چکیده:
خوشنویسی اسلامی تجلّی گاه کلام خداوند است و تبدیل به یکی از تجسمات هنرمقدس گردیده است. اصول آن طی قرون متوالی تکامل و پالایش یافته و صورت آن امروزه از ویژگی های خاصی برخوردار گردیده که موجب تاثیرات عمیق بصری و روحی در دل و جان مومنان می شود.در واقع می توان گفت این، هنر تجسمی ازکلام خداست هرچند که منشا صوری این خط و حروف در شبه جزیره عربستان و بخش هایی از عراق عرب بوده است، اما این هنر در دامان هنرمندان ایرانی با لیه و به تکامل رسید و ایرانیان مبدع بسیاری از زیباترین و ظریف ترین خطوط اسلامی شدند.
از سویی دیگر ایرانیان مبدع هنر تذهیب اسلامی بودند، هنری که چون حریم و حصاری ازگیاهان وگل های آسمانی باغ کلام خداوندی را احاطه کرده است.
این نوشتار، تحقیقی است پیرامون 4 نسخه خطی قرآنی، متعلق به قرون هفتم/اوّل تا دوازدهم/ ششم به ویژه نسخ ایرانی که درکتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است و در این مقاله به لحاظ نوع خطوط و نقوش تذهیب مورد بررسی قرار گرفته اند.
واژگان کلیدی:
کتابت، تذهیب، قرآن، کتابخانه مجلس شورای اسلامیمقدمه
برای آفرینش یا به عبارت بهتر تحقّق خوشنویسی واقعی، ترکیب و آمیزش چندین عامل لازم است. درک جامعه از نوشتار، اهمیّت متن، قوانین صریح و اغلب مبنی بر ریاضیات، ارتباط خطوط و صفحه ی نوشتار، مهارت و درک خط، مادّه نوشتاری و ابزار نوشتن تماماً عواملی هستند که در این امر موثرند. خوشنویسی فراتر از گونه ای ساده از مهارت است. لازمه ی آن داشتن نوعی فردیت است که باید در چهارچوب دستورالعمل هایی کاملاً مشخص متجلی گردد. خوشنویسی تا حدّ زیادی بیان نوعی هماهنگی است، بدانگونه که برای تمدّنی خاصّ قابل درک است. خوشنویسی با خط، ابزار، متن و میراث فرهنگی هر جامعه هماهنگ است وباید اذعان داشت که گونه ی حقیقی آن تنها در سه تمدّن شکوفا شده است:الف) اعراب و تمدّنهایی که خط عربی را بکار گرفتند.
ب) چینی ها و تمدّنهای متاثر از خط چینی.
ج) تمدّن غرب بر پایه الفبای لاتین، قوانین رومی و کلیسای مسیحی.
در بیشتر ادیان الهی خط و به ویژه خوشنویسی از آن رو که با کتابت کتاب های آسمانی مرتبط است از اهمیت بسیاری برخوردار است. ادیان مختلف به ویژه اسلام با ایجاد لزوم نوشتن کتابهای آسمانی خود، برای حفظ و انتقال آنها و ضرورت خوانا بودن آن برای نسل های بعدی نقش مهمی در تحوّل و رشد خوشنویسی داشتند. در انجیل می خوانیم که پیش از وجود هرچیز، کلمه بود و در قرآن خداوند به پیامبر(ص) امر می کند:
اقرأ، در واقع وقتی کلمه ی اقراء به کار می رود به معنای خواندن از روی چیزی است وآن می تواند قرآن باشد که کتابی ازلی و ابدی است. خطی که خداوند برای کتابت قرآن انتخاب نمود «عربی» بود. پس برای درک بهترو شناخت بیشتر آن باید پی به ریشه ی این خط برد.
در این مجال سعی گردیده است اهمیت خوشنویسی در اسلام و اهمیت و جایگاه این هنرو هنر تذهیب در میان هنرهای اسلامی مربوط به کتاب بررسی شود. همچنین از آن رو که با مطالعه قرآن های دست نویس موزه ها، کتابخانه ها و مجموعه های خصوصی و... شاید بتوان پی به اسرار و نکات فراموش شده ایی برد که روشنگر راه محققان و اندیشمندان باشد و از این راه بسیاری از نسخ از شناسنامه کامل تر، دقیق تر و علمی تری برخوردار گردند ما در این مقال نسخ قرآنی قرون هفتم/ اوّل تا دوازدهم/ششم کتابخانه مجلس شورای اسلامی را مورد بررسی و کنکاش قرار خواهیم داد.
خط و خوشنویسی و تکریم آن در اسلام
هنر خوشنویسی قابلیت پذیرترین شاخه هنرهای اسلامی است. این هنر با اینکه به کلّ جهان اسلام تعلق دارد اما به عنوان اصیل ترین هنرها در نظر گرفته می شود. زیرا تصویری قابل رویت به بیان کلام قرآن می بخشد. مسلمانان به میزان زیادی در این هنر سهم دارند. بنابراین هیچ هنری به اندازه ی خوشنویسی حاکی از حس زیبایی شناسی مسلمانان نیست. خود قرآن بارها بر اهمیت نوشتن تاکید کرده است. در اولین سوره نازل شده(علق3-4) خداوند، قادری متعال که انسان را بوسیله قلم آموزش داد، توصیف شده است ودر سوره قلم سوگند اینگونه آغاز می شود: ن والقلم موضوع نوشتن در سوره های دیگر قرآن نیز یافت می شود. (1)بنابراین نوشتن منشاء الهی دارد. اعتقاد به سرنوشت مکتوب باعث شده است خداوند کاتب سرمدی نامیده شود از این رو طبیعی است که مسلمانان نوشتن قرآن را از همان ابتدا به طریقه ی هم شان با زیبایی سرمدیش آغاز کنند.
لزوم کتابت دقیق قرآن عرب ها را وادار کرد تا خطشان را اصلاح و ترمیم کنندو به آن تا حدی زیبایی ببخشند که ارزش کتابت وحی الهی را داشته باشد. طبق تعالیم اسلام، قرآن به زبان عربی و به وسیله حضرت جبرئیل به پیامبر وحی شدو بنابراین، این زبان شان و مقام گفتار الهی را دارد.
پیامبر وحی خداوند را دریافت می کردو از طریق وعظ به دیگران انتقال می داد. بنابراین پس از رحلت وی جریان وحی متوقف شد و کلام الهی به صورت شفاهی به وسیله حافظان قرآن انتقال داده می شد. با کشته شدن تعدادی از حافظان قرآن در جنگ ها ضرورت کتابت قرآن احساس شد.
اولین فرمان کتابت قرآن توسط ابوبکر و به تشویق عمر صادر شد. این نسخه توسط کاتب پیامبر، زیدبن ثابت نوشته شد و در زمان عثمان تدوین گردید. این نسخه پس از تنظیم شرعی از آن زمان به بعد به عنوان نسخه اصلی محسوب شد و دیگر نسخه ها از روی آن کتابت شدند. ابتدا این قرآن ها و خط های متداول که انحصارا شامل نمونه های محلّی خط جزم بودند تحریر می شدند، سپس در انواع خط های کوفی و بعدها در بیشتر خطوط متنوع عربی از جمله خط انحنادار نسخ که در جهان آن روز اسلام رونق داشتند کتابت یافتند. (2)
خط کوفی براساس نام شهر کوفه، یکی از مراکز اصلی فرهنگ عرب دوران بنی امیه، نامگذاری شد. این خط از گروهی از ترکیبات هندی که خواندن آن نیز دشوار است استفاده می کند. خط کوفی خود انواع دیگری بوجود آورد که در هنرهای مختلف از آن بهره گرفته شده است. از جمله کوفی بنایی و کوفی کشیده درمعماری و کوفی گلدار در کتاب آرایی. (3)
اساتید خوشنویسی در طول زمان قوانین و مقررات معین و متناسبی را برای هر یک از سبک هاابداع کردند و هنر خوشنویسی را گسترش دادند. بسیاری از این خوشنویسان طبق سخن قاضی احمد علما و حافظان قرآن بودند که توانایی نگارش سبک های مختلف خط را در نهایت زیبایی و تکامل نگارش داشتند. این خطاطان با قرآن آشنا و مانوس بودند. اغلب آنها مردان با ایمان و با تقوایی بودند که در بیشتر اوقات خود را به ستایش خداوند سپری می کردند و به عبادت او مشغول بودند. از اینرو خوشنویسی در میان هنرهای اسلامی به عنوان معنوی ترین هنرها و تجلی روح اسلامی به شمار می رود. (4)
هنر تذهیب در قرآن اولیه
نقوش تذهیب که جهت تزیین آثار هنری به کار گرفته شده است یکی از کهن ترین و در عین حال لطیف ترین شیوه های تزیینی در هنر شرق بویژه هنر ایرانی است. این هنراصیل و کهن با جان هنرمند سر و کار دارد وساقه های آن همان احساس و نمود حسی هنرمند است. نقوش آن تماماً انتزاعی و جدا از خاک اند، البته با پیوندی ظریف با طبیعت، و پهنه ی این نقوش جولانگاه رنگ های درخشان نمادینی می گردد که زاینده ی جان و جهان بینی هنرمند است.در فرهنگ نامه ها و لغت نامه ها تذهیب را زرگرفتن و طلاکاری دانسته اند، اما این معنا دربردارنده ی تمامی جوانب این هنر اصیل نیست. (5)در واقع شاید بتوان گفت که این نقوش به ظاهر تزیینی به نوعی نمایانگر فراز و فرودهای تاریخی و اجتماعی نیز می تواند باشد. و در واقع نمودار شیوه ی جهان بینی و ایدئولوژیکی هر دوره از تاریخ است. اوج این هنر، ایران اسلامی است. در واقع با بررسی آثار تذهیب شده سایر ممالک اسلامی می توان به تاثیرپذیری شدید آنان از شیوه ی تذهیب ایرانی برد. در حقیقت آثار پدید آمده در قلمروهای عثمانی، شبه جزیره عربستان، هند و... یا مستقیماً توسط هنرمندان ایرانی مذهب شده اند و یا خالق آنها شدیداً تحت تاثیر تذهیب های ایرانی- اسلامی بوده است.
این هنر نیز چون سایر هنرها دارای واژه ها و اصطلاحات فنی مختص به خود است. (6) امّا یکی از بیشترین کاربردهای هنر تذهیب در کتاب آرایی است. پس از ظهور اسلام و صدور آن به کشورهایی چون ایران عمده ترین و مهمترین کتابی که مورد توجّه واقع گردید کتاب خدا، قرآن کریم بود. این کتاب علاوه برآنکه حامل دستورات الهی در رابطه با زندگی مادی و معنوی مسلمانان است، از سویی عامل وحدت بخش میان مسلمانان و در نتیجه ممالک مسلمان بود وتوجه به آن وظیفه ی هر هنرمندی بود. سفال گران و کاشی سازان آیات آن را برروی ظروف و کتیبه ها می نوشتند، فلزکاران آن را بر اشیا و ظروف فلزی نقر می کردند و بالاخره خوشنویسان مسلمان آن را بر روی پوست و کاغذهای اولیه می نگاشتند.
اکثر محققان و کارشناسان هنری دوران اسلامی عقیده دارند که در قرون اولیه اسلام مذّهب و خوشنویس یک نفر بوده اند. خوشنویس پس از امر کتابت خود شخصاً به امر تذهیب و آرایش(هرچند مختصر) قرآن دستنویس خود می پرداخته است. در قرون بعد با اضافه شدن نقوش متنوع تر و پیچیده تر و استفاده از روش های فنی گسترده تر هنر تذهیب رو به رشد نهاد. در هر دوره ای نقش و فن جدیدی به این هنر افزوده گشت.
درعهد سلجوقیان از ورقه های طلا به منظور تذهیب استفاده می کردند اما در اعصار بعد طلا را در سرشیر یا عسل حل می کردند و پس از شستشو آن را پاک کرده و پس از زدن آن بر روی کاغذ مورد نظر آن را مهره می زدند.
طرح های تذهیب با رنگ های نمادین و خاصّی که ریشه در جهانگردی ویژه و کهن دارد رنگ آمیزی می شده است. در واقع مادر بیشتر تذهیب ها به سه رنگ نقره ای، طلایی و لاجوردی برمی خوریم. این سه رنگ در کیمیاگری اسلامی نقش ویژه وبه سزایی را ایفا می کنند که در این مجال فرصت بحث پیرامون این مساله نیست، اما به طور خلاصه شاید بتوان گفت این سه رنگ در تفکر و زیبایی شناختی اسلامی ایرانی به تعادلی می رسند که در سایر نمونه های هنری مشابه دیگر اقوام نشانی از آن یافت نمی شود. در واقع از طلا و نقره صرفاً به جهت زیباتر ساختن و گران بهاتر کردن اثر استفاده نمی شده است. بلکه این رنگ ها می توانند نمودی از تفکر کیمیاگری باشند. (7) یعنی علم جذاب و پرکشش در تمامی ادوار.
پایه و اساس نقوش تذهیب قوس حلزونی(8) است، اگر نقوش اسلیمی براین قوس حلزونی جایگزین گردند حرکت اسلیمی پدید می آید و با جایگزینی گل و برگ های ختایی، حرکت ختایی ایجاد می شود. گاها این دو بر روی دو شاخه ی مجزا باهم و در کنار یکدیگر حرکتی به نام اسلیمی- ختایی را پدید می آورند.
قرآن های کتابخانه مجلس شورای اسلامی
کتابخانه مجلس شورای اسلامی محلّی است که نمونه هایی از قرآن های تاریخی سده ی دهم/چهارم تا سیزدهم/ هفتم در آنجا نگهداری می شود. این کتابخانه در ضلع جنوب شرقی میدان بهارستان قرار دارد. در شمال آن مجلس شورای اسلامی و در جنوب آن مسجد سپهسالار قرار دارد. کتابخانه مجلس شورای اسلامی یکی از مهم ترین نهادهای فرهنگی و تاریخی کشور است وقدمت آن پس از کتابخانه آستان قدس رضوی از سایر کتابخانه ها بیشتر است. (9)در این کتابخانه چهار نسخه مربوط به قرون مورد نظر وجود دارد که دو تای آنها محققاً مربوط به قرن/ ششم است و دو تای دیگر به احتمال قریب یقین مربوط به قرون یازدهم/پنجم یا اوایل قرن دوازدهم/ ششم هستند.
بررسی این نمونه ها با تکیه بر چگونگی خوشنویسی و تذهیب انجام می پذیرد.
1- قرآن خطی به خط کوفی کهن، جدول زر ولاجورد، کناره ها آراسته به زر، نقطه های سرخ، در 30 برگ 9 سطری، اندازه سطور متن7×12 سانتی متر و اندازه جلد و برگ 11×18 سانتی متر، بر پوست آهو، جلد پارچه قلمکار گرد، عطف تیماج تریاکی، بیاضی. (10)(تصویر شماره 1)
این قرآن به صورت 30 برگ پراکنده است. اما تمامی صفحات آن دارای تمامی برگ ها دارای جدول کشی های زرین و لاجوردی است. در برخی از صفحات با ترنج هایی نصفه در حاشیه و چسبیده به تذهیب روبه رو می شویم که همرنگ نوشته های متن است و احتمال دارد که توسط خود خوشنویس به تصویر درآمده باشد. در سرآیه ها رزت های طلایی ظریف و دقیقی وجود دارد. تذهیب صفحات این قرآن به صورت یک درمیان دارای رنگ غالب قرمز یا آبی است. رنگ های به کار گرفته شده در تذهیب این قرآن سیاه، لاجوردی، قرمز، سبز و زرین است. گاهاً در رزهای کوچک سرآیه ها فرمی بال مانند(که به نوعی یادآور اسلیمی است) به رنگ تماماً طلایی وجود دارد. (تصویر شماره2)این قرآن از تذهیبی کامل، پیچیده و در عین حال ظریف برخوردار است. سه طرف حاشیه آن که دارای تذهیب ظریفی به پهنای 6میلی متر است توسط برگ های کشیده ی ختایی به صورت زنجیروار تزیین شده و در گوشه ها و مراکز این سه حاشیه فرمی گل مانند با چهار گل برگ وجود دارد. در تمامی صفحات، این چهارگل برگ، آبی لاجوردی هستند. در دو طرف این گل های آبی دو فرم بال مانند به رنگ طلایی وجود دارد که گل را درمیان گرفته اند. برگ های کشیده زنجیروار عموماًطلایی و گاهاً با لکه رنگ های آبی و یا قرمز هستند. تمامی فرم های تزیینی تذهیب این قرآن به وسیله ی رنگ سیاه دورگیری شده است. حاشیه بیرونی یا چهارمین حاشیه ی تذهیب پهن تر و پهنای آن 19 میلی متر است. در مرکز این حاشیه ترنج کاملی وجود دارد که در صفحات مختلف متناوبا قرمز و لاجوردی است. در دوطرف این ترنج در مرکز هر قسمت نوعی گل شاه عباسی ابتدایی وجود دارد که دو برگ کشیده و ظریف آن را حلقه وار احاطه کرده اند. این دو بخش پوشیده از گلهای ریز5 پر و برگاهی کوچک ختایی هستند. در منتها علیه هر بخش به سمت بیرون کادر یک نیم ترنج به چشم می خورد که آن هم چون ترنج مرکزی متناوباً در صفحات آبی و قرمز است. جدول کشی صفحات این قرآن توسط دو رنگ آبی(برای خطوط نازک) و رنگ طلایی(برای خطوط پهن) آن جام شده است.
