نویسندگان: دکتر محسن ایمانی- فاطمه وجدانی
پدرم همیشه کارهایی خلاف نظر من انجام می دهد، چگونه می توانم او را با این وضع دوست بدارم؟
در سنین نوجوانی، در بسیاری از موارد، ممکن است حتی بدون آن که نقطه ضعف یا بدرفتاری خاصی از طرف پدر دیده شود، چنین افکار و احساسات ضد و نقیضی به وجود آید؛ برای مثال، نوجوان از یک طرف می خواهد مستقل باشد و از طرفی، از نظر اقتصادی کاملاً متکی به خانواده است. از یک سو، به والدین خود مهر می ورزد و به محبت ایشان نیازمند است و از سوی دیگر، برخی از نظرات و طرز فکر یا رفتار آنان با ایده آل های او همخوانی ندارند، از آنان دلخور می شود. از یک طرف دوست دارد که به آنان احترام بگذارد و از آنان اطاعت کند و از طرف دیگر، سلایق و نظرات آنان مورد پذیرش او نیست و یا از امر و نهی کردن شان خسته می شود. به هر حال، این مرحله ای گذراست و فرد با عبور از مرحله ی نوجوانی و رسیدن به دوران بزرگسالی و پختگی، کم تر با چنین مشکلاتی روبه رو خواهد شد.اما در مواردی که پدر واقعاً ویژگی یا رفتار نامناسبی دارد، شاید نتوان او را به عنوان الگویی کامل و تحسین برانگیز قبول کرد، اما به هرحال شایسته است که نوجوان در گفتار و رفتارش به او احترام بگذارد و بکوشد آن اشتباهات را تکرار نکند. در ضمن معمولاً هیچ کس کامل نیست و غالب افراد در کنار خصلت های منفی و نقاط ضعف شان، نقاط قوت و ویژگی های مثبتی نیز دارند که با درنظر گرفتن آن ها می توان قضاوت عادلانه تر و همچنین، محبت بیش تری نسبت به ایشان داشت. البته، نقد مؤدبانه و همراه با احترام و متانت نیز می تواند در تغییر رفتارهای پدر مؤثر باشد.
منبع مقاله :
ایمانی، محسن؛ وجدانی، فاطمه؛ (1388)، چالش های من و پدرم،(پاسخ به سؤالات نوجوانان)، تهران: نشر قطره، چاپ اول (1389)