معناى آیه تطهیر و تناقض گویى علماى اهل سنّت (3)

ابن تیمیّه در جایى دیگر گفته: «مهاجران و انصار و تابعانى که خداوند درباره آنان فرموده...». در نتیجه دعاى پیامبر خدا صلى الله علیه وآله در حق اهل کساء بخشى از صفاتى است که خداوند پیشگامان نخستین...».
يکشنبه، 15 دی 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معناى آیه تطهیر و تناقض گویى علماى اهل سنّت (3)
معناى آیه تطهیر و تناقض گویى علماى اهل سنّت(3)

 

نویسنده: آیت الله سیّدعلی حسینی میلانی




 

دیدگاه دیگر ابن تیمیّه و ردّ آن

ابن تیمیّه در جایى دیگر گفته: «مهاجران و انصار و تابعانى که خداوند درباره آنان فرموده...».
در نتیجه دعاى پیامبر خدا صلى الله علیه وآله در حق اهل کساء بخشى از صفاتى است که خداوند پیشگامان نخستین...».
نتیجه سخن او این است که «پیشگامان نخستین» که به تفسیر او تمامى مهاجران و انصار هستند، از «اهل بیت» برترند.
در پاسخ باید گفت:
این کلام ابن تیمیّه نیز همانى است که پیش تر بیان شد؛ چرا که استدلال او مبتنى بر این است که آن چه پیامبر صلى الله علیه وآله انجام داده اند، صرف «دعا» بوده است... اما روشن شد که این آیه دلالت مى کند که اراده الاهى به زدودن آلودگى از اهل بیت و پاک و منزّه گردیدن آنان، تعلّق یافته و این دلیل بر عصمت «اهل بیت» است؛ اهل بیتى که پیامبر صلى الله علیه وآله براى مسلمانان اعلام کردند که آن ها خود پیامبر خدا، على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام هستند.

پیشگامان نخستین چه کسانى هستند؟

از سوى دیگر، مقصود از آیه (وَالسّابِقُونَ السّابِقُونَ....)(1) امیرالمؤمنین علیه السلام است و شاهد این ادّعا تفسیر آیه شریفه اى است که مى فرماید:
(وَالسّابِقُونَ السّابِقُونَ * أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ)؛(2)
و پیشگامانى که پیشى گرفتند، آن ها مقربان هستند!
بر اساس احادیث معتبر موجود در کتاب هاى شیعه و سنّى - که بر دانشمندان مخفى نیست - مصداق این آیه، حضرت على علیه السلام است.(3)
وانگهى! ابوبکر از پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار نیست؛ چرا که طبرى مى گوید:
«عدّه اى دیگر گفته اند: پیش از ابوبکر گروهى از مردم، مسلمان شده بودند. اینک قائلان این سخن را مى آوریم: ابن حمید از کنانة بن جبله، از ابراهیم بن طهمان، از حجاج بن حجاج، از قتاده، از سالم بن ابى الجعد چنین نقل مى کند: محمّد بن سعد مى گوید: به پدرم سعد گفتم: آیا ابوبکر نخستین کس از شما بود که مسلمان شد؟
گفت: نه، پیش از او بیش از پنجاه نفر مسلمان شده بودند، اما او مسلمان ترین ما بود.(4)

