13-خبرنامه شماره 2 همایش بین المللی نفت، سلطه کودتا (28 مرداد 1382):ص 6 و 7.
14-روحانیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت، سند ش 10، ص 58.
15-وی (1328-1320ق) دراین زمان از علما و مراجع درجه دوم قم بودند.
16-روحانیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت، سند ش 11، ص 59.
17-وی در 18 سالگی به درجا اجتهاد نایل شده است و مفتخر به کسب حدود 20 اجازه اجتهاد از بزرگانی چون سید محمد کاظم یزدی، میرزا محمد تقی شیرازی، شریعت اصفهانی، آقا ضیاء عراقی، علامه نایینی، سید ابوالحسن اصفهانی و... . می باشد.
18-بر گرفته از سخنرانی حجت الاسلام سید معز حسینی شیرازی فرزند آیت اللّه سید نور الدین حسینی شیرازی در همایش بین المللی نفت، سلطه کودتا (28 مرداد 1382)، نقل از: خبرنامه شماره 2 همایش مذکور، ص 5.
19-نک: بهروز طیرانی، اسناد احزاب سیاسی در ایران (1330-1320)، چ1(تهران:سازمان اسناد ملی ایران، 1376، چ1)، ص 167 و 168.
20-جریان ها و سازمنان های مذهبی- سیاسی ایران، ص 65.
21-نشست تخصصی روحانیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت، ص 16.
22-همان، ص 16 و 17.
23-درجستجوی راه امام از کلام امام، دفتر پنجم، (تهران:امیر کبیر، 1370، چ2)، ص 23.
24-نک:صحیفه نور، ج18، ص 181.
25-درخلال نهضت کاشانی و دکتر مصدق که جنبه سیاسی نهضت قوی تر بود، در برنامه ای به [آیت اللّه]کاشانی نوشتم که لازم است برای جنبه دینی نهضت، اهمیت قائل شود. او به جای اینکه جنبه مذهبی را تقویت کند و بر جنبه سیاسی چیرگی دهد، به عکس رفتار کرد. (صحیف امام، ج18، ص 21. )
26-صحیفه نور، ج12، ص 347.
27-غلامرضا جلالی، تقویم تاریخ خراسان، ص 118، نقل از: نشست تخصصی روحانیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت، ص 17.
28-علی اصغر عابد زاده (1290-1365خ)در مشهد مهدیه را تأسیس کرد و رهبری بخشی از هیئت های مذهبی را عهده دار شد. وی همچنین انجمن پیروان قرآن را تأسیس کرد که در آن سال ها رونق زیادی داشت و جمعیت، جوانان زیادی را که حس سیاسی هم داشتند، به خود جذب کرد.
29-نک:جریان ها و سازمان های مذهبی-سیاسی ایران، ص 56 و 57.
30-جریان ها و سازمان های مذهبی-سیاسی ایران، ص 60.