فیزیولوژی رفتار جنسی

ترشح تستوسترون پیش از تولد، سبب تمایز اندام ها و ویژگی های جنسی مردانه می شود. هنگام بلوغ افزایش تولید تستوسترون در مردان و تولید استروژن در زن ها، تمایز جنسی بیشتری ایجاد می کند.
سه‌شنبه، 1 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فیزیولوژی رفتار جنسی
 فیزیولوژی رفتار جنسی

 

نویسندگان: یان کریستنسن، هاگ واگنر و سباستین هالیدی
مترجمان: ابوالقاسم بشیری، جمشید مطهری و رحیم میردریکوندی



 

نکات کلیدی

تمایز جنسی:

ترشح تستوسترون پیش از تولد، سبب تمایز اندام ها و ویژگی های جنسی مردانه می شود. هنگام بلوغ افزایش تولید تستوسترون در مردان و تولید استروژن در زن ها، تمایز جنسی بیشتری ایجاد می کند.

آثار فعّال کننده ی هورمون های جنسی:

رفتار جنسی در بیشتر پستانداران، به وجود هورمون های جنسی مناسب بستگی دارد. این امر، در مورد مردان همیشه صادق نیست، و در مورد زن ها که رفتار جنسی آن ها بیشتر به آندروژن ها ارتباط دارد، اصلاً صادق نیست.
فیزیولوژی رفتار جنسی

آثار سازماندهی تستوسترون:

وجود تستوسترون پیش از تولّد، تغییراتی در دستگاه عصبی مرکزی ایجاد می کند که موجب رشد رفتار مردانه می شود.

مکانیزم های مغزی:

ناحیه ی پیش بصری میانی، عامل اساسی برای رفتار جنسی است. این ناحیه دارای یک هسته ی جنسیّت دوگانه است که در مردان بزرگ تر می باشد. بادامک (آمیگدال) اطلاعات حسّی و عوامل درونی هورمونی را یکپارچه می کند و بر مراکزی در هیپوتالاموس اثر می گذارد تا نواحی ساقه ی مغز را تحریک کنند و رفتار جنسی را کنترل نمایند.

جهت گیری جنسی:

همجنس گرایی مردها به پایین بودن میزان تستوسترون ارتباط ندارد؛ بلکه احتمال دارد در نتیجه ی سطوح پایین تستوسترون پیش از تولد باشد که به دنبال فشار روانی در مادر ایجاد شده و بر رشد مغز اثر گذارده است. وجود عوامل زمینه ساز ارثی، ممکن است بقای آن ها ناشی از دو جنسیّتی باشد که برخی مزیت های تولید مثلی را در بردارد.

تمایز جنسی

مردان و زنان از نظر ساختاری و رفتاری با یکدیگر فرق دارند. این جنسیت دو شکلی (1) (دوگانگی در جنسیّت) از حدود هفته ی ششم بارداری آغاز می شود؛ زمانی که بیضه ها تستوسترون (2) تولید می کنند و باعث رشد اندام های تناسلی جنین مرد می شوند. تمایز بعدی، زمان بلوغ اتفاق می افتد؛ هنگامی که ترشح تستوسترون در مردان افزایش می یابد و به پیدایش ویژگی های جنسی ثانوی مرد بالغ از نظر جسمانی (روییدن ریش، افزایش حجم عضله، رشد اندام تناسلی خارجی، ضخیم شدن تارهای صوتی و حنجره) منجر می شود، در حالی که ترشّح استروژن از تخمدان ها سبب تغییراتی در زنان (رشد پستان، افزایش چربی زیر پوست، آغاز عادت ماهانه) می شود.

آثار فعّال کننده ی هورمون های جنسی

رفتار جنسی خاص، هر کدام از گونه ها در پستانداران ماده به جز نخستی ها (پریمات ها) با حضور و رفتار نرهای همان گونه ها آغاز می شود؛ ولی ماده ها تنها در دوره ی ویژه فحل پذیری (3) رفتار جنسی دارند. در مواقع دیگر، حیوان ماده از خودش دفاع می کند، گویی به او حمله شده است. دوره ی فحل پذیری (4) مصادف می شود با زمانی که تخمک های حیوان ماده آماده برای بارور شدن هستند. تمایل به جفت گیری و تغییرات فیزیولوژیکی، حیوان را برای بارداری آماده می کند که با ترشح دوره ای هورمون ها از غده هیپوفیز کنترل می شوند، که این هم به نوبه ی خود سبب می شود فولیکول های تخمدان، به صورت متوالی استروژن، تخمک و پروژسترون تولید کنند. برداشتن تخمدان ها سبب کاهش سریع رفتار جنسی و به از بین رفتن کامل آن منجر می شود، که با تزریق هورمون های هماهنگ کننده ی توالی طبیعی، آن ها به وضعیت اول بازگردانده می شود. همین طور، اَخته کردن حیوانات نر، به توقّف سریع فعالیت جنسی آن ها منجر می شود، که با تزریق تستوسترون می توان آن ها را به وضعیت اول بازگرداند. مقدار تستوسترون مهم نیست، به شرطی که دست کم مقدار معینی از آن در خون وجود داشته باشد. حضور حیوان ماده در دوره ی فَحْل، سبب افزایش مقدار تستوسترون در جنس نر می شود.
اختگی مردان بزرگسال در بیشتر موارد به کاهش یا قطع فعالیت جنسی می انجامد؛ ولی این تأثیر تا حد زیادی نسبت به گونه های دیگر، فرق دارد. پاره ای از تحقیقات با به کارگیری اختگی، هم از راه جراحی و هم از راه شیمیایی (با اِعمال ماده ای که گیرنده های آندروژن را مسدود می کند) نشان داده اند که در بسیاری از مردها فعالیت جنسی حتّی سال ها پس از درمان باقی می ماند. مقادیر تستوسترون در مردها نیز، به رفتار جنسی واکنش نشان می دهد، یعنی تماشای فیلم های شهوت انگیز، مقدار تستوسترون در خون را افزایش می دهد. با وجود این، یافته های علمی هنوز ارتباطی بین مقدار تستوسترون و شدت میل جنسی یا میزان فعالیت جنسی نشان نداده اند؛ اما رفتار جنسی زن ها نسبت به مردها و موش های ماده، کمتر از هورمون ها متأثر می شود. دوره ی قاعدگی، دوره ی تغییرات هورمونی از جمله ترشّح متوالی استرادیول (5) و پروژسترون است. مقادیر استرادیول حول و هوش زمان تخمک گذاری به بالاترین حد خود می رسد و پروژسترون چند روز پس از تخمک گذاری به حداکثر می رسد (شکل 1). با وجود این، هنوز پژوهش های انجام شده نتوانسته اند اوج میل یا فعالیت جنسی در آن زمان ها را نشان دهند. اگرچه نتایج متناقض زیادی وجود دارند، نظر اکثریت این است که فعالیت جنسی صرف نظر از کاهش آن در مرحله ی قاعدگی، در دیگر اوقات نسبتاً یکسان است. برداشتن تخمدان ها در زنان بزرگسال و دوره ی یائسگی، گاهی اوقات رفتار و میل جنسی را کاهش می دهد؛ ولی این تأثیرات با تزریق آندروژن ها - نه استروژن ها - معکوس می شوند؛ بنابراین سائق جنسی در زن ها، بیشتر متأثر از آندروژن ها (که به وسیله ی قشر غده فوق کلیوی و تخمدان ها ترشح می شوند) است تا استروژن ها.

آثار سازماندهی تستوسترون

رشد رفتار جنسی نر یا ماده، به بود یا نبود آندروژن ها در زمان تولد بستگی دارد. تزریق تستوسترون به جنینِ خوکچه های ماده هندی (مانند خوکچه های بزرگسال) اثر نرینگی (6) دارد و مادینگی (7) آن ها را خنثا می کند. با تزریق آندروژن، آن ها پاسخ نرینگی نشان می دهند و می کوشند با ماده های دیگر جفت گیری کنند، و با تزریق استروژن، پاسخ های دریافتی بهنجار نشان نمی دهند. در حیوانات نر، عکس این الگو نشان داده شده است؛ یعنی جلوگیری از قرار گرفتن موش ها در معرض تستوسترون با اَخنه کردن آن ها، اثر مادینگی (8) و نرینه زدایی (9) دارد؛ بنابراین مقدار تستوسترون در زمان تولد، آثار سازماندهی خاص جنسی بر روی رفتار و ساختارهای مغز حیوانات جونده دارد.

مکانیزم های مغزی

از مدت ها پیش، ناحیه ای از مغز قُدامی که درست در جلو هیپوتالاموس قرار دارد، یعنی ناحیه ی پیش بصری میانی (10) (MPA)، برای رفتار جنسی در حیوانات نر آزمایشگاهی ضروری شناخته شده است. تخریب این ناحیه در بسیاری از گونه ها برای همیشه آن ها را از پرداختن به فعالیت جنسی باز می دارد. تحریک الکتریکی این ناحیه، سبب رفتار جفت گیری در موش های نر می شود و فعالیت سلول های آن جا در جریان جفت گیری طبیعی، افزایش می یابد. ناحیه ی پیش بصری میانی (MPA) دارای هسته ی جنسیّت دو شکلی (11) (SDN) است که در مردان، سه تا پنج برابر بزرگ تر از زنان می باشد. اخته کردن حیوانات نر بلافاصله پس از تولد، از بزرگ تر شدن این هسته (SDN) جلوگیری می کند؛ بنابراین جنسیت دو شکلی، نتیجه تأثیر سازماندهی تستوسترون پس از تولد است. ناحیه پیش بصری میانی مقدار ترشّح دوره ای و ثابت هورمون هایی را که به ترتیب مربوط به ماده ها و نرها هستند، کنترل می کند. همچنین به نظر می رسد که این ناحیه اطلاعات حسّی و علایم هورمونی را هماهنگ می کند و سبب فعالیت نواحی مغز میانی می شود که کنترل حرکتی فعالیت های جنسی را تنظیم می کند.

جهت گیری جنسی

علی رغم برخی ادعاهای اولیه، افراد همجنس گرا تستوسترون خون شان نسبت به افرا غیر همجنس گرا کمتر نیست و تزریق آندروژن ها هیچ تأثیری در گرایش آن ها ندارد. یک سلسله از تحقیقات در دهه 1980نشان داد که فشار روانی در دوران بارداری، به افزایش احتمال همجنس گرایی در فرزندان منجر می شود. به نظر می رسد این امر به سبب اثر کورتیزول بر کاهش مقدار تستوسترون باشد. این مسئله، بر اساس این که مغز در حال رشد نرها با کاهش مقدار آندروژن ها تحت تأثیر قرار می گیرد، نظریه نرینه زدایی (12) در همجنس گرایی مردانه را تأیید می کند. همان طور که در بالا مشاهده کردیم، مقدار آندروژن پیش از تولد، سبب تفاوت های جنسی در مغز می شود. در دهه ی 1990 گزارش داده شد که بین مغز افراد عادی و همجنس گراها، تفاوت های ساختاری وجود دارد. برای نمونه، لوی (13) در سال 1991 نشان داد که هسته خاصی در هیپوتالاموس حیوانات آزمایشگاهی شناسایی شده که در رفتار جنسی تأثیرگذار است و این هسته به طور میانگین در مردان و زنان همجنس گرا به یک اندازه و نصف هسته ای است که در افراد عادی (غیر همجنس گرا) وجود دارد. با وجود این، تحقیقات بعدی چنین نتیجه ای را به دست نیاورده اند.
پاره ای از تحقیقات، از تأثیر وراثت بر همجنس گرایی حکایت می کند. احتمال همجنس گرایی در دو قلوهای یک تخمکی که از فرد همجنس گرا متولد شده اند، دست کم دو برابر دو قلوهای دو تخمکی است. به نظر می رسد اثبات پایه ارثی برای همجنس گرایی، ناممکن باشد؛ زیرا همجنس گرایی مستقیماً مقدار تولید مثل را کاهش می دهد و در نتیجه سبب نابودی ژن ها می شود؛ در حالی که مسلّماً این امر تنها در مورد همجنس گرایان مطلق صادق است؛ ولی اشخاص دو جنس گرا واقعاً تولید مثل می کنند. زنان دو جنس گرا (14) تقریباً به همان اندازه ی زنانی که تنها به جنس مخالف تمایل دارند، تولید مثل می کنند.
چندین تبیین دیگر برای این که چگونه ژن های همجنس گرا ممکن است در نسل های متوالی حفظ شوند، وجود دارد. یکی از این تبیین ها، «تناسب متوازن و غالب هتروزیگوتیک» (15) است. فردی که یک نسخه از ژن (هتروزایگوس (16) بودن) را دارد، ممکن است مزیتی را به دست بیاورد. گو این که داشتن دو نسخه از این ژن نامطلوب است،‌ داشتن دو نسخه از ژن همجنس گرایی ممکن است به همجنس گرایی محض بینجامد، (یعنی تنها تمایل جنسی به همجنس خودش دارد)؛ در حالی که یک نسخه از این ژن ممکن است به دو جنس گرایی منجر شود که از لحاظ تولید مثل مضر نیست؛ ولی چنین ژن یا ژن هایی چه فایده ای می تواند برای اشخاص هتروزایگوس دربر داشته باشد؟ زنان دو جنس گرا در زمان جوانی به بچه دار شدن تمایل دارند که ممکن است از نظر بقا مزیت داشته باشد. در عوض ناجور ژنی ممکن است مزیت هایی را در عملکرد جنسی، نظیر میل جنسی بیشتر، باروری جنسی یا توان جنسی بیشتر در بر داشته باشد.

پی نوشت ها :

1. Sexual Dimorphism.
2. Testes.
3. دوره ای است که حیوان ماده میل شدید جنسی پیدا می کند.
4. Estrus Cycle.
5. استرادیول، قوی ترین استروژن طبیعی است. (مترجم)
6. Masculinizing.
7. Defeminizing.
8. Feminizing.
9. Demasculinizing.
10. Medial Preoptic area.
11. Sexually Dimorphic Nucleus.
12. Deandrogenization Theory.
13. Levay.
14. زنان دو جنس گرا، افرادی هستند که غدد جنسی و اعضای تناسلی خارجی هر دو جنس را دارند و می توانند به عنوان یک مرد یا یک زن زندگی کنند.
15. Balanced Superior Heterozygotic Fitness.
16. این اصطلاح، معادل ناجور ژنی است. هتروزیگوس، یعنی برای یک صفت خاص، چند ژن هم ردیف داشتن.

منبع مقاله :
کریستنسن، یان و هاگ واگنر و سباستین هالیدی؛ (1385)، روان شناسی عمومی، گروه مترجمان، قم، مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط