نویسنده: آیت الله سیدعلی حسینی میلانی
3. روایت ابن عساکر
ابن عساکر درباره آیه تبلیغ این گونه نقل می کند:ابوبکر وجیه بن طاهر، از ابوحامد ازهری از ابومحمّد مخلّدی حلوانی، از حسن بن حمّاد سجّاده، از علیّ بن عابس، از اعمش و ابو جَحّاف از عطیة نقل می کند که ابوسعید خدری می گوید:
آیه «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» در روز عید غدیرخم و درباره علی بن ابی طالب(علیهما السلام) بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد. (1)
بررسی راویان
اینک جا دارد راویان این روایت را بررسی کنیم:وجیه بن طاهر
وجیه بن طاهر متوفای سال 541 هـ.ق یکی از راویان این روایت است. ابن جوزی درباره وی می گوید:او شیخ و استاد، صالح، صدوق، نیکو سیرت، نورانی و اهل ذکر و اشک فراوان بود. من از او اجازه نقل روایاتی را که او در قالب مجموعه روایات در اختیار داشت و یا شنیده بود دارم. (2)
سمعانی نیز درباره وجیه اظهار نظر کرده است. وی درباره او چنین می نگارد:
روایات زیادی را به نقل از وجیه نگاشته ام. او هر روز جمعه در مسجد جامع جدید نیشابور به جای برادرش روایت نقل می کرد. او بهترین مردمان بود. فردی متواضع، مهرورز، صمیمی و دائم الذکر بود. قرآن بسیار تلاوت می کرد و صله رحم بسیار به جای می آورد. او در دوران خود در زمینه های ... یگانه بود. (3)
ذهبی نیز وجیه را شیخ استاد عالم، عادل و مسند خراسان لقب می دهد. (4)
ابوحامد ازهری
راوی دیگر، ابوحامد ازهری یعنی احمد بن حسن نیشابوری است که به سال 463 هـ.ق وفات یافته است.ذهبی می گوید: ازهری، بسیار عادل، مُسند، صدوق، همان ابوحامد احمد بن حسن بن محمد بن حسن بن ازهر، ازهری نیشابوری شروطی و از خاندان محدثان است. او از ابومحمد مخلّدی روایت شنیده است... زاهر و وجیه، دو فرزند طاهر از او روایت نقل کرده اند... وی در ماه رجب سال 463 هجری قمری دیده از جهان فروبست. (5)
ابومحمّد مخلّدی
ابومحمد مخلّدی نیز یکی از راویان این حدیث است که همان حسن بن احمد نیشابوری و متوفای 389 هجری است.حاکم نیشابوری درباره ابو محمّد مخلّدی می گوید:
روایاتی که او شنیده و یا نوشته و صحیح روایات او محکم است. او در دارالسُنّة به املای روایت، اهتمام داشت. محدّث دوران خود بود و در ماه رجب سال 389 هجری وفات یافت. (6)
ذهبی نیز مخلّدی را شیخ استاد صدوق، مسند ... بسیار عادل، شیخ عدالت و باقی مانده ی خاندان علم ... دانسته است. (7)
محمد بن حمدون
ابوبکر محمد بن حمدون نیشابوری نیز از رجال این حدیث است که در سال 320 هجری قمری وفات یافته است.حاکم نیشابوری او را از افراد ثقه، دقیق و اهل سیر و سفر به مناطق مختلف لقب می دهد و می گوید: او 87 سال عمر کرده است. (8)
خلیلی نیز او را حافظ بزرگ حدیث می نامد. (9) هم چنان که ذهبی نیز وی را حافظ حدیث، دقیق و عالم به علم تجوید لقب می دهد. (10)
محمد بن ابراهیم حلوانی
محمد بن ابراهیم حلوانی (11) نیز در سند این روایت به چشم می خورد. وی به سال 276 هجری قمری وفات یافته است. (12)خطیب بغدادی درباره محمد بن ابراهیم می نویسد:
محمّد بن ابراهیم بن عبدالحمید، ابوبکر حلوانی، قاضی بلخ بود که در بغداد اقامت گزید و در آن جا حدیث می گفت... اسماعیل بن محمّد صفّار و محمّد بن عمرو رزّاز و ابوعمرو ابن سمّاک و هم چنین حمزة بن محمّد دهقان از او روایت نقل کرده اند. وی فردی ثقه و مورد اعتماد بود. (13)
ابن جوزی نیز درباره وی می نویسد: او ثقه و مورد اعتماد بود. (14)
حسن بن حمّاد
اکنون به بررسی راوی دیگر حدیث یعنی حسن بن حمّاد سجّاده می پردازیم. وی از رجال ابوداوود، نسائی و ابن ماجه است و در سال 241 وفات یافته است.احمد بن حنبل در مورد حسن بن حمّاد می نویسد: وی عامل به سنّت نبوی بود و به جز نیکی از او سراغ ندارم. (15)
ذهبی درباره حسن بن حمّاد می گوید: او از علمای بزرگ و ثقه و مورد اعتماد زمانه خویش بوده است. (16)
ابن حجر عسقلانی نیز وی را صدوق لقب می دهد. (17)
گفتنی است که علیّ بن عابس، ابو جَحّاف و اعمش نیز سه راوی دیگر این حدیث هستند که پیش تر آن ها را معرفی کردیم.