همان گونه که عنوان شد این قرآن به شیوه ی کوفی کهن کتابت شده اما نکته ای که قابل توجّه است آن است که اعراب گذاری آن کامل و به شیوه ی خلیل است. و نیز حروف دارای نقطه های سرخ رنگی هستند که متاسّفانه در برخی جاها رنگ مرکب آن پخش شده است. این قرآن فاقد تاریخ و راقم است اما با توجه به نوع تذهیب دقیق و ظریف حواشی، نوع دباغی خوب و استادانه پوست، شیوایی و زیبایی نوع خط، جدول کشی دقیق و استفاده ی فراوان از رنگ طلایی در تذهیب به احتمال بسیار قوی باید در اواخر قرن یازدهم/ پنجم یا قرن دوازدهم/ ششم یا حتی قرن سیزدهم/ هفتم کتابت شده باشد و با توجه به مشخصات و ویژگی های خط و به ویژه نوع تذهیب باید در ایران نوشته شده باشد. شاید بتوان گفت این قرآن از قرآن هایی است که در قرون یازدهم/پنجم و دوازدهم/ششم با رعایت کامل قواید کهن قرون هفتم/اول و هشتم/دوم و نهم/ سوم کتابت می شده است و توانایی نگارشی بدان شیوه ی کهن از افتخارات و محاسن خوشنویسان محسوب می شده است.
قطع کوچک و ظریف آن گویای استفاده شخصی آن می تواند باشد. بیشتر صفحات این قرآن نسبتاً سالم وکامل است و از وضعیت خوبی برخوردارند. هرچند که برخی از صفحات و سطور آن ترمیم شده است.
شیرازه بندی و قطع بندی آن سالم است. قطع افقی از ویژگی های قرآن های صدر اسلام است که در این نمونه حتی این ویژگی در نظر گرفته شده است. این قرآن دارای جلدی بسیار زیبا از پارچه قلمکار است که احتمالا در زمان قاجار یا اواخر صفویه بدان اضافه شده است.
نکته ی جالب اینکه در این قرآن، تاریخی به سال 1341/11/21 وجود دارد که نمایانگر تاریخ ورود این قرآن به کتابخانه مجلس است.
با توجه به تذهیب ظریف این قرآن و خط تقلیدی آن به شیوه ی کهن این قرآن احتمالا باید رد قرن یازدهم/ ششم کتابت شده باشد و همانطور که قبلا توضیح داده شد شاید کاتب آن بانوی خوشنویس قرن یازدهم/شش ایران، زینب شهده(11) باشد. ظرافت و ملاحت این قرآن تا به اندازه ای است که این احتمال را نیز پدید می آورد که صاحب این قرآن یک خانم بوده است و به جهت استفاده بانویی درباری نگاشته یافته است.
2- قرآن به خط کوفی مغربی کهنه، خوشنویس ابوجعفرمحمدابن ابوجعفر ابن احمد، به تاریخ1201/598، نشان شنگرف، عنوان و علایم اجزا و دوایر زرین، صفحه ی اول نو نویس در 327 برگ 17 سطری، اندازه متن 13×10 سانتی متر، اندازه بزرگ و جلد14×17 سانتیمتر، کاغذ سفید کهنه، جلد تیماج تریاکی، ضربی، مقوایی. (تصویر شماره 3)
این قرآن یکی از معدود قرآن هایی است که خوشنویس و سال نگارش آن به وضوح نمایان است. از قطعی نسبتاً کوچک ولی سالم و کامل و از شیرازه بندی خوبی برخوردار است و دارای جلد مقوایی و قهوه ای رنگ است.همان گونه که قبلاً عنوان شد این قرآن به خط کوفی مغربی کهن نگارش یافته است. شیوه ی نگارش آن از شکوه، صلابت و نظم خاصی برخوردار است و اعراب و اعجام آن کامل و به شیوه ی خلیل بن احمد الفراهیدی است. کلمات توسط حروفی ایستا، شکسته و با کمترین میزان انحنا نگارش یافته است. سرسوره ها در این قرآن به همان شیوه اما بزرگتر نگارش یافته که داخل آن طلایی رنگ شده است. (تصویر شماره4)
در صفحات سمت راست در حاشیه بیرونی عبارت«وقف النبی علیه السّلام» به رنگ قرمز کتابت شده است و بر بالای آن حروف«ن»، «م» و... غیره نگاشته شده است. این احتمالاّ به جهت طبقه بندی آیات و سوره ها بوده است. برخی از تشدیدها و سکون ها در این قرآن به رنگ قرمز مشخص شده است. نکته جالب توجّه در این قرآن آن است که تمامی سوره های این قرآن مکّی یا مدنی بود نشان مشخص شده و بر بالای سر سوره کلمه ی مکّه و یا مدینه به رنگ قرمز نوشته شده است.
