نویسنده: دکتر حسن روحانی
اگر (1)بخواهیم دوران امامت ائمه هدی(ع)را تقسیم بندی کنیم، می توان دوران 250 ساله امامت ائمه هدی(ع) را که حدود دو قرن و نیم به طول انجامیده است، به پنج دوره تقسیم نمود: دوره اول: دوره ای است که متعلق به حکومت مولای متقیان علی(ع) و سبط اکبر پیامبر حضرت مجتبی(ع)است. دورانی که امیرالمؤمنین علی(ع)توانست حکومت اسلامی و دینی را همان گونه که در دوران رسول خدا بود، در جامعه اسلامی آن زمان، مستقر کند. درواقع اگر بخواهیم نمونه ای از حکومت اسلامی را ذکر کنیم، به عنوان بهترین نمونه باید از دوران حکومت ده ساله رسول خدا(ص) و دوران حکومت پنج ساله امیرالمؤمنین(ع) و دوران حکومت چند ماهه امام مجتبی یاد کنیم. می توانیم از حکومت در آن سه مقطع به عنوان نمونه های عالی از حکومت توحیدی و اجرای احکام اسلام و فقه سیاسی و حاکمیت اسلام اشاره کنیم. متأسفانه این دوران، دورانی کوتاه بود. این دوران طلایی می تواند الگو برای مسلمانان و حتی راهگشا برای دستیابی به حیات طیبه همه انسان ها باشد.
دوره دوم، دوران قیام و نهضت امام حسین(ع) است. حضرت سیدالشهداء(ع) در مقطعی که مسیر جامعه اسلامی از مسیر حق و صراط مستقیم در حال انحراف بود و هیچ راهی برای جلوگیری از انحراف و بدعت جز ایثار و فداکاری وجود نداشت، نهضت مقدس خود را آغاز کرد. بی تردید اگر کسی تاریخ مقطع امامت حضرت ابی عبدالله(ع) را مطالعه کند، می بیند برای جلوگیری از انحرافی که از حدود نیم قرن بعد از رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام در دنیای اسلام شروع شده بود، برای جلوگیری از آن انحراف و بدعت و بازگشت به مسیر حق، راهی جز ایثار و فداکاری و جانبازی و فدا شدن بهترین عزیزان اسلام وجود نداشت. اگر راه دیگری بود، بی تردید حضرت آن راه را انتخاب می کرد. هیچ راهی برای احیای اسلام جز از طریق فداکاری خود اباعبدالله الحسین(ع) و بهترین یاران او وجود نداشت. این دوران هم، متعلق به امام حسین(ع) و فرزند برومندش امام سجاد(ع)است. این دوره را باید، دوران دوم به حساب آوریم.
دوره سوم، دوران امامت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و درنهایت موسی بن جعفر(ع) است. در این دوران فرهنگ اسلام در آن مقطع تاریخی مورد هجمه عظیم افکار مختلف انحرافی قرار گرفته بود. در دوران امام باقر و امام صادق(ع) که اواخر دوران خلافت بنی امیه و آغاز خلافت بنی العباس است، ترجمه کتاب های ایرانی به شبه جزیره عربستان رسیده بود، برخی از کتاب های یونانی هم به عربی ترجمه شده و در اختیار مسلمانان بود. مکتب های فکری مختلف در بازار فرهنگ، رواج یافته بود و درواقع سرآغاز یک اختلاط و امتزاج فرهنگی بین دو فرهنگ بزرگ دنیای آن زمان یعنی ایران و روم با فرهنگ اسلام بود.
در دوران امام صادق(ع) ده ها نحله و مکتب فکری را مشاهده می کنیم. در دوران امام باقر(ع) نیز همین طور. در فضای مسجد پیامبر در مدینه، هر گوشه اش یک مکتب فکری ترویج می شد. این گوشه مسجد در اطراف یکی، افرادی جمع شده بودند و او افکار خاصی را ترویج می کرد، گوشه دیگر، گروه دیگر با فکری دیگر. این وضع مدینه بود، مکه نیز شبیه همین وضع را داشت. حتی در کوفه و بصره نیز چنین بود. در آن دوران، نیاز به باقرالعلوم بود، نیاز به صادق آل محمد بود. امامی که بتواند اعماق علوم و دانش ها را بشکافد و برای مردم بیان کند و احکام واقعی اسلام را تبیین کند. کلام اسلام، تفسیر واقعی قرآن، فقه صحیح اسلامی و تمام علومی را که به نحوی به هدایت انسان ها مرتبط بودند، برای جامعه تبیین کند. آن زمانی که از هر گوشه، ندایی به دروغ به عنوان علم و دانش و سخن حق و منطق اسلام مطرح می شد، آن راستگوی زمان، امام صادق(ع) می بایست احکام راستین و حقایق علمی را برای مردم تبیین نماید. القاب ائمه هدی حساب شده و نشان دهنده شرایط است و معنا و مفهوم آنها راهنمای ما نسبت به شرایط آن مقطع زمانی زندگی ائمه هدی است. این دوران به موسی بن جعفر(ع) و به زندانی شدن آن حضرت و درنهایت با شهادت آن حضرت خاتمه پیدا می کند.
دوره چهارم، دورانی است که با امامت حضرت علی بن موسی الرضا(ع)آغاز می شود و تا پایان زندگی مبارک امام عسگری ادامه پیدا می کند و به دوران پنجم که دوران امامت ولی عصر(عج)است، منتهی می شود.
پی نوشت ها :
1. سخنرانی دکتر حسن روحانی، به مناسبت میلاد امام هشتم (ع)، در حضور هزاران نفر مردم شجاع سمنان، مسجد عابدینه سمنان، 24 دی 1381.
منبع :روحانی، حسن (1388)، اندیشه های سیاسی اسلام (جلد اول: مبانی نظری) تهران: کمیل، چاپ سوم.