تأثیر اسمیت بر ژان باتیست سی

قرن 18 اساساً قرن ساده سازی است. تصویری که اسمیت از جهان اقتصادی می دهد نظری جامع و کلی، ساده و خلاصه شده به صورتی زیبا و دلپذیر است. تمام رمز قدرت و نفوذش در معاصرین در همین نکته است. سبک آزادی طبیعی
شنبه، 13 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تأثیر اسمیت بر ژان باتیست سی
 تأثیر اسمیت بر ژان باتیست سی

نویسنده: شارل ریست
مترجم: کریم سنجابی



 

قرن 18 اساساً قرن ساده سازی است. تصویری که اسمیت از جهان اقتصادی می دهد نظری جامع و کلی، ساده و خلاصه شده به صورتی زیبا و دلپذیر است. تمام رمز قدرت و نفوذش در معاصرین در همین نکته است. سبک آزادی طبیعی که تقاضاهای فلسفی و سیاسی زمان همه را به سوی آن می کشاند، به نظر آنان در این جا چنان بطور طبیعی به فطرت آدمی مربوط گردیده و چنان بوسیله ی امور و کیفیات هماهنگ مسلم شده که جای شک و تردید در آن باقی نمانده است. حتی امروز برای ما غیرممکن است که مفتون سحر آن نشویم. اگر روزگاری از عقاید و نظریات اسمیت چیزی پابرجا نمانده (پیش آمدی که باور کردنی نیست) باز هم کتاب او مانند نامی ترین بنای تاریخی یکی از مهم ترین ادوار فکری اقتصادی بشر باقی خواهد ماند. این موفق ترین کوششی است که برای گنجاندن گوناگونی های بی پایان جهان اقتصادی در یک مجموعه ی موزون و هماهنگ به عمل آمده است.
همین سادگی موجب ضعف آن نیز شده است زیرا برای خاطر آن اسمیت ناچار بسیاری از وقایع و امور را که با قلب سبکش ناساز بوده در تاریکی باقی گذارده است. بعلاوه او از مصالح ناجور و ناقص و غیر کافی استفاده کرده است، امروزه از بسیاری از عقاید خاص او که کتابش را پر کرده اند مانند نظریه ی قیمت ها و نظریه ی مزدها و نظریه ی سود و بهره ی مالکانه و نظریه ی سرمایه چیزی باقی نمانده که یا به کلی متروک نشده و یا اصلاح نگردیده و یا مورد اعتراض و انکار واقع نشده باشد. به نسبتی که سنگ های مهم این بنا فرو می ریخت، مجموع آن نااستوارتر به نظر می رسید. در عین حال نکته های تازه ظاهر می گردد که اسمیت نتوانسته بود آنها را بطور کافی در حساب خود وارد کند. به جای احساس سادگی و آرامش که کتاب ثروت ملل به اقتصادشناسان اوایل قرن 19 بخشیده بود بتدریج در هم پیچیدگی ها و گره خوردگی های روزافزون پدیده های اقتصادی موجب تشویق خاطر اخلاف آن ها می گردید.
بحث انتقادی درباره ی اسمیت کردن همه ی عقاید اقتصادی قرن 19 را پیش از وقت مورد مباحثه قرار دادن است. این زیباترین ستایشی است که در حق او می توان گفت. به عبارت دیگر تاریخ عقاید اقتصادی، در مدت یک صد سال به کتاب او آویخته بود. دوستداران و معارضان آن را نقطه ی آغاز بحث خویش قرار می داند، بعضی برای تفسیر و تشریح و تکمیل و تعقیق آن و برخی دیگر برای انکار شدید آن. همگان با توافقی ضمنی اذعان داشتند که دانش اقتصاد با او شروع شده است و جلوتر رفتن پیش از آن بیهوده است. هم چنان که مترجم فرانسوی اوگارنیه می گوید: «این انقلابی کامل در جهان علم بود» (1). امروزه نیز اگرچه کتاب ثروت ملل در نظر ما دیگر مانند مجموعه ی علمی و حقیقی دانش اقتصاد جلوه نمی کند، مع الوصف برخی از عقاید و نظریات اساسی آن کماکان غیرقابل ایراد باقی مانده است. از آن جمله نظریه های مربوط به پول و اهمیت تقسیم کار و اثر درجه ی اول پدیده های خودکار اقتصادی و تأثیر ثابت و مداوم نفع شخصی در زندگی اقتصادی و آزادی بعنوان پایه ی سیاست خردمندانه ی اقتصادی از حقایق قطعی و استوار دانش اقتصاد به نظر می رسند.
نشر سریع و پیروزی غیر قابل انکار افکار اسمیت در اروپا از پدیده های شگفت تاریخ عقاید اقتصادی است. یکی از معاصرینش درباره ی او گفته بود: «اسمیت نسل معاصر را متقاعد خواهد ساخت و بر نسل آینده حکمرانی خواهد کرد» (2). تاریخ این گفته را تأیید کرده است. با وجود این، مبالغه آمیز است که پیروزی افکار اسمیت را تنها مربوط به تأثیر کتابش بدانیم. پیش آمد وقایع نیز در آن سهم بسزائی داشته است.
همچنانکه آقای مانتو در کتاب «انقلاب صنعتی» خود تشخیص داده است: «آنچه بطلان و بی اعتباری اقتصاد سیاسی قدیم را مسلم می ساخت و در ویرانی آن شتاب می کرد جنگ امریکا بود نه نوشته های آدام اسمیت» (3). جدا شدن مستعمرات امریکا از انگلستان دو نکته را بطور قطع ثابت کرد اول، خطر نظام استعماری موجود که غنی ترین و آبادترین مستعمرات را نیز به شورش وا می داشت؛ دوم، بی فایده بودن سیاست حمایت اقتصادی، زیرا تجارت و مبادلات انگلستان با امریکا پس از پایان جنگ های استقلاب به مراتب وسیع تر و شکوفان تر از گذشته شد. ژان باتیست سی نیز در 1803 نوشت: «از دست دادن مستعمرات امریکای شمالی برای انگلستان متضمن سودی عظیم بود. در هیچ جا کسی را ندیده ام که منکر این حقیقت باشد» (4). اندکی بعد وقایع و اوضاع و احوالی دیگر ممد آثار جنگ های امریکا گردید. از آن جمله پس از پایان جنگ های ناپلئونی، کارخانه داران انگلستان که دارای صنایع مجهزی بودند برای فروش محصولات صنعتی خود احتیاج فوری به بازار فروش داشتند و معتقد بودند که بالا بودن قیمت گندم در نتیجه ی سیاست حمایت کشاورزی باعث گرانی دستمزد کارگران می شود و این دو دلیل خود کافی بود که همگی پایین آوردن سدهای گمرکی را تقاضا کنند.
بدین ترتیب می توان گفت که حوادث زمان عقاید و افکار اسمیت را درباره ی تجارت خارجی رواج داده است. نسبت به نظریه های تجارت داخلی او هم اثر مساعدت زمان کمتر نبود. انقلاب فرانسه که رویه ی اقتصادی آن اکثراً ملهم از نظریات فیزیوکراتها بود با قدرت عظیم خود گسترش وسیعی به همه ی اصول آزادی داد و تأثیر آن در تمام قاره ی اروپا محسوس بود. حتی در انگلستان که نفوذ آن کمتر احساس می شد همه چیز در جهت آزادی سیر می کرد. پیت که می خواست ایرلاند را از ممنوعیت های اقتصادی دیرین نجات بخشد، با قانون اتحاد 1803 بر اجرای این نیت توفیق یافت. مقررات اساسنامه ی الیزابت راجع به شاگردی و کارآموزی و مدت کار و تعیین و تثبیت مزدها بوسیله ی دادرسان صلح، به تدریج که نصایح بزرگ توسعه می یافت، بیشتر مزاحم و دست و پاگیر به نظر می رسید. همه ی تاریخ نویسان انقلاب صنعتی کشمکش هائی را که در این زمینه بین کارگران و کارفرمایان به وجود آمده بود شرح داده اند. کارگران با نومیدی تمام به مقررات کهن متوسل می شدند و آن ها را وسیله ی حمایتی در برابر تغییرات فوق العاده سریع زمان می دانستند. کارفرمایان برعکس هر نوع مانع و محدودیت را چه برای استخدام کارگران و چه راجع به انتظامات داخلی کارگاه رد می کردند و می خواستند دستمزدهای مطابق با منافع خود به کارگران بپردازند و از ماشین های خویش حداکثر استفاده را بکنند و ساعات کار روزانه را هر چه ممکن باشد طویل تر کنند. بر اثر ضربات پی در پی آنان اساسنامه ی کهن شاگردی اندک اندک خرد و متلاشی می شود و پارلمان یک به یک مقررات آن را نسخ می کند و آخرین آثار آن در 1814 برای همیشه محو و زایل می گردد.
اسمیت این اوضاع و احوال را پیش بینی نکرده بود. او برای خوش آمد «بازرگانی و کارخانه داران» ننوشته بود، برعکس او پیوسته روحیه ی انحصارطلبی آنان را برملا ساخته بود، ولی جریان روزگار و تحول زمان اینک آنان را بهترین متحدین او ساخته است. کتاب اوست که دلایل و براهین در اختیار آنان قرار می دهد. شهرت و اعتبار اوست که سند تقاضای آنان واقع می شود.
از طرف دیگر، اشتهار اسمیت و نفوذ کلام او پیوسته بیشتر می شد. از همان آغاز انتشار کتاب ثروت ملل اشخاصی مانند هیوم و گیبون (5) مورخ، تحسین و تکریم خود را نسبت به تألیف نوین به نویسنده ی آن و یا دوستان او ابراز می داشت. در سال بعد نخست وزیر وقت انگلستان لردنورث (6) از نظریات اسمیت برای برقراری مالیات های جدید که مورد نیازش بود، مالیات بر خانه های مسکونی و مالیات بر آبجو، استفاده کرد. شاگرد و پیرو مشهورتری که برای اسمیت پیدا شد پیت بود (7). او که در تاریخ انتشار کتاب ثروت ملل دانشجوئی بیش نبود و پس از آن همواره خود را شاگرد اسمیت می خواند پس از آن که به مقام وزارت رسید کوشید که نظریات استاد را به موقع اجرا بگذارد: اولین قرارداد تجارتی آزاد منشانه، قرارداد ایدن (8) 1786، را با فرانسه او امضاء کرد. وقتی که اسمیت در سال 1787 به لندن آمد، پیت مکرر با او ملاقات کرد و درباره ی طرح های مالی و اقتصادی خویش با او مشورت نمود. معروف است که اسمیت در یکی از مجالس خود گفته بود: «چه مرد فوق العاده ای است این پیت! عقاید و نظریه های مرا بهتر از خود من درک می کند».
در همان زمان که اسمیت نامی ترین رجال عمر خویش را تسخیر می کرد، کتابش نیز اندک اندک در جامعه ی بزرگ مردم شهرت و اعتبار می یافت. پس از چاپ اول چهار بار دیگر در حیات مؤلف تجدید طبع شد (9) که فقط در چاپ سوم 1784 آن تغییرات و اضافات مهمی نسبت به چاپ اول دیده می شود. پس از مرگ اسمیت (1790) تا آخر قرن سه بار دیگر نیز (10) به چاپ رسید. در قاره ی اروپا هم به همین ترتیب انتشار آن قرین کامیابی گردید. در فرانسه قبلاً اسمیت را به سبب تألیف دیگرش (نظریه ی احساسات اخلاقی) می شناختند. اولین بار که در این کشور اسمی از کتاب ثروت ملل برده شده در سال 1777 بود که در شماره ی فوریه نشریه ی موسوم به «روزنامه ی دانشمندان» شرحی راجع به آن انتشار یافت. در این شرح پس از چند سطری تحلیل از مزایای کتاب مذکور این نظریه ی عجیب اظهار شده بود: «تنی چند از فضلای ما که این کتاب را خوانده اند بر این عقیده اند که برای ترجمه به زبان ما مناسب نیست. از آن جمله می گویند به دلیل عدم اطمینان از فروش آن کسی مخارج چاپ را بر عهده نمی گیرد و به طریق اولی ناشرین هم برای چاپ آن حاضر نخواهد شد، با وجود این معتقدند که کتاب سرشار از نظریه ها و راهنمایی هایی است که محاسن آنها بیش از غرابت آنها است و حتی سیاستمداران هم می توانند از آن استفاده بکنند»، ولی علی رغم عقیده ی «فضلای ما» پی در پی در فرانسه و کشورهای دیگر اروپا، ترجمه های متعدد از آن صورت گرفت. تنها در فرانسه در مدتی کمتر از بیست سال، بین سال های 1779 تا 1802 چهار نفر به ترجمه ی آن پرداختند و همین نکته توجه فوق العاده ی مردم را به این کتاب ثابت می کند. در حقیقت کمتر کتابی یافت می شود که به توفیقی چنین کامل و چنین عمومی نایل شده باشد (11)؛ مع الوصف عقاید اسمیت بدانسان که طرفدارانش متوقع بودند پیشرفت سریع نداشت و دلیل آن را به بدی ترتیب مباحث کتاب نسبت می دادند. این ایراد از همان ابتدا بر کتاب ثروت ملل وارد شده است. وحدت و یکپارچگی داخلی آن قوی و محکم است، ولی ظاهراً اسمیت توجهی به جالب بودن صورت خارجی آن نداشته است. به همین جهت برای درک وحدت آن سعی و زحمت زیاد لازم است. اسمیت احیاناً خواسته است، همانطور که خود می گوید، «نطق و سخنرانی» به بیان خویش بدهد. گاهی کلامش به صورت ساده ی مباحثه و گفتگو است. عقاید و اندیشه های کلی که زبده و چکیده ی افکار او است، مثل آن که آناً در ذهنش پیدا شده باشند غالباً در اواسط و یا اواخر فصول ظاهر می شوند و مانند نتایجی به نظر می رسند که ناگهان از مطالب گذشته حاصل شده باشند. از طرف دیگر بعضی از مسائل مانند پول در سراسر کتاب پراکنده است و بیش از ده بار راجع به آن صحبت می شود. هیوم از همان ژانویه ی 1776 شک و تردید خود را درباره ی مقبولیت عامه یافتن کتاب به مؤلفه آن اظهار داشته بود، زیرا به عقیده ی وی «قرائت آن محتاج به دقت و تأمل زیاد است» (12). سارتوریوس (13) در 1794، کندی پیشرفت اندیشه های کتاب ثروت ملل را در آلمان مربوط به اشکال قرائت آن می دانست. ژرمن گارنیه مترجم فرانسوی برای تسهیل مطالعه ی آن فهرست تحلیلی خاصی در مقدمه ی ترجمه ی خود ترتیب داده بود. همگان متفق القول بودند که کتاب اسمیت محکم و قوی است، ولی بد تألیف گردیده و درک آن مشکل و مباحث آن در بعضی موارد مبهم و تردیدآمیز است. ژان باتیست سی که راجع به آن می گفت «جهانی است نامنظم از افکار صحیح درهم و برهم با معارف قطعی و مسلم» (14)، بطور خلاصه عقیده ی همه ی خوانندگان را بیان می کرد.
***
برای پیروزی کامل خویش، لااقل در قاره ی اروپا، اسمیت احتیاج به شارحی داشت که بتواند عقاید و آراء او را «در مجموعه ی واحدی با اسلوب صحیح تنظیم نماید» (15) و از حشو و زاید بپیراید. اجرای این وظیفه را ژان باتیست سی بر عهده گرفت و این فضیلت علاوه بر فضایل دیگر به او تعلق یافت (و چنانکه خواهیم دید منحصر به همین نیست) که اندیشه های دانشمند بزرگ اسکاتلندی را با دادن صورت مدرسی به آنها در کشورهای قاره ی اروپا رواج دهد. و این از عجایب اتفاق است که باید یک نفر فرانسوی اولین مکتب اقتصادشناسان فرانسه را بی اعتبار سازد و کامل ترین بسط و انتشار را برای مکتب انگلیسی تسهیل کند.
ژان باتیست سی (16) در 1789 بیست و سه سال داشت و منشی کلاویر (17) وزیر مالیه ی آینده فرانسه در 1792 بود که در آن زمان یک شرکت بیمه را اداره می کرد. سی در نزد او نسخه ای از کتاب ثروت ملل را یافت که کلاویر غالباً آن را مطالعه می نمود. و چند صفحه از آن را خواند و فوراً یک نسخه از آن را وارد کرد. اثر این کتاب در وی چنان عمیق بود که می گفت: «هر کس آن را بخواند می فهمد که قبل از اسمیت علم اقتصاد وجود نداشته است» (18). چهارده سال بعد کتاب اقتصاد سیاسی او انتشار یافت و فوراً با استقبال عظیم مواجه گردید. چاپ دوم آن نیز اگر کنسول اول فرانسه «ناپلیون» از آن جلوگیری نکرده بود به زودی صورت می گرفت. ناپلیون از آزاد منشی سی که حاضر نمی شد خود را ترجمان نظریات و نقشه های مالی او قرار بدهد ناراضی بود. علاوه بر این که او از عضویت تریبونا محروم کرد، انتشار کتاب او را نیز ممنوع داشت. سی ناچار برای چاپ دوم کتاب خویش تا 1814 صبر کرد. از آن پس به سرعت و پشت سر هم چاپ های متعدد از آن در 1817 و 1819 و 1826 صورت می گیرد و به بسیاری از زبان ها ترجمه می شود. شهرت و نفوذ سی پیوسته گسترش می یابد و در تمام اروپا سرشناس می گردد و از مجرای او اندیشه های اسمیت واضح و روشن شده و نظام منطقی یافته و مجتمع در چند اصل کلی که نتایج خود به خود از آنها استنتاج می شود اندک اندک افکار نفوس روشنفکر را مسخر می سازد.
با وصف این دور از عدالت است که ژان باتیست سی را فقط ناشر افکار اسمیت بدانیم، او خود با دلیری و فروتنی آنچه را به استادش مدیون بوده آشکارا بیان می کند و در هر قدم اسم او را تکرار می نماید. ولی وی به تکرار عقاید اسمیت اکتفا نمی کند، بلکه خود مجدداً درباره ی آنها می اندیشد، و در بین آنها انتخاب به عمل می آورد و آن ها را با شرح و بیان تازه ای روشن می سازد. از میان راه های مختلف که افکار اسمیت در آن متشتت است، دانشمند فرانسوی گاهی که جسارت انتخاب را ندارد از آن ها که به بیراهه منتهی می گردد پرهیز می کند و در راهی سلوک می کند که به مقصد برساند و آن را برای اخلاقش چنان واضح و روشن ترسیم می کند که دیگر بیم گم شدن در آن نباشد. بدین ترتیب او افکار و اندیشه های استاد خود را از یک نوع صافی می گذارند و در عین حال به آنها رنگی مخصوص می زند که برای مدتی طولانی اصالت خاصی به دانش اقتصاد فرانسه می دهد و آن را از علم اقتصاد انگلستان که در همان زمان مالتوس و ریکاردو جهت تازه ای به آن می دادند ممتاز می سازد.

پی نوشت ها :

1- Garnier، دیباچه ی ترجمه ی چاپ 1821، صفحه ی LXIX.
2- J. Rae، کتاب «زندگانی اسمیت»، صفحه ی 103، گوینده ی این جمله ی مشهور معلوم نیست.
3- Mantoux کتاب La Révolution industrielle، صفحه ی 83- آقای هاله وی (Halévy) همین عقیده را در کتاب «جوانی بنتام» (Ka Jeunesse de Bentham) اظهار داشته است (صفحه ی 193، پاریس 1901).
4- ژان باتیست سی، کتاب علم اقتصاد،‌ چاپ اول، صفحه ی 240.
5- Edward Gibbon مورخ نامی انگلیسی (1794-1737) مؤلف کتاب انحطاط و سقوط امپراطوری رم (مترجم).
6- Lord North
7- WilIiam pitt سیاستمدار معروف انگلیسی (1806-1759).
8- Eden، نام این قرارداد منسوب به لردایدن سیاستمدار انگلستان است.
9- در سالهای 1778 و 1784 و 1786 و 1789.
10- در سالهای 1791 و 1793 و 1796.
11- در آلمان به سال 1796 پروفسور گراوس راجع به آن نوشته بود «پس از انجیل برای هیچ کتابی مقدر نشده است که بیشتر از این کتاب- پس از آنکه آن را بهتر شناختند- مولد آثار خیر باشد» (JRae. صفحه ی 360). در ابتدای قرن نوزدهم نفوذ آن در این کشور قاطع بود. تمام رجال دولت که در پیرامون اشتین (سیاستمدار معروف آلمان) در کار تهیه و اجرای اصلاحات عظیمی بودند که پروس نوین از آن بوجود می آمد پیرو افکار اسمیت بودند. تعرفه ی گمرکی سال 1821 پروس اولین تعرفه ی گمرکی اروپائی است که با قصد و نیت عقاید و اندیشه های اسمیت را به موقع اجراء گذارده است- رجوع شود به:
Roscher, Geschichte der NationaloKonomik in Deutschland
12- نامه های دیوید هیوم،‌ چاپ I.Y.T.Greig، اوکسفورد 1932، جلد دوم، صفحه ی 311
13- Sartorius
14- پیشگفتار کتاب اقتصاد سیاسی ژان باتیست سی، چاپ اول، صفحه ی VI (این جمله در چاپ ششم حذف شده است).
15- پیشگفتار کتاب اقتصاد سیاسی،‌ چاپ اول صفحه ی XXXIII.
16- ژان باتیست سی (J.B.Say) روز 5 ژانویه ی 1767 در شهر لیون بدنیا آمد. پس از سفری به انگلستان به استخدام یک شرکت بیمه درآمد. در جنگ های 1792 بعنوان داوطلب شرکت کرد. سپس از 1794 تا 1799 نشریه ای به نام «مجله ی فلسفی، ادبی و سیاسی از طرف یک انجمن جموریخواه» دایر نمود. در 1799 به عضویت مجلس تریبونای فرانسه منصوب گردید. چون در چاپ دوم کتاب خویش حاضر نشد از نقشه های مالی کنسول اول پشتیبانی نماید از عضویت تریبونا محروم گردید و به جبران آن ریاست اداره ای به او پیشنهاد شد که از قبول آن خودداری کرد و در قصبه ی اوشی لوهسدن Auchy-Ie-Hesdins از توابع پادوکاله کارخانه ی ریسندگی دایر نمود. در 1813 سرمایه ی خود را به پول نقد تبدیل کرد و به پاریس برگشت و در 1814 چاپ دوم کتاب خود را انتشار داد. در 1816 در مدرسه ی آتنه پاریس، درس علم اقتصاد را بوجود آورد که احتمالاً اولین تدریس رسمی این علم در فرانسه بود. در 1817 کتاب دیگری به نام اصول الدین علم اقتصاد "Catéchisme d'économie Politique " منتشر نمود. در 1819 حکومت رستوراسیون فرانسه درس جدیدی برای او ایجاد کرد به نام اقتصاد صنعتی (اسم اقتصاد سیاسی و خطرناک بنظر می رسید) بالاخره در 1830 در مدرسه ی عالی کلژدوفرانس (Collègc de France) بسمت استادی علم اقتصاد منصوب گردید. در سالهای 1828 و 1829 درس های خود را به صورت جامعی بنام «دروس جامع علم اقتصاد» (Cours complet d'économie politique) منتشر کرده و در 1832 فوت نمود.
17- Clavières
18- از نامه ی او به لویی سی (Louis Say) در 1838. مجموعه ی «آثار پراکنده ی» وی، صفحه ی 515.

منبع: ژید، شارل؛ ریست شارل؛ (1380)، تاریخ عقاید اقتصادی(جلد اول)، ترجمه ی کریم سنجانی، تهران، دانشگاه تهران مؤسسه انتشارات و چاپ، چاپ چهارم.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.