در صفحه ی ماقبل آخر این قرآن سوره ی مبارکه توحید به خط کوفی یا همان شیوه در ابعاد بزرگتر کتابت شده است(تصویر شماره5) که متاسّفانه اسن صفحه و صفحه ی بعد آن آسیب فراوانی دیده اند. تنها این دو صفحه از این قرآن هستند که دارای نوعی خاص از تزیین هستند. کادری مستطیل شکل سوره توحید را احاطه کرده و در داخل حاشیه این کادر با استفاده از فرم«لا» گره چینی زیبایی(به رنگ طلایی) ایجاد شده است.
سایرصفحات این قرآن فاقد تذهیب است. تنها درچند برگ آن به صورت پراکنده با ترنج هایی مواجه می شویم که درون آنها با کمک فرم های گره مانند عبارت«الحمدالله» نوشته شده است. همچنین در برخی از صفحات به جای این ترنج ها اشکال گوشواره ای که یادآور فرم هایی بال مانند است به کار رفته است(این گونه به نظر می رسد که این فرم تزیینی نیز کلمه یا عبارتی است. )
سرآیه ها با اشکال تزیینی متنوع چون رزت های 8پر، فرم گوشواره و ترنج های کوچک گرده دار مشخص شده اند. این قرآن با شماره 395 وکد 13007 درکتابخانه مجلس نگهداری می شود.
3- قرآن به خط کوفی، خطاط ناشناس، مربوط به سده های دوازدهم/ششم یا سیزدهم/هفتم عنوان سرسوره ها و حزب ها به زرگرفته شده، نشان شنگرف، در 24 برگ، 19 سطر، اندازه متن 23×14سانتیمتر و اندازه برگ و جلد30×19سانتیمتر، کاغذ سفید کهنه، جلد تیماج قهوه ای روشن، ضربی، مقوایی، عطف تیماج تریاکی. (تصویر شماره 6)
این قرآن با شماره 394 و کد 13006 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی قابل شناسایی است. شیوه نگارش کوفی این قرآن بسیار شبیه قرآن قبلی است این شباهت آنچنان زیاد است که این احتمال به وجود می آید که کاتب این قرآن نیز همان ابوجعفر محمدابن ابوجعفر ابن احمد باشد. حتی همان ویژگی های قرآن قبلی از نظر نظم، استواری و صلابت خط در این قرآن نیز به چشم می خورد. حتی سر سوره ها هم به همان شیوه قرآن پیشین یعنی کمی بزرگتر رنگ شده به رنگ طلایی نگاشته شده اند.از سویی برخی نشان ها چون سکون و تشدید در این قرآن نیز به رنگ قرمز است. از طرف دیگر برگ این قرآن همانند نمونه ی قبلی دارای کتیبه ی به خط کوفی تزیینی گره دار است. اما مکّی و مدّنی بودن سوره ها در این قرآن مشخص نشده است.
در آخرین برگ این کتاب تاریخ تولد دو مولود به اسامی عثمان بن احمد و محمود بن ابراهیم به چشم می خورد. در مورد محمود بن ابراهیم نوشته شده:«تواریخ صد وهفتاد و دو بود ماه رجب محموددر وجود آمد»(تصویر شماره7)
این سنت نیز(سنت نگاشتن تاریخ تولد اطفال در پشت قرآن) در اینجا به کمک ما می آید و با این فرض که این قرآن، قرآن خانوادگی بوده و سال ها این قرآن در اختیار خانواده بوده همان حدس زمانی یعنی اواخر قرن دوازدهم/ ششم می تواند صحیح باشد. از سویی دیگر نوشته ی این تاریخ های تولد به خط نسخ است و از آن مهم تر به فارسی است و نشان دهنده ی این موضوع که اولاً این قرآن احتمالا در ایران کتابت شده و دیگر اینکه تاییدی است برکاربرد خط نسخ در مراسلات عادی و روزانه مردم البته دو خطی که برای نگارش تاریخها بکار رفته است بسیار شبیه به هم است اما تاریخ تولد محمود بن ابراهیم با قلمی درشت تر نوشته شده است.
در بالای این تاریخ ها نوشته ای وجود دارد با خطی بسیار ظریف که متاسّفانه قابل خواندن نیست. در انتهای همین صفحه با فرمی شبیه امضا روبه رو می شویم که با کمی دقت نام بهزاد قابل خواندن است. با چرخاندن صفحه بطوری که به صورت افقی قرار بگیرد با فرمی شبیه اسب سوار مواجه می شویم که نیزه ای در دست دارد و بر اسبی نشسته است. البته این نگاره به صورت طراحی خطی و به شیوه ای انتزاعی اجرا شده است این نقش به نوعی یادآور نقاشی های دیواره های غارها می باشد. تنها حدسی که در این رابطه وجود این نقش امضا می توان زد این است که شاید این قرآن در تملک خاندانی لشکری و نظامی بوده است.
همانگونه که عنوان شد این قرآن فاقد تذهیب است اما در برخی از صفحات آن با کتیبه هایی به خط کوفی تزیینی روبه رو می شویم که به وسیله ی نقوش اسلمیی خاص و پیچان، احاطه شده است. از سویی دیگر چون قرآن پیشین سرآیه های این قرآن به صورت تقریبا یک درمیان توسط نقوش گل های سرخ و کوچک 9پر که دیگر کم کم نزدیک به نقش شمسه شده اند و فرم های گوشواره ای بالی شکل با جزییات و طرح های فراوان که با رنگ های قرمز، آبی و به ویژه طلایی رنگ شده اند، مشخص شده اند، به غیر ازاین عناصر این قرآن فاقد هرگونه تزیین و آرایشی است و متاسّفانه همین عناصر تزیینی اندک اما بسیار ظریف نیزآسیب فراوان دیده اند.
