برگزیده از بیانات امام خامنهای (مدظله العالی)
اجرایی کردن سیاستهای اصل ۴۴
اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، ارکانى دارد؛ یکى از بخشهایش همین تکیهى به مردم است؛ همین سیاستهاى اصل ۴۴ با تأکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر باید دنبال شود؛ این جزو کارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولین کشور میشنوم که بخش خصوصى به خاطر کمتوانىاش جلو نمىآید. خب، باید فکرى بکنید براى اینکه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طریق بانکهاست، از طریق قوانین لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طریقى که لازم است، کارى کنید که بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتى معنایش این است که ما یک اقتصادى داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور محفوظ بماند، هم آسیبپذیرىاش کاهش پیدا کند. یعنى وضع اقتصادى کشور و نظام اقتصادى جورى باشد که در مقابل ترفندهاى دشمنان که همیشگى و به شکلهاى مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند. یکى از شرائطش، استفاده از همهى ظرفیتهاى دولتى و مردمى است؛ هم از فکرها و اندیشهها و راهکارهائى که صاحبنظران میدهند، استفاده کنید، هم از سرمایهها استفاده شود. به مردم هم باید واقعاً میدان داده شود.(۱۳۹۱/۰۶/۰۲)تقویت اقتصاد دانشبنیان
این بخش شرکتهاى دانشبنیان و فعالیتهاى اقتصادى دانشبنیان خیلى جادهى باز و امیدبخشى است. البته آنها گلایههائى هم داشتند. به نظر من دوستان مسئول در دولت که کارشان به این بخش ارتباط پیدا میکند - چه وزارت صنعت و معدن و تجارت، چه وزات علوم - به این مسئلهى شرکتهاى دانشبنیان بپردازند و گلایههاشان را بشنوند و آنها را برطرف کنند. زمینهى بسیار خوبى است. ما استعدادهاى برجستهاى داریم که میتوانند در این مورد کمک کنند.( ۱۳۹۱/۰۶/۰۲)اگر چنانچه علم در بخشهاى مختلف جدى گرفته شد، آن وقت این شرکتهاى دانشبنیان که بر مبناى علم کار میکنند، تولید میکنند و ثروتآفرینى میکنند، خواهند توانست بتدریج اقتصاد کشور را به شکوفائى واقعى برسانند... اگر ما انشاءالله بتوانیم بنیانگذارى کارهاى اقتصادى بر پایهى دانش را پیش ببریم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبدیل کنیم، این نه تنها به کشور قدرت اقتصادى خواهد داد، بلکه قدرت سیاسى هم خواهد داد، قدرت فرهنگى هم خواهد داد. وقتى یک کشورى احساس کرد که با علم خود، با دانش خود میتواند زندگى خود را و ملت خود را اداره کند و به دیگر ملتها خدمت برساند، احساس هویت میکند، احساس شخصیت میکند؛ این درست همان چیزى است که ملتهاى مسلمان امروز به آن احتیاج دارند. (۱۳۹۱/۰۵/۰۸)
کنترل تورم
به نظر من عمدهى مشکلات، آن چیزى است که مربوط به معیشت قشرهاى متوسط و ضعیف جامعه است. این ناشى از چیست؟ من اینجا نمیخواهم تحلیل کنم. قطعاً یک ضعفهائى وجود دارد؛ آن ضعفها را انسان با خود مدیران در میان میگذارد. هیچ لزومى ندارد که کسانى که دستى به میکروفن و به منبر و به اینها دارند، بنا کنند ضعفها را شمارش کردن؛ چون بیان ضعفها در فضاى عمومى، مشکلى را حل نمیکند. اگر ضعفى وجود دارد، باید به خود آن کسى که داراى ضعف است، این را گفت؛ اما آثار و نتائج آن ضعفها خب چرا، مشهود است؛ آنها را انسان میتواند مطرح کند.آنچه که به نظر من مهم است، این است که براى قشرهاى ضعیف، مشکلات اقتصادىاى وجود دارد؛ این را باید برطرف کنید. حالا بخشى از این مشکلات، ناشى از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهاى گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛ لیکن مسئلهى گرانى و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛ این به عهدهى بخشهاى مختلف اقتصادى است؛ یعنى هم بخشهاى ستادىِ اقتصادى، هم بخشهاى عملیاتىِ اقتصادى - مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزى، بخشهاى دیگر - که باید به طور جد انشاءالله این را دنبال کنند.