عطیه را نیز در جای خود معرفی خواهیم نمود.
4. روایت واحدی
بر پایه مطالب گذشته، روشن می شود که روایت واحدی در أسباب النزول دارای سند صحیح است. زیرا همان سند روایات پیشین ذکر شده است. استاد و شیخ وی ابوسعید محمّد بن علیّ صفار است که از حسن بن احمد مخلّدی روایت کرده است... .حافظ ابوالحسن عبدالغافر فارسی متوفای سال 539 هـ.ق در شرح حال وی می نویسد:
محمّد بن علیّ بن محمّد بن احمد بن حبیب صفّار، ابوسعید، مشهور به خَشّاب، خواهرزاده ابوسهل خشّاب لحیانی، شیخ و استادی نامدار در علم حدیث است. او از خدمتگزاران خاص ابوعبدالرحمان سلمی است. وی صاحب تألیفات بوده و شیخ ابوعبدالرحمان سلمی او را وصی خویش قرار داده و پس از وی، خزانه دار کتب حدیث نیشابور شد.
وی در شنیدن روایت و معارف از شیخ خود نسبت به دیگر شاگردان زمانه خویش جلوتر بود. روایات او دارای سند عالی (با واسطه ی کم) هستند. او ابواب حدیثی را جمع کرده و در نگارش اصول عقاید فعّال بود. کودکان نیز از فیض او بهره مند بودند. تا آخر عمل در زمینه روایت فعالیت می کرد. خانه او به خانه حدیث و صلاح تبدیل شده بود.
وی به سال 381 هجری زاده شد و در ذی قعده سال 456 هجری قمری وفات یافت... (18)
ذهبی و ابن عماد در کتاب های العبر و شذرات الذهب، وی را در شمار وفات یافتگان سال 456 ذکر کرده اند.
نگاهی به شرح حال عطیه
ما شرح حال مفصّل و کامل عطیه عوفی را در کتاب های دیگر بیان کرده ایم. (19) در آن جا یادآور شده ایم که او از تابعان نامدار است.حاکم نیشابوری درباره تابعین می گوید:
بهترین افراد پس از صحابه کسانی هستند که با آنان گفت و گو داشته و دین و سنت ها را از آنان گرفته و حفظ نموده اند؛ چرا که آنان شاهد نزول وحی بوده اند. (20)
و یکی از رجال احادیث کتاب الأدب المفرد بخاری است. هم چنان که او از رجال صحیح ابوداوود نیز است.
ابوداوود درباره کتاب خود می نویسد: در این کتاب حدیثی نیاورده ام که مردم به ترک کردن آن حدیث اتّفاق نظر داشته باشند.
خطّابی نیز درباره صحیح ابو داوود می گوید: در معارف دینی، کتابی مانند کتاب او (صحیح ابوداوود) نگاشته نشد. کتاب وی از نظر نگارش و عمق علمی، از صحیح مسلم و صحیح بخاری برتر است. (21)
هم چنین عطیه عوفی از رجال صحیح ترمذی است. کتابی که نقل کرده اند خود ترمذی درباره این اثر می گوید:
این کتاب را تألیف نمودم و به علمای حجاز ارائه کردم. آنان این کتاب را تأیید کردند. به علمای عراق ارائه کردم. آنان نیز این کتاب را تأیید کردند؛ نیز به علمای خراسان عرضه کردم. آنان نیز مانند علمای حجاز و عراق این کتاب را تأیید کردند. هر کس این کتاب را در خانه خود داشته باشد، گویا که پیامبری زنده و قادر به سخن گفتن در خانه اش وجود دارد.
هم چنین عطیه عوفی از راویان کتاب صحیح ابن ماجه نیز می باشد. ابوزرعه پس از بررسی کتاب یاد شده می گوید: شاید در مجموع، سی حدیث دارای سند ضعیف در این کتاب یافت نشود. (22)
علاوه بر این، عطیه از رجال مسند احمد نیز است. سیوطی به نقل از برخی علما درباره مسند احمد می گوید: شرط احمد بن حنبل این بوده که فقط روایات صحیح را در کتابش بیاورد. (23)
ابن سعد نیز عطیه را فرد ثقه و مورد اعتماد می داند. دوری نیز به نقل از یحیی بن معین می گوید: او فردی صالح است. ابوبکر بزّار می گوید: او در شمار شیعیان قلمداد می شود و می نویسد: بیشتر مردم اهل علم از وی روایت نقل کرده اند.
با این وصف، باید پرسید: چه کسانی او را ثقه و معتبر ندانسته اند؟
در این جا نوبت به معرفی کسانی می رسد که درباره عطیه سخنانی مخالف با نظرات بالا داشته اند. جوزجانی و همفکرانش پس از او، عطیه را ثقه و معتبر نمی دانند.
گفتنی است که ابن حجر عسقلانی درباره جوزجانی تصریح می کند: او ناصبی و رویگردان از حضرت علی(علیه السلام) بود... .
حافظ ابن حجر عسقلانی پیرامون نظر جوزجانی می گوید: شایسته نیست سخن انسانِ بدعت پیشه را معتبر بدانیم. (24)
دلیل دیدگاه این افراد چه بوده است؟
دلیل سخنان افرادی چون جوزجانی این است که عطیه حضرت علی(علیه السلام) را از دیگران برتر می دانست و وقتی از او خواسته شد به حضرت علی(علیه السلام) دشنام دهد، به این کار حاضر نشد، که البته در برابر این سرپیچی چهارصد ضربه شلاق خورد و ریشش را تراشیدند...
این شکنجه ها به دستور حجّاج بن یوسف بوده است. خداوند حجّاج و هم مسلک های وی را لعنت کند و آنان را در جایگاهی که شایسته آنان است، جای دهد.
نکته های مهم
در این جا چند نکته قابل توجّه است.یکم
حدیث شأن نزول آیه شریفه را که بیان گر نزول آن در روز غدیرخم و در شأن حضرت علی(علیه السلام) و ولایت ایشان است بزرگان و علمای برجسته اهل سنّت به نقل از شماری از صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده اند. اینان عبارتند از:1. عبدالله بن عباس.
2. ابوسعید خدری.
3. زید بن ارقم.
4. جابربن عبدالله انصاری.
5. بَراء بن عازب.
6. ابوهریره
7. عبدالله بن مسعود.
8. عبدالله بن ابی اوفی.
دوم
جلال الدین سیوطی می گوید:ابن مردویه از ابن مسعود چنین نقل می کند:
ما در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) این آیه را این گونه می خواندیم:
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» أنّ علیّاً(علیه السلام) مولی المؤمنین «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاس»؛ (25)
«ای پیامبر! آن چه را از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است» که حضرت علی(علیه السلام)، مولای مؤمنان است «به مردم برسان! و اگر این کار را انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده ای. خداوند تو را از (خطرات) مردم، نگاه می دارد».(26)
سوم
این که از راویان این حدیث ابن ابی حاتم رازی است که سیوطی می گوید:ابن ابی حاتم، ابن مردویه و ابن عساکر از ابوسعید خدری نقل می کنند که گفته: آیه «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» در روز غدیر خم بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و در شأن حضرت علی بن ابی طالب(علیهما السلام)، نازل گردید. (27)
در حالی که ابن تیمیه و پیروان وی تصریح کرده اند که ابن ابی حاتم در تفسیر خود، هیچ گاه حدیث جعلی نیاورده است... . (28)
خلاصه این که سخن حق و مورد اتّفاق مسلمانان درباره آیه تبلیغ سوره مبارکه مائده این است که این آیه در روز عید غدیرخم و درباره حضرت علی(علیه السلام) نازل شده است.
پینوشتها:
1. تاریخ مدینة دمشق: 86/2، در بیان شرح حال حضرت علی(علیه السلام).
2. المنتظم: 54/18.
3. سیر أعلام النبلاء: 110/20.
4. همان: 109/20.
5. همان: 254/18.
6. همان: 540/16.
7. همان: 539/16.
8. همان: 61/15.
9. همان.
10. همان: 60/15.
11. حلوان: نام یکی از روستاهای نیشابور است. ر.ک: معجم البلدان.
12. المنتظم: 279/12.
13. تاریخ بغداد: 398/1.
14. المنتظم: 279/12.
15. سیرأعلام النبلاء: 393/11.
16. همان.
17. تقریب التهذیب: 165/1.
18. تاریخ نیشابور: 54، شماره 103.
19. برای آگاهی بیشتر در این باره، ر.ک: مع الدکتور السالوس فی آیة التطهیر، از همین نگارنده.
20. معرفة الحدیث: 41.
21. المرقاة فی شرح المشکاة: 22/1.
22. تذکرة الحفّاظ: 189/2.
23. تدریب الراوی: 171/1 و 172.
24. مقدّمة فتح الباری: 387.
25. سوره مائده: آیه 67.
26. الدرّ المنثور: 298/2.
27. همان.
28. گفتنی است که این موضوع در آثار و پژوهش های دیگر ما نیز تبیین شده است. البته در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
حسینی میلانی، آیت الله سیدعلی، (1391)، آیات غدیر از دیدگاه اهل سنّت، ترجمه: هیئت تحریریّه ی انتشارات الحقایق، قم: نشر الحقایق، چاپ اول
/م