4- قرآن به خط ثلث کهن، عنوان به خط کوفی... زمینه ی پیشانی ها لاجوردی و زرّین نشان شنگرف، جدول زر و لاجورد و زنگار، علایم و زرّین و لاجوردی، باترجمه زیر آیات در دو مجلد، جلد 1از آیه 54 سوره بقره تا پایان سوره کهف، آغاز افتاده، در 173 برگ 11سطری، اندازه متن 32×21 سانتیمتر، جلد دوم از سوره مریم تاآیه 2 سوره عادیات، آنجا افتاده، در 179برگ11سطری اندازه متن 12×20 سانتیمتر و اندازه جلد 43×28 سانتیمتر، کاغذ سفید، جلد تیماج مشکی و مقوایی.
این قرآن از قرآن هایی است که به خط ثلث نگاشته شده و تقریباً کامل است. این قرآن دارای ترجمه به فارسی است اما ترجمه آن به خط نسخ نه چندان استادانه نگاشته شده است و شیوه نگارش این قران نیز مرکب است به دو خط کوفی تزیینی و خط ثلث کهن با توجه به نوع خط و شیوه نگارش این قران باید مربوط به قرن دوازدهم/ششم باشد. برخی از علایم چون سکون وتشدیدها به رنگ قرمز نگاشته شده است. این قرآن دارای سرلوحه ای است که تماماً مذهب است. تذهیب این برگ تماماً هندسی و به دو رنگ لاجوردی و طلایی است. (تصویر شماره8)
امّا متاسّفانه همان گونه که در تصویر مشاهده می شود این برگ شدیدا آسیب دیده و دارای دو کتیبه به خط کوفی تزیینی بوده که اکنون قابل خوادن نمی باشد. در وسط این دو کتیبه کادری نزدیک به مربع 8×7/5 سانتیمتر وجود دارد که فرمی ستاره مانند وهندسی در داخل آن قرار دارد و بر آن محاط است. تمامی این فرم(ستاره هندسی) توسط مربعهای طلایی و آبی لاجوردی به ابعاد حدوداً2×2میلیمتر پدید آمده است. اما متاسّفانه این قسمت از صفحه شدیدا آسیب دیده و ظرایف آن به خوبی نمایان نیست.
کادری به پهنای 1 سانتیمتر دور تا دور دو کتیبه ی مستطیل شکل و فرم ستاره شکل را احاطه کرده است و در داخل این حاشیه توسط فرمی گره چینی شده وزنجیر مانند به رنگ طلایی تزیین شده است. در سه طرف حاشیه منتها الیه این برگ شاهد تذهیبی ظریف هستیم که به کمک فرم تزیینی اسلیمی پدید آمده است. این اسلیمی ها که به صورت قرینه به هم متصّل اند در فضای منفی میانشان فرمی قلب مانند را ایجاد کرده اند، اسلیمی ها و ساقه های پیچان آنها به رنگ طلایی هستند که بروی زمینه ی لاجوردی اجرا شده اند. متاسّفانه این سه حاشیه بالایی به شدت آسیب دیده اند. از سویی فرم های قلب مانند این حواشی یادآور درخت سرو هستند. این فرم تذهیب و سرلوح نیز تاییدی بر دوران نگارش این قرآن در قرن دوازدهم/ششم است.
برگی دیگر از این قرآن نیز دارای کتیبه ای به خط کوفی تزیینی است که در کادری مستطیل شکل جای دارد. علاوه بر تزیینات فراوان و پر پیچ و تاب اسلیمی ها که برساقه هایی مدور و حلزونی قرار گرفته اند. برخی از حروف نیزخود فرمی تزیینی یافته اند چون حرف «کاف» که سرکج آن دارای فرمی کره مانند است. کلمات و تزیینات اسلیمی به رنگ زرّین برزمینه ی لاجوردی پدید آمده اند. تمامی نوشته های این برگ که قسمتی از سوره مبارکه مریم می باشد در کادری با تزیینات گره چینی(دقیقا همان گره کارد سرلوحه) قرار گرفته اند. ترنجی نسبتا بزرگ به صورت افقی به کتیبه ی قسمت بالای صفحه متصّل است. این ترنج نیز دارای نقوش تزیینی بسیار ظریف و منحنی اسلیمی است که به دو رنگ آبی و طلایی رنگ آمیزی شده است. در قسمت بالای کادر کتیبه خارج از حاشیه تذهیب و جدول، دست خطی وجود دارد که بیانگر نقل قول حضرت محمد(ص) در رابطه با کرامات خواندن سوره مبارکه مریم می باشد. ضمناً صفحه و صفحه ی مقابلش دارای جدول کشی به دو رنگ قرمز و آبی هستند.
اما نکته ای ابهام آمیز در مورد این قرآن وجود دارد اینکه گویا قرآن حاضر از تلفیق دو قرآن که از نظر خط بسیار شبیه به هم هستند بوجود آمده و امروزه برای ما به یادگار مانده است. برگ هایی از این قرآن با آنکه با نمونه برگ هایی که قبلا توضیح داده شد از نظر خط شباهتی بسیار دارد اما از نظر نوع کاغذ و رنگ آن، نوع تزیینات، تعداد برگ های گ لهای سر آیه ها(نمونه های اول 6 برگ دارند و مورد دوم 9 گل برگ) و از همه مهمتر تفاوت میان شیوه ی نگارش کوفی تزیینی سرسوره ها و نوع تزیین کتیبه ی مربوط به آن، دارای تفاوت هایی اساسی هستند.
در واقع شاید بتوان نتیجه گرفت قرآن حاضر از ترکیب دو قرآن که احتمالاً توسط یک نفر کتابت شده پدید آمده است. نمونه ی این گروه دوم برگی از این قرآن است که آغاز سوره ی مبارکه «انفطار» می باشد(تصویر شماره 9) کتیبه ی سرلوحه ی این برگ به خط کوفی تزیینی ساده تر و قدیمی تری نسبت به نمونه قبلی (سوره مریم) نوشته شده است در واقع خود فرم حروف تزیین شده است و تنها بر زمینه ی پوشیده از ساقه ای اسلیمی به رنگ همان مرکبی که جهت خوشنویسی استفاده شده، کتابت شده است و به جهت تزیین آن دیگر از رنگ طلایی و آبی لاجوردی خبری نیست. در دو سوی این کتیبه در کادری مستطیل به ابعاد 3×2/5 سانتیمتر فرمی ساده از گل شاه عباسی ابتدایی در میان دو اسلیمی که بصورت قرینه قرار گرفته اند قرار دارد. و در هر طرف این اسلیمی ها سه برگ قرار دارد. رنگ این تزیینات قهوه ای و قهوه ای تیره است. به عبارتی کتیبه ی این برگ شکوه کتیبه ی سوره مریم را ندارد. ضمنا رزت های مورد استفاده به جهت سرآیه ها در این برگ دارای 9 برگ هستند. از سوی دیگر ترنجی بسیار ظریف به صورت افقی به کتیبه ی این صفحه متصّل است. در مرکز این ترنج دایره ای قرار دارد که بر فرمی شبیه گل شاه عباسی(نمونه ی ابتدایی آن) محاط است بر جدار بیرونی این دایره بصورت قرینه فرمی خطی شبیه به بال محاط است که در انتها به هم می رسند. از سویی دیگر این برگ فاقد جدول کشی ظریف و رنگین نمونه های قبلی (برگ مربوط به سوره مریم) است و تنها کادری ساده در ادور نوشته را احاطه کرده است. (12)
نتیجه
انگیزه قوی و محرک که باعث ابداع هنر خوشنویسی زیبا و بی مانند در جهان اسلام گردید و کم کم خوشنویسان مسلمان تمدّن های گوناگون با توجّه به برخی از ویژگی های محلّی، ملّی و میهنی خود، در چهارچوب اصول و قوانین تثبین شده اسلامی در کتابت شروع به طبع آزمایی کردند و نتیجه این امر آفرینش قرآن هایی گردید که امروزه هرکدام زینت بخش موزه های سراسر جهان است.این قرآن ها حتی ابتدایی ترینشان از نظر شیوه نگارش دارای زیبایی روحانی و شکوهی وصف ناشدنی هستند که ماورا طبیعی است و نشان از حصوری مقدس دارد. این پدیده ناشی از چیست؟
آیا جزء این است که کاتبان صادق این نسخ، تمامی ایمان و باورشان را برسرقلم هایشان نهادند و چکیده ی تمامی این خلوص در تجسم قرآن، این کلام الهی تبلور یافته است و الحق به خوبی توانسته اند این معجزه الهی را به تصویر درآوردند.
یکی از مهم ترین تمدّن هایی که در این میان نقشی اساسی ایفا نموده تمدن ایران است. ایرانیان به سرعت از سهولت و سادگی خط عربی استفاده کردند و آن را آموختند. از سویی دیگر اسلام روحی نوین درکالبد نیمه جان تمدّن ایران دمیده بود ویادگار و جلوه گاه این رستگاری، قرآن بود پس خوشنویسان ایرانی شروع به طبع آزمایی در این عرصه کردند و چون همیشه موفق و سربلند، توانستند شکوه و زیبایی ماورای جهانی به خوشنویسی اسلامی ببخشند.
شاید بتوان گفت میزان قابل توجّهی از ابداعات و آفرینش های هنری در قرون اولیه اسلامی و پس از آن، به ویژه درکتابت قرآن مربوط به ایرانیان و تمدّن های متاثر از آن بوده است و استادان بزرگ این عرصه یا ایرانی بودند یا شدیدا متاثر از هنر ایرانی دراین زمینه بودند.
هدف اصلی این کنکاش شناسایی و تجزیه و تحلیل تکنیکی و زیبایی شناسانه نسخ قرآنی مربوط به قرون اولیه اسلامی در ایران بود. با بررسی این نسخ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی، نهایت هدف ما کشف روابط و پیوندهای موجود میان این نسخ با کاتبان مشهور وحتی گمنام ایرانی بود زیرا همانطور که می دانیم در بیشتر موارد فروتنی و خضوع هنرمندان صدر اسلام مانع امضای آثار هنری توسط این بزرگان بوده است و نمونه های اندکی در دست است که به امضا و مهر این بزرگان باشد.
گام نهادن دراین وادی چون طی طریق در صحرایی به هنگام شب است. همه چیز در پرده هایی از ابهام و تیرگی پوشیده شده و قرون متمادی چون دیواری در برابر ماست گاهی نور ستاره ای از ورای ابر می درخشد و این نور برای لحظه ای هرچند کوتاه فضا را روشن می کند و در پرتو آن می توان در مدت محدود برخی از نکات را دریافت از آنجایی که نسخ خطی نسخه هایی نفیس و ارزشمندند که میراث فرهنگی ما محسوب می شوند، بر ماست که آنها بیشتر بشناسیم و به سایر جهانیان و علاقه مندان معرفی کنیم.
لیست تصاویر
1. قرآن خطی به خط کوفی کهن، قرن دوازدهم/ ششم، زینت شهدهپی نوشت ها :
* استادیاردانشکده هنردانشگاه تربیت مدرس و مدیر مسؤول موسسه مطالعات هنر اسلامی
1- آنه ماری شیمل، خوشنویسی اسلامی، مهناز شایسته فر، موسسه مطالعات هنر اسلامی، 1381، ص5.
2- یاسین حمید سجادی، خوشنویسی اسلامی، مهناز شایسته فر، تهران، موسسه مطالعات هنراسلامی، 1381، ص11.
3- آنه ماری شیمل، خوشنویسی اسلامی، پیشین، ص6.
4-Qazi Ahmad, Callingraphers and painters, tranl, V. Minorsky. Washingkon, Freer Gallery publication, 1959, p. 1930
5- اکثر مورخان با توجه اسناد و مدارک موجود و قابل اثبات براین باورند که پیشینه تذهیب به ویژه در هنر کتاب آرایی که مورد بحث ماست به دوران ساسانیان می رسد. اردشیر مجرد تاکستانی، شیوه تذهیب، تهران، انتشارات سروش، چاپ اول، 1372، ص26.
6- از جمله اصطلاحات فنی این هنر می توان از ابرک، تاج، ترصیع، ترنج، جدول، واغ، سرلوح، شرفه، شمسه، فصالی، کتیبه، گره، لچک و... نام برد.
7- سید حسین، نصر، هنر قدسی در فرهنگ ایران، جاودانگی هنر، مترجم سید محمدآوینی، تهران، انتشارات برگ، 1370، ص44.
8- Spiral.
9- تصمیم گیری برای ساخت آن در آغاز دوره دوّم مجلس شورای ملّی(1287ه. ش) توسط ارباب کیخسرو شاهرخ نماینده ی جامعه ی زرتشتیان ایران ارائه شد:
از دیگر کسانی که به ارباب کیخسرو در این مهم یاری رساندند می توان احتشام السلطنه، محمود علامیر و محمد علی ذکاء الملک فروغی را نام برد. به ویژه احتشام السلطنه بسیاری از کتاب های گران بهای کتابخانه شخصی خود را به وسیله ی مخبرالسلطنه هدایت به کتابخانه مجلس اهدا کرد. در سال 1320 ه. ش هولاکو رامبد 200 جلد از کتب خطی نیای خود احتشام السلطنه را به کتابخانه هدیه کرد. دیگر رجال سیاسی و فرهنگی کلا21 مجموعه نفیس و منحصر به فرد را به این کتابخانه اهدا نمودند. افرادی چون سیدجمال الدین اسدآبادی، اما جمعه خیی، سیدمحمد طباطبایی نجم الدوله، دکتر متین دفتری، ناصرالدوله فیروز، سیدنصراله تقوی، رهی معیری، سلطان القرایی، نورالدین امام و محتشم نوری، کلا در این کتابخانه 22000 نسخه خطی موجود است که 17500 عدد آنها در 35 مجلد فهرست نویسی و چاپ شده است و نیز حدود 200000جلدکتاب چاپی دارد بعلاوه مجموعه نفیسی از انواع نشریات متعلق به اوایل دوره قاجار تاکنون در آن نگه داری می شود. ساختمان این کتابخانه ابتدا در دو اطاق کوچک و تودرتو در قسمت شرق حوضخانه در چند قفسه ی چوبی نگهدای می شد. در سال 1302 ه. ش کتابخانه به ساختمانی در سمت شرقی مجلس که برای کتابخانه ساخته وآماده شده بود منتقل گردید و در سال 1304 ه. ش گشایش یافت و نخستین رئیس آن آقای یوسف اعتصام الملک آشتیانی بود. گروه نویسندگان تاریخچه کتابخانه مجلس، اولین کتابخانه رسمی کشور، تهران، کتابخانه ی موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1374، صص13و 14.
10- این قرآن با شماره 400 و کد 13012 در گنجینه نسخ خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود.
11- زینب شهده، بزرگ بانوی خوشنویس قرن دوازدهم/ششم در ایران است وی دختراحمدمخرج ابزی ابیوردی خراسانی است. پاره ای از تاریخ نویسان او را استاد یاقوت مستعصمی می دانند اما این ادعا به لحاظ تاریخی نمی تواند صحت داشته باشد. او در سال 1184/580 در سن 80 سالگی درگذشته است(عبدالمحمدخان ایرانی، پیدایش خط وخطاطان، تهران، انتشارات ابن سینا، 1341، ص84)
12- این قرآن تحت شماره 1337 کد 18192 در کتابخانه نگهداری می شود.
1- افروند، قدیر، گلچینی از قرآن های خطی موزه دوران اسلامی، تهران، موزه ملی ایران، چاپ اول، 1375.
2- اپرانی، عبدالمحمدخان، پیدایش خط وخطاطان، تهران، انتشارات ابن سینا، 1346.
3- شیمل، آنه ماری، خوشنویسی اسلامی، ترجمه مهناز شایسته فر، تهران، موسسه مطالعه هنر اسلامی، 1381.
4- سفادی، یاسین حمید، خوشنویسی اسلامی، ترجمه مهناز شایسته فر، تهران، موسسه مطالعات هنر اسلامی، 1381.
5- گروه نویسندگان، تاریخچه کتابخانه مجلس، اولین کتابخانه رسمی کشور، انتشارات کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، تهران، چاپ اول 1374.
6- مجرد تاکستانی، اردشیر، شیوه تذهیب، تهران، انتشارات سروش، 1372.
7- نصرف سیدحسین، هنر قدسی در فرهنگ ایرانی، سیدمحمدآوینی، تهران، انتشارات برگ، 1370.
8- Qazi Ahmad, Callingraphers and painters, tranl. V. Minorsky, Washingkon, Freer Gallery publication, 1959, p. 193.
منبع مقاله :
(1387)، مجموعه مقالات قرآن و علوم روز(قرآن و هنر(2))، مشهد: بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه- شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول