رابطة تن و روان

بدون تردید، بین تن و روان ارتباط نزدیک و نیرومندی وجود دارد، بدین جهت اسلام به موازات جسم، به روح نیز توجه داشته و راه کارهای فراوانی، از قبیل روزه، نماز، دعا، و به طور کلّی عبادات برای تربیت و تقویت آن،...
پنجشنبه، 21 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رابطة تن و روان
رابطة تن و روان

نویسنده: حسین صبوری




 
بدون تردید، بین تن و روان ارتباط نزدیک و نیرومندی وجود دارد، بدین جهت اسلام به موازات جسم، به روح نیز توجه داشته و راه کارهای فراوانی، از قبیل روزه، نماز، دعا، و به طور کلّی عبادات برای تربیت و تقویت آن، ارائه کرده است. پرداختن به جسم به تنهایی، ارزش انسانی ندارد و انسان را از محدوده ی حیوانیت، خارج نمی کند.
برخی روایات اسلامی به صراحت به تأثیر منفی رذایل اخلاقی که مربوط به روان آدمی است، بر جسم انسان دلالت دارند. در این جا به تعدادی از این روایات اشاره می کنیم.
امام علی ‌(ع) می فرماید:
صَحَّةُ الجَسَدِ مِن قِلّةِ الحَسَدِ؛ (1)
سلامتی جسم، ناشی از اندک بودن حسد است.
هم چنین در بیانی دیگر ایشان می فرمایند:
اَلعَجَب لِغَفلَةِ الحُسّادِ عَن سَلامَةِ الاَجسادِ؛ (2)
در شگفتم که چگونه حسودان از سلامتی بدن هایشان غافل اند.
امام صادق (ع) نیز درباره ی تأثیر منفی حسادت بر جسم حسود می فرماید:
اَلحاسِدُ مضِرُّ بِنَفسِهِ قَبلَ اَن یَضُّرَ بِالمَحسُود؛ (3)
انسان حسود، پیش از آن که به شخص مورد حسد زیان وارد سازد، به خویشتن ضرر می رساند. این امر، بسیار بدیهی است، زیرا همین که انسان نسبت به کسی حسادت می ورزد، به اعصاب و بدن خویش آسیب می رساند، آن گاه پس از آن، ممکن است بر مبنای حسادت خود اقدامی کرده و به شخص مورد حسد نیز زیانی وارد سازد. (4)
تن را لازم است برای جان، پرورش دهند و نفسانیّات را تابع اراده ی عقلی سازند، تا نفس آماده، و قابل تفکّر و تعقل شود، که آن، خوشی حقیقی زندگی و غایت مطلوب است. (5)
سیدباقر حجّتی نیز در این مورد در کتاب اسلام و تعلیم و تربیت چنین می نگارد:
میان جسم و روان اتصال و پیوستگی و فعل و انفعال مشترک و متقابلی وجود دارد، به این معنا که جسم در روان و روان در جسم تأثیر می کند ... .
ما نمی توانیم میان جسم و روان، جدایی ببینیم، چون نمی توانیم از یک جنبش جسمانی بحث کنیم که از حدّ و مرز روان، خارج باشد. شنیدن، دیدن، چشیدن، بوییدن، بسودن، مربوط به حواس جسمانی است ولی جدای از روان نمی توانند انجام وظیفه نمایند.
دیدن بدون عبرت، و شنیدن بدون تدبّر و چشیدن و بوییدن و بسودن، بدون انعکاسی از آن ها در محیط روان، ارزشی ندارد و امری نیست که ما در صدد پرورش آن باشیم. خداوند متعال می فرماید: «لَهُم قُلُوبٌ لایَسمَعُونَ بِها وَ لَهُم اَعیُنٌ لایُبصِرُونَ بِها وَ لَهُم اذانٌ لایَسمَعُونَ بِها اُولئکَ کَالاَنعامِ بَل هُم اَضَلُّ اُولئکَ هُمُ الغافِلُونَ» (6)؛ آن ها عقل هایی دارند که با آن [اندیشه نمی کنند و] نمی فهمند، و چشمانی دارند که با آن نمی بینند، و گوش هایی دارند که با آن نمی شنوند، آن ها همچون چهارپایانند، بلکه گمراه تر؛ اینان همانا غافلان اند.
یعنی حواس آن ها وظایف روانی خود را انجام نمی دهند، اگر چه از نظر ترکیب فیزیولوژی صحیح و سالم اند. (7)
استاد شهید مطهری نیز در این خصوص می فرماید:
اگر کسی تمام همّش تقویت جسمش باشد، نقص کارش این نیست که جسمش را تقویت کرده و مثلاً نگذاشته دندانش خراب شود، بلکه این است که جنبه های دیگر را مهمل گذاشته است. آن چیزی که در مورد این افراد بد است، «حصر» است [مثل بازی کردن بچه که بد نیست، بلکه لازم است، ولی این که فقط بازی کند بد است] ... شک ندارد که تقویت و تربیت جسم برای انسان، از نظر اسلام هدف نیست، مطلوب هست، ولی نه به عنوان هدف، بلکه به عنوان وسیله و شرط، یعنی انسان، جسم سالم و قوی نداشته باشد، روح سالم هم نخواهد داشت. (8)
بنابر آن چه گذشت به جاست که از علم روانشناسی در ورزش بیشترین استفاده را برده و از طریق ورزش، بسیاری از بیماری های روانی را درمان یا از بروز آن پیش گیری کنیم.

روان شناسی ورزش

روان شناسی ورزش (9) یکی از شاخه های روان شناسی است که به مطالعه ی رفتار انسان در موقعیّت های ورزشی و فعالیت های جسمانی می پردازد. رفتار انسان در ورزش، محور مباحث روان شناسی ورزش است. روان شناسی ورزش از یک طرف بر علم روان شناسی عمومی و از طرف دیگر بر مطالعات ورزشی تکیه می کند و از دستاوردهای نظری و کاربردی آن دو استفاده می کند. (10)

اهمیّت مطالعه ی ویژگی های روانی فعالیت جسمانی

صرف آمادگی جسمانی، ضامن موفقیّت در ورزش نیست، بلکه ورزش کاری موفق است که آمادگی روانی نیز داشته باشد. به همین دلیل هیچ مربّی و ورزش کاری جنبه ها و فواید روانی و اجتماعی را نادیده نمی گیرد. برای مثال، تمرین مهارت های روانی از تمرینات مفید برای موقعیت های ورزشی و غیر ورزشی است که در‌آن ها بر جنبه ی روانی تکیه می شود. ورزشکاران حرفه ای معتقدند که عوامل روانی، از قبیل تعیین هدف و انگیزه، نقش مهمی در موفقیّت های آنان داشته است. ورزشکاران آماتور نیز به دلیل نیازها یا فواید روانی، از قبیل آرام سازی، (11) در فعالیت های جسمانی شرکت می کنند. (12)

آثار فعالیت های جسمانی و تمرین بر سلامت روانی

کچاک و مارتین (13) با مرور تحقیقات به این نتیجه رسیده اند که فعالیت های جسمانی و تمرین در درمان برخی مشکلات روانی، از قبیل افسردگی متوسط، شیزوفرنیا، اضطراب و اعتیاد مؤثر بوده است. فعالیت جسمانی و تمرین، از نظر اقتصادی، مقرون به صرفه است و بر خلاف داروهای شیمیایی، بدون عوارض جانبی است.
شرکت در برنامه های فعالیت جسمانی و تمرین از طریق افزایش اعتماد به نفس، خودپنداری مثبت و سازگاری اجتماعی، در دست یابی به سلامت روانی مؤثر است. ورزش، نشاط داشتن و شاد زیستن را آموزش می دهد و برای تخلیه ی هیجان و نیروهای جسمی و روانی، فرصتی فراهم می کند و بدین ترتیب در توسعه ی سلامت روانی مؤثر است. فعالیت جسمانی و تمرین، فواید ویژه ای برای مشکلات روانی دارد، از قبیل:
1- افزایش توانایی جسمانی، به ویژه آمادگی دستگاه قلب و تنفس؛
2- افزایش هورمون های تسکین دهنده پس از فعالیت و تمرین؛
3- تقویت دستگاه ایمنی بدن، و کاهش تنش عضلات. (14)

تأثیر ورزش در درمان اختلالات روحی - روانی

امروزه ورزش برای درمان اختلالات روحی - روانی مورد توجه طب ورزش و روان درمانی قرار گرفته است. بر این اساس، متخصصان با توجه به فشارهای روحی و عصبی که هر روز با ماشینی شدن زندگی، بیشتر شده و استرس های روزمره ی زندگی افزوده می شود، بر آن شده اند تا از ورزش به عنوان واکسنی جهت درمان بیماری های جسمی و روانی استفاده کنند.
مسلّم است که بیماری های روانی، درمان خاص روان پزشکی دارند، امّا فعالیت های ورزشی نیز در برطرف کردن و درمان این اختلالات، تأثیر فراوانی دارند، از جمله:
1- نداشتن تحرک و فعالیّت جسمی، مضّر است که ورزش تا حدّی این بی تحرّکی را از بین می برد.
2- تحرک و ورزش در افسردگی های ملایم و متوسط، مؤثر واقع می شود.
3- شاید مؤثرترین اثر ورزش در اختلالات روحی - روانی، جنبه ی پیش گیری از بروز اختلال باشد. داشتن آمادگی جسمانی متعاقب فعالیت های ورزشی، بهترین وسیله برای مقابله و پیش گیری از بروز افسردگی و دیگر اختلالات روحی - روانی است.
4- در خصوص چگونگی عمل و سازوکار برطرف شدن اختلالات روحی - روانی با ورزش نمی توان اظهار نظر قطعی کرد، با این حال، بعضی معتقدند که افزایش درجه ی حرارت بدن بعد از ورزش، ممکن است در ترشح برخی از هورمون ها، به ویژه اندروفین مؤثر باشد. از طرف دیگر، عده ای از روان شناسان معتقدند که شرکت در برنامه های ورزشی سبب افزایش روحیه و اعتماد به نفس و احساس رضایت از خود و دیگران می شود و همین ممکن است در از بین بردن افسردگی افراد مؤثر باشد.
در مجموع با بهبود جریان گردش خون و بهتر شدن تغذیه ی سلول های بدن، به ویژه سلول های مغز، ورزش تا اندازه ای از اختلالات روحی - روانی جلوگیری می کند.
5- اهمیت و شکل برنامه های ورزشی برای مبتلایان باید طوری باشد که:
الف- لذت بخش باشد؛
ب- مناسب و امکان پذیر باشد.
6- ممکن است در ورزش های دسته جمعی، فقط شرکت کردن افراد افسرده مدّنظر باشد، نه فعالیت زیاد ورزشی آن ها.
7- تأثیر ورزش را ممکن است بعد از هر برنامه ی ورزشی دید و یا به صورت دراز مدّت با تغییراتی که در روح و روان فرد به وجود می‌آید مشاهده کرد. (15)

هیجان (16)

انرژی روانی در انسان، همانند انرژی شیمیایی حاصل از مواد غذایی است. انرژی شیمیایی مواد غذایی، جذب بدن می شود و در صورت نیاز بدن، به مصرف می رسد و سپس، مازاد آن به شکل چربی ذخیره می شود که ممکن است عوارض منفی برای بدن ایجاد کند. انرژی روانی نیز همچون انرژی مواد غذایی، ممکن است افزایش یا کاهش یابد یا در حدّ تعادل بماند. کمبود انرژی روانی، موجب رخوت و سستی می شود و مازاد آن، نیز تحریک بیش از حد را به دنبال دارد.

تعریف هیجان

هیجان (17) بعنوان حالت آشفتگی، بر هم خوردن تعادل و دادن پاسخ های شدید و ناموزن به محرّک، تعریف شده است. (18)
هیجان ها، حالت های عاطفی چند وجهی هستند که موجب می شوند فرد احساسات ویژه ای را تجربه کند، برای مثال خشمگین یا شادمان شود و بدین ترتیب، تأثیر فراوانی در رفتار و سلامتی فرد دارند.
دو نوع هیجان وجود دارد: هیجان مثبت که در پاسخ به احساسات خوشایند، از قبیل شادی، امید و محبت پدید می آید و هیجان منفی که پاسخی است به احساسات ناخوشایند، از قبیل غم، ترس و کینه.
از نظر فیزیولوژیک، هیجان ها، واکنش هایی هستند که بدن را برای سازگاری با محرک ها آماده می سازند. مهم ترین تغییرات و واکنش هایی که هنگام هیجان در بدن ایجاد می شود عبارت است از: افزایش ضربان قلب، تنفس سریع، تنش عضلانی، تغییر حالت صورت و برانگیختگی عمومی. هیجان ها، کارکردی هستند و هر نوع هیجان، بدن را در وضعیتی خاص قرار می دهد. برای مثال، خشم، بدن را برای جنگیدن، و ترس، بدن را برای گریختن آماده می سازد.

تغییرات بدن بر اثر هیجان

تغییرات جسمانی مختلفی، از قبیل ترس و خشم، ممکن است بر اثر هیجان شدید تجربه شود. اکثر تغییرات جسمانی به دلیل فعّال شدن بخش سمپاتیک دستگاه عصبی خود مختار است که آماده سازی بدن را برای اقدام اضطراری بر عهده دارد. تحریک دستگاه سمپاتیک در هنگام هیجان، موجب تغییر شیمیایی خون و ترشح هورمون های آدرنالین و کورتیزول می شود و جان دار را برای صرف انرژی، آماده می سازد و پس از فروکش کردن آن، دستگاه پاراسمپاتیک کنترل را بر عهده می گیرد و جاندار را به حالت طبیعی برمی گرداند. این فعالیت ها توسط هیپوتالاموس کنترل می شود. برخی دیگر از تغییرات بدن بر اثر هیجان عبارت است از:
1- تغییرات فیزیولوژیک: افزایش قند خون و تعریق، فشار خون، ضربان قلب و تعداد تنفس، هم چنین کاهش فعالیت دستگاه گوارش و معده، تغییر جریان خون به جای معده و روده به مغز و عضلات، به کار افتادن غدد عرق و تحریک اعصاب خود مختار سمپاتیک و پاراسمپاتیک.
2- تغییرات رفتاری: رفتارهای هیجانی ممکن است به شکل های رفتاری مختلف، از قبیل لبخند، خنده، گریه، فریاد، ناله و یا هر نوع رفتار ویژه، بروز کند.

اضطراب (19)

واژه ی اضطراب (20) به معنای محکم فشار دادن یا فشردن گلوست که به لرزیدن، تپیدن قلب، پریشانی احوال، آشفتگی، بی تابی و ناآرامی اشاره دارد. اضطراب، به واکنش عاطفی و هیجانی ناخوشایند همراه با برانگیختگی و فعالیت دستگاه عصبی خودمختار گفته می شود که با احساس تنش، ناآرامی، نگرانی، برانگیختگی و ترس همراه است.
اضطراب، برای توصیف حالت های هیجانی منفی و ناخوشایند بکار می رود و عبارت است از احساس نگرانی و دلواپسی که به دلیل ترس از خطرهای نامشخص به وجود می‌آید و با سردرگمی، درماندگی و برانگیختگی همراه است. اضطراب به ترس نزدیک است و چیزی بیش از نگرانی است، چرا که عزّت نفس فرد را تهدید می کند. (21)

انواع اضطراب

1- اضطراب حالتی (22): حالت و دوره ی هیجانی موقت است که با احساس فشار، عصبانیت، برانگیختگی و نگرانی همراه است. این نوع اضطراب در واکنش به یک موقعیت ویژه بروز می کند و شدّت آن احتمالاً با گذشت زمان تغییر می کند.
2- اضطراب صفتی (23): به سطح نسبتاً ثابت و پایدار اضطراب گفته می شود. این نوع اضطراب بخشی از شخصیت ثابت و خُلق و خوی فرد در پاسخ به تنش محیطی است.
3- اضطراب رقابتی (24): به دلهره ی بیش از حد و ناآرامی قبل از مسابقه گفته می شود.

تأثیر تمرین بر اضطراب حالتی

شارکی (25) معتقد است که فعالیت هایی، از قبیل پیاده روی، در کاهش اضطراب حالتی مؤثر است. چنین فعالیت هایی باعث ایجاد تنوع ذهنی، بازخورد زیستی و ژرف اندیشی می شوند. اگر درباره ی مسئولیت آینده، یک ملاقات مهمّ یا ارائه ی یک گزارش، دچار تشویش و نگرانی هستید به پیاده روی بروید. پیاده روی، مطمئناً به شما آسیب نمی رساند و احتمالاً به کاهش اضطراب شما کمک خواهد کرد.

تأثیر تمرین بر اضطراب صفتی

فعالیت جسمانی منظم، اضطراب صفتی را نیز کاهش می دهد، چرا که مطالعه ی انجام گرفته در افراد پلیس، آتش نشانی، ورزشکاران و بیماران، نشان داده است که آمادگی جسمانی بالا با کاهش اضطراب صفتی همراه است. اعتقاد بر این است که تمرین هوازی در کاهش اضطراب صفتی تأثیر می گذارد.

استرس (26)

تعریف استرس: استرس از علم فیزیک به معنای فشار، وارد زبان روان شناسی شده است و به معنای فشار روانی و تحت فشار قرار دادن فرد از نظر روانی به کار می رود.
استرس با عامل استرس زا تعریف می شود و در هر موقعیت تفاوت دارد. برای دانش آموز، عدم آگاهی از چگونگی امتحان؛ برای کارمند، عدم آگاهی از انتظار مدیر، برای تیم فوتبال، شکست در مسابقه و برای فرزند، مرگ والدین، استرس زاست. وجه مشترک این موقعیت ها ما را به تعریف استرس می رساند. بنابراین استرس، یعنی: عدم سازگاری فرد با موقعیت های محیطی یا عدم هماهنگی بین انتظارات فرد و انتظارات محیط برای پاسخ به محرک هایی که نتیجه شان برای فرد مهم است. به تعبیر دیگر، هرگاه فرد توانایی جسمانی و روانی سازگاری با محیط را از دست بدهد دچار استرس می شود.
به تعبیری، موقعیت استرس زا، شبیه راه رفتن در تاریکی است. راه رفتن در تاریکی، فشارآور است، زیرا فرد نمی داند قدم بعدی او در جای صاف خواهد بود یا به مانع برخورد می کند، به همین دلیل، سرعت حرکت او کاهش خواهد یافت.
خبرهای بد و حتی خبرهای خوش، ممکن است استرس زا باشند. در زندگی روزمره، همواره با عوامل استرس زا روبه رو می شویم و بخش جدا ناشدنی از زندگی می باشد. باور کردنی نیست که بتوان از همه ی عوامل و موقعیت های استرس زا اجتناب کرد. برخوردهای اجتماعی، گرفتاری های زندگی و درگیری های شغلی، همواره بر سر راه انسان است.
استرس، عامل مهمی برای سلامت روانی است و در برقراری تعادل بین برانگیختگی و استراحت، نقش دارد. با تکرار فشارهای روانی و زمینه ی بروز بیماری های روانی، از قبیل افسردگی و اضطراب، مهیّا می شود. از این رو، استرس، ما در بیماری های روانی در نظر گرفته می شود. استرس بیش از هر عامل دیگری موجب تحلیل نیروی جسمانی و روانی می شود، اعتماد به نفس را کاهش می دهد، لذّت از تجربیات را پایین می آورد و بین انسان و محیط، سردرگمی و تعارض ایجاد می کند. (27)

عوامل استرس زا

در اینجا به برخی از عواملی که در افزایش استرس مؤثر هستند اشاره می کنیم:
1- محرومیت های اجتماعی: زنان بیشتر از مردان دچار استرس می شوند که به زود رنج بودن آن ها و دلایل فرهنگی از جمله، بعضی محرومیت های اجتماعی مربوط می شود و نه تفاوت های جسمانی.
2- تأهل: از آن جا که تأهل موجب افزایش تعامل های اجتماعی می شود، در افزایش استرس مؤثّر است. برای مثال، نگرانی از زندگی مشترک، امکان طلاق، امکان مرگ همسر، برخورد با خانواده ی همسر.
3- نارضایتی از موقعیت و درآمد: همان طور که درآمد کافی، رضایت از رشته ی تحصیلی و شغل، داشتن منزل مناسب و کافی، در کاهش استرس مؤثر است، عدم رضایت از موارد یاد شده نیز موجب افزایش استرس می شود.
4- تحصیلات: داشتن تحصیلات موجب افزایش درک فرد از مشکلات می شود، به همین میزان، احتمال استرس را نیز افزایش می دهد.
5- سن: در سنین 12-18 سالگی به دلیل بلوغ جنسی و شکاف بین رشد جسمانی و عقلی، احتمال استرس افزایش می یابد. (28)
بعضی از مردم برای کاهش استرس زیاد، به انجام کارهایی، مثل مصرف الکل، دارو، کشیدن سیگار، پرخوری و امثال آن دست می زنند که نه تنها در کاهش استرس مؤثر نیستند، بلکه عوارضی جانبی هم دارند. استرس های بیش از حد، بیماری های قلبی، عروقی، سرطان، افزایش فشار خون، میگرن و جوش صورت، آلرژی، آسم و ... را در پی دارد. همین طور استرس موجب اختلال در فکر کردن می شود. در نتیجه ی این عمل، اختلال در تمرکز حواس تشدید شده و فرد را در مقابل برخورد با حوادث، ضعیف می کند. (29)

استرس و فعالیت جسمانی

ورزشکار به هنگام ورزش به چیزی پیروزی و اجرای مهارت های مختلف نمی اندیشد، در نتیجه، توجه او از مشکلات و مسائل مختلف روزمره دور می شود. ورزش، فرصتی ایجاد می کند تا فرد از نظر روانی تجدید قوا کند و از فشارهای روانی خلاص شود. البته هر ورزشی برای کنترل استرس مفید نیست. برای مثال، ورزش های تفریحی، استرس را کاهش می دهند و اثر آرام بخشی دارند، اما ورزش های رقابتی و قهرمانی، موجب افزایش استرس می شوند.
به هر تقدیر، فعالیت جسمانی و تمرین با کاهش استرس رابطه دارد. فرانک و هولی (30)، کاهش استرس از طریق فعالیت جسمانی را ناشی از عوامل زیر می دانند:
1- دوری موقت از عامل استرس زا: دوری موقت، موجب اندیشیدن به عامل استرس زا می شود و فرد را قادر می سازد تا راه حلّ مناسبی برای برخورد با آن بیابد.
2- کنترل موقعیّت: برخی مواقع، فعالیت جسمانی با افزایش ادراک شخصی، به کنترل استرس کمک می کند.
3- احساس خوب بعد از فعالّیت جسمانی: احساس خوب بعد از ورزش به کاهش افسردگی و اضطراب کمک می کند.
4- ارتباط داشتن با دیگران: اوقات استرس برای کسانی پیش می آید که دائماً با مراجعین مختلف، سر و کلّه می زنند. برای این افراد، ورزش انفرادی مثل دوی نرم یا پیاده روی که آن ها را از سر و صدا دور نماید مناسب است. از طرف دیگر، استرس ممکن است به دلیل تنهایی و تنها کار کردن بوجود آید، به این افراد پیشنهاد می شود که در فعالیت های گروهی مثل اردو یا ورزش های تیمی شرکت کنند.
5- تغییرات جسمانی: برخی تغییرات جسمانی پس از تمرین ممکن است استرس را تحت تأثیر قرار دهد، برای مثال اندورفین (31) (که مواد شیمیایی درون زا (32) شبیه مورفین هستند) افزایش می یابد و یکی از آثار آن ها کاهش ادراک است. بدین ترتیب با ترشح این مواد بعد از تمرین، بدن احساس آرامش می کند و تنش عضلات کاهش می یابد که به دلیل فعالیت اعصاب پاراسمپاتیک است. (33)

افسردگی (34)

افسردگی، پاسخ فرد به از دست دادن یک چیز مهمّ است. افسردگی، حالتی است که به دلیل ناکامی ایجاد می شود و علایم آن از خستگی و بی قراری شروع و به بی هدفی و تصمیم به خودکشی ختم می شود. افسردگی ممکن است با احساسات ذیل همراه باشد: احساس گناه و انتقاد از خود، افزایش خطا، ناامیدی، ناراحتی و اندوه، بی اشتهایی، بی خوابی، بی علاقگی به جنس مخالف، کم علاقگی به فعالیت های تفریحی و لذت بخش، دوری از ارتباطات اجتماعی، ناتوانی در تمرکز و تصمیم گیری، کاهش عزّت نفس و تأکید بر افکار منفی در زندگی.

علل افسردگی

افسردگی ناشی از عللی است که عبارت اند از:
1- علل روانی: مثل فکر کردن درباره ی مشکلات یا ناکامی ها.
2- علل فیزیولوژیک: تغییرات هورمونی، مثل تغییرات هورمون استروژن پس از حاملگی یا در دوران یائسگی.
3- علل اجتماعی و فرهنگی: فرصت های کمتر برای کمک طلبیدن در مقابل مشکلات یا برای ابراز شخصیّت.

میزان شدت افسردگی

افسردگی از سه درجه ی شدّت برخوردار است:
1- ملایم (35): ممکن است بدون درمان از بین برود.
2- متوسط (36): حداکثر بعد از شش ماه بهبود می یابد.
3- شدید (37): این نوع افسردگی با خطر تصمیم به خودکشی همراه است، از این رو، درمان آن و تجویز دارو، ضروری است.

تأثیر فعالیّت جسمانی بر افسردگی

افرادی که تمرین می کنند، کمتر افسرده هستند و افراد افسرده، کمتر به فعالیت می پردازند. تحقیقات مربوط به فعالیت جسمانی و تأثیر آن بر افسردگی، عمدتاً روی افسردگی ملایم تا متوسط و در مورد افراد و نمونه های غیر کلینیکی انجام شده است. مرور این تحقیقات نشان می دهد که فعالیت جسمانی به طور قابل توجهی، افسردگی را در همه ی سطوح آمادگی، کاهش می دهد و هر چه جلسات و برنامه ی تمرین بیشتر و طولانی تر باشد، میزان کاهش افسردگی نیز بیشتر می شود. بعضی تحقیقات فقط به اثر تمرینات هوازی در کاهش افسردگی اشاره کرده اند. در مجموع، ادعا می شود که تمرین جسمانی در کاهش افسردگی ملایم و متوسط به اندازه ی مصرف دارو مؤثر است و می توان از آن به عنوان وسیله ای کمکی برای افسردگی شدید نیز استفاده کرد. (38)

پی نوشت ها :

1- شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج 1، ص 251.
2- همان.
3- همان.
4- حسین صبوری، ورزش در اسلام، ص 189-192.
5- عباس قنبری نیاکی، تربیت بدنی از دیدگاه اندیشمندان غرب، ص 11.
6- اعراف (7) آیه ی 179.
7- محمدباقر حجتی، اسلام و تعلیم و تربیت، ص 41-42.
8- مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 66-67.
9- Sport Psycholgy.
10- محمدرضا اسماعیلی، اصول عمومی فعالیت های جسمانی، ص 126.
11- Relaxation.
12- محمدرضا اسماعیلی، اصول عمومی فعالیت های جسمانی، ص 127.
13- Tkchuk & Martin, 1999.
14- محمدرضا اسماعیلی، اصول عمومی فعالیت های جسمانی، ص 127. در ضمن به نظر می رسد که تأثیر موارد اول و سوّم برای حل مشکلات روانی، به صورت غیر مستقیم است.
15- مهدی بنائی، ورزش، واکسنی برای پیش گیری از بیماری ها و ناهنجاری ها، ص 190.
16- محمدرضا اسماعیلی، اصول عمومی فعالیت های جسمانی، ص 128.
17- Emotion.
18- پارسا، 1370، ص 94.
19- محمدرضا اسماعیلی، اصول عمومی فعالیت های جسمانی، ص 130.
20- Anxiety.
21- Sharkey, 1996, P.31.
22- State.
23- Trait.
24- Competative.
25- Sharkey, 1996, P.30.
26- Stress.
27- محمدرضا اسماعیلی، اصول عمومی فعالیت های جسمانی، ص 130.
28- همان، ص 132.
29- مهدی بنائی، واکسنی برای پیش گیری از بیماری ها و ناهنجاری ها، ص 188.
30- Frank & Howley, 1998, P.202.
31- Endorphins.
32- Endogenous.
33- محمدرضا اسماعیلی، اصول عمومی فعالیت های جسمانی، ص 133.
34- Depression.
35- Mild.
36- Moderate.
37- Severe.
38- محمدرضا اسماعیلی، اصول عمومی فعالیت های جسمانی، ص 134 به نقل از:
Sharkey, 1996, P.31.

منبع: صبوری، حسین، (1340)، اصول عمومی تربیت بدنی بانوان، قم: مرکز نشر هاجر، چاپ ششم، بهار 88.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط