پیامبر خدا و تعیین مصداق «اهل البیت»
طبق روایاتى پیامبر خدا صلى الله علیه وآله هم از نظر قولى و هم از نظر عملى اهل بیت علیهم السلام را تعیین فرمودند.در این بخش به بیان نام گروهى از صحابه که «حدیث کساء» را روایت کرده اند مى پردازیم؛ حدیثى که به صراحت بیان مى کند این آیه فقط درباره رسول اکرم و اهل بیت پاک و مطهر ایشان علیهم الصلاة والسلام نازل شده است.
آن گاه نامدارترین راویان آن را که از پیشوایان اهل سنّت و حافظان حدیث هستند، بر اساس ترتیب زمانى مى آوریم و در ادامه تعدادى از احادیث کتاب هاى معتبر از کسانى که این روایت را صحیح دانسته اند، نام مى بریم و سخن را با بیان دو نکته در معنا و مفهوم حدیث شریف به پایان خواهیم برد.
حدیث کساء و صحابه
گروهى از بزرگان پیشوایان اهل سنّت و حافظان حدیث، این روایت را از ده ها تن از صحابه پیامبر نقل کرده اند. ما تنها به ذکر نام شمارى از آنان بسنده مى کنیم:1 . عائشه دختر ابى بکر،
2 . اُمّ سلمه همسر رسول خدا صلى الله علیه وآله،
3 . عبدالله بن عباس،
4 . سعد بن ابى وقّاص،
5 . ابوالدرداء،
6 . انس بن مالک،
7 . ابوسعید خدرى،
8 . واثلة بن اسقع،
9 . جابر بن عبدالله انصارى،
10 . زید بن ارقم،
11 . عمر بن ابى سلمه،
12 . ثوبان، خادم رسول خدا صلى الله علیه وآله.
حدیث کساء و علماى بزرگ اهل سنّت
عالمان بسیارى از اهل سنّت به نقل حدیث کساء پرداخته اند که اینک به ذکر نامدارترین آن ها بسنده مى کنیم.1 . احمد بن حنبل شیبانى، پیشواى حنبلى ها متوفاى سال 241 هـ ق.
2 . عبد بن حمید کشّى، متوفاى سال 249 هـ ق.
3 . مسلم بن حجّاج نیشابورى، صاحب صحیح، متوفاى سال 261 هـ ق.
4 . ابوحاتم محمّد بن إدریس رازى، متوفاى سال 277 هـ ق.
5 . محمّد بن عیسى ترمذى، متوفاى سال 279 هـ ق.
6 . احمد بن عبدالخالق بزّار، متوفاى سال 292 هـ ق.
7 . احمد بن شعیب نسائى، متوفاى سال 303 هـ ق.
8 . ابوجعفر محمّد بن جریر طبرى، متوفاى سال 310 هـ ق.
9 . ابوعبدالله محمّد بن على بن حسن بن بشر حکیم ترمذى، متوفاى بعد از سال 318 هـ ق.
10 . ابن ابى حاتم، عبدالرحمان بن محمّد بن ادریس رازى، متوفاى سال 327 هـ ق.
11 . سلیمان بن احمد طبرانى، متوفاى سال 360 هـ ق.
12 . ابوعبدالله محمّد بن عبدالله بن محمّد حاکم نیشابورى، متوفاى سال 405 هـ ق.
13 . ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانى، متوفاى سال 430 هـ ق.
14 . ابوبکر احمد بن حسین بیهقى، متوفاى سال 458 هـ ق.
15 . ابوبکر احمد بن على، معروف به خطیب بغدادى، متوفاى سال 463 هـ ق.
16 . ابوالسعادات مبارک بن محمّد، معروف به «ابن الأثیر جزرى»، متوفاى سال 606 هـ ق.
17 . شمس الدین محمّد بن احمد ذهبى، متوفاى سال 748 هـ ق.
18 . جلال الدین عبدالرحمان بن ابى بکر سیوطى، متوفاى سال 911 هـ ق.
حدیث کساء در صحاح شش گانه و دیگر منابع حدیثى اهل سنّت
همان طور که گذشت حدیث شریف کساء در کتاب هاى صحیح شش گانه، مسندها و دیگر منابع حدیثى نقل شده است.اکنون گزیده اى از متن هاى مختلف این حدیث را که در کتاب هاى روایى نقل شده، با ذکر سند بازگو مى کنیم.
البته آن چه نقل مى کنیم فقط پاره اى از روایات است، چرا که ما همه آن چه را در مسند احمد یا المستدرک على الصحیحین و یا کتاب هاى دیگر آمده است ذکر نکرده ایم، حتى از تفسیر طبرى که این حدیث را از چهارده طریق نقل کرده است و هم چنین از بسیارى از منابع معتبر تفسیرى، حدیثى و کتاب هاى مربوط به زندگینامه صحابه و... حدیثى نیاورده ایم.
به روایت احمد بن حنبل
حدیث شریف کساء در مسند احمد به چند طریق نقل شده است:1 . عبدالله، از پدرش، از عبدالله بن نمیر، از عبدالملک (همان ابن ابى سلیمان)، از عطاء بن ابى رباح، چنین روایت مى کند:
کسى که از اُمّ سلمه شنیده بود، براى من نقل کرد:
روزى پیامبر صلى الله علیه وآله(1) در خانه من بود که حضرت فاطمه علیها السلام براى آن حضرت ظرفى از خزیره(2) آوردند.
پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود:
اُدعی زوجک وابنیک؛
همسر و دو فرزندت را نزد من بخوان.
حضرت على، امام حسن و امام حسین علیهم السلام نزد ایشان آمدند و در حضور حضرتش نشستند و مشغول خوردن آن غذا شدند؛ در حالى که پیامبر صلى الله علیه وآله در جاى خود نشسته بود و زیر ایشان عبایى خیبرى گسترده بود.
اُمّ سلمه مى گوید: من در اتاق نماز مى خواندم، در این هنگام خداوند این آیه را نازل کرد:
(إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا)؛(3)
خدا مى خواهد آلودگى را فقط از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
پیامبر صلى الله علیه وآله اضافه عبا را گرفت و آنان را به زیر عبا آورد، سپس دست مبارکشان را بیرون آورد و به سوى آسمان بلند نمود. آن گاه فرمود:
اللهمّ هؤلاء أهل بیتی وخاصّتی، فأذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهیراً؛
خداوندا! اینان اهل بیت و نزدیکان خاص من هستند. پس هر گونه آلودگى را از ایشان بزدا و آنان را پاک و پاکیزه گردان.
اُمّ سلمه عرض کرد: من سر خود را داخل اتاق کردم و گفتم: اى رسول خدا! آیا من نیز با شما هستم؟
پیامبر صلى الله علیه وآله دو بار فرمود: تو عاقبت به خیر هستى.
عبدالملک مى گوید: همین حدیث عطا را ابولیلى از اُمّ سلمه براى من نقل کرد.
باز عبدالملک مى گوید: داوود بن ابى عوف جحّاف، از حوشب، از اُمّ سلمه این حدیث را عیناً براى من نقل کرد.(4)
2 . عبدالله، از پدرش، از عفان، از حماد بن سلمه، از على بن زید، از شهر بن حوشب(5) از اُمّ سلمه چنین روایت مى کند:
روزى رسول خدا صلى الله علیه وآله به فاطمه علیها السلام فرمود: همسر و دو فرزندت را نزد من بیاور!
فاطمه علیها السلام با آنان به نزد رسول خدا صلى الله علیه وآله آمد، پیامبر صلى الله علیه وآله عبایى فدکى را بر روى آنان انداخت. سپس دستش را بر روى آنان قرار داد و عرض کرد:
اللهمّ إنّ هؤلاء آل محمّد، فاجعل صلواتک وبرکاتک على محمّد وعلى آل محمّد، إنّک حمید مجید؛
خدایا! اینان آل محمّد هستند. صلوات و برکات خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست، به راستى که تو حمید و مجید هستى.
اُمّ سلمه مى گوید: آن گاه من عبا را بلند کردم تا من نیز زیر آن بروم.
اما رسول خدا صلى الله علیه وآله عبا را از دستانم کشید و فرمود:
إنّک على خیر؛(6)
تو عاقبت به خیر هستى (اما جزء اینان نیستى).
3 . عبدالله، از پدرش، از یحیى بن حمّاد، از ابوعوانه، از ابوبلج، از عمرو بن میمون این گونه نقل کرد:
نزد ابن عباس بودم که ناگاه نُه گروه آمدند و گفتند: اى ابن عباس! یا با ما برخیز برویم و یا آنان ما را با شما تنها گذارند.
ابن عباس گفت: من برمى خیزم و با شما مى آیم.
راوى مى گوید: ابن عباس در آن زمان هنوز سالم بود و نابینا نشده بود.
آنان گردهم آمدند و مذاکره کردند، ولى ما از آن چه بین آن ها رد و بدل شد بى خبریم.
راوى مى گوید: ناگاه ابن عباس در حالى که لباسش را به شدت تکان مى داد آمد و مى گفت: تف بر آن ها، درباره فردى بدگویى مى کنند که ده خصلت دارد، بدى کسى را مى گویند که پیامبر صلى الله علیه وآله درباره او فرمود... .
آن گاه شمارى از مناقب و فضایل حضرت على علیه السلام را بیان کرد، از جمله گفت:
روزى پیامبر خدا صلى الله علیه وآله پوشش خود را بر سر على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام کشید و فرمود:
(إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا)؛(7)
خدا مى خواهد آلودگى را فقط از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.(8)
به روایت مسلم
پیش تر گفتیم که مسلم نیز به نقل این حدیث پرداخته است. در صحیح مسلم چنین نقل شده است:ابوبکر بن ابى شیبه و محمّد بن عبدالله بن نمیر از محمّد بن بشر، از زکریا، از مصعب بن شیبه، از صفیه دختر شیبه این گونه نقل کرد: عایشه گفت:
روزى پیامبر صلى الله علیه وآله صبح زود از منزل خارج شد و عباى پشمینه اى نقش دار به رنگ سیاه بر دوش داشت. در این هنگام حسن بن على و آن گاه حسین بن على آمدند، پیامبر آن ها را به زیر عباى خود برد، سپس فاطمه آمد و ایشان را نیز زیر عبا گرفت، بعد از آن على آمده و او را نیز در زیر عبا آورد. آن گاه فرمود:
(إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا)؛(9)
خدا مى خواهد آلودگى را فقط از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.(10)
به روایت ابن اثیر
ابن اثیر این روایت در جامع الاصول به نقل هاى مختلف از ترمذى و مسلم نقل کرده است:وى به نقل از ترمذى از اُمّ سلمه رضى الله عنها نقل مى کند که او مى گوید: این آیه در خانه من نازل شد: (إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا).
من در کنار در نشسته بودم و گفتم: اى رسول خدا! آیا من از اهل بیت نیستم؟
فرمود:
إنّک إلى خیر، أنت من أزواج رسول الله؛
تو عاقبت به خیرى، تو از همسران پیامبر خدا هستى.
اُمّ سلمه مى گوید: پیامبر خدا صلى الله علیه وآله، على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام در خانه من بودند. پیامبر آنان را با عباى خویش پوشاند و فرمود:
اللهمّ هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهیراً؛
خداوندا! اینان اهل بیت من هستند، هر گونه آلودگى را از ایشان دور ساز و آنان را پاک و پاکیزه گردان.
رزین نیز این روایت را نقل کرده است.
ترمِذى در نقل دیگرى مى گوید:
روزى پیامبر صلى الله علیه وآله حسن، حسین، على و فاطمه علیهم السلام را زیر عبا پوشاند و آن گاه فرمود:
اللهمّ هؤلاء أهل بیتی [و حامتی]، أذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهیراً؛
خدایا! اینان اهل بیت و نزدیکان خاص من هستند، هر گونه آلودگى را از ایشان دور ساز و آنان را پاک و پاکیزه گردان.
اُمّ سلمه گفت: اى رسول خدا! من نیز با آنان هستم؟
فرمود:
إنّک إلى خیر؛
تو عاقبت به خیر هستى.
ترمذى در نقل دیگرى از عمر بن ابى سلمه نقل مى کند که او مى گوید: آیه (إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا) در خانه اُمّ سلمه بر پیامبر صلى الله علیه وآله نازل شد. پیامبر، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند و زیر عباى خویش آورد. على علیه السلام نیز پشت سر حضرت بود. سپس فرمود:
اللهمّ هؤلاء أهل بیتی، فأذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهیراً؛
بارالها! اینان اهل بیت من هستند، هر گونه آلودگى را از ایشان بزدا و آنان را پاک و پاکیزه گردان.
اُمّ سلمه گفت: اى پیامبر خدا! آیا من نیز با آنان هستم؟
پیامبر فرمود:
إنّک على مکانک وأنت على خیر؛
تو منزلت خود را دارى و عاقبت به خیر هستى.
ترمذى در نقل دیگرى مى نویسد:
انس بن مالک مى گوید: هنگامى که آیه تطهیر نازل شد، پیامبر خدا صلى الله علیه وآله نزدیک به شش ماه هر گاه براى نماز از خانه خارج مى شد، از جلوى درب خانه فاطمه علیها السلام مى گذشت و مى فرمود:
اى اهل بیت! بشتابید به سوى نماز.
(إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا).
روایت دیگرى را مسلم نیشابورى از عائشه نقل کرده است. وى مى گوید:
پیامبر صلى الله علیه وآله از منزل خارج شد و در حالى که بر دوش خود عبایى از پشم سیاه و نقش و نگاردار داشت. حسن علیه السلام رسید و او را نیز زیر عبا گرفت، اندکى بعد حسین علیه السلام آمد و او را نیز زیر عبا گرفت. سپس فاطمه علیها السلام آمد و ایشان را نیز زیر عبا گرفت. آن گاه على علیه السلام آمد و او را نیز در زیر عبا آورد، سپس این آیه را خواند:
(إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا).(11)
به روایت نسائى
در کتاب الخصائص این گونه آمده است:محمّد بن المثنى از ابوبکر حنفى نقل مى کند: بکیر بن مسمار مى گوید: از عامر بن سعد شنیدم که مى گفت: معاویه به سعد ابن ابى وقاص گفت: چه چیزى باعث مى شود فرزند ابوطالب را دشنام ندهى؟!
سعد گفت: تا زمانى که سه فرمایش رسول خدا صلى الله علیه وآله درباره او را به یاد مى آورم، به وى دشنام نمى دهم، که اگر یکى از آن ها در من بود از هر چیزى برایم ارزشمندتر بود.
تا زمانى که به خاطر مى آورم وحى بر پیامبر صلى الله علیه وآله نازل شد و ایشان على، فاطمه و دو فرزند او را زیر پوشش خود آورد و فرمود:
ربّ هؤلاء أهل بیتی وأهلی؛
پروردگارا! اینان اهل بیت و خاندان من هستند.
او را دشنام نمى دهم.
تا زمانى که به یاد مى آورم در یکى از جنگ ها او را جانشین خود کرد... به او دشنام نمى دهم.
تا زمانى که نبرد خیبر را به خاطر مى آورم... او را دشنام نمى دهم.(12)
هم چنین در الخصائص آمده است:
قتیبة بن سعید بلخى و هشام بن عمار دمشقى از حاتم، از بکیر بن مسمار، از عامر بن سعد بن ابى وقاص نقل مى کنند که معاویه به سعد امر کرد و [چون دید که او اطاعت نمى کند به او] گفت: چه چیزى باعث مى شود که تو ابوتراب را دشنام ندهى؟!
سعد گفت: تا زمانى که سه فرمایش رسول خدا صلى الله علیه وآله درباره او را به یاد مى آورم، به وى دشنام نمى دهم، که اگر یکى از آن ها در من بود از هر چیزى برایم ارزشمندتر بود:
شنیدم پیامبر صلى الله علیه وآله در یکى از جنگ ها که او را جانشین خود کرد و به او فرمود:... .
شنیدم در جنگ خیبر فرمود:... .
و هنگامى که آیه (إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا) بر پیامبر صلى الله علیه وآله نازل شد، ایشان على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فراخواند و چنین عرضه داشت:
اللّهم هؤلاء أهل بیتی؛(13)
پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند.
البته ابن حجر عسقلانى در فتح البارى این حدیث را با نقل دوم و در شرح حدیث: «أما ترضى أن تکون منّی بمنزلة هارون...؛ آیا خشنود نیستى که تو براى من، منزلت هارون براى موسى را داشته باشى؟» آورده است.
وى مى گوید: در روایت عامر بن سعد بن ابى وقاص که مسلم و ترمذى نقل کرده اند، آمده است: معاویه به سعد گفت: چه چیزى باعث مى شود که تو ابوتراب را دشنام ندهى؟!
سعد پاسخ داد: تا زمانى که سه فرمایش رسول خدا صلى الله علیه وآله درباره او را به یاد مى آورم، به وى دشنام نمى دهم.
آن گاه سعد به نقل سه فرمایش از رسول خدا صلى الله علیه وآله پرداخت. اول: همین حدیث (حدیث منزلت).
دوم: فرمایش رسول خدا صلى الله علیه وآله که فرمود:
لأعطینّ الرایة رجلاً یحبّه الله ورسوله؛
پرچم را به رادمردى مى دهم که خدا و رسولش او را دوست دارند.
سوم: آن حضرت به هنگام نزول آیه: (فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکُمْ)؛(14) «بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان را فراخوانیم...» على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فراخواند و فرمود:
اللهمّ هؤلاء أهلی؛(15)
بارالها! اینان اهل من هستند.
گفتنى است که این نقل (ذکر دعاى رسول خدا صلى الله علیه وآله بعد از آیه مباهله، نه آیه تطهیر) یا تحریف حدیث است و یا بر تکرار و نقل متعدد آن حمل مى شود.
هم چنین در الخصائص، حدیث عمرو بن میمون از ابن عباس که پیش تر از مسند احمد بن حنبل ذکر شد، نقل شده است.(16)
به روایت حاکم نیشابورى
در المستدرک على الصحیحین نیز آمده است:ابوعباس محمّد بن یعقوب، از عباس بن محمّد دورى، از عثمان بن عمر، از عبدالرحمان بن عبدالله بن دینار، از شریک بن ابى نمر، از عطاء بن یسار نقل مى کند که اُمّ سلمه رضى الله عنها مى گوید:
آیه (إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ) در خانه من نازل شد، پیامبر خدا صلى الله علیه وآله على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را فراخواند و فرمود:
اللهمّ هؤلاء أهل بیتی؛
بارالها! اینان اهل بیت من هستند.
اُمّ سلمه گفت: اى رسول خدا! من از اهل بیت نیستم؟
پیامبر فرمود:
إنّک أهلی خیر هؤلاء أهل بیتی، اللهمّ أهلی أحقّ؛(17)
تو اهل من و بر نیکى هستى و ایشان اهل بیت من هستند. بارالها! اهل من سزاوارترند.
حاکم نیشابورى پس از نقل این حدیث چنین مى نگارد:
این حدیث طبق مبناى بخارى، روایتى صحیح به شمار مى آید. اما بخارى و مسلم آن را نقل نکرده اند.
حاکم نیشابورى روایت دیگرى را در این زمینه نقل مى کند. ابوعباس محمّد بن یعقوب، از عباس بن ولید بن مزید، از پدرش، از اوزاعى، از ابوعمار نقل مى کند که واثله بن اسقع گفت:
در جست و جوى على علیه السلام بودم و او را نیافتم، فاطمه علیها السلام فرمود: بنشین، او نزد پیامبر صلى الله علیه وآله رفته است تا ایشان را دعوت نماید.
على علیه السلام همراه پیامبر صلى الله علیه وآله آمدند و وارد خانه شدند. من نیز همراه آنان وارد خانه شدم. پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله حسن و حسین علیهما السلام را فراخواند و هر دوى آنان را روى زانو نشاند و فاطمه و على علیهما السلام را به کنار خود نزدیک نمود، سپس عباى خویش را بر سر آنان کشید و من نیز مى نگریستم، آن گاه فرمود:
(إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا). اللهمّ هؤلاء أهل بیتی؛
«خدا مى خواهد آلودگى را فقط از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند». بارالها! اینان اهل بیت من هستند.
مسلم و بخارى این حدیث را نقل نکرده اند، اما این حدیث بر اساس معیارهاى مسلم، صحیح است.(18)
شمس الدین ذهبى نیز در تلخیص المستدرک، با این دیدگاه حاکم نیشابورى موافقت کرده است.
ذهبى در سیر أعلام النبلاء، روایتى را به سندى که ذکر مى کند از شهر بن حوشب، از امّ سلمه حدیث کساء را نقل مى کند. در آن حدیث آمده است:
اُمّ سلمه مى گوید: من سرم را داخل عبا کردم و پرسیدم: اى رسول خدا! من نیز همراه شما هستم؟
پیامبر دو بار فرمود:
أنت إلى خیر؛
تو عاقبت به خیر هستى.
ذهبى در ادامه مى گوید:
ترمذى این روایت را به طور خلاصه آورده و سند آن را از طریق ثورى به نقل از زبید، از شهر بن حوشب، صحیح دانسته است.(19)
به روایت ابن حجر هیثمی
در کتاب الصواعق المحرقه نیز چنین آمده است:... خداوند مى فرماید: (إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا).
بیشتر مفسّران بر این نظر هستند که به دلیل آمدن ضمیر مذکّر در عبارت (عَنْکُمُ) و پس از آن، باید گفت: این آیه درباره ی على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است.(20)
حدیث آیه تطهیر و تأییدکنندگان صحّت آن
گذشته از نقل این حدیث شریف در منابع اهل سنّت، گروهى از پیشوایان آنان به صحّت این حدیث معتقد شده اند که بیان گر اختصاص آیه کریمه به اهل بیت علیهم السلام است؛ چرا که یا روایت یادشده را در صحیح خود آورده اند و یا به درستى و صحّت آن تصریح کرده اند. از این افراد مى توان به اسامى ذیل اشاره کرد.1 . احمد بن حنبل شیبانى؛ چرا که وى در کتاب المسند، به نقل روایات صحیح پایبند بوده است.
2 . مسلم بن حجاج؛ چرا که او در صحیح آن را نقل کرده است.
3 . ابن حبّان؛ او نیز این روایت را در صحیح خود نقل کرده است.
4 . حاکم نیشابورى؛ چون در المستدرک على الصحیحین، به صحّت آن تصریح نموده است.
5 . شمس الدین ذهبى؛ چون در تلخیص المستدرک به پیروى از حاکم نیشابورى آن را صحیح دانسته است.
6 . ابن تیمیّة حرّانى؛ وى مى گوید: حدیث کساء صحیح است؛ احمد بن حنبل و ترمذى این حدیث را از اُمّ سلمه روایت نموده اند و مسلم در صحیح از عائشه نقل کرده است... .(21)
دلالت هاى احادیث آیه تطهیر
احادیث نقل شده در صحیح ها، مسندها و کتاب هاى حدیثى با سندهاى صحیح و بسیار زیاد، دو نکته را آشکار مى نمایند:منظور از اهل بیت چه کسانى هستند؟
نکته یکم. مقصود از «اهل بیت» در آیه مبارکه، پیامبر صلى الله علیه وآله، على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام هستند و هرگز شامل همسران پیامبر و دیگران نمى شود.دلیل این که همسران پیامبر صلى الله علیه وآله مصداق این آیه شریفه نبوده اند، این است که این احادیث تصریح مى کنند پیامبر خدا صلى الله علیه وآله به هیچ یک از آنان اجازه ورود به زیر عبا را نداد.
دلیل عدم شمول این آیه براى غیر از همسران پیامبر صلى الله علیه وآله این است که پیامبر صلى الله علیه وآله فقط به فاطمه علیها السلام امر فرمود که همسر و دو فرزندت را بیاور و اگر به شخص دیگرى نظر داشتند - حتى از خاندان نبوّت - دستور احضار آن افراد را نیز مى دادند.
نزول آیه در موضوع خاص
نکته دوم. این آیه مبارکه در موضوع مشخص و حادثه معینى نازل شده است و به عبارات پیش و پس از خود، هیچ ارتباطى ندارد.از طرفى، هیچ منافاتى با وقوع این آیه بین آیات متعلق به همسران پیامبر ندارد؛ همان گونه که بسیارى از آیات مدنى بین آیات مکى هستند و بر عکس... .
شاهد این مدعى چنین است:
نخست آن که در عبارات «عنکم» و «یطهّرکم» از ضمیر جمع مذکّر استفاده شده و در قرآن کریم «عنکنّ» و «یطهّرکنّ» نیامده است.
دوم آن که آیات قبل از آیه تطهیر با آیات پس از آن، با یکدیگر پیوستگى دارند. به صورتى که اگر آیه تطهیر برداشته شود معناى آیه دچار نقصان نمى شود... .
پس هم چنان که مخفى نیست، عبارت «إنّما یرید الله...» نه پایان آیه، نه آغاز آیه است.
افزون بر این ها، پاسخ بسیار دقیق و زیباى پیامبر صلى الله علیه وآله است که در حدیث، براى پرسش اُمّ سلمه فرمود. او پرسید: «آیا من از اهل بیت نیستم؟»
پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمود:
أنت من أزواج رسول الله؛
تو از همسران رسول خدا هستى.
این پاسخ بیان مى دارد که مفهوم و مصداق عنوان «اهل البیت» و عنوان «الازواج» یا «نساء النبى» به طور کامل با یکدیگر تفاوت دارند.
بنابراین، آیات سوره احزاب که با «یا نساء النبى»(22) آغاز مى شوند به «همسران» اختصاص دارند و در این میان، آیه: (إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا) به «عترت پاک پیامبر» مربوط است.
وانگهى، حدیث گذشتن پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله از جلوى درب خانه فاطمه علیها السلام و فرمایش ایشان، قرینه دیگرى است که این آیه درباره پنج تن آل عبا نازل شده است. همان حدیثى که در آن آمده: پیامبر خدا صلى الله علیه وآله از جلو درب خانه حضرت زهرا علیها السلام مى گذشت و مى فرمود:
الصلاة أهل البیت (إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا)؛
اى اهل بیت! بشتابید به سوى نماز «خدا مى خواهد آلودگى را فقط از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».
راویان بسیارى این حدیث را نقل کرده اند که با ذکر این روایات سخن را به درازا نمى کشیم.
پی نوشت ها :
1- به رغم این که در منابع اهل سنّت درود و صلوات پس از نام مبارک پیامبر خدا صلى الله علیه وآله به صورت ناقص (ابتر) آمده است، ما طبق فرمایش حضرتش، درود و صلوات را به صورت کامل آورده ایم.
2- خزیره غذایى است که با آب و آرد و ذرت پخته مى شود. گفته شده: گوشتى قیمه شده است با آب زیاد که پس از پختن روى آن آرد پاشیده مى شود. براى آگاهى بیشتر مراجعه شود به: العین: 207/4، الصحاح: 644/2، النهایة: 28/2؛ مادّة «خزر».
3- سوره احزاب: آیه 33.
4- مسند احمد: 292/6، هم چنین ر.ک: تفسیر طبرى: 9/22 - 13، حدیث 21727 - 21739، المعجم الکبیر: 47/3، حدیث 2666، سنن ترمذى: 360/5 و 361، حدیث 3963، فصل روایاتى که درباره فضایل فاطمة علیها السلام آمده است، اسباب النزول (واحدى): 239، تفسیر ابن کثیر: 492/3، الدرّ المنثور: 198/5؛ سیوطى گفته است: «این حدیث را ابن جریر، ابن منذر، ابن ابى حاتم، طبرانى وابن مردویه؛ از اُمّ سلمه نقل کرده اند»، سیر اعلام النبلاء: 254/3، زندگینامه امام حسن علیه السلام و 346/10، در آخر زندگینامه ابى الولید طیالسى، شماره 48.
5- در نسخه ی چاپ شده اى که در اختیار ماست «حوشب» آمده است نه شهر بن حوشب.
6- مسند احمد: 323/6.
7- سوره احزاب: آیه 33.
8- مسند احمد: 330/1، هم چنین ر.ک: المستدرک على الصحیحین: 132/3. در این منبع آمده است: «على علیه السلام بیش از دَه فضیلت دارد که هیچ کس غیر از او این فضایل را ندارد»، تاریخ مدینة دمشق: 101/42، مجمع الزوائد: 119/9، باب فضائل امیر مؤمنان على علیه السلام.
9- سوره احزاب: آیه 33.
10- صحیح مسلم: 130/7، کتاب فضائل الصحابه، فصل فضائل أهل بیت پیامبر صلى الله علیه وآله، (کتاب 44، فصل 9، حدیث 2424/61).
11- جامع الاُصول: 155/9 و 156.
12- خصائص على علیه السلام: 56 حدیث 51.
13- خصائص على علیه السلام: 23 و 24 حدیث 9.
14- سوره آل عمران: آیه 61.
15- فتح البارى - شرح صحیح بخارى: 93/7.
16- خصائص على علیه السلام: 34، حدیث 23.
17- در المستدرک على الصحیحین چنین چاپ شده است؛ اما همان طور که در برخى از روایات آمده، به نظر مى رسد عبارت به این صورت بوده: «إنّک لعلى خیر؛ تو بر خیر و نیکى هستى». براى آگاهى بیشتر براى نمونه ر.ک: شواهد التنزیل: 38/2، حدیث 685 و 61، حدیث 683، تاریخ بغداد: 277/10، شماره 5396 زندگى نامه عبدالرحمان بن على بن خشرم مروزى.
18- المستدرک على الصحیحین: 451/2، حدیث 3558، کتاب التفسیر.
19- سیر أعلام النبلاء: 364/10 در پایان زندگانى ابى الولید طیالسى، شماره 48.
20- الصواعق المحرقة: 85 .
21- منهاج السنة: 13/5
22- سوره احزاب: آیه 30 و 31.