1. نجات از سرگردانی و بی پناهی:
انسانی که ازدواج نکرده، همانند کبوتر بی آشیانه و تنهاست که با ازدواج، آشیانه، شریک زندگی، مونس، محرم راز و غمخوار خویش را به دست می آورد.
2. تکامل اجتماعی:
هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست و پیوسته برای جبران کمبودهایش تلاش می کند. جوان در پی رسیدن به استقلال فکری خود، به سوی ازدواج سوق داده می شود و با گزینش همسری مناسب و شایسته، زمینه ی رشد و تکامل خویش را فراهم می کند.خداوند زن و مرد را به گونه ای آفریده است که از نظر روحی و جسمی به هم وابسته اند و با قرار گرفتن در کنار یکدیگر از برخی نقص ها و خامی ها عبور می کنند و شخصیت خویش را تکامل بخشیده و مسئولیت پذیر و اجتماعی می گردند.(2)
3. ارضای غریزه ی جنسی:
غریزه جنسی در وجود انسان، بسیار نیرومند و ارزنده است که در صورت قرار گرفتن در مسیر شرعی و صحیح خود، موجب رشد و تعالی روحی و نشاط درونی انسان می شود؛ از این رو، هر فردی، نیازمند همسری است که در محیطی امن و آرام، در هنگام نیاز، از وجودش بهره گیرد و لذّت ببرد. ارضای درستِ غریزه ی جنسی یک نیاز طبیعی است که باید به آن پاسخ داده شود وگرنه ممکن است، پی آمدهای منفی داشته باشد. کسانی که از ازدواج کردن امتناع می ورزند، اغلب، دچار بیماری های روانی و جسمانی می گردند.
4. تداوم نسل:
ثمره ی ازدواج، وجود فرزند است که باعث تحکیم خانواده و آرامش و دلگرمی زن و شوهر می شود؛ از این رو، در قرآن و روایات اسلامی، درباره ی ازدواج تأکید فراوان شده است.
قرآن کریم، ازدواج را زمینه ای برای انس و الفت بین زن و مرد می داند و می فرماید:
«و از آیات خدا این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا با آنان انس بگیرید».(3)
پیامبر اکرم(ص) ازدواج را محبوب ترین بنیان اسلام برمی شمرد و می فرماید:
«در اسلام، بنایی گذاشته نشده است که نزد خدا محبوب تر و بهتر از ازدواج باشد».(4)
همچنین آن حضرت همسر شایسته را بهترین سود می دانند و ارتباط عاطفی با همسر را موجب شادمانی طرفین بیان می کنند و می فرمایند:
«هیچ مسلمانی، فایده ای به دست نیاورد که بهتر از همسر شایسته باشد؛ همسری که وقتی به او نگاه می کند، شادمانش می گرداند».(5)
آنچه گذشت، برخی آثار و فواید ازدواج بود؛ البته، مقام انسان والاتر از این هاست و انسان آمده است، با علم و عمل صالح و اخلاق نیک، نفس خویش را پرورش دهد و در راه کمال گام بردارد تا به مقام قرب نائل آید. آری! هدف اصلی و اساسی ازدواج، برای یک فرد مسلمان، دوری از گناهان و کسب تقواست تا اعمال و اخلاقش کامل شود و در نهایت، به مقام والای انسانیت و قرب الاهی نائل گردد؛ از این رو، وجود همسری مؤمن و شایسته، برای رسیدن به چنین هدف مهمی ضرورت دارد.
دو انسان مؤمن، که با ازدواج، تشکیل خانواده می دهند، از انس و محبّت و آرامش و کامیابی های مشروع جنسی برخوردار می شوند و در نتیجه، از انحراف ها در امان می مانند؛ از این رو، پیشوایان معصوم(ع) درباره ی ازدواج، بسیار تأکید نموده اند، تا جایی که پیامبر(ص) فرمود:
«هر کس ازدواج کند، نصف دینش را به دست آورده است».(6)
فلسفه سرپرستی شوهر بر خانواده
خانواده به عنوان نخستین و بنیادی ترین تشکّل در جامعه، به مسؤول و سرپرست نیاز دارد. هر تشکّل و اجتماعی که مقام مسؤول یا سرپرست نداشته باشد، به نابسامانی و هرج و مرج کشیده می شود. اینک، باید بررسی کرد که مسؤولیت و ریاست خانواده بر عهده ی کدامیک از ارکان خانه (مرد یا زن و یا هر دو) گذاشته شود؟بی تردید، رهبری و سرپرستی دسته جمعی، که زن و مرد با هم آن را بر عهده بگیرند، مفهومی ندارد، بلکه، در واقع، به معنای فقدان مسؤول و سرپرست است و به تجربه ثابت شده که وجود و سرپرست در یک سازمان، از نداشتن رییس زیان بخش تر است و در کشوری که دو فرمانروای مستقل حکومت دارند، همیشه هرج و مرج و بی نظمی حاکم فرماست؛ بنابراین، راه نخست، صحیح نیست و باید ریاست امور خانواده را به عهده ی مرد یا زن گذاشت. از آن جهت که مرد از نظر ساختمان جسمی و روحی برای پذیرش چنین مسؤولیت خطیری، بیشتر آمادگی دارد، این وظیفه، بر عهده ی او گذاشته شده است.
مؤیّد این نظریه (سرپرستی مرد در خانه) تصدیق دانشمندان و کارشناسان باتجربه است که می گویند: زن از نظر عواطف، بر مرد و مرد از نظر فکر و اندیشه بر زن برتری دارد و چون در اداره ی امور به نیروی تعقّل و تفکّر بیش تر احتیاج است، عقل سلیم حکم می کند که بار سنگین و پرمسؤولیت اداره ی خانواده بر عهده ی مرد باشد.
به تصریح قرآن، مقام سرپرستی باید به مرد داده شود. این موقعیت به دلیل وجود ویژگی های مرد است؛ مانند ترجیح قدرت تفکّر او بر نیروی عاطفه و احساسات؛ [چرا که زن از نیروی عواطف بیش تر بهره مند است] و داشتن بنْیه و نیروی جسمی بیش تر، که با قدرت تفکّر بتواند، بیندیشد و طرح و نقشه بریزد و با توان بدنی و جسمی از حریم خانواده دفاع کند.
ریاست شوهر، در مسائلی که به اداره ی خانواده مربوط است، هم شرعی است و هم قانونی. بر اساس ماده 1102 قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، پس از انعقاد قرارداد نکاح، هر یک از زوجین، حقوق و تکالیفی در برابر یکدیگر پیدا خواهند نمود.
مادّه ی 1105 قانون مدنی، به صراحت، ریاست بر خانواده را از ویژگی ها و مسؤولیت های شوهر بیان کرده است.(7)
همان گونه که گفته شد قرآن کریم نیز به صراحت، سرپرستی خانواده را از خصایص شوهر دانسته است:
(الرِّجال قَوّامونَ عَلَی النِّساء بما فَضَّلَ الله بَعضَهم عَلی بَعضٍ وَبِما أَنفَقوا من أَموالِهِم)(8)
مردان، سرپرست زنان هستند، به جهت برتری هایی که خداوند، برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به سبب نفقه ای که از اموالشان به زنان می پردازند.
خداوند متعال، در آیه ی فوق، حق ریاست و سرپرستی و تدبیر امور خانواده را به دلیل برتری های طبیعی جنس مرد، به او سپرده و در مقابل، مرد مکلّف شده است که مخارج و هزینه ی زندگی مشترک را تأمین نماید. آیه ی یاد شده، بعد از آن که اصل سرپرستی و ریاست شوهر را بیان می کند، به حکمت و علّت این امتیاز اشاره می کند و می فرماید:
(بِما فَضَّلَ الله بَعضَهُم عَلی بَعضٍ)(9)
این سرپرستی، به خاطر تفاوت هایی است که خداوند از نظر آفرینش و روی مصلحت نوع بشر میان آنان قرار داده است.(10)
بلافاصله در برابر چنین حقّی، تکلیفی را به عهده ی شوهر قرار می دهد و می فرماید:
(وَبِما أَنفَقُوا مِن أَموالِهِم)(11)
این سرپرستی، به خاطر تعهداتی است که مردان درباره انفاق کردن و پرداخت های مالی در برابر زنان و خانواده به عهده دارند.
باید توجّه داشت که برتری جنس مرد بر زن در ریاست و اداره خانواده از جهت انسانی و اجتماعی او نیست، بلکه بر اساس مصلحت اجتماعی و از باب ویژگی های طبیعی و فطری اوست.
البته ایفای این نقش و انجام این وظیفه ی مهم، تنها با حکومت بر دل میسّر است؛ تسلّط بر جسم به تنهایی کافی نیست؛ زیرا، زور جسم و بازو پایدار نیست.
اگر حکومت بر دل ها باشد، فرمانبری حتمی است؛ در این صورت، توسّل به زور و خشونت ضرورت پیدا نمی کند و محیط خانه، به زورگویی و بدرفتاری تبدیل نمی گردد.
دلیل سرپرستی مردان در این آیه، وجود عنصر عقلانیّت در مردان و عاطفه در زنان است. کارهای تعقّلی، وظیفه ی مردان و امور عاطفی، بر دوش زنان است.
وظایف خانه داری، همسرداری و مادری، به عاطفه ای قوی نیاز دارد که زن دارای این ویژگی ارزنده و مهم است.
در این باره حضرت علی(ع) فرموده اند:
«وَ لا تمَلّکَ المَرأَهَ مِن اَمرِها ما جاوَزَ نَفسَها فَانَّ المَرأَهَ رَیحانَهٌ لَیسَت بقَهرَمانَه»(12)
کاری را که فراتر از توانایی زن است، به او وامگذار؛ زیرا، زن، چونان شاخه گل است، نه مدیر و مسئول.
مرد، وجودی تعقّلی دارد و برای کارهای سنگین اجتماعی آفریده شده است و زن، مانند گل است که طراوت آن، تحمّل آفتاب سوزان، باد و طوفان را ندارد؛ از همین روست که خداوند، مسؤولیت تأمین مخارج خانواده را به مرد که موجودی سخت کوش است سپرده است.
محدوده ی سرپرستی شوهر
سرپرستی شوهر بر خانواده، به هیچ وجه، استبداد یا تحکّم و یا به خیال بعضی، اختیار مالکانه نیست، که زن اسیر مرد باشد و مرد هر طول که خواست، با او رفتار کند.ریاست مرد بر زن، به این معنا نیست که آزادی را از زن سلب بنماید و استقلال او را در حفظ حقوق فردی و اجتماعی اش از بین ببرد، بلکه، یک حاکمیت حکیمانه ی اداری است.
از این رو، زنان، تا آن حد، به اطاعت از شوهر موظّفند که به حقوق همسران مربوط است؛ حتّی وظیفه ی رسیدگی به کارهای شخصی شوهر، اعم از تهیه ی غذا، شستن لباس و... نیز برعهده ی آنان نیست، بلکه در امور شخصی زن، شوهر موظّف است (در صورت متعارف بودن با شأن زن)، برای او خادم بگیرد و هرگز مردان، حق دخالت در اموال و درآمدهای اقتصادی زن را ندارند.
بنابراین، موضوع ریاست شوهر و اطاعت زن از او، به خروج زن از منزل و به مواردی که خروج او با حقوق شوهر منافات داشته باشد محدود می شود.
حقوق شوهر
ازدواج، پیمانی مقدس، میان مرد و زن است که هر یک، با اجرای صیغه ی عقد، حقوقی نسبت به یکدیگر پیدا می کنند. مهم ترین حقوق شوهر بر زن عبارتست از:الف) اطاعت:
آفریننده دانا و توانا، با ظراف و حکمت، سرپرستی و مدیریت کانون خانواده را به مرد سپرده است و زن، باید، در امور زندگی پیرو شوهر باشد و خواسته های مشروع او را جامه ی عمل بپوشاند.پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرمایند:
«کلّ امرَأَهٍ صالحَهٍ عَبَدَت رَبَّها وَ أَدَّت فَرضَها وَ أَطاعَت زَوجَها دَخَلَت الجَنَّهَ»(13)
هر زن شایسته ای که عبادت خداوند را انجام دهد، احکام واجب خود را به جای آورد و از شوهر خویش نیز اطاعت نماید، وارد بهشت می گردد.
البته، معیار اطاعت زن از شوهر، در محدوده ی شرعیات است؛ یعنی، اگر مردی، زن را به گناه امر کرد، اطاعت از او واجب نیست.
1. آیا اطاعت نکردن زن از شوهر، در غیر مسائل واجب، حرام است؟
«اطاعت زن از شوهر، به حقوق زناشویی و بیرون رفتن از منزل مربوط است و در کارهای دیگر، اطاعت بر او واجب نیست، هر چند بهتر است که زن و شوهر، در تمام مسائل با هم تفاهم داشته باشند».(14)2. آیا زن می تواند، در منزل، وظایف خود را انجام ندهد، مثلاً غذا نپزد، خانه را مرتب نکند؟ و آیا مرد، می تواند، زن را به انجام امور مجبور نماید؟
«مرد حق ندارد، زن خود را به کار خانه مجبور کند».(15)
«اگر، زن، کارهای خانه را انجام دهد، باید با میل، و رضایتش باشد، البته، تقسیم کار، بر اساس رضایت طرفین، کار بسیار خوبی است».(16)
3. در صورتی که مرد، با رفتن زنش به دانشگاه، اداره و هر محیط دیگر مخالف باشد، زن شرعاً، چه وظیفه ای دارد؟
«باید، رضایت شوهر را جلب کند، مگر این که در عقد ازدواج شرط کرده باشد».(17)
4. اگر زنی، قبل از عقد با شوهرش، توافق کند که بعد از ازدواج تحصیل یا کار کند، ولی، بعد از ازدواج، شوهرش با این کار مخالفت کند، آیا واجب است، زن از شوهر اطاعت کند؟
«اگر در عقد نکاح شرط کند، و یا بر اساس آن باشد، شوهر نمی تواند، مخالفت کند».(18)
ب) تمکین:
تمکین، یعنی آمادگی زن در برابر کامجویی های مشروع شوهر.زنی که عقد دائم شده، باید، خود را برای هر لذّتی که شوهر می خواهد، تسلیم کند و بدون عذر شرعی، از نزدیکی کردن او جلوگیری نکند.(19)
تمکین زن در برابر شوهر، به اندازه ای مهم است که رسول خدا(ص) به زنان مسلمان فرمود:
«لاتَطوَلنَّ صَلاتَکُنُّ لِتمنَعنَ اَزواجَکُنّ»(20)
نمازتان را طولانی نکنید تا مانع کامیابی شوهرانتان شوید.
همچنین، بر زن لازم است، آنچه مایه ی تنفّر شوهر و مانع لذت جویی اوست، از خود دور کند و طبق خواست شوهر، خود را نظیف و آرایش نماید.(21)
زنی، خدمت پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: «ای رسول خدا، حق شوهر بر زن چیست» فرمود: «زیاد است» عرض کرد: «اندکی را به من بگویید.» فرمود: «زن، باید، خود را به بهترین بوهای خوش معطّر کند و زیباترین لباسش را بپوشد و خود را به بهترین زینتی که دارد، بیاراید و هر صبح و شام خود را به شوهر عرضه کند!»(22)
1. روابط خانم با نامزدش چگونه باید باشد؟ آیا باید به تمام خواسته های او پاسخ مثبت دهد؟
«قبل از اجرای صیغه ی عقد، نامحرم است؛ امّا، وقتی، صیغه ی شرعی بین زن و شوهر خوانده شد، وظایفی که از نظر شرع، برای هر یک از طرفین تعیین شده و در رساله های عملیه بیان گردیده، مترتب می شود، هر چند هنوز مراسم رسمی عروسی انجام نشده باشد. در این صورت، طرفین می توانند، هر گونه لذّتی از یکدیگر ببرند، البته، خوب است، آن مقدار از روابط که عرفاً و طبق رسوم، به بعد از عروسی موکول شده، رعایت شود».(23)ج) بیرون رفتن از خانه، با اجازه ی شوهر:
زن، نباید، بدون اجازه ی شوهر از منزل خارج گردد، هر چند، برای دیدار بستگان خود باشد. پیامبر(ص) از این که زن، بدون اجازه ی شوهرش از منزل خارج شود، نهی فرمود است و اگر بدون اجازه ی شوهر خارج شود تا زمانی که برمی گردد، فرشتگان، جنّ و انس او را، لعن خواهند کرد!(24)امّا در سه مورد، زن می تواند، بدون اجازه ی شوهر، از خانه خارج شود و شوهر هم حق ندارد او را منع کند.
1. خارج شدن از منزل، برای یادگیری مسائل ضروری دین.
2. مسافرت حج، در صورت استطاعت.
3. خارج شدن از منزل، برای پرداخت بدهی در صورتی که بدون خروج از منزل امکان پرداخت نباشد.
1. آیا زن، می تواند، بدون اجازه ی شوهر، به مسجد، نماز جمعه، یا به طور کلّی به مجالس مذهبی برود؟
«اگر فراگرفتن احکام شرعی، بر خارج شدن از خانه متوقف باشد می تواند، از خانه خارج شود».(25)2. اگر مردی، برای انتقام گرفتن از زن خود، به او اجازه ی خروج از منزل را ندهد، آیا زن باید اطاعت کند؟
«انتقام گرفتن مرد از همسر خود، مناسب اخلاق اسلامی نیست؛ ولی، اگر، به هر جهت اجازه ی خروج نداد، بر زن واجب است که اطاعت کند».3. آیا زن، بدون اجازه ی شوهرش، می تواند در نماز جمعه، دعای کمیل، و... شرکت کند؟
«خروج زن از منزل، در غیر واجبات، مانند حج و مراجعه به پزشک، به اجازه ی شوهر متوقف است؛ مگر، در مواردی که اگر به مجالس دینی و مساجد نرود، از اسلام دور می ماند و تعالیم لازم اسلامی را فرا نمی گیرد، در چنین شرایطی، شرکت در مراسم مزبور، برای بانوان مانعی ندارد، هر چند شوهر راضی نباشد».(26)د) حفظ ناموس و اموال شوهر:
بر زن واجب است همواره و به ویژه در غیاب شوهر مال و آبرو حیثیت او را حفظ نماید و خیانت در اموال و اسرار او ننماید.(27)1. آیا زن، می تواند، اسرار و مسائل خانوادگی خود و شوهرش را برای دیگران تعریف کند؟
«افشای اسرار مؤمن جایز نیست».2. برپا کردن مهمانی یا مجلس جشن، بدون اجازه ی شوهر، در منزل برای زن چه حکمی دارد؟ و اگر مرد، راضی نباشد، چه حکمی دارد؟
«بدون اجازه ی شوهر جایز نیست، مگر رضایت او احراز شود».(28)3. آیا نذر زن، بدون اذن شوهر صحیح است؟
«نذر زن بدون اذن شوهر باطل است».(29)رضایت شوهر، یا پدر و مادر؟
دختر، مادامی که در خانه ی پدر و مادرش زندگی می کند، باید رضایت آنان را فراهم سازد؛ ولی، وقتی، پیمان زناشویی را امضا کرد و به خانه ی شوهر قدم نهاد، وظیفه اش تغییر می کند. در این جا، باید، شوهرداری کند و رضایت و خشنودی شوهر را بر همه چیز مقدّم بدارد؛ حتّی، در جایی که میان خواسته های پدر و مادر و خواسته های شوهرش تضاد پیدا شد، صلاح او پیروی از شوهر و جلب رضایت اوست، گرچه پدر و مادرش رنجیده شوند؛ زیرا، با جلب رضایت شوهر، رشته ی انس و محبّت که بهترین ضامن بقای عقد زناشویی است، محکم می شود؛ چنانچه، مطابق میل پدر و مادر خود رفتار کند، ممکن است، آن پیمان مقدّس، متزلزل، یا از هم گسیخته شود.حقوق زن
زن، با اجرای صیغه ی عقد، شریک زندگی مرد می شود و از نظر شرع و عرف، حقوقی خاص، به او تعلّق می گیرد. که عبارتست از:الف) مهریه:
هر گونه مال منقول و غیرمنقول، یا حقوق دیگر که از زمان عقد، مرد توافق زن و مرد قرار می گیرد، با اجرای صیغه ی عقد الزام آور می شود و زوج، باید، آن را بپردازد، خواه، زوجه آن را مطالبه کند یا نکند، به شرط این که زوج توانایی پرداخت آن را داشته باشد.(30)•مسأله: «با نخستین عمل زناشویی، پرداخت همه ی مهریه بر مرد واجب می شود».(31)
ب) نفقه:
منظور از نفقه، تأمین مخارج و نیازمندی های مادّی زندگی اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و لوازم زندگی است.- خوراک زن، باید، از نظر کمّی و کیفی به گونه ای باشد که او را سیر کند و موافق طبع او باشد و نیازهای غذایی او را برطرف سازد.
- همین طور، غذای متداول و متعارف بین مردم باشد.
- پوشاک او نیز باید، در حد متعارف همشهری هایش باشد.
- همین طور، زوجه، مستحق مسکنی است که شایسته ی حال او و مانند اوست و این حق را دارد که مسکن مستقل مطالبه کند، خواه ملکی باشد یا اجاره ای، چنان که اثاث منزل نیز باید در حد متعارف برایش فراهم شود.(32)
• مسأله: «اگر شوهر، مخارج زن را به صورت هفتگی یا ماهانه بپردازد و زن آن را خرج نکند، یا صرفه جویی نماید، شوهر حق بازپس گیری آن را ندارد».(33)
- نفقه ی همسر بر نفقه دیگر خویشاوندان مقدّم است و مرد پس از تأمین نیازهای وی، می تواند، به سایر نزدیکان خود انفاق کند.(34)
در صورتی که زن درآمد کافی داشته باشد، آیا شوهر می تواند، از پرداختن نفقه به همسر خود امتناع ورزد؟
نفقه ی زن بر شوهر، واجب است، گرچه زن درآمد کافی داشته باشد.(35)ج) همخوابگی:
مرد مجاز نیست، همسرش را به گونه ای رها کند که معلوم نباشد، آیا شوهر دارد یا ندارد. ضرورت دارد، مرد به قدر لازم به همسرش سرکشی کند و نزد او بماند.• مسأله: «اگر مرد، یک همسر دائمی دارد، بیتوته حدّ معیّنی ندارد؛ ولی، نمی تواند، زن را به حالت معلّقه رها کند و حداقل، بیتوته، بنابر مشهور، هر چهار شب یک بار است».(36) بر مرد، واجب است، دست کم، هر چهار ماه یک بار، با همسر خود آمیزش کند.(37)
د) راهنمایی و ارشاد:
سرپرست خانواده، باید، با تدبیر و اندیشه ی درست، برنامه های کوتاه و بلند مدّت زندگی را برای هدایت و ارشاد خانواده ی خود به کار گیرد. اگر همسر، به نماز، محرم و نامحرم، حلال و حرام، پاکی و نجسی کم اهمیّت است، او را راهنمایی کند.قرآن کریم در این باره می فرماید:
(وَ أمُر اَهلَکَ بِالصَّلوهِ وَ اصطَبِر عَلَیها)(38)
خانواده ی خود را به نماز فرمان بده و بر انجام آن شکیبا باش!
گزینش نماز از میان برنامه های دینی بدان جهت است که، نماز، نماد تدیّن و عبودیت در برابر خداست.
راهنمایی و ارشاد فقط حق زن بر مرد نیست بلکه در واقع از حقوق متقابل است بنابراین اگر زن ببیند، شوهرش دچار انحراف شده و در مسیری نامناسب قرار گرفته است، باید او را از خطر حفظ کند.
آیا مرد، باید، به همسر و سایر زنان وابسته ی خود حسّاسّیت داشته باشد؟ چه اندازه حق دارد، در مسائل شخصی آنان دخالت کند؟
از باب امر به معروف و نهی از منکر، هر مسلمانی نسبت به مسلمان دیگر، وظیفه ی ارشاد و هدایت دارد. این وظیفه، درباره ی نزدیکان و اعضای خانواده سنگین تر است؛ از این رو، اعضای خانواده نسبت به یکدیگر، مسؤولیت تربیتی و حفاظتی ویژه دارند. این، وظیفه ی مسلّمِ اعضای خانواده است که از گمراهی و لغزش یکدیگر، پیشگیری کرده و در این باره حسّاس باشند. همان طور که افراد خانواده، نسبت به سلامت جسمانی یکدیگر حسّاسند، باید، نسبت به سلمات روحی و ایمانی یکدیگر حسّاس باشند، امّا، نخست این که، باید توجّه داشت، این وظیفه، درباره نقض و ترک احکام الاهی است.دوم، این که مطلب پیش گفته، فقط وظیفه ی مرد نسبت به زن نیست، بلکه زن، در برابر مرد و هر فردی نسبت به افراد دیگر خانواده چنین تکلیفی دارد.
سوم این که، در صورت مشاهده ی لغزش، باید، از شیوه های معقول و درست تربیتی در ارشاد فرد مدد جست، نه این که بدون هیچ تدبیری، خشونت را تنها راه حل دانست.
هـ) دفاع از ناموس:
اگر کسی، به قصد تجاوز، به حریم انسان، (همسر یا غیر او) هجوم آورد، دفع او به هر وسیله ی ممکن واجب است، گرچه، به کشته شدن مهاجم بینجامد.همین طور، اگر مهاجم، قصد هتک حرمتِ کم تر از تجاوز را داشته باشد.(39)
- اگر کسی، به ناموس و حریم کسی به قصد نگاه حرام، سرک می کشد واجب است، او را برانند و اگر دست بر نداشت، می توانند، او را کتک بزنند.(40)
- اگر، از فاصله دور، با دوربین، چشم چرانی کند، حکمش مانند آن است که از نزدیک چنین کند و دفعش جایز، بلکه واجب است و اگر صدمه ای بر او وارد شود، مانعی ندارد.(41)
- اگر دفاع از جان و ناموس، جز با یاری جستن از دیگران امکان نداشته باشد، واجب است، از دیگران کمک بخواهد.(42) شوهر، برای حفظ حریم ناموس خود، باید به نکات زیر توجّه نماید:
1. حریم محرم و نامحرم را پاس دارد و از اختلاط محرم و نامحرم جلوگیری نماید.
2. نگذارد، همسرش با لباس ها و آرایش های نامناسب، در برابر نامحرمان ظاهر شود.
3. با هر کسی، معاشرت و ارتباط خانوادگی برقرار نکند، بسا افرادی که با نقاب دوستی، به دنبال ناموس انسان باشند.
4. شوهر، نباید، در برابر بدحجابی و بی قید و بندی همسرش، بی تفاوت باشد. مردِ غیرتمند، هرگز، راضی نمی شود، همسرش بدون پوشش مناسب، در برابر نامحرمان ظاهر شود.
5. محیطی را برای زندگی انتخاب کند که به پاکی و عفت همسرش کمک کند.
6. مسائل ناموسی و شخصی خود را برای دیگران مطرح نسازد.
البته باید توجه داشت که در مراعات نکته های فوق دچار افراط نشویم چون منجر به وسواس و سوءظن به همسرمان و به دیگران می گردد که امری خطرناک است.
حقوق زن بر شوهر چیست؟
بر اساس مطالبی که تاکنون گفته شد حقوق زن بر شوهر عبارت است از:الف) تهیه ی غذا به اندازه ی متعارف.
ب) تهیه ی پوشاک به اندازه ی شأن زن.
ج) تهیه وسایل مورد لزوم خانه.
د) تهیه ی مسکن متناسب با شأن و منزلت اجتماعی زن.(43)
هـ) خوشرویی و خوش رفتاری با زن.
و) تعلیم احکام و مسائل اعتقادی.
ز) دست کم، هر چهار ماه یک بار آمیزش کردن.(44)
ح) بخشیدن اشتباهات زن.(45)
میزان وظیفه ی زن در منزل
زنان، کارهای خانه را، در حدّ توان و با علاقه انجام می دهند، ولی همان گونه که گفته شد، از نظر حقوقی، مرد حق ندارد، زن را به خدمت خانه مجبور کند.(46)اگر چه، رسیدگی به امور منزل، برای زن، در بردارنده ی کمال معنوی است.
پیامبر(ص) فرمود:
«اَیُّما اِمرأهٍ رَفَعَت مِن بیتِ زَوجها شیئاً من مَوضِعِ إِلِی موضع تُریدُ به صَلاحاً نَظَرالله إلَیه و مَن نَظَر الله إلَیه لَم یُعَذِّبه»(47)
هر زنی، برای اصلاح خانه ی شوهرش، کاری انجام دهد، خداوند به او نظر خاص می کند و کسی که خداوند، به او عنایت و نظر داشته باشد، عذابش نمی کند.
آیا مردی که به اشتغال همسر خود راضی بوده و اجازه کار کردن را به او داده، بعد از مشغول شدن زن در جائی، طی همه ی مراحل، می تواند، بگوید راضی نیستم؟
هرگاه، زن، با اجازه ی شوهر، قراردادی با اداره یا مؤسسه ای بسته باشد، آن قرارداد لازم الاجرا می باشد و شوهر حق ممانعت ندارد، ولی، زن، باید حقوق شوهر را نیز رعایت بکند.(48)چگونگی برخورد با شغل مردان
هر کس، شغلی و هر شغل لوازمی دارد: یکی راننده است که بیش تر عمرش را در جاده ها به سر می برد و نمی تواند، مانند افراد دیگر، هر شب به منزل بیاید. یکی پزشک است و کم تر وقت فراغت دارد تا با خانواده اش باشد، یا به تفریح برود. یکی، استاد یا دانشمند و اهل مطالعه است و ناچار است، فرصت های زیاد را مطالعه کند. یکی، شغلش ایجاب می کند که همواره در سفر باشد. یکی مکانیک است و لباس هایش کثیف و بوی روغن می دهد. یکی، کارگر شبانه است و شب ها باید به کارخانه برود و....کم تر شغلی پیدا می شود که به طور کامل بی دردسر باشد و مرد، چاره ای ندارد، جز این که با مشکلات بسازد؛ امّا در این جا، مشکلی دیگر پدید می آید و آن، ناسازگاری و مخالفت خانواده است.
زنان، به طور معمول شوهری را دوست دارند که همیشه در وطن باشد، در آغاز شب به منزل بیاید، اوقات فراغتی داشته باشد که به شب نشینی و گردش و تفریح بروند، شغل نظیف و آبرومند و پُردرآمدی داشته باشد؛ امّا متأسفانه، شغل بسیاری از مردها با خواسته ی همسرانشان سازگار نیست، و برخی مشکلات خانوادگی از همین جا شروع می شود.
راننده ای که چند شبانه روز در بیابان ها زحمت کشیده، با ناراحتی ها و مشکلات گوناگون روبه رو شده، نه خواب کافی داشته و نه خوارک درستی؛ پس از چند شبانه روز با جسم و روانی خسته، وارد منزل می شود تا چند ساعت استراحت کند؛ ولی، هنوز، از راه نرسیده، ابراز ناراحتی خانم شروع می شود: «این، چه زندگی است، ما داریم؟».
مرد بیچاره که پس از این ایراد و بهانه ها و... باید با فکر پریشان و اعصاب خسته، به دنبال رانندگی برود، سرنوشت چنین راننده و مسافرانش معلوم است.
پزشکی که صبح تا نیمه های شب، با ده ها بیمار سروکار داشته و مغز و اعصابش پیوسته مشغول کار بوده، اگر در خانه نیز با ایراد و اعتراض های پی در پی همسرش روبه رو شود، چه حالی پیدا می کند؟ و با چنین اعصاب و روحیه ای چگونه می تواند، طبابت کند؟
کارگری که سراسر روز را زحمت کشیده و شب، برای استراحت، به خانه می آید، اگر با ایراد و بهانه جویی های همسرش روبه رو شود، چگونه می تواند، بار دیگر به دنبال کار برود؟
دانشمندی که کارش مطالعه و تحقیق است، اگر، همسر ناسازگاری داشته باشد که به کارش ایراد بگیرد، چگونه می تواند، موفق گردد؟
در این جاست که زن فهمیده و دانا از زن جاهل و خودخواه تمیز داده می شود.
عروس خانم! ما نمی توانیم، اوضاع جهان را با میل خودمان سازگار کنیم؛ امّا، می توانیم، خودمان را با وضع موجود وفق دهیم. شوهرت برای تهیه ی رزق و روزی ناچار است، شغلی داشته باشد و شغل او نیز لوازمی دارد. شما، می توانید، زندگی خود را با شغل او هماهنگ سازید، به گونه ای که هم او آزادانه به شغل خویش ادامه دهد و هم شما آسوده زندگی کنید. فقط، به فکر خود و آسایش خود نباش! قدری به فکر راحتی شوهرت باش! دانا و فداکار باش! شوهرداری کن! اگر شوهرت راننده است و پس از چند شبانه روز، با اعصاب خسته به خانه می آید، با لب خندان، از وی استقبال کن! مهر و علاقه اظهار کن تا خستگی هایش برطرف گردد. اعتراض های بی مورد نکن و از شغلش ایراد نگیر!
آیا بهتر نیست که خود را با این نوع زندگی عادت دهی و با کمال آسودگی زندگی کنی و هنگامی که شوهرت به خانه آمد، از او استقبال کنی و با سخنان شیرین، به کسب و کار تشویقش کنی و با لب خندان تا در خانه، بدرقه اش نمایی و با خداحافظی گرم، دلشادش سازی؟
اگر چنین کنی، به کسب و کار و خانه و زندگی علاقه مند می گردد، به دنبال خوش گذرانی نمی رود، روحیه اش سالم می ماند، زودتر، به خانه می آید و برای رفاه و آسایش شما بیشتر زحمت می کشد.
اگر شوهرت، یک کارگر شبانه است، برای تأمین مخارج زندگی شما، از استراحت شب چشم پوشی کرده است؛ خود را با این گونه زندگی عادت بده و نارضایتی اظهار نکن.
شغل بانوان
درست است که بر مردان واجب است، مخارج خانواده را تأمین کنند و بانوان شرعاً در این باره مسؤولیتی ندارند امّا، آنان نیز، باید شغل و کاری داشته باشند. در اسلام از فراغت و بیکاری مذمت شده است.امام صادق(ع) می فرماید:
«خداوند متعال، خواب زیاد، و فراغت بسیار را مبغوض می دارد».(49)
در حدیث دیگری می فرماید:
«خواب زیاد، دین و دنیای انسان را ضایع و تلف می کند».(50)
حضرت زهرا(ع) نیز در خانه کار می کرد و زحمت می کشید.(51)
انسان، چه نیازمند باشد، چه نباشد، باید شغل و کاری داشته باشد و عمر خویش را بیهوده هدر ندهد. اگر محتاج بود، درآمدش را صرف خانواده کند و اگر نبود، در امور خیریه و کمک به مستمندان به مصرف برساند. بی کاری، ملال آور، و خسته کننده است و چه بسا، باعث بیماری های روانی، جسمانی و فساد اخلاقی می شود!
بهترین کار، برای بانوان، شوهرداری است که در داخل منزل انجام گیرد.
رسول خدا(ص) می فرماید:
«جهاد زن به این است که خوب شوهرداری کند».(52)
اُمّ سلمه، از رسول خدا(ص) پرسید: «کار کردن زن در خانه، چه اندازه فضیلت دارد؟»
حضرت فرمود:
«هر زنی که به منظور اصلاح امور خانه، چیزی را از جایی بردارد و در جای دیگر بگذارد، خدا، نظر مرحمت به او خواهد کرد و هر کس که در کانون و توجه و نظر خدا واقع شود، به عذاب الاهی گرفتار نخواهد شد».
شایسته است، خانم های خانه دار، افزون بر خانه داری، کارهایی را برای خود برگزینند و همواره مشغول باشند؛ به طور مثال کتاب های سودمند بخوانند و در رشته های مفید تحقیق و کنجکاوی کنند و بر علوم و اطلاعات خویش بیفزایند و نتیجه ی تحقیقاتشان را به صورت کتاب یا مقاله در اختیار دیگران قرار دهند؛ به کارهای هنری، مانند نقاشی، خطاطی، گلدوزی، خیّاطی، بافندگی و... بپردازند. با اشتغال به این گونه کارها، هم به اقتصاد خانواده و هم به تولید و توقّی اقتصادی جامعه کمک می کنند. به علاوه، در اثر اشتغال به کار، از ابتلا به بیماری های روانی و ضعف اعصاب نیز تا حد زیاد مصون می مانند.
امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید:
«خدا، مؤمنی را که به حرفه و کاری مشغول و امین باشد، دوست دارد».(53)
به هر حال، خوب است، بانوان نیز، شغل و کاری داشته باشند و بهترین کار برای آنان، کاری است که در داخل منزل انجام گیرد؛ زیرا، به خانه داری آنان آسیبی وارد نمی کند. بانوانی که میل دارند و یا احساس ضرورت می کنند، در خارج از منزل به کار مشغول باشند، بهترین و مناسب ترین شغل ها، برای آنان، کارهای فرهنگی یا پرستاری است. آنان، می توانند، در دبستان، دبیرستان و یا کودکستان به تعلیم و تربیت دختران دانش آموزان بپردازند که شغلی بسیار ارزنده و با روح لطیف آنان سازگار است، یا به شغل پزشکی روی آورند و متخصّص بیماری های زنان شوند و یا شغل پرستاری را انتخاب نمایند. این گونه کارها، هم با طبع لطیف و مهربان بانوان تناسب دارد و هم در انجام آن ها به معاشرت با مردان بیگانه نیازی ندارند، یا کم تر نیاز دارند.
بانوانی که می خواهند، در خارج از منزل اشتغال داشته باشند، توصیه می شود، به نکات زیر توجه کنند:
1. در انتخاب شغل با شوهرتان به تفاهم برسید و بدون اجازه ی او شغلی را انتخاب نکنید، که این امر، آرامش و صفای خانوادگی را بر هم می زند و زندگی را بر شما تلخ می گرداند. این، حق شوهر است که اجازه بدهد یا ندهد. به شوهران این خانم ها نیز توصیه می شود که اگر در شغل همسرشان مانعی نمی بینند، لجبازی نکنند و اجازه بدهند، به شغل مشروع پسندیده ی خود مشغول باشند.
2. در خارج منزل و در محل کار، حجاب اسلامی را به طور کامل رعایت نمایید؛ ساده و بی آرایش به محل کار بروید؛ از معاشرت با مردان بیگانه، تا حد ممکن دوری کنید. اداره، جای کار و خدمت است، نه جای رقابت و خودنمایی. شخصیّت، به لباس، زر و زیور نیست، بلکه به متانت، سنگینی، کاردانی و انجام وظایف است. آرامش، وقار و سنگینی خود را حفظ کنید، احساسات و عواطف لطیف همسرتان را جریحه دار نسازید، لباس های زیبا، آرایش، زر و زیورتان را در خانه و برای همسرتان بگذارید.
3. در عین حال که در خارج خانه به کار اشتغال دارید، شوهرتان انتظار دارد، از خانه داری، شوهرداری و بچّه داری نیز غفلت نکنید. با کمک و همکاری شوهرتان نظافت منزل، طبخ غذا، شستن ظروف و لباس ها و سایر امور خانه را انجام دهید. منزل شما، باید، مانند منزل سایر مردم، بلکه، بهتر اداره شود. کار کردن در خارج منزل، مجوّز این نیست که به کارهای منزل نرسید و شوهرتان را ناراحت کنید. کار در خارج از منزل، اصل نیست، اصل آن است که کارهای خانه انجام شود.(54)
به مردانی که همسرانشان شاغل هستند توصیه می شود: در امر خانه داری و بچّه داری، با همسرانشان همکاری کنند. از او انتظار نداشته باشند که هم به شغلش ادامه دهد و هم کارهای منزل را به تنهایی انجام دهد. چنین انتظاری، نه مقتضای شرع است، نه مطابق انصاف و وجدان و نه رسم صفا و محبّت. انصاف، اقتضا می کند که کارهای منزل را در بین خودشان تقسیم کنند و هر یک از آنان، با تناسب حال و وقت خود، کارهایی را انجام دهند.
4. گرچه، نفقه و خرج زندگی به عهده مرد است، برای جلب رضایت شوهر، از دارائی خود، (در صورت نیاز او) کمک کنید، دست کم، سعی کنید، باری بر شوهر نباشید.
5. اگر احساس ضرورت می کنید که به شغلی دیگر، غیر از شغل های یاد شده مشغول باشید، حتماً با همسرتان به تفاهم برسید و با اجازه و مشورت او کار بگیرید و اگر موافقت نکرد، از آن شغل منصرف شوید و در صورت موافقت، سعی کنید، شغلی را انتخاب کنید که کم تر با مردان بیگانه در تماس باشید که این نیز به صلاح شما و جامعه است.
ویژگی های یک خانواده ی خوشبخت
شاید، بارها، با دیدن یک زن و شوهر سعادتمند، در پی راز خوشبختی آنان بوده و همواره آرزو داشته باشید که ای کاش شما هم دارای خانواده ای خوشبخت و سعادتمند بودید. اکنون، با نگرش در این آرزوها، نشانه و ویژگی های یک خانواده سعادتمند و خوشبخت را به طور مختصر و خلاصه بیان می کنیم:1. زوج های خوشبخت قادرند، به وصف دقیق ویژگی های همسران خود بپردازند؛ در واقع، آنان روحیات هم زندگی ایده آل و سعادتمند دارند.
2. زن و شوهر، به گفت و گو و مشورت منطقی با یکدیگر اعتقاد دارند و احساس مسؤولیت می کنند. اگر سوءتفاهمی بینشان به وجود آمد، آن را بدون این که کسی بفهمد حل می نمایند.
3. زن و شوهر به یکدیگر اعتماد دارند.
4. تا جایی که امکان دارد، با هم هستند.
5. همدلی، همکاری، همفکری و هماهنگی دارند.
6. به سلیقه ها و عقاید یکدیگر آگاه بوده، به آنها احترام می گذارند.
7. خواسته های طبیعی خود را بدون نگرانی یا خشونت ابراز می کنند.
8. به حریم یکدیگر احترام گذاشته و از حدود مشخّص خود فراتر نمی روند.
9. نگران سلامت روحی و جسمی یکدیگر بوده و از هم مراقبت می کنند.
10. در بیش تر اوقات، لحظات خوشی را که با یکدیگر داشته اند، مرور می کنند. دنبال خاطرات تلخ نیستند و دوست دارند، همیشه در شادی و نشاط زندگی کنند.
11. هر کدام برای فامیل دیگری، اهمیّت قائل شده، با روی خوش از آنان پذیرائی می کنند.
12. از امور مالی یکدیگر خبر دارند و چیزی را از یکدیگر پنهان نمی کنند. صرفه جویی و پس انداز کردن جزء برنامه های اقتصادی آنان است.
13. برای رشد یکدیگر، تلاش کرده و زمینه ی پیشرفت هم را فراهم می کنند.
14. زن و شوهر، به رفتار هم، عادلانه نگاه می کنند؛ یعنی، هیچ کدام، خود را برتر از دیگری و در مقام قدرت نمی بیند. زورگویی و قدرت طلبی بین آنان حاکم نیست.
15. در کنار هم، احساس امنیت و آرامش می کنند.
16. علاقه، عشق، محبّت، صفا و یکدلی خود را در رفتار و گفتار به یکدیگر ابراز می کنند.
17. از یکدیگر انتقاد بی جا و توقع نامناسب ندارند.
18. اگر مشکلی پیش بیاید، به راه حل فکر می کنند و به دنبال مقصر و گناهکار نمی گردند.
19. هر یک از طرفین، پیوسته، به فکر خوشحال کردن و راضی نگه داشتن دیگری است. آنان یکدیگر را به خاطر رفع نیازهایشان نمی خواهند، بلکه پیوسته در تلاشند تا خشنودی و رضایت همسر خود را فراهم نمایند.
20. با درخواست های یکدیگر، برخورد مثبت و منطقی دارند.
21. زن و شوهر، در کنار یکدیگر هستند، نه رو در رو و رقیب هم.
22. زوج های خوشبخت و سعادتمند، داری شخصیت های متفاوت هستند، ولی یکدیگر را درک می کنند.
ستایش خداوندی که اکسیر محبّت را بی هیچ منّتی، به شما گرامیان عطا نمود تا در پرتو آن تاب و تب روزگار را به جان بخرید و عاشقانه ترین لحظه ها را بیافرینید.
امروز، واقعیت های شیرین زندگی مشترک، با چهره گشاده ی شما، شیرین تر و تلخی های روزگار، با خویشتن داری و عفو و گذشت شما، به دست فراموشی سپرده می شود.
در طوفان لغزش ها به خانه ی مروت و عطوفت پناه جویید و غبار کینه ها و کدورت ها را با زلال عاشقانه های خود از صحنه ی قلبتان بزدایید!
فراموش نکنید آمده اید تا صمیمانه به کار و تلاش مشغول گردید و با تمام وجود به تعالی یکدیگر فکر کنید. پس، قدردان و سپاسگزار یکدیگر باشید و شعله ی خشم و خروش و عصیان را در دَم خاموش سازید و خاکسترشان را هم به باد دهید.
کانون گرم خانواده را با صفا و صمیمیت سیّال خود گرم تر کنید! به پاس این عشق آسمانی به امور زندگی، نظم و نظام بخشید و در فضای مهرانگیز، برای رسیدن به قله های خوشبختی تلاش نمایید که خداوند، در همین نزدیکی ها شاهد و ناظر ماست!
و بیایید راه های جلب محبّت را یک به یک فراگیریم و عشق پاکمان را حفظ و حراست کرده و بر فروغ آن بیفزاییم!
پی نوشت ها :
1. مطلع عشق، ص2.
2. جشن عروسی، صص 21 و 22 (با تلخیص).
3. روم: 21.
4. وسائل الشیعه، ج14، ح4، ص3.
5. همان، ح10، ص23.
6. «مَن تَزَوَّجَ اَحرَزَ نصفَ دینه» وسائل الشیعه، ج14، ح11، ص5؛ آیین همسرداری، ص13.
7. قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، ج2، فصل هشتم.
8. نساء: 34.
9. همان.
10. برای بررسی علمی این تفاوت ها، به کتاب روان شناسی زن در نهج البلاغه، اثر ناهید طیّبی و مریم مقیدالاسلام مراجعه شود.
11. نساء: 34.
12. نهج البلاغه، نامه ی 31، بخش118.
13. مستدرک الوسئل، ج14، ص238.
14. مکارم، احکام بانوان، ص166، س568.
15. توضیح المسائل مراجع، ج2، مسأله 2414، ص407.
16. مکارم، استفتائات، ج3، ص248.
17. همان، سؤال 569.
18. احکام خانواده، مسائل متفرقه زناشویی، ص111.
19. توضیح المسائل مراجع، ج2، مسأله 2412، ص406.
20. فروع کمافی، ج5، ح1، صص 507 و 508.
21. تحریرالوسیله، ج2؛ القول فی النشور، ص273.
22. وسائل الشیعه، ج14، ح5، ص112.
23. پاسخ کوتاه به 300 پرسش، ص74.
24. نهی رسول الله(ص) اَن تخرج المرأه من بیتها بغیر اذن زوجها فإن خرجت لعنها کلّ ملکٍ فی السماء و کل شیءٍ تمّرُ علیه مِن الجنّ والانس حتّی ترجع إلی بیتها؛ «وسائل الشیعه، ج14، ص154».
25. توضیح المسائل امام، مسائل متفرقه، مسأله 18.
26. مکارم، احکام بانوان، ص117، س380.
27. تحریر الوسیله، ج2، فی القسم و النشوز، ص271.
28. همان.
29. استفائات امام، ج2، س11، ص461.
30. تحریر الوسیله، ج2، مسأله ی11، ص268.
31. همان، مسأله ی 15، ص269.
32. همان، مسأله 8، ص282.
33. همان، مسأله ی 11، ص283.
34. همان، مسأله ی 20، ص285.
35. احکام بانوان، وحیدی، ص180.
36. تحریر الوسیله، ج2، مسأله ی 1، ص272.
37. همان.
38. طه: 132.
39. تحریر الوسیله، ج1، مسأله ی 4، ص419.
40. همان، مسأله ی 30، ص423.
41. همان، مسأله ی 38، ص423.
42. همان، مسأله ی 23، ص422.
43. تحریر الوسیله، ج2، فصل فی النفقات، مسأله ی 8، صص 282 و 283.
44. همان، مسأله ی 1، ص272.
45. همان.
46. توضیح المسائل، مسأله 2421.
47. مستدرک الوسائل، ج10، ص49.
48. مکارم، احکام بانوان، ص570.
49. فروع کافی، ج5، ح3، ص84.
50. همان، ح1، ص86.
51. همان، ح1، ص88.
52. وسائل الشیعه، ج14، ح1، ص163، «جِهادُ المَرأَةِ حُسنُ التَّبَتُّل».
53. فروع کافی، ج5، ح1، ص115.
54. روش همسرداری، ص170.