آن کسانى که از لحاظ اقتصادى صاحبنظرند، چه در درون دولت، چه در بیرون دولت، به بنده میگویند که این مسئله مربوط به افزایش نقدینگى است؛ یعنى افزایش نقدینگى را مهمترین عامل میدانند. این را ما فقط از کسانى که بیرون دولتند، نمیشنویم، بلکه کسانى هم که در درون دولتند، وقتى از آنها سؤال میکنیم، همین را به ما میگویند و گزارش میدهند. باید راهى پیدا کنید که نقدینگىِ افزایشیافته کنترل شود. خب، این روشن است؛ اگر در مقابل نقدینگى تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد، کمبود وجود نداشته باشد، مشکلى را ایجاد نمیکند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگى بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درستِ واردات بود، طبعاً مشکل ایجاد میکند.
عوامل نقدینگى هم زیاد است. همین یارانههاى نقدى که داده میشود - که براى قشرهائى کار مفیدى هم بوده - خودش افزایش نقدینگى ایجاد میکند. همین کارهاى عمرانىاى که شما میکنید - که اینها دیربازده است - اینها بلاشک افزایش نقدینگى ایجاد میکند. همین مسئلهى مسکن مهر که صحبت شد، یا همین طرحهاى نیمهتمام را که افزایش میدهید، این کارى که در دولت دارند میکنند - که کار خوبى هم هست و لازم هم هست - خود اینها ایجاد افزایش نقدینگى میکند. براى این مسئله باید راهکار پیدا کنید. شما افراد صاحب علمى هستید، صاحب تجربه هستید، دستتان در کار است؛ براى اینها راه پیدا کنید. این نقدینگىِ افزایشیافته را هدایت کنید به سمت مراکزى که کمک کند به گشایش کار مردم؛ مثل تولید. (۱۳۹۱/۰۶/۰۲)
آنچه که در درجهى اوّل در زمینهى اقتصاد لازم است، یکى ثبات و آرامش و خاموش کردن تلاطم عرصهى اقتصادى است، یعنى این تلاطمى که وجود دارد، چه تلاطم ذهنى مردم، چه آنچه در بازار وجود دارد، این را بایستى با تدبیر - که البتّه این بیشتر به سیاستهاى شما و اظهارنظرهاى شما و برخى از اقدامات سریع شما وابسته است - [حل کرد]. یک مسئله هم مسئلهى مهار تورّم است، یکى هم تأمین نیازهاى اساسى مردم است؛ اینها چیزهاى اولویّتدارى است که بایستى در درجهى اوّل مورد توجّه قرار بگیرد؛ و تحرک بخشیدن به تولید ملى. اینها مسائل اساسى اقتصاد ما است؛ باید به اینها توجّه بکنید.( ۱۳۹۲/۰۶/۰۶)
اجرای مراحل بعدی طرح تحول اقتصادی
بخشهاى دیگرِ طرح تحول اقتصادى که دربارهى نظامهاى پولى و بازرگانى و گمرکى و امثال اینها بود، نباید مغفولٌعنه قرار بگیرد؛ آنها هم بایستى حتماً دنبال شود. طرح تحول اقتصادى، کار مهم و بزرگى بود. ما توصیه میکنیم؛ از جملهى چیزهائى که از بین راه برنگردید، همین طرح تحول اقتصادى است؛ آن را واقعاً دنبال کنید. (۱۳۸۹/۰۶/۰۸)بخشهاى دیگر طرح تحول هم باید مورد توجه قرار بگیرد؛ یکىاش مسئلهى گمرک است - که امروز یکى از آقایان در گزارش خود گفتند لایحهاش به مجلس رفته - یکىاش مسئلهى سیاستهاى نظام پولى و بانکى کشور است. این پنج شش موردى که در طرح تحول وجود داشت، همهاش باید انجام بگیرد. (۱۳۹۰/۰۶/۰۶)
کاهش وابستگى به نفت
آمریکائیها اظهار خوشحالی کردند و گفتند که فلانی اعتراف کرد که تحریمها اثر گذاشته. بله، تحریمها بیاثر نبود؛ میخواهند خوشحالی کنند، بکنند. تحریمها بالاخره اثر گذاشت؛ این هم یک اشکال اساسی در خود ما است. اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابستهی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامهریزی کرد. وقتی برنامهی اقتصادی یک کشور به یک نقطهی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطهی خاص تمرکز پیدا میکنند. (۱۳۹۲/۰۱/۰۱)در زمینهى اقتصاد [حرکت پرشتاب علمی] آن چیزى است که به ما کمک اساسى خواهد کرد؛ یعنى اگر ما توانستیم کار علمى را پیش ببریم و علم را اقتصادى کنیم قطعاً در زمینهى اقتصاد از فروش نفت و از خامفروشىهایى که داریم و مانند اینها، براى ما بسیار پر صرفهتر خواهد بود.
امسال در دیدارِ ماه رمضان - حالا یادم نیست که اساتید دانشگاه بودند، یا دانشجوها؛ در یکى از این دو دیدار - یکى از حضّار یک سخنرانىاى کرد، یک عنصرى را، یک محصولى را معرفى کرد که درآمد آن براى کشور چندین برابر - که حالا من چون یادم نمانده متأسّفانه، نمیتوانم بگویم؛ البتّه یادداشت کردهام - بیشتر از درآمد مثلاً فرض کنید که نفت ما است یا گاز ما است که اگر چنانچه روى آن محصول کار بکنیم که مشترى هم در دنیا دارد، علاقهمند هم دارد، براى ما هم مشکلات تولیدى ندارد، میتوانیم چنین درآمدهایى داشته باشیم؛ یعنى واقعاً یکى از کلیدهاى حلّ مشکلات اقتصادى و معضلات اقتصادى ما، تکیهى روى علم است. (۱۳۹۲/۰۶/۰۶)
تقویت تولید داخلی
در عرصهی اقتصاد، به تولید ملی باید توجه شود؛ همچنان که در شعار سال گذشته بود. البته کارهائی هم انجام گرفت؛ منتها ترویج تولید ملی و حمایت از کار و سرمایهی ایرانی، یک مسئلهی بلندمدت است؛ در یک سال به سرانجام نمیرسد. خوشبختانه در نیمهی دوم سال ۹۱ سیاستهای تولید ملی تصویب شد و ابلاغ شد ــ یعنی در واقع این کار ریلگذاری شد ــ که بر اساس آن، مجلس و دولت میتوانند برنامهریزی کنند و حرکت خوبی را آغاز کنند و انشاالله با همت بلند و با پشتکار پیش بروند. (۱۳۹۱/۱۲/۳۰)مسئولین به ما میگویند که بعضى کارخانهها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطیلى صنایع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما میرسد، خود شما هم گزارش میدهید؛ یعنى من گزارشهاى دیگر هم دارم، اما اتکا من به گزارشهاى دیگران نیست؛ گزارشهاى خود شما هم هست که به دست ما میرسد - خب، باید این را علاج کرد. اینها طبعا ایجاد اشکال میکند. اگر چنانچه همین بخش دوم قضیه - یعنى آن نیمهى خالى لیوان - نمیبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در کشور ارائه میکردید و کمکهاى بیشترى به مردم میشد. بالاخره حمایت از تولید ملى، آن بخش درونزاى اقتصاد ماست و به این بایستى تکیه کرد.
واحدهاى کوچک و متوسط را فعال کنید. البته خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهىشان هم خوب است، کارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمدهى واحدهاى بزرگ ما وضعشان اینجور است - لذا همان طور که گفتید، محصول سیمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمدهى اینجورىمان خوب است - لیکن باید به فکر واحدهاى متوسط و کوچک باشید؛ اینها خیلى مهم است، اینها در زندگى مردم تاثیرات مستقیم دارد. (۱۳۹۱/۰۶/۰۲)
در مسئلهى هدفمندى یارانهها و فعالیت عظیمى که دولت در این زمینه شروع کرده، حتما حمایت از بخش تولید ملاحظه بشود؛ همچنان که در قانون هم هست: آن ۳۰ درصدى که معین شده. (۱۳۹۰/۰۵/۲۶)
تقویت خودکفایی و استقلال اقتصادی
در اقتصاد، اصول امام تکیهى به اقتصاد ملى است؛ تکیهى به خودکفائى است... همچنین هضم نشدن در اقتصاد جهانى؛ استقلال در اقتصاد ملى؛ اینها اصول امام در زمینهى اقتصاد است؛ اینها چیزهائى است که در فرمایشات امام واضح است. (۱۳۹۲/۰۳/۱۴)یکى از مشکلات کار ما در طول زمان همین بوده است؛ ما کشور تولیدکنندهى نفت، مبالغ زیادى فرآوردهى نفت را که بنزین است، از خارج وارد میکردیم. اینها گفتند این نقطه ضعف جمهورى اسلامى است، نمیگذاریم بنزین وارد شود. مسئولین کشور ما، قبل از آنکه آنها دست به کار شوند، مشغول تهیهى مقدمات شدند. کار به جائى رسید که در تولید بنزین، کشور عزیز ما خودکفا شد؛ این به برکت تحریم آنها بود. «انّ اللَّه یؤیّد هذا الدّین بأقوام لا خلاق لهم». به وسیلهى تحریم آنها، مسئولین ما به فکر افتادند؛ تلاش کردند، ما از وارد کردن بنزین بىنیاز شدیم. من این را در همین نمایشگاهى هم که آخر اسفند رفتیم، از زبان چند نفر از این دانشمندان جوان شنیدم. به من گفتند که ما میخواستیم این دستگاه را تولید کنیم، رفتیم ابزارش را از خارج تهیه کنیم، به ما گفتند شما تحریمید، به شما نمیدهیم؛ فهمیدیم خودمان باید درست کنیم. آمدیم داخل فکر کردیم، زحمت کشیدیم، تلاش کردیم، بدون احتیاج به بیگانه این را ساختیم. این، برخورد هوشمندانه است. هم مسئولین کشور، هم آحاد مردم، با تحریمهاى دشمن اینجور برخورد کردند؛ یعنى دشمن را از بُرندهترین ابزارهائى که در اختیار داشت، محروم کردند. (۱۳۹۰/۰۱/۰۱)
خودکفایی یعنی اگر کشوری به کسی یا کشوری، در چیزى احتیاج دارد، طورى روابطش را تنظیم کند که اگر خواست آن را به دست آورد، دچار مشکل نشود؛ او هم چیزى داشته باشد که مورد نیاز آن کشور است. (۱۳۸۵/۰۸/۱۸)
مبارزه با مفاسد اقتصادی
منصب حکومتى، جایگاه قدرت و منابع مالى است؛ وسوسهها در اینجا انسان را راحت نمیگذارد. حالا شما به خودتان نگاه نکنید که متدّینید و سطح بالا هستید و مقاومت میکنید در مقابل این وسوسهها؛ در درجات پائین ممکن است در مقابل این وسوسهها نتوانند مقاومت بکنند. شما باید مراقب باشید، شما باید چشم بصیرِ بیناى خودتان را بر سرتاسر این دستگاهى که زیر اشراف شما است و تحت مدیریّت شما است، آنچنان بگسترانید که نگذارید در یک گوشهاى ناسلامتىِ اقتصادى بهوجود بیاید و این وسوسهها کارگر بشود. حتّى قبل از آنکه دستگاههاى نظارتى وارد بشوند؛ خب، ما دستگاههاى نظارتى در کشور داریم، آنها وظیفهاى دارند؛ چه آنچه مربوط به مجلس است، چه آنچه مربوط به قوّهى قضائیّه است، چه آنچه مربوط به خود قوّهى مجریّه است - مثل بازرسیهاى قوّهى مجریّه - لکن قبل از آنکه نوبت به آنها برسد، خود مدیر دستگاه مراقب سلامت [آن] باشد و این احتیاج دارد به نگاه دائم؛ غفلت نباید کرد. بنده گاهى براى این دوستان و مدیرانى که با اینها مىنشینیم صحبت میکنیم، مثال میزنم، میگویم مثل این نورافکنهایى که ملاحظه کردهاید در بعضى از قلعهها و مانند اینها یک نورافکنى دائم دارد همینطور دوْر میزند، این نورافکنِ نگاه شما باید دائم دوْر بزند؛ یعنى هیچ راه نفوذ وجود نداشته باشد؛ دائم باید نگاه کنیم، مراقبت بکنیم. واقعاً فساد مثل موریانه است؛ نگذارید که فساد و رشوه و پارتىبازى و اسراف و تجمّل و خرجهاى زیادى و مانند اینها، در دستگاهتان نفوذ بکند. بخشى از این علاجى که در زمینهى مسائل اقتصادى آقاى دکتر روحانى اشاره کردند، در همین صرفهجویىها و مبارزهى با فسادها تأمینشدنى است؛ گاهى اوقات یک خرجهاى زیاد، بیخود، بیجا - حالا آنجایى که غیر حرام است، امّا زائد است؛ شاید زائد هم به یک معنا حرام باشد، امّا بالاخره با آن صراحت حرام نیست، امّا خرج زائدى است - جلویش باید گرفته بشود. و میتوان؛ از این طریق میتوان کارهاى بزرگ و زیادى کرد. واقعاً در دستگاههاى اجرایى، اکثریّت کارکنان، کارکنان زحمتکش و پاک و سالِمَند؛ [امّا] وقتى که یک مورد، دو مورد، ده مورد انسانهاى ناپاک و ناسالم در یک دستگاهى حضور پیدا میکنند، مثل میکروب، مثل موریانه آنجا فعّالیّت میکنند، زحمات این مجموعهى خدمتگار و زحمتکش واقعاً ضایع میشود، و هم بدنام میشوند، هم زحماتشان از بین میرود؛ [فساد] محیطِ اطمینان را از بین میبرد. (۱۳۹۲/۰۶/۰۶)چند سال قبل از این، بنده دربارهى فساد اقتصادى، به رؤساى قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادى مبارزه کنید. به زبان گفتن که مطلب تمام نمیشود؛ عملاً با فساد مبارزه کنید. هى بگوئیم مبارزه با فساد اقتصادى. خب، کو؟ در عمل چه کار شد؟ چه کار کردید؟ اینهاست که انسان را متأثر میکند. (۱۳۹۱/۱۱/۲۸)
واقعاً نمیشود ما کار اقتصادىِ درست و قوى بکنیم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نکنیم؛ این واقعاً نشدنى است. همان چند سال پیش هم که من راجع به این قضیه بحث کردم و مطالبى را به مسئولین کشور گفتم، به همین نکته توجه داشتم، که تصور نشود ما میتوانیم سرمایهگذارى مردمى و کار سالم مردمى داشته باشیم، بدون مبارزهى با مفاسد اقتصادى؛ و تصور نشود که مبارزهى با مفاسد اقتصادى موجب میشود که ما مشارکت مردم و سرمایهگذارى مردم را کم داشته باشیم؛ نه، چون اکثر کسانى که میخواهند وارد میدان اقتصادى بشوند، اهل کار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا یکى دو نفر هم آدمهاى ناسالم پیدا میشوند. باید با چشمهاى تیزبین، ریزبین و دوربین مراقبت کنید که کسانى نیایند به عنوان ایجاد اشتغال و ایجاد کار و کارآفرینى تسهیلات بانکى بگیرند، اما کارآفرینىِ واقعى انجام نگیرد. (۱۳۹۱/۰۶/۰۲)
مواجههى درست با اخلال اقتصادى. یکى از اخلالهاى اقتصادى، مسئلهى قاچاق است. یکى از اخلالهاى اقتصادى، سوءاستفادههاى گوناگون از سرمایههاى ملى است؛ از ذخائر متعلق به مردم در بانکهاى کشور است. کسانى با یک نامى از تسهیلات استفاده میکنند، اما در جاى دیگرى مصرف میکنند؛ این خیانت است، این دزدى است. گاهى دزدى از کیسهى یک نفر است، گاهى دزدى از کیسهى یک ملت است؛ این سنگینتر است. با این اخلالها باید مواجهه بشود.
چند سال قبل از این، که من راجع به فساد اقتصادى به سران سه قوه نامه نوشتم و تأکید کردم، بعضىها ترسیدند، گفتند ممکن است سرمایهگذار از این هشدارها پا عقب بکشد. من گفتم قضیه بعکس است؛ سرمایهگذار - آن کسى که میخواهد از طریق سالمى در کشور فعالیت اقتصادى کند - از اینکه ببیند ما با فساد اقتصادى و با مفسد اقتصادى مبارزه میکنیم، خوشحال میشود. ما باید بتوانیم این مبارزهى درست را در سطح قانونى انجام بدهیم. (۱۳۹۱/۰۲/۱۰)
منبع:پایگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
/ج