تناقض گویى ابن تیمیّه

ابن تیمیّه در جایى دیگر به آیه تطهیر پرداخته است، اما این بار بر صحّت این حدیث تصریح نکرده! و به مفاد آن اعتراف ننموده است! بلکه ادّعا کرده که مقصود آیه همسران پیامبر صلى الله علیه وآله هستند!
این همان دیدگاه سوم است که ابن جوزى آن را به ضحّاک بن مزاحم نسبت داده بود. ابن تیمیّه چنین مى گوید:
آیه تطهیر از پاکى اهل بیت و زدودن آلودگى از آن ها خبر نمى دهد. بلکه به آن ها فرمان داده شده تا آن چه را که موجب پاکى و زدوده شدن آلودگى مى شود، انجام دهند؛ زیرا این فرمایش خداوند:
(إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا)؛(5)
خدا فقط مى خواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند؛
مانند آیه دیگرى است که مى فرماید:
(ما یُریدُ اللهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَج وَلکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ)؛(6)
خدا نمى خواهد بر شما تنگ بگیرد، لیکن مى خواهد شما را پاک و نعمتش را بر شما تمام گرداند.
و آیه دیگرى که مى فرماید:
(یُریدُ اللهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَاللهُ عَلیمٌ حَکیمٌ * وَاللهُ یُریدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَیُریدُ الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیْلاً عَظیًما * یُریدُ اللهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَخُلِقَ الاِْنْسانُ ضَعیفًا)؛(7)
خدا مى خواهد براى شما توضیح دهد و راه و رسم کسانى را که پیش از شما بوده اند به شما بنمایاند و بر شما ببخشاید و خدا دانا و حکیم است. خدا مى خواهد تا بر شما ببخشاید و کسانى که از خواسته هاى نفسانى پیروى مى کنند مى خواهند شما دستخوش انحرافى بزرگ شوید. خدا مى خواهد بارتان را سبک گرداند و انسان ناتوان آفریده شده است.
مى بینیم که طبق مفاد این آیات، اراده در بردارنده امر، محبت و رضایت است؛ نه این که اراده، خواستى الاهى باشد که به موجب آن، هر چه اراده شده، محقق شود. اگر این گونه بود تمام کسانى که خداوند پاکى آن ها را خواسته بود، پاک مى شدند.
این کلام ما بر طبق دیدگاه قدریه شیعیان به راحتى قابل قبول است؛ زیرا اینان بر این باورند که خداوند آن چه را تحقق پیدا نمى کند، اراده مى کند و آن چه را اراده نمى کند، تحقق نمى یابد!!!
خداوند مى فرماید:
(إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا).
و چون در این آیه پاک شدن به انجام آن چه بدان امر شده و ترک آن چه از آن نهى شده، محقق مى شود و این امر، به اراده و افعال خود آن ها بستگى دارد؛ پس اگر به آن چه بدان امر شده اند، عمل کنند، پاک مى شوند، در غیر این صورت نه هم چنان که این قدریه مى گویند: «خداوند آفریدگار افعال و اعمال آن ها نیست و نمى تواند پلیدى را از آنان بزداید».
اما دسته دیگر که معتقد به قضا و قدر الاهى هستند مى گویند: خداوند بر این امر قادر است و اگر به آن ها انجام اوامر و ترک نواهى را الهام کند پاکى و زدوده شدن آلودگى محقق مى شود.
براى اثبات این سخن که آیه بالا بیان گر امر و نهیى است که به اهل بیت شده نه خبر دادن از زدودن رجس و پلیدى و طاهر گردانیدن آن ها، حدیثى صحیح را مى آوریم که مسلم در صحیح خود از عایشه و صاحبان کتاب هاى السنن آن را به نقل از اُمّ سلمه آورده اند. در این روایت آمده:
پیامبر صلى الله علیه وآله عبا را روى على، فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام کشید و بعد فرمود:
اللهمّ هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهیراً؛
بارالها! این ها اهل بیت من هستند. آلودگى را از ایشان بزدا و آن ها را پاک و مطهر کن.
این حدیث از دو زاویه بر خلاف دیدگاه رافضى ها (شیعیان) دلالت دارد:
نخست آن که پیامبر براى آن ها این گونه دعا فرموده اند. این دعا نشان مى دهد که آیه از وقوع طهارت خبر نداده است؛ چرا که اگر این امر واقع شده بود پیامبر صلى الله علیه وآله خداوند را به خاطر آن، ستایش و شکر مى کرد و تنها به صرف دعا بسنده نمى نمود.
دوم آن که این آیه دلیلى است بر قادر بودن خدا براى زدودن آلودگى از آن ها و پاک کردنشان؛ این عبارت ثابت مى کند که خداوند افعال بندگان را خلق مى کند (و این همان التزام به جبر است).
سیاق آیه نیز از دلایلى است که شمول این آیه بر امر و نهى را ثابت مى کند؛ چرا که مى فرماید:
(یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَة مُبَیِّنَة یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَکانَ ذلِکَ عَلَى اللهِ یَسیرًا * وَمَنْ یَقْنُتْ مِنْکُنَّ للهِِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صالِحًا نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَیْنِ وَأَعْتَدْنا لَها رِزْقًا کَریمًا * یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَد مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفًا * وَقَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الاُْولى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتینَ الزَّکاةَ وَأَطِعْنَ اللهَ وَرَسُولَهُ إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرًا * وَاذْکُرْنَ ما یُتْلى فی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللهِ وَالْحِکْمَةِ إِنَّ اللهَ کانَ لَطیفًا خَبیرًا)؛
اى همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکارى مرتکب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود؛ و این براى خدا آسان است. و هر کس از شما براى خدا و پیامبرش خضوع کند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت، و روزى پرارزشى براى او آماده کرده ایم. اى همسران پیامبر! شما هم چون یکى از زنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونه اى هوس انگیز سخن نگویید که بیماردل در شما طمع کند، و سخن شایسته بگویید! و در خانه هاى خود بمانید، و هم چون دوران جاهلیت نخستین با زینت هاى خود (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید؛ خداوند مى خواهد پلیدى و گناه را فقط از شما اهل بیت دور کند و به طور کامل شما را پاک سازد. آن چه را در خانه هاى شما از آیات خداوند و حکمت خوانده مى شود یاد کنید؛ خداوند لطیف و خبیر است.
هم چنین سیاق آیات نشان دهنده این است که همسران پیامبر صلى الله علیه وآله از اهل بیت ایشان هستند؛ چرا که سیاق آیات خطاب به همسران پیامبر صلى الله علیه وآله است.
هم چنین نشان دهنده این است که آیه (لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ) شامل غیر همسران پیامبر صلى الله علیه وآله مانند على، فاطمه، حسن و حسین هم شده است و به دلیل وجود افراد مذکر و مؤنث در «اهل»، خداوند نیز خطاب آیه را با ضمیر مذکر «کم» آورده است و فقط اینان هم ردیف همسران پیامبر از اهل بیت او شدند.
از این روست که پیامبر صلى الله علیه وآله هنگامى که عبا روى سر آن ها کشید، به طور اختصاصى برایشان دعا نمود.
همان طور که هم مسجد قبا بر اساس تقوا پایه ریزى شد و هم مسجد النبى، بلکه مسجد النبى در این موضوع از مسجد قبا کامل تر است. آیه (لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ یَوْم...)؛(8) «مسجدى که از روز نخستین بر پایه تقوا بنا شده...» در شأن مسجد قبا نازل شد، اما این آیه، هم شامل مسجد قبا و هم مسجد النبى مى شود، بلکه در مورد مسجد النبى اولویت دارد.
البته علما اختلاف دارند که آیا همسران پیامبر صلى الله علیه وآله از آل ایشان هستند؟
در پاسخ به این سؤال، دو دیدگاه وجود دارد. این دو دیدگاه برپایه دو روایتى است که احمد در مسند خود نقل کرده است. اما طبق صحیح ترین این دو روایت، همسران پیامبر صلى الله علیه وآله از آل و اهل بیت ایشان هستند. همان طور که در دو صحیح بخارى و مسلم آمده است:
اللهم صلّ على محمّد وعلى أزواجه وذریّته؛
خداوندا! بر محمّد، همسران و فرزندان او درود فرست.
درباره این موضوع در جایى دیگر به تفصیل سخن گفته ایم.(9)

پاسخ به شبهه هاى واهى ابن تیمیّه

ابن تیمیّه - همان طور که خود اعتراف کرده - با شبهه هاى واهى و سخنان بى پایه و سست، سعى در گریز از پایبندى به مفاد آیه مبارکه و احادیث معتبر و صحیح نبوى درباره این آیه دارد. با مراجعه به کتاب هاى علماى شیعه در بیان دلالت هاى این آیه مبارکه - در پرتو سنّت و احادیث مورد قبول شیعه و سنّى - اشکالات و موارد تعصّب در کلام او به طور کامل آشکار مى گردد.
ما نیز پیش تر پاره اى از احادیث را که نشان گر وقوع زدودن آلودگى از اهل بیت و پاک و مطهر کردن آن ها، توسط خداوند از طریق اراده تکوینى بود، ذکر کردیم. به گونه اى که این اراده هیچ منافاتى با عقیده مذهب اهل بیت در مسأله جبر و اختیار ندارد.
پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله پس از نزول آیه تطهیر، مقصود از «اهل بیت» در این آیه را مشخص کرده است؛ براى آن ها دعا نموده و شکى نیست که دعاى ایشان مستجاب است.
همان طور که از ویژگى هاى موجود در خود این آیه و احادیث وارده در خصوص معناى آن، دانستیم که این آیه به خمسه طیبه اختصاص دارد؛ آن سان که گروهى از بزرگان حدیث شناس سنّى مانند طحاوى و ابن حبّان، به تبعیت از همسران پیامبر صلى الله علیه وآله و بزرگان صحابه، به این مسأله اعتراف کرده اند.
از طرفى، دانستیم که هرچند آیه یادشده در کنار آیات مربوط به همسران پیامبر صلى الله علیه وآله آمده است، اما براى موضوعى جداگانه نازل شده است. در قرآن موارد فراوانى هستند که در آن آیه مکى، بین آیات مدنى و بالعکس آمده است.
این آیه و احادیث گذشته و دیگر احادیثى که به علّت اختصار از ذکر آن ها خوددارى کردیم، همه بر این دلالت دارند که عنوان «اهل بیت» - یعنى اهل بیت پیامبر صلى الله علیه وآله - شامل همسران پیامبر نمى شود. حتى فراتر از این، هیچ یک از خویشان، بستگان و خانواده پیامبر را نیز شامل نمى شود مگر به قرینه.
از سوى دیگر، در صحیح مسلم در ذیل حدیث ثقلین به نقل از زید بن ارقم آمده است که از او پرسیدند: آیا همسران پیامبر صلى الله علیه وآله از اهل بیت ایشان هستند؟
گفت: به خدا سوگند، نه؛ چرا که زن برهه اى از زمان با مرد است، مرد او را طلاق مى دهد و او نزد پدر و قوم خود بازمى گردد. بنابراین، زن از اهل به شمار نمى رود.
اما روایت نقل شده از زید که «اهل بیت کسانى هستند که بعد از پیامبر صلى الله علیه وآله صدقه به آن ها حرام شده» با روایات متواترى که پاره اى از آنان گذشت، ناسازگار است.
ولى پرواضح است که قول یک صحابى توانِ مقاومت در برابر روایات پیامبر خدا صلى الله علیه وآله که به طور متواتر نقل شده اند را ندارد.

آیه تطهیر و دیدگاه دهلوى

ما دو دیدگاه پیشین را نقد کردیم و نیز به اتّهام پراکنى هاى ابن تیمیّه پاسخ گفتیم، دیگر به بررسى و نقد گفته هاى عبدالعزیز دهلوى نویسنده کتاب تحفه اثناعشریه درباره این آیه نیازى نیست. زیرا سخن وى مطلبى فراتر از دیدگاه هاى پیشین را در برندارد.
او در ابتدا نظر عکرمه را آورده و آن را با سیاق آیه تأیید کرده است. سپس مى گوید:
ولى پژوهش گران اهل سنّت بر این باور هستند که این آیه اگر چه در شأن همسران پاک پیامبر صلى الله علیه وآله نازل شده است، اما به حکم این قاعده که عموم مفهوم لفظ، معتبر است، و صادر شدن یک لفظ در خصوص یک واقعه و یا عده اى، موجب نمى شود مفهوم و مراد از آن لفظ خصوص آن واقعه و یا آن عده باشند، بنابراین، در این جا، همه اهل خانه پیامبر صلى الله علیه وآله شامل این بشارت مى شوند و اختصاص دادن افرادى از اهل خانه با عبا در حالى که بر تخصیص دلالت ندارد، فایده اش دفع مظنه نبودن این اشخاص در اهل بیت است، نظر به آن که مخاطب در این آیه فقط زنان پیامبر بوده است. اما پیامبر با قرار دادن این افراد در زیر عبا، بیان کرد که اینان نیز هم چون زنان پیامبر، از اهل بیت به شمار مى روند.
دهلوى در ادامه، با حمل «اراده» بر اراده تشریعى در دلالت آیه بر عصمت مناقشه کرده است و مى گوید:
چون از نظر شیعیان وقوع آن چه خداوند اراده کرده لازمه اراده او نیست. پس عصمت به مبناى آنان ثابت نمى شود و نیز استدلال آنان بر عصمت نقض مى شود؛ چرا که اگر این کلمه بر عصمت دلالت مى کرد لازم بود که همه صحابه، به ویژه حاضران در غزوه بدر معصوم باشند، چون خداوند در حق آنان فرموده:
(وَلکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ)؛(10)
لیکن مى خواهد شما را پاک، و نعمتش را بر شما تمام گرداند، باشد که شکر به جا آورید.
هم چنین در آیه دیگرى فرموده:
(لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَیُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ)؛(11)
تا شما را با آن پاک گرداند، و اضطرابات شیطان را از شما بزداید.
روشن است که اتمام نعمت براى صحابه، کرامتى بیشتر به نسبت آن دو (اذهاب رجس و تطهیر) است و وقوع این اتمام نعمت دلالت واضح ترى بر عصمت آن ها دارد.
سپس مى گوید: پذیرفتیم که این آیه، دلیل بر امامت آن حضرت است، اما امامت بلا فصل او از کجا فهمیده مى شود؟(12)

پاسخ به دیدگاه دهلوى

آن چه ذکر کردیم خلاصه اى از مهم ترین سخنان دهلوى بود. او ابتدا بر سخنان عکرمه تکیه مى کند. اما سپس دست از این دیدگاه برمى دارد و آیه را شامل اهل بیت و همسران پیامبر صلى الله علیه وآله قرار مى دهد که بطلان هر دو نظر براى شما حق جویان آشکار شد.
از سوى دیگر، بیان شد که «اراده» در این آیه، اراده تکوینى است نه تشریعى و نمى توان با استناد به عدم عصمت صحابه حاضر در بدر نیز این معنا را باطل کرد. زیرا «اراده» در دو آیه مذکور تشریعى است و قیاس او نادرست است.
از این گذشته، هیچ کس سخنى درباره عصمت هیچ یک از اهل بدر یا صحابه نگفته است. بنابراین ادّعاى او، به هم زدن اجماع قطعى است. اما درباره «اهل بیت» چنین نیست. زیرا رسول الله صلى الله علیه وآله یکى از آن هاست و آن حضرت به اجماع مسلمانان، معصوم است و سایر اهل بیت نیز با توجه به آیه و حدیث ثقلین و... معصوم هستند.
هم چنین سخن اخیر او درباره مضمون آیه در خصوص امامت حضرت على علیه السلام بعد از عثمان، از چند جهت باطل است. از جمله این که: این برداشت مشروط به درستى امامت سه خلیفه آنان است که این خود اول کلام است و مورد پذیرش ما نیست.
والحمد لله ربّ العالمین،
وصلّى الله على سیّدنا محمّد وآله الطاهرین.

پی نوشت ها :

1- سوره توبه: آیه 100.
2- سوره واقعه: آیه 10 و 11.
3- براى آگاهى بیشتر در این باره ر.ک: بحث آیه هفتم از اواخر جلد بیستم از کتاب: نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار.
4- تاریخ طبرى: 316/2، تحقیق: محمّد ابوالفضل ابراهیم.
5- سوره احزاب: آیه 33.
6- سوره مائده : آیه 6.
7- سوره نساء: آیه 26 - 28.
8- سوره توبه: آیه 108.
9- منهاج السُنّة: 21/4-24.
10- سوره مائده: آیه 6.
11- سوره انفال: آیه 11.
12- تحفة اثنا عشریه: 202. ر.ک: مختصر التحفة الاثنى عشریة: 167 - 172.




 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط