تعاریف و اهداف روان شناسی

پیش از ارائه تعریف یا تعریف های روان شناسی، اشاره ای کوتاه به واژه روان شناسی می کنیم. واژه ی سایکولوژی (1) از دو کلمه ی یونانی «Psyche» به «معنای روح و روان» و «Logos» به معنای «شناخت» ترکیب شده است.
دوشنبه، 30 دی 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تعاریف و اهداف روان شناسی
تعاریف و اهداف روان شناسی

 

نویسندگان: یان کریستنسن، هاگ واگنر و سباستین هالیدی
مترجمان: ابوالقاسم بشیری، جمشید مطهری و رحیم میردریکوندی



 

پیش از ارائه تعریف یا تعریف های روان شناسی، اشاره ای کوتاه به واژه روان شناسی می کنیم. واژه ی سایکولوژی (1) از دو کلمه ی یونانی «Psyche» به «معنای روح و روان» و «Logos» به معنای «شناخت» ترکیب شده است.
تعریف روان شناسی متناسب با دگرگونی هایی که در سیر تاریخی این دانش پدید آمده، تغییر کرده است. بنابراین ارائه ی یک تعریف واحد نه تنها دشوار، بلکه غیر ممکن است. روان شناسی در مرحله ی فلسفی به دانشی اطلاق می شد که فرآیندهای روحی و روانی انسان را مورد توجه قرار می داد؛ ولی به تدریج که این دانش دگرگون شد، - به ویژه در یک قرن اخیر که دوران شکوفایی روان شناسی تجربی است - روان شناسان بر اساس دیدگاهی که داشتند به گونه های متفاوتی روان شناسی را تعریف کرده اند.
«وونت» روان شناسی را این گونه تعریف می کند:
«روان شناسی فقط امری را مطالعه می کند که آن را تجربه ی درونی می نامیم؛ یعنی ادراکات حسی، احساسات، افکار و خواست ها». (2) با توسعه ی رفتارگرایی در آغاز قرن بیستم و تأکید آن بر مطالعه ی انحصاری پدیده های قابل اندازه گیری،‌ روان شناسی به عنوان «علم بررسی رفتار» تعریف شده است. (3) مؤسس مکتب رفتارگرایی، جان ب. واتسون (4) می گوید:
«روان شناسی، رشته ای از علوم طبیعی است که موضوع مورد مطالعه ی آن رفتار انسان است؛ یعنی کردارها و گفتارهای او، اعم از این که آموخته یا ناآموخته باشند». (5) هلیگارد روان شناسی را این گونه تعریف می کند: «روان شناسی، یعنی مطالعه ی علمی رفتار و فرآیندهای روانی». این تعریف هم توجه روان شناسی را به مطالعه عینی رفتار قابل مشاهده نمایان می سازد و هم به فهم و درک فرآیندهای ذهنی که مستقیماً قابل مشاهده نبود و بر اساس داده های رفتاری و عصب - زیست شناختی قابل استنباط است، عنایت دارد. (6) به نظر می آید پرداختن بیش از این به تعریف روان شناسی و بیان تعریف های متعددی که ارائه شده، چندان لازم نیست و بهتر است ببینیم روان شناسی از لحاظ علمی چیست، چه فایده ای دارد و چه اهدافی را دنبال می کند.

نقش روان شناسی در زندگی ما

روان شناسی تقریباً با همه ی جنبه های زندگی ما ارتباط دارد. به همان اندازه که جامعه پیچیده تر شده روان شناسی هم به صورت روزافزونی نقش مهم تری در حل مسائل زندگی آدمی ایفا می کند. به طور کلی می توان گفت روان شناسان با انواع بسیار زیادی از رفتارها سر و کار دارند که آن ها را به دو دسته می توان تقسیم کرد: 1. رفتارهایی که اگر اصلاح شود، نقش بسیار زیادی در پیشگیری بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی دارد؛ مانند کدام شیوه ی تربیتی به توفیق، نشاط و کامیابی فرزندان در دوره ی بزرگسالی منجر می شود؟ یا چگونه می توانیم از پیدایش بیماری های روانی جلوگیری کنیم؟ و چه الگوهای رفتاری از رفتارهای بزهکارانه یا رفتارهای پرخاشگرانه پیشگیری می کند؟ و...؛ 2. مسائلی که جنبه ی اختصاصی دارند؛ مثلاً چگونه می توان اعتیاد را درمان کرد؟ آیا راه هایی وجود دارد که یادگیری را در کودکان افزایش دهیم؟ بهترین برنامه ی آموزشی چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ علاوه بر این، امروزه در رسانه های گروهی با ادعاهایی تحت عنوان «روان شناسی» مواجه ایم که دانش روان شناسی در صحت و سقم این ادعاها به ما کمک می کند. برای نمونه به این مثال ها توجه کنید:
- دارویی ساخته شد که حافظه را صد برابر افزایش می دهد؛
- همجنس گرایی، جنبه ی ژنتیکی دارد و کلاً رفتارهای نابهنجار و بزهکارانه با ژن های ناقص مرتبطند؛
- آموزش رسمی را سه سال می توان زودتر شروع کرد؛ در نتیجه کودکان را خیلی زودتر می توان به مدرسه فرستاد.
بدون تردید پی بردن به صحت و سقم این ادعاها بدون پژوهش های روان شناختی و بدون اطلاع از دانش روان شناسی، امکان پذیر نیست.

اهداف روان شناسی

به طور کلی هدف علم، فراهم آوردن اطلاعات تازه و سودمند به صورت داده های قابل اثبات است، به گونه ای که افراد واجد شرایط بتوانند با تکرار مشاهدات لازم به همان نتایج دست یابند. از آن جا که روان شناسی از علوم رفتاری است، چهار هدف اصلی یعنی وصف، تبیین، پیش بینی و تغییر رفتار را تعقیب می کند. روان شناسان در برخی تحقیقات خود صرفاً می کوشند از راه مشاهده های علمی، رفتارهای خاصی را به صورت علمی و دقیق وصف کنند و در تحقیقات دیگر، علاوه بر وصف با استفاده از ابزارهای آزمایش سعی در تعیین علل و تبیین رفتار دارند. همچنین بیشتر اوقات روان شناسان برای پیش بینی زمان وقوع رفتار مورد مطالعه در آینده، اطلاعات پژوهش استفاده می کنند، و سرانجام آنان با تحقیقاتی که انجام می دهند، شیوه هایی را جست و جو می کنند تا رفتارهای نامطلوب را تغییر دهند یا رفتارهای مطلوب را ایجاد کنند. دستیابی به اهداف چهارگانه فوق بدون پژوهش، امکان پذیر نیست؛ بنابراین روان شناسان ناگزیر از پژوهش اند و برای رسیدن به اهداف خود، به انواع پژوهش روی می آورند. (هافمن، 1376 به نقل از هادی بحیرایی و همکاران)

پی نوشت ها :

1. Psychology
2. محمد غروی و همکاران، مکاتب روان شناسی و نقد آن، ج 2، ص 187.
3. اتکینسون و هلیگارد، زمینه ی روان شناسی، ترجمه ی براهنی و همکاران، ج 1، ص 35.
4. Jone, B Watson.
5. مکاتب روان شناسی و نقد آن، ج 2، ص 187.
6. هیلیگارد، زمینه روان شناسی، ج 1، ص 35.

منبع مقاله :
کریستنسن، یان و هاگ واگنر و سباستین هالیدی؛ (1385)، روان شناسی عمومی، گروه مترجمان، قم، مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.