ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
به نظر یک دانشمند نیوزیلندی که نمونههایی از نوعی خزه را بررسی کرد، لایهی اُزُن بر فراز قطب جنوب در میانهی دههی شصت تا حد زیادی رقیق شده است. او میزان مواد «محافظ در برابر نور» را که گیاهان را از آسیب نور مصون میدارند اندازهگیری کرد. به عقیدهی او مطالعهی این مواد راه تازهای را برای بازسازی چگونگی نوسان ازن موجود در استراتوسفر پدید آورده است. این کار ممکن است مشخص کند که آیا رقیق شدن لایهی اُزُن فرایندی دورهای است و آیا کلروفلوئوروکربنها تنها عواملی هستند که سبب ایجاد حفره در لایهی ازن میشوند یا نه.
کنت مارکهام، شیمیدانی در سازمان تحقیقات علمی و صنعتی نیوزیلند، نمونههایی از نوعی خزه را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد که نام علمیاش بریوم آرژانتئوم است. این نمونهها از منطقهی راس جمعآوری و طی سالهای 1957 تا 1989 نگاهداری شدند. مارکهام در جستجوی ترکیباتی به نام فلاوونویید بود که رنگدانههای گیاهی هستند.
پژوهشهای اخیر نشان داده بودند که فلاوونویید دارای یک خاصیت مهم، یعنی محافظت در برابر نور، است. این ترکیب هنگامی در گیاهان پدید میآید که به ویژه در معرض تابش نور فرابنفش قرار میگیرند، یعنی در معرض گسترهای از طول موجهایی که غالباً بر اثر رقیق شدن لایهی ازن استراتوسفر تأثیرشان شدیدتر میشود. فلاوونوییدها در برابر اندک افزایشی در تابش نور فرابنفش بسیار حساساند. غلظت آنها با میزان نور فرابنفش به صورت خطی تغییر مییابد، بدین معنی که دو برابر شدن غلظت نور فرابنفش باعث دو برابر شدن غلظت فلاوونویید میشود.
مارکهام مقدار فلاوونویید را در نمونههای خزهای که در اختیار داشت اندازهگیری کرد. نتیجههای به دست آمده وجود حفرهی اُزُن را که در دههی هشتاد اعلام شده بود تأیید کردند. آن گاه مارکهام، مقدار ازن رسیده به زمین بین سالهای 1964 و 1986 را در قطب جنوب اندازهگیری کرد. او این اندازهگیری را با مقدار فلاوونویید نمودار خود در همان مدت مقایسه کرد و به این نتیجه رسید که این مقدارها تقریباً تصویر آینهای یکدیگرند. (فلاوونوییدها ترکیباتی هستند که گیاهان را از آسیب پرتو خورشید محفوظ میدارند. غلظت آنها در خزه، هنگامی که اُزُن رقیق باشد، زیاد و هنگامی که اُزُن به مقدار کافی باشد کم است.)
بنا بر نظر مارکهام حتی مقدار زیاد و غیر منتظرهی نور فرابنفش در میانهی دههی شصت، که دادههای مربوط به فلاوونویید نشان میدادند، به صورت کاهش میزان ازن و در همان موقع مشاهده میشود.
او اعتقاد داشت که تاکنون اطلاعات کمی در بارهی این نابهنجاری میانهی دههی 1960 به دست آمده است. بنا به برخی از مدلهای نظری اخیر، تخمین زدهاند که لایهی اُزُن در حدود همین زمان، به مقدار قابل ملاحظهای رقیق شده است، و برخی از نخستین اندازهگیریها، این موضوع را تأیید میکنند.
تصور میرود که عوامل کلیدی مؤثر در این رقیق شدن اُزُن در میانهی دههی شصت عبارتاند از آزمایش بمبهای اتمی در جو زمین، و شار اندک ذرهها از خورشید که با میانهی دورهی یازده سالهی لکههای خورشیدی متناظر است. عوامل دیگری که ممکن است مهم باشند عبارتاند از نوسان شبه دو ساله (اُزُن یک سال در میان به مقدار زیادی رقیق میشود) و فورانهای آتشفشان آگونگ (در اندونزی) که در سال 1963 در نیمکُرهی جنوبی فعال شد.
ثبت مداوم میزان اُزُن تا پیش از سال 1956 فقط در دو پایگاه در منطقهی قطب جنوب انجام میگرفت: یکی در خلیج هالی و دیگری در جزیرهای به نام آرژانتین. دادههای مربوط به قطب جنوب از 1962 به این سو، و دادههای مربوط به سیووا (Syowa) از 1966 به بعد در دست است. اندازهگیریهای ماهوارهای، اطلاعات جامعتری را ارائه میدهند، که البته فقط از اواخر دههی هفتاد انجام شدهاند.
تحلیل میزان فلاوونویید ممکن است اطلاعاتی راجع به مقدار اُزُن در منطقههای مختلف قطب جنوب و جاهای دیگر به دست بدهد. بنا بر نظر مارکهام، وجود این گیاهان نوعی امیدواری را برای نگاه کردن به پیش از سال 1956 در پی یافتن نشانههای رقیق شدن در اُزُن، و نیز برای پاسخ دادن به این پرسش پدید میآورد که آیا رقیق شدن لایهی اُزُن در میانهی دههی شصت، در سایر منطقههای قطب جنوب واقع شده است یا نه. اگر چنین باشد، ما باید در این باره که چرا چنین واقعهای روی داده است، تجدید نظر کنیم. شاید هم نظریهی کلروفلوئوروکربن، بیش از حد مبتنی بر سادهاندیشی باشد.
کنت مارکهام، شیمیدانی در سازمان تحقیقات علمی و صنعتی نیوزیلند، نمونههایی از نوعی خزه را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد که نام علمیاش بریوم آرژانتئوم است. این نمونهها از منطقهی راس جمعآوری و طی سالهای 1957 تا 1989 نگاهداری شدند. مارکهام در جستجوی ترکیباتی به نام فلاوونویید بود که رنگدانههای گیاهی هستند.
پژوهشهای اخیر نشان داده بودند که فلاوونویید دارای یک خاصیت مهم، یعنی محافظت در برابر نور، است. این ترکیب هنگامی در گیاهان پدید میآید که به ویژه در معرض تابش نور فرابنفش قرار میگیرند، یعنی در معرض گسترهای از طول موجهایی که غالباً بر اثر رقیق شدن لایهی ازن استراتوسفر تأثیرشان شدیدتر میشود. فلاوونوییدها در برابر اندک افزایشی در تابش نور فرابنفش بسیار حساساند. غلظت آنها با میزان نور فرابنفش به صورت خطی تغییر مییابد، بدین معنی که دو برابر شدن غلظت نور فرابنفش باعث دو برابر شدن غلظت فلاوونویید میشود.
مارکهام مقدار فلاوونویید را در نمونههای خزهای که در اختیار داشت اندازهگیری کرد. نتیجههای به دست آمده وجود حفرهی اُزُن را که در دههی هشتاد اعلام شده بود تأیید کردند. آن گاه مارکهام، مقدار ازن رسیده به زمین بین سالهای 1964 و 1986 را در قطب جنوب اندازهگیری کرد. او این اندازهگیری را با مقدار فلاوونویید نمودار خود در همان مدت مقایسه کرد و به این نتیجه رسید که این مقدارها تقریباً تصویر آینهای یکدیگرند. (فلاوونوییدها ترکیباتی هستند که گیاهان را از آسیب پرتو خورشید محفوظ میدارند. غلظت آنها در خزه، هنگامی که اُزُن رقیق باشد، زیاد و هنگامی که اُزُن به مقدار کافی باشد کم است.)
او اعتقاد داشت که تاکنون اطلاعات کمی در بارهی این نابهنجاری میانهی دههی 1960 به دست آمده است. بنا به برخی از مدلهای نظری اخیر، تخمین زدهاند که لایهی اُزُن در حدود همین زمان، به مقدار قابل ملاحظهای رقیق شده است، و برخی از نخستین اندازهگیریها، این موضوع را تأیید میکنند.
تصور میرود که عوامل کلیدی مؤثر در این رقیق شدن اُزُن در میانهی دههی شصت عبارتاند از آزمایش بمبهای اتمی در جو زمین، و شار اندک ذرهها از خورشید که با میانهی دورهی یازده سالهی لکههای خورشیدی متناظر است. عوامل دیگری که ممکن است مهم باشند عبارتاند از نوسان شبه دو ساله (اُزُن یک سال در میان به مقدار زیادی رقیق میشود) و فورانهای آتشفشان آگونگ (در اندونزی) که در سال 1963 در نیمکُرهی جنوبی فعال شد.
ثبت مداوم میزان اُزُن تا پیش از سال 1956 فقط در دو پایگاه در منطقهی قطب جنوب انجام میگرفت: یکی در خلیج هالی و دیگری در جزیرهای به نام آرژانتین. دادههای مربوط به قطب جنوب از 1962 به این سو، و دادههای مربوط به سیووا (Syowa) از 1966 به بعد در دست است. اندازهگیریهای ماهوارهای، اطلاعات جامعتری را ارائه میدهند، که البته فقط از اواخر دههی هفتاد انجام شدهاند.
تحلیل میزان فلاوونویید ممکن است اطلاعاتی راجع به مقدار اُزُن در منطقههای مختلف قطب جنوب و جاهای دیگر به دست بدهد. بنا بر نظر مارکهام، وجود این گیاهان نوعی امیدواری را برای نگاه کردن به پیش از سال 1956 در پی یافتن نشانههای رقیق شدن در اُزُن، و نیز برای پاسخ دادن به این پرسش پدید میآورد که آیا رقیق شدن لایهی اُزُن در میانهی دههی شصت، در سایر منطقههای قطب جنوب واقع شده است یا نه. اگر چنین باشد، ما باید در این باره که چرا چنین واقعهای روی داده است، تجدید نظر کنیم. شاید هم نظریهی کلروفلوئوروکربن، بیش از حد مبتنی بر سادهاندیشی باشد.
/ج