بررسی جایگاه زیارت امامزادگان در مهندسی فرهنگی

با به نمایان شدن تاثیر شگرف زیارت در بهبود وضعیت های روحی و روانی و مناسبت های اجتماعی افراد جامعه، لزوم رویکرد جدی به زیارت به عنوان یکی از مهمترین عناصر فرهنگ ساز،ضروری را ایجاب می نماید.
شنبه، 13 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی جایگاه زیارت امامزادگان در مهندسی فرهنگی
بررسی جایگاه زیارت امامزادگان در مهندسی فرهنگی

نویسندگان : نرجس امینی (1)
ستاره موسوی (2)
محمد رضا نیلی(3)


 

بررسی جایگاه زیارت امامزادگان در مهندسی فرهنگی

چکیده

با به نمایان شدن تاثیر شگرف زیارت در بهبود وضعیت های روحی و روانی و مناسبت های اجتماعی افراد جامعه، لزوم رویکرد جدی به زیارت به عنوان یکی از مهمترین عناصر فرهنگ ساز،ضروری را ایجاب می نماید.
هدف از این بحث نمایان کردن ارزش ذاتی و تاثیر عملی و فراگیر زیارت در ساختن جامعه متعالی و نیروی انسانی آگاه، مسئول، خلاق، قانون مدار و ارزش محور است که این امر با شناخت ویژگی های انسان در دنیا و نقش زیارت در هدایت و راهیابی انسان به اهداف الهی حاصل می شود.
زیارت هریک از حضرات معصومین (ع)، آنچنان آثار و برکاتی دارد که آگاهی از آن، هر دلی را مشتاق زیارت آنان می کند. فواید زیارت معصومین (ع) بر کسی پوشیده نیست، تا آنجا که تاریخ نیز گواه آن است و داستان های شگفت آن، نشانه هایی از آثار و برکات زیارت معصومین (ع) به شمار می رود. زیارت موجب تقرب روحی زائر با زیارت شونده می شود، و از این رهگذر، زائر شخصیت الهی خویش راباز می یابد.

کلید واژه ها

زیارت، امامزادگان، فرهنگ، مهندسی فرهنگی.

بیان مساله

داشتن ارتباط با انسان‌های بزرگ و اسوه، یکی از بهترین راه‌ها و شیوه‌های تربیتی به شمار می‌رود. روح و جان آدمی، در جریان این ارتباط، صیقل می‌یابد و از کدورت‌ها و ناپاکی‌ها خلاص می‌گردد. این تأثیرپذیری، در پرتو الگوبرداری از رفتار، منش، خُلق وخوی، حَسَنات و تمایلات انسان‌های بزرگ است. از سوی دیگر، تأثیر معنوی و اِشراف ارواح بزرگ بر دیگران نیز قابل انکار نیست.
انبیا و اولیای الهی، بهترین الگوهایی هستند که انسان‌ها می‌توانند از ارتباط با آنان، در مسیر رشد و تکامل خود، بهره برند. این ارتباط، در قالب «زیارت» مطرح شده است. زیارت قبور اولیای الهی می‌تواند به شناخت بیشتر آن بزرگواران و الگوبرداری از خصلت‌های الهی آنان بینجامد و یا از طریق اشراق معنوی، بر روح و جان آدمی تأثیرگذار باشد.
استقبال انسان‌ها از اماکن زیارتی در تمامی ادیان آسمانی و بشری و نیز اشتیاق مسلمانان به زیارت اماکن و مزارات مقدّس، بر کسی پوشیده نیست. برای نمونه، تنها از میان ایرانیان، سالانه میلیون‌ها زائر به مکان‌های زیارتی سفر می‌کنند و بهره معنوی می‌گیرند.
جایگاه معنوی و بلند زیارت از یک سو و گستردگی و فراوانی زیارت و استقبال از آن از سوی دیگر، این الزام را به میان می‌آورد که مسأله زیارت، از ابعاد مختلف، مورد کاوش و پژوهش قرار گیرد. چنین امری، از یک سو برای متولّیان امر زیارت، مفید است تا در برنامه ریزی‌ها از آن بهره گیرند و از دیگر سو برای زائران، تا بهره معنوی خویش را بالا برند.
از آنجا که زیارتگاه ها بزرگترین پایگاه تبلور آموزه های دینی و آسمانی است، نقش اساسی و عظیمی در تأمین راهبردی بنیادی در حرکت تاریخ بشر داشته، دارند و خواهند داشت. مکان های زیارتی مهمترین پایگاه ترسیم و تنظیم حرکت تاریخ در آینده بشریت است و به عنوان مرکز ثقل و کانون اصلی تحولات جهانی و مهندسی فرهنگی بشریت، ظرفیت ها و قابلیت های خود را آشکار خواهد ساخت.
بی تردید مقولة مهندسی فرهنگی زیارت امامزادگان، در مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و در توسعه و تعمیق ارزش های دینی، نقشی حیاتی و تأثیری شگرف دارد و بدیهی است که درک مشترک و اتفاق نظر نخبگان سیاسی، علمی و مذهبی، شفا ف سازی این مفاهیم،گام بزرگی در توسعه و تعمیق فرهنگ زیارت، به شمار می آید.
از این رو زیارت امامزادگان در فرهنگ و مهندسی فرهنگی نیز نقش و فواید زیادی دارد که افراد را در حیات، بالندگی و پالایش فرهنگی یاری می رساند. با توجه به پیچیدگی پدیده های انسانی که فرهنگ بخش عمده ای از آن را تشکیل می دهد، برنامه ریزی و تفکیک نقش ها برای حفظ، اصلاح، ایجاد تغییرات بنیادین در فرهنگ و تجدید حیات فرهنگی نقش اساسی دارد. مهندسی فرهنگی راه حلی ضروری برای برخورد آگاهانه با این پدیده پیچیده است. در این مسیر، زیارت امامزادگان می تواند نقش ها و فواید گوناگونی ایفا کند که به تفصیل بررسی می شود. به عبارتی در پژوهش حاضر درصدد هستیم تا با تبیین و جریان دادن حقایق و آثار زیارت به عرصه های مختلف زندگی، هویت فرهنگ زیارت و نسبت آن با سایر ابعاد فرهنگ دینی را بیان کنیم.

معنای زیارت

یکی از راه‌های بزرگداشت مفاخر و صاحبان کمال، زیارت آنان است که در حقیقت موجب بقا و استمرار حیات علمی، هنری و معنوی آنان می‌گردد. افزون بر این که عامل پیوند نسل حاضر و آینده با نسل‌های گذشته و وسیله ارتباط روحی با آنان و کمالاتشان است.
زیارت در لغت دیدار کردن با قصد را گویند که در ریشه این واژه مفهوم میل و گرایش نهفته است، گویی زایر از دیگران روی گردانیده، به سوی زیارت شونده قصد کرده است(ابن فارس،1429 :3/36). در عُرف عموم مردم، قصد زیارت‌کننده یک نوع اکرام و تعظیم است(فیومی،1405: 354). همچنین زایر با نوعی امیدواری به سوی زیارت شونده می‌رود و در صدد است بر اثر ارتباطی معنوی، یا از بار گناهان و خطاهای خود کم کند، یا آن که با این حضور روحانی از گرفتاری‌های خویش بکاهد. در هر حال زایر در این برنامه با برکت و معنوی یک نوع ترقی و تعالی را طالب است و می‌خواهد ظرفیت‌های خویش را به سوی خوبی‌ها و خصلت‌های ارزنده ارتقا دهد(امین،1346ق:419؛امین،1401ق: 12/67).
زیارت معصومین در حال حیات یا پس از شهادت تفاوتی ندارد؛ چنانچه قرآن می‌فرماید: «وَلا تَحْسَبَنَّ الّذینَ قتلوا فی سَبیلِ الله اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبَّهُمْ یُرْزَقونَ» و کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند مرده مپندارید، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.
مقصود اصلی زیارت این است که انسان مسلمان و معتقد، به مشاهد متبرک و بقاع مقدس برود و با تکیه بر متون مأثور و مستند که از اهل‌ بیت رسیده است با مقام معصومین یا اولاد آنان ارتباط قلبی و معنوی برقرار کند امّا گاهی این اتصال روحانی از راه دور برقرار می‌گردد. در اعمال عبادی سیاسی حج نیز خانه خدا طی اعمال خاصی توسط حاجیان زیارت می‌شود(گلی زواره، 1386).

ضرورت و اهمیت زیارت

روح زیارت ارتباط و اتصال زایر با مَزور است و این ارتباط زنده، مؤثر و حیات بخش است. اکنون باید دید این ارتباط چه پیامدهایی دارد و آثار و لوازم آن چیست و ترک آنچه مفاسد و مشکلاتی را در پی خواهد داشت تا با شناخت آن به میزان ضرورت و اهمیت این ارتباط و زیارت پی برده شود.
گرچه هیچ شأن و حقیقتی به عظمت توحید نیست و طبعاً هیچ انسانی هم به ارزش موحد نیست و نیز اگرچه رسالت و امامت، دو جلوه الهی و ربانی است که ظهور قدرت الهی در هدایتگری، ولایت و سرپرستی است و این دو حقیقت نیز به نوبه خود معادل ندارد اما آنچه راه وصول به جلوه‌ها و مظاهر الهی و در پرتو آن قرب به حق و توحید را تأمین و تضمین می‌کند، تنها ارتباط و اتصال به رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) و عترت آن حضرت است و بدون این طریق راهی نیست و هیچ کمال انسانی و الهی جز از این راه حاصل نمی‌شود: «فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلَـلُ»؛ «پس از حق چیزی جز گمراهی نیست».
این معنا در سوره مبارکه «رعد» به این صورت آمده است: «أَفَمَن یَعْلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَی إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ الاَْلْبَـبِ * الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلاَ یَنقُضُونَ الْمِیثَـقَ * وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَآ أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ * أُوْلَــئکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ»؛( رعد، آیات 22 ـ 19) «پس آیا کسی که می‌داند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده، حقیقت دارد، مانند کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندانند که عبرت می‌گیرند. هم آنان که به پیمان خدا وفا دارند و عهد (او) را نمی‌شکنند و آنان که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده می‌پیوندند و از پروردگارشان می‌ترسند و از سختی حساب بیم دارند ... برای ایشان است فرجام خوش سرای باقی».
در این آیه بر اساس اولویت و اهمیت، ابتدا به عهد و میثاق الهی، یعنی توحید اشاره شده: «یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ» و پس از آن به میثاق و پیمان رسالت و امامت تذکر داده شده: «وَلاَ یَنقُضُونَ الْمِیثَـقَ» سپس به مسأله ارتباط و اتصال به حقایقی که همه خیر و نیکی از آنها نشات می‌گیرد و مستقیماً هم مورد توصیه و امر الهی واقع شده، توجه داده شده است: «الَّذِینَ یَصِلُونَ مَآ أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ» که این همان «بِحَبْل مِّنَ اللَّهِ» یعنی قرآن و «وَحَبْل مِّنَ النَّاسِ»( آل عمران: 112) یعنی اهل بیت (علیهم السلام) است. عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: «الحبل من الله کتاب الله و الحبل من الناس هو علی بن ابی طالب (علیه السلام)» ( حویزی،1383ق: 1/383).
زیارت، تفسیر این ارتباط و تبیین و تحقق آن اتصال است و به همان میزانی که ایجاد آن اتصال و تحکیم آن رابطه در هندسه معرفتی اسلام ضرورت دارد و مهم است، زیارت هم چون تنها طریق عملی و راه تحقق آن رابطه است، ضروری و مهم خواهد بود؛ از این رو همان طور که ایجاد و تحکیم این رابطه موجب خردمندی در دنیاست: «إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ الاَْلْبَـبِ» سبب نیک بختی در آخرت نیز هست: «لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ». در مقابل آنها، کسانی که رابطه و اتصال به جریان رسالت و ولایت را گسستند و اتصال آن رابطه‌ای که به امر الهی بوده، قطع کرده و بریدند: «وَالَّذِینَ... یَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ» آنها هم در دنیا از رحمت الهی محرومند و هم در آخرت تیره بختی و شقاوت دامن گیر آنهاست: «أُوْلَــِئکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ».( رعد: 25)
با توجه به همین نکته است که خدای سبحان شماری از آیات قرآن را به ایجاد و تثبیت رابطه و ضرورت و اهمیت آن اختصاص داده و در شمار دیگری از آیات در جهت مذمت گسستن این رابطه سخن گفته است: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَـمَةِ أَعْمَی»؛( طه: 124) و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگی تنگ وسختی خواهد داشت، و روز رستاخیز او را نابینا محشور می‌کنیم. «مَّنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیَـمَةِ وِزْرًا * خَــلِدِینَ فِیهِ وَسَآءَ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَـمَةِ حِمْلاً»؛( سوره طه، آیات 100 و 101) هر کس از (پیروی) آن (قرآن) روی برتابد، روز قیامت بار گناهی بر دوش می‌گیرد، پیوسته در آن (حال) می‌ماند و چه بد باری روز قیامت خواهد داشت.
سرّ مذمت و راز نگون بختی این افراد آن است که این اعراض و روی گرداندن موجب می‌شود تا انسان از ذکر خدا و هر آنچه که مایه کمال و خیر است در غفلت بماند و شناخت لازم و کافی به آن را از دست بدهد، یا به دست نیاورد و آن گاه رابطه خود با آن حقیقت مؤثر و سودمند را قطع کرده می‌گسلد. این گسستن رابطه، خطرات و مهالک فراوانی را در پی دارد؛ زیرا وقتی انسان از خیر جدا شد یا به شر می‌پیوندد و با آن ارتباط و اتصال وجودی پیدا می‌کند، یا در وادی حیرت و سرگردانی که خود شر مضاعف است سقوط می‌کند «ظُـلُمَـتُ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْض»؛( نور: 40) تاریکی‌هایی که بعضی روی بعضی دیگر قرار گرفته است.
مهم تر از همه این که خدای مهربان و رئوف نیز چون این انسان را فاقد قابلیت و ظرفیت می‌بیند هم خود از او اعراض می کند و لطفش را ممنوع می‌کند و هم به پیامبرش دستور می‌دهد که او را به حال خود واگذارد تا در حیرت و سرگردانی خود باقی باشد:
«قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ»؛( انعام: 91) بگو: خدا، آن گاه بگذارشان تا در ژرفای باطل خود به بازی سرگرم باشند». زیرا چنین شخصی به مثابه درخت خشکیده‌ای است که سودی نخواهد داد: «سَوَآءٌ عَلَیْهِمْ ءَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ»؛( بقره: 6) چه آنها را بترسانی و چه نترسانی، آنها ایمان نمی‌آورند. «سَوَآءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ».( منافقون: 6)
بنابراین، نه تنها زیارت موجب ارتباط و وابستگیِ وجودی با اهل بیت (علیهم السلام) است که خود منشأ خیرات و برکات و نزول فیض و اجر و ثواب است بلکه انصراف از آن و بی میلی به آن موجب انصراف رحمت و برگشت نعمت خواهد بود. کسی که چنین علقه و علاقه‌ای را در جان خود نپروراند و تقویت نکند، از چشم رحمت و لطف خدا و رسولش (صلّی الله علیه وآله) خواهد افتاد.
زیارت به عنوان شاخصی روشن برای کسب فیض و دور نیفتادن از وادی رحمت ضروری است. انسان همواره باید آرزوی زیارت اولیای الهی و امید وصال و دوستی مشاهد آنان را در دل زنده دارد و از خداوند به طور جدی طلب کند: «اللهم... و حبّب إلیّ مشاهدهم و ألحقنی بهم و اجعلنی معهم فی الدنیا و الآخرة یا أرحم الراحمین».( طوسی،1390ق:6/58)
یکی از آموزه‌های جدی فرهنگ زیارت همین نکته است که وقتی انسان موفق شد در میدان معرفت‌ها ،حجب را کنار زده ، خود را به حوزه معرفتی امام نزدیک کند و در سایه این معرفت کرامت بیابد و از نظر ارادت نیز توانسته سختی‌ها و مشکلات سفر را تحمل کرده، فاصله‌ها را پشت سر بگذارد و خود را به آنها نزدیک کرده و در پرتو این قرابت ولایت و مودت تحصیل کند، قطعاً به یکی از بهترین توفیقات و بزرگ ترین نعمت‌های الهی دست یافته است.
اهمیت و ضرورت زیارت از منظر اسلام به حدی فراوان است که خداوند عالم تعبیرهای گونه گون و مؤکدی به کار گرفته است؛ به این بیان که بعد از امر به اصل اتصال: «مَآ أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ»،( رعد: 21) با تعبیر تمسک که «أخذ با قدرت» است از آن یاد می‌کند: «فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ»؛( زخرف: 43) پس به آنچه به سوی تو وحی شده است، محکم چنگ بزن. از این حد هم فراتر رفته، واژه اعتصام را که «چنگ زدن و رها نکردن» است به کار برده است: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا».( آل عمران: 103) از این گونه تعابیر و اصرار قرآن بر ارتباط و اتصال این که همگی با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید، روشن می‌شود که این تنها طریق ارتباط با حقایق علوی و تسخیر جلوه‌های روحانی و معنوی است و غیر از آن راهی نیست؛ چنان که تلاش دشمنان انسانی خواه درونی همانند نفس و خواه بیرونی، یعنی شیاطین انس و جن در گسستن همین ارتباط است.
برای راهیابی و وصول به یک حقیقت و دست یابی به آثار آن تماس و ارتباط تنگاتنگ و وثیق لازم است و بر این پایه مسأله تقرب، نیل، وصول و نظایر آن در فرهنگ دینی رایج است و ضرورت تلقی می‌شود؛ همان گونه که از ناحیه خداوند متعال نیز وقتی بحث ارتباط با بنده و اعطای الهی مطرح است، خداوند در بهترین و عالی ترین شکل و در عین حال بلیغ ترین وجه عطیه خود را عرضه می‌کند؛ به گونه‌ای که هیچ مانع و حجابی برای وصول تام وجود ندارد.
خدای سبحان درباره قرآن کریم که عطیه الهی به انسان هاست می‌فرماید: «وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ)؛ (قصص: 51) و به راستی، این گفتار را برای آنان پی در پی و به هم پیوسته نازل ساختیم، امید که آنان پند پذیرند. اگر انسان بخواهد به مرحله تذکر برسد و آثار و علایم یک حقیقت را در خود زنده کند، باید یک اتصالی تام و ارتباطی وثیق پیدا کند. این همان ارتباط قلبی و عقلی است که زمینه تذکر و فراگیری تام را فراهم می‌آورد وگرنه آشنایی از دور و ارتباط با فاصله به جهت وجود غبار مادیت و کدورت‌ها و تیرگی‌های طبیعت زمینه تماس صحیح و لقای کامل را مهیا نمی‌سازد.
شاید سِرّ برخی از آداب زیارت، مانند نزدیک شدن به قبر، گذاردن دست یا صورت بر روی قبر، بوسیدن قبر و نزدیک ساختن بدن به قبر، همه و همه نمادهای آن ارتباط وثیق قلبی و روحی و فکری باشد که به صورت این اعمال استحبابی ظاهر شده است.

