ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع فارسی: راسخون
زادگاه نخستین گیاهان اهلی و دست پروردۀ آدمی، ناحیۀ خاور نزدیک بوده است. پژوهندگان برای شناخت آغاز کشاورزی، تن به ماجرا سپردهاند و با ابزارهای دوره نوسنگی (نئولیتیک) به کشت غلات وحشی و نظایرآن پرداختهاند.
حدود ده هزار سال پیش، ساکنان مشرق زمین شروع به کشت گیاهان وحشی، گندم، جو، چاودار، نخود و عدس کردند که قبلاً طی دوهزار سال ساقهها و دانههای وحشی و خودروی آنها را مورد استفاده قرار میدادند. کار کشاورزی مسیر طبیعت را دگرگون ساخت و استحالهای قطعی در شکل گیاهانی که اهلی شده بودند پدید آورد.
مطالعهی وراثت شناسی (ژنتیک) غلات اهلی ثابت میکند که منشأ آنها غلات وحشی خاصی است که در خاور نزدیک وجود دارد. بنابراین اولین کشت آنها که به اهلی شدنشان انجامیده در همین ناحیه صورت گرفته است. مثلاً قدیمیترین غلۀ کشت شده که تاکنون شناخته شده است گندمی اهلی است که 9800 سال پیش در اسود (سوریه) وجود داشته است. با این حال تاکنون هیچ مدرک باستان شناسی برای گواهی گذار از مرحله گردآوری غلات وحشی به اهلی کردن آنها به دست نیامده است.
در واقع برای یافتن نخستین رد پاهای بهره برداری از گیاهان وحشی، باید از لحاظ زمانی بسیار دورتر رفت. البته از دورهی پارینه سنگی (پالئولیتیک) موارد نادر و پراکندهای از کاربرد فنونی که بعدها در کشت عمقی به کار گرفته میشدند، نظیر ابزارهای درو و سنگ چخماق و آتشزنه، پیدا شده است. اما این موارد نادر تعداد و عمومیتشان برای منجرشدن به دگرگونی انواع وحشی کافی نبوده است.
چگونه باید به جستجوی نخستین نشانه های کشاورزی پرداخت؟ مطالعه مستقیم بقایای گیاهان درو شده یا کوبیده شده که در کاوشهای محلهای ماقبل تاریخ کشف شدهاند، امکان پیگیری تکامل گیاهان و میزان کشت عمقی آنها را فراهم میسازد. برای تحقیق در چگونگی استفاده در ابزارها (از طریق ساییدگی خاصی که بر اثر دروی غلات ایجاد می شود یا بقایای ساقه های خرد شده) میتوان از میکروسکوپ کمک گرفت. اطلاعات ما دربارهی بوم شناسی کنونی گیاهان وحشی و اهلی ابتدایی، و نیز مطالعهی قوم شناسی جوامع کشاورزی ابتدایی کنونی که از فنون و ابزارهای کشاورزی اغلب مشابه با آنچه از دوران نوسنگی کشف کرده ایم، استفاده میکردند، مجموعاً تفسیر این گونه نشانهها را برای ما آسان میکند.
اما برای این که بتوانیم احتمال درستیِ فرضیههای پیشنهادی را بررسی کنیم، ناچاریم به طور تجربی به بازآزمایی نخستین فنون کشاورزی همراه با ابزارهای بازسازی شده ماقبل تاریخی نیز بپردازیم. در یکی از مراکز تحقیقاتی «مرکز ملی پژوهشهای علمی» (CNRS)در آردش (فرانسه) به کشت غلات وحشی پرداخته شد. به خصوص قصد این بود که دیده شود آیا با فنون بسیار ابتدایی میشود به کشت این گیاهان پرداخت یا نه. در واقع از محلهای منسوب به کشاورزان اولیه، بقایای هیچ گونه کج بیل، گاوآهن ابتدایی یا مزرعه، مشابه آنچه هزاران سال بعد در بین النهرین جنوبی یا در اروپا یافته شده، به دست نیامده است. آزمایشها نشان دادند که در آغاز، غلات وحشی را به صورت کاملاً طبیعی یعنی با بذر افشانی و بدون هیچ گونه آماده سازی زمین کشت میکردهاند.
بنابراین، فرآیند اهلی کردن و پرورش این گیاهان وحشی بعداً چگونه انجام گرفته است؟ نتایج این تحقیقات و نیز پژوهشهای انگلیسیها در ترکیه نشان میدهند که برخی فنون مربوط به کشت عمقی یا حتی کشت غلات وحشی که بدون تردید در آغاز دورهی نوسنگی رواج داشتهاند، در واقع خصوصیات وحشی غلات را حفظ میکرده اند. در عوض، استحالهی گونههای وحشی به گونه های اهلی به شرطی ممکن است که به نحوی منظم و دائمی از فنون متعدد کشاورزی خاص استفاده شود. این فنون چیستند؟
نخست اینکه باید فنی در برداشت محصول یا درو مورد استفاده قرار گیرد که امکان دهد فقط دانههای گیاهان نادر جهش یافته که به خوشه چسبیده اند درو شوند و دانه های وحشی بر جای بمانند. درو به وسیلهی داس چنین امکانی را فراهم میسازد. ثانیاً، محصول این درو باید سال به سال و به مدت حداقل بیست سال در مزرعهای غیر از مزارع وحشی کاشته شوند. شرط خاص دیگری هم لازم است و آن این است که برای موفقیت این فرآیند، باید مزرعه کشت حتماً هر ساله تغییر کند تا از در آمیختگی دائمی بذرهای انتخاب شده با بذرهای «وحشی» پرهیز شود.
بدین ترتیب، کشاورزان اولیه که – تصادفاً (؟) - کشت خود را اهلی کردهاند میبایست متشکل از گروهی میبودهاند که منظماً محل کشت خود را تغییر دهند و از مناطق طبیعی رشد غلات وحشی دوری گزینند. پیگیری این آزمایشها همراه با به کارگیری فنون جدید تحلیل بذرها نظیر طیف سنجی فروسرخ، نشانه های تازهای برای توضیح پیدایش کشاورزی در اختیار خواهند گذاشت. دراین زمینه، محلهای تازه کشف شده دوران نوسنگی در دره فرات و کاوش در آنها چه بسا بسیار نوید دهنده باشند...
حدود ده هزار سال پیش، ساکنان مشرق زمین شروع به کشت گیاهان وحشی، گندم، جو، چاودار، نخود و عدس کردند که قبلاً طی دوهزار سال ساقهها و دانههای وحشی و خودروی آنها را مورد استفاده قرار میدادند. کار کشاورزی مسیر طبیعت را دگرگون ساخت و استحالهای قطعی در شکل گیاهانی که اهلی شده بودند پدید آورد.
مطالعهی وراثت شناسی (ژنتیک) غلات اهلی ثابت میکند که منشأ آنها غلات وحشی خاصی است که در خاور نزدیک وجود دارد. بنابراین اولین کشت آنها که به اهلی شدنشان انجامیده در همین ناحیه صورت گرفته است. مثلاً قدیمیترین غلۀ کشت شده که تاکنون شناخته شده است گندمی اهلی است که 9800 سال پیش در اسود (سوریه) وجود داشته است. با این حال تاکنون هیچ مدرک باستان شناسی برای گواهی گذار از مرحله گردآوری غلات وحشی به اهلی کردن آنها به دست نیامده است.
در واقع برای یافتن نخستین رد پاهای بهره برداری از گیاهان وحشی، باید از لحاظ زمانی بسیار دورتر رفت. البته از دورهی پارینه سنگی (پالئولیتیک) موارد نادر و پراکندهای از کاربرد فنونی که بعدها در کشت عمقی به کار گرفته میشدند، نظیر ابزارهای درو و سنگ چخماق و آتشزنه، پیدا شده است. اما این موارد نادر تعداد و عمومیتشان برای منجرشدن به دگرگونی انواع وحشی کافی نبوده است.
چگونه باید به جستجوی نخستین نشانه های کشاورزی پرداخت؟ مطالعه مستقیم بقایای گیاهان درو شده یا کوبیده شده که در کاوشهای محلهای ماقبل تاریخ کشف شدهاند، امکان پیگیری تکامل گیاهان و میزان کشت عمقی آنها را فراهم میسازد. برای تحقیق در چگونگی استفاده در ابزارها (از طریق ساییدگی خاصی که بر اثر دروی غلات ایجاد می شود یا بقایای ساقه های خرد شده) میتوان از میکروسکوپ کمک گرفت. اطلاعات ما دربارهی بوم شناسی کنونی گیاهان وحشی و اهلی ابتدایی، و نیز مطالعهی قوم شناسی جوامع کشاورزی ابتدایی کنونی که از فنون و ابزارهای کشاورزی اغلب مشابه با آنچه از دوران نوسنگی کشف کرده ایم، استفاده میکردند، مجموعاً تفسیر این گونه نشانهها را برای ما آسان میکند.
بنابراین، فرآیند اهلی کردن و پرورش این گیاهان وحشی بعداً چگونه انجام گرفته است؟ نتایج این تحقیقات و نیز پژوهشهای انگلیسیها در ترکیه نشان میدهند که برخی فنون مربوط به کشت عمقی یا حتی کشت غلات وحشی که بدون تردید در آغاز دورهی نوسنگی رواج داشتهاند، در واقع خصوصیات وحشی غلات را حفظ میکرده اند. در عوض، استحالهی گونههای وحشی به گونه های اهلی به شرطی ممکن است که به نحوی منظم و دائمی از فنون متعدد کشاورزی خاص استفاده شود. این فنون چیستند؟
نخست اینکه باید فنی در برداشت محصول یا درو مورد استفاده قرار گیرد که امکان دهد فقط دانههای گیاهان نادر جهش یافته که به خوشه چسبیده اند درو شوند و دانه های وحشی بر جای بمانند. درو به وسیلهی داس چنین امکانی را فراهم میسازد. ثانیاً، محصول این درو باید سال به سال و به مدت حداقل بیست سال در مزرعهای غیر از مزارع وحشی کاشته شوند. شرط خاص دیگری هم لازم است و آن این است که برای موفقیت این فرآیند، باید مزرعه کشت حتماً هر ساله تغییر کند تا از در آمیختگی دائمی بذرهای انتخاب شده با بذرهای «وحشی» پرهیز شود.
بدین ترتیب، کشاورزان اولیه که – تصادفاً (؟) - کشت خود را اهلی کردهاند میبایست متشکل از گروهی میبودهاند که منظماً محل کشت خود را تغییر دهند و از مناطق طبیعی رشد غلات وحشی دوری گزینند. پیگیری این آزمایشها همراه با به کارگیری فنون جدید تحلیل بذرها نظیر طیف سنجی فروسرخ، نشانه های تازهای برای توضیح پیدایش کشاورزی در اختیار خواهند گذاشت. دراین زمینه، محلهای تازه کشف شده دوران نوسنگی در دره فرات و کاوش در آنها چه بسا بسیار نوید دهنده باشند...
/م