برگزیده از بیانات امام خامنه‌ای (مدظله العالی)

۶ اولویت کاری دولت یازدهم در حوزه آموزش، علم و فناوری

سند تحول یک متنى است که باید عملیاتى شود، منتها به‌هیچ‌وجه نباید در آن شتابزدگى باشد؛ با تدبر، با تأمل، با ملاحظه‌ى صحیح جوانب باید پیش رفت. کار، کار عمیقى است. کارهاى عمیق، کوتاه‌مدت نیست؛ زودبازده نیست؛ بلندمدت
پنجشنبه، 14 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
۶ اولویت کاری دولت یازدهم در حوزه آموزش، علم و فناوری
   ۶ اولویت کاری دولت یازدهم در حوزه آموزش، علم و فناوری

برگزیده از بیانات امام خامنه‌ای (مدظله العالی)





 


اجرای سند تحول آموزش و پرورش

سند تحول یک متنى است که باید عملیاتى شود، منتها به‌هیچ‌وجه نباید در آن شتابزدگى باشد؛ با تدبر، با تأمل، با ملاحظه‌ى صحیح جوانب باید پیش رفت. کار، کار عمیقى است. کارهاى عمیق، کوتاه‌مدت نیست؛ زودبازده نیست؛ بلندمدت است؛ دیربازده است؛ اگر درست صورت بگیرد، ماندگار خواهد شد، مثمر خواهد شد؛ اگر سرهم‌بندى شد، شتابزده شد، آن وقت نتیجه‌ى لازم را نخواهد داد. فرمود: «و مجتنى الثّمرة لغیر وقت ایناعها کالزّارع بغیر ارضه»؛ اگر چنانچه میوه را قبل از اینکه برسد، چیدید، در واقع چیزى به دست نیاورده‌اید و زحمتتان هدر رفته است. بگذارید میوه برسد، بعد بچینید تا از همه‌ى منافع آن بهره ببرید.
شاید حلقه‌هاى تحقیقاتىِ متعددى لازم است که براى بخشهاى این سند تحول، راهکارهاى اجرائى و عملیاتى پیدا کند، تا حقیقتاً این ریل، صحیح گذاشته شود؛ آن‌وقت این قطار بر روى ریل حرکت کند. البته لازم است هم دولت، هم مجلس، براى پشتیبانى مالى آموزش و پرورش، براى پیشرفت در این کار، به طور جدى تأمل کنند، تدبر کنند. آموزش و پرورش را نمیشود به حال خود رها کرد و پشتیبانى لازم از آن به عمل نیاورد، بعد هم توقع داشت که پیش برود.
مسئله‌ى کتابهاى درسى هم بسیار مهم است. باید به طور مداوم و به تناسب نیازها، مضمون این کتابها، محتواى این کتابها ترقى و پیشرفت داشته باشد. دستگاه‌هاى هشیارِ مراقب در کل آموزش و پرورش باید وجود داشته باشد که هم پیشرفتهاى مبتنى بر سند تحول را تعقیب کند، ببیند کجا لنگى هست، کجا اشکال وجود دارد، کجا تجربه‌ى ناموفق هست، بلافاصله اصلاح کند ــ چشم بینا لازم است ــ هم در زمینه‌ى مواد درسى و کتابهاى درسى، نیازها را بسنجد. (۱۳۹۲/۰۲/۱۸)

اجرا و بروزرسانی نقشه جامع علمی کشور

نقشه‌ى جامع علمى کشور - آنطور که به من گزارش دادند - خوشبختانه کارهاى نهائى‌اش انجام گرفته و نزدیک به تصویب نهائى و ابلاغ است. اگر چنانچه این نقشه‌ى جامع علمى در اختیار همه‌ى ما در دانشگاه‌ها قرار بگیرد، آن وقت روى این باید کار کرد. همه باید ملتزم و پایبند باشند. اولاً نقشه‌ى جامع علمى احتیاج دارد به یک برنامه‌ى اجرائى. بایستى مسئولین دستگاه‌هاى دولتى بنشینند برنامه‌اى را طراحى کنند تا این نقشه‌ى جامع علمى بتواند عملیاتى و پیاده شود و تحقق پیدا کند. به قول یکى از آقایان، فقط این نباشد که ما علم را تولید کنیم، بعد منتشرش نکنیم، بگذاریم کنار، از آن استفاده نکنیم؛ باید از این استفاده کنیم. ثانیاً نقشه‌ى جامع علمى بایستى زنده و پویا و به‌روز باشد. ما نمیخواهیم یک چیزى براى سالیان متمادى درست کنیم؛ این مال امروز است. اى بسا تا سه سال دیگر، پنج سال دیگر وضعیت به گونه‌اى بشود که مجبور شویم بخشى از این نقشه را جابه‌جا کنیم؛ باید بکنیم. نقشه باید زنده و پویا و به‌روز باشد؛ یک عده‌اى باید مراقب این معنا باشند. ثالثاً برنامه‌هاى پنج ساله‌ى توسعه در زمینه‌ى آنچه که مربوط به دانش و آموزش عالى است، باید دقیقاً بر طبق نقشه‌ى جامع علمى طراحى و برنامه‌ریزى شود. برنامه‌هاى توسعه بایستى از نقشه‌ى جامع علمى در این بخش خاص تبعیت کند. همچنین سازوکار قوى هم براى نظارت وجود داشته باشد. (۱۳۸۹/۰۶/۱۴)

تشکیل نظام ملی نوآوری کشور

توصیه‌ى آخر توصیه به نظام ملىِ نوآورى است. الان اینجا یک خلأیى وجود دارد - و همین خلأ موجب شده نقشه‌ى جامع علمى هم آنچنان که باید و شاید عملیاتى نشود - و آن عبارت است از همین خلأ نظام ملىِ نوآورى، که عبارت است از یک شبکه‌اى از فعالیتها، تعاملهاى زنجیره‌اى، در سطحهاى کلان و میانى و خرد، بین دستگاه‌هاى علمى کشور؛ چه در درون محیط علمى، چه بیرون محیط علمى. یک تعامل اینچنینى باید به وجود بیاید، که این به عنوان نظام ملىِ نوآورى شناخته شود؛ کارش هم عبارت است از این که جریان دانش و نوآورى را مدیریت کند، رصد کند، ارزیابى کند، هدایت کند. این امروز یک چیز لازمى است و به نظر من مسئولان و مدیران باید به این مسئله فکر کنند. (۱۳۹۱/۰۵/۲۲)

حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و تجاری‌سازی دانش

ما باید بتوانیم در زمینه‌ى علم، اوّلاً نگذاریم حرکت پرشتابى که امروز وجود دارد، مطلقاً کند بشود، بخصوص دولت باید به آن اهتمام بکند. عرض کردم این جزو دو اولویّت اوّلِ برنامه‌هاى کشور است؛ یعنى به‌طور ویژه روى مسئله‌ى پیشرفت علم باید کار بشود. البتّه مسئول درجه‌ى یک براى پیشرفت علم، دو وزارت علوم و بهداشت‌درمان هستند؛ لکن وزارتهاى صنعتى، وزارت کشاورزى، وزارتهاى حتّى خدماتى، اینها همه‌شان میتوانند در این زمینه کمک بکنند و باید کمک بکنند؛ یعنى واقعاً همکارى بین دانشگاهها و بین مراکز علمى و تحقیقاتى و دستگاههاى خدماتى ما - مثل همین وزارت صنعت، وزارت راه، وزارت نفت، وزارت کشاورزى، این وزارتهاى گوناگونى که با مسائل فنّى سروکار دارند - [لازم است‌]؛ اینها میتوانند واقعاً مثل یک مکنده‌اى عمل بکنند و از درون مراکز تحقیقاتى و علمى، آن شیره‌ى علم را بکشند و آن دستگاه را وادار به کار و تحرّک بکنند. البتّه اینکه عرض کردم، دو نکته است در مورد این مسائل علمى: یکى تکمیل زنجیره‌ى علم و فناورى است؛ یعنى این زنجیره‌ى از ایده و فکر و سپس علم و سپس فناورى و سپس تولید و سپس بازار را ما باید تکمیل بکنیم، والّا اگر چنانچه ما کار تحقیقاتى را کردیم، به فناورى هم رسیدیم، امّا مثلاً تولید انبوه نشد، یا بازار برایش پیش‌بینى نشد، این ضربه خواهد خورد؛ همه‌ى اینها بایستى مورد توجّه قرار بگیرد و این زنجیره‌ى کار علمى، تا تولید و بازار بایستى دنبال بشود؛ یعنى نگاهها باید روى مجموع این زنجیره باشد؛ این یک نکته است. نکته‌ى بعدى هم شرکتهاى دانش‌بنیان؛ خوشبختانه امروز شرکتهاى دانش‌بنیان با تعداد خوبى، بالایى تشکیل شده و وجود دارد، هرچه میتوانید باید بروید سراغ شرکتهاى دانش‌بنیان. (۱۳۹۲/۰۶/۰۶)
اصرار بر گره‌خوردن تحقیقات دانشگاهى با صنعت و تجارت؛ این حرفى است که ما ده دوازده سال آن را تکرار کردیم، به دولتها هم گفتیم، به دانشگاهها هم گفتیم؛ البته تا حدود زیادى هم تحقق پیدا کرده، اما به طور کامل نه. این موضوع، هم براى دانشگاهها مفید است، هم براى صنعت ما، و همچنین براى تجارت ما، و همچنین براى کشاورزى ما. (۱۳۹۲/۰۵/۱۵)
مسئله‌ى تجارى‌سازى خیلى مهم است. یافته‌هاى علمى و صنعتى بایستى بتوانند در کشور تولید ثروت کنند. برادران مسئول در دفتر ما یک محاسبه‌اى کردند؛ نظر آنها این است که تا سال ۱۴۰۴ ما باید بتوانیم حداقل بیست درصد از درآمد کشور را از راه صنایع دانش‌بنیان و فعالیتهاى تجارى دانش‌بنیان تأمین کنیم؛ یعنى از محل فروش محصولات علمى. این چیزى است که باید خیلى از دسترس دور نباشد. دانش، منشأ تولید ثروت است؛ البته به شکل صحیح، به شکل نجیبانه، نه آنچنان که دنیاى غرب از دانش براى تحصیل ثروت استفاده کرد؛ که من بعد ان‌شاءاللَّه اشاره‌ى مختصرى خواهم کرد. البته تجارى کردن اگر در ذهنیت دستگاه‌هاى مسئول باشد، بایستى از آغاز - یعنى از وقتى که ما پروژه‌ى علمى و پروژه‌ى صنعتى را تعریف میکنیم - به فکر تجارى کردنش باشیم؛ نگذاریم بعد از آنکه کار تمام شد، به فکر بیفتیم که بازاریابى کنیم. از اول باید این مسئله در محاسبات بیاید؛ که البته این مربوط به دستگاه‌هاى مسئول کشور است که دنبال کنند.
خیلى‌ها هستند که مایلند دسته‌جمعى کار علمى کنند، تحقیقات علمى کنند. این کمکى که دولت و مسئولان به پیشرفتهاى علمى و فناورى میکنند، منحصر نماند به کمک به افراد؛ این شرکتها مورد حمایت قرار بگیرند. البته اینها با شرکتهاى تجارى که مالیات و تسهیلات متعارف بانکى به آنها تعلق میگیرد، اشتباه نشوند؛ بلکه به طور ویژه به این شرکتها کمک شود. فکر میکنم این کار، کار لازم و مهمى است. دولت باید در این زمینه یک مدیریت هوشمندانه‌اى به کار ببرد. (۱۳۸۹/۰۷/۱۴)

تشکیل پژوهشگاه‌های دانشگاهی

در هر دانشگاهى، علاوه بر پژوهشگاه‌هاى مستقلى که وجود دارد، لااقل باید یک پژوهشگاه جدى به وجود بیاید. خود دانشگاه‌ها به امر پژوهش، به صورت یک مجموعه در درون دانشگاه اهمیت بدهند. نخبه‌هاى ما بروند به سمت پژوهشگاه‌ها. البته نه اینکه رابطه‌شان با دانش و تعلیم و تعلم قطع شود، بلکه همچنان که میل خود نخبگان هم همین است که سراغ پژوهش بروند، جذب این پژوهشگاه‌ها شوند و در آنجا کار پژوهشى انجام دهند. امکانات - همان طورى که قبلاً عرض کردیم - در اختیارشان قرار بگیرد تا بتوانند پژوهش کنند؛ این همان چیزى است که یک نخبه را راضى میکند، قانع میکند؛ هم استعداد او را به جریان مى‌اندازد و به فعلیت میرساند و احساس میکند میتواند کار کند، هم وسوسه‌هائى که در مورد عدم امکان کار در کشور میشود - که روزبه‌روز هم این وسوسه‌ها توسعه پیدا میکند - خنثى و بى‌اثر خواهد شد.
در این پژوهشگاه‌ها این امکان وجود دارد که از تجربه‌ى علمى و از پختگى اساتید دانشگاه‌ها که بعد از پایان دوره‌ى خدمتشان بازنشسته شده‌اند، استفاده شود و اینها حضور پیدا کنند. در این صورت، یک حلقه‌ى وصلى خواهد شد بین نسل جدید پژوهنده و پژوهشگر - که همین جوانهایند - و مجربینى که دورانى را در دانشگاه‌ها گذرانده‌اند. (۱۳۸۹/۰۷/۱۴)
این پژوهشگاه‌هائى که چند بار توصیه شد که در کنار دانشگاه‌ها و وابسته‌ى به دانشگاه‌ها به وجود بیاید، میتواند یک بخشى را در اختیار صنایع بگذارد که آنها در این پژوهشگاه‌ها شرکت کنند و از ناحیه‌ى آنها نیازهاى خودشان را برطرف کنند. این کارى است که هماهنگى‌اش در همین بخش دولتى میسر است. باید بنشینند براى این کار برنامه‌ریزى کنند؛ هم براى صنعت خوب است، هم براى دانشگاه خوب است. دانشگاه وقتى ناظر به نیاز جامعه و نیاز بازار و بازار کار بود، طبعاً جهت خودش را پیدا میکند؛ شور و نشاط بیشترى هم پیدا میکند؛ البته براى دانشگاه‌ها درآمدزا هم هست. صنعت هم وقتى متکى بود به نگاه نو و فکر نو و تولید علم و فناورى - که این در دانشگاه‌ها تحقق پیدا میکند - طبعاً پیشرفت پیدا میکند. ما به این نیازمندیم؛ این هم بایستى حتماً انجام بگیرد. (۱۳۹۰/۰۷/۱۳)

برنامه‌ریزی در جهت تحول و ارتقای علوم انسانی

تحول و ارتقاء علوم انسانى با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگرى در متون و برنامه‌ها و روش‌هاى آموزشى، ارتقاء کمى و کیفى مراکز و فعالیتهاى پژوهشى و ترویج نظریه‌پردازى، نقد و آزاداندیشى. (۱۳۸۷/۱۰/۲۱)
اینکه پشت سر پیشرفت علوم، پیشرفت فکر وجود دارد؛ اینکه مبدأ تحول ملتها بیش و پیش از آنچه که علم و تجربه باشد، فکر و اندیشه است، کاملاً حرف درست و اثبات شده‌اى است. به همین دلیل است که من روى مسائل علوم انسانى حساسیت به خرج میدهم. ما به هیچ وجه نگفتیم که دانسته‌هاى غربى‌ها را که در زمینه‌هاى گوناگون علوم انسانى پیشرفتهاى چند قرنىِ زیادى داشتند، یاد نگیریم یا کتابهاى اینها را نخوانیم؛ ما میگوئیم تقلید نکنیم. .. ما میگوئیم علوم انسانى را یاد بگیریم تا بتوانیم شکل بومى آن را خودمان تولید کنیم و این را به دنیا صادر کنیم. بله، وقتى که این اتفاق افتاد، آنگاه هر یک نفرى که از مرزهاى ما خارج میشود، مایه‌ى امید و اتکاى ماست. بنابراین ما میگوئیم در این علوم مقلد نباشیم. حرف ما در زمینه‌ى علوم انسانى این است.
آنچه که ما در باب علوم انسانى گفتیم و من تکرار میکنم، همان چیزى است که عرض شد: ما بایستى در علوم انسانى اجتهاد کنیم؛ نباید مقلد باشیم. اما حالا فرض کنید که فلان رشته‌هاى علوم انسانى در دانشگاه حذف بشود یا حذف نشود یا کم بشود؛ من روى این چیزها هیچ نظرى ندارم. من نه نفى میکنم، نه اثبات میکنم؛ یعنى کار من نیست، کار مسئولین است. ممکن است مصلحت بدانند بعضى از رشته‌ها را حذف کنند یا نکنند؛ حرف من این نیست؛ حرف من این است که در باب علوم انسانى کار عمیق انجام بگیرد و صاحبان فکر و اندیشه در این زمینه‌ها کار کنند. (۱۳۹۰/۰۵/۱۹)
منبع:پایگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری(مدظله العالی)



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.