مهندسی فرهنگی

مهندسی فرهنگی فعالیتی است که می کوشد احکام کلی فرهنگی را در ظرف زمان و مکان مشخص تعین بخشد(سعیدی، 1387). انسان به عنوان موجودی اجتماعی و فرهنگی نیازمند جامعه ای است که فرهنگ آن مهندسی شده باشد(صادق زاده و احمدی، 1387). هر عملی که افراد جامعه انجام می دهند بر اجتماع اثر مستقیم دارد و اشخاص نیز از اجتماع و قوانین آن تاثیر می پذیرند(فدایی و همکاران، 1387). از نظر صاحبنظران پایه های هویت ملی و فرهنگی یک جامعه به هر میزان مستحکم باشد، میزان تاثیرپذیری آن کمتر خواهد بود.
مهندسی فرهنگی درصدد است میان ارزش های فرهنگی جامعه و نیازهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن همگرایی ایجاد شودالبته باید در نظر داشت که امروزه پذیرفته شده است که نهادهای غیرفرهنگی تاثیر انکارناپذیری بر فرهنگ می گذارند و همین مسئله برنامه ریزی فرهنگی را دچار مشکل می کند(کی نژاد، 1385).
با توجه به اینکه انسان ذاتاً گرایش به کمال و فرهنگ شایسته دارد (شریعتی، 1385)، نه تنها نقش دین در عرصه هویت سازی و فرهنگ پررنگ می نماید، بلکه دین در راس عوامل فرهنگ ساز قرار می گیرد، به طوری که در هیچ کجای دنیا و در هیچ مقطع تاریخی نمی توان بدون دین راجع به فرهنگ سخن گفت (مولانا، 1385). اصولاً هندسه انسان ساز قرآن، انبیاء الهی را معمار و مهندس فرهنگی ملت ها معرفی می کند(شریعتی، 1385).
از منظر اسلام، حیات و تکامل حقیقی انسان در گرو حیات فکری و فرهنگی اوست و نقش جامعه در سلامت و آلودگی فکری و رفتاری افراد بسیار موثر است(اسدی، 1382) اما می باید این واقعیت را نیز در نظر گرفت که در گذشته به واسطه محدودیت های ارتباطی نقش دین در عرصه هویت سازی پررنگ و قوی بود اما در جهان جدید، مدرنیسم که خود می باید در مقام وسیله ای برای دستیابی انسان به اهداف ظاهر می شد به مثابه غایت مطرح شده و چون ناتوان از ارائه و تامین هدفی جامع و ارزشمند برای زندگی انسانی است، به ترویج امور سرگرم کننده ای می پردازد تا این ناتوانی را پوشش دهد.
قرآن کریم اساس توسعه پایدار و مهندسی فرهنگی را پرورش استعدادهای عالی انسان اعلام می دارد «و لما بلغ اشده و استوی آتیناه حکماً و عاماً» (زاهدی، بی تا).

زیارت و مهندسی فرهنگی

دین همواره به عنوان یک عنصر فرهنگی و اعتقادی، ذهن انسان را به خود معطوف کرده و تاثیرات عمیقی بر شئون مختلف زندگی انسان می گذارد. فرهنگ زیارت یکی از زیرمجموعه‌های فرهنگ دینی است و فرایند توسعه آن نیز تابع قواعد کلی فرهنگ سازی و تمدن سازی دینی است.
مهندسی فرهنگی را می‌توان مجموعه معارف و مهارت‌های موردنیاز برای ایجاد فرهنگ مطلوب دانست؛ از این‌رو چرخه معرفت دینی باید با مهارت‌های طراحی و مدل سازی تکمیل و به مهندسی اجتماعی ختم شود. رسالت نظام مهندسی فرهنگ دینی، فهم و اجرای معارف توحیدی در جامعه است و وظیفه اصلی آن بازمهندسی کلیه‌ سامانه‌های بشری براساس معارف قرآنی است؛‌ به گونه‌ای که به هرجای جامعه نظر افکنده شود،‌ در آن تفسیر عملی آیات و سور قرآن مشاهده خواهد شد،‌ براین اساس مولفه‌های فرهنگی و اجتماعی یک جامعه قرآنی مثل اجزای یک عبادت خالص هستند که در کنار هم تفسیر کننده‌ یک عبادت عمومی خواهند بود.
ماهیت درون دینی؛ زیارت یک مفهوم و برنامه دینی است و مبانی، اصول و آداب آن در متن دین مقدس اسلام ارائه شده است. با وجود اینکه در حال حاضر دامنه استفاده کنندگان از برنامه های زیارت به حوزه های برون دینی هم بسط پیدا کرده است، خاستگاه اصلی آن معارف توحیدی است. به همین دلیل، محتواسازی ها، برنامه ریزی ها و طراحی های درون این سیستم باید مبتنی بر مبانی دین صورت پذیرد.

اهداف زیارت

زیارت ،کلاس تربیت است. زیارت می‌خواهد آلودگی‌های وجود ما را بشوید. زیارت می‌خواهد ما را از حضیض ذلت به اوج عزت برساند. هدف زیارت تربیت است، تمام این برنامه‌ها و تعالیم دینی، آمدن یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر، آموزه‌های قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و از آن جمله زیارت برای تربیت آنان است، اگر این برنامه‌ها انسان را تربیت نکند خالی از محتوا می‌شود، مصداق «ربّ تال القرآن و القرآن یلعنه»( مجلسی،1376: 92/184) .

چهار برنامه و یک هدف

اسلام چهار منبع برای برنامه تربیتی و دستورالعمل زندگی دینی دارد که تمام آنها یک هدف را دنبال می‌کنند:
1. قرآن، 2. نهج البلاغه و روایات معصومین (علیهم السلام)، 3. ادعیه، 4. مجموعه زیارات. این چهار برنامه به سوی یک هدف حرکت می‌کنند، اما از چهار بعد.
قرآن از سوی خداوند نازل شده است، دعاها قرآن صاعد است و به سوی خدا می‌رود، نهج البلاغه همان محتوای قرآن است، در لباس خطبه ها، نامه‌ها و کلمات قصار. زیارتنامه‌ها هم همان محتوای قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه است، اما در غالب زیارت. هر چهار راه، به سوی یک هدف یعنی تربیت انسان و تهذیب نفوس و قرب الی الله حرکت می‌کند. این است که می‌گویند: زیارت‌ها باید انسان را تربیت کند و می‌کند، زیارت کار قرآن و نهج البلاغه و دعا را می‌کند و همه اینها بار تربیتی دارد(نعمتیان، 1386).

کارکردهای پرورشی و تربیتی زیارت

آثار تربیتی و نقش سازنده زیارت اولیای خدا عبارت‌اند از: توجه به خدا، تقرب به خدا، تحول روحی و توبه و گناه زدایی که به اختصار، به بحث و بررسی آن می‌پردازیم(آقایی، 1386).

توجه به خدا

اساس تربیت روحی مسلمان، «ذکر خدا» است، زایری که در مرقد پاکشان، آستانه ادب می‌بوسد و به تکریم و احترام می‌پردازد، باید به یاد خدا افتد. چرا که ائمه (علیهم السلام)، واسطه خالق و خلق‌اند؛ راه منتهی به خدایند؛ آینه حق نمایند؛ زیارتشان، یادآور خداوند است. وقتی توجه به خدا، نقش تربیتی و سازنده و بازدارنده از گناه دارد، قطعاً این توجه، در کنار مزار اولیای خدا بیشتر و شدیدتر است. زیارت معصومین و مزار ائمه و قبور اولیای خدا و امامزادگان، جدا از یاد خدا و منفصل از معنویت و روحانیت نیست.

تقرب به خدا

والاترین هدف خلقت، الهی شدن انسان و قرب به خداوند است. این نص قرآن کریم است که: «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ».( ق: 16). بلکه هدف، نزدیک شدن ما به خداوند است، از طریق کسب فضایل، از راه آراسته شدن به مکارم اخلاق، از راه تخلق به اخلاق الله، به وسیله بندگی و طاعت و اخلاص و تقوا. زیارت، چون پیوند و تجدید عهد با بندگان خالص خداوند است، زمینه کسب صفات شایسته و عامل رشد معنوی و در نتیجه تقرب به خدا می‌گردد. وقتی در زیارت، انسان ناقص، در برابر انسان کامل قرار می‌گیرد و به آن مدل و الگو توجه می‌کند، انگیزه کمال یابی، او را به قرب معنوی به خدا می‌کشد و زیارت، مایه تقرب می‌گردد.

تحول روحی

دگرگونی، از حالات روحی انسان است. عواملی چند، انسان را متحول می‌کند. خدایی که محوّل الحال است، این اعجاز و تأثیر شگفت را و این کیمیای دگرگون ساز را، گاهی در یک «تربت» می‌نهد؛ گاهی در یک «زیارت» قرار می‌دهد گاهی «حال» را در یک «دیدار» می‌بخشد و «حضور»، منشأ این تحول می‌شود. «زیارت»، نقش دگرگون ساز و تحول آفرین در انسان دارد.

توبه و گناه زدایی

بار معنوی زیارت تا حدی است که گاهی یک انقلاب روحی، یک تحول حال، یک توجه در مزار معصوم، منشأ اثر در یک عمر است. چه توبه‌های عظیم، چه تطهیر قلب‌های جدی، چه تصمیم‌های بزرگ، چه اصلاح درون‌های سرنوشت ساز، که از آثار زیارت است. حضور در مزار امامان پاک، ما را آگاه می‌کند که: اگر آنان در قله‌اند، ما هنوز به دامنه هم نرسیده ایم؛ اگر آنان مطهر‌اند، ما هنوز در فکر طهارت هم نیستیم؛ اگر آنان معصوم‌اند، ما گرفتار معصیتم؛ اگر آنان برگزیده خدا هستند، ما هنوز در دام ابلیس و هوای نفس اسیریم؛ اگر آنان در اوج معراج معنوی‌اند، ما در هبوط مادی مانده ایم؛ اگر آنان بنده خدا هستند، ما در بند خودیم. زیارت، زمینه ساز این تقابل و تقارن و مقایسه و محاسبه است و تا این سنجش انجام نگیرد، به کاستی‌های اخلاقی و ضعف‌های معنوی خود واقف نخواهیم شد. این است که زیارت را قرار گرفتن در برابر آیینه می‌دانیم.

کارکردهای فرهنگی و اجتماعی زیارت

انقطاع فرهنگی یک نسل از گذشته درخشان خویش، زمینه ساز بردگی فکری و استعمار فرهنگی آنان، از سوی تاراجگران فکر و‌ اندیشه و استقلال ملت‌‌هاست. در مسایل اخلاقی و تربیتی هم، پیوند با نیکان و رابطه با صالحین و آشنایی با خانواده‌های ریشه دار و صاحب کرامت و شرف، سازنده است، به همان شکل که گسیختگی از تبار پاکان و بریدگی از ریشه‌های فرهنگی و اخلاقی، زمینه ساز فساد و گناه و بی مبالاتی و عدم تعهد است.
زیارت، عاملی در جهت پیوند زدن با صالحان، یا تقویت رابطه معنوی با وارستگان است. ایجاد رابطه (اگر نیست) و تحکیم پیوند (اگر هست). هر کس، در یک جامعه و امت، ریشه‌های عقیدتی، فرهنگی و معنوی دارد. برای ما مسلمانان این ریشه‌ها همان عترت پیامبر است. زیارت، عاملی برای تحکیم این پیوند است.
زایری که به دیدار یک ولی از اولیای خدا می‌رود، یا بر مزار امامی از ائمه یا پیامبری از انبیا حاضر می‌شود، یا بوسه بر آستان پاک پیشوای شهیدی می‌زند و سلام می‌دهد، یا به ادب و احترام، در پیش روی مرقد معصومین و صالحین و صدیقین و شهدا می‌ایستد، به یاد گذشته فرهنگی و میراث فکری و ریشه‌های معنوی خویش می‌افتد و اهل صلاح و سداد می‌شود.
پیامبر (صلّی الله علیه وآله) و علی (علیه السلام) پدران این امت‌اند. شیعه، فرزندان فکری ائمه‌اند. هر مسلمان، خویشاوندی معنوی با اهل بیت پیامبر (صلّی الله علیه وآله) و اولیای دین دارد. حال، زایری که به زیارت امامی از ائمه می‌رود، این صله رحم و تجدید دیدار با یک خویشاوند معنوی و با نیاکان مکتبی است. زایر، مدعی است که به خاندان پیامبر (صلّی الله علیه وآله) عشق می ورزد؛ با آنان رابطه و آشنایی دارد؛ از آنان است؛ با آنها است؛ آنان را می‌شناسد، با آنان هم ریشه و هم خانواده است و اهل یک مملکت و آبادی و خاک و خون‌اند. نشانه این پیوند هم، همین زیارت است،
زیارت، یادآوری پیوندهای معنوی و خویشاوندی فکری و فرهنگی یک مؤمن، با اولیای خدا و پیشوایان دینی خود است و سازنده است. چرا که یادآور است و بسیاری از تقواها در سایه تذکرها پدید می‌آید. علاقه به دیدار مجدد و قول و قرار با خدا و حجت خدا برای زیارتی دیگر هم، در اصلاح نفس مؤثر است.
بدین ترتیب زیارت، یکی از شیوه‌های اعلام موضع است زیرا زایر با حضور خود در مقابل مزور یا در حرم او و ترنّم عاشقانه متن زیارت، جایگاه خود را روشن می‌کند که از جهت فکری، اعتقادی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و... به کدام جبهه وابستگی دارد و اگر در زمان مزور حضور می‌داشت، در کجا، کنار چه کسانی و با چه کسانی نبرد می‌کرد. این جبهه گیری و اعلام موضع در قالب لعن و سلام جلوه می‌کند(آقایی، 1386).

فواید و آثار زیارت

در روایات پیشوایان معصوم ـ علیهم السّلام ـ بر زیارت مشاهد و اماکن مقدس تأکید زیادی شده است و سیره‌ عملی اهل‌بیت ـ علیهم السّلام ـ و علمای بزرگ گواهی روشن بر این مهم هست، چرا که زیارت این اماکن مقدس فواید زیادی در زندگی فردی و اجتماعی انسان و همچنین در زندگی اُخروی انسان دارد. همان طور که می‏دانیم امامزادگان هم از جمله بزرگترین مؤمنان، شهیدان، صالحان، صدیقان هستند. بر طبق روایات و آیات قرآن کسی که حتی یکی ازصفت های یاد شده را داشته باشد، نزد خدای متعال جایگاه ممتاز و بلندی دارد وبه طور کلی زیارت قبرش مطلوب است و دارای آثار معنوی است. فواید و آثار زیارت عبارتند از:
1. استجابت دعا: خداوند متعال می‏فرماید «ادعونی استجب لکم» بر طبق این آیه شریفه، خدای متعال وعده داده‏است دعای بندگان خود رابه اجابت برساند اما دعا برای این که مستجاب شود اولاً واقعاً باید دعا باشد و بنده از سر بندگی و باهمه وجود از خدای خود خواسته‏اش را بخواهد و ثانیاً باید شرایط دعا را آن طورکه در دیگر آیات قرآن و روایات رسیده است، داشته باشد. در این میان پاره‏ای از امور در مستجاب شدن دعاها تاثیر فراوان دارد. از مکان هایی که همواره رحمت و عنایت‏های خاص الهی بر آن فرود می‏آید و از نورانیت ویژه و صفای معنوی بی بدیلی برخوردار است، حرم امامزادگان است، اوضاع و احوال و شرایط و اوصاف حرم امامزادگان زمینه را فراهم می‏آورد و شرایطی را رقم می‏زند که زائر به خدای متعال نزدیک شود و زمینه به هدف رسیدن دعاهای او فراهم آید. بهره‌مند شدن از فضای معنوی حرم‌های شریف که محل تردد فرشتگان و ارواح انبیاء و اولیاء و محل تردد و تعلق ویژه روح بلند آن مزور و دعا کردن در محل استجابت است.
2. گسترش فرهنگ توحیدی و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السّلام ـ در مکان‌ها و گذرگاه‌های مختلف و نجات و فریاد رسی: طبق آیات قرآن و سخنان معصومان(علیهم‌السلام) قیامت روز دشواری است؛ روزی است که پرده‏ها کنار می‏رود و خدای متعال چهره واقعی آدمیان را می‏نمایاند و همه باید پاسخ گوی اعمال خود باشند. این روز بسی طولانی است و برای رهایی از دشواری های آن باید از مراحل مختلف به سلامت عبور کرد. برخی از این مراحل هولناک عبارت است از هنگامی که نامه‏های اعمال گناهکاران و صالحان به آنان داده می‏شود و زمانی که این اعمال با ترازوهای خاص سنجیده و وزن می‏گردد و گاه عبور از پل صراط. بر پایه روایاتی که محدثان بزرگ شیعه و سنی روایت کرده‏اند، در آن شرایط حساس، معصومین زائرانش را دستگیری کرده و نجات می‏دهد.
3. نشانه‌ی صداقت زائر در دوستی و علاقه‌ به مزور.
4. ارتباط ملت‌ها و ملیت‌های مختلف و آگاهی از مشکلات، ‌مشقّات و امکانات یکدیگر.
5. عمل به توصیه‌ کلی قرآن بر سیر در اقطار زمین.
6. وفاداری به مقتدا و تعهد به پیمانی که با او بسته است.
7. حرم امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ در طول تاریخ مراکز علم، تبلیغ و ترویج دین، مبداء قیام‌ها و نهضت‌ها و محل پیمان بستن و هم قَسَم شدن برای انقلاب های رهایی بخش و جنبش‌های انتقام آمیز و... بوده است. این برکات همگی از رفت و آمد و مراوده و داد و ستد زائران ناشی می شود(جوادآملی، 1375).
8. شفاعت: بسیاری از آدمیان دست کم بخش عظیمی از زندگی خود را با غفلت می‏گذرانند و چون روز حساب فرا رسد باید در برابر خدای متعال بایستند و پاسخ آن چه را کرده‏اند و گفته‏اند و روا داشته‏اند، بدهند و خود را برای کیفر یا پاداش الهی آماده سازند و هول و هراس و دریغ و پشیمانی و بزرگی کیفر خدای متعال در آن روز به اندازه‏ای است که نمی‏توان آن را توصیف کرد. در آن اوضاع و احوال سخت و سهمگین است که اولیای الهی دوستان خود را شفاعت کرده و از هلاکت می‏رهانند. بهره‌مند شدن از شفاعت ذوات نورانی اهل‌بیت ـ علیهم السّلام ـ در قیامت؛ چنان که در بسیاری از روایات به این مسأله اشاره شده است.
9. تصدیق زائر به آنچه مورد خواست و محبت امام است، اگر به خاطر آوریم که اینان خواستی و رضایتی جز خواست و رضای آفریدگار متعال ندارند، به این نیتجه می‌رسیم که زائر باید در پی تحصیل رضای الهی و فرمانبرداری از آن ذات پاک برآید(رکنی، 1374).
10. آشنایی با سنت و سیرت امام ـ علیه السّلام ـ : از آنجا که عملکرد امام ـ علیه السّلام ـ در عرصه‌ حیات فردی و اجتماعی از جایگاه والایی برخوردار است و تنها رفتارهای ویژه و عملکردهای ارزشمند آنان در منظر جوامع انسانی بوده، زائر با یاد و ذکر آنها به این عملکردها تأسی می‌کند و اوصاف و عملکردهای گوناگون آنان را در میادین عبادت و سیاست و فرهنگ و جنگ و جهاد و اجتماع و خانواده و مسایل اقتصادی و... شناسایی کرده، با تأسی و تبعیت از آنان جلوه‌ی شیعه بودن را در خود تقویت می‌کند.
11. امام شناسی مقدمه خداشناسی برتر: از لوازم ضروری زیارات و متون زیارت نامه‌های مأثور بازیافت معرفتی و نگاه توحیدی عمیق‌تر نسبت به ذات الهی و اسماء و صفات ربوبی است. هدف نهایی و مقصد نهایی در زیارات، لقای الهی و قابلیت دیدار رحمت اوست و چون این هدف عمده جز از طریق معارج امامت و مدارج ولایت حاصل نمی‌شود از این رو زیارت اولیای الهی مقدمه‌ای برای زیارت خدا و ارتباط و تعلق وجودی به پروردگار عالم است. در متون زیارات بعد از برشماری اوصاف و خصایص والای ائمه ـ علیهم السّلام ـ با نگاه به عرصه‌ توحید روشن می‌شود که همه‌ آن خصوصیات ارزنده نمود و ظهور اسمای الهی و اوصاف پروردگاری است که در آینه شفاف و زلال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و ولی الله تجلی کرده است و از این رو انسان با معرفت عمیق‌تر اسماء، ‌اوصاف، اخلاق و اعمال الهی را در آنها مشاهده می‌کند و از این آینه، جمال و جلال حق را می‌یابد و در می‌یابد که غیر از این طریق برای معرفت عمیق و وسیع به جلوه‌های ربانی راهی دیگر نیست. دو ویژگی پایانی زیارت خواندن به ذات ربوبی متعلق است: یکی دعا که در نوع زیارت‌های مأثور آمده و دیگری نماز پس از زیارت و دعا(جوادی آملی، 1378).
12. زیارت و میثاق‌های الهی: یکی از اصول و ارکان نظام فکری اسلام پیمان‌ها و میثاق‌هایی است که از طرف پروردگار عالم اعلام شده است؛ مانند توحید و پذیرش ربوبیت پروردگار که میثاق الست و بزرگترین میثاق انسانی است. رسالت و نبوت انبیاء ـ علیهم السّلام ـ و قبول ره‌آورد سفرای الهی که از پیمان‌ها و مواثیق مسلم دین و قرآن است و امامت و ولایت اوصیاء ـ علیهم السّلام ـ که از مهم‌ترین عهدها و قراردادهای ناگسستنی الهی است. زیارت عرصه‌ بسیار مناسب و مؤثری در بازشناسی پیمان‌ها و امتیاز آنها از مواثیق بشری و نیز تجدید و تحکیم این قراردادهاست. بی‌تردید بهترین عامل برای نهادینه کردن و تقویت بافت‌های ایمانی و عهدهای الهی و نیز التزام فکری و روحی و التزام عملی آنها عامل موثر زیارت است. همین مواثیق و پیمان‌هاست که گره وجودی و پیوند حقیقی بین انسان و حقایق الهی توحید، نبوت و امامت و... ایجاد می‌کند و انسان در پناه این میثاق‌ها از لغزش‌ها مصون و از خطرات در امان است(جوادی آملی، 1378).
13. زیارت و ادای حق: در راستای وفای به عهد و پایداری بر میثاق، ادای حق عظیم اهل‌بیت ـ علیهم السّلام ـ بر جوامع انسانی و الهی نیز قابل تأمل است. آن بزرگواران راهنمایان حقیقی بشرند که همانند شمع سوختند تا روشنگر حیات طیبه‌ انسانی و الهی جوامع بشری باشند و تمامی مهالک و سختی‌ها را به جان خریده و از هیچ امر دشوار و سختی، هراس به خود راه نداده و با صلابت و عزت، برترین تعالیم و آموزه‌های آسمانی را در زیباترین جلوه و چهره در کمال دلسوزی و محبت و بدون توقع هیچ اجر و مزدی به نمایش گذاشتند و بشریت را بدان فرا خوانده ، دشمنان آن را دفع کردند. و این حق عظیمی است که هیچ کس نمی‌تواند به نهایتش راه برد. باور داشتن این حق و تصدیق آن یکی از گزاره‌های برجسته‌ی زیارت‌هاست که زائر با توسل می‌تواند این حق را درک و سپس شکر گذارد(جوادی آملی، 1378).
14. طهارت حقیقت انسانی در پرتو زیارت: همان گونه که طهارت و نظافت از پلیدی و کثافات ظاهری از لوازم ضروری حیات طبیعی است،‌طهارت از پلیدی باطنی نیز حکم ضروری فطرت و دین است. بی‌تردید ولایت ائمه‌ اطهار ـ علیهم السّلام ـ عامل پاکی و پاکیزگی است. اگرا نسان بخواهد از تیرگی علمی و فساد عملی پاکیزه شود چاره‌ای جز پیوند با امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ ندارد. این معنا در زیارت ائمه بقیع ـ علیهم السّلام ـ این چنین آمده است: خدا شما را برای ما برگزید و خَلق و خُلق ما را به خاطر مِنّتی که در سایه‌ ولایت شما بر ما نهاد پاک و پاکیزه کرد. همچنین امام ـ علیه السّلام ـ در دعاها طاهر، مطهر و طهور معرفی شده است. زیرا با آن حقیقت طهور کدورت‌ها و تیرگی‌های اعتقادی و اخلاقی و رفتاری شستشو داده، زدوده می‌شود. نقش زیارت در این رابطه به سزا و با ارزش بوده که هم انسان را به چشمه‌ زندگی متصل می‌کند و هم در پرتو حقیقت طهور، انسان را پاکیزه می‌سازد(جوادی آملی، 1378).
15. زیارت و تولّی و تبرّی: تولّی و دوست داشتن اولیای خدا و تبری و دشمن دانستن، ‌دشمنان خدا از ارکان اعتقادی ما است. این دو خصیصه که از شئون قلبی است و برای ارتباط وجودی و پیوند روحی با عترت طاهره ـ علیهم السّلام ـ و نیز گسست ارتباط و انقطاع قلبی و روحی از دشمنان آنان است اساس و پایه بسیاری از شئون رفتاری انسان وارسته و مؤمن است. اگر این خصلت زنده و مؤثر ایجاد نشود و انسان اهل تولی و تبری نباشد نه تنها حلقات اخلاقی و عملی او آسیب می‌بیند، بلکه صورت بندی‌های اعتقادی او هم سست خواهد شد. برای ایجاد و تثبیت تولی همواره زنده‌ترین توصیه زیارت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ است. زیارت نه تنها افکار و آرمان‌ها را هم جهت می‌سازد، بلکه دل‌ها را همسو می‌کند که این همان تولی است(جوادی آملی، 1378).
16. فراوانی و تنوع پاداش زیارت: از اموری که همواره در امر زیارت مطرح، چشمگیر و در عین حال شگفت‌آور و سوال برانگیز است، زیادتی فوق العاده ثواب و پاداشی است که بر زیارات مترتب است(جوادی آملی، 1378).
17. تأثیر زیارت در زندگی و رفع نیازها: یکی از اهداف عمده و عمومی زیارت که خاستگاه اعتقادی و دینی مطمئن و یقینی دارد، تأثیر خارجی اراده‌ی اهل‌بیت ـ علیهم السّلام ـ در حل مشکلات انسانی و ارائه راه روشن و نیز مساعدت و همراهی موثر در پیشبرد مقاصد بشری است. قدرت و اختیار اولیای الهی در تصرف و تسخیر پدیده‌های تکوینی بر اساس اعتقادات دینی و براهین عقلی و نقلی مسلم و غیر قابل تردید است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: در نزدیکی شما قبری است که هیچ اندوهگین به سوی آن نرفته مگر این که خداوند سختی و مشکل او را برطرف و حاجتش را برآورده می‌کند(جوادی آملی، 1378؛ رکنی، 1375).
18. آمرزش گناهان: فضای معنوی و الهی حرم به گونه‏ای است که جان زائران در زلال کوثران شست‏وشو داده خواهد شد و گناهشان خواهد ریخت. در واقع، آنان که از سر صدق و برای زیارت پا در آن زمین قدسی می‏گذارند، خدای عزوجل جامه ذلت معصیت را از تن هایشان می‏کند و بار سنگین گناه را از دوششان بر می‏دارد.
19. نشاط و شادابی: زیارت معصومین برای زائرانی که از سر شوق و عشق به بارگاه ملکوتی و قدسی مشرف شده‏اند، فواید گوناگونی دارد. آن حرم پاکیزه و دل‏انگیز سرشار از معنویت است و جذبه‏هایش آن چنان تاثیری بر جان زائر می‏گذارد که به مقدار ظرفیتش می‏تواند از آن چشمه جوشان معنویت بنوشد و در نتیجه اندوه نشسته بر جان او زدوده شده و غم ها از جانش رخت بر می‏بندد.

نتیجه

زیارت حضور زایر در پیشگاه معشوق، اتصال قلبی با مبدأ فیض، کسب نور از سرچشمه انوار الهی است. زیارت آرامش است، آرامشی پریشانی زدا، اضطراب شوی. زیارت سعادت و خوشبختی است، پاکان می‌آیند تا صفا افزون کنند و آلودگان می‌آیند تا زنگار از دل بشویند، گنه کاران می‌آیند تا توبه کنند و توبه کنندگان می‌آیند تا عهد خویش تقویت کنند.
زیارت به عنوان شاخصی برای کسب فیض و دور نیفتادن از وادی رحمت ضروری است. اهمیت این ارتباط به حدی است که خداوند تعبیرهای گوناگون و مؤکدی به کار گرفته است. هدف زیارت تربیت است. زیارت، از بعد سازندگی و تربیت برخوردار بود.
زایر، هر که باشد و زیارت، هر گاه که انجام شود و مزار در هر جا و هر سرزمین که باشد، کانونی برای رشد معنویات و زمینه‌ای برای تقویت ارزش‌های الهی در انسان هاست. اینها همه، دل و جان را روشن ساخته و امید می‌بخشد. با زیارت مراقد مطهر معصومین (علیهم السلام)، باید گامی در مسیر تزکیه برداریم و این گونه دیدارها را، مقدّمه‌ای برای قرب معنوی و هم جهت شدن با آن انسان‌های والا و اسوه‌های کمال بسازیم.

پی نوشت ها :

1.دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی دانشگاه اصفهان آدرس ایمیل: narjesamini@yahoo.com
2. دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی دانشگاه اصفهان آدرس ایمیل:setarehmousavi@gmail.com
3.عضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان

منابع تحقیق :
- قرآن کریم.
- نهج البلاغه.
- ابن فارس،احمد بن فارس.(1429).معجم مقاییس اللغه، بیروت:داراحیا تراث العربی.
- آقایی، یاسر. (1386). مبانی فکر و اعتقادی زیارت، مجموعه مقالات هم اندیشی زیارت، جلد اول، گروهی از مولفان، مشعر، تهران.
- امین، حسن.(1401ق). دایره المعارف الاسلامیه الشیعیه، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات.
- امین، محسن.(1346ق). کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب،دمشق:مطبعه ابن زیدون.
- جوادی آملی، عبدالله.(1378) ادب فنای مقربان، قم:مرکز نشر اسرا.
- حر عاملی ، محمدبن حسن.(1375). وسائل الشیعه،بیروت:دار احیا تراث العربی.
- حسن بن علی بن الحسین بن شعبه الحرانی.(1352). تحف العقول.تهران:اسلامیه.
- حویزی، عبد علی بن جمعه.(1383ق).تفسیر نورالثقلین، قم:موسسه اسماعیلیان.
- سعیدی، رحمان. (1387). «جهانی شدن و مهندسی فرهنگی»، فصلنامه دانشگاه اسلامی،37.
- شریعتی، صدرالدین. (1385).« وحدت فرماندهی در امور فرهنگی»، ماهنامه مهندسی فرهنگی، 2 آبان.
- صادق زاده، علیرضا. و مهرداد احمدی. (1387). انتساب پنهان، مهندسی فرهنگی، 20-19 مرداد و شهریور.
- طوسی،ابی جعفر محمد.(1390ق). تهذیب الاحکام، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
- علامه مجلسی، محمدباقر. (1376). بحارالانوار،تهران:کتابفروشی اسلامیه، جلد92.
- غروی، محمّد.(1407ق). امثال و حکم المستخرجه من نهج البلاغه، قم:م.سسه نشر اسلامی.
- فدائی، غلامرضا و همکاران. (1387). «بررسی حجاب بر عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه تهران»، مهندسی فرهنگی، 20-19 مرداد و شهریور.
- فیومی،احمد بن محمد.(1405). المصباح المنیر، قم:دارالهجره.
- کلینی، محمدبن یعقوب. (1362).اصول کافی، ترجمه و شرح جواد مصطفوی، قم:انتشارات نور، جلد 5.
- کی نژاد، محمد علی. (1385). «رصد فرهنگی»، مهندسی فرهنگی، 3 آذر.
- گلی زواره، غلامرضا. (1386). «صفای زیارت»، مجموعه مقالات هم اندیشی زیارت، جلد اول، گروهی از مولفان، تهران: مشعر.
- مولانا، حمید. (1385).« دین و اسلام نقطه اول مهندسی فرهنگ»، ماهنامه مهندسی فرهنگی، 2 آبان.
- نراقی ، ملاّ احمد.(1390). معراج السعاده.تهران: جمهوری.
- نعمتیان، خدیجه. (1386). «مفهوم زیارت»، مجموعه مقالات هم اندیشی زیارت، جلد اول، گروهی از مولفان، تهران: مشعر.
- واعظ جوادی، مرتضی. (1378). فلسفه زیارت و آیین آن،قم: اسرا.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط