ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
آزمایشگاه کامپیوتر دانشگاه راچستر شبیه سوپر مارکت بود. در اطراف این آزمایشگاه، کنسروهای سوپ، بستههای کاغذ توالت، عروسک کارتونی، بستههای غلات، و دیگر اقلام مصرفی قرار داشت. اما در این آزمایشگاه، یک بازوی روبوتی به طول 8ر1 متر و وزن 675 کیلوگرم نیز بود که دو دوربین روی «سر» آن نصب شده بود. این روبوت به دنبال چیز خاصی بود: روبوت با دوربینهایش فضای اتاق را میپیمود و بعد ناگهان متوقف میشد و به جعبهی آبی و نارنجی محصول خاصی (مثلاً کورن فلکس) خیره میشد. روبوت میتوانست این جعبه را از میان مجموعهی شصت و شش قلم جنس خانگی تشخیص دهد.
میشل سوان که برنامهی تشخیص رنگ این روبوت را نوشته بود گفت: «کلید تشخیص اشیاء، رنگ است.» یعنی این روبوت برای تشخیص اجناس، برچسب آنها را نمیخواند. سوان مدعی بود که این اولین روباتی بود که میتوانست چنین اقلامی را تنها با توجه به رنگ آنها تشخیص دهد. سوان میگفت: «تاکنون تقریباً تمام روبوتها برای جستجوی اشیاء، از شکل آنها استفاده میکردهاند.» بیشتر سیستمهای بینایی روبوتی بر مبنای نقشههای برنامهریزی شدهای است که در آن شکل و مکان شیء، توسط مختصات آن در فضای سه بعدی مشخص میشود. اما بعضی از اشیاء مثل لباس، شکل ثابتی ندارند و با تغییر زاویهی دید، عوامل زیادی سبب تغییر شکل ظاهری آنها میشود. اما مادام که نور ثابت بماند، رنگ تغییر نمیکند.
سوان عقیده داشت که «رنگ را تا حدودی، گروههای دیگری هم به کار بردهاند». مثلاً روبوت میوهچین میتواند فقط به دنبال اجسام کروی نارنجی رنگ باشد تا بتواند پرتقالهای رسیده را بچیند. اما تشخیص اشیاء چند رنگیِ پیچیده در یک زمان واقعی و عملی (در همان حد که انسان انجام میدهد)، مستلزم استفاده از کامپیوتری یزرگ و گران قیمت است. سوان اظهار داشت که اکنون به کمک پردازشگر تصویر با اندازهی متوسط، قادریم گسترهی وسیعی از رنگها را به کار گیریم.
روبوت دانشگاه راچستر چنان برنامهریزی شده بود تا الگوهای معینی از رنگها را جستجو کند، و این کار بسیار آسانتر از محاسبهی موقعیت همهی چیزهایی بود که در میدان دیدش قرار داشتند و با انجام آن، کار روبوت دچار تأخیر چند دقیقهای میشد. سوان بیان داشت: «روبوت ما در هر صحنه فقط به دنبال یک لکه میگردد.» این سیستم، کارایی خود را نشان داد و سوان معتقد بود که روبوتهای صنعتی در عرض چند سال، کاملاً متکی به رنگ خواهند بود، و میگفت که «من با شرکتی صحبت کردهام که برای تشخیص میوهها و سبزیجات در محل صندوق سوپرمارکتها از روبوت استفاده کند و دیگر شخصی در این محل نایستد».
میشل سوان که برنامهی تشخیص رنگ این روبوت را نوشته بود گفت: «کلید تشخیص اشیاء، رنگ است.» یعنی این روبوت برای تشخیص اجناس، برچسب آنها را نمیخواند. سوان مدعی بود که این اولین روباتی بود که میتوانست چنین اقلامی را تنها با توجه به رنگ آنها تشخیص دهد. سوان میگفت: «تاکنون تقریباً تمام روبوتها برای جستجوی اشیاء، از شکل آنها استفاده میکردهاند.» بیشتر سیستمهای بینایی روبوتی بر مبنای نقشههای برنامهریزی شدهای است که در آن شکل و مکان شیء، توسط مختصات آن در فضای سه بعدی مشخص میشود. اما بعضی از اشیاء مثل لباس، شکل ثابتی ندارند و با تغییر زاویهی دید، عوامل زیادی سبب تغییر شکل ظاهری آنها میشود. اما مادام که نور ثابت بماند، رنگ تغییر نمیکند.
سوان عقیده داشت که «رنگ را تا حدودی، گروههای دیگری هم به کار بردهاند». مثلاً روبوت میوهچین میتواند فقط به دنبال اجسام کروی نارنجی رنگ باشد تا بتواند پرتقالهای رسیده را بچیند. اما تشخیص اشیاء چند رنگیِ پیچیده در یک زمان واقعی و عملی (در همان حد که انسان انجام میدهد)، مستلزم استفاده از کامپیوتری یزرگ و گران قیمت است. سوان اظهار داشت که اکنون به کمک پردازشگر تصویر با اندازهی متوسط، قادریم گسترهی وسیعی از رنگها را به کار گیریم